فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
6 - 19
حوزه های تخصصی:
با وجود کلیت یگانه باغ ایرانی، تنوعاتی در آن دیده می شود که بنا به شرایط مختلفِ بستر طبیعی باغ به وجود آمده است. یکی از مسائلی که در مطالعه باغ ایرانی با آن مواجه می شویم، تغییر شکل و موقعیت استقرار عمارت اصلی در برخی باغ های شمال ایران است که اگرچه ساختار مشابهی با باغ های فلات مرکزی دارند اما در این موضوع با آن کلیت یگانه متفاوت هستند. این مقاله با بررسی باغ های شمال ایران در پی پاسخ به این سؤال است که چشم انداز درک شده از نظرگاه به محیط پیرامون، چگونه بر نظام استقرار معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی باغ های شمال ایران تأثیر می گذارد؟ فرضیه پژوهش این است که علاوه بر ساختار هندسی باغ و ویژگی های توپوگرافیک زمین، چشم انداز محیط پیرامون باغ نیز بر تعیین موقعیت استقرار عناصر معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی باغ های شمال ایران نقش دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت باغ های شمال ایران، ترکیبی از روش های تاریخی و مطالعه بین موردی را مناسب یافته است که با کمک اسناد مکتوب، متون تاریخی، سفرنامه های سیاحان و مستندات تصویری همچون عکس های تاریخی، نقشه های وضع موجود، عکس هوایی، آخرین یافته ها از کاوش های باستان شناسی و مشاهدات میدانی، به بررسی این باغ ها می پردازد. پس از بررسی و گونه شناسی 51 باغ در شمال ایران و مطالعه و تحلیل تغییرات نظام استقرار و ساختار فضایی عمارت اصلی در چهار نمونه کاملتر، این نتیجه حاصل شد که در کنار نظام های کارکردی و معنایی، ویژگی های طبیعی بستر باغ و چشم انداز محیط پیرامون از عناصر سازمان دهنده بر نظام های کالبدی باغ های شمال ایران هستند و باغ ایرانی، در بسترهای مستعد، با هدف بهره مندی حداکثری از ظرفیت های ممتاز منظرین طبیعت پیرامون باغ، جهت گیری می کند. بدین معنا که در چنین بسترهایی، چشم انداز طبیعی قابل درک از نظرگاه، در کنار چشم انداز مصنوع باغ، راستای نظرگاه و متأثر از آن، نظام استقرار معماری و ساختار فضایی عمارت اصلی را تعیین می نماید.
طراحی و برنامه ریزی تاب آور رودخانه های شهری در مواجهه با آشوب سیل (برنامه ریزی تاب آور رودخانه درکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
62 - 75
حوزه های تخصصی:
تاب آوری به عنوان رویکردی نوین در دهه های اخیر جهت بازیابی مؤلفه های محیطی و اجتماعی رودخانه های شهری در مواجهه با آشوب های سیل و خشکسالی مورد توجه متخصصین به ویژه معماران منظر قرار گرفته است. رودخانه درکه به عنوان یکی از رودخانه های شهری تهران طی سال های متمادی، علی رغم وجود زیرساخت های کنترل سیل، کانال کشی و تراس بندی های متعدد در بستر رود، در برابر آشوب سیل و پیامدهای آن آسیب پذیر بوده و این امر نشان دهنده عدم کفایت این طرح ها در کنترل سیلاب است. به همین دلیل برنامه ریزی و طراحی در راستای کاهش خطر سیل و افزایش پایداری رودخانه درکه امری ضروری محسوب می شود. در این راستا، این پژوهش در پی رهیافتی از معضلات و پیامدهای سیل رودخانه درکه است و در پی یافتن پاسخ به این پرسش هاست که آیا رویکرد نوین تاب آوری جایگزین مناسبی برای رویکردهای تک بعدی و مهندسی در راستای مدیریت رودهاست؟ این رویکرد چگونه می تواند محیط آشوبناک رود درکه را به محیطی پایدار و سازگار با محیط تبدیل سازد؟ بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با مرور فشرده ادبیات نظری، شاخص های تاب آوری را گردآوری کرده است؛ سپس استراتژی های طراحی براساس تعاریف، استخراج شده اند و راهکارهای طراحی رود درکه -به عنوان نمونه موردی- در مواجهه با آشوب سیل ارائه شده است. این پژوهش با تکیه بر هفت شاخص تفکر تاب آوری که عبارتند از: افزونگی، تنوع، استحکام، ارتباط یا اتصال، یادگیری، خودسازماندهی و تغییرپذیری، به ارائه استراتژی هایی اعم از تنوع فضایی و زیستی، افزایش دانش، توانایی و مهارت افراد بومی و استفاده از تجربه آنها در سیل های گذشته، استحکام در مؤلفه های انسان ساخت و طبیعی و تقویت ارتباط فضایی و پیوستگی مؤلفه های طراحی و همچنین خودسازماندهی منابع زیستی و اجتماعی جهت طراحی رود درکه در برابر آشوب سیل پرداخته است. این برنامه ریزی و طراحی جامع شامل ابعاد مختلف محیطی و اجتماعی است که می تواند جایگزین مناسبی برای کانال های کنترل سیلاب و تراس بندی های بستر رود باشد. همچنین این برنامه ریزی می تواند به عنوان الگویی برای رودهای شهری ایران و جهان در شرایط مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
نقش نحو فضا در تحلیل منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
20 - 29
حوزه های تخصصی:
نحو فضا نظریه و روشی است که با یک ساماندهی منطقی به شناخت پیکره بندی فضایی می پردازد و امکان تحلیل آن را میسر می سازد. در واقع نحو فضا با مطالعه فضا به صورت کمی، خصیصه های ذاتی فضا را به صورتی کمّی و ملموس بیان می کند. این امر باعث کاربردی تر شدن و اهمیت روزافزون این روش است. از سوی دیگر در حوزه دانش منظر، الگویی که بتواند با روش های محاسباتی و اندازه گیری قابلیت محاسبه هر دو بعد عینی و ذهنی منظر را داشته باشد وجود ندارد. با توجه به این که نظریه نحو فضا روش کمّی است که به کالبد صرف توجه ندارد بلکه به مسائل اجتماعی همچون فعالیت هم می پردازد، به نظر می رسد روش نحو فضا دارای قابلیت ها و ظرفیت هایی است که می تواند ما را در ارزیابی منظر یاری کند. این پژوهش در پی دستیابی به مؤلفه های اختصاصی منظر، جهت پرکردن خلأ ها و ضعف های روش های رایج اندازه گیری و مطالعه کمّی ابعاد عینی- ذهنی منظر و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان از روش نحو فضا برای تحلیل منظر استفاده کرد؟ در این پژوهش با روش ترکیبی توصیفی و تحلیلی و تبیین قیاسی، ابتدا به تحلیل محتوا برای شناخت روش نحو فضا و نظریه و مفاهیم بنیادی آن پرداخته و در ادامه این مفاهیم در کنار مفاهیم منظری تحلیل و بررسی شده است تا میزان و نحوه کارایی نحو فضا در منظر حاصل شود. در نهایت می توان گفت، منظر پدیده ای عینی-ذهنی و توأمان است. خصایص منظر وابسته به ویژگی های عینی (کالبدی فضا) و ذهنی (معنا) است. عوامل ذهنی خود به دو گروه تجسمی و درام تقسیم شدند که قابلیت و روش های اندازه گیری و ارزیابی متفاوتی دارند. مؤلفه های تجسمی، به صورت انعکاسی و حسی ادراک می شوند و مؤلفه های درام وابسته به پردازش عقلی و ایجاد رابطه میان بخش های مختلف آن هاست. روش نحو فضا برای تحلیل برخی مؤلفه های منظر قابل استفاده و در برخی دیگر با نقصان همراه است. مؤلفه های عینی منظر به واسطه خصیصه نحوی خود با استفاده از روش نحو فضا قابل بررسی هستند؛ اما هر چه مؤلفه ها معنایی تر می شوند، روش نحو فضا برای شناخت و تحلیل فضا ناکارآمدتر می شود.
منظر ایرانی: منظر مقهور
منبع:
منظر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
3 - 3
حوزه های تخصصی:
سالیان دراز، این درختان پناهِ جوی آبی بوده اند که از سرچشمه محلات به سوی مزارع پایین دست روان بود. ردیفی از درختان، سایه خود را بی هیچ منت به جویی می بخشید تا بتواند امانت خود را بی کم وکاست به دست صاحبانش برساند. منظر جوی مارپیچ، برآمده از شکل زمین در پای درختان نظام گرفته از آن، هر اهل دلی را به شوق می آورد. شاعران و هنرمندان این سرزمین به دفعات، صحنه هایی از این منظر را در آثار خود تجسم کرده اند تا بیان حال و فهمی باشد که در کنار آن تجربه کرده اند: مردمان سرِ رود آب را می فهمند (سهراب سپهری) بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین (حافظ) آب، آئینه عشق گذران است (فریدون مشیری) بنگر که جوی آب چه مستانه می رود (اقبال) جوی آبی که روان در نظرت می گذرد / آب چشمی است که ما بر گذرت ریخته ایم (شاه نعمت اله ولی) آن یکی در مرغزار و جوی آب / وآن یکی پهلوی او اندر عذاب (مولوی) تدریجاً این منظره به نماد مشترک خاطرات ایرانیان بدل شد. زندگی جدید اما سرنوشت دیگری برای آن رقم زد. ظهور بتن و جوی سنگی، آب را از ریشه درختان دریغ کرد. در ظاهر، برای حفظ آب و منفعت افزون تر، جوی ها نفوناپذیر شدند. اما در نتیجه، ریشه های درختان خشکید و درختان یک به یک قطع شدند؛ دو خسارت پی درپی حاصل این بی خردی بود: آب در برابر آفتاب قرار گرفت و تبخیر آن زیاد شد در حدی که با نشت آن به زمین برابری کرد و دیگر آن که منظر مثالی ایرانیان از دست رفت. پارک ها و بوستان های جدید، اگرچه در شمار مساحت سبز چشمگیرند، اما حالی و خاطره ای برنمی انگیزند. اینجاست که ارزش گوهرهای سرزمینی آشکارتر می گردد. منظرهای ایرانی که مقهور هجوم کمیت و فناوری شدند، به قالی های گرانبهایی می مانند که در زیر چرخ ماشین ها در حال فنایند.
آموزه های معماری منظربرای مسکن مهر (کارآمدی معماری منظر رهیافتی برای برون رفت از وضع موجود) نمونه موردی: مسکن مهر تهرانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
48 - 57
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهر به عنوان عظیم ترین پروژه انبوه سازی مسکن کشور، با استفاده از تجربه ساخت و ساز های انبوه مسکن در کشورهای غربی پس از جنگ جهانی و با الگوبرداری از پروژه های مسکن ارزان قیمت و سریع ساخت، جهت تأمین مسکن اقشار ضعیف و متوسط جامعه در حجمی گسترده کلید خورد. این حجم انبوه ساختمان های بزرگ مقیاس، موجب شکل گیری بافت های شهری نوظهوری شد که علی رغم وجود تمایزات کالبدی، در بعد معنایی و فضایی دارای شباهت های بسیاری بودند. این بافت های شهری جدید، عمدتاً به واسطه برداشت کالبدی از مفهوم مسکن و محدود کردن مفهوم آن به سرپناه پدید آمدند. نتیجه آن که نادیده گرفتن حیات اجتماعی ساکنان به عنوان کاربران اصلی فضا، این گونه مسکن را عاری از هرگونه کنش و هم زیستی اجتماعی-کالبدی کرده و خود سرآغاز پدیدآمدن آسیب های فراوانی شد. این پژوهش با بررسی ابعاد آسیب شناسانه طرح مسکن مهر و تجربه یک دهه حیات آن و انطباقش با نمونه مورد مطالعه، از دریچه نگاه دانش منظر و اقدامات عملی آن، درصدد است راه حلی برای برون رفت از وضع کنونی ارائه کند. حیاتی که با ایجاد بستری مناسب جهت تعامل بهینه و حداکثری و تکیه بر آن، از دریچه دانش منظر و توجه به در دستور کار قرارگرفتن کیفیتی به نام منظر شهری، سعی در ارتقای مسائل اجتماعی محیط دارد. این مهم از طریق مورد توجه قرار دادن اصل تنوع-تکثر در جهت تقویت روح اجتماعی مکان و ایجاد فضاهایی در راستای تقویت ارتباط انسان با محیط و شکستن ساختارهای صلب و یکنواخت ایجادشده به دست خواهد آمد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با درس گرفتن از تجربه ده ساله مسکن مهر و آن چه بر معماری این پروژه گذشته است، با تکیه بر تدوین راهکارهای منظرین به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های پیش رو جهت برون رفت از وضع کنونی و ایجاد شرایط مسکن کلان اجتماعی مطلوب بهره جست؟رویکردی که با تکیه بر کل نگری مدل مفهومی خود را به حل تمام جوانب ابعاد آسیب شناسانه معطوف می کند.
مدلسازی خطای بصری«تغییر اندازه در مناظر شهری» بر ادراک نقاط کانونی شهر، مطالعه موردی: کریدور بصری پیاده راه آیت الله طبسی به حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
46 - 53
حوزه های تخصصی:
رؤیت پذیری نقاط کانونی، حاصل اطلاعات تصویری بر شبکیه چشم و چگونگی ادراک فرم است. تدوین اصول رؤیت پذیری نقاط کانونی، مستلزم شناخت فضای بصری در «بعد افق» و «بعد فاصله» و سیگنال های محیط زمینه ای است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان با محاسبه خطای بصری و تأثیرات عناصر پیش زمینه (مزاحم)، نقاط کانونی (نشانه شهری) را جانمایی کرد؟به طور کلی هدف این پژوهش، تدوین روشی است که با استفاده از آن می توان به وسیله شیوه آرایش ابنیه و طراحی فضای شهری و معماری، بر رؤیت پذیری نقاط کانونی شهر افزود. این پژوهش از نظر ماهیت و روش علی و از نظر هدف، توسعه ای است. جهت سنجش ارتباط میان ساختار کالبدی، ادراک بصری و محاسبه میزان خطای بصری، از مدلسازی هندسی و تکنیک واقعیت مجازی، استفاده شد. نمونه موردی نقطه کانونی و نشانگر حرم مطهر رضوی و ساختمان های پیاده راه «آیت الله واعظ طبسی»، با نرم افزار sketch up، مدلسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد که نقطه ای (M) در کریدور بصری نقطه کانونی وجود دارد که در آن براساس دید دوچشمی، ارتفاع نقطه کانونی و نشانگر، برابر، و قبل از M ارتفاع نقطه کانونی بزرگتر و بعد از آن کوچکتر ادراک می شود. از این رو براساس محاسبات هندسی موقعیت نقطه M با توجه به ارتفاع نقطه کانونی- نشانگر و فاصله نقطه کانونی تا نشانگر مدلسازی شد و صحت آن با توجه به تکنیک واقعیت مجازی، پیاده راه آیت الله واعظ طبسی به سمت حرم مطهر امام رضا(ع)، مورد تأیید قرار گرفت. از این رو، چیدمان نشانه های شهری باید متناسب با این موضوع در فضای شهری صورت گیرد.
مدل کارکرد سطح حرارتی آپارتمان های مدرن در مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
16 - 25
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر تحلیلی قیاسی از دمای سطح حرارتی آپارتمان های مرتفعی که در دوره مدرن در مالزی ساخته شده اند را مورد بحث قرار می دهد. در مالزی، آپارتمان ها به دو دسته به نام های آپارتمان های مرتفع و آپارتمان های متوسط تقسیم می شوند. آپارتمان های مرتفع (Highrise) ساختمان های مسکونی هستند که بیشتر از پنج طبقه داشته و مجهز به آسانسور هستند، درحالی که آپارتمان های متوسط (Midrise) از ۳ تا ۵ طبقه ارتفاع داشته و آسانسور ندارند. نتایج این مطالعه اطلاعات سطح حرارتی نمای برخی آپارتمان های از این قبیل را فراهم می کند. نتایج تحقیق سطح آگاهی پایداری در سبک های معماری و طراحی نما در بافت گرمسیری را افزایش می دهند. این تجزیه و تحلیل سطح حرارتی، آگاهی طراحی معمارانی که ساختمان ها را مطابق با برداشت خود از عوامل اقلیمی طراحی می کنند، افزایش می دهند. ساختمان های مدرنی که اخیراً در مالزی ساخته شده اند، دارای طراحی هندسی پیچیده با طیفی از ساختار سقف ساده تا پیچیده اند که بر شکل هندسی انتزاعی در طراحی ساختمان تأکید دارند. در این مطالعه، دو آپارتمان با طراحی بسیار مدرن به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. محل این آپارتمان ها در شهر پوتراجایا (Putrajaya)، آخرین شهر جدیدی است که به عنوان شهر اداری در مالزی ساخته شده است. اطلاعات سطح حرارتی توسط یک دستگاه حرارتی با نام دوربین مادون قرمز Fluke Ti20 اندازه گیری شده است. این دوربین تصاویر حرارتی نمای آپارتمان را ضبط می کند. تجزیه و تحلیل نشانگر این است که طراحی های نمای هر دو آپارتمان قادر به مهار تابش خورشیدی نیستند، به این علت که دمای سطحی ثبت شده در داده های میدانی، ۳۲.۴ درجه سانتی گراد بالاتر از بیشترین دمای میانگین محیط خارجی در پوتراجایا است. در نتیجه در طراحی آپارتمان های مسکونی مدرن در مالزی، توجه به سایه بان و طراحی منفعل بسیار حائز اهمیت است.
اولویت راهکارهای بهسازی نما به منظور بهره وری انرژی در ساختمان های اداری موجود شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
30 - 39
حوزه های تخصصی:
در شهر تهران، ساختمان های نوساز تنها بخش کوچکی از کل ساختمان های شهر را شکل می دهند و پرداختن به ساختمان های موجود که سهم بیشتری از انرژی را به مصرف می رسانند اهمیت ویژه ای دارد. نمای ساختمان به عنوان عضوی که بیشترین تبادل انرژی را میان فضای درون و بیرون انجام می دهد سهم بسزایی در کاهش مصرف انرژی در ساختمان های موجود دارد. لذا استفاده از راهکارهای بهسازی نما می تواند به شکل مؤثری به کاهش مصرف انرژی لازم برای سرمایش و گرمایش در ساختمان های موجود بیانجامد. پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی میزان کاهش مصرف انرژی از طریق بهسازی نما، به تأثیر و اولویت های پارامترهای عایق حرارتی، نوع پنجره و سایه بان جهت بهره وری انرژی در ساختمان های اداری موجود با جهت گیری جنوبی در شهر تهران پی ببرد. به عبارت دیگر پرسش از میزان تأثیر پارامترهای بهسازی است. این پژوهش بر این فرض استوار است که استفاده از سایه بان نسبت به سایر پارامترها تأثیر بیشتری در کاهش مصرف انرژی در جنوب دارد. با توجه به اینکه رویکرد روش شناختی پژوهش حاضر کمّی است، از راهبرد شبیه سازی و مدلسازی پارامتریک با استفاده از نرم افزار راینو و استفاده از افزونه گرسهاپر با تکیه بر موتور های شبیه سازی انرژی پلاس و اوپن استودیو و افزونه های هانی بی و لیدی باگ استفاده شده است. همچنین از روش بررسی مقایسه ای برای مقایسه مصرف انرژی ساختمان پس از بهسازی نما با حالتی پایه از ساختمان های اداری استفاده شده است. نتایج نشان می دهند با انتخاب صحیح پارامترهای بهسازی، می توان مصرف انرژی در ساختمان های اداری ناکارآمد را به کمتر از نصف وضعیت فعلی رساند. همچنین در نماهایی با ضریب تبادل حرارتی بالا، اولویت پارامترها برای کاهش مصرف انرژی کل به ترتیب با نصب سایه بان با عمق مناسب، افزودن عایق حرارتی و تعویض پنجره است. درمقابل در نماهایی با ضریب تبادل حرارتی کمتر، استفاده از پنجره مناسب پس از سایه بان در اولویت قرار دارد.
منظر کوه، کوه راوی چیست؟
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
3 - 3
حوزه های تخصصی:
کوه حوضه آبریز دشت های پایین دستی است که با جذب و هدایت باران، آب های زیر زمینی و رودخانه ها را تغذیه می کند. ساکنان کوهپایه ها، به وضوح نقش کوه را در فرایند زندگی و حیات خود لمس می کنند، پس بیهوده نیست اگر به کوه به عنوان ولی نعمت خود نظر کنند. کوه، حس عظمت و شکوه را در انسان زنده می کند. درک فضای کوه، چه از خارج و به مثابه ابژه، و چه از فراز کوه و در نقش سوژه، همواره با فهمی از شکوه مقارن می شود. برای درک مفهوم باشکوه و عظیم، بهتر از کوه شاید نتوان مصداقی یافت. کوه، صحنه مواجهه با نهایت هستی است. تاریخ فرهنگ و ادیان آنگاه که در صدد بر می آید تا از مکاشفه پیامبران و عارفان در برابر وجود بی انتها یاد کند، صحنه کوهستان را انتخاب می کند؛ جایی که صورت آن با محتوای مورد نظر انطباق زیادی دارد. برای تجربه توحید، کوهستان مقصد مناسبی است. کوه، مکان امن است. انسانی که در خطر موجودات پیرامون و دگرگونی های محیطی است، نیاز به مکانی دارد تا بر بالا یا تکیه بر دیواره آن از دسترس خطرات ایمنی جوید. برای فرار از باد و طوفان و سیل و زلزله، کوهستان مأمن خوبی است. کوه لبه تماس زمینی با آسمان است. اگر تقدیر انسان در آسمان نوشته می شود و باید رو به او داشت، کوه بهترین جایگاه برای روکردن به آسمان است. بر بلندای کوه در مرز زمین و آسمان، قدیمی ترین معابد انسان ها بر پا شدند تا در نزدیکترین نقطه به منشأ قدرت باشند. کوه، نگهدارنده زمین است. در گردش زمین، بیم آن می رود تا چگالی سطح زمین در اثر دَوَران کره از هم بپاشد. کوه ها همچون میخ هایی عمل می کنند که پوسته زمین را به هسته آن متصل نگه می دارند. این تعبیرات بسیار دامنه دار است. تاریخ و فرهنگ انسان ها در مواجهه با کوه خوانش های گوناگونی از آن ارائه داده اند که ترکیب آنها به شخصیت پردازی امروز کوه منتهی شده است. آنچه ما به نام منظر کوه فهم می کنیم، ادراکاتی است که در مواجهه با کوه به دست می آید. قرار گیری در برابر کوه یا بر بالای آن توأم با خاطره هایی که نسل های گذشته در مواجهه با کوه تجربه کرده اند، شخصیتی یگانه را برای ناظر تعریف می کند که منظر کوه است. منظر کوه از نعمت، شکوه، توحید، امنیت، عبادت و ایمنی روایت می کند. کوه برای انسان تاریخی راوی هویتی مرکب و یگانه است که زندگی در پای آن، همه آن صفت ها را به یاد می آورد. زیستن در چنین فضایی برای انسان، همنشینی با چنان شخصیتی است که آرام می دهد. انسان تاریخی در ایران که تجربه چنین همنشینی را دارد، کوه را تحلیل نمادین نمی کند، بلکه هستی آن را به مثابه «منظر» می فهمد. کوه راوی یک هستی است.
باغ ایرانی به مثابه رسانه ای تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
16 - 23
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و ارتباطات در روابط، هم زیست و در عمل تفکیک ناپذیرند. هر رفتار و عمل فرهنگی، رویدادی ارتباطی است و هر کنش ارتباطی، رویدادی فرهنگی محسوب می شود. رسانه دروازه ای است که از طریق آن فرهنگ به افراد منتقل می شود، زیرا محتوای رسانه یک عنصر فرهنگی به شمار می آید. امروزه دستیابی به درک کامل و همه جانبه از ارتباط رسانه و فرهنگ، بدون انجام پژوهش های چندفرهنگی و مطالعات بین رشته ای امکان پذیر نیست. رسانه ها جایگاه و فضای بسترسازی فرهنگی، تأمل و ژرف اندیشی درباره اهمیت معنا و اندیشه ورزی با توجه به متن فرهنگی و ساحت اجتماعی قلمداد می شوند که به تقویت و بازسازی الگویی منسجم از معنا و تأسیس کانون ارزشی مبادرت می ورزند. باغ، این طبیعت اهلی شده، به مثابه منظر فرهنگی، حاصل یک تعامل پیچیده تاریخی است که در بستر زمان شکل گرفته و همزمان از ارزش های زیبایی شناختی، متعالی و سودمندی برخوردار است و به واسطه ارزش های چندگانه اش کلیه حواس پنج گانه را درگیر می کند. در انتهای یک سر این تعامل، همواره «انسان» به عنوان موجودی اجتماعی که قادر به ساخت یک فرهنگ است قرار داشته و در سر دیگر این تعامل، هر آن چیزی است که انسان در دوران گوناگون با آن برخورد داشته است. در برخورد اول و اساسی او «طبیعت» قرار دارد. در برخوردهای بعدی، انسان با محیط پیرامونش ارتباط برقرار کرده و دستاورد این ارتباط یک فرهنگ ایجاد کرده است. لذا باغ ایرانی این پدیده تاریخی، به مثابه رسانه ای است که علاوه بر آنچه در سنت و کالبد به آن اشاره شده دارای مضامینی است که با دنیای رسانه جدید در ارتباط است و الگوهایی که در رسانه جهت انتقال مفاهیم وجود دارد، به شکلی خاص در وجود خود نهاده است.
ارزیابی حرارتی مدل های مسکونی؛ بررسی مدل ساخته شده با فیبر، سیمان و چوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
52 - 61
حوزه های تخصصی:
میزان حرارت خورشیدی در تایلند به طرز بی سابقه ای هر سال قوی تر می شود و این امر درک قابلیت های حرارتی مصالح ساختمانی (به ویژه عایق های حرارتی) را ضروری می کند. در این تحقیق سه نمونه ماکت خانه ساخته شد که در یک مدل از چوب و در دو مدل دیگر از فیبر سیمان برای سقف، کف و دیوارها استفاده شده است. از آنجا که چگالی چوب تقریباً نصف فیبر سیمان است، در این تحقیق ضخامت چوب دو برابر تخته فیبر سیمان در نظر گرفته شد. این مدل ها تحت شرایط آب وهوایی نسبتاً ثابت و آرام از اواخر آوریل تا اوایل می سال 2017 برای مشاهده دمای ساعتی درون خانه در ساعات 08:00 تا 16:00 مورد آزمایش قرار گرفتند. هر سه مدل در پردیس رنگسیت دانشگاه تاماسات (استان پتومتنی)مستقر شدند. مکان قرارگیری مدل ها به گونه ای انتخاب شد که سایه ساختمانی بلندتر از ساعت 15:00 به بعد تمام مدل ها را فرامی گرفت. با این کار جلوی نور خورشید گرفته می شود تا مشاهده کنیم چگونه چوب و تخته های فیبر سیمان می توانند حرارت را به محیط اطراف خود آزاد کنند. نتایج این تحقیق نشان داد در مدل چوبی، دمای داخل تمام اتاق ها از دو مدل دیگر با تخته های فیبر سیمان کمتر بوده است و بعد از قرار گرفتن در سایه ساختمان بلند، دمای اتاق های مدل چوبی کندتر از دو نمونه مدل دیگر کاهش یافته است.
منظر آب- محور، نقش نظام آبی در شکل گیری منظر باغستان سنتی قزوین و حفاظت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
30 - 41
حوزه های تخصصی:
بخش مهمی از تمدن ایران در پیوند با مدیریت و بهره برداری از منابع آبی در مقیاس های مختلف شکل گرفته است. باغستان سنتی قزوین از نمونه های منحصربه فرد در پیوند میان زیرساخت های آبی و توسعه سکونتگاه های انسانی در فلات ایران به شمار می رود. در نیم قرن اخیر، باغستان به صورت های مختلف با نابودی و تخریب روبرو بوده و اهمیت حفاظت منظر آن در دهه های اخیر مورد بحث قرار گرفته است. این نوشتار با سؤال از چگونگی حفاظت از منظرباغستان، با شیوه تفسیری-تاریخی به خوانش منظر باغستان قزوین از دریچه زیرساخت آبی شکل دهنده به آن می پردازد. به این منظور با رجوع به مستندات تاریخی، تصاویر و نقشه ها، در کنار مطالعات معاصر در باب باغستان قزوین و رجوع به تاریخ شفاهی، مصاحبه با متولیان و باغداران، به واکاوی نقش زیرساخت آبی در شکل گیری مؤلفه ها و فرایندهای شکل دهنده به منظر باغستان قزوین می پردازد. درنهایت این نوشتار منظر باغستان قزوین را منظری آب-محور بر می شمارد. منظری که در تمامی مقیاس های سرزمینی، محلی تا خُرد متأثر از نحوه مدیریت و بهره برداری از منابع آبی بوده است. به این ترتیب حفظ و احیای منظر باغستان قزوین را درگرو حفظ و احیای سیستم سنتی آبی آن به عنوان مؤلفه بنیادی منظر باغستان می داند.
واکاوی وجوه زیبایی شناسانه نمای مسکونی تهران از منظر معماری عصب محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
18 - 29
حوزه های تخصصی:
مطالعات پیرامون آپارتمان سازی به دلیل رشد روزافزون ساخت وساز این بناها در کشور، مقوله ای است حائز اهمیت که در پژوهش های منظر شهری معاصر، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعات پیشین نشان می دهد ارزش های زیبایی شناسانه نمای اصلی این بناها یکی از عوامل مؤثر در روحیات ساکنین است. هدف از این پژوهش، بازتعریف معیارهای زیبایی شناسانه در ارزیابی نماهای مسکونی شهر تهران در جهت ارتقاء کیفیت تجربه زیست ساکنین است. این مهم از طریق استخراج معیارهای مذکور از پیشینه پژوهش معماری عصب محور و ارزش گذاری آنها از طریق مصاحبه با ساکنین این بناها امکان پذیر شده است. نوع پژوهش، مطالعه ای کاربردی است و روش پژوهش، کیفی است. تحلیل محتوای 61 پژوهش در زمینه معماری عصب محور به استخراج 11 معیار کالبدی و 8 معیار معنایی در زیبایی شناسی نماهای آپارتمانی انجام شد و سپس ارزش گذاری بین معیارهای استخراج شده، از طریق مصاحبه های بازپاسخ با 41 نفر از ساکنین این بناها در شهر تهران صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد از بین عوامل کالبدی و معنایی نما، به ترتیب «کاربرد پوشش گیاهی»، «رنگ و نوع مصالح» و «میزان سطح بازشوها» بیشترین تأثیر را در شکل گیری تجربه زیبایی شناختی افراد دارند. نوع رویارویی افراد با این معیارها، در چهار وجه زیبایی شناختی مبتنی بر «درک بصری»، «درک هیجانی»، «درک معنایی» و «درک نمادین» صورت می گیرد. نتایج نشان می دهد نماهای مسکونی تهران از منظر زیبایی معنایی و نمادین در سطح بسیار پایینی بوده و در عین حال توانایی پاسخ گویی به نیازهای هیجانی ناظرین را ندارند.
گونه شناسی پیاده راه، بام تهران به مثابه یک پیاده راه طبیعی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
14 - 23
حوزه های تخصصی:
پیاده راه ها به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر ادراک منظر نقش مهمی در ارتقای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی در جامعه دارند. نقشی که ابتدا باعث شناخت و درک مخاطب از منظر شده و سپس ثبت خاطرات جمعی و فردی را نیز به دنبال خواهد داشت. این راه صرفاً مسیری برای رسیدن از نقطه یک به نقطه دو نیست؛ بلکه فراتر از نقش ابتدایی آن یعنی گذر مبداء- مقصدی است. پیاده راه ها تصاویر مهم مخاطب از منظر را می سازند. راه مفهومی در بطن خویش دارد که غایت آن داشتن مبداء و مقصد نیست، ادراک در مسیر راه صورت می گیرد و مقصد با آن معنی می یابد. قرارگیری و توسعه شهر تهران در دامنه رشته کوه های البرز، ظرفیت و پتانسیل های تاریخی، طبیعی و توپوگرافیک حاصل از این استقرار، باعث شده است تا این لبه های منظرین نقش مهمی در تعامل مخاطبان با آن و هویت بخشی به شهر تهران داشته باشد. مسیر پیاده بام تهران در قسمت شمالی منطقه یک تهران، یکی از مهم ترین پیاده راه های برون شهری تهران در طبیعت بکر کوهستانی است و باعث ایجاد فضاها و نظرگاه های طبیعی و شهری در طول مسیر راه شده که منجر به خوانش و ادراک طبیعت و شهر می شود. این پیاده راه با تلفیقی از ویژگی های طبیعی و تعاملی باعث ایجاد فضای جمعی شده است که بخشی از هویت خود را از شهر و بخش دیگر را از طبیعت گرفته و در واقع باعث پیوستگی در ادراک مخاطبان بین طبیعت و شهر شده است. پژوهش پیش رو ابتدا اقسام پیاده رو، ویژگی ها و ادراکات مخاطبین در آنها را بررسی کرده و سپس لایه های منظرین مسیر پیاده راه بام تهران را به عنوان یک پیاده راه طبیعی-اجتماعی، تحلیل کرده است.
طبقه بندی سبکی خانه- مغازه ها، در محله های چینی تبار مالزی (مطالعه موردی: جورج تاون و پنانگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
44 - 53
حوزه های تخصصی:
خانه- مغازه یکی از انواع معروف سازه های ساختمانی در شهرهای مالزی است که در آن به صورت هم زمان از طبقه همکف استفاده تجاری و از طبقه بالای آن استفاده مسکونی می شود. نخستین خانه-مغازه ها تحت تأثیر سبک خانه های بومی مالایی قرار گرفتند. بعد از آن، سبک هایی که به تأثیر از غرب از آجر، گچ و تکنیک ها و قواعد ساخت و ساز استفاده می کردند، بسیار محبوب شدند. ماهیت تلفیقی این سبک باعث شده که محققان مخالف طبقه بندی دقیق و منفرد آن باشند. بااین حال، بعضی از سبک ها مانند اتپ (سبک بومی مالایی Attap) و آرت دکو (Art Deco) به دلیل ویژگی های متمایزشان، به آسانی قابل تشخیص هستند. چندین محقق این سبک از خانه -مغازه ها در مالزی را به شیوه های مختلف، طبقه بندی کرده اند. این مقاله، شش طبقه بندی براساس سبک نمای خانه-مغازه ها در مالزی را بررسی می کند و سپس با تمرکز بر انواع آن در مناطق کوچکی مثل جرج تاون و پنانگ سعی در تکمیل انواع آن دارد. در این مطالعه، 403 خانه-مغازه ساخته شده در دوره های مختلف در امتداد هفت خیابان موازی در منطقه جورج تاون بررسی شده است. این مجموعه براساس 28 اصل بصری در 5 دسته بندی معماری از نمای خانه-مغازه ها آغاز شده است. این بررسی تمامی مستندات، مشاهدات و ابزار بصری برای مطالعه اصول نمای بیرونی خانه-مغازه ها را مورد استفاده قرار داده است. یافته های این پژوهش یک طبقه بندی خوب و منظم براساس سبک خانه-مغازه ها که طبق مطالعات قبلی (Hassan & Yahya 2012) انجام شده است معرفی می کند، سبکی که با محیط و موقعیت مالزی متناسب است.
واکاوی مفهوم مناظر شهری مولد یکپارچه (CPULs) مبتنی برمرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
38 - 51
حوزه های تخصصی:
بروز بلایای طبیعی، بحران های اقتصادی، زیست محیطی و بیماری های پاندمیک، بازنگری در مدل های توسعه شهری را امری اجتناب ناپذیرکرده است. شهرها در طول تاریخ با فرایند تولید، تجارت و مصرف همراه بوده اند؛ اما در شهر معاصر، نقش تولید حذف شده و تجارت و مصرف این چرخه را احاطه کرده است. از این رو ایجاد یک ماتریس تاب آور شهری از طریق ادغام بهره وری و منظر به عنوان ابزار برنامه ریزی ضروری به نظر می رسد. از این رو این پژوهش با هدف ارائه بازتعریفی از مفهوم مناظر شهری مولد یکپارچه به عنوان مفهومی بدیع در حوزه نظری منظر شهری از طریق روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای با تدوین استراتژی جستجوی مقالات و فرایند جستجو با واژگان «منظر مولد»، «منظر شهری»، «مناظر شهری مولد یکپارچه»، «منظر پویا» و «منظر شهری مولد» در پایگاه های استنادی برتر آغاز شد. در جستجوی اولیه 377 مقاله در سال های 2000 تا 2021 شناسایی شدند که از این تعداد، 56 مقاله به عنوان مقالات واجد شرایط به منظور بررسی عمیق تر و پاسخ به سؤالات پژوهش انتخاب شدند. نتایج این پژوهش مبین آن است که استراتژی مناظر شهری مولد یکپارچه به عنوان گونه شناسی جدیدی از منظر با ادغام کشاورزی شهری در قالب شبکه ای از ساختارهای سبز و باز چندمنظوره، منظر و مراکز اجتماعی را از طریق فضاهای مولد به هم متصل نموده و سبک جدیدی از زندگی و سازماندهی فضایی، مبتنی بر تولید را که از نظر اجتماعی، فراگیر و از نظر محیطی پایدار است، ارائه می نماید. پیاده سازی این استراتژی براساس ویژگی های ساختاری و عملکردی احصا شده می تواند با ایجاد تعامل بین ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان راهبردی سازگار و منعطف، ضمن خودکفایی شهرها به تاب آوری اکوسیستم شهری نیز کمک نموده و پاسخ مناسبی در برابر چالش های توسعه شهری معاصر باشد.
تحلیل جایگاه گذرهای تاریخی در ساختار فضاهای عمومی شهر(مورد مطالعاتی: گذر درخونگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
74 - 87
حوزه های تخصصی:
اجزای شهر سنتی ایرانی، ساختاری هماهنگ و منسجم، برآمده از مفاهیم مختلف را در برمی گرفتند. شبکه گذرها، از مهم ترین عناصر ارتباطی این شهرها بوده که علاوه بر پیونددهی بین بخش های مختلف بافت، زمینه حضور و فعالیت های متنوع ساکنین محله را ایجاد نموده و جایگاهی مهم در حوزه همگانی شهر داشته اند. مواجهه سازمان فضایی و حیات جاری در این گذرها با تحول محتوایی و کالبدی شهرها، مسئله ای قابل توجه است. بر همین مبنا هدف از این پژوهش، مطالعه جایگاه گذرهای تاریخی در نظام ساختاری فضاهای عمومی شهر است تا با استخراج عوامل مؤثر بر آن، چگونگی عملکرد این عنصر در ساحت همگانی و جمعی شهرهای امروز را مورد تحلیل قرار دهد. این پژوهش با نگرشی کیفی و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مفهوم و ویژگی های گذرهای تاریخی و مؤلفه های فضای عمومی مرتبط با آن می پردازد. این مؤلفه ها شامل: دسترسی و حرکت، سلسله مراتب، سکون، تضاد و تباین، تحرک و تنوع، اختلاط کاربری، انعطاف فضایی و پیوستگی است. سپس با روش تحلیل کالبدی-فضایی، برهم کنش عوامل در محدوده مطالعاتی گذر درخونگاه بر اساس مدارک تصویری و مشاهدات میدانی آن، بررسی می شود. فضای عمومی گذر درخونگاه از طریق سازمان یابی مبتنی بر نظام مراکز محله و وجود شاخصه های بارزی نظیر: ابنیه تاریخی، گشایش های فضایی، کاربری های قدیمی و چیدمان آن ها، شکل یافته است. با واکاوی این گذر در زمینه های مطالعاتی نظیر: سازمان فضایی شهر، رابطه جز و کل، ارتباطات مفصلی و تحلیل مؤلفه ها، کیفیت های مؤثر آن بر فضای عمومی شهر تبیین گردیده است. این کیفیت ها شامل: ارتباط کالبدی و نسبت معنایی فضای عمومی، هویت بخشی به فضای عمومی و تعادل بخشیدن به فضای عمومی و کارکرد عناصر کالبدی گذر در تبیین فضای عمومی است که می تواند مبنایی جهت توسعه آتی گذر، ارتقای فعالیت ها و تعاملات اجتماعی و حل مسائل و معضلات کالبدی آن باشد.
نسبت عمل زیبایی اکولوژیکی و طراحی حساس به آب در منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
42 - 53
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم طراحی شهری حساس به آب به عنوان رویکردی مؤثر در رفع مشکلات ناشی از روش های متداول مدیریت آب های سطحی در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است و به بازیابی چرخه طبیعی آب در توسعه شهری کمک می کند. به کارگیری تکنیک های تبیین شده در این رویکرد جهت مدیریت و برنامه ریزی بهینه، از سویی موجب بهبود کیفیت و کاهش حجم روان آب شده و از سوی دیگر فضای سبز را افزایش داده و فرایندهای طبیعی را با منظر شهر تلفیق می کند. از آنجا که رویکرد طراحی حساس به آب غالباً بر حوزه های فنی و تکنیک-محورِ مداخلات محیطی متمرکز است، به نظر می رسد به تنهایی نمی تواند یک راه حل جامع نگر برای مداخلات محیطی باشد. بنابراین این فرضیه مطرح می شود که طراحی حساس به آب با به کارگرفتن اصول طراحی زیبایی اکولوژی، می تواند منجر به مدلی منظرین جهت مداخله محیطی شود. این مقاله با استفاده از مرور ادبیات تحقیق، خلأهای موجود در این رویکرد فنی را شناسایی کرده و با استدلال منطقی و با توجه به جایگاه رویکرد حساس به آب در توسعه و ضرورت زیبایی اکولوژی برای ایجاد منظر پایدار، به تحلیل و انطباق مؤلفه های به دست آمده از ادبیات پژوهش می پردازد. از آنجا که تکنیک های حساس به آب برای سازگاری با شرایط متغیر محیط از فرایندهای طبیعی الگو می گیرند، بنابراین از زیبایی طبیعت برخوردار بوده (لازم به ذکر است که زیبایی طبیعت اثبات شده است) ولی چگونگی ارتباط آن با فرهنگ تعریف نشده است. زیبایی اکولوژی به عنوان عنصر ارتباط دهنده اکولوژی و فرهنگ در طراحی منظر می تواند مسیر رسیدن به طراحی منظر را با اقدامات و راهکارهای طراحی شهری حساس به آب مشخص کرده و بُعد ذهنی و انسانی منظر را ارتقا بخشد.
بازشناسی نقش های منظرین بام در شهرهای ایرانی، بازشناسی از طریق بررسی مستندنگاری ها، آثار ادبی- هنری و نمونه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
38 - 51
حوزه های تخصصی:
شهرهای ایرانی گنجینه ای غنی از تجربیات موفق معماری و شهری هستند. این شهرها از مؤلفه های بی شماری، از مقیاس خرد تا کلان تشکیل شده اند. تا کنون غالب این عناصر مورد توجه پژوهشگران واقع شده اند و بسته به موضوع پژوهش به جنبه هایی از آن ها پرداخته شده است. اما در این میان «بام» به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای خانه و شهرهای ایرانی که واجد کارکردها و پتانسیل های بی شماری - به ویژه در حوزه منظر- بوده ، مغفول مانده است. لذا، این پژوهش بر آن است تا با استفاده از تحلیل ها و بررسی مستندات، نقش یا نقش های منظرین فراموش شده و اصلی بام در شهرهای ایرانی را شناسایی کند. به اعتقاد نگارندگان، بام در خانه های ایرانی تنها پوششی برای فضاهای زیرین با نقش سازه ای صرف نبوده است لذا، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که نقش یا نقش های منظرین بام در شهرهای ایرانی و در زندگی ساکنان خانه چه بوده است؟ این تحقیق به شیوه تحلیل محتوا، انواع مستندات و اطلاعات مربوط به فضای بام، در متون ادبی، گزارش های تاریخی، آثار مربوط به هنرهای تجسمی و سینمای معاصر را بررسی نموده است. بنابراین تحلیل ها بر اساس اطلاعات بدست آمده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی خانه های ایرانی موجود صورت گرفته است. نتایج نشان داد بام ها در شهرها و خانه های ایرانی نقش های کارکردی و منظرین گوناگونی داشته اند و یکی از عوامل بسیار مهم در شکل گیری مکانیت خانه ها و هویت شهرها بوده اند که به طور عمده می توان نقش های اصلی آن ها را در سه حوزه هویتی، اجتماعی و ارتباط با طبیعت دسته بندی کرد.
سرمقاله: سه گانه منظرآیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
3 - 3
حوزه های تخصصی:
منظر آیینی ترکیبی از مکان، رویداد و نمایش است که وجه نمایش در آن قوی تر از انواع دیگر منظر است. در منظر آیینی «تماشا» و «مشارکت» رکن است. بازیگران منظر آیینی انسان های عادی هستند، تماشاگرانی که در فهم نمایش مشارکت می کنند نیز از همان جنس هستند. منظر آیینی آنچنان که در مورد اسطوره نیز صادق است، راوی تاریخ نیست؛ بلکه از تمایلات، نگرانی ها و جهان بینی های گذشته حکایت می کند. لذا داوری آن به عنوان امر واقع و روایتی از تاریخ، به نتایج ضدفرهنگی خواهد انجامید. مراسم قالیشویان مشهد اردهال، منظری آیینی است که نکته جالب آن ترکیب اسطوره های دو فرهنگ قبل و بعد از اسلام ایران در یک مراسم است. زمان رویداد، دومین جمعه ماه مهر، برگرفته از تاریخ ایام سعد ایران باستان، و ماجرای آن خونخواهی امامزاده است. نمادهای مراسم آن قدر متنوع و ترکیبی است که رمزگشایی آن ها می تواند دریچه های زیادی به شناخت فرهنگ ایران باز کند. اگرچه مراسم قالیشویان منظری تدریجاً شکل گرفته و دارای تطورات بسیار تاریخی است، اما اخیراً اقداماتی با هدف خوانش ایدئولوژیک از مراسم مطرح شده که ممکن است بُعد تاریخی و اسطوره ای آن را در مخاطره قرار دهد. باید دانست منظر آیینی الزاماً با خوانش عقلانی و فایده گرایی مستقیم قابل ارزیابی نیست؛ بلکه درست تر آن است که به عنوان نمادی از فرهنگ گذشته در ارتباط با مکان مورد توجه قرار گیرد. تلفیق نمایش چوب بدستان مراسم با هیجان نوحه خوانی و مشارکت همزمان بازیگران و تماشاچیان در مراسم، حس خاصی از یک حادثه مهم در گذشته سرزمین ایجاد می کند که ارتباط آن با خونخواهی امامزاده به مراسم سمت وسوی عدالت خواهی نیز می بخشد. سه گانه منظر آیینی قالیشویان را باید حفظ کرد.