فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۸۹۳ مورد.
۱۲۶۱.

نقش طرح واره های ذهنی در تولید فضا (نقد سه گانه ی فضایی لوفور از منظر مکتب ویگوتسکیایی شناخت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرح واره ذهنی تولید فضا لِو سمینوویچ ویگوتسکی هانری لوفور فرهنگ میخائیل باختین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۴۶۵
نظریه ی تولید فضای لوفور از اثرگذارترین نظریه ها بر مطالعات فضایی بوده که به رابطه ی میان ذهنیت ساکنان شهر و فضای شهری توجه دارد. با این وجود، سه گانه ی عمل فضایی، بازنمایی های فضا و فضاهای بازنمودی یا تمثیلی که در آن نظریه طرح شده است، از آن جهت که چگونه دلالت های نشانه شناختی در فضا، به ایجاد معانی در ذهن می انجامد مساله ساز بوده، و از منظر علم روان شناسی شناختی دقیق نیست. هدف از این مقاله، نقد سه گانه ی لوفور و توضیح فرایندِ اندیشه و بازنمایی واقعیت در ذهن با بهره گیری از مکتب ویگوتسکی در روان شناسی شناختی و به کارگیری مدل طرح واره ی ذهنی است. با نقد نظریه ی لوفور و نشان دادن کژی های آن، نهایتاً با به کارگیری مدل طرح واره های ذهنی به این پرسش پاسخ داده می شود که فضای شهری در رابطه با آگاهی و ذهنیتِ ساکنانش چگونه تولید می شود؟ روش شناسی این مقاله برپایه ی دو رویکرد روش شناختی کلان نگاشته شده است: رویکرد سیستمی در شناخت شناسی، و ساختمند گراییِ هستی شناختی؛ با تاکید بر این موضوع که پدیده های اجتماعی و فضایی را باید در روند تکامل، تکوین و زوال شان در طول تاریخ بررسی کرد؛ که همان روش دیالکتیک است. نتیجه ی حاصل از یافته ها و بحث نشان می دهد که دلالت های نشانه شناختی در فضای زیسته نه به صورتِ شاعرانه ای که در بیان لوفور نهفته است، بلکه از طریق نقشی که مفاهیم و روابطِ میانِ آن ها در قالب طرح واره ها در روان انسان دارند برقرار می شوند. همچنین شناخت شکل گیری و دگرگونی فضا مستلزم مطالعه ی طرح واره های انسانِ قصدمندِ کنشگرِ اجتماعاً رشد کرده ای است که آگاهی اش به وساطتِ سیستم های نشانه شناختی و ابزارها شکل گرفته و البته در گذر زمان تغییر می پذیرد. از آن جا که آگاهی هر فرد متاثر از گروه اجتماعی است که فرد عضوی از آن است، در مطالعات فضاهای شهری، باید طرح واره های ذهنی گروه های اجتماعی را درباره ی فضایی معین مطالعه کرد.
۱۲۶۲.

پژوهشی درباره رابطه زبان و هنر در هنر مفهومی ایران (1344 تا 1381 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر زبان هنر مفهومی هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۲۷۷
بیان مسئله: موازی با رویارویی شرق با غرب در حوز ه های مربوط به جهان بینی و فلسفه، جذب رویکردها و جنبش های هنری معاصر نیز پیچیدگی های مخصوص به خود را دارد. در این میان، هنر مفهومی به علت ویژگی های ذاتی و نوع نگاهش به زیباشناسی، رسانه، مخاطب و نهادها از جمله بحث برانگیزترین موضوع ها در عالم هنر محسوب می شود. موضوعی که به واسطه ماهیتش مستقیماً با مقوله زبان در ارتباط است. اکنون این سؤال مطرح می شود این است که در هنر مفهومی ایران چه ارتباطی میان زبان و هنر وجود دارد؟ هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر شناخت عمیق تر هنر مفهومی در ایران است تا بتوان نقاط ضعف و قدرت ارتباط هنر و زبان را در یان جنبش بهتر واکاوی نمود و در صورت امکان راهکارهایی برای آینده متصور شد. روش تحقیق: در این پژوهش سعی شد که در قدم اول، هنر مفهومی با پرداختن به پیش زمینه ها و طیف مربوط به آن بررسی شود. در قدم دوم تلاش بر این بود که ارتباط هنر و زبان، مستقل از هنر مفهومی و بعد در بطن هنر مفهومی با تکیه به آرای هنرمندان، جریان ها و آثار تحلیل شود و مؤلفه ها و اصول آن استخراج شود. در قدم سوم، سیر هنر مفهومی ایران و رابطه هنر و زبان در این جنبش هنری نوپا مطالعه شد و آثار بر اساس مؤلفه ها و اصول نام برده واکاوی شدند. در این پژوهش هدف اصلی این بود که با خوانش رابطه هنر و زبان در هنر مفهومی، نقاط ضعف و قوت فرایند درک، جذب و کنش هنر مفهومی در ایران با نگاهی انتقادی شناخته و تحلیل شوند. نتیجه گیری: با مطالعه ارتباط زبان و هنر در هنر مفهومی ایران می توان نتایج را در  دو بعد خلاصه کرد. اول اینکه سه مؤلفه شکل گیری هنر مفهومی در غرب با زمینه تکوین و جذب آن در ایران به میزان زیادی متفاوت است. دوم اینکه این تفاوت باعث ایجاد ارتباط ضعیفی میان زبان و هنر در هنر مفهومی ایران شده که با دو اصل مستخرج از هنر مفهومی غرب مغایر است. به نظر می رسد این دو بعد را باید در کنار نقطه قوت این جریان یعنی دغدغه مندی قرار داد.
۱۲۶۳.

طراحی پیاده راه با رویکرد ارتقای تعاملات اجتماعی (نمونه موردی خیابان منصور آباد شیراز)

کلید واژه ها: پیاده راه طراحی منظر فضا های شهری چمران شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۶۱
تعاملات اجتماعی از ملزومات انسان ها برای گذراندن زندگی روزمره می باشد. هرچه جامعه مدرن تر می شود، نیاز به ارتباطات جمعی در فضا های باز بیشتر احساس می شود.رفع این خواسته بشر، یکی از مسائل تاثیرگذار بر جامعه است. پیاده راه های شهری یکی از مهم ترین بخش های ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین مردم می باشد. این تحقیق با هدف ارتباط و ارتقای تعاملات اجتماعی در خیابان منصور آباد شیراز صورت گرفته است. تحقیق از نوع کمی -کیفی می باشد و از طریق پرسش نامه محقق ساخت و همچنین با بررسی آلفای کرونباخ و بر اساس جدول مورگان، باتوجه به تعداد جامعه آماری960 نفر ، 292 نفر برای نمونه به روش تصادفی انتخاب شده اند و در نهایت تعداد 60 پرسشنامه تکمیل و برگردانده شد که جهت تجزیه وتحلیل مورد ارزیابی قرارگرفت. ابزار فیش برداری به صورت نقل قول مستقیم و غیرمستقیم و تخلیص و ترجمه صورت می گیرد و در بخش میدانی ابزار های پرسشنامه، جداول ارزیابی و امکان سنجی مورد استفاده قرارگرفته است. نتیجه این تحقیق شامل: ارائه راهکار ها یی در جهت طراحی این پیاده راه در راستای افزایش تعاملات اجتماعی مطلوب و مثبت میباشد و در نهایت می توان براساس اصلیترین معیار های طراحی پیاده راه با استفاده از الگو های طراحی منظر که شامل معیار های اجتماعی-اقتصادی معیار کالبدی-فضایی، معیار ترافیک و دسترسی، معیار عملکردی، معیار هویت و حس مکان، معیار دید و منظر و ارتباط با طبیعت می باشد؛ طراحی در خیابان را بر اساس آن انجام داد. در آخر یک نمونه از طراحی در این خیابان قرار گرفته است.
۱۲۶۴.

بررسی زبان الگوی میادین تاریخی منطقه یزد و تدوین قواعد طراحی میادین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان الگو الگوهای طراحی میدان میدان های تاریخی منطقه ی یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
کیفیت بخشی به میدانهای شهری معاصر بر پایه ی آموزه های بومی از موضوعات مورد توجه طراحان و دغدغه ی پژوهش حاضر است. این پژوهش با فرض اینکه می توان زبان الگوی میادین تاریخی منطقه ی یزد را بازشناسی کرد، می کوشد تا با کاربست نظریه ی زبان الگو، نحوه ی طراحی این میادین را نه صرفا در جهت توصیف ریخت شناسانه، بلکه برای کاربرد در طراحی میادین و همچنین باز طراحی میادین تاریخی، بررسی و تحلیل نماید. بنابراین با استفاده از دیدگاه های نظری و تجربیات کاربردی پیرامون نظریه ی زبان الگو، این مقاله مترصد است تا روشی را برای بازشناسی الگوهای طراحی تدوین و آن را در استخراج الگوهای طراحی و همچنین نحوه ی ارتباطات میان الگوها مورد استفاده قرار دهد تا یک شبکه از زبان الگوها تشکیل شود. بستر بازشناسی الگوها، میادین تاریخی منطقه یزد (هفت میدان شامل میدان امیرچخماق، میدان شاه، میدان خان، میدان وقت الساعه، میدان قلعه، لرد فهادان و میدان شاه نعمت الله ولی تفت) است که میادینی کاملا ایرانی هستند. این هفت میدان در مقیاس ها و کارکردهای متفاوت و از دوره های تاریخی گوناگون شامل دوره تیموری، صفوی و قاجاری انتخاب شده اند. پژوهش حاضر، توسعه ای-کاربردی بوده و با روش کیفی و تاریخی-تطبیقی انجام شده است. در روند بررسی مدلی کاربردی شامل چهار گام برای استخراج و بازشناسی الگوهای طراحی تدوین شده است. گام اول، به مشاهده تجربی و استخراج تشابهات میدان ها در بسترهای متفاوت اختصاص دارد. در گام دوم، واژگان زبان الگو یا همان الگوهای طراحی استخراج شده و اجزا و سطوح الگوها و همچنین الگوهای عملکردی و ساختاری هر کدام تشریح شده اند. گام سوم، به تدوین روابط بین الگوها یا همان قواعد زبان الگو می پردازد و گام چهارم نیز قواعدی کلی برای طراحی میادین شهری تدوین می کند. مهم ترین الگوهای مستخرج شامل الگوی صحن خالی، نظام رنگی یک ترازه و دوترازه، فضای محصور، هندسه ی مستطیلی، ترکیب پلکانی، عنصر تکرارشونده طاقنمای پنج و هفتی، جهت گیری، سلسله مراتب، تعادل و تباین، ورودی های روبسته، پیوستگی فضایی و هم گرایی عملکردی هستند. نتیجه این پژوهش تدوین سیزده قاعده برای طراحی میادین است که شامل وحدت، سلسله مراتب، تناسبات، بوم گرایی، جهت گیری فضا، تعادل، تباین فضایی، تداوم و پیوستگی، تنوع پذیری، هویت، همه شمولی، مردم واری و سادگی هستند.
۱۲۶۵.

بازشناسی الگوی معماری خانقاه های دوره تیموری با نگاهی بر اسناد و متون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری خانقاه تاریخ فرهنگی الگوی فضایی تیموریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
تصوف و ابنیه خانقاهی بخش جدا ناشدنی از تاریخ معماری ایران بوده که چند سده به عنوان مرکزی برای ترویج دین اسلام و گسترش آن در مناطق مختلف محسوب می شد. این بناها که در منابع گوناگون جز ابنیه خِیر شمرده می شوند ساختار آن در ادوار متمادی به شیوه مختلفی بنا شده است. عصر تیموریان آخرین دوره ای از تاریخ معماری ایران بود که نظام خانقاهی به صورت یک رکن مهم به لحاظ تاریخ فرهنگی و معماری نفش تعیین کننده ای را ایفا می کرد که بررسی آن لازم به نظر می رسد. خانقاه را می بایست فارغ از محلی برای سلوک و عبادت دید چراکه اغلب خانقاه ها مشحون از ارتباط با جامعه و در پیوند با تاسیسات مهم شهری نظیر مسجد، مدرسه، کاروانسرا و حمام بوده است. در سال های اخیر پژوهش های اندکی در مورد ابعاد شکل گیری و معماری خانقاه انجام شده که عدم پژوهش کافی در این زمینه سوالاتی را در مورد معماری آن ایجاد می کند. هدف از این پژوهش واکاوی بستر فرهنگی تصوف و شناسایی الگوهای نظام خانقاهی این دوره بوده که در حوزه حکمرانی تیموریان در آسیایی میانه، آسیای جنوبی و بخشی از ایران کنونی ساخته شده بود. این مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانه ای نظیر کتب، مقالات، اسناد تاریخی و معماری، ابعاد فرهنگی خانقاه را شناسایی و با استفاده از تحلیل مدارک فنی معماری و پژوهشی سعی در شناخت فضاهای خانقاهی و ترسیم الگوی خانقاه در دوره تیموری را دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد خانقاه های دوره تیموری از یک هسته مرکزی مانند گنبدخانه اصلی یا حیاط تشکیل شده که سایر فضاها حول آن شکل گرفته اند که در نتیجه آن، خانقاه های این دوره با دو الگوی تک بنا و مجموعه-ارسن ساخته می شده اند.
۱۲۶۶.

رویکرد رضا والی به چندصدایی و مقایسه آن با نگرش های خوشنویسی مدرن (مطالعه موردی: خوشنویسی شماره 13)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چندصدایی والی آهنگسازی موسیقی دستگاهی موسیقی معاصر خوشنویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۳۰
بیان مسئله: برقراری ارتباط بین عناصرِ بصری و عناصرِ موسیقی، محل چالشی جدی است. تأثیرگذاری موسیقی بر هنرهای تجسمی و بالعکس از لحاظ فرمال همواره وجود دارد، اما نشان دادن تأثیرپذیری در هر جنبه آن نیازمند بررسی اثر از لحاظ تکنیکی است. هدف پژوهش: این نوشته به دنبال یافتن ارتباطی بین عنوان اثر «خوشنویسی» و جنبه های تکنیکی در چندصداییِ رضا والی است. پرسش اصلی اثر بدین شرح است که والی چه رویکردی در به کارگیریِ مصالح داشته و ارتباط آن رویکرد با خوشنویسیِ مدرن چیست؟ روش پژوهش: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی یا تحلیلی-مقایسه ای و مبتنی بر مدل یان لارو انجام شده است. اجزای این مدل عبارت اند از الف) کیفیت نغمگی: عوامل تمبر، ارکستراسیون و سیستم کوک را در بر می گیرد؛ ب) هارمونی: سازماندهی عمودی صداها، ساختار آکوردی و شیوه توالی ساختارهای عمودی را در بر می گیرد؛ ج) ملودی: دربردانده توالیِ مصالح صوتی در راستای افقی است که شنونده آن را به عنوان یک کلیت واحد درک می کند. در حوزه ملودی به مسائلی همچون نمایِ کلی و گردش مدال نیز می توان پرداخت؛ د) ریتم: دربردارنده سازماندهی کشش نت ها و دیدگاه متریک است؛ ه) فرایند: عوامل شکل دهنده فرم قطعه همچون تضاد بین قسمت ها و شیوه گسترش را در بر می گیرد. نتیجه گیری: با بررسی تکنیکی اثر می توان نتیجه گرفت که ایده اصلی والی «گسترش عناصر سنتی و سنتز آن با هنر مدرن» است. در واقع، او تکنیک های چندصداییِ سنتی همچون جواب آواز و نت واخوان را گسترش داده و از راه اشتراکات با هنر مدرن ترکیب می کند. این فرایند را می توان مشابه آثار خوشنویسانه دانست که ریشه هایی در سنت خط هایِ تفننی همچون متعاکس، توامان و شیوه گلزار دارند. هنرمندان با گرایش خوشنویسانه مدرن مأب و سنتیِ نو شیوه های خوشنویسی قدیم را در آثارشان به کار می گیرند. بازتاب تفکر والی را در طرح جلد آلبوم مجموعه خوشنویسی می توان یافت که برگرفته از اثری خوشنویسانه و مدرن مأب از نصرالله افجه ای است.
۱۲۶۷.

راهبردهای معماری بومی در آب و هوای گرم و خشک شهر بیرجند

کلید واژه ها: معماری بومی اقلیم گرم و خشک انرژی بیرجند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۹
ایران کشوری با سابقه قدرتمند در استفاده از راه حل های بومی برای حفظ یک محیط داخلی قابل قبول مانند تحت کنترل درآوردن تهویه طبیعی، بهینه سازی جهت گیری ساختمان با استفاده از مصالح بومی و جرم حرارتی بالا است. هر نگاهی اجمالی به معماری مناطق مختلف ایران، حکایت از شناخت دقیق معماران سنتی از خصوصیات محیطی و اقلیمی این سرزمین و بکارگیری هوشمندانه عوامل طبیعی جهت تامین شرایط آسایش و مقابله با ناهنجاری های اقلیمی دارد. با وجود این تاریخچه موفق، معماری ایرانی از مصرف زیاد و ساخت و ساز ناکارآمد رنج می برد و با توجه به شرایط خاص آب و هوایی و گرم شدن هوا، بررسی اقلیم های گرم و خشک و بیابانی و استفاده از راه حل های معماری در آنها به طراحی بناهای امروز و صرفه جویی در مصرف انرژی کمک شایانی می کند. شهر بیرجند در اقلیم گرم و خشک و نیمه بیابانی قرار دارد و با توجه به پیشینه تاریخی که در اسکان مردم داشته توانسته راه حل های مفیدی برای سکنی گزیدن در مناطق بیابانی و روش های معماری برای رسیدن به محدوده آسایش بیابد. با توجه به رویکردی کاملاً نظری و تئوری و گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل کیفی به واکاوی راهبردهای معماری بومی در شهر بیرجند پرداخته شده است.
۱۲۶۸.

ارزیابی میزان آسایش حرارتی کاربران در اقلیم گرم و مرطوب (مطالعه موردی: مسکن بومی جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسایش حرارتی سازگاری حرارتی ساختمان های مسکونی اقلیم گرم و مرطوب جزیره کیش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۲
مطالعات آسایش حرارتی از آن جهت اهمیت دارند که مهندس طراح را به استفاده از روش های غیرفعال و استفاده حداقلی از روش های فعال برای ایجاد راحتی در ساختمان راهنمایی می کند. اگرچه امروزه نیاز به آسایش حرارتی کاربران به کمک تجهیزات مکانیکی و الکتریکی صورت می گیرد، اما واقعیت این است که تنها زمانی می باید این تجهیزات سنگین را به کار گرفت که شرایط آب و هوایی غیرقابل تحمل باشد، در غیر این صورت طراحی مناسب بنا همراه با رفتارهای حرارتی مناسب می تواند شرایط مطلوب آسایشی را فراهم کند. دراین راستا مقاله حاضر هماهنگ با اصول مندرج در استاندارد اشری، به کمک مطالعات میدانی در اقلیم گرم و مرطوب ایران که شامل اندازه گیری متغیرهای اقلیمی و بررسی نظرسنجی ها از کاربران است، به ارزیابی احساس حرارتی و ترجیح حرارتی ساکنین در خانه های جزیره کیش می پردازد؛ و هدف آن، توجه به آسایش حرارتی به منظور ارتقای معماری با رویکرد اقلیمی در جهت کاهش مصرف انرژی است. ازآن جایی که بخش عمده ای از انرژی مصرف شده در ساختمان ها از نیاز به ایجاد محیط های مطلوب سرچشمه می گیرد و ساختمان های مسکونی از اصلی ترین بخش های مصرف کننده انرژی می باشند، لذا بررسی تعامل مابین کاربران و ساختمان، در جهت یافتن تأثیر سازگاری رفتاری و روان شناختی کاربران در دستیابی به شرایط آسایشی مطلوب، امری ضروری می باشد. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد که افراد در شرایط داخلی در محدوده آسایش حرارتی بوده اند، البته درحالی که در هر دو فصل برداشت اکثراً از سامانه ها برای سرمایش خود استفاده کرده اند. دلیل آن می تواند سختی و غیرقابل تحمل بودن آب وهوا در آن زمان از سال در این اقلیم باشد؛ که غیر از این، فراهم کردن شرایط آسایش حرارتی به هیچ عنوان میسر نمی باشد. لذا افراد با رفتارهای حرارتی که از خود نشان داده اند، باعث فراهم شدن محیط های دینامیکی شده است که در کنار تغییر تصورات راحتی حرارتی، باعث کاهش بار استفاده از سامانه ها نیز شده است؛ که این نشان از تطبیق و سازگاری مردم با شرایط حرارتی را می دهد. اینکه چگونه مردم شرایط راحتی را در اغلب موارد برای خود مهیا می کنند. در مطالعه حاضر ساختمان های معاصر در جزیره کیش به صورت شاهد مطالعه مطرح اند.
۱۲۶۹.

معماری مسکن پس از پاندمی؛ درس هایی از کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری پاندمی کووید19 فاصله اجتماعی مسکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
همه گیری ویروس کووید19 همانند دیگر بحران ها بر زندگی ما تأثیر چشمگیری داشته است و به تبع آن، محیط مصنوع به منظور تطبیق با شرایط و نیازهای جدید دستخوش تغییر شده است. طراحی مسکن نیز باید با واقعیت جدید سازگار شود؛ زیرا کووید 19 اولین و احتمالاً آخرین اپیدمی نخواهد بود. در حال حاضر، ویژگی های فضایی مسکن از راهبردهای رعایت فاصله اجتماعی، قرنطینه و ایزوله سازی، تهویه مطلوب و کنترل عفونت متأثرند که الگوهای جدیدی از زندگی و کار را به ما تحمیل کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که طراحی مسکن چگونه می تواند در شرایط همه گیری، از سلامتی و رفاه انسان حمایت نماید؟ این مقاله از رویکرد کیفی بهره گرفته است. پس از شناسایی مهم ترین راهبردهای کنترل خطر بیماری کووید19، از بررسی متون تخصصی موضوع، اقدامات و پیشنهادهای متخصصین در راستای مدیریت خطر آن سنجش شده اند. انتخاب نمونه ها در این تحقیق به صورت هدفمند و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون و با استفاده از تکنیک های قالب مضامین و کدگذاری داده های کیفی به انجام رسیده است. از مجموع بررسی ها و تحلیل اقدامات و پیشنهادهای متخصصین در راستای هدف تحقیق، راهکارهای مدیریت خطر ویروس کووید19 در زمینه معماری مسکن شناسایی شده اند و در ذیل ده مقوله، در قالب مضامین چهارگانه تحقیق دسته بندی شده اند. از میان مقوله های مزبور، جداسازی فضایی به منظور قرنطینه و ایزوله سازی، تهویه طبیعی و نقش فضاهای باز و نیمه باز در کاهش خطر و پاسخ به بیماری، حوزه بندی فضاها برای کنترل عفونت و در نهایت، معیارهای طراحی به منظور پاسخ به عملکردها و تعاملات جدید در مسکن واجد بیشترین اهمیت شناخته شده اند. راهکارهای ارائه شده در این تحقیق به عنوان راهبردهای طراحی مسکن می توانند به جلوگیری و کاهش خطر بیمارهای همه گیر کمک نمایند و کیفیت زندگی را در شرایط تحمیلی جدید ارتقا بخشند.
۱۲۷۰.

تحلیل و ارزیابی سرمایه اجتماعی گروه های خرد در راستای توسعه پایدار روستایی با رویکرد تحلیل شبکه؛ مطالعه موردی: استان خراسان رضوی، شهرستان باخرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروژه توان افزایی جوامع محلی تحلیل شبکه سرمایه اجتماعی توسعه پایدار روستایی شهرستان باخرز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۰
اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد، بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هرچیز در گِرو برخورداری از سرمایه مناسب، به ویژه سرمایه اجتماعی از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل سرمایه اجتماعی به منظور توسعه پایدار روستایی در سه روستای شهید بهشتی و جیزآباد و مرادآباد از توابع شهرستان باخرز استان خراسان رضوی است که در آن، پروژه توان افزایی جوامع محلی عملیاتی شده است. جامعه هدف در این تحقیق 96 نفر (55 مرد و 41 زن) است که عضو گروه های خرد توسعه روستایی اند و در قالب 9 گروه شامل می گردد. در این مطالعه، میزان روابط اعتماد و مشارکت در شبکه ذی نفعان با استفاده از پرسش نامه های تحلیل شبکه ای و بر اساس مشاهده مستقیم و مصاحبه با تمام کنشگران، همچنین توجه به سنجش شاخص های سطح کلان شبکه (از جمله تراکم، دوسویگی، انتقال یافتگی و میانگین فاصله ژئودوزیک در دو مرحله قبل و بعد از اجرای پروژه) بررسی شده است و بیانگر میزان اعتماد و مشارکت و سرمایه اجتماعی متوسط قبل از اجرای پروژه توان افزایی جوامع محلی است. پس از اجرای پروژه توان افزایی جوامع محلی، میزان این شاخص ها افزایش پیدا کرده و به حد مطلوبی رسیده است. سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد، پس از اجرای طرح، در مقایسه با قبل از اجرای آن افزایش یافته و اجرای طرح، انسجام، اتحاد و همبستگی و همکاری بین افراد را بیشتر کرده است. ازاین رو، اجرای این پروژه، میزان اعتماد و مشارکت و سرمایه اجتماعی را افزایش داده است و در نتیجه، بسترهای اجتماعی موردنیاز برای تحقق مطلوب توسعه پایدار روستایی را فراهم کرده است.
۱۲۷۱.

تبیین رابطه عوامل کالبدی و کیفیت مفهوم قلمرو ثانویه با میزان امنیت اجتماعی ساکنین در محیط های مسکونی در پیشگیری از جرم بر پایه رویکرد CPTED؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی چهارصددستگاه شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنیت پیشگیری از جرم عوامل کالبدی مسکن رویکرد CPTED

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
انسان ها نیازهایی دارند. امنیت یکی از نیازهای مهم بشر است که نقش مهمی در سعادت و سلامت روحی او و جامعه دارد و مسکن جزو نیازهای اساسی انسان، بعد از خوراک و پوشاک است. چنان که در طبقه بندی نیازهای مازلو، امنیت در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهای فیزیولوژیک قرار گرفته است؛ اما این نیاز به دلیل رشد فزاینده تقاضای مسکن در اثر افزایش جمعیت و شهرنشینی دهه های معاصر در ایران که باعث شده است حجم ساخت وساز مسکن به بیشینه خودش برسد و همچنین نگاه یک سویه به آن ها، تبدیل به مشکلی جدی گردیده است؛ زیرا با این اوصاف، الگوی تولید مسکن تغییر یافته و این امر سبب کاهش کیفیت مسکن شده است. بنابراین، از امنیت آن ها کاسته شده است و ظرفیت جرم خیزی در فضاهای مسکونی و ترس از وقوع جرم در ساکنین این مناطق افزایش یافته است. توجه نکردن برنامه ریزان و طراحان مجتمع های مسکونی به معیارهای کالبدی محیطی در جهت نیازهای انسانی می تواند مشکلات اساسی برای ساکنین به دنبال داشته باشد. در واقع، یکی از این مشکلات، وجودنداشتن امنیت اجتماعی در مجتمع های امروزی است. در طراحی محیطی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در بحث ارتقای امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرایم است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی هم بستگی میان چند متغیر امنیت اجتماعی و استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. جامعه آماری ساکنین مجتمع مسکونی چهارصددستگاه قزوین است. حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه شده است و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. سنجش و بررسی پایایی پرسش نامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ انجام شده است و عدد به دست آمده 8/0 است. در نهایت، بر اساس آزمون فریدمن، به رتبه بندی هریک از شاخص های مطرح شده پرداخته شد که مشخص گردید شاخص کیفیت عملکردی، اولویت اول دارد و پس از آن، به ترتیب هریک از شاخص های نظارت طبیعی، کیفیت کالبدی، تقویت حریم، خوانایی و قلمروگرایی در ارتقای امنیت اجتماعی در مجتمع های مسکونی تأثیرگذارند.
۱۲۷۲.

ارزیابی معابر منطقه یک شهر تهران در مواجهه با بحران های زمستانی با استفاده از روش ANP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معابر شهری شاخص های توپوگرافی زمین مخاطرات زمستانی منطقه 1 شهرداری تهران روش ANP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۶
یکی از چالش های اساسی در فصول سرد سال، یخ بندی معابر شهری به واسطه بارش برف است. بارش برف سبب کاهش سرعت عبوری وسایل حمل ونقل شده و این موضوع سبب ایجاد گره های ترافیکی در معابر شهری می شود. گره های ترافیکی بر کیفیت زندگی افراد ساکن اثر منفی گذاشته و عملکرد معابر را کاهش می دهد. برای کاهش گره های ترافیکی باید برنامه های عملیاتی در سطوح مختلف تدوین گردد اما لازمه ی این موضوع شناخت معابر پرمخاطره از نظر شاخص های مختلف محیطی، کالبدی و کاربری می باشد. منطقه 1 شهرداری تهران به سبب موقعیت توپوگرافی که داراست، همواره با چالش های ترافیکی و گره های ترافیکی ناشی از بارش برف روبه رو است. بررسی ها نشان می دهد عمده شناخت خدمات شهری منطقه 1 از معابر بیشتر تجربی بوده و مطالعاتی پیرامون وضعیت معابر در مواقع بارش برف صورت نگرفته است. مقاله پیش رو از نوع کاربردی و با هدف بررسی مخاطره آمیزی معابر شهری منطقه 1 تهران صورت می پذیرد. روش پژوهش پیش رو توصیفی، تحلیلی و مشاهده عینی به همراه پرسشنامه است. در ابتدا شاخص های اثرگذار بر معابر در مواقع بارش برف شناسایی و در سطح معابر منطقه یک تهران به صورت زوجی مورد مقایسه خبرگی قرار می گیرد. نتایج به دست آمده بیانگر مخاطره آمیزی معابر از جمله دارآباد، بلوار قیطریه،  بلوار کاوه، میدان تجریش مقدس اردبیلی، اعرابی، سه راه یاسر، میدان صادقی در منطقه یک تهران است. همچنین عمده شاخص اثرگذار بر مخاطره آمیزی معابر مذکور، ویژگی های توپوگرافی زمین در منطقه 1 تهران بوده است.
۱۲۷۳.

انگاره اثر تاریخی معماری بمثابه "پیر"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثر تاریخی معماری روح مکان عقل فعال پیر و مراد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۳
آثار تاریخی معماری ایرانی به شکل معناداری زنده اند و راوی تقدیر تاریخی ملت ایران هستند. شناخت این قدمت معنادار در صورتی محقق می شود که به حیات این آثار با نگاهی تفسیری پرداخته شود. استعانت از استعاره و رجوع به ادبیات عرفانی ایران –که دارای مفاهیمی مشابه با برخی وجوه حیاتی آثار تاریخی معماری ایران است- تعیین کننده خط مشئ کلی در این مقاله است. هدف مقاله بازشناسی و تبیین آن دسته از ظرفیت های ناشناخته آثار تاریخی معماری ایرانی است که به زنده انگاری و حیات آن ها -نسبت به دیگر مقوله های رایج بازشناسی این ظرفیت ها- مربوط می شود و مقدمه ایجاد تعامل صحیح بین انسان و اثر است. مسئله مقاله ارائه تعریفی جامع از پیر (یا مراد در ادبیات فارسی) بعنوان مفهومی فراتر از شناخت رایج و قابل تعمیم به هرآنچه دارای حیات است و مقایسه تطبیقی آن با آثار تاریخی معماری ایرانی است. بر همین اساس "پیر" در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با روش مطالعه تطبیقی شناخت حاصله را به عالم کالبدی معماری وارد و با روش تحلیلی دلیل امکان چنین مشابهتی اثبات گردید. اثر تاریخی معماری و پیر در بهره مندی از عقل فعال، کیفیت حیات، جذبه، متذکر بودن، مورد اعتماد بودن، حرمت انگیزی آثار پیری، سیروسلوک دارای تشابه هستند. نتیجه این مقاله آگاهی از این مسئله است که روح مکان اثر تاریخی معماری ایرانی دربردارنده کیفیتی از حیات است که حاصل حضور گذشتگان است و باعث می شود این آثار بتوانند نقش پیر را در جامعه ایفا کنند و از کالبدی موزه ای به محلی آرامش بخش و تربیت کننده تغییر نقش دهند.آثار تاریخی معماری ایرانی به شکل معناداری زنده اند و راوی تقدیر تاریخی ملت ایران هستند. شناخت این قدمت معنادار در صورتی محقق می شود که به حیات این آثار با نگاهی تفسیری پرداخته شود. استعانت از استعاره و رجوع به ادبیات عرفانی ایران –که دارای مفاهیمی مشابه با برخی وجوه حیاتی آثار تاریخی معماری ایران است- تعیین کننده خط مشئ کلی در این مقاله است. هدف مقاله بازشناسی و تبیین آن دسته از ظرفیت های ناشناخته آثار تاریخی معماری ایرانی است که به زنده انگاری و حیات آن ها -نسبت به دیگر مقوله های رایج بازشناسی این ظرفیت ها- مربوط می شود و مقدمه ایجاد تعامل صحیح بین انسان و اثر است. مسئله مقاله ارائه تعریفی جامع از پیر (یا مراد در ادبیات فارسی) بعنوان مفهومی فراتر از شناخت رایج و قابل تعمیم به هرآنچه دارای حیات است و مقایسه تطبیقی آن با آثار تاریخی معماری ایرانی است. بر همین اساس "پیر" در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با روش مطالعه تطبیقی شناخت حاصله را به عالم کالبدی معماری وارد و با روش تحلیلی دلیل امکان چنین مشابهتی اثبات گردید. اثر تاریخی معماری و پیر در بهره مندی از عقل فعال، کیفیت حیات، جذبه، متذکر بودن، مورد اعتماد بودن، حرمت انگیزی آثار پیری، سیروسلوک دارای تشابه هستند. نتیجه این مقاله آگاهی از این مسئله است که روح مکان اثر تاریخی معماری ایرانی دربردارنده کیفیتی از حیات است که حاصل حضور گذشتگان است و باعث می شود این آثار بتوانند نقش پیر را در جامعه ایفا کنند و از کالبدی موزه ای به محلی آرامش بخش و تربیت کننده تغییر نقش دهند.
۱۲۷۴.

بررسی ریخت شناسی ستون های بناهای شهر شیراز در چهار سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری ایرانی ستون ریخت شناسی اجزاء ستون بناهای شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
ستون ها و نوع معماریشان همواره اهمیت زیادی در تاریخ معماری داشته اند. تاریخ معماری ایران نیز همواره شاهد ظهور گونه های مختلف ستون در تمامی اعصار خود بوده است. پس از گذشت دوره باستان، این عنصر برخلاف خلف های غربی-اش، مورد غفلت قرار گرفته و درکمتر مرجعی گونه گونی و ریخت شناسی آن ها به طور مجزا مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش، تلاش می کند تا با استعانت از برداشت و بررسی دقیق ١٠٠ ستون در بناهای شیراز در چهار سده اخیر، علاوه بر معرفی اجزاء ساختاری ستون های شیراز بر اساس ریخت شناسی صورت گرفته، سیر تطور ستون در این شهر را از اواخر صفویه تا اوایل پهلوی نیز نشان دهد. روش تحقیق در مقاله حاضر، پژوهش موردی با راهبردهای ترکیبی است. ابتدا با مراجعه به منابع تاریخی به روش توصیفی-تحلیلی و طی روش های میدانی با روش نمونه گیری احتمالی مطبق نامتناسب، نمونه هایی از جامعه آماری برداشت شده و برای حصول نتیجه، مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش، با رجوع به ستون های بناهای شیراز و معرفی تنوع شگرف معماری ستون در بناهای این شهر، ابتدا یک دسته بندی 7 تایی از اجزاء ستون ارائه می دهد و سپس فراوانی آماری هر کدام از اجزاء و گونه بندی آن ها را مشخص می کند و نشان می دهد که ساختار ارائه شده، می تواند مرجعی برای شناسایی ریخت شناسی ستون در معماری باشد. استفاده از این دسته بندی در مطالعات نگارندگان، نشان می دهد که چگونه ستون های دوران زندیه شیراز به واسطه نوع اجزاء تشکیل دهنده و خصوصیات شکلی و تزیینی آن ها -از کفشک تا بالشتک- از ستون های قاجاری و پهلوی متمایز می شوند.
۱۲۷۵.

خوانش تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی اول (نمونه موردی: دبیرستان البرز، موزه ایران باستان، دانشکده هنرهای زیبا، ساختمان شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک معماری معماری ساختمان های عمومی سازه و معماری معماری دوره پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۷۰
بیان مسئله : پیشرفت و توسعه علوم در طی سال ها، منجر به تفکیک و تخصصی ترشدن حوزه های دانش و فن شده است که به جدایی سازه، سیستم های ساختمانی و معماری پس از این تحولات منجر شده است، ترکیب معنا و ساخت در معماری همانا عرصه حضور تکتونیک است. هدف پژوهش : این پژوهش در جهت تبیین مؤلفه های تکتونیک معماری جهان و  خوانش تکتونیکی بناهای منتخب معماری دوره پهلوی اول با این معیارها و  استخراج چارچوب تکتونیکی حاکم بر معماری بناهای عمومی این دوره انجام گرفته است. روش پژوهش : این پژوهش با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری، تحلیل اطلاعات و همچنین روش تحلیل اسناد و از مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی، توسط نخبگان استفاده کرده است. انتخاب نمونه های موردی با بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شده است. در روند تحقیق از نرم افزار کیفی MAXQDA و نیز نرم افزار آماری SPSS صرفاً برای ترجیح دادن و انتخاب بناهای مطالعاتی استفاده شده است. در آخر نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق بر اساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شده است. نتیجه گیری : بُعد تکتونیکی سازه از جهت ایجاد سازمان فضایی و نقش آن در تعیین فرم و القاء پایداری بصری در هر چهار نمونه موردی از بناهای عمومی دوره پهلوی اول حضور دارد. ساختمان دبیرستان البرز با شیوه معماری سنت گرا در این دوره با ابعاد تکتونیک همخوانی بیشتری داشته است. ساختمان شهرداری تبریز وجوه تکتونیک ناچیزی در معماری کلاسیک دوره پهلوی اول را به خود اختصاص داده است.
۱۲۷۶.

جایگاه منظر فرهنگی در نظام معماری و شهرسازی ایران؛ فرا مطالعه مقالات علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر فرهنگی فرامطالعه پژوهش کیفی هم نویسندگی یونسکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۲
منظر فرهنگی، موضوعی است که طی سه دهه گذشته و با ورود به اسناد کنوانسیون میراث جهانی (اولین نهاد بین المللی تشخیص و حفاظت از مناظر فرهنگی) جایگاهی ویژه یافته است. متخصصان علمی داخل کشور نیز در قالب رشته های مختلف اعم از معماری، معماری منظر، مرمت، جغرافیا و محیط زیست در طول دو دهه اخیر به این موضوع پرداخته و پژوهش های متفاوتی را در این زمینه به انجام رسانده اند. پراکندگی مقالات منتشرشده، گوناگونی حوزه پژوهشی نویسندگان و تفاوت نگرش پژوهشگران باعث ایجاد مجموعه ای از پژوهش های متفاوت در حوزه منظر فرهنگی شده است؛ لذا با مطالعه و بررسی این مقالات، می توان به تصویری شفاف از روند موجود رسید و ضمن استفاده از تجربیات موجود، از تکرار اقدامات گذشته اجتناب کرد. همچنین دسته بندی پژوهش ها در قالب موضوعات مشابه، بهره برداری از آن ها را برای پژوهشگران آتی آسان می کند. در این راستا، در این مقاله تلاش می شود تا به واکاوی حوزه نظری پژوهش های انجام شده درباره موضوع منظر فرهنگی پرداخته شود. در این پژوهش، با استفاده از روش پژوهش کیفی و بر مبنای راهبرد فرامطالعه، 37 مقاله علمی پژوهشی با محوریت منظر فرهنگی در بازه زمانی 1385 تا ۱۳۹۹ بررسی شده است. بدین منظور، در دو بخش ساختاری و محتوایی، تمامی مقالات یادشده بررسی و جدول اطلاعات جامع آن ها تهیه، استخراج و تلخیص شد. نتایج پژوهش بیانگر نبودِ مبانی نظری قوی در بسیاری از پژوهش هاست. همچنین، اهمیت و جایگاه منظر فرهنگی در مقیاس شهری ایران نامشخص بوده و با وجود برخورداری از ویژگی ها و معیارهای ارزشمند، در اسناد شهرسازی و برنامه های مدیریت و حفاظت، آثار و ارزش های ملموس و ناملموس مورد توجه قرار نگرفته اند.
۱۲۷۷.

تحلیل پارامتریک سایت پلان مبتنی بر روش ماتریس ارزیابی تأثیرات محیطی (مطالعه موردی: مجموعه آرامگاه شمس تبریزی)

کلید واژه ها: ارزیابی ارزیابی تأثیرات محیطی شبیه سازی سایت پلان تحلیل سایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۴
تجزیه و تحلیل سایت در فرآیند طراحی معماری باتوجه به فاکتورهای بسیار زیادی مورد بررسی قرار می گیرد که به منظور دست یابی به آن ها نیازمند یک سیستم ارزیابی کامل و فهم دقیقی از آن سیستم هستیم. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و شبیه سازی پارامتریک مؤلفه های تأثیرگذار در فرآیند تحلیل سایت پلان در شهر خوی و سایت مجموعه شمس تبریزی با بهره گیری از روش ماتریس ارزیابی تأثیرات محیطی است. پژوهش از نوع کمی است و با کمک فنون مدلسازی و شبیه سازی صورت گرفته است. برای ارزیابی دقیق تأثیر پارامترها، از نرم افزارهای معتبر معماری نظیر راینو و گرسهاپر بهره برده شده است. برای تحلیل و ارزیابی سایت عواملی نظیر بستر سایت، توپوگرافی، دسترسی، دید و منظر، آلودگی صوتی و نور آفتاب در نظر گرفته شدند. نتایج بررسی ها نشان دادند که در بین عوامل، عوامل توپوگرافی و ساختمان های اطراف بیشترین تأثیر را در محاسبات در یک سایت دارند. و بر اساس محاسبات الگوریتم ماتریس ارزیابی تأثیرات محیطی مشخص گردید، سلول هایی که نمرات 5 به بالا را دریافت کردند محدوده های مناسب و مطلوبی برای طراحی و ساخت می باشند. مؤلفه های تحلیلی سایت با الگوریتم سازی و روش پارامتریک می واند به شکل مستقیم و مؤثرتری در فرآیند طراحی قرار گیرد. به طوری که مرحله تحلیل در مرحله طراحی بر خلاف روش های سنتی آمیخته و یکی باشد. نتیجه این پژوهش دو دستاورد هم زمان است. ابتدا ارزیابی طرح های موجود و دیگری تهیه مولدی برای طرح های جدید یعنی علاوه بر اینکه مؤلفه های تحلیل سایت مولدی برای طرح نهایی است، ابزاری جهت سنجش طرح های نهایی (اجرا شده یا نشده) محسوب می شود.
۱۲۷۸.

واکاوی نگاره های خورشید در نقوش فرش ترنج خورشیدی فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرش فراهان نمادهای خورشید ترنج خورشیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۳
بیان مسئله: هریک از فرش های مناطق مختلف ایران می توانند در پس نقوش خود حامل پیام، مفهوم و یا نمادی باشند که کشف آن بر فهم اصالت و اثبات ارزش های تاریخی، فرهنگی و آیینی نقوش فرش ایران تأکید خواهد کرد. فرش های استان مرکزی از جمله فرش های مشهور ایران هستند و یکی از فرش های اصیل این استان، فرش «ترنج خورشیدی فراهان» است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.هدف پژوهش: معرفی فرش ترنج خورشیدی فراهان و واکاوی نمادهای خورشیدی در این قالی و کشف ارتباط مفهومی و نسبت ویژه آن با تقدس خورشید است.روش پژوهش: در جست وجوی این ارتباط مفهومی، در این پژوهش که از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی است، با گذری بر پیشینه فرهنگی-تاریخی زادگاه این فرش یعنی کهن دیار فراهان، به شناخت جایگاه خورشید در آیین و فرهنگ گذشته این سرزمین پرداخته می شود. سپس نمونه هایی که به روش هدفمند معیاری از اسناد کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده اند برمبنای ساختار و عناصر شاخص بصری، در سه گروه «اصلی»، «گلدان دار» و «واگیره ای» تقسیم شده است. نتیجه گیری: در جست وجوی نگاره های خورشیدی در این سه گروه، به عناصری چون «گلدرخت سه شاخه»، «خورشیدخانم»، «نیلوفر آبی»، «گل خورشیدی هندسی» و ... دست یافته می شود که در چهار بخش نمودهای «انسانی»، «جانوری»، «گیاهی» و «تجریدی» جای می گیرند. در نهایت به اعتبار تعدد و تنوع کاربست نگاره های خورشیدی در انواع این قالی و ارتباط مفهومی آنها با خورشید، نقوش این قالی می تواند حکایت از تقدس خورشید در گذشته این سرزمین همانند دیگر مناطق ایران و تجلی آن بر فرش ترنج خورشیدی فراهان داشته باشد.
۱۲۷۹.

سیر تکوینی اندیشه امس راپاپورت در حوزه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط

کلید واژه ها: فرهنگ مطالعات رفتار-محیط نظریه توصیفی راپاپورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۳۳۸
راپاپورت از جمله فرهنگ گرایانی است که پژوهش های وسیعی در زمینه فرهنگ در حوزه معماری و مطالعات شهری انجام داده و بخش زیادی از عمر پژوهشی خود را به مطالعات رفتار-محیط اختصاص داده است. لذا بررسی سیر تحول اندیشه های وی در این عرصه بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی خط فکری راپاپورت در زمینه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط به ویژه در دو دهه ی اخیر و شناسایی تازه ترین نظریات وی می باشد. این پژوهش از نوع مروری توصیفی دانست که طی آن از روش اسنادی و مطالعه مقالات و کتب معتبر بهره گرفته شده است. نتیجه آن که، راپاپورت با حرکت از پارادایم هنری در معماری به سمت پارادایم علمی در حوزه مطالعات فرهنگی در معماری و شهرسازی به دستاوردهای مهمی به ویژه در زمینه ی مطالعات رفتار-محیط دست یافته است. وی در دو دهه ی اخیر به دنبال بسط نظریه ای علمی بوده که بتواند به عملیاتی ساختن مقوله ی فرهنگ یاری رساند. از دید راپاپورت، همه ی پژوهش های وی گام های مقدماتی برای دستیابی او به نظریه توصیفی بوده است که این امر نشان گر پیوستگی و تداوم در روند مطالات راپاپورت می باشد؛ گویی هر قطعه به قطعه های قبلی افزوده می شود. با وجود برخی نقدها به رویکرد مطالعات رفتار-محیط راپاپورت می توان گفت این رویکرد هنوز پیشرفت اصلی در زمینه طراحی محسوب می شود.
۱۲۸۰.

تبیین اولویت های مؤثر بر افزایش مشارکت اجتماعی در توسعه معماری میان افزا در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)

کلید واژه ها: مشارکت اجتماعی توسعه معماری میان افزا بافت تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۸۱
رشد روزافزون جمعیت شهرنشین ، گسترش افقی شهرها و فرسودگی بافت های شهری ، سبب اتلاف سرمایه های اجتماعی ، اقتصادی و هدررفت زمین می شوند امروزه توسعه معماری میان افزا به عنوان راهکاری جهت احیاء و پویایی بافت های شهری و صرفه جویی در سرمایه ها مورد توجه قرار می گیرد. در مسیر تحقق "توسعه معماری میان افزا"، شرکت ارادی و آگاهانه افراد تحت عنوان"مشارکت اجتماعی" در امور، بسیار تسهیل کننده است که می تواند در قالب مشارکت محلی و ساده سازی فرایند معماری بروز یابد. در این پژوهش با فرض بر همبستگی دو متغیر فوق، سعی بر آن است تا عوامل افزایش دهنده مشارکت اجتماعی در توسعه معماری میان افزا، ضمن تبیین، اولویت بندی شوند. بدان سبب که توسعه معماری میان افزا با درنظر داشتن تنوع فرم و ظاهر ابنیه، اختلاط کاربری ها و افزایش حس تعلق، به عنوان راهکارهای توسعه، به ایجاد اعتماد در مردم ، کاهش تمرکزگرایی ، مشارکت و حضور مؤثر افراد در تمامی مراحل کمک می نماید. پس از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، برای متغیرهای فوق؛ شاخص ها، مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، گویه هایی و سپس با توجه به گویه ها، پرسشنامه ای تدوین و با استفاده از نرم افزار spss، پایایی پرسشنامه و در ادامه ضریب فریدمن برای تمامی مؤلفه های هر دو متغیر به صورت جداگانه محاسبه شد. با توجه به ماحصل تحقیق، جهت بهره مندی از مشارکت اجتماعی مردم در امور، لازم است آنان را مورد تشویق و توانمندسازی قرار داد. بنابر مطالب منتج از نمونه ی مورد مطالعه، شاخص کارکردی – عملکردی در متغیر توسعه معماری میان افزا به عنوان مؤثرترین عامل، مؤلفه وضعیت موجود محله(تأمین نیاز کاربران) در دومین رده و پس از آن گویه توجه به هویت تاریخی محل که میان هر دو متغیر مشترک بوده در سومین رده قرار داشته و پس از آن ها سایر گویه های مشترک میان دو متغیر ، نظیر حس تعلق مؤثر بوده و عوامل دیگر در رتبه های بعدی قرار خواهند گرفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان