آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

برنامه درسی مفهومی وسیع تر از سازماندهی زمان مدرسه جهت وقوع برخی تجربیات تربیتی دارد و شامل همه عناصر اساسی تعلیم و تربیت نظیر اهداف، محتوا، روش، ارزشیابی و غیره می باشد. از این رو، میان پایگاه فلسفی و موضع معرفت شناختی هر نظام تربیتی، با روش تدوین در برنامه درسی، ارتباط مستقیمی برقرار است. هر تعریفی از موضوع، ساختار و فرآیند علم مقتضی نوع خاصی از برنامه کسب علم است و دست کم، با رویکرد ویژه ای در برنامه درسی بیشتر تلائم دارد. به نظر می رسد، مبانی فلسفه اصالت وجود ازرویکرد تلفیقی در برنامه درسی حمایت می کند، زیرا اصل وحدت تشکیکیه (شخصیه) وجود و اصل مساوقت علم با وجود، در نظریه صدرالمتالهین، وحدت تشکیکیه علم را به جهت موضوع به اثبات می رسانند؛ در حالی که اصل حرکت جوهری و اصل قیام صدوری نفس، بر وحدت علم از جهت ارتباط با فاعل شناسا، دلالت دارند. نظریه صدرالمتالهین در زمینه همراهی علم حضوری با علم حصولی نیز اعتبار مرزهای ساختاری، مفهومی و روشی رشته های دانش را محدود می سازد. بدین ترتیب، همه اشکال دانش به خودی خود مرتبه ای از وجودشناسی است که طی حرکت جوهری (اشتداد وجودی) انسان شناسایی جلوه های گوناگون هستی را ممکن می سازد و در تکامل او که فی الواقع معرفتی است – یاری می رساند. بنابر رویکرد وحدت گرایانه اصالت وجود یادگیری دانش ها بهتر است، با توجه به مناسبات وجودشناختی آنان صورت پذیرد و آموزش رشته های گوناگون علم در بستر نوعی وحدت تشکیکی پیرامون مفهوم وجود تلقی یابد.

تبلیغات