فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۰٬۹۳۳ مورد.
۳۰۱.

رمز گشایی قصه سلامان و ابسال حنین بن اسحاق بر اساس کهن الگوهای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنیما کهن الگو کارل گوستاو یونگ خود سلامان ابسال پیر خرد تفرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷۵ تعداد دانلود : ۲۶۷۱
سلامان و ابسال قصه ای رمزی است که در قرن سوم هجری به دست حنین بن اسحاق از یونانی به عربی ترجمه شد. در روایت حنین بن اسحاق، سلامان، شاهزاده یونانی که گرفتار عشق دایه خود ابسال شده بود، به سبب ملامت شاه و اطرافیان به همراه ابسال به جزیره ای دور دست گریخت و پس از آن که شاه سلامان را به ترک ابسال وادار کرد، سلامان دست در دست ابسال در دل دریا فرو رفت، اما به فرمان پادشاه سلامان زنده ماند و دریا ابسال را در کام خود فرو برد. سلامان که پس از مرگ ابسال بشدت بی قرار و آشفته شده بود، به تدبیر مشاور حکیم شاه و با تعالیم او از عشق ابسال رهایی یافت و شایسته پادشاهی شد. تاویل رمزهای این قصه از همان آغاز ذهن اندیش مندانی، همچون ابن سینا، فخر رازی، خواجه نصیر طوسی، جامی و. . . را به خود مشغول ساخت و هریک به تحلیل برخی از رمزهای آن پرداختند. ما در این مقاله برآنیم که با توجه به کهن الگوهای مطرح شده در روانشناسی یونگ، تحلیلی متفاوت از این قصه ارایه دهیم. کارل گوستاو یونگ، بنیانگذار روانشناسی تحلیلی بود که دیدگاه های روانشناسانه خود را با اندیشه های هرمسی، گنوسی و باورهای هندی پیوند زد. از آنجا که اصل داستان سلامان و ابسال یونانی است و احتمال تاثیر اندیشه های هندی نیز در آن وجود دارد، کهن الگوهای یونگ در تحلیل رمزهای این قصه بسیار راه گشاست.
۳۰۳.

بررسی و مقایسه تحلیلی لیلی و مجنون نظامی و روایت های عربی این داستان

کلید واژه ها: نظامی گنجوی لیلی و مجنون نقد تطبیقی منظومه های عاشقانه روایت عربی داستان لیلی و مجنون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
تعداد بازدید : ۶۰۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۴۷
در ادب فارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از منظومه های عاشقانه نیز رواج دارد. داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجّه قرار گرفته است. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه به وسیله نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنمایی های این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تأثیر سبک و شیوه داستان پردازی او قرار گرفته اند. یکی از منظومه های درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبان های مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است. در این مقاله، نگارنده کوشیده است تا پس از زمینه سازی های مقدّماتی، ریشه های تاریخی – اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندو کاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
۳۰۴.

آشنایی زدایی در اشعار یدالله رویایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد ادبی شعر معاصر برجسته سازی آشنایی زدایی تمهیدات یدالله رویایی هنجار گریزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
تعداد بازدید : ۶۰۳۸ تعداد دانلود : ۳۱۳۹
آشنایی زدایی اصطلاحی است که نخستین بار، شکلوفسکی منتقد شکل گرای روسی آن را در نقد ادبی به کار گرفت. بعدها مورد توجه دیگر منتقدان فرمالیست و ساختگرا مانند یاکوبسن، تینیانوف و... قرار گرفت. یان مورکاروفسکی اصطلاح "برجسته سازی یا فورگراندینگ" را در این معنی به کار برد. آشنایی زدایی در برگیرندة تمام روشهایی است که مؤلف از آن سود می جوید تا "جهان متن را به چشم مخاطبان، بیگانه بنماید" و موضوع و محتوای متن ادبی را چنان جلوه دهد که گویی از این پیشتر وجود نداشته است. این روشها موجب به تأخیر افتادن و گسترش معنای متن و در نتیجه لذت و بهره وری بیشتر خواننده از آن می گردد. آشنایی زدایی باید با مبنای زبان هنجار و زمان به کارگیری ترفندهای ادبی توسط مؤلف، سنجیده شود. در تاریخ شعر معاصر ایران، سبکی به نام حجم‌گرایی توسط یدالله‌ رؤیایی، شاعر و منتقد معاصر به وجود آمد که یکی از ویژگیهای برجستة آن، آشنایی زدایی است. در این مقاله اشعار یدالله رؤیایی برمبنای نظریه های فرمالیستی به عنوان روش کار تحلیل و بررسی می‌شود.
۳۰۵.

پلنگ در باورهای اسطوره ای منطقه سمنان (بر اساس افسانه های عامیانه منطقه پرور و شهمیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پلنگ افسانه های عامیانه باورهای اسطوره ای افسانه پرور شهمیرزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
تعداد بازدید : ۶۰۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۹۰
افسانه های عامیانه، در مرز میان خیال و واقعیت، هم مرز با جهان اسطوره و همسایه با جهان حقیقی هستند. مضامین مشترک میان افسانه های عامیانه، حاکی از اشتراک بن مایه های اسطوره ای آنها است. تحلیل رمزها و نشانه های افسانه ها و اسطوره ها به درک سیر فرهنگی و عوامل شکل گیری آنها یاری می رساند. در این مقاله کوشیده ایم با تحلیل یکی از نشانه های رمزی در افسانه اسطوره های منطقة سمنان، به واکاوی یک نشانة مشترک در اسطوره های شرقی بپردازیم. عنصر «پلنگ» در دو افسانة روایت شده در منطقة شهمیرزاد و پرور (در استان سمنان)، شباهت های معنا داری به رمز پلنگ در قصه های مربوط به ایزدبانوان دارد. پلنگ در این افسانه ها با دور شدن از خوی طبیعی و وحشی خود و یافتن نقش نگهبانی و همراهی توأم با رمز و راز، در کنار شخصیت اصلی روایت که یک «زن» است، قرار می گیرد. این افسانه ها باورهای اسطوره ای مردمان مناطق مورد بررسی، دربارة این حیوان را بیان می کنند. با توجه به ارتباط میان پلنگ و ایزدبانوان در اسطوره ها، «پلنگ» می تواند در افسانة مربوط به پرور، نماد و رمزی از یک ایزدبانو و در افسانة رایج در شهمیرزاد، هم نمادی از یک ایزدبانو و هم نمادی از نگهبان و ملازم ایزدبانو باشد.
۳۰۶.

دیوانگی و دیوانه نمایی در ادبیات عرفانی

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان تصوف عقل معشوق عشق جمال محبت وجد هوشیاری مستی حال شور محبوب سکر صحو جنون جانان سودا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان عملی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۶۰۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۱۴
عشق و محبت و زیبایی؛ یکی از دغدغه های همیشگی بشر بوده و درگیری های دنیایی و فکری با آن داشته است. این موضوعات اساسی، در عرفان نیز تبلور خاصی یافته اند تا آنجا که به عنوان یکی از بحث های عرفان در شاخه های گوناگون آن مطرح گردیده اند. عشق به معشوق، مستغرق شدن در جمال بی پایان نگار ازلی و سر کشیدن جرعه ای شراب نام محبت یار، حالتی به عاشق می دهد که او را از وادی عقل وهوشیاری به صحرای بی کران جنون و سرگشتگی می کشاند و به اصطلاح متصوفه، او را از «صحو» به «سکر» رهنمون می گردد و در بیخودی و مستی و دیوانگی از اثر می ناب وحدت، خود را بیگانه می یابد و رفتار و کرداری از او سر می زند که از عقل بشری و هوشیاری دنیوی به دور است و به حالات مجانین نزدیک تر است و همین امر، باعث به وجود آمدن حالات و کرداری می شود که بیشتر کاویده خواهد شد. این مجانین و مستان الهی در پناه این بیخودی و جنونشان، به زیباترین و ناب ترین ارتباط معنوی و درونی با معشوق یکتای ازلی شان می رسند و چنان به پختگی می رسند که از خودیِ خودشان اثری نمی ماند و آنچه برجا می ماند فقط «او»ست و لاغیر... .
۳۰۷.

زنان و سیر و سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان زنان صوفی سیر و سلوک عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰۴
عرفان شیوه ای از زندگی عارفانه است که در آن، ارتباط بین عابد و معبود یا خالق و مخلوق از طریق طی مقامات معنوی و گذراندن مراحل سلوک عرفانی میسر می گردد. در فرهنگ اسلامی، عرفان حالت دریافت شهودی، قلبی و اشراقی و راهی برای وصول به حقیقت، با تاکید بر کشف و شهود و ریاضت و تزکیه نفس است. در نگرش عارفانه که اساس آن دین محوری است، به گواهی شواهد تاریخی متعدد، مفهوم فراجنسیتی مشاهده می شود و نادیده انگاری تاریخی زنان در چنین نگرشی نامفهوم می نماید. در جامعه مردمدار که زنان کمتر از مردان، امکان حضور در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، دینی و سیاسی را داشته اند و معمولا از متن به حاشیه رانده شده اند، طبیعی است که ورود زنان به سلک عارفان و طی مراحل کمال عرفانی با دشواری های متعدد صورت گرفته است؛ اما سرانجام زنان به طی مراحل سلوک عرفانی راه یافته و در بسیاری موارد گوی سبقت را از مردان ربوده اند. این مقاله با بررسی تاریخی سرگذشت زنان عارف و چگونگی ورود آنان به سلک عارفان، به این نتیجه می رسد که عواملی چند در راه یابی زنان به سلوک عرفانی از اهمیت برخوردار بوده است که مهمترین آنها رابطه خویشاوندی است. در قرون اولیه تصوف، زنان بـه صورت مریدان غیررسمی در خانقاه ها در جمع عارفان حضور داشته اند و از طریق خدمت به صوفیان و تامین هزینه های خانقاه ها تحت عنوان «خیرات و مبرات» و... نقش حمایت کنندگی داشته اند و در بعضی فرقه ها نیز تنها به شرکت در مجالـس وعظ و گاهی روایت حدیث بسنـده می کرده اند؛ اما اندک اندک مراحل سلوک عرفانی را طی نموده، به تربیت مریدان، برگـزاری مجالس وعظ، رهبـری خانقاه ها، اجـرای مراسـم سماع، همکاری و همیاری از طریق تشکیلات فتیان و... پرداخته انـد و بعضی حتی به مقـام ولیه اللهی نیز دست یافته اند. همچنین به نظر می رسد تفاوت مشرب ها و طریقت های عرفانی، باعث ایجاد تفاوت نگرش ها و اختلاف در شیوه های عارفانه زنان بوده است.
۳۰۸.

وجه فعل در فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجه وابستگی دستوری شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹۹ تعداد دانلود : ۲۷۵۴
"نگاهی گذرا بر آنچه در منابع گوناگون دستور زبان فارسی در زمینه وجه فعل به رشته تحریر در امده است نگارنده را بر آن داشت تا با زرف‏نگری بیشتری نسبت به گذشته مقوله مزبور را مورد بررسی قرار دهد و ابعادی را که در ارتباط با وجه فعل مبهم یا ناگفته مانده است بررسی و توصیف نماید. نویسنده طی این تحقیق، ضمن نقدی مختصر بر معتبرترین منابع فارسی در این زمینه به توصیف وجه و انواع آن در فارسی امروز می‏پردازد و سپس ارتباط آنرا با مفاهیمی چون وابستگی و دستوری‏شدگی تشریح می‏نماید. در این مقاله بین وجه به عنوان مقوله‏ای معنائی و وجه به منزله مقوله‏ای صوری تمایز روشن ایجاد می‏شود.وجه از نظر معنا اصولا به نگرش متکلم به وقوع یک واقعه اطلاق می‏شود.وجه از نظر صورت به دو دسته کلی اخباری و غیراخباری تقسیم می‏شود.وجه اخباری تنها یک عضو، و وجه غیر اخباری دو عضو دارد که به ترتیب عبارتند از:اخباری، التزامی و امری. وجه فعل گاهی بر وقوع بی‏قید و شرط رخداد و زمانی بر وقوع مشروط آن دلالت دارد که بر این اسا جملات موجود زبان به وابسته و غیر وابسته دسته‏بندی می‏شوند. انتظار نمی‏رود که در همه زبانها برای بیان هر رخداد از یک وسیله دستوری معین استفاده شود، اما می‏توان گفت که برخی از مقولات معنائی با ابزار خاص دستوری از قبیل صورت خاصی از فعل، وندهای گوناگون، قیود و غیره بیان می‏شوند.این همان چیزی است که در این مقال تحت عنوان ""دستوری شدگی""مورد بحث قرار می‏گیرد. "
۳۰۹.

نگاهی به فرهنگ های زبان پهلوی (فارسی میانه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹۳
در دوره میانه یا روزگار ساسانیان، برای رفع نیازهای علمی، به نگارش فرهنگ توجه شد. پدید آمدن متون متعدد در زمینه های گوناگون به زبان پارسی میانه (پهلوی) باعث شد که برای استفاده از آنها نیاز به فرهنگ این زبان احساس شود. کهن ترین فرهنگ های زبان پهلوی به نام های اوئیم ایوک و فرهنگ پهلویک را به عصر ساسانیان نسبت می دهند اما تاریخ نگارش آنها را می توان در فاصله پایان آن عصر تا قرن سوم هجری جای داد. وجه تسمیه فرهنگ اوئیم ایوک این است که نخستین سرواژه (مدخل) آن اوئیم، واژه ای اوستایی به معنی «یک»، است و در مقابل آن ایوک، واژه ای پهلوی باز به معنی «یک» آمده است. همچنان که از این نام گذاری بر می آید، این اثر یک فرهنگ اوستایی به پهلوی است. در این فرهنگ، 1000 واژه اوستایی به 2250 واژه پهلوی برگردانده شده است. در آغاز آن آمده که «این رساله برای شناختن سخنان و واژگان اوستایی است و اینکه زند (= ترجمه پهلوی) آنها چه و چگونه است». این فرهنگ دارای 27 در (= باب) است و بر پایه موضوع - شمار و اعداد و برخی قیدها (در 1)، ضمایر (در 2)، اندام تن و ویژگی آنها (در 3)، واژه های اوستایی بر پایه نخستین حرف آنها (بخشی از در 4 و درهای 5 تا 24)، تاوان گناه و جریمه ها (در 25)، اندازه گیری زمان (در 27) - سامان یافته است. گردآورنده و مولف ناشناخته آن می خواسته دشواری واژه های اوستایی را برای گزارشگران و مفسران اوستا آسان سازد. ارزش این فرهنگ در آن است که واژه های مندرج در متون اوستایی عصر ساسانی و پس از آن را که اکنون در دست نیست در بردارد. این فرهنگ را، پس از نشر متون اوستایی به همت آنکتیل دوپرن (1805-1731)، مستشرق مشهور فرانسوی، در سال 1771، نخستین بار هوشنگ جی جاماسپ جی (تولد: (1833، دانشمند پهلوی دان هندی - پارسی تبار، به نام واژه نامه کهن زند - پهلوی در سال 1867 به چاپ رساند. سپس هانس رایخلت (1939-1877)، اوستاشناس آلمانی، آن را به سال 1900 چاپ و منتشر کرد.
۳۱۰.

جابه جایی ضمیر شخصی متصل در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجارگریزی زبان معیار زبان شعر ضمایر شخصی متصل جابه جایی ضمایر شخصی متصل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹۰ تعداد دانلود : ۱۱۵۶
هنجارگریزی از زبان معیار، انحراف از قوانین حاکم بر همنشینیِ واژه ها، افزودنِ قاعده هایی به برونه زبانِ معیار، به هم ریختنِ نحوِ جمله ها و دخل و تصرّف در ساختمانِ دستوریِ زبان معمول و متعارف، مجموعه روش هایی است که اغلبِ شاعران برای رسیدن به زبان شعر از آن بهره می برند. اصولاً به کارگیریِ روش هایی در زبان، که توجهِ مخاطب را از پیام، به زبان معطوف می کند، منجر به برجسته سازیِ زبانِ شعر می شود و این برجسته سازی ها به دو شکلِ هنجارگریزی و قاعده افزایی صورت می گیرند. هنجارگریزی نیز خود انواعی دارد که اغلب با جابه جایی اجزا و ارکان در حوزه های مختلفِ دستوری ایجاد می شود. در این میان، ضمایر شخصی متصل که نقش مندی دستوری آن ها، موقعیّت مکانیِ ویژه ای برایشان رقم می زند، به دلیلِ انعطاف پذیریِ بالایی که در تغییر موقعیّت مکانی از خود نشان می دهند، همواره بسترِ مناسبی برای دخل و تصرّفِ شاعران بوده و هنجارشکنی ها و گریز از قواعد در تعیین موقعیّت مکانی این گونه ضمایر، تنوّعی چشمگیر در کاربردِ آن ها ایجاد کرده که بخشی از آن تنوّع در زبان شعر کشف و ثبت شده است.
۳۱۲.

بومی گرایی و تاثیر آن بر ادبیات داستانی معاصر ایران (1357ـ1320)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر ادبیات اقلیمی و روستایی
تعداد بازدید : ۵۹۷۹ تعداد دانلود : ۲۵۶۸
"بومی گرایی واکنش روشنفکرانی بود که می خواستند مخاطبان خود را به اصالت ها و ریشه هایشان توجه دهند، بنابراین کشورهای فراوانی که در معرض استعمار قرار داشتند، به این موضوع توجه کردند و طبیعتا جریان های گوناگون روشنفکری در ایران نیز به آن بی توجه نماندند. در بررسی جریان های داستانی پیش از انقلاب، با جریان بومی گرایی مواجهیم، جریانی که معمولا منتقدان به آن توجه نکرده اند. در داستان های این جریان به نقد بیگانگان و دولت همراه با بیگانگان و توجه دادن مردم به ریشه های خود توجه شده است. در این مقاله ضمن نظری مختصر به شرایط تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی ایران در سال های 1320 تا 1357مولفه های موجود در داستان های این جریان برشمرده شده است. بیگانه ستیزی، توجه به هویت ایرانی اسلامی و تقابل این مولفه ها با موضوع مدرنیسم از عمده ترین مولفه های داستان های بومی گراست. بررسی ها نشان می دهد توجه به جریان بومی گرا در دهه 20 و 30 شمسی کمتر از دهه 40 به بعد است. سیاست های محمدرضا پهلوی در این دو دهه و نوع برخورد او با روشنفکران شرایطی را رقم می زند که در نهایت منجر به بی توجهی به این جریان در دهه های 20 و 30 می شود. تاثیرات جریان های روشنفکری بخصوص تفکرات آل احمد و شریعتی و تغییر شرایط کشور از سال 42 به بعد به این جریان در دهه های 40 و 50 رونق می بخشد. "
۳۱۳.

نگاهی کوتاه به منظومه های حماسی – مذهبی در شعر فارسی و آغاز آنها

کلید واژه ها: شعر فارسی منظومه حماسی منظومه مذهبی حماسة مذهبی ابوطالب فندرسکی باذل مشهدی جذبه حیدری حملة حیدری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه عرفانی
تعداد بازدید : ۵۹۷۸ تعداد دانلود : ۲۰۰۷
نفوذ و تأثیر شاهنامه فردوسی در ادب فارسی، باعث شکل گیری منظومه های حماسی ملی در ایران شد. به دنبال خاموشی تدریجی حماسه های ملی که از اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم قمری شروع شده بود، سرایش حماسه های تاریخی و پس از آن حماسه های مذهبی نیز شکل گرفت. با رسمیت یافتن آیین تشیّع و عنایت ویژه به اندیشه های دینی در دوره صفویه و حمایت دربار از سرایندگان دین خواه، تمایل شاعران به سرودن منظومه های حماسی - مذهبی در مدح و منقبت پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) و دیگر امامان معصوم شدت گرفت. آغازگرِ سرودنِ منظومه های حماسی – مذهبی، میرزا ابوطالب فندرسکی اصفهانی (د 1127ق /1718 م) است که با سرودن منظومه ای تحت عنوان «جذبة حیدری» دربارة زندگی امام علی (ع)، سنّتی را پی افکند که بسیار زود مورد توجه و البته تقلید بسیاری از شاعران این دوره و دوره های بعد قرار گرفت و موجدِ موجِی جدید از خلق منظومه های حماسی با نام عمومیِ «حملة حیدری» شد. منظومه هایی که به طور معمول، موضوع و محتوای آن ها به زندگی پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، رویدادهای صدر اسلام و جنگ های حضرت علی (ع) مربوط می شد. این دسته از منظومه ها در تاریخ حماسه های مذهبی فارسی جایگاهی ویژه دارد. سروده هایی تحت عنوان حمله حیدری، از سدة 12 ق، با منظومة «حملة حیدری» سروده باذل مشهدی آغاز شد و در فاصله یک قرن پس از وی، چندین نفر به تقلید از او، به خلق آثاری تحت همین عنوان (حملة حیدری) پرداختند که آخرین ایشان، لطف الله قاجار متخلص به «مجنون» بود. نوشتة حاضر در پی آن است، که باختصار به زندگی و آثار میرزا ابوطالب اصفهانی، به عنوان آغازگر سرایش منظومه های حماسی – دینی بپردازد و سپس تأثیر او را در استمرار سرودن منظومه های حماسی – دینی و ایجاد سنّتی به نام «حمله سرایی» در شعر فارسی مورد توجه قرار دهد.
۳۱۴.

بانو گشسب، پهلوان بانوی حماسه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن ایران حماسه رستم نابرابری جنسی حماسه ملی بانو گشسب نامه بانو گشسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷۲ تعداد دانلود : ۲۲۷۴
این مقاله معرفی منظومه حماسی منحصر به فردی است که قهرمان آن زنی پهلوان به نام بانو گشسب، دختر رستم است. تصحیح انتقادی بانو گشسب نامه که پنج دست نویس و 1034 بیت دارد اخیرا به پایان رسیده و در دست چاپ است. سراینده قصه معلوم نیست و زمان سرایش آن نامشخص است اما گمان می رود در سده ششم قمری - به تحقیق پس از سال 520 قمری - سروده شده است. بانو گشسب نامه منظومه ای حماسی است که موضوع آن روایتی از زندگی دختر رستم و نبردهای پهلوانانه اوست . تصویر منحصر به فرد زنی در ادبیات فارسی که با تغییر نقش جنسی همراه است و با تصاویر کلیشه ای و رفتارهای قالبی زنان تفاوت دارد. در این قصه حماسی اندیشه نابرابری جنسی را از مفهوم عشق و همچنین شیوه همسر گزینی می توان باز شناخت. ساختار قصه جنس گرایانه است و هدف اصلی گزارنده قصه تلاش زن برای اثبات هویت است؛ که در پیکار نمود یافته است.
۳۱۵.

مبانی زیبایی شناختی رئالیسم سوسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کارگر انقلاب بورژوازی رئالیسم سوسیالیستی ماکسیم گورکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵۵ تعداد دانلود : ۲۰۹۶
رئالیسم سوسیالیستی، در قلمرو هنر و ادبیات، نوعی زیبایی شناسی سیاسی است که قایل به وحدت مکانیکی اصول ایدئولوژیک و استتیک است. مباحث نظری این مکتب ادبی که پس از انقلاب اکتبر 1917م. در روسیه رخ داد برگرفته از آرا کارل مارکس، فردریش انگلس و ولادیمیر ایچ لنین است و رمان مادر ماکسیم گورکی بهترین الگوی هنری این جریان محسوب می شود. اصول اساسی رئالیسم سوسیالیستی در ماه اوت سپتامبر1943 م. در مسکو تصویب شد و با تاکید بر انعکاس واقع گرایی در جریان تولید محصولات هنری، سه اصل بنیادین: جهت گیری حزبی، نگرش ایدئولوژیک و مردم گرایی را در پی داشت. اگرچه این کنگره، کنگره ای ادبی بود، اصول آن به سایر هنرها نظیر نقاشی، موسیقی، سینما و ... تعمیم داده شد. رئالیسم سوسیالیستی بیشتر به ایجاد تحولاتی در محتوای آثار ادبی پرداخت و بر این اساس مفاهیم و مضامینی نظیر مبارزه با سرمایه داری، خوش بینی تاریخی، جنگ، انقلاب، تاریخ گرایی آگاهانه، کارگر، رهبران انقلاب و ارتش سرخ به ادبیات و هنر راه یافت
۳۱۶.

درآمدی بر ادب حماسی و پهلوانی کُردی با تکیه بر شاهنامه کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامة فردوسی منظومه های حماسی و پهلوانی شاهنامة کردی گورانی ادب شفاهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر ادبیات اقلیمی و روستایی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
تعداد بازدید : ۵۹۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۳۴
مقاله حاضر با کاوش چند سویه ، سعی در تعریف و تحدید منظومه هایی حماسی و پهلوانی را دارد که عموماً زیر نام شاهنامه کردی شناخته شده اند؛ منظومه هایی که ریشه در اسطوره دارند و در بر دارنده باورها و پنداشته های جمعی زاگرس نشینان از بن تاریخ تاکنون هستند. طرح تفاوت بن مایه های اسطوره ای در غرب و شرق ایران، محقّق را به کاوش در اندیشه و جهان بینی شاهنامة کردی واداشته است. نتیجة آن به دست آمدن یک طبقه بندی است که تا حدودی به اصالت سنجی قیاسی شاهنامه کردی در تناسب با شاهنامه فردوسی کمک می کند. سپس به ساختار وزنی و زبانی منظومه های کردی اشاره و سعی شده است با ارائه نمونه هایی به تبیین مفهوم زبان ادبی کردی-گورانی بپردازیم. بحث سرچشمه های روایت شاهنامه کردی منجر به ورود به بحث در فرهنگ و ادب شفاهی شده است. در این بخش به چگونگی ظهور دست نویس ها در میان شاهنامه خوانان و شیوه های اجرای نقل پرداخته ایم. در پایان به این نتیجه رسیده ایم که شاهنامة کردی متنی اصیل و متعلّق به حوزه فرهنگی زاگرس است که بر اثر قرار نگرفتن در گفتمان رسمی ادبی کشور و به تأثیر از تنوّع شدید فرق مذهبی پس از اسلام و آیین های به جامانده کهن ایرانی این سرزمین ، دست خوش دگرگونی و دگردیسی شده است
۳۱۷.

شناسه سوم شخص مفرد در مصادر فارسی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲۲ تعداد دانلود : ۹۱۶
موضوع مورد بحث در این مقاله این است که آنچه امروز ما به عنوان واژک 1 زمان گذشته در مصدر یا فعل فارسی می شناسیم در اصل شناسه سوم شخص مفرد 2 است و انواع آن نیز بیش از 4 نوع شناخته شده: -·d,-d,-t و -id است. 3 از طرفی صدایس را قبل ازت، در بعضی از مصادر مانندآراستن، توانستن، جستن، دانستن، بایستن، زیستن، شایستن، مانستن، رستن، شستن، گریستن، و نگریستن، باید جزئی از شناسه سوم شخص مفرد(یا جزئی از همان واژک زمان گذشته)دانست و نه بخشی از ریشه فعل. لازم است تأکید شود کهس، در بعضی از مصادر، بخشی از ریشه فعل است که در ستاک حال به صدای دیگری تبدیل می گردد، مانند شکستن(شکن)، کاستن(کاه)، (1). morpheme جستن(جه)، رستن(ره)، بستن(بند)، گسستن(گسل)، نشستن(نشین). به طور کلی، باید گفت که گروه آواییستدر مصادر فارسی باستان وجود نداشته 1 و در فارسی میانه، در ساخت مصدر وارد شده است.از طرفی راجع به پیدایش آن دربعضی از مصادر یاستاکهای گذشته(بن ماضی)تاکنون نظر قطعی ارائه نشده است. 2
۳۱۸.

سبک ادبی یا مکتب ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی
تعداد بازدید : ۵۹۰۶
سبک و مکتب ادبی چه تفاوتی با هم دارند؟ این دو مقوله ادبی در عین نزدیکی، گاهی از هم فاصله می گیرند. برای دریافت تفاوت سبک با مکتب، قدیمیترین و جدیدترین تعاریف سبک شناسی از روی قابل اعتمادترین منابع انگلیسی استخراج شده و سپس بین این تعریفها با تعاریف موجود مکتب مقایسه ای صورت گرفته است. برای امعان نظر بیشتر کارهای عملی سبک شناسی نیز ملحوظ شده است. مثلا سعی شده است دانسته شود که محمد تقی بهار چه تعریفی از سبک شناسی داشته و عملا در کار سبک شناسی تا چه اندازه به تعریف خود نزدیک شده است.علی رغم تفاوت در تعاریف سبک شناسی، به لحاظ اصول، این تعاریف به هم نزدیک اند و تفاوت عمده در این است که تحلیل معنایی اثر جزو وظایف سبک شناسی است یا نه؟ تفاوت عمده سبک شناسی با مکتب ادبی نیز در همین نکته است. اگر وظیفه سبک شناسی تحلیل زبانی و معنایی یک اثر باشد، تفاوتی بین سبک و مکتب نخواهد بود؛ چرا که مکتب نیز هم حوزه زبان را شامل می شود و هم حوزه معنا را. ولی هرگاه تحلیل معنایی یک اثر را کار سبک شناسی ندانیم، تفاوت مهمی میان سبک و مکتب پدید می آید. به نظر می رسد نظریات دیگر که گاه سبک را انفرادی می دانند و مکتب را گروهی و یا مکتب را عامتر از سبک می دانند بر اساس محکمی استوار نیست.
۳۱۹.

