فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۸۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
" هدف اصلی مقاله حاضر، پاسخگویی به این پرسش است که اهداف، اصول و روش های تربیتی از نظر زرتشت چیست؟ روش تحقیق مورد استفاده کیفی بوده و برای پاسخگویی به پرسش تحقیق، متون، مقالات و یا کتبی که به نحوی با اندیشه های زرتشت مربوط بود، مطالعه شد؛ اما منبع اصلی مورد استفاده کتاب اوستا می باشد. از نظر زرتشت، بین خیر و شر در جهان، تنازع وجود دارد تا جایی که در نبردگاه هستی، پیروزی نهایی با نیکی است. انسان از نظر او، موجودی دو بعدی است. دانایی و خردورزی از ویژگی های بارز بعد روحانی انسان تلقی می شود. همچنین از نظر او اهو، دئنا، بئوذ، اورون و فروهر پنج قوای نهادی انسان اند. او معتقد است، جهان شمولی، رضایت اهورامزدا، پرورش روحیه طبیعت دوستی و حفظ منابع از جمله اهداف تعلیم و تربیت هستند. پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک نیز اهداف دریافت شده از اهداف کلی تربیتی زرتشت می باشد. زرتشت تعلیم و تربیت را، بر اصل تنازع خیر و شر، توحید گرایی نظری و ثنویت گرایی علمی، خردورزی و انتخاب آزاد بنا نهاده است و معتقد است، با استفاده از روش های محبت ورزی، جرات آموزی و پرورش روحیه ایثار، پرورش کلامی، آموزش سلبی، فضیلت پروری، تلفیق کار و دانش و تربیت جسمانی و روانی، می توان، به اهداف تربیتی دست یافت.
مقاله نتیجه می گیرد، اگر چه زرتشت یک نظریه پرداز تربیتی نیست؛ اما از آموزه های وی می توان دریافت های تربیتی داشت."
" بررسی نگرش فقهی به هیپوتیزم بالینی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی نگرش فقهی به هیپنوتیزم بالینی است. بدین خاطر برای روشن ساختن حکم فقهی هیپنوتیزم، در آغاز به تعیین چیستی هیپنوتیزم پرداخته شده است. سپس با رجوع به منابع دینی، مشخص شده که نمی توان حکم هیپنوتیزم را از این منابع مستقیما اخذ کرد. بدین خاطر براساس منابع فقهی و با روش استنباط احکام، به استخراج حکم هیپنوتیزم پرداخته شده که در نهایت حکم اباحه و جواز در مورد به کارگیری، آموختن با آموزش آن به دست آمده است.
"
دین و ارزش ها از دیدگاه کانت و فیلسوفان نوکانتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"کانت عقل را به عقل نظری و عقل عملی تقسیم کرده است. او در عقل عملی، به تاسیس نظامی اخلاقی همت گمارد که بنیان آن بر قضایای اخلاقی پیشینی استوار بود. کانت با تقسیم عقل به نظری و عملی حیطه ی دانش را از ارزش جدا ساخت.
ادیان الهی و برخی از فلاسفه ی اخلاق، دین را مقدم بر اخلاق دانسته و اخلاق را بر پایه ی دیانت استوار ساخته اند؛ در حالی که کانت تلاش نمود تا دین را بر پایه ی اخلاق استوار سازد و بنیاد دین را از الهیات به اخلاق، و از عقاید به رفتار تغییر دهد. با ارائه ی نظریات کانت، دین از حوزه ی استدلال بیرون رفت و صرفا از سنخ اخلاق به شمار آمد. بدین سان، زمینه ی لازم برای جدائی دیانت از علم و نیز جدائی دین از شئون مختلف اجتماعی فراهم شد.
در میان فیلسوفان نوکانتی، ویندل باند ارزش ها را اساسی ترین مسئله در فلسفه می دانست. وای هین گر معتقد است آن چه برای ما ارزش مند است، در عالم واقع بی اهمیت است. هوف دینگ درباره ی واقعیت نهائی تردید دارد، اما آدمی را به تحقق بخشیدن ارزش ها می خواند. کوهن و دیگر فیلسوفان مکتب ماربورگ به نظریه ی حلولی که بر اساس آن دین و اخلاق یکی شناخته می شود، باور دارند. چنین دیانتی، قاعدتا، یا بدون خدا است و یا خدائی دارد که بیش از یک مفهوم نمی تواند باشد؛ یعنی دین تهی از باورهای متعالی.
"
تبیین و ارزیابی رویکرد عقلانی به ترتیب دینی : قابلیتها و کاستیها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" یکی از رویکردهای اساسی در تربیت دینی – در میان رویکردهای مختلف – رویکرد عقلانی است. این پرسش همیشه پیش روی صاحبنظران حوزه تربیت و به ویژه تربیت دینی وجود داشته است که بهترین رویکرد به ترتیب دینی کدام است؟ رویکرد عقلانی به ترتیب دینی دارای موافقان و مخالفانی است که هر کدام ادله خاص خود را عرضه می کنند. مخالفان بر این باورند که تربیت دینی به اقتضای دینی بودن فعالیت مورد نظر، نمی تواند بر مبنایی استوار شود که به عقلانیت تاکید می کند؛ چرا که ملاک داوری از منظر عقل غیر از ملاک داوری در شرع است و این دو منظر، منتاقض نما هستند و نگاه عقلانی به تربیت دینی مانع فهم و پیشبرد اهداف این نوع تربیت است. موافقان البته بر این باورند که تربیت دینی بر مبنای عقل قابل استوار است، چرا که وجه عمده دین فعالیت دینی بر عقلانی بودن آن استوار و قابل توجیه است. این مقاله با طرح چالشهای مذکور و تحلیل ادله موافقان و مخالفان این رویکرد، به قابلیتها و کاستیهای این رویکرد درحوزه ورود به تربیت دینی می پردازد
"
" فرایند تعلیم و تربیت با اقتباس از مبانی عرفان اسلامی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر قصد دارد با اقتباس از مبانی تربیتی عرفان اسلامی، چگونگی فرایند تعلیم و تربیت را از منظر آن مکتب تبیین کند. در حقیقت، این بررسی در صدد پاسخگویی به این سوال است که فرایند تعلیم و تربیت بر اساس مبانی نظری عرفان اسلامی چگونه است؟ در این پژوهش از روش تحلیل فلسفی با رویکرد استنتاجی استفاده شده است. به منظور پاسخگویی به سوال فوق، ابتدا مبانی معرف شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی عرفان اسلامی تشریح، و سپس ویژگی ها و اهداف تعلیم و تربیت عرفانی و همچنین چگونگی نگاه آن به برنامه درسی تبیین شدند. عمده ترین ویژگی های تعلیم و تربیت عرفانی عبارتند از: 1) وحدت گرایی، 2) اصالت باطن، 3) تاکید بر شناسایی های شهودی، 4) تلقی سفر (سیر و سلوک) از مفهوم تربیت. بر اساس این ویژگی ها، اهداف تعلیم و تربیت از منظر عرفان اسلامی را می توان در سه طبقه هدف غایی، هدف میانی و اهداف کوتاه مدت دسته بندی کرد. هدف غایی این فلسفه تربیتی عبارت است از فنا فی الله و به تعبیر دیگر معرفت توحید هدف میانی نیز مشتمل است بر خودشناسی که در این مرحله روشن شدگی و یا تحقق ادراکات شهودی حاصل می شود. آخرین طبقه، یعنی اهدافی که به منزله شیوه و روش رسیدن به هدف میانی و غایی محسوب می شوند. مشتمل است بر: 1) عشق پروری، 2) تربیت اخلاقی، 3) تربیت هنری (زیبایی شناسی).
نتایج استنباط شده در مطالعه حاضر حکایت از آن دارند که روش تربیتی رویکرد یاددهی – یادگیری مکتب عرفان اسلامی مبتنی بر فعالیت و تجارب عملی و فردی متربی است. اصولا تربیت به مثابه یک برنامه سفر است که از مراحل و منازل گوناگون و پشت سر هم تشکیل یافته است. در این رویکرد، مربی نقش هدایت و راهنمایی متربی را در جریان فعالیت های عملی و تجارب فردی وی بر عهده دارد و در واقع، مربی، بیش تر نقش یک مشاور و راهنما را ایفا می کند. مطابق با الگوی اقتباس شده، دانش آموز در فرایند یاددهی – یادگیری کاملا فعال است، چرا که بصیرت و روشن شدگی امری است باطنی که اساسا از خلال تجارب فردی حاصل می آید. بنا به این الگو، رابطه معلم – شاگرد بر دو رکن عمده استوار است. نخست، محبت و عشق دو جانبه بین مربی و متربی و دوم اطاعت متربی از مربی در فرایند تربیت. در واقع، این دو رکن از ضرورت های سفر تربیتی و معرفتی متربی محسوب می شود. در بخش پایانی این مقاله ضمن نتیجه گیری، برخی پیشنهادهای کاربردی ارایه شده اند.
"
عاملیت آدمی از دیدگاه ریچارد رورتی و پیامدهای آن در تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" انسان، موضوع تربیت است و هرگونه طرحی به منظور تربیت وی مسبوق به نگاه انسان شناختی ویژه ای است. پژوهش حاضر، در پی دستیابی به نگاهی متناسب با شرایط پیچیده اجتماعی امروز، از دریچه عاملیت آدمی به بررسی دیدگاه نو عمل گرای ریچارد رورتی می پردازد و پس از بررسی مبانی نظری، دلالت های تربیتی متناظر آنها را استنباط می کند. دیدگاه نو عمل گرایی که گونه تصحیح یافته عمل گرایی است، بر عمل آدمی تاکید ویژه دارد و عاملیت وی را به منزله مولفه محوری نظریات خویش در نظر می گیرد.
هدف تربیت اجتماعی منتج از این دیدگاه، تبدیل فرد به موجودی فعال است که در عین همراهی با جامعه می تواند خلاف باورهای متعارف حرکت کند. راه حل های بدیع ارایه کند و عاملیت خویش را در جامعه به منصه ظهور برساند. در اینجا در بررسی آرای فلسفی رورتی و نیز اصول تربیتی منتج از آن، علیه نگاه ارگانیک و عاملیت کور مطرح در نظریه وی استدلال شده است که در نظر نگرفتن اراده مستقل از عوامل بیرونی در آدمی و تقلیل آن به ارگانیسم سبب نادیده گرفتن اختیار و انتخاب او و فرو کاستن آن به حیوانی باهوش می شود. و منزلت وی را خدشه دار می کند. همچنین مقدر نبودن عالم در دیدگاه رورتی، سبب ایجاد حس وحشت و اضطراب در آدمی می شود و قدرت عمل را از او سلب می کند. سرانجام، خلاف تاریخی نگری افراطی رورتی استدلال شده است که این مساله نیز سبب پوچی و بی هدفی آدمی در اعصار مختلف شده، جهت و هدف اساسی حرکت وی را مورد تردید قرار می دهد و نوعی تشتت و پراکندگی در او به وجود می آورد. بنابراین همه اصول و نتایج مترتب بر این ادعاها نیز باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. همچنین در بخش آرای تربیتی، عملی بودن روش ها از جمله مزیت های مهمی است که در نظریات رورتی مشاهده می شود. در عین حال که گسست در امر تربیت که بر اثر تفکیک دو مرحله اجتماعی کردن و تفرد به وجود می آید، عدم تعیین معیاری برای سنجش کارآمدی واژگان نهایی و نیز تهی بودن فردیت رشد یافته با روش های تربیتی رورتی نیز از جمله انتقادات وارد به شمار می روند.
"
مبنای نظری تلفیق برنامه درسی بر اساس حکمت متعالیه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی مفهومی وسیع تر از سازماندهی زمان مدرسه جهت وقوع برخی تجربیات تربیتی دارد و شامل همه عناصر اساسی تعلیم و تربیت نظیر اهداف، محتوا، روش، ارزشیابی و غیره می باشد. از این رو، میان پایگاه فلسفی و موضع معرفت شناختی هر نظام تربیتی، با روش تدوین در برنامه درسی، ارتباط مستقیمی برقرار است. هر تعریفی از موضوع، ساختار و فرآیند علم مقتضی نوع خاصی از برنامه کسب علم است و دست کم، با رویکرد ویژه ای در برنامه درسی بیشتر تلائم دارد. به نظر می رسد، مبانی فلسفه اصالت وجود ازرویکرد تلفیقی در برنامه درسی حمایت می کند، زیرا اصل وحدت تشکیکیه (شخصیه) وجود و اصل مساوقت علم با وجود، در نظریه صدرالمتالهین، وحدت تشکیکیه علم را به جهت موضوع به اثبات می رسانند؛ در حالی که اصل حرکت جوهری و اصل قیام صدوری نفس، بر وحدت علم از جهت ارتباط با فاعل شناسا، دلالت دارند. نظریه صدرالمتالهین در زمینه همراهی علم حضوری با علم حصولی نیز اعتبار مرزهای ساختاری، مفهومی و روشی رشته های دانش را محدود می سازد. بدین ترتیب، همه اشکال دانش به خودی خود مرتبه ای از وجودشناسی است که طی حرکت جوهری (اشتداد وجودی) انسان شناسایی جلوه های گوناگون هستی را ممکن می سازد و در تکامل او که فی الواقع معرفتی است – یاری می رساند. بنابر رویکرد وحدت گرایانه اصالت وجود یادگیری دانش ها بهتر است، با توجه به مناسبات وجودشناختی آنان صورت پذیرد و آموزش رشته های گوناگون علم در بستر نوعی وحدت تشکیکی پیرامون مفهوم وجود تلقی یابد.
"بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به اختلال سردرد تنشی مزمن "
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به سردرد تنشی مزمن و تأثیر آن بر اضطراب بیماران فوق به صورت تک موردی (طرح خط پایه چندگانه در بین آزمودنی ها) صورت گرفته است. بدین منظور، سه بیمار مبتلا به سردرد تنشی مزمن از بین مراجعه کنندگان به یک مطب مغز و اعصاب انتخاب و خط پایه آنها به وسیله مقیاس درجه بندی دیداری درد و پرسشنامه اضطراب بک تعیین گردید (نمونه های در دسترس). آنگاه بیمار اول پس از یک هفته خط پایه، بیمار دوم پس از دو هفته خط پایه و بیمار سوم پس از سه هفته خط پایه در نه جلسه یک ساعته مورد مداخله هیپنوتیزم درمانی قرار گرفتند. ارزیابی اثرات مداخله در پایان هر جلسه به وسیله ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که شدت درد و نمرات اضطراب هر سه بیمار در مرحله مداخله نسبت به خط پایه کاهش قابل توجهی داشته و پس از یکماه پیگیری برای هر سه بیمار پایدار بوده است.
تأملی نقد گونه در باب معنای غایی زندگی با تأکید بر دیدگاه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر یکی از دشوارترین پرسش های و معضلات فلسفی معنای زندگی است بررسی منظرهای متنوع فلسفی بیانگر این واقعیت است که فصل مشترک غالب آنها ابهام زدایی از معنای زندگی و تاکید بر هویت متعادل و متوازن است از منظر روانشناسی نیز با رویکرد های متفاوتی در باب معنا و بعضا خودشکوفایی آدمی است یکی از رویکردهای غالب و مطرح در حوزه روان درمانی دیدگاه فرانکل است این دیدگاه که امروزه به نام مکتب سوم روان درمانی و اصطلاحا لوگوتراپی یا معنا درمانی موسوم است فرانکل با تجربیات برگرفته از جنگ جهانی دوم معتقد شد که با تحقق معنا حیات آدمی جلوه خاصی می یابد و همه چیز در پرتو آن قابل پذیرش و تحمل خواهد بود توجه او بعد ها به معنای غایی حیات معطوف شد و آن را پدیده ای وکرای درک آدمی تلقی کرد ا و در فرازهای دیگری به تبیین نسبت میان معنای غایی و دین پرداخت و دین را تحقق خواست معنای غایی در زندگی نامید وی تجلی رابطه انسان با خدا را در راز و نیاز با او یا اصطلاحا تک گویی صمیمانه مشاهده و تبیین می کند ولی در عین حال بر این نکته پای می فشارد که انسان می تواند از خدا سخن بگوید اما می تواند با خدا بگوید می تواند دعا کند هدف این مقاله تبیین رویکرد معنای غایی و تاثیر آ ن در حیات آدمی است در پایان مقاله به رویکرد دین به ویژه ا سلام در خصوص معنا و مفهوم زندگی خواهیم پرداخت
آراء تربیتی سعدی
حوزه های تخصصی:
کثرت گرایی فرهنگی ، هویت و تعلیم وتربیت ( تعیین و ارزیابی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت، یکی از نهادهای اجتماعی است که با تحولات اجتماعی، علمی، سیاسی و فرهنگی در ارتباط است. به عبارت دیگر، چند و چون کارکرد نظام های تربیتی هر جامعه یی، به چند و چون و کارکرد تحولات پیرامونی بسته گی دارد. امروزه، تعلیم و تربیت، با مجموعه ئی از تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهانی رو به روست که به گونه ئی گریز ناپذیر باید خود را با آن تحولات هم آهنگ نماید. با توجه به بروز تحولاتی در گستره ی ارتباطات و اطلاعات، و در نتیجه، پیدایش نظریه هایی چون پست مدرنیسم، فمنیسم، کثرت گرایی، جهانی شدن و ... طبیعی است که نظام های تربیتی باید موضع و جایگاه خود را در برابر تحولات و نظریه های یاد شده روشن کنند. یکی از نظریه های مهم در گستره ی تعلیم و تربیت، نظریه ی کثرت گرایی فرهنگی است که البته پی آمدهایی برای مسئله ی هویت داشته است. ما در این مقاله، با بررسی کثرت گرایی فرهنگی و پی آمدهای آن برای هویت دانش آموزان، به تبیین نقش تعلیم و تربیت در این ارتباط می پردازیم
آموزه های تربیتی محبت اهل بیت (علیهم السلام )
حوزه های تخصصی:
"محبت ائمه اطهار و اهل بیت ( ع ) که در متن دین اسلام و شریعت محمدی ( ص ) یک حقیقت اساسی و انکار ناپذیر به شمار می آید ، از دیدگاه تربیتی کمتر مورد ملاحظه صاحبنظران و تحلیلگران قرار گرفته است . در حوزه معرفت دین و مذهب شناسی ، این اصل آن اندازه اهمیت دارد که نشانه هایی از آن را در بسیاری از آیات و روایات ، به طور آشکار یا نهان می توان یافت . هدف این پژوهش آن است که با استفاده از منابع اصیل اسلامی نشان داده شود که بین عالم تکوین و تشریع در این مورد ، سازگاری و هماهنگی وجود دارد و می توان اصل محبت اهل بیت ( ع ) را به عنوان یک « راهبرد تربیتی » مد نظر قرار داد و به بررسی ویژگی ها ، کارکردها و پیامدهای تربیتی آن پرداخت .
"
آموزش و پرورش و انسان شدن : نظریه انتقادی پائولو فریزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پائولو فریره یکی از متنفذترین متخصصان تعلیم و تربیت در قرن بیستم است. این مقاله ناظر بر کاربرد ایده های فریره در آموزش و پرورش است. بنابراین ابعاد اجتماعی و تربیتی نظریه انتقادی وی مورد مداقه قرار گرفته و برخی اصول کلیدی در آثار او شناسایی شده است. در این مقاله تصریح شده است که فلسفه پائولو فریره مبتنی بر رویکردی است که نشان دهنده دیدگاه کاربردی وی درباره دانش ایده آل انسانی و نیز تعهدی ژرف به آزادی بخشی ستمدیدگان است.