حقوق جزا مدعی ایجاد و حفظ توازن میان حقوق فردی و امنیت عمومی است ولی بی گمان باید گفت که چنین توازنی بدون مداخله تفسیرهای قضایی قانون ایجاد یا حفظ نخواهد شد. نقش آشکار تفسیرهای قضایی در قبض و بسط مفهوم قانون و کاستن و افزودن قلمرو امنیت و آزادی‘ ضرورت ضابطه مندی این گونه تفسیرها را گوشزد می کند؛ گر چه دادرسان جزایی بنا به پاره ای ملاحظات عینی گاه دقیق ترین محدودیتها و روشن ترین مرزها را نادیده می گیرند. برای تفسیر قوانین و مقررات جزایی قواعد بسیار می توان بر شمرد. آنچه در این نوشتار مورد نظر است بررسی چند قاعده از قواعد ماهوی تفسیر قانون در حقوق جزاست: «تفسیر محدود قانون نامساعد»‘ «منع توسل به قیاس در تفسیر قانون نامساعد» ‘ «تفسیر موسع قانون مساعد» ‘ «تفسیر قانون مبهم به نفع متهم» و «تفسیر اعلامی یا تفسیر مبتنی بر هدف و غایت»
در این رساله چهار مبحث از قانون مجازات اسلامی مورد بررسی و نقد واقع شده و مشتمل است بر یک مقدمه و 10 فصل و در پایان آن فهرست منابع ، فهرست اعلام ، فهرست آیات و فهرست روایات آمده است. در شش فصل اول ، مبحث زنا از قانون مجازات اسلامی مورد بحث واقع شده و در آن معنای حد ، مصادیق حد، تعریف و موجباتن حد زنا، ادخال در دبر ، شرطهای موجب حد، تحقیق در اکراه در طرف مرد و زن ، راههای ثبوت زنا در دادگاه ، تحقیق در تعزیر اقرار کننده ، انکار پس از اقرار ، توبه و عفو حاکم، باردار شدن زن بدون همسر ، شهادت در اثبات زنا ، شهادت حسی ... آداب اجرای احکام ( تازیانه ، رجم) بررسی شده است. و در فصول بعد به مباحث محاربه ، ویژگیهای محارب و سرقت مسلحانه حد محاربه ، توبه محارب و تبعید محارب و مجازات چهارگانه محارب پرداخته است؛ مبحث قصاص ، اقسام قصاص ، اقسام قتل، تعریف قتل عمد و اکراه در قتل مورد بحث واقع شده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در راستای اسلامی کردن قوانین‘ به ویژه در بخش جزایی‘ کوششهای زیادی به عمل آمد. قوانین جزایی سابق نسخ شد‘ مقررات جزایی جدیدی به طور تفصیلی و متفرقه مورد تصویب قرار گرفت. مجددا در قوانین جدید نیز تغییرات شکلی و ماهوی زیادی به عمل آمده است که آخرین حلقه این سلسله‘ قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 و قانون تعزیرات مصوب سال 1375 می باشد. با این همه ‘ در قوانین جدید نیز کاستیهایی وجود دارد و در مواردی با تحولات جدید و شرایط زمان و مکان انطباق ندارد و این کاستیها یا ناشی از نگرش خاص تصویب کنندگان این قوانین است یا متاثر از عدم تجربه قانون گذاری و اجرایی در بخش جزایی در تاریخ اخیر کشور. در این مقاله سعی شده با استفاده از روایات و متون فقهی تأثیر گذاری زمان ومکان بر قوانین جزایی اسلام و شیوه های این تأثیر گذاری (در مرحله تفنین و اجرا) مورد بررسی قرار گرفته و راه حل ارائه گردد.
این رساله بر اساس باور دیرین حقوقدانان مطرح گردیده ، که تصمیمات بین آحاد مردم محترم است مگر آنکه خلاف قانون باشد و نیز عوامل رفتاری اجتماعی یا درونی است ( طرز تلقی فرد از امور ) و یا بیرونی است ( هنجارها که شامل عرف یعنی ضوابط یا قوانین نانوشته و قوانین مدون می باشد ): که البته در جوامع روستایی و عشایری وجه عرفی هنجارها قویتر بوده و از اینرو آگاهی نسبت به آنان ، به برنامه ریزان و مسئولین اجرایی این امکان را می دهد که برنامه های خود را با اشراف به ابعاد مختلف با سهولت به مرحله اجرا درآورند . این تحقیق عمدتاً کتابخانه ای نبوده و بیشتر جنبه کاربردی دارد. مباحث این رساله تحت عناوین زیر آورده شده است : 1- بررسی اجمالی جغرافیایی تاریخی خوزستان در گذشته و حال 2- معرفی اجمالی عشایر بختیاری و عرب خوزستان و ساختار اجتماعی آنان 3- تعریف عرف و اهمیت آن از نظر فقهاء شیعه و اهل سنت 4- ازدواج واهمیت آن دراسلام و نحوه ازدواج در عشایر بختیاری و عرب 5- معاملات ، تعاونیهای سنتی ، وصیت ، ارث و مسایل مربوط به زمینهای زراعی و مراتع 6- آداب و رسوم بازدارنده از نزاعهای و اختلافات عشایری و حدود و قصاص ودیات در بین عشایر 7- نتیجه گیری ، طرح مشکلات و پیشنهادات ، طرح عرفهای ناصحیح و بررسی آنها از