فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
طالب آملی ازشاعران برجسته و معروف ایران در سده یازدهم هجری است.کلّیّا ت اشعار او یک بار تصحیح و به زیور طبع آراسته شده است. در مقدّمه کلّیّات اشعار طالب، از منابع و نسخه هایی که برای تصحیح و تدوین آن استفاده گردیده، نام برده شده است ولی به برخی نسخ اشاره ای نشده است. پس از آن بعضی از محقّقان با پژوهش و برّرسی این موضوع، اثبات نموده اندکه اشعار جمع آوری شده در کلّیّات طالب با توجه به همه نسخ و منابع موجود نبوده است. نگارندگان این مقاله هنگام تصحیح و برّرسی اثری به نام «سفینه نظم و نثر» به اشعاری نویافته از طالب آملی دست پیدا کرده اند. سفینه نظم و نثر به دست نویسنده گمنامی نوشته شده است و به شماره 8982 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. در این سفینه اشعار شاعران متعددی جمع آوری شده است. این سفینه از نظر محتوایی به سبب داشتن ابیات نویافته شایسته توجه است. در واقع وجود ابیات نویافته از طالب آملی و دیگر شعرا، غنای این سفینه را تایید می کند، همچنین ذکر اشعاری که در منابع دیگر نیامده است، به ارزش این اثر می افزاید. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده است و نگارندگان در وهله نخست به شخصیّت طالب آملی و در گام دوم به ترجیع بندی نویافته از وی پرداخته اند. تا از این طریق جایگاه و مرتبه شعری این شاعر بزرگ شناسانده شود و با ارائه 103 بیت تازه یاب در قالب یک ترجیع بند، که تا به امروز در دیگر منابع نیامده است، به تکمیل دیوان این شاعر کمک نمایند.
«براعت استهلال» یا «خوش آغازی»، در رمان های «ارمیا»، «بی وتن»، «ره ش»، «قیدار» و «من او» رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول مهم و سرنوشت ساز در داستان نویسی؛ نحوه ورود نویسنده به داستان است. جایی که اولین برخورد منطقی با اثر شروع می شود و منحنی های ادراکی و احساسی مخاطب در کوتاه ترین زمان برهم منطبق می گردند. انتخاب نقطه آغاز مناسب یا خوش آغازی داستان سابقه ای طولانی در ادبیات داستانی دارد لیکن با وجود تأثیر شگرف آن بر داستان، عناصر سازنده آن و نگاه و توجه خواننده؛ چندان مورد اقبال نبوده و در اکثر موارد حتی جزو عناصر اصلی و مهم داستان محاسبه نمی شود. حساسیت موضوع آنجاست که خواننده، باید در جملات ابتدایی تحت تأثیر داستان و فضای کلی آن قرار بگیرد، با داستان ارتباط برقرار کند و هیجانی در وجود خویش احساس نماید وگرنه ادامه مطلب را نخواهد خواند. «امیرخانی» یکی از نویسندگان موفق سال های اخیر است که با استفاده از شگردهای خاص و شیوه های نو؛ توجه مخاطبان بی شماری را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر؛ «آغاز» داستان، جملات آغازین آن و ساختار کلی «آغاز» در پنج اثر رضا امیرخانی را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار خواهد داد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که شروع داستان در رمان های امیرخانی، به عنوان ضرورتی قطعی، توانسته است با القای باورپذیری منطقی، مانند یک قلاب عمل کرده و خواننده را تا پایان داستان ب ه دام بیندازد. ضمن اینکه ارتباط منظم و منطقی شروع داستان با سایر عناصر و روند کلی روایت، کششی زیبا برای خواندن ایجاد کرده، از شکست داستان جلوگیری نموده است.
چالشی بر طبقه بندی انواع اضافه در دستور زبان فارسی (بحثی درباره قواعد افزودگی در زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله کنونی به بررسی روش های طبقه بندی انواع اضافه ها در دستور زبان فارسی می پردازد و نظریه های پیشین در باره نامگذاری انواع اضافه ها و شیوه های طبقه بندی آنها را در کتاب های دستور یا منابع زبان شناسی به چالش می کشد. اهمیت این تحقیق در گشودن بحث ضرورت کاربردی بودن طبقه بندی اضافات است. مهم ترین بحث نظریِ این مقاله، به چالش کشیدن مقایسه های نادرستِ انواع اضافه ها در زبان فارسی با زبان عربی و یا زبان های اروپایی است. پرسش های اساسی مقاله این است که چه کاستی هایی در طبقه بندی اضافات در منابع پیشین وجود داشته است و چگونه می توان قواعدی وضع کرد که تشخیص انواع اضافات را بدون استثنا (و یا با حداقل استثناها) امکان پذیر سازد. این مقاله، حاصل پژوهشی پردامنه بر روی مبحث اضافات بوده است و به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای (از قرن یازدهم هجری تا به امروز)، به این نتیجه می رسد که بسیاری از طبقه بندی های متأخر در مبحث اضافات فاقد جنبه کاربردی هستند و قابلیت شمول بر اضافه های مشابه خود را ندارند و طبقه بندی اضافات بر حسب رابطه های معنایی، امکانِ دست یافتن به معنیِ کلام در زبان معاصر و همچنین در کلام ادبی را تسهیل می کند و به تحلیل و درک سخن ادبی یا غیر ادبی یاری می رساند و لذا آن را به عنوان طبقه بندی موثر و مفید در انواع اضافات می توان پذیرفت.
واکاوی خوانش تصویری آفتاب از گزاره انسان کامل در مثنوی مولانا و داستان های سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
31 - 57
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مضامین آثار عرفانی، تصاویر معرفتی است که از آبشخور اسطوره و فلسفه نشأت گرفته اند. تصویرها به دلیل پیوند ذاتی که با مفاهیم دارند، نقش حیات معنوی عارف را ایفا می کنند. یکی از این تصاویر «آفتاب» است که به عنوان یک کلان استعاره در مثنوی و یک اسلوب فکری در آثار سهروردی مطرح است. در حقیقت این جستار با دو عامل سروکار خواهد داشت؛ ابتدا، رمزگشایی از اندیشه حاکمی است که پشتوانه آفرینش تصویر «آفتاب » برای مفهوم «انسان کامل» به شمار می رود و دیگری، بررسی چگونگی خلق تصاویر واحد برای معانی متعدد یا مفاهیم واحدی که در هیأت تصاویر گوناگون ظهور می یابند. یکی از پاسخ های احتمالی بدان، متأثر بودن «فهم» از «حالات و موقعیت »های گوناگونی است که انسان با قرار گرفتن در آن ها به ادراک متفاوتی نائل می آید و در نتیجه، این فهم های متفاوت در شکل تصاویر متنوع، ممثل می شوند.
مطالعه مؤلفه های مدرنیسم داستانی در سه رمان عباس معروفی «سمفونی مردگان، سال بلوا، تماماً مخصوص»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
195 - 222
حوزه های تخصصی:
عباس معروفی در هر یک از آثار خود با در نظر داشتن یکی از طبقات اجتماعی به ترسیم شرایط اجتماعی، سیاسی و تاریخی جامعه پرداخته و از این طریق با دیدگاهی انتقادی توأم با طنز و تعریض، اوضاع حاکم بر اجتماع را به چالش کشیده است. طبقه «روشنفکران»، «زنان قربانی و تسلیم» و «افراد تبعیدی» از جمله گروه هایی هستند که در سه رمان «سمفونی مردگان»، «سال بلوا» و «تماماً مخصوص» به عنوان شخصیت های اصلی نقش آفرینی می کنند. «انسان» و «دغدغه هایش» محور اصلی رمان های معروفی هستند و روش اصلی وی برای پردازش شخصیت های داستانی خود «رجوع به گذشته» و «کودکی» شخصیت ها است تا از این طریق به بررسی مشکلات، تعارضات درونی و اختلالات آن ها بپردازد. رمان «سمفونی مردگان» را می توان برداشتی جدید از داستان هابیل و قابیل با فضای سورئالیستی دانست. رمان «سال بلوا» روایت خشونت و اجباری است که در تاریخ متوجه زنان شده و «نوشا» به عنوان شخصیتی «قربانی»، تسلیم ازدواجی اجباری می شود. رمان «تماماً مخصوص» نیز روایتی از زندگی روزنامه نگاری تبعیدی است و نویسنده در این اثر ابعاد مختلفی از تجربه های زیستی خود را گنجانده است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که در رمان های «انسان محور» عباس معروفی، مهم ترین مؤلفه های نمود مدرنیسم کدام اند؟ یافته ها حاکی از آن است که «گرایش به جهان درون شخصیت ها»، «جریان سیال ذهن»، «کشمکش درونی»، «رد روش روایی در رمان» و «شیوه متفاوت شخصیت پردازی» از مهم ترین مؤلفه های نمود مدرنیسم در رمان های موردبحث هستند.
بازنمایی استعاره های مفهومی در داستان «سیاوش» شاهنامه فردوسی: براساس رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
313 - 337
حوزه های تخصصی:
استعاره یکی از ابزارها و عناصری است که در شاهنامه فردوسی به عنوان اثری فاخر، اسطوره ای و حماسی برای انتقال و عینی سازی مفاهیم والای انسانی مورد استفاده قرار گرفته است. برهمین اساس، ماهیت ساختاری داستان های شاهنامه فردوسی به صورت روایتی استعاری بازنمایی شده است. در شاهنامه شخصیت های گوناگونی حضور دارند که هر کدام نمادی از خصایص مختلف نوع بشر را به تصویر می کشند. در میان شخصیت های تاثیرگذار در شاهنامه فردوسی، «سیاوش» به عنوان فردی «خردمند» با رویدادهایی مواجه می گردد که می تواند استعاره و نمادی از مفاهیم زندگی انسان باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی بازنمایی انواع استعاره های مفهومی یعنی 1) استعاره جهتی؛ 2) استعاره های هستی شناختی شامل (2-1) استعاره مادّی؛ (2-2) استعاره ظرف؛ (2-3) استعاره تشخیص؛ و 3) استعاره ساختاری براساس الگوی لیکاف و جانسون (1980) در «داستان سیاوش» شاهنامه فردوسی است. نتایج بررسی داده ها نشان داد استعاره هستی شناختی و، به طور خاص، نوع مادّی در «داستان سیاوش» به طور معناداری (05/0>p) بیشتر از دیگر استعاره ها مورد استفاده قرار گرفته است؛ درحالی که استعاره جهتی کمترین کاربرد را در این داستان به خود اختصاص داده است.
مقایسه تطبیقی دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه بهاءالدین نقشبند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
35 - 64
حوزه های تخصصی:
دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه نقشبند، ازجمله قدیم ترین و مهم ترین منابع درباره بهاءالدین نقشبند (718 -791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع درباره بهاءالدین نقشبند اغلب از کتاب انیس الطالبین گرفته شده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیس الطالبین مشترک است. در این مقاله سعی شد، بهاءالدین و طریقت او از منظر نگاه مؤلفان دو کتاب معرفی شود و سپس ضمن تحلیل و مقایسه تطبیقی دو اثر، سبک نگارش، میزان اشعار، عقاید و مضامین مشترک، جایگاه زن، کرامات و همچنین نوع و جهت کرامات موجود در آن ها، موردبررسی قرارگیرد. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخش های زیادی از مقامات نقشبند با انیس الطالبین مشترک است و این امر نشان دهنده این است که احتمالاً انیس الطالبین یکی ازجمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیس الطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخ داده در میان کرامات معنوی، و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامت ها است.
تحلیل رمزگانی داستان کوتاه «چرخ فلک» اثر سپیده شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
179 - 207
حوزه های تخصصی:
تحلیل رمزگان ها، در کانون توجّه قراردادن نشانگانی است که با شیوه ای نظام مند، دست یابی به معانی ثانویه را محقّق می سازند. مسئله بنیادین آن است که چگونه نشانه ها در ارتباطی هم افزا با استفاده از موقعیت داستان کوتاه منجر به گریز متن از برخورد یک جانبه شده و تکثّر معنایی را با مشارکت خواننده فعّال از طریق رمزگان های ارجاع دهنده، امکان پذیر می کنند. این جستار به بررسی داستان کوتاه چرخ فلک از مجموعه "دستکش قرمز" اثر سپیده شاملو پرداخته و با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای رمزگان ها از دیدگاه نظریه پردازانی چون چندلر، بارت و با تکیه بر طبقه بندی های نوین انجام شده است. بررسی عناصر ساختاری ، وجه دیگر این کوشش می باشد که در تحلیل اثر مؤثّر افتاده است. رمزگان های بازتاب یافته، بیانگر نظام های قراردادی مسلّط اعم از: اجتماعی، رفتاری، کالایی، بدنی، تفسیری، اسطوره ای، معنایی، زمانی و مکانی است که به بازتولید الگوهای فرهنگی، اجتماعی و... در پیش روی مخاطب منتج می شود.
In-between History and Memory: Leslie Marmon Silko’s Fictional World(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Leslie Marmon Silko, an American Indian writer, is one of the pioneers of literary renaissance in Native American literature. Her works are focused on cultural identity, the Native people’s struggle to preserve their past and culture by means of storytelling. This article focuses on Silko’s fictional world as both fiction and history. Moreover, it deals with the cultural trauma ingrained in the Indigenous people’s collective memories, which have shaped Silko’s imagined geography in her works. Regarding the theoretical axis of discussions concerning history, historiography and emplotment of history, this article uses theories of Hayden White to explore the place of historiography in narrative. Furthermore, it applies the critical arguments concerning cultural trauma proposed by Jeffrey C. Alexander. The research proves that Silko and her characters are haunted not by the desire for history, or the past itself; but rather, they are haunted by the desire for the act of historical recollection and the process of remembering and surviving. Finally, this article shows that Silko, as a historical figure with certain literary-historiographical ambitions, reconstructs her cultural heritage and cultural identity through storytelling and fictionalizes history to give voice to her silenced land, past and history, and dismantle the dominant Euro-American historiography.
Sedimented Expressions and Indirect Language in John Berger’s A Painter of Our Time(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۴, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۲
145 - 157
حوزه های تخصصی:
The aim of the present research is to investigate the relation between phenomenology and language, and to comprehend the cognitive experience by reading a literary work or an aesthetic text. It also addresses the process of pure perception and visualization of an object in the mind and the relation of body to the world within the phenomenal field. The present study delves into John Berger’s A Painter of Our Time (1958) in order to examine the painterly process of expressing an array of human sensations and experience of the world, eventually revealing the truth. The phenomenological philosophy of Maurice Merleau-Ponty enables an intersubjective interaction between “body”, “experience”, language and “perceptual world”. This study thus seeks to address the mechanics of the painter’s mind, exploring the root of being and eventually explaining his style and mute meaning. Focusing on whether visualizing, reading, and thinking through a work of art in a text, could provide an aesthetic experience of the text ultimately brings an aesthetic judgment of a work of art based on the knowledge gained through the literary text. Consequently, the readers, positioning themselves in the synesthetic and experience of the text, develop a new visual and aesthetic experience of the world.
تحلیل کارکردهای هویتی زبان در اشعار مدحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
1 - 22
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان رسانه ی ارتباطی در متون ادبی، از نشانه هایی تشکیل شده است که امکان خلق معناها و دلالت های اجتماعی و فرهنگی متفاوتی را فراهم می کند و می تواند نماینده ی تمایلات اجتماعی و فرهنگی گوینده ی خود شود. یکی از معناهایی که نشانه های زبانی می توانند آن را بروز دهند، هویت گوینده یا نویسنده است. هویت در معنای درک مفهوم خویشتن، نمایانگر ویژگی های خاص هر فرد است که ازطریق ارتباط با دیگران و برحسب شباهت و تفاوت شکل می گیرد؛ پس هرگونه کاربرد زبان در شعر یا متن ادبی، شرایطی را فراهم می کند که هم می تواند خویشتن و هویت نویسنده و هم جامعه ای را که به آن تعلق دارد، نشان دهد و بسته به نوع کاربرد زبان، کارآیی های آن نیز متفاوت می شود؛ برای نمونه در قصاید مدحی که نویسنده وابستگی خود را به گفتمان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مستقیم تر نشان می دهد، فهم عوامل اجتماعی شکل گیری هویت شاعر نیز ازطریق نشانه های زبانی دقیق تر و عینی تر خواهد بود. در این مقاله تلاش شده تا با تکیه بر اشعار فرخی سیستانی و با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، سازوکارهای زبانی و نشانه ای هویت بررسی شود. ازاین منظر تمام نشانه های زبانی موجود در این قصاید، دلالت های اجتماعی و هویتی دارد. ازدست رفتن استقلال و خویشتن شاعر، تبدیل شدن شعر به کالای مصرفی، بحران هویت، ارتباط مستقیم میان ادبیت و هویت یابی شاعر، مرکزگرایی و... همگی از دلالت های اجتماعی نشانه های زبانی قصاید مدحی به شمار می روند.
نمونه هایی از تحلیل کارکردگرایانه ی تمهیدات ناپیدای هنری در شعر سعدی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
23 - 48
حوزه های تخصصی:
کشف راز جذابیت کلام گویندگان بزرگ جهان، همواره کنجکاوی محققان زبان و ادبیات را در شرق و غرب برانگیخته و آنان از اعصار کهن در قالب فن شعر، علوم بلاغی، مکاتب یا نظریه ها ی ادبی و دانش زبان شناسی به مشاهده، جست وجو و موشکافی در این زمینه پرداخته اند. امروزه توجه به شیوه های تحلیل و بررسی آثار در هنرهای دیگر ازجمله نقاشی و سینما می تواند نگرش به شعر را گسترده تر و دقیق تر کند. در مقاله ی حاضر کوشش شده بر اساس ترکیبی ذوقی از آنچه در سنن بلاغی و صنایع ادبی مرسوم بوده با نگاهی هنری به برخی نمونه های شعری از سعدی و حافظ، مقدمات تدوین مبانی و روش عملی شیوه ی تازه ی کارکردگرایانه ای مطالعه شود. در این نظریه نخست شناخت و تشخیص هدف اصلی شعر تدارک دیده می شود و سپس با محور قراردادن این هدف، همه ی اسباب و عناصر و تمهیدات زبانی و ادبی و هنری که به تقویت این هدف اصلی کمک می کنند، به تدریج شناسایی و به دقت تحلیل می شوند. بدیهی است که انجام درست و موفق این مرحله بستگی تام با چگونگی نگرش هنری و تجربه ی ادبی و دقت نظر زبانی و از همه مهم تر نوعی تخیل خلّاق و مرکب دارد که در اشخاص مختلف یکسان یافت نمی شود. با این همه به نظر می رسد نمونه هایی که برای تدوین و نیز راستی آزمایی این نظریه مطرح شده می تواند شاهدی بر باروری و قابلیت های عملی مفید آن در دیگر آثار نظم و حتی نثر فارسی در دست منتقدان مجرب و صاحب ذوق باشد.
اهمیت متون علمی در شرح و تصحیح چهار بیت از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
101 - 136
حوزه های تخصصی:
حافظ نه مانند خواجوست که یکسره به قصد خلق ایهام، واژه ای را در بیت بی پروا یله کند و نه مانند خاقانی است که لطف سخنش در تزاحم اظهار علم و فضل یاوه شود. ایهامات علمی او همه برخاسته از مراتب دانشش است. نمونه های پیش روی، سنتزی است متعادل از وجه علمی سخن با بُعد شاعرانگی کلام، ازاین روی لازم است اجزای آن دسته از بیت هایی که پس زمینه هایی علمی دارند، از هر نظر دقیق بررسی شود. فرض ما این است که در این گونه بیت ها کمتر جزء عبث و نمایشی وجود دارد. هرچند بسیاری از معارف قرون وسطایی ما در قیاس با علوم روز چندان سهمی از علم ندارد، با این همه سخن شاعرانی چون خاقانی و حافظ در بیشتر موارد به طوردقیق بر همان گونه داده های آن اعصار قابل تطبیق است. در این نوشته، بیت هایی از حافظ را ضمن توجه تام به روایت نسخه ها و بوطیقای وی به دستیاری متون متداول علمی عصری اش مورد تصحیح علمی-انتقادی- تحقیقی قرار داده ایم. درصورتی که این روش ازمنظر حافظ پژوهان رهیافتی اطمینان بخش به شمار آید، می توان امیدوار بود که در موارد دیگری از دیوان حافظ نیز که محل اختلاف است، گره گشا باشد.
کارکردهای ادبی و معنایی اسمای الهی در عبارت های فارسی مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرصادالعباد کتابی عرفانی است؛ ازاین رو موضوعِ محوری آن خداجویی است و نام های متعالی خدا در آن فراوان دیده می شود. درباره اسماءالله پژوهش های فراوانی انجام شده؛ اما تاکنون تحقیقی زبانی و بلاغی درباره نام های خدا در مرصادالعباد صورت نگرفته است؛ بنابراین در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، نام های خدا در مرصادالعباد بررسی می شود تا پرکاربردترین آنها، شیوه کاربرد این نام ها و کارکرد معنایی آنها در عبارت های فارسی مرصادالعباد مشخص شود. گزینش نام های الهی از مهم ترین جلوه گاه های هنر واژه گزینی نجم رازی به شمار می رود و ازاین رو توجه ویژه ای را می طلبد. بررسی اسمای الهی در مرصادالعباد نشان می دهد که مهم ترین ویژگی کاربرد نام های خدا در مرصادالعباد ، نادربودن نام های استعاری و فراوانی کاربرد نام هایی است که ازطریق مجاز، به ویژه با علاقه اشتقاق ساخته شده اند. از مهم ترین دلایل کاربرد بسیار نام های مجازی خدای متعال، تفخیم و بزرگداشت مقام معبود آسمانی است. بررسی کاربرد معنایی نام های خدا نشان می دهد که هریک از این نام های مقدس، در جایگاه خاص معنایی به کار می رود و کاربرد برخی نام های خدا در عبارت های فارسی مرصادالعباد ، حکم اسمای جمالی و جلالی خدا را دارد.
کارکردهای موتیف های تلمیحی انبیا در غزلیات صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موتیف از اصطلاحات رایج در حوزه علم و هنر و ادبیات است. مهم ترین ویژگی موتیف تکرار و معنی افزایی است و یکی از ابزارهای مناسب برای نقد و تحلیل صوری و محتوایی آثار است. صائب تبریزی بزرگ ترین شاعر غزلسرای سبک هندی است. موتیف ها در غزل او بسامد بسیاری دارد. کاربرد این موتیف ها می تواند بیانگر ذهنیّت شاعر و نیز تصویری از جریان های فکری و اندیشگی زمانه او باشد. موتیف انبیا از پرکاربردترین موتیف های تلمیحی شعر او هستند. در این مقاله کارکردهای موتیف های انبیا در غزلیات صائب بررسی می شود. شاعر از این موتیف ها برای بیان اندیشه ها و ذهنیّت های متعددی سود جسته است. صائب در کاربرد موتیف های انبیا همه جا به دیدگاه و نظر متقدمین درباره پیامبران و عناصر مربوط به آنها مقید نمانده و خود در این زمینه به نوآوری دست زده است. کارکرد موتیف های انبیا در شعر صائب به استفاده تلمیحی آنها محدود نشده و جنبه های متنوع تری از این موتیف ها مدّنظر قرار گرفته است. صائب در موتیف های انبیا افزون بر تلمیح به قصص قرآنی و کتاب ها و نظریات گذشتگان، خود به دریافت های جدیدی در این زمینه رسیده است که حاصل ژرف نگری ها و تلاش ها و آفرینش های هنری اوست. نگاه جدید و خلاقانه او به پدیده ها، کارکردهای اخلاقی و اجتماعی، دریافت ها و کارکردهای عرفانی، تناقض ها، استفاده متفاوت از موتیف ها، خوارمایگی موتیف های انبیا، کارکردهای صوری و زیبایی شناسانه، نقد شعر و... مهم ترین کارکرد موتیف های انبیا در شعر صائب است.
تحلیل استعاره مفهومی باد صبا در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
لیکاف و جانسون با نظریه استعاره مفهومی نشان دادند که استعاره ها از ذهن بر زبان جاری می شوند و تا زمانی که در ذهن تغییر شناختی ایجاد نشود، استعاره شکل نمی گیرد. ادبیات فارسی- با پیکره عظیمی که در اختیار دارد- در دل خود گنجینه استعاره های مفهومی بسیاری جای داده است. رویکرد این تحقیق شناختی است و با روش توصیفی-تحلیلی یکی از استعاره های مهم ادبیات فارسی؛ یعنی کلان استعاره «باد صبا انسان است» بررسی شده است. پرسش این پژوهش آن است که از نظر شناختی، باد صبا چگونه در زبان فارسی مفهوم سازی شده است؟ داده های این تحقیق از دیوان حافظ به دست آمده است. تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که صبا در ادبیات فارسی از نظر شناختی یک انسانِ عاشق، طبیب، پرده دار، سنگ صبور، رازدار و در عین حال، یک انسانِ سخن چین، بیمار، دروغ گو، رقیب و بی وفا ترسیم شده است. از مقایسه شخصیت و خویشکاری دوگانه صبا در شعر فارسی، می توان احتمال داد که صبا بازمانده ای از ایزد «وایو» در ایران باستان باشد.
نقش «قهرمان» در خلق محتوای حماسی در داستان «رستم و اسفندیار» شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
149 - 178
حوزه های تخصصی:
اعمال و افکار قهرمان حماسه، نمایانگر آرزوها و خصایص یک ملّت است؛ به همین دلیل شناخت ویژگی های قهرمان حماسه، در پی بردن به نقش وی در خلق محتوای حماسی اثر اهمیّت ویژه ای دارد، زیرا شاعرِ حماسی با بهره گیری از «بینش قهرمانی»، سعی داشته بن مایه های مؤثّر در حماسی ساختن محتوای اثر را مؤکّد کند. در این پژوهش که به روش تحلیلی – توصیفی و باهدف بررسی نقش «قهرمان» در ایجاد محتوای حماسی انجام پذیرفته، تلاش شده است با تکیه بر داستان «رستم و اسفندیار»، خصوصیات دو پهلوان/قهرمان بی همتای شاهنامه فردوسی؛ «رستم» (جهان پهلوان حماسه ملّی ایران) و «اسفندیار» (پهلوان- شاهزاده رویین تن ایرانی)، به عنوان بینش تأثیرگذارِ قهرمان در شکل گیری بن مایه های تکرارشونده حماسی در شاهنامه معرفی و تحلیل شود. بر اساس یافته های این تحقیق، برجسته ترین خصایص، افکار و اعمال دو قهرمان اصلی داستان «رستم و اسفندیار» عبارت بود از: محبوب و ملّی بودن قهرمان، رویین تن بودن و داشتن نشانه های خدامایگی، اهمیّت نژادگی، ضرورت حفظ نام و ننگ و پاسداری از حرمت آزادگان، بهره گیری از سلاح ویژه، لزوم دانایی قهرمان و مهارت در نبرد تن به تن و زبان آوری. این ویژگی های شاخص به شکل گیری حماسی ترین داستان شاهنامه منجر شده و تمایز قهرمان حماسه با قهرمان در انواع ادبی دیگر را نشان داده است.
Teachers' Attitudes towards the Use of Instructional Technology and its Impact on Their Self-efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۴, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۲
195 - 210
حوزه های تخصصی:
This quantitative study intended to investigate Iranian EFL Teachers' attitudes towards the use of instructional technology in their classroom and its impact on their self-efficacy. Eighty teachers were surveyed using Teacher Sense of Self-Efficacy Survey (TSES) and the Media Technology Usage and Attitudes Scale (MTUAS). The first research question was designed to examine teachers' attitudes towards the use of instructional technology within the classroom and its effects on their self-efficacy and concerning the subscales of teacher self-efficacy, the findings significantly predicted the impacts of the use of instructional technology on teachers’ self-efficacy. In addition, after analyzing the data using Multiple Regression Analysis, it was further discovered that teacher self-efficacy had a significant relationship with the ability to integrate all of the sub-groups: smartphones, the internet, social media, texting, and email; The results showed that emails and smartphones, two subscales of media questionnaire, could highly predict the significant impacts of the use of integrated technology on teachers' self-efficacy. The findings suggested that training for technology-related components may not need to focus on how to use the technologies, but focusing more on how the technologies can benefit the classroom and help learners to improve their learning within the classroom.
«معشوق» آینه ای با بازتاب درونمایه های عاشقانه آراگون در «آیدا در آینه» شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
351 - 377
حوزه های تخصصی:
بررسی وجوه مشترک اندیشه های بشری در آثار جوامع مختلف به مدد ادبیات تطبیقی به عنوان یکی از گونه های مهم نقد ادبی امروزه بیش از قبل شناخته شده است. در پژوهش پیش رو به بررسی تطبیقی دورنمایه ی عاشقانه های دو اثر «آیدا در آینه» از احمد شاملو و «چشم های الزا» مجموعه ای از اشعار عاشقانه لویی آراگون از آثار مختلف او ، همراه با شواهد شعری خواهیم پرداخت. قرابت میان برخی درونمایه های عاشقانه دو شاعر نشان دهنده ی دغدغه ها، عواطف و احساساتی مشابه شاعران است؛ آشنایی شاملو با آثار آراگون نیز سبب شده است تا زبانی مشابه در بیان احساسات شاعران نسبت به معشوق مشاهده گردد که منجر به تجلی درونمایه هایی مشابه از قبیل: امیدواری عاشق، سرآمدن انتظار دیرپای عاشق، معشوق دلیل سرایش شعر از سوی شاعر و ... ، شده است. شباهت ها، از سویی حاکی از وحدت موجود در میان اندیشه های بشری و از سویی دیگر بیانگر تأثیر و تأثر شاعران ملل مختلف بر اندیشه ی یکدیگر است که گاه به سبب اقتباس در معنای صحیح آن «نظیره سازی» و گاه توارد می باشد.
تحلیل و مقایسه ی کارکرد پدیدارشناسی هوسرلی در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
137 - 166
حوزه های تخصصی:
تحلیل و مقایسه ی کارکرد پدیدارشناسی هوسرلی در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی
ع ادل سواعدی *
محمدرضا صالحی مازندرانی * *
مریم رفیع * * *
چکیده
شعر حجم (حجم گرایی) یکی از جریان های شعری معاصر است که اولین تظاهرات فردی اش را در سال های 1346 و 1347 در دفتر دلتنگی های یدالله رؤیایی و نمک و حرکت ورید پرویز اسلامپور به جای گذاشت و سرانجام پس از انتشار بیانیه ی آن در زمستان 1348 جایگاه و حرکت گروهی خود را در گفتمان شعری روزگار تثبیت کرد؛ اما متن این بیانیه و نظریه ی شعری حجم پیچیدگی هایی دارد که هنوز با گذشت سال ها مباحث و مناقشاتی پیرامون آن ها شکل می گیرد. یدالله رؤیایی که چهره ی شاخص این جریان است، در طول زمان تلاش کرده است تا با آثار خود به ظرفیت های فلسفی، زبانی و زیبایی شناسانه ی آن عینیت بخشد. از میان این ظرفیت ها، پدیدارشناسی هوسرلی از برجسته ترین و اثرگذارترین وجوه معرفت شناختی بر این نوع از شعر و به ویژه اشعار یدالله رؤیایی به شمار می آید و خود شاعر نیز مدت ها پس از انتشار بیانیه ی آن بر اثرگذاری این مبنای فلسفی بر شعر حجم صحه گذاشته است. نگارندگان این پژوهش با نظر به این مبنای فلسفی درتلاش اند تا با پیش فرض وجود چنین تأثیری، به تحلیل و مقایسه ی کارکرد آن در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی برآیند و به بررسی دو پرسش اساسیِ چگونگی جدایی نظریه ی شعر حجم از پدیدارشناسی هوسرلی و چگونگی کارکرد آن بر بوطیقای تصویر شعر این شاعر بپردازند.
واژه های کلیدی: بوطیقای تصویر، پدیدارشناسی هوسرل، تخیل حجمی، تصویر، یدالله رؤیایی.
* استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز a-sawaedi@scu.ac.ir (نویسنده ی مسئول)
** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز salehi_mr20@yahoo.com
*** کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز rafi.maryam1373@gmail.com
تاریخ دریافت مقاله: 14/7/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 12/11/1400