فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
۸۱.

شناخت و تحلیل عوامل بصری مؤثر در تصویرگری بازی چوگان در سه نگاره از شاهنامه طهماسبی با تأکید بر نقش مایه اسب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه طهماسبی بازی چوگان نقش مایه اسب ساختار بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۰
چوگان یکی از ورزش های باستانی ایرانی محسوب می شود که از نام چوبی که در آن استفاده می شود، برگرفته شده است. این بازی که در آغاز جنبه نظامی و جنگی داشت و سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسب های جنگی خود را به نمایش می گذاشتند، به تدریج فراگیر شد. در این میان، اسب یکی از محوری ترین اجزا در این بازی محسوب می شود که در تاریخ هنر ایران، هنرمندان بسیاری سعی در نشان دادن نقش مهم آن در به تصویرکشیدن صحنه های این بازی داشته اند. به این ترتیب که اسب یکی از مهم ترین نقش مایه های صحنه های پهلوانی در بازی چوگان است که بسیار مورد توجه نگارگران خصوصاً در ترسیم نگاره های شاهنامه طهماسبی بوده است و در صحنه آرایی بازی چوگان در این نگاره ها با محوریت شیوه خاص ترسیم نقش مایه اسب توجه شده است. مقاله حاضر کوششی برای شناخت و تحلیل ساختار بصری شیوه ترسیم نقش مایه اسب و عوامل مؤثر در تصویرگری بازی چوگان با تأکید بر سه نگاره از شاهنامه طهماسبی است. از این رو، در این نوشتار با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای و اسنادی به این پرسش پاسخ می دهد که در به تصویرکشیدن بازی چوگان، از چه ویژگی های خلاقانه بصری برای نشان دادن عمق داستان استفاده شده است؟ بر اساس یافته های پژوهش، در ترسیم این نگاره ها به حفظ تعادل، آرایش و ترکیب بندی اسب توجه شده است. بنابراین، در نگاره های بازی چوگان، نمودی واضح مبنی بر خروجی بصری هنرمند با هماهنگی سازمان یافته نسبت به روایت شاهنامه اعمال گردیده است. از این رو، نقش مایه اسب که در عناصر بصری نگاره های بازی چوگان نقش کلیدی بازی می کند، در عین وفاداری به متن دارای نقش تکمیل کننده ای در فضاسازی نگاره ها دارد. همچنین، چینش و ترکیب بندی عناصر بصری نگاره ها بر اساس محوریت این نقش مایه به تصویر کشیده شده است.
۸۲.

حُسن شناسی در تفکر روزبهان بَقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی روزبهان بقلی شیرازی زیبایی عشق تجربه عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۴
مفهوم زیبایی از دیرباز تا دوران معاصر همواره در کانون توجه عارفان و اندیشمندان حوزه عرفان اسلامی جای داشته است. از این رو، مسائلی فراوان نیز در خصوص زیبایی و چیستی و چگونگی آن مطرح شده و دیدگاه های گوناگونی درباره ابعاد مختلف زیبایی، ازجمله وجوه معرفت شناختی و ارزش شناختی آن شکل گرفته است. روزبهان بَقلی شیرازی ازجمله عارفانی است که در آثارش، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده است. اما تاکنون مفهوم زیبایی در اندیشه وی با توجه به ساختار تفکر عرفانی اش به طورجدی مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش این است که به شیوه توصیفی تحلیلی با بررسی ابعاد معرفتی مشرب عرفانی روزبهان و تحلیل توصیفاتی از زیبایی که او از کشف و شهودات خود به دست آورده، کیفیت و ویژگی های مشخصه تلقّی عرفانی روزبهان از مقوله زیبایی سنجیده شود. از مهم ترین نتایج این پژوهش، تبیین روایت گسترده تر روزبهان، نسبت به دیگر عرفا، از مفهوم و مصادیق زیبایی است. یافته های این پژوهش حاکی از توجه ویژه روزبهان به جایگاه مفهوم زیبایی در حیطه های گونا گونی همچون تفسیر آیات قرآنی، کشف و شهودات و تجارب عرفانی است. افزون بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه مواجهه او با مفهوم زیبایی، گاه با وجود اشتراکاتی با سنت فلسفی پیش از خود و از طریق تفکرات انتزاعی و ذهنی صورت گرفته است، اغلب جنبه ای تخیلی و شهودی دارد و از این رو، او با واژگان ابداعی خود نیز در مورد زیبایی سخن گفته است. از مهم ترین واژگانی که او در این مباحث به کار می بَرد، حُسن، جمال، مستحسن و مُستقبَح هستند. در نهایت، نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژگان ابداعی روزبهان درباره زیبایی، بسته به نوع کشف و شهودات عرفانی و تنوع تجارب عرفانی تنوع یافته است.
۸۳.

بررسی مفاهیم به کاررفته در نگاره مکتب خانه لیلی و مجنون با رویکرد اسطوره سنجی ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نماد نگاره لیلی و مجنون نگارگری ایرانی اسطوره سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
نگارگری ایرانی- اسلامی با زبان نمادین همواره با مفاهیم اسلامی، حکمی و ادبی نمود یافته است. از جمله نمودهای تصویری در هنرهای ایرانی و به ویژه نگارگری نقش مایه قندیل است. به تصویر کشیدن قندیل در نگارگری ایرانی بازتابی از تفکر دینی، ادبی و حکمی آنان در جهت رساندن مفهوم و باورهای عمیق فکری می باشد. هدف از این پژوهش بررسی مفهوم نمادین نقش مایه قندیل در فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی است که با تامل در مفهوم نمادها در هنر ایرانی- اسلامی و با استفاده از رویکرد اسطوره سنجی ژیلبر دوران انجام یافته است. در این راستا نگاره ای از کتاب لیلی و مجنون مکتبی با رویکرد ژیلبر دوران در مورد اسطوره سنجی و مفاهیم مرتبط با نمادها مورد مطالعه قرار گرفته است. پاسخ به این سوالات ضروری می نماید که نماد قندیل در فرهنگ و هنر اسلامی- ایرانی چه مفهوم و کاربردی داشته ؟ نقش مایه قندیل در نگاره مکتب خانه چه مفهوم نمادین در ارتباط با سایر عناصر و مفاهیم نمادین نگاره دارد؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه انجام یافته است. بررسی های انجام یافته حاکی از آن است که نقش مایه های نمادین برخاسته از کهن الگوها بیانگر مضامین حکمی و اسلامی بوده اند. در نگاره مکتب خانه لیلی و مجنون با استفاده از کاربرد نمادین نقوش تصویری و همچنین نحوه ترکیب آنها به کهن الگوی شکل دهنده این نقوش به مفهوم غایی دست می یابیم. نقش مایه قندیل در تناسب با سایر عناصر تصویری بیانگر پیوند بین تصویر و مفاهیم دینی، ادبی و حکمی آن است. براساس نظر ژیلبر دوران و توجه به کهن الگوها در شکل گیری نمادها و اسطوره ها، نقش مایه قندیل را می توان با مفهوم کهن الگوی نور در قرآن کریم و حکمت اشراقی پیوند داد. استفاده از تنوع عناصر نمادین چون(قندیل، محراب، گنبد و...) در ساختاری متوازن در جهت رسیدن به کهن الگوی "نور ازلی" که از جمله مضامین اصلی در حوزه اساطیر دینی ( ایرانی- اسلامی) بوده، بر اهمیت این نگاره افزوده است.
۸۴.

اشیاء روزمره یا اسباب تجمّل: دوگانگی مفهوم اشیاء صناعی در متون دوران اسلامی

کلید واژه ها: اشیاء صناعی اشیاء روزمره اسباب تجمّل متون کهن هنر دوران اسلامی هنرهای صناعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۹۴
دست ساخته های صناعتگران دوران اسلامی که امروز از آثار اصیل هنر اسلامی به شمار می آیند، در منابع متقدم از دو منظر متفاوت یاد شده اند؛ یکی ناظر بر وجه کاربردی آنها در زندگی عموم مردم و دیگری به اعتبار وجه زینتی و تجمّلی آنها در گنجینه های اغنیا. این تعابیر دوگانه در نوشته های بعضی از متفکران پیشین جهان اسلام اساس دسته بندی صناعات دستی به دو گروه ضروری و تجملی شده است. هدف از این نوشتار نزدیک شدن به فهم گذشتگان از آثار صناعی، از راه جست وجوی این اشیاء و صناعات سازنده آنها در متون کهن است. نتیجه کار نشان می دهد اشیائی که امروز آثار هنرهای صناعی شناخته می شوند، از گروه دوم اند؛ اما این شأن هنری برآمده از نگاه امروزی نیست، بلکه آنها نزد سازندگان و صاحبان اصلی خود نیز ارج و اعتباری فراتر از وجه کاربردی شان داشته اند و در جایگاه شاهکارهایی نفیس قدر می دیده و به نیکی نگهداری می شده اند. از سوی دیگر، اشیاء روزمره نیز منزلت خود را داشته و هرگز از کانون توجه اهل تفکر دور نبوده اند. 
۸۵.

تحلیل نقوش مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندایی اهواز براساس نظریه بازتاب فرهنگی

کلید واژه ها: مینای سیاه نقوش تزئینی صابئین مندائی اهواز فرهنگ بومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
قوم صابئین مندائی اهواز در استان خوزستان از اقلیت های دینی و منسوب به ادیان توحیدی هستند که نام آنها در قرآن کریم نیز ذکر شده است. این قوم به صنعت زرگری، طلاسازی و بالاخص هنر مینای سیاه شهرت دارند و به این هنر به عنوان صنعت اجدادی اشتغال دارند. نظام دینی این قوم یک نظام بسته و بدون ویژگی تبلیغ می باشد. از آن جا که بین هنر اقوام و عقاید ایشان در همه فرهنگ ها ارتباطات و پیوستگی وجود دارد؛ بنابراین اهمیت فرهنگ و هنر قومی و ضرورت مطالعه ی این دو مورد در بستر اجتماعی موجب شناسایی ویژگی های خاص هنری اقوام می گردد، همین امر ضرورت انجام پژوهش هایی در این خصوص را طلب می کند. چگونگی بازتاب فرهنگ بومی در نقوش به کار رفته در هنر مینای سیاه (سیاه قلم) قوم صابئین مندائی اهواز نیز زمینه ساز شناخت فرهنگ بومی و عقاید مرسوم قوم صابئین مندایی و معرفی هنر بومی مینای سیاه در بین ایشان می گردد. شناسایی نقوش هنر مینای سیاه و ارتباط این نقوش با فرهنگ قومی صابئین به عنوان هدف پژوهش حاضر است. بر این اساس مسئله تحقیق نیز بر چگونگی ارتباط بین نقوش تزئینی هنر مینای سیاه مندائیان و فرهنگ بومی ایشان استوار است. اطلاعات و داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای و داده های اسنادی و میدانی گردآوری شده است و تحقیق بر اساس ماهیت با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه ی مستقیمی بین هنر مینای سیاه قوم صابئین مندائی و فرهنگ بومی ایشان وجود دارد و موضوع هجرت و جغرافیای زیستی (در کنار آب های روان و محیط بیابانی) از مهم ترین مضامین در ایجاد نقوش در هنر ایشان است. 
۸۶.

مطالعه شش نگاره نبرد اسفندیار با اژدها از شاهنامه فردوسی دو مکتب شیراز و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی مکتب شیراز مکتب تبریز اژدها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۸۷
آنچه شاهنامه فردوسی را با فرهنگ مردم و نگارگری پیوند داده، داستانهایی با مضامین پهلوانی و اسطورهای هستند که سبب شده اند تا نگارگران طی سالیان طولانی در صدد به تصویر کشیدن آن درآیند. از جمله داستان هایی که نگارگران بدان توجه کرده اند، "نبرد اسفندیار با اژده ا" است، که خان سوم از هفتخان اسفندیار محسوب می شود. اژدها یکی از عناصری است که در تمامی فرهنگ ها بدان توجه شده است و معانی متعددی را شامل می شود. این موضوع، در میان نگارگری دو مکتب شاخص شیراز و تبریز حائز اهمیت است و نگاره های این دوران نسبت به نگارههای پیش از خود، ساختاری متمایز دارند. مسئله اصلی این جستار، مقایسه تطبیقی ارتباط بصری و ساختارشناسانه بین اسفندیار و اژده ا در نگاره های مکاتب شیراز و تبریز دوم است. پژوهش حاضر در راستای پاسخگویی به این سئوال ها که نگارگران از چه خصوصیات بصری در جهت به تصویر کشیدن اژده ا استفاده کرده اند؟ و نگاره های منتخب چه وجوه اشتراک و افتراق تصویری دارند؟ سازماندهی شده اند. این پژوهش از منظر روش، توصیفی و داده های آن نیز به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شد. تفحص های صورت گرفته درباره نگاره های منتخب دو مکتب، نشان میدهد: نگارگران از ویژگیهای بصری همچون اندازه، تزیینات، فرم، ترکیب بندی، رنگ، خطوط، بافت و... بهره برده اند. ازجمله خصوصیات تصویری، تفاوت نگاره های دو مکتب از موارد مشابه بیشتری برخوردار بوده از جمله در تزیینات، جثه اژده ا و نوع ترکیب بندی، خطوط، فرم، رنگ و خشکسالی صحنه می باشد. نگاره های شیراز ساختاری تک وجهی دارند و هنرمندان در بهره گیری از این عناصر در مقایسه با نگارگران تبریز دوم، آنچنان موفق نبوده اند که ویژگی های تصویری متنوع تری به کار بگیرند.
۸۷.

تأثیر فرهنگی- اجتماعی کاشی نگاره های دروازه ها و سردَرهای عصر قاجار تهران

کلید واژه ها: دروازه ها و سردَرها کاشی نگاری ادبیات روایی دوره ی قاجار شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
عصر قاجار یکی از متحول ترین ادوار تاریخ ایران در وجوه مختلف هنری، سیاسی، اقتصادی و نظام اجتماعی محسوب می شود. در این دوره تهران به دلیل روند رشد شهرنشینی، با دگرگونی های اساسی و بنیادین در زمینه ی معماری و تزئینات وابسته به آن خصوصاً کاشی کاری مواجه گردید. به طوری که، کاشی کاری در بناهای عمومی همانند دروازه ها و سردَرهای شهری، در سطح وسیعی به کار گرفته شد. با تأثیر ادبیات و گرایش به مضامین باستانی در سلیقه ی حاکم بر این دوره، هنرمندان نیز مضامین مختلفی از ادبیات کهن را دست مایه ی هنر خود قرار دادند؛ که علاوه بر نقش کارکردی و تزئینی می توانست، القاکننده ی پیام های فرهنگی و سیاسی نیز باشد. با مشاهده کاشی نگاره های این دوره، می توان دریافت که اغلب آن ها جنبه ی روایی داشته و بیان گر یک موضوع مشخص می باشند. در این پژوهش بنیادی، تلاش شده ، تا با شناخت نقوش روایی- ادبی کار شده بر روی دروازه ها، به تأثیر آن در ارتقاء آگاهی و بینش فرهنگی و ادبی، مخاطب اشاره شود. پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت پژوهشی توصیفی- تحلیلی است و شیوه ی گردآوری اطلاعات اسنادی و با تکیه بر مشاهدات حاصل از کاشی های تصویری در شهر تهران تدوین شده است. با تحلیل یافته های پژوهش، به نظر می رسد، کاربرد این نقوش در سطوح مختلف شهری و در معرض دید قرارگرفتن آن ها برای عموم مردم می تواند در انتقال مفاهیم فرهنگی، تاریخی، عقاید و باورهای ایران زمین مؤثر واقع شود. مشاهده این تصاویر در ارتقاء سطح شناخت و آگاهی افراد جامعه بی تأثیر نبوده ؛ و امروزه نیز می توان از این هنر دیرین به عنوان ابزاری بصری، برای بیان موضوعات اجتماعی و نیز ترویج تاریخ و فرهنگ این سرزمین استفاده کرد. 
۸۸.

همبستگی گره های هندسی صندوق آرامگاهی شیخ صفی الدین اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صندوق آرامگاهی شیخ صفی الدین اردبیلی گره هندسی تزیینات همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
  صندوق قبر نفیس و ارزشمند عالم عارف و ربانی، شیخ صفی الدین اردبیلی، نیای بزرگ خاندان صفویه، در زیر گنبد الله الله در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی قرار دارد. این صندوق به دلیل ارزشمند بودن نوع تزیینات و اجرای بسیار دقیق تکنیک های مختلف، همواره مورد توجه بوده و در بیشتر مطالعات به لحاظ فرمی، تکنیکی یا محتوایی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. لذا این پژوهش سعی دارد با  نگاهی متفاوت از لحاظ گره گشایی و رمزیابی به این مهم بپردازد تا دستاوردی برای سایر محققان و هنرمندان در خلق آثار معاصر باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل ساختاری گره های هندسی به کاررفته بر روی صندوق قبر شیخ صفی الدین اردبیلی و همچنین معرفی و شناساندن این گره ها به علاقه مندان این رشته و آثار است. سؤالی که برای این تحقیق در نظر گرفته شده این است که ویژگی های بارز گره های هندسی به کاررفته بر روی صندوق قبر شیخ صفی الدین اردبیلی چیست و نیز از چه نوع روش ترسیمی استفاده شده است؟ روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی تحلیلی می باشد که در چند مرحله به روش دستی و با استفاده از نرم افزارهای کورل و فتوشاپ تحلیل و رمزگشایی شده است. گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای – میدانی (عکاسی از صندوق) است. یافته های حاضر نشان می دهد که گره اصلی «ده تند» موجود بر روی این صندوق به صورت دست گردان اجرا شده و به حالت یک چهارم نیز تکثیر یافته است. روش دست گردان بودن و همچنین نوع تکثیر باعث شده تا یک سری آلت های دیگر مثل موریانه (عروسک)، پابزی، ترقه، تخمه (لوزی)، شش شل، شمسه هشت، شش بندی و... البته بسته به نوع فضا و طرح در ترکیب نهایی به این گره اضافه شود. در حالت کلی یک همبستگی و وحدت کلی در گره های هندسی ایجاد شده است.
۸۹.

محتوا و قالب در آثار منتخب بانوان نگارگر انقلاب اسلامی

نویسنده:

کلید واژه ها: انقلاب اسلامی نگارگری انقلاب اسلامی گفتمان هنر انقلاب بانوان نگارگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۶
نگارگری، به عنوان یک هنر اصیل ایرانی، شکل دهنده ی روایت هایی تصویری از موضوعات ادبی، علمی و مذهبی بوده است. اتفاقات اجتماعی نیز از محدوده ی نگاه این هنر دور نبوده و تأثیرات آن را می توان در این آثار مشاهده نمود. بانوانِ نگارگر ایران در تمام دوره های تاریخی، در این امر سهم بسزایی داشته اند. علی رغم اهمیت این موضوع، پژوهش های مختصری تاکنون در این حوزه صورت گرفته، که مبین ضرورت، در انجام پژوهش های متعدد و گسترده به جهت بررسی و تحلیل آثار و جایگاه این هنرمندان و تحولات اجتماعی است. لذا این تحقیق نگاهی به رویکردها و آثار منتخبی از بانوان نگارگر، در دوران انقلاب اسلامی و گفتمان هنر انقلاب، به عنوان یک تحول گسترده و همه جانبه داشته و این سؤال ها را طرح کرده است: آثار هنرمندان نگارگر زن، در دوره ی انقلاب اسلامی، چه ویژگی هایی دارد؟ و تفاوت آن با دوره های پیشین چیست؟ به جهت بررسی دقیق تر جایگاه نگارگران زن، در این دوره، پیشینه ای از حضور زنان در این عرصه ارائه شده است. ماهیت بررسی این موضوع، کیفی خواهد بود. ارائه ی آمار، از تعداد هنرمندان زن در دوره های مختلف و مقایسه ی آن، بخشی از یافته های مورد نیاز در نتیجه گیری را در اختیار تحقیق می گذارد، که مبتنی بر تحلیل ها و یافته های تحقیق، علاوه بر گسترش موضوعات تاریخی اسلام، مسائل اجتماعی، سیاسی و وقایع انقلاب، مانند دفاع مقدس، شهادت و غیره، به موضوعات بانوان نگارگر اضافه شده است. به دلیل توجه بانوان نگارگر به موضوعات جدید و ضرورت ارائه بهتر و اثرگذارتر، تفاوت هایی در شیوه های اجرایی ایشان نیز شکل گرفته است. در این تحقیق از شیوه ی کتابخانه ای برای شناسایی مفاهیم استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. 
۹۰.

بررسی نقش معلمانه جمشید در آموزش به صنعتگران در دو نگاره موجود در کتابخانه چستربیتی

کلید واژه ها: جمشید نقش معلمی نشانه شمایلی نگارگری ایرانی کتابخانه چستربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۹
جمشید از نام آورترین شخصیت های تاریخی برای ایرانیان بوده و دو وجه آسمانی و زمینی به جای مقام پیامبری او در ادبیات کهن مورد توجه بقرار گرفته است.، او که معلمی را برگزید تا در پرتو فره الهی، برای انسان رفاه و سعادت به ارمغان آورد، با بیتوجهی به محور مینوی، هرچند نیک نام باقی ماند، اما  فره خود را از دست داد. صحنه های مختلفی از زندگی جمشید در نگارگری ایران بازتاب داشته که تعدادی از آنها در ادوار مختلف، مربوط به ویژگی معلمی او و آموختن فنون به صنعتگران است. از میان تصاویر نقش شده با این موضوع، دو نمونه موجود در کتابخانه موزه چستربیتی هر دو در دوره ایلخانی و با فاصله زمانی کمی از هم ترسیم شده اند. بررسی آن ها می تواند این پرسش اصلی را پاسخگو باشد که دو گانگی های شخصیتی روح انسانی مختار چون جمشید چگونه می تواند با زبان هنر جلوه تجسمی یابد و به غیر از موضوع واحد، مهمترین ویژگی های مشترک این دو اثر که موجب شباهت آنها گردیده در چیست؟ داده های پژوهش تحلیلی و تطبیقی حاضر،  به صورت کتابخانه ای فراهم آمده و بررسی آنها نشان می دهد که نگاره های مورد نظر به گونه ای شمایل نگارانه این روایت را مصور کرده اند تلاش مصوران هوشمندانه به گونه ای بوده که در عرصه تصویر بازتاب حقیقت باشد. و این الگو برداری از اجزای تصویر شده در زندگی واقعی است که موجب شباهت نسبی در آن دو اثر بوده است. در کنار آن عملکرد هنرمندان با بهره بردن از ویژگیهای مبانی تجسمی و ترکیب بندی بصورت ساختاری برای نشان دادن دوگانگی های وجود در راستای همین هدف بوده است. 
۹۱.

بررسی و مقایسه تزیینات مسجدجامع زواره و مسجدجامع اردستان با توجه به سبک های معماری رازی و آذری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مطالعه تطبیقی مسجد اردستان زواره تزیینات سبک رازی سبک آذری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
بعد از اسلام، مساجد در شهرهای مختلف و در دوره های مختلف تأسیس شدند. درمجموع روش های معماری ایران بعد از اسلام دارای چهار سبک می باشد: خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. اوج ساخت مساجد در ایران در سبک رازی است. این سبک در دوره سلجوقی و در فلات مرکزی ایران به اوج خود رسید. در این میان، نام دو مسجدجامع اردستان و زواره در کنار مسجدجامع اصفهان از مهم ترین بناهای این سبک و این دوره به شمار می آید. از عناصر شاخص و مشترک این دو مسجد و دلیل انتخاب آن ها، یکسان بودن معمار، منطقه جغرافیایی یکسان و نزدیک بودن سال ساخت هر دو بنا می باشد. در این پژوهش، ابتدا ویژگی های تزییناتی این دو مسجد و سپس با برشمردن ویژگی های سبک معماری رازی و آذری، ارتباط تزیینات آن ها با این سبک ها بررسی می شود. شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای و بررسی میدانی بناهاست. نتایج حاصل از بررسی دو مسجد تأیید می کند که عناصر تزییناتی مسجد جامع اردستان بیشتر به ویژگی های معماری دوره سلجوقی و سبک رازی و عناصر تزییناتی مسجدجامع زواره بیشتر به ویژگی های معماری دوره ایلخانی و سبک آذری نزدیک می باشد. همچنین عناصر مشترکشان بیشتر در زمینه ساختاری و اختلافات آن ها بیشتر در زمینه تزیینات است.
۹۲.

بازشناسی قالی های عثمانی با تاکید بر عوامل تاثیرگذار هنر ایرانی بر شکل یابی و گسترش آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قالیبافی عثمانی صفوی ایران آناتولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
قالی عثمانی دارای گستره وسیعی از طرح و نقش، رنگ و بافت بوده که در تاریخ قالیبافی جهان اهمیت خاصی دارد. در مدت حکومت عثمانیها (1299-1922م) تولید قالی نسبت به دوره پیشین توسعه بیشتری پیدا کرد به گونه ای که قرن شانزدهم و نیمه اول قرن هفدهم میلادی باشکوه ترین این دوره تلقی می شود. با بررسی قالی های عثمانی میتوان ردپای هنر ایران را ملاحظه کرد. نفوذ هنر ایران در قالی عثمانی بعد از فتح استانبول (1453م) شدت بیشتری میگیرد و آثار آن، در تغییر طرح و نقش و بافت قالی ها دیده می شود. به همین منظور، میتوان قالی عثمانی را در دو گروه، دسته بندی کرد. هدف این مقاله، بازشناسی قالی های دوره عثمانی و عوامل تاثیرگذاری هنر ایران، در شکل گیری قالی های گروه دوم این دوره است. براین اساس پرسش های مقاله حاضر این است؛ چه قالیهایی از گروه دوم قالی های دوره عثمانی تحت تاثیر نفوذ هنر ایران بافته شده است؟ چه عواملی زمینه ساز تاثیر هنر ایران بر شکل دهی به قالی های عثمانی شدند؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی تطبیقی است، گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بخشی از تصاویر از طریق جستجو در موزه ها تهیه شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که نفوذ فرهنگ و هنر ایرانی از طریق مهاجرت اجباری و اختیاری هنرمندان به دربار عثمانی، هدایای پادشاهان، غارت و چپاول آثار هنری ایران توسط عثمانی در زمان اشغال، صادرات قالی ایران به عثمانی از عوامل تاثیرگذار بر هنر قالیبافی عثمانی بوده است.
۹۳.

بررسی محتوای فیلم سینمایی «فرش ایرانی» از منظر جامعه شناسی هنر

نویسنده:

کلید واژه ها: ایران فرش دستباف جامعه شناسی هنر سینما اقتصاد هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۱۵
جامعه شناسی هنر با نگاه بیرونی به آثار ، ابعاد مهمی از دنیای هنر را بر ما آشکار می سازد. در آثار سینمایی، بازتاب بسیاری از موضوعات فرهنگی و اجتماعی را می توان مورد مطالعه دقیق قرار داد. هدف این مقاله بررسی نحوه بازنمایی ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف در فیلم "فرش ایران" است که در سال 1385 بصورت یک مجموعه 15 فیلم کوتاه توسط 15 تن از فیلمسازان برجسته ایرانی ساخته شده است. هدف اصلی تحقیق شناخت میزان و ترکیبی است که از ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف ایرانی در فیلم « فرش ایرانی» به عنوان یک فیلم شاخص در این زمینه، بازتاب یافته است. نوع تحقیق توصیفی تحلیلی و روش تحلیل کیفی بوده است. شیوه جمع آوری اطلاعات، مشاهده فیلم ، کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی بوده است. نتایج به دست نشان داد که: ابعاد جامعه شناختی فرش دستباف، در فیلم بازتاب متناسبی نداشته است و فقط در چهارمورد از پانزده فیلم تمرکز خوبی بر این زمینه مشاهده شد. در مقابل ، توجه به زیبایی و اهمیت هویتی فرش دستباف و بعد فرهنگی آن در فیلم زیاد وجود دارد. در 4 فیلم با محوریت مسائل جامعه شناختی، در عین حال که به همه عناصر چهارگانه تولید، میانجی گری و توزیع توجه خوبی شده، توجه به حیطه تولید و میانجی گری بیشتر و توجه به حیطه توزیع و مصرف کمتر مشاهده شد که در مصرف نیز بیشتر توجه به مصرف جهانی مشاهده شد.
۹۴.

تحلیلی بر زیبایی و کارکردهای معنایی قفل های مجسمه گونه ایرانی (نمونه ی موردی: قفل چالشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قفل قفل های مجسمه گون زیبایی شناسی کارکرد آیینی - رمزی تمهید و شگردهای صناعتی - هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۲
نیاز به امنیت در ایران مانند سایر نقاط جهان نقش عمده ای در گسترش و ایجاد دکانهای قفل سازی داشته است. با این وجود نیاز به امنیت تنها دلیل قفل سازی در ایران نبوده و قفل یکی از عوامل برآوردن نیازهای معنوی ایرانیان نیز بوده است. قفل از این منظر حاوی مفاهیم رمزی است و چون دفتری که گشوده شود، رازهای نهانی در سینه دارد. اما عامل زیبایی در قفل و نظایر این هنر-صنعت همیشه ارادی و تابع انتخاب نبوده است. بلکه ناشی از تهمید و شگرد هنرمندان ایرانی در گریز از محدودیتها و تحریمهای عمدتا مذهبی و ایدئولوژیک بوده که آزادی هنر را محدود میکرد. اگر منع شده بود برای ساخت مجسمه و شمایل نگاری، ابزارهایی همچون قفل را [که استفاده از آن ناگزیر می نمود] تبدیل به زمینه ای میکرد برای هنرنمایی. اگر در معماری یا جاهای دیگر نمی توانست مجسمه های عظیم بسازد و در جای جای بنا به نمایش بگذارد، از سرستونها و درون کتیبه ها گرفته تا قفل و ... آنها را با شگردهای زیبایی شناسانه با وجوه کاربردی در هم می آمیخت. از دیگر منظر، قفل به تبع درآمیختگی صناعت و زیبایی در ایران زمین، مشحون از بارقه های زیبایی شناسانه ایرانی است. ادغام این ظرائف و هنرورزی ها تا به حدی میرسد که قفل ایرانی همچون مجسمه مینماید. التفات بیشتر ما به قفلهای چالشتر در این تحقیق به علت دسترسی بهتر و همچنین ظرافت و زیبایی آن است. قفلهای چالشتر از این منظر شهرت جهانی دارند. این قفلها علاوه بر زیبایی و ظرافت، از کارکردهای نمادین نیز بی بهره می باشند. قفلهای مجسمه گونه مورد مطالعه نیز از کتاب قفلهای ایرانی پرویز تناولی تهیه شده است. این پژوهش قصد دارد با تحلیلی بر زیبایی های هنری و کارکردهای رمزی مندرج در قفل های مجسمه گونه ایرانی، مسیر بازشناخت بهتر کارکردهای هنری و زیبایی شناسانه هنر-صنعتهای ایرانی خصوصا آنهایی که به لحاظ محدودیتهای ایدئولوژیک برای هنرمند-صنعتگر ایجاد شده بود، را هموار سازد و بر تمهید و شگرد های صناعتی –هنری صنعتگر-هنرمند ایرانی نقبی بزند.
۹۵.

تحلیل پالت های رنگی دو نمونه از قالیچه های بلوچ با استفاده از طیف سنجی انعکاسی

کلید واژه ها: پالت رنگی قالیچه دست بافت استان سیستان و بلوچستان طیف سنجی (یا اسپکتروفتومتر) انعکاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
عنصر رنگ و هارمونیِ فام های رنگیِ مورد استفاده در یک دست بافته می تواند شخصیتی منحصربه فرد به آن بدهد و ارزش هنری آن را در کنار طرح و نقش مطلوب دو چندان کند. یکی از مناطق نام آشنای ایران که گویی ساکنان آن به خوبی با این دانش آشنایی دارند اقلیم زیبای بلوچستان است؛ چرا که با به کارگیری تعداد فام های رنگی محدود (حداکثر 6 تا 8 فام) در طرح و نقش دست بافته های خویش هر بار روح تازه ای به وجود آنها می بخشند. اگرچه برخی از پژوهش ها بر موضوع مطالعه و شناخت فام های رنگی در دست بافته های سیستان و بلوچستان متمرکز شده اند؛ با این وجود، جای خالی تحلیل پالت رنگی مورد استفاده در این آثار هنری به کمک یک ابزار دقیق آزمایشگاهی به چشم می خورد. مطالعه پیش رو، با استفاده از آنالیز جامع و شناخته شده طیف سنجی (یا اسپکتروفتومتر) انعکاسی که یک روش شناسایی غیرتخریبی است به تجزیه و تحلیل فام های رنگی موجود در دو قالیچه بلوچ با بیشترین تعداد فام های رنگی پرداخته است. با استفاده از این آنالیز، پارامترهایی نظیر: روشنایی (L*)، کروما (C)، زاویه رنگ (h˚) و اختلاف رنگ (E∆) فام های موجود در هر قالیچه برای نقاط مختلف (10 نقطه) محاسبه شدند. نتایج نشان می دهد که مواد رنگزای طبیعی، روش دندانه دادن و شرایط به کار گرفته شده (دما، زمان و شیوه شستشو) در فرآیند رنگرزی سنّتی می تواند بر پارامترهای رنگی یاد شده موثر باشد. علاوه بر این، تغییرات رنگی برای فام های غالب در قالیچه ها ناچیز بوده که نشان دهنده پایداری آنها در برابر عوامل محیطی (نور، رطوبت و سایش) است. این نتیجه حاکی از دانش ذاتی اقوام بلوچ پیرامون علم شناخت رنگ است، چیزی که یقیناً بافندگان خوش ذوق و هنرمند ساکن این منطقه آن را با نگریستن به اقلیم جغرافیایی زیبای اطراف محیط زندگی خویش آموخته اند.
۹۶.

تحلیل مفهوم برکت در هنر عیلامی و مقایسه آن با نقوش رایج در سفالگری قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مفهوم برکت هنر عیلامی هنر سفالگری دوره اسلامی نمادشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۲
  مفهوم برکت و باروری یکی از اصلی ترین وجوه تفکر بشری است. برکت و باروری و فراوانی با حیات انسان رابطه مستقیمی دارد؛ ازاین رو می توان بازنمود آن را به صورت نوشتار و تصویر بر آثار هنری بررسی کرد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مفهوم برکت و باروری در هنر کهن ایرانی به ویژه در تمدن عیلامی چگونه ظاهر شده و نمودهای این مفهوم در سفالینه های دوره اسلامی چگونه است. هدف تحقیق، تبیین مفهوم فلسفی برکت در هنر ایرانی و شناسایی نمادهای رمزی آن بر سفالینه های ایرانی اسلامی است. مقایسه شیوه های بیان برکت در کهن ترین هنرهای ایرانی با نمونه های سمبلیک آن در هنر سفالگری قرون میانی دوره اسلامی از اهداف پژوهش حاضر است. نوع پژوهش از نظر هدف بنیادی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس یافته های تحقیق در هنر عیلامی مفهوم برکت علاوه بر اینکه در متن ها و کتیبه های نوشتاری بر روی مهر ها و ظروف ظاهر شده است، به صورت نمادهای تصویری حیوانی مانند پرنده، ماهی، نمادهای گیاهی مانند درخت زندگی، و نمادهای انتزاعی مانند خطوط زیگزاگ، دایره و مارپیچ، نماد ستاره ای و ایزدی به چشم می خورد. در سفالگری قرون میانی اسلامی نیز علاوه بر اینکه کتیبه های نوشتاری مفهوم برکت، یمن و سعادت را به صورت دعا نشان می دهند، همان نشان های تصویری نماد برکت در هنر عیلامی، مصور بر سفالینه ها در کنار واژه برکت هستند.
۹۷.

بررسی رابطه فرهنگ بومی و تن پوش محلی با هدف مردم نگاری تاجمیر

کلید واژه ها: لباس محلی تاجمیر فرهنگ بومی تن پوش خراسان جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
نوشتار حاضر با هدف مستندسازی مردم نگاری تاجمیر با تاکید بر فرهنگ بومی و تن پوش محلی نگاشته شده است. این پژوهش در زمره تحقیقات قوم نگاری، زمینه آن، فرهنگ تن پوش و گروه انسانی مورد مطالعه، اهالی بومی روستای تاجمیر در استان خراسان جنوبی است. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه با 8 نفر از بومیان تاجمیر در خصوص آداب زندگی و شیوه زیست و تاریخچه این قوم با تاکید بر بررسی توصیفی رابطه فرهنگ بومی و تن پوش محلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تن پوش محلی مردمان تاجمیر علاوه بر اینکه به عنوان لباس، عملکرد پوششی مشخصی دارد، همچنین برای برآوردن نیازهای خاص انسان بومی از جمله نشان دادن موقعیت اجتماعی، هویت گروهی، مناسبات آیینی، و همچنین بخشی از تفکر فلسفی زندگی، کاربرد دارد. به نحوی که مردم این منطقه با وجود کنار گذاشتن بسیاری از فعالیت های نسل گذشته اعم از دامداری و کوچ روی عشایری، به دلیل احیای فرهنگ عروسک سازی در خلال پروژه ترسیب کربن، مجددا به یاد پوشش سنتی خود افتاده و دوباره آن را در قالب عروسک دوتوک تاجمیری احیا نموده اند. اینجاست که می توان نمونه موفق تلفیق دو رویکرد کارکردگرایی و آرمان گرایی را در حفظ تن پوش سنتی این منطقه عیان داد. چرا که علاوه بر کارکرد لباس محلی در حفظ آیین های محلی و احترام به شوون قبیلگی، آرمان دوباره این قوم در بازآفرینی عروسک به عنوان منبع درآمد اصلی این روستا، نشانه بارزی از چگونگی انقطاع پذیری این دو رویکرد به شکلی موفقیت آمیز و الگوپذیر است.
۹۸.

نقش نظام های گفتمانی مسلط دوره قاجار در متون تصویری قلمدان ها

نویسنده:

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان قلمدان قاجار قلمدان کیانی بینامتنیت فرکلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
این مقاله نظام های گفتمانی بازنمایی شده در شمایل نگاری قلمدان های دوره قاجار را پی می گیرد. هدف این است با تکیه بر رویکرد سه وجهی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به بازشناسی نظم گفتمانی دوره قاجار، به عنوان عرصه ای برای باز پیکربندی قلمدان  به عنوان شیء هنری و ابزاری جهت اعطای منصب پرداخته و به این پرسش پاسخ دهد که: نظام های گفتمانی موجود در شمایل نگاری قلمدان ها چه نسبتی با فضای گفتمانی دوره قاجار دارند؟ این تحقیق مبتنی بر مفروضاتی است. به نظر فرکلاف، گفتمان متن بصری را نیز در بر می گیرد. روش تحقیق بر این اساس گفتمان به عنوان عمل اجتماعی در سه سطح: تحلیل متن، گفتمان و گفتمان انتقادی است. یافته های پژوهش مبین این است که هنرمند قلمدان نگار استعاره ها را به نفع خود مصادره کرده  و شمایل ها را در راستای گفتمان مسلط دوره قاجار بر روی قلمدان ها به تصویر می کشند وآگاهانه با  تلفیق گفتمان های سنت و مدرنیته، با در هم شکستن قواعد زمان و در هم گذاردن عناصر استعاری مضامین رایج مذهبی، سیاسی  و ملی در کنار هم، گفتمانی در راستای  مشروعیت بخشی و  تحکیم هویت حکومت قاجار ایجاد نموده است.
۹۹.

بررسی تطبیقی مؤلفه های مذهبی حاکم بر فرش های دوره قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرش مؤلفه های مذهبی دوره قاجار دوره پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۹
جایگاه موضوعات مذهبی در هنرهای ایران از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بیشتر هنرها ریشه در فرهنگ مذهبی دارد که هنر فرش بافی خود گواه بر این موضوع است. هدف از این پژوهش بررسی قالی های دوره قاجار و پهلوی است که نقش مایه مذهبی در آن به کاررفته و ضروری است با توجه به مشترکات در فرش های این دو دوره، با تحلیل و تطبیق و طبقه بندی این فرش ها به بررسی اشتراک و افتراق آن ها پرداخته و قابلیت های آن ها را بررسی کنیم تا اهمیت، جایگاه و نحوه ی به کارگیری و نگرش هنرمند و مردم این دو دوره در این طرح ها را نشان دهیم. پرسش های مطرح شده در این پژوهش:1-موضوعات و مفاهیم به کاررفته در فرش های دوره قاجار و پهلوی چیست؟2-وضعیت به کارگیری و دوام موضوعات مذهبی در فرش های دوره قاجار و پهلوی چگونه بوده است؟ روش تحقیق تاریخی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای که پس از بررسی نمونه های فرش های دارای مضامین مذهبی انجام شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که تصلویر مذهبی در فرش های این دو دوره، موضوع اصلی فرش های تصویری هستند که بیشترین آنها به تصویرسازی یک روایت یا متن پرداخته اند. این فرش ها، برای بیان اعتقادات مذهبی، دینی، عرفانی به کار گرفته می شدند. در فرش هایی دوره قاجار، چهره ها و شمایل، روایات و وقایع مذهبی شیعی و همچنین سایر ادیان رواج داشته و در دوره پهلوی، اکثر موضوعات مذهبی، حول وقایع زندگی پیامبر اسلام(ص) و امامان شیعه، به ویژه شمایل حضرت علی (ع) بوده است. به دلیل اینکه جامعه قاجار یک جامعه مذهبی بوده، این تصاویر از آغاز تا به انتهای این دوره بر باورهای دینی مردمان تأثیر گذاشته؛ و سپس در دوره پهلوی با تغییر شرایط اجتماعی، سلیقه مردم نسبت به شرایط جدید شکل گرفته و بنابراین، قالیچه های مذهبی دوره قاجار جایگاه مهم تری را در انتقال مفاهیم مذهبی، نسبت به دوره پهلوی داشته اند.
۱۰۰.

مطالعه تطبیقی نقوش و انواع سوزن دوزی در پوشاک زنان و مردان دربار قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تزیینات پوشاک پوشش درباریان قاجار سوزن دوزی بته جقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۷۶
با بررسی سیر تحول پوشاک در تاریخ ایران، دوران قاجار از حیث تحولات گسترده فرهنگی و اجتماعی، دوران متمایزی است. در این دوره، با توجه به گسترش ارتباطات بینافرهنگی با ملل دیگر، به ویژه غرب و رواج مدگرایی در میان درباریان، میل به لباس های سنتی ایرانی با تزیینات زیبا و دل فریب، به خصوص طیف وسیع سوزن دوزی ها، همچنان طرفداران متمکن (اغلب درباریان) خود را داشت. از این منظر در این پژوهش تلاش شده است ضمن تبیین و تحلیل مفاهیم مستتر در نقوش سوزن دوزی های پوشاک زنان و مردان دوره قاجار، به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1. چه مفاهیمی در نقوش سوزن دوزی های پوشاک درباریان دوره قاجار وجود داشته است؟ 2. وجوه تمایز میان نقوش سوزن دوزی پوشاک زنان و مردان در دوره قاجار چیست؟ این پژوهش بنیادی به لحاظ چیستی رویکردی کیفی داشته و از نظر روش شناسی تطبیقی تحلیلی است. گردآوری داده ها و اطلاعات به روش مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای و در مواردی میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش با مرور آثار نقاشی و تطبیق با تعدادی از پوشاک موجود در موزه ها و مجموعه های خصوصی به جامانده از دوران قاجار انتخاب شده است. در نهایت از تحلیل یافته ها، این نتیجه قابل استنباط است که پوشاک زنان و مردان دربار قاجار تفاوت چندانی با یکدیگر نداشتند و به طور کلی به دو دسته اندرونی و بیرونی تقسیم می شدند که تزیینات متنوع سوزن دوزی مانند گلابتون دوزی، قیطان دوزی، نقده دوزی، مرواریددوزی و... به تفاخر و زیبایی آن ها متناسب با جایگاه و مسند صاحب لباس می افزوده است. در این میان، نقوش به کاررفته طرح های هندسی، گل وگیاه و بته جقه بودند که به طور مشترک در لباس زنان و مردان مشاهده می شود که عمدتاً مبتنی بر باورهای سنتی و اعتقادات مذهبی مردم بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان