فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مختار ابن ابی عبیده ثقفی یکی از شخصیت های تأثیرگذار در نیمه دوم سده ی اول هجری است. او توانست با بهره گیری از شرایط متأثر از قیام و شهادت حسین بن علی (ع) نیروی بالقوه ی خونخواهی آن امام بزرگوار را به سوی براندازی قدرت امویان در عراق هدایت کند و حتی برای مدتی هر چند کوتاه حکومت کوفه مهمترین شهر عراق را به دست بگیرد. وی با دعوت شیعیان به امامت محمد بن حنفیّه و نیز کشیدن انتقام از قاتلین واقعه ی کربلا مقبولیت بسیار زیادی را کسب نماید، ولی قدرت یابی مختار مصادف بود با افزایش نفوذ و اقتدار یکی دیگر از مدعیان خلافت به نام عبدالله به زبیر و سرانجام نیز اصطکاک میان دو فرد منجر به افول ستاره ی اقبال مختار در عرصه سیاست گردیده و با ورود مصعب برادر عبدالله بن زبیر به کوفه و حصاری و سرانجام کشته شدن مختار دولت مستعجل مختار نیز با خشونت و قساوت زیاد از سوی دشمن برچیده شد.
نقش بهمن بیگی در ایجاد دانشسرای عشایری
حوزههای تخصصی:
محمد بهمن بیگی یکی از چهره های محبوب و آشنای عرصه ی فرهنگ و ادب و از بنیان گذاران آموزش عشایری است که با تلاش و کوشش وصف ناپذیر در جهت پرورش استعدادهای درخشان فرزندان عشایر ایران، قدم های ماندگار برداشته است. بهمن بیگی متوجه این امر شده بود که تنها راه نجات عشایر، در بالا بردن سطح سواد جمعیت است. بهمن بیگی دریافت که کلید مشکلات عشