فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
Avec sa triple centaine de langues, le Cameroun apparaît comme étant un pays au contexte sociolinguistique hyper-complexe. Dans un tel contexte, les contacts entre les individus ne peuvent qu’engendrer l’appropriation des langues utilisées dans les interactions. Et dès lors, l’hétérogénéité s’installe, avec en prime les variétés de langues qui leur confèrent de nouvelles idiosyncrasies. Un recours à la sociolinguistique variationniste et celle développementale permet de comprendre que ces entreprises sont en général l’apanage des jeunes, qui de fait créent un écart avec les autres générations, entravant ainsi progressivement la communication qui assure pourtant le passage du témoin d’une génération à l’autre. Le but de la présente contribution est de tenter de cerner les caractéristiques définitoires de l’intercompréhension et de la variation intergénérationnelle, ainsi que leurs applications dans le contexte camerounais actuel. Il est en outre question d’analyser les paramètres qui impactent les variations qui naissent, ainsi que les façons dont elles sont accueillies et les opinions communes que les groupes cibles font d’elles et de leurs locuteurs respectifs. La fin du travail est consacrée aux préconisations qui pourraient dépolluer l’atmosphère et permettre un vécu ou une gestion plus réussie des variations en contexte Camerounais.
سخنوری معشوق در غزل های پیروان سه گانه موفق سعدی؛ همام تبریزی، عماد فقیه کرمانی و ناصر بخارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی شیرازی شاعر غزل سرای قرن هفتم است که در تکامل غزل نقش بسیار چشمگیری دارد. شاعر از زبان عاشق روایتگر حالات و سخنان معشوق است. همام تبریزی، عماد فقیه کرمانی و ناصر بخارایی سه شاعر بسیار تأثیرپذیر از سعدی و برخاسته از سه ناحیه مختلف با لهجه های گوناگون اند. دلیل انتخاب این شاعران، تأثیرپذیری از شیوه سعدی و میزان توفیق شان در این تأثیرپذیری بوده است. مسأله اصلی پژوهش یافتن پاسخ برای این پرسش هاست که چگونه سخنان معشوق در غزل های سه شاعر مذکور انعکاس یافته است؟ تفاوت ها و شباهت های بیان آنها در نقل سخنان معشوق چیست؟ بر این اساس، با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای سخنان معشوق طبقه بندی و تحلیل شده است. نتیجه بررسی ها آشکار نمود که معشوق سخنور غزل با زبان غمزه و زبان بدن سخن می گوید و زمانی با کلام و یا نوشتن نامه، با شاعر گفتگو می کند گاه شاعر کلام او را ساده بیان می کند زمانی به کلام او اطناب می بخشد. مخاطب اصلی سخن معشوق، عاشق است و گاه عناصر زمینی و آسمانی مورد خطاب اویند. عاشق طالب وصال است و معشوق خواهان فراق زمانی عاشق با معشوق موافق و گاهی ناموافق است. شاعر جهت بزرگداشت معشوق با لوازم صورخیال به مزّین کردن کلام او می پردازد.
جاودانگی مدرن در رمان نوجوان (مطالعه موردی: رمان های «سنجاب ماهی عزیز» و «شکارچی کوسه کر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
145 - 172
حوزه های تخصصی:
سیطره علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقع بینانه به همه جنبه های زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدان شناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیاکانی، فرهنگی، عرفانی، اسطوره ای و یزدان شناسانه نشان داده است که مؤلفه های مشترک آنها یعنی جمعی بودن، قطعیت و تخیل تقریباً در نقطه مقابل مؤلفه های جاودانگی مدرن قرار دارد. حضور مؤلفه های جاودانگی مدرن که عبارتند از فردیت، عدم قطعیت، خاطره (در تقابل با تخیل) و مفهوم طبیعت جاودان، در رمان های نوجوان دهه نود شمسی بارز است. این پژوهش، ابتدا به مرور مراحل و تکالیف سوگواری پرداخته است و ضمن تدقیق و تعیین مؤلفه های جاودانگی پیشامدرن و مدرن، تناظر هر مرحله از سوگواری را با انواع مختلف جاودانگی نشان داده است. سپس با تکیه بر رمان های «سنجاب ماهی عزیز» و «شکارچی کوسه کر»، به بررسی مسئله مرگ و نقش جاودانگی پیشامدرن و مدرن در پیشبرد داستان پرداخته و نشان داده که شخصیت ها چگونه به مرحله پذیرش مرگ دیگری می رسند و مراحل سوگواری را کامل می کنند. گفتنی است که تجزیه و تحلیل نمونه ها مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکردی توصیفی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هر دو رمان، توسل به مؤلفه های جاودانگی پیشامدرن، شخصیت ها را در مراحل آغازین سوگواری یعنی انکار و جست وجو و چانه زنی گرفتار می کند، در حالی که بلوغ شخصیت ها با کامل شدن تکالیف سوگواری و رسیدن به مرحله بهبود و سازمان یابی از رهگذر مؤلفه های جاودانگی مدرن (با محوریت خاطره در رمان «سنجاب ماهی عزیز» و طبیعت جاودان در رمان «شکارچی کوسه کر») تحقق می یابد.
تحلیل مهارت های شناختی رمان رضوی بیدارم کن بر پایه تفکّر انتقادی لیپمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
102 - 123
حوزه های تخصصی:
رمان های برگرفته از فرهنگ اسلامی در ادب فارسی با هدف پردازش جنبه هایی از آموزه های تربیتی و گونه هایی از مهارت های گونه های تفکّر پدید آمده اند که می توان از آنها در اجتماع پژوهی استفاده کرد و به یاری آنها به جنبه های بیشتری از فلسفه وجودی انسان و گونه های تفکّر دست یافت. رمان رضوی بیدارم کن از فریبا کلهر با الگوی شخصیت امام رضا(ع) مبتنی بر بایدها و نبایدهای اخلاقی و آموزه های شناختی است که مهارت های تفکّر انتقادی را مانند خوداصلاحی، دگراصلاحی، داوری صحیح و تأثیر و تفسیر زمینه متن در بر دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مهارت های تفکّر انتقادی در رمان رضوی بیدارم کن بر پایه تفکّر انتقادی لیپمن با رویکردی توصیفی تحلیلی انجام شده است. دستاورد پژوهش، دستیابی به مهارت های تفکّر انتقادی است که می تواند مخاطب را با بیان استدلال های منطقی، برخورداری از انعطاف در برخورد با روش های جدید و تکیه بر شرایط نامتعارف به درک صحیحی از متن برساند. فراشناخت متن، مرهون پرسش از تفکّر مخاطب است که وی را به شناختی فراتر از شناخت معمولی رسانده است. زوایایی از داوری های صحیح در متن رمان مشاهده می شود که تفکّر انتقادی و اصلاحی نویسنده دلیل اصلی آن است؛ چنانکه تفکّر و استدلال مخاطب (نوجوان) را به چالش کشیده است و وی را به درکی صحیح از داوری نسبت به شخصیت امام رضا(ع) و تأثیر این داوری بر پرورش مهارت های تفکّر انتقادی او در دنیای معاصر رسانده است.
بررسی الگوهای ساختاری بر حسب نوع فت و گو در مناظرات مثنوی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش چگونگی فرایند تولید معانی اخلاقی در نوع ادبی مناظره با تکیه بر واکنش های مخاطب درونی است و در تلاشیم به این سوال پاسخ دهیم که، آیا نوع واکنش خطاب شونده تاثیری در خلق معنا و نوع ساختار مناظره دارد یا خیر؟ بر این باوریم که مناظره یکی از انواع ادبی و بستری است که شاعران با تمسک به عنصر گفت و گو در صدد خلق معنا هستند و نکته حائز اهمیت، نوع واکنش کنشگران گفت و گو کننده در مناظره است. ژپ لینت ولت (1986) قائل به چهار نوع واکنش: تایید کننده، باطل کننده، استفهامی و غایب از طرف مخاطب درونی روایت است. نگارنده با تمسک به این نظریه به تحلیل نوع واکنش ها و ساختار مناظره در ادبیات فارسی پرداخته و حین پژوهش به این مهم رسید که، نوع واکنش خطاب شونده نقش مهمی در فرایند تولید معنا و نوع ساختار مناظره دارد به طوری که مطالعه شبکه های ارتباطی و واکنشی منجر به ترسیم چهار الگوی ساختاری در مناظره شد.
بررسی تطبیقی کاربست شرقی و غربی نماد «شیر» از سوی نظامی و شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
514 - 538
حوزه های تخصصی:
نمادگرایی رهیافتی ادبی است که از نمادها اعم از کلمات، افراد، نشانه ها، مکان ها یا ایده های انتزاعی برای نشان دادن چیزی فراتر از معنای تحت اللفظی و مدلول های حقیقی آنها در عالم واقع استفاده می کند. هدف از مقاله حاضر بررسی و مقایسه تطبیقی وجوه تشابه و تفاوت مفاهیم مرتبط با نمادپردازی های استعاری و اسطوره ای شیر در دو اثر اتللو و هملت از شکسپیر و اثر سترگ و غنایی خسرو و شیرین نظامی است.
جستار پیش رو نشان می دهد استفاده از نماد اساطیری شیر در شیوه بیان هر دو نویسنده، مفاهیم انتزاعی گسترده و ویژه ای را شامل می گردد. از جمله در هملتِ شکسپیر، نماد شیر با مفاهیمی چون: جنون، خشم، انتقام و نفرت و در خسرو و شیرین نظامی با مفاهیمی چون: شکوه، جلال و عظمت همراه است؛ در کتاب اتللو نیز شکسپیر به شیوه ای متفاوت از نماد شیر در جایگاه یک استراتژی اجتماعی سود جسته است.
بررسی تحلیلی نماد موجود نشان می دهد که نمادپردازی شیر نویسندگان را در ترغیب خواننده به باورداشت ذهنیت آنان و پذیرش کاراکترهای داستانی یاری رسانده است؛ علاوه بر این، شاهد آن هستیم که نویسندگان اهداف بلاغی مشترکی را از حیث ایجاز و اغراق دنبال کرده و به تبع نماد شیر علاوه بر مفاهیم متعارف آن در میان جوامع مختلف، در آثار این دو نویسنده از مشابهت های خاص خود در نحوه کاربست برخوردار گشته است.
بررسی تطبیقی داستان جزیره از غزاله علیزاده و من می روم نوشته ژان اشنوز از منظر آرای باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
617 - 640
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از مولفه چندصدایی باختین، مصداق ها و کاربست آن را با شیوه توصیفی تحلیلی در داستان جزیره غزاله علیزاده و رمان من می روم از ژان اشنوز بررسی کرده ایم و کوشیده ایم در آغاز به این سوال پاسخ دهیم که چندآوایی چه مولفه هایی دارد و چگونه در این دو داستان نمود پیدا می کند. بر این اساس، تاکید این جستار بر بینامتنیت، چندزبانی و گفتگومندی است، چرا که منطق گفتگومندی و چندصدایی زمینه ساز خلق مفهومی تازه از سوی ژولیا کریستوا به نام بینامتنیت شده است. در ادامه این مولفه ها در هر دو داستان بررسی و تحلیل میشوند. از منظرباختین چندآوایی به معنای وجود چندین صداست. هر شخصیّت بازنمای صدایی ست که یک خود فردی را جدای از دیگران نمایندگی می کند. داستان جزیره ی علیزاده متنی است که توانسته از نفوذ اندیشه تک گویه در گفتمان دوری جوید و زمینه ای مناسب را برای تضارب صداها واندیشه های متنفاوت و نگرش های ناهمگون و در نتیجه پذیرش دیگری به مثابه آگاهی مستقل و جداگانه فراهم آورد. در همین راستا در داستان من می روم اشنوز بازی با کلمات، ابهام، نمادپردازی، درهم آمیختن ژانرها، اتصال کوتاه، نقل قول هایی از نویسندگان دیگر یا بینامتنیت و طنز بیشتر به چشم می خورد. برآیند این مقاله آن است بینامتنیت که از مولفه های بدیع گفتگومندی می باشد در هر دو داستان به وضوح وجود دارد، لذا در نظر داریم با ذکر مثال نشان دهیم این مولفه چگونه در دو داستان نمود پیدا کرده است.
حکایت «میوه خوردن غلام نزد پادشاه» در ادب عربی و فارسی بررسی آبشخورها و تحلیل عناصر داستانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
723 - 751
حوزه های تخصصی:
داستان میوه خوردن غلامی نزد خواجه اش از جمله داستان های تعلیمی است که در ادبیات عربی و فارسی صورت هایی از نثر و نظم آن یافت می شود. قدیم ترین مأخذ این روایت مربوط به ادبیات عربی در کتاب الإمتاع والمؤانسه از ابوحیان توحیدی (قرن چهارم) است. پس از آن نمونه های نثر و نظم عربی و فارسی تا پایان قرن نُه آن را ذکر کرده اند. مولانا و عطار نیز در ادبیات فارسی خلاقانه به بازآفرینی منظوم این روایت پرداخته اند. این داستان که با دو روایت مختلف ذکر شده است به یک نتیجه گیری اخلاقی یکسانی که عبارت است از امانت داری و تعهد منتهی می شود. بدین رو بررسی آبشخورهای این حکایت، نه تنها آیندگان را با تجریبات اقوام گوناگون آشنا می کند بلکه به حفظ و ضبط فرهنگ و تاریخ پیشینیان نیز می پردازد. در این پژوهش ضمن مأخذیابی و مقایسه منابع عربی و فارسی روایت، به بررسی عناصر داستانی آن از جمله درون مایه، پیرنگ، شخصیت، گفت و گو، زاویه دید و صحنه می پردازیم و مشخص می کنیم مآخذ منظوم فارسی تا چه اندازه به مأخذ قدیم عربی شباهت دارند. از مهم ترین نتایج این بررسی که براساس شیوه قیاسی تطبیقی به انجام رسیده، این است که مضمون حکایت در همه مآخذ عربی و فارسی یکسان است و حکایات منظوم فارسی با الهام گیری از منابع کهن، مضمونی یکسان را با ساختاری متفاوت به نظم کشیده اند.
نقد شیوۀ تدوین گزیده های درسی نثر فارسی؛ مطالعۀ موردی: گزیده های تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
291 - 310
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی درسی همواره مبتنی بر نیازها، فرصت ها و محدودیت هایی برای هر رشته تحصیلی است. دراین میان، رشته زبان و ادبیات فارسی به دلیل خاستگاه بومی و فرهنگی آن از جایگاه ممتازی برخوردار است؛ ازاین رو، تدوین گزیده های درسی مطابق اصول و قواعد درست برای آشناکردن دانشجویان این رشته با متن های کلاسیک و معاصر اعم از نظم یا نثر اهمیت بسزایی دارد، اگرچه این موضوع با محدودیت هایی مانند زمان آموزشی، تدوین به قصد آموزش، فرصت ارزشیابی، و... همراه است. در این مقاله، شش گزیده از کتاب تاریخ بیهقی که با هدف آموزشی تهیه و تدوین شده اند، ازنظر صفحه آرایی، ویراستاری، و صبغه آموزشی بررسی و نقد شده اند. نگارندگان با این بررسی به پیکره بندی گزیده های یادشده پرداخته و اصول و قواعد تهیه گزیده درسی با هدف آموزشی را تبیین کرده اند.
هرمنوتیک سکوت در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هایدگر، در پی درک معنای هستی، به تحلیل امکانات وجودی دازاین می پردازد و در بین این امکانات به ارتباط زبان و هستی اهتمام ویژه ای می ورزد. او، در کنار سخن گفتن/ تکلم، سکوت را نیز یکی از امکان های زبان می داند. بنابر باور هایدگر، سکوت زبانی توانایی این را دارد که بسیار گسترده تر از سخن گفتنِ صرف سبب آشکارگی هستی شود. این آشکارگی هستی و نیوشیدن ندای هستی در سکوت، به آن خاصیتی تفسیری می بخشد که هایدگر آن را هرمنوتیک نامیده است. ازآنجاکه در میراث عرفانی ما، مولانا جلال الدین در غالب غزل ها از سکوت و خموشی سخن می گوید، نگارندگان این مقاله، بر آن اند که در پرتو تلقی ای که هایدگر از مفهوم سکوت دارد، می توان سویه های تازه ای از مفهوم سکوت و خموشی را در غزلیات شمس گشود و ویژگی تفسیری و هرمنوتیکی آن را در این گزاره ها نشان داد: «از بی جهانی دازاین تا فنای سالک به معنای عام و پیوند آن با سکوت»، «از گذار دازاین از موقعیت زبانی تا فنای زبانی سالک به معنای خاص و پیوند آن با سکوت»، «هرمنوتیک سکوت و دریافت گفتار اصیل از دازاین تا سالک»، و «سکوت هرمنوتیکی مولانا و دریافت گفتار اصیل». مولانا با طرح سکوت اصیل زمینه ای فراهم می آورد تا جان و جهان هستی به سخن درآید و کاستی و نارسابودن زبان تدارک یابد و پرده از اسرار عالم برگرفته شود. توجه به وجه هرمنوتیکی سکوت در غزلیات شمس جستار حاضر را از پژوهش های موجود متمایز می کند.
هم پوشانی نظریۀ روان زخم ژیژک و رئالیسم جادویی در رمان دلفین مرده اثر حسن بهرامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «روان زخم» برای اشاره به موقعیتی به کار می رود که در آن روان شخص به دلیل رویدادی آسیب زا صدمه ببیند. واکنش افراد به امر آسیب زا ممکن است برون ریزی، یا درونی سازی باشد. در فرآیند برون ریزی، فرد نشانه هایی از اختلالات روانی همچون کابوس به نمایش می گذارد، ولی در درونی سازی، فرد رنج های روحی را در جهان درون خود پنهان می کند و با ساخت یک روایت فتیش، رنج ها را به محیطی دیگر انتقال می دهد. با توجه به ماهیت روان زخم، بیمار قادر نیست آن را به امر نمادین تبدیل کند و این مشکل روانی تنها از روی نشانه هایش در فرد قابل شناسایی است، درحالی که روان شناسان معتقدند تنها راه درمان روان زخم، تبدیل شدن به امر نمادین است. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی بازنمایی روان زخم در رمان دلفین مرده نوشته حسن بهرامی است. بهرامی با بهره گیری از تکنیک رئالیسم جادویی و ترکیب نامحسوس آن با ویژگی های روان زخم، از این چالش با موفقیت گذر کرده است. او با ترکیب افسانه های بومی و روان زخم و بهره گیری از ماهیت دوگانه آنها در کنار هم، پیوندی محکم و نامحسوس میان این دو مقوله ایجاد کرده و روان زخم شخصیت را به نمایش گذاشته است. این پژوهش اثبات می کند که رئالیسم جادویی تکنیکی درخور برای نگارش رمان های روان کاوانه جهت نمادین کردن روان زخم افراد است.
آموزش سبک زندگی، زیرگونه ای در ادبیات تعلیمی پیکرۀ پژوهش: نشریات سال های 1290 تا 1320(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی و مسائل مرتبط با آن از موضوعاتی است که از دیرباز در متون تعلیمی ادبیات فارسی به آن توجه شده است و از آن گاهی با عنوان «سیاست منزل» یا «تدبیر منزل» یاد کرده اند. از اواخر عصر قاجار توجه به مسائلی همچون سبک زندگی و آموزش شیوه زندگی رونق می گیرد و گویی بار دیگر ادبیات تعلیمی به سبک و شیوه ای تازه رواج می یابد. در پژوهش حاضر، نشریات اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول بررسی و مقالات مربوط به سبک زندگی و نظریات موافقان و مخالفان تحلیل شده است. از مهم ترین موضوعاتی که مطبوعات به آن پرداخته اند، می توان به زندگی اجتماعی، آداب معاشرت، اصول خانه داری، سلامت جسمانی و طرز پوشش اشاره کرد. با بررسی مطالبی که درباره سبک زندگی در نشریات اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول منتشر شده است می توان به این نتیجه رسید که حرکت به سمت وسوی تجدّد در عرصه های مختلف تبلیغ شده و الگوهای غربی به منزله نمونه های برتر سبک زندگی به جامعه ایرانی معرفی شده است؛ هرچند در پاره ای از موارد، این الگوها سنخیت چندانی با سبک زندگی ایرانیان و فرهنگ جامعه ایرانی ندارد. نکته دیگر آنکه، گویی فقط زنان باید در زمینه فراگیری سبک زندگی آموزش ببینند و مردان از این گونه آموزش ها بی نیازند. این امر برخاسته از دیدگاه های فرهنگی حاکم بر جامعه ایران در آن روزگار است.
بررسی مقایسه ای کنش های شعری نیما و اخوان با رویکردی به نظریۀ «کنش» پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
181 - 208
حوزه های تخصصی:
در نظریه «کنش» پیر بوردیو، اثر ادبی بازتولید سرمایه فرهنگی و برآیند ترکیب سرمایه اقتصادی و عادتواره هاست. همین طور، کنشی اجتماعی است که فرد در میدان ادبی از خود نشان می دهد. شعر به مثابه اثر ادبی محصول بُعد ذهنی سرمایه فرهنگی است که به صورت موفقیت مادی و به شکل عینیت یافته ظهور می کند. این پژوهش به کنش های شعری نیما و اخوان به شکل مقایسه ای با رویکرد نظریه کنش بوردیو می پردازد تا به این پرسش پاسخ دهد که کنش های این دو شاعر چگونه بیان می شوند و واکنش هایشان در قبال برخورد دیگران و اوضاع سیاسی اجتماعی جامعه چگونه شکل می گیرد. پیشینه تحقیق در این موضوع مبیّن بی توجهی بسیاری از محققان به موضوع است. روش تحقیق در این مقاله، از حیث ماهیت و روش، از گونه توصیفی تحلیلی و از حیث هدف، بنیادی نظری است. نتایج نشان داد که هردو شاعر در برخی از کنش های شعری مشترک اند و در برخی دیگر واکنش های متفاوتی نشان می دهند که حاصل آن سرایش اشعار سیاسی اجتماعی در زیرمیدان تولید شعر فارسی است.
اندیشه های فلسفی و کلامی محمد بن علی بن حسن صوری در القصیده الصّوریه و سنجش آن با مضامین آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
133 - 154
حوزه های تخصصی:
محمد بن علی بن حسن صوری، داعی و مبلّغِ هم عصر ناصرخسرو، در سده پنجم هجری است که از شام برخاسته و همانند ناصرخسرو به مصر سفر کرده و در بازگشت به شام، به تبلیغ کیش اسماعیلی پرداخته است. صوری همانند برخی از متفکران و داعیان اسماعیلی، باورهای فلسفی و کلامی خود را در قالب قصیده ای بلند موسوم به القصیده الصّوریه، در 933 بیت، شرح داده است. در مقاله حاضر، باورهای کلامی و فلسفی او مشتمل بر موضوعات و مباحثی چون توحید، امر و ابداع، عقل کلی، نفس کلی، حدود علوی، افلاک، عناصر اربعه، جماد، نبات، حیوان، انسان و جایگاه انبیا و امامان در تفکر اسماعیلی، از قصیده مذکور استخراج شده و سپس با آرا و نظرات متفکر و داعی اسماعیلی مشهور معاصر وی، ناصرخسرو قبادیانی بلخی، که در آثار متعدد وی شرح داده شده، مقایسه گردیده است. مشابهت های بسیار و تفاوت های اندک میان اندیشه های حکمی و فلسفی در قصیده صوری و آثار ناصرخسرو، گویای این است که چارچوب کلی و خطوط اصلی تفکر داعیان اسماعیلی در سده پنجم هجری از دستگاه فاطمیان مصر سرچشمه گرفته، هرچند هر یک از آن دو متفکر، به اقتضای محیط و مخاطبان خویش، اصول تفکر اسماعیلی را به اجمال و تفصیل و با صورت ها و تعابیر مختلفی بیان کرده اند.
فرضیه ای درباره مؤلف عجایب الدنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
183 - 204
حوزه های تخصصی:
کتاب عجایب الدنیا یکی از معروف ترین عجایب نامه های زبان فارسی است که انعکاس زیادی در آثار پس از خود داشته است. برخی پژوهشگران انتساب این کتاب به ابوالموید بلخی را رد کرده اند. اما اینکه نویسنده این اثر چه کسی می باشد سؤالی است که تاکنون بی پاسخ مانده است. آذری اسفراینی در کتاب عجایب و غرایب، 14 بار به این کتاب ارجاع داده، که در یکی از آنها کتاب را به ناصر خسرو نسبت داده است. نگارنده در این پژوهش به دنبال بررسی صحّت این انتساب است. بدین منظور ابتدا برای بررسی میزان دقت نظر آذری در ارجاع، منابع او بررسی شد. این بررسی نشان داد نقل قول های ذکر شده توسط آذری، در منابع مورد نظر موجود است و به صحّت قول و امانتداری او می توان اعتماد کرد، و مقایسه 14 حکایت ذکر شده از کتاب عجایب الدنیا مشخص کرد که عجایب الدنیای مورد نظر آذری همین کتاب است. همچنین بررسی آثار ناصر خسرو و تذکره ها نشان می دهد که احتمالاً او در دوره ای از حیات علمی خود به این شاخه از علوم علاقه داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت سخن آذری اسفراینی مبنی بر انتساب عجایب الدنیا به ناصر خسرو غیر محتمل به نظر نمی رسد و شاید ناصرخسرو پیش از بر تن کردن ردای تفکّر اسماعیلی و مطرح شدن به عنوان حجّت جزیره خراسان کتاب عجایب الدنیا را تألیف کرده باشد.
قالب های ثابت زبان و چالش های معادل یابی آن در ترجمه های نهج البلاغه (موردکاوی نفرین های جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمی خوریم که می توان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرین آمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده می کنند. شناخت پیشینه تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی می کنند در معادل یابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرین آمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کرده اند.
تحلیل سپهر نشانه ای شعر «در آستانه» احمد شاملو بر اساس نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سپهر نشانه ای» اصطلاحی ابداعی در نظریه یوری لوتمان است و بر فضای انتزاعی محصوری دلالت دارد که نشانه ها تنها درون آن معنا می یابند. آنچه درون مرزهای این سپهر قرار می گیرد واجد فرهنگ و نظم درونی است و خارج از آن فضای فرانشانه ای یا غیرنشانه ای را تشکیل می دهد که دچار بی نظمی و آشوب است و نشانه-معناشناسی در آن تعریف پذیر نیست. لوتمان معتقد است بر اثر سازوکارهایی همچون طرد و جذب در مرزها، سپهر نشانه ای همواره در حال تغییر است. «در آستانه» از احمد شاملو شعر بلندی است که در اواخر عمر او سروده شده است و جمع بندی فلسفی و اعتقادی او را در خصوص زندگی، مرگ و وضعیت پس از مرگ در خود جای داده است. در مقاله حاضر با به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی لوتمان به تحلیل سپهر نشانه ای این اثر پرداخته شده است. تحلیل های انجام شده نشان می دهد شاملو عناصر متافیزیکی را از سپهر نشانه ای طرد کرده، مرز تمایز خود با طبیعتِ غیرانسانی را پررنگ نموده و با تهی کردن سپهر نشانه ای از عناصر طبیعی و فراطبیعی، میدان را برای محوریت یافتن نقش انسان و برجسته نمودن جایگاه او مهیا کرده است.
مکانمندی و استیلای مکان بر شخصیّت های روایی در «عزاداران بَیَل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کارکردهای مکان روایی آماده سازی بستری برای تشریح ماهیت و ویژگی های شخصیت است. گزینش چگونگی ارائه مکان، صحنه پردازی، جنبه های خاص شخصیت ها و نوع روایتگری خواننده را به درک زیرلایه های متن هدایت می کند. مقاله حاضر به چگونگی تبلور مکان و پیوند آن با شخصیت در مجموعه داستان به هم پیوسته عزاداران بیل از غلامحسین ساعدی اختصاص دارد. شیوه تحلیل و بررسی اثر بر اساس روایت شناسی ترکیبی، به معنی بهره گیری از آرای نظریه پردازان حوزه روایت، انجام شده است. بررسی مکان روایی در این اثر نشان می دهد که فاعلیت مکان نفوذ و تأثیر پایدار خود را بر همه ارکان داستان ها به جا گذاشته است. روستای بیل مکان کلان متن و بستری برای زیست شخصیت های داستانی است که برای نشان دادن سلطه و نفوذ مکان بر فضای روانی- عاطفی و فضای روایی فراهم شده است. قرار گرفتن بیل در کانون روایت هشت داستان متضمن وجه نمادین مکانی است که مرهون ابداع هنری نویسنده است. شخصیت ها در امتداد مکان قرار گرفته و به جزئی از آن استحاله یافته اند. مکان بیل برای احیای خود هر بار از میان شخصیت های بی عمل، تسلیم و درمانده قربانی می گیرد؛ و خواننده در فرآیند خوانش، نقش مکمل در بازآفرینی صحنه و شخصیت را ایفا می کند.
هنرسازه (prime)، نگرشی فرا آرایه
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵
113 - 152
حوزه های تخصصی:
امروزه، ادبیات و شعر تعریفی جامع تر از بیان صرف ادبی با معانی و ابزارهای آکادمیک دارد. ادبیات، اجتماع همه توانایی های علمی زبان در حوزه ساختار و غنا است. خلاقیت هنری شاعر و استخدام ترکیب ها و مضامین عالی منجر به تولید یک اثر ادبی و هنری می شود که بازخورد لذت بخش آن را در هیجان و انبساط مخاطب می توان یافت؛ فرم و ترکیب های هنری که به عنوان «هنرسازه» مطرح می شود. هنرسازه (prime) یا (Artistic device) یک نگرش فرا آرایه ای به ابزارهای زیبایی شناختی زبان در شعر فارسی است. همان که فرمالیست ها آن را هنر بیگانه سازی زبان از ذهن مخاطب می دانند و بر آن تأکیددارند. اساس هنرسازه ها، موسیقی، آرایه های ادبی و دیگر ترکیبات در سایه است که موجب برجسته سازی واژگان، تصاویر و مضامین جمال شناسانه می شود. حسن این اتفاق در آن است که شاعر بداهتاً به این هنر نایل آید و نوعی جوشش درونی در آن حاکم باشد. در این مقاله به مباحثی نو در انواع هنرسازه های آوایی، بلاغی، تصویری و سماعی پرداخته شده است و با ارائه شاهد مثال از ابیات مولوی، سعدی و حافظ از جمله درک مزه از تکرار واک، سرنگونی شکلی انسان از تصویر واژه و القای معانی از کلمات و الفاظ نامفهومی چون «قوقو بققو بق بققو» اثبات شده است که هنرسازه خود ابزاری فراتر از آرایه های صرف در حوزه ی زبان و معناست و بقا و اعتلای آثار شعری را باید در چنین مباحثی جست.
زیست سیاست و تولد اردوگاه؛ شکل گیری «حیات برهنه» در نمایشنامه ی زاده شده اثر ادوارد باند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
455 - 474
حوزه های تخصصی:
ادوارد باند ازجمله نویسندگان معاصر انگلستان است که سلطه ی سرمایه داری غربی بر جامعه ی معاصر و تأثیر سازوکارهای مبتنی بر آن را بر زیست اجتماعی افراد بررسی می کند. از دیدگاه باند، سرمایه داری متأخر و عناصر تشکیل دهند ی آن، نظیر فناوری عنان گسیخته و سازمان های اداری-مالیِ غول آسا، این قدرت را دارند که ساحت زیست اجتماعی افراد را تسخیر کنند. نتیجه ی دست اندازی های این سازوکارها بر زندگی شهروندان نیز ضعیف تر شدن خدمات اجتماعی، تخریب روابط انسانی و تبدیل شدن جامعه به میدانِ خشونت است؛ ازاین رو، باند جامعه ی برساخته توسط سرمایه داری متأخر را جامعه ای اردوگاهی تصویر می کند که ساکنانش مردمانی بی روح و مردگانی متحرک هستند. او در نمایشنامه ی زاده شده جامعه ای آخرالزمانی در آینده را به تصویر می کشد که انسان هایی در حال احتضار در جای جای آن گام می زنند و خشونت سراسر آن را فرا گرفته است. دو انگار ی «پیکرهای درهم شکسته» و « جامعه ی اردوگاهی» مفاهیمی است که جورجو آگامبن، جامعه شناس ایتالیایی، از آنها برای تبارشناسی خود از زیست سیاست غربی بهره می گیرد. از دیدگاه او، دولت های غربی از دوران یونان باستان تا عصر حاضر زیست طبیعی انسان ها را در گستر ه ی دولت شهر در اختیار خود گرفته و آن را بر اساس امیال و صلاح دید خود دائماً تعریف کرده اند؛ ازاین رو، این پژوهش بر آن است با استفاده از نظریه های آگامبن دربار ه ی چگونگی شکل گیری زیست سیاست در جامعه ی معاصر، مفاهیمی نظیر «حیات برهنه» و «شکل گیری اردوگاه» را در نمایشنامه ی زاده شده بررسی کند. نتیجه ی این پژوهش حاکی از آن است که سازوکارهای موجود در زیست سیاست غربی عاملِ تولد «اردوگاه» و ایجاد «حیات برهنه» در سطح جامعه ی جهانی است.