مقالات
حوزه های تخصصی:
بدیع دانشی است که با آن زیبایی سخن آشکار می شود. علم آرایش کلام است که زبان معمولی را با صنایع و عناصر زیبایی آفرین به شعر تبدیل می کند و به گفته بزرگان بلاغت، علم بدیع، زیوری است که سخن را بدان می آرایند. اشعار مذهبی و عاشورایی نیز سرشار از صنایع بدیعی و آرایه های زیبایی شناسانه هستند. یکی از شاعران مذهبی سرای عهد قاجار، فدایی مازندرانی است که اشعار وی دارای ظرفیت های زیباشناسانه بدیعی از نوع لفظی و معنوی است. این مقاله به روش کتابخانه ای، به بررسی منظومه فدایی مازندرانی از این منظر پرداخته است و داده های کمی و کیفی حاصل از واکاوی عوامل زیبایی آفرین بدیعی شعر این شاعر را به شکل توصیفی تحلیلی ارائه کرده است. جامعه آماری پژوهش، دیوان فدایی مازندرانی و نمونه آماری، مقتلِ چهارم این اثر است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از میان عناصر بدیع لفظی، از شیوه موازنه بیشتر از ترصیع بهره گرفته شده است. در صنعت جناس، تنوع جناس ها به خوبی مشاهده می شود و در بحث تکرار، گونه های مختلف این صنعت به تناسب مضمون و محتوای شعر استفاده شده است.
سلب فراست در اندیشه مولوی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه عوامل سلبی نیروی معنوی عرفانی فراست در مثنوی معنوی است. با توجه به جایگاه والا و ارزشمند این اثر در میان آثار عرفانی، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای، عوامل سلبی نیروی معنوی عرفانی فراست را بررسی کرده است. فراست به عنوان یکی از کرامات عارفان، از موضوعات مورد توجه مولوی در مثنوی است. مولانا جلال الدین، در اثنای داستان های متعدد در هر شش دفتر، علاوه بر این که به انواع فراست پرداخته است، عواملی چون شهوت پرستی، آلودگی درون، قضا و قدر، خشم الهی و تکبّر را از عوامل سلبی و موانع فراست دانسته است. علاوه بر این وی معتقد است این عوامل بر یکدیگر تأثیر مستقیم دارند و در افزایش و کاهش فراست در تعامل هستند و بررسی این عوامل در پیشرفت فرهنگی و اخلاقی جامعه مؤثر خواهد بود.
مقایسه تطبیقی حروف و حرکات قافیه در زبان عربی و فارسی دری
حوزه های تخصصی:
حروف قافیه زبان فارسی در برخی از کتاب ها حروف اصلی و حروف الحاقی خوانده شده است. حروف اصلی به حرف یا حروفی گفته می شود که جزء اصلی کلمه قافیه هستند و حرف یا حروف الحاقی به واژه های هم قافیه گفته می شود. حرکات حروف قافیه در زبان عربی و فارسی دری شش حرکت است که موردبررسی نویسندگان و پژوهشگران قرارگرفته است. از همین رو مشابهت هایی بین حروف و حرکت های قافیه در زبان عربی و فارسی دری وجود دارد که در این مقاله نویسندگان به روش تحلیلی- توصیفی به مقایسه تطبیقی بین آن ها پرداخته اند و هدف نویسندگان نشان دادن وجوه افتراق و اشتراک در حروف و حرکات قافیه در زبان عربی و فارسی دری است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که حروف قافیه از زبان عربی به زبان دری راه یافته است و در کنار شباهت های بسیار، در زبان دری گسترش یافته و این گستردگی موجب ایجاد تفاوت های بسیار شده است.
ساختار آوایی و موسیقایی بهمن نامه و فرامرزنامه
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های علمی و زیباشناختی، از نتایج مهم سبک شناسی تعیین ارزش واقعی یک اثر است. براین اساس سبک منظومه های حماسی در ادبیات فارسی همواره از سوی پژوهشگران مورد توجه قرارگرفته است و در پژوهش های بسیاری به منظومه های حماسی بعد از شاهنامه پرداخته اند. به طوری که مطالعه و تحقیق در ساختار زبانی گویندگان که یکی از عوامل شناخت و بررسی سبک خاص یک دوره است به ما کمک می کند تا با ویژگی های خاص زبانی موجود در هر دوره آشنا شویم و به درک صحیح و جامعی از معانی نهفته در کلام شعرا برسیم. موسیقی شعر که یکی از جنبه های ساختار زبانی است در شعر اهمیت زیادی دارد. مجموعه عواملی که سبب ایجاد موسیقی در شعر می شوند، تعداد زیادی از شاخص های زبانی و معنایی است که در سراسر شعر سایه افکنده و تحول زیادی در شعر ایجاد می کنند، از قبیل موسیقی حروف و کلمات، انواع جملات و معانی نهفته در آن ها هستند و همچنین هر یک از اوزان شعری دارای موسیقی خاصی است و بسته به محتوا و حالت عاطفی خاص آن شعر متفاوت است. این مقاله به شیوه مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی به بررسی عوامل ایجاد موسیقی و آهنگ خاص شعر حماسی در بهمن نامه و مقایسه آن با فرامرزنامه پرداخته است. مشخص شد که سرایندگان هر دو منظومه، در به کارگیری فرایندهای آوایی و موسیقایی موفق عمل کرده اند و توانسته اند آثار خود را در این زمینه به زبان حماسی معیار نزدیک کنند.
«خدا» در اصطلاحات عامیانه فارسی: مفاهیم عام و مفاهیم جزئی نگر
حوزه های تخصصی:
زبان عامیانه، از گونه های غیررسمی زبان است که از واقعیت های زندگی مردم سرچشمه می گیرد. این گونه از زبان، دارای مؤلفه های مختلفی است و یکی از مؤلفه های آن، اصطلاحات عامیانه هستند. هدف از این پژوهش توصیفی تحلیلی، بررسی مفاهیم عام و مفاهیم جزئی نگر در اصطلاحات عامیانه شامل واژه «خدا» است. برای این هدف، اصطلاحات عامیانه شامل واژه «خدا» و شواهد ادبی کاربرد آن ها را از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی (1387) استخراج کردیم و به دسته بندی مفهومی آن ها پرداختیم. یافته ها نشان داد که اصطلاحات مذکور، در سطح عام، بر مفاهیم «تأکید»، «امیدواری»، «حمایت»، «حسادت»، «تکبّر»، «لطف و مرحمت»، «احتمال»، «مسئولیت ناپذیری»، «زمان»، «فرصت»، «قدرت»، «شدت»، «آگاه سازی» و «ظلم» دلالت دارند و بیشتر اصطلاحات با توجه به بافت کاربرد خود، جزئیاتی منحصربه فرد از یک مفهوم عام را صورت بندی می کنند. یکی از یافته های قابل توجه پژوهش حاضر این است که با استفاده از برخی اصطلاحات شامل واژه «خدا»، امکان مفهوم سازی جزئی نگرانه مفهوم عام «زمان» به صورت «بی نهایت» و « نامعلوم» وجود دارد. یافته اخیر به نتایج پژوهش های پیشین در زبان فارسی می افزاید که در آن ها، زمان در قالب استعاره های مفهومی «مکان»، «شیء»، «انسان» و «ظرف» تحلیل شده بود. در مجموع از مباحث مطرح شده می توان این نتیجه را گرفت که اصطلاحات عامیانه، صرفاً عبارت هایی برای بیان کلیات برخی مفاهیم انتزاعی نیستند؛ بلکه با توجه به بافت کاربردشان، جزئیاتی منحصربه فرد از مفاهیم عام را بیان می کنند؛ به گونه ای که اگر از عبارت های غیر اصطلاحی برای بیان جزئیاتی استفاده شود که در اصطلاحات به نوعی فشرده شده اند، به درازگویی و پیچیده گویی دچار خواهیم شد.
هنرسازه (prime)، نگرشی فرا آرایه
حوزه های تخصصی:
امروزه، ادبیات و شعر تعریفی جامع تر از بیان صرف ادبی با معانی و ابزارهای آکادمیک دارد. ادبیات، اجتماع همه توانایی های علمی زبان در حوزه ساختار و غنا است. خلاقیت هنری شاعر و استخدام ترکیب ها و مضامین عالی منجر به تولید یک اثر ادبی و هنری می شود که بازخورد لذت بخش آن را در هیجان و انبساط مخاطب می توان یافت؛ فرم و ترکیب های هنری که به عنوان «هنرسازه» مطرح می شود. هنرسازه (prime) یا (Artistic device) یک نگرش فرا آرایه ای به ابزارهای زیبایی شناختی زبان در شعر فارسی است. همان که فرمالیست ها آن را هنر بیگانه سازی زبان از ذهن مخاطب می دانند و بر آن تأکیددارند. اساس هنرسازه ها، موسیقی، آرایه های ادبی و دیگر ترکیبات در سایه است که موجب برجسته سازی واژگان، تصاویر و مضامین جمال شناسانه می شود. حسن این اتفاق در آن است که شاعر بداهتاً به این هنر نایل آید و نوعی جوشش درونی در آن حاکم باشد. در این مقاله به مباحثی نو در انواع هنرسازه های آوایی، بلاغی، تصویری و سماعی پرداخته شده است و با ارائه شاهد مثال از ابیات مولوی، سعدی و حافظ از جمله درک مزه از تکرار واک، سرنگونی شکلی انسان از تصویر واژه و القای معانی از کلمات و الفاظ نامفهومی چون «قوقو بققو بق بققو» اثبات شده است که هنرسازه خود ابزاری فراتر از آرایه های صرف در حوزه ی زبان و معناست و بقا و اعتلای آثار شعری را باید در چنین مباحثی جست.
بررسی جهان بینی و دیدگاه های صائب تبریزی بر اساس دیوان اشعار
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناخت جهان بینی صائب تبریزی به بررسی خصال، سجایا و دیدگاه های این شاعر بزرگ به روش مطالعه کتابخانه ای با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی پرداخته است. اهمیت موضوع از آنجا شناخته می شود که تحلیل دیدگاه ها و جهان بینی هر شاعر و نویسنده تأثیر زیادی در فهم آثار ادبی او دارد و سبب می شود خواننده به درک عمیق تری از نمادها و معانی شعری شاعر برسد. علاوه بر آن، این بررسی شناخت جامعه زمانه شاعر و مردمانش را به همراه دارد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که صائب تبریزی علاوه بر توجه به مضامین معنوی و عاشقانه به مضامین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز توجه داشته است. او به ارزش های اخلاقی و اجتماعی پایبند بوده و همین امر سبب فراوانی ابیاتی با مضامین ترغیب به فروتنی، هم دلی، نوع دوستی و غیره در دیوان اشعار صائب گردیده است. همچنین در دیوان صائب تبریزی ابیاتی با بار منفی و ناسازگاری با اهل دنیا بسیار کم دیده شود.