نقد جایگاه اندیشه های تعلیمی و اخلاقیات در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد اخلاقیات اندیشه های تعلیمی آثار سعدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۷۹
قرن هفتم هجری، دورانی که وحشت مغول همه چیز را از ریشه و بن می سوزاند، مولانا در بلخ، امیرخسرو دهلوی در هند و سعدی در شیراز پای به عرصه ادب می گذارند. زبان هر سه آنها پارسی است و منبع الهامشان کلام آسمانی قرآن است. بی شک، سعدی یکی از پایه های بنای استوار ادب پارسی است که جلوه های نظم و نثر او زیور پیکره شکوهمند فرهنگ کنونی است. «گلستان» و «بوستان» سعدی، سرشار از پندهای اخلاقی و آداب زندگی و حکمت عملی است. غزلیات شاعر نیز که سرشار از سروده های ستایشگرانه، عاشقانه و حکیمانه است، با مباحث اخلاقی گره می خورد. هنر نویسندگی سعدی در کنار همین مضامین بلند اخلاقی و اندیشه های والای عرفانی و نکته های لطیف حکمت آموز مزید بر زیبایی آثار اوست. لزوم شناخت جهان بینی اخلاقی سعدی از سویی و تبیین کم و کیف رویکردها در «گلستان» و «بوستان» و غزلیات از سوی دیگر، که در تحقیقات گذشته کمتر بدان توجه شده است، از اهداف نگارش این مقاله است. مقاله حاضر سعی دارد تا بعد از ذکر مقدماتی درباره اخلاق و رویکردهای روانشناختی آن، فلسفه اخلاق و علوم ذی ربط با آن، معناشناسی اخلاق و ... به تحلیل جایگاه اخلاق و تربیت در شعر سعدی، همچنین جامعه آرمانی و جهان بینی سعدی از حیث اخلاقی بپردازد. ضرورت تبیین مسائل اخلاقی و تربیتی از نگاه سعدی، جایگاه کمی عناصر اخلاقی و تربیتی در «بوستان»، «گلستان» و «غزلیات» سعدی و ... در بخش های دیگر مقاله آمده است.
۳۲۰.

فصل بهار و مناسبت های آن در تقویم کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بهار فرهنگ کردی تقویم کردی گییاباریک گاهشماری و مناسبتها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹۷ تعداد دانلود : ۲۴۹۲
تقویم کردی همچون تقویم جلالی دوازده ماه، چهار فصل و هر ماه سی روز دارد که ازنظر نامگذاری و زمان با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است. فصل پاییز در تقویم کردی ایلامی بر فصل تابستان مقدم است. میان اقوام ایرانی، بهار اقوام کرد بهویژه کردهای ایلام که محور اصلی این پژوهش است، دربردارندة بیشترین سنت های گاهشماری است؛ به گونهای که از میان چهار فصل سال، فصلهای دیگر، شکوفایی بهار را از نظر مناسبتهای رنگارنگ ندارند. مناسبتهای این فصل با تمامی آیینهای دیگر فصول برابر است. آغاز و انجام فصل بهار کردی با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است؛ بهار و سال نو در این مناطق ،« شی̌لیمی̌لی » از دوم بهمن مطابق با ماه گییاباریک کردی آغاز میشود و آیینهای شهوی̌ گا » و مراسم « شهله و شیخالی » ، در سیزده بهمن « ئاشی̌ کیوانووی̌ ئهوهلی̌ وههار » در پانزدهم بهمن، زینتبخش این ماه است. ماههای ،« بیزین قوتیگه » ،« چیل بیرا » ،« حیول گییاجی̌مان و نوروزمانگ که نامگذاری آنها از طبیعت الهام گرفته شده است، از دیگر ماههای فصل بهار است که با دهها آیین باشکوه برگزار میشود. ششم ادیبهشت پایان فصل بهار است. جنبة دینی پنج روز پنجه از دیگر لطایف گاهشماری کردی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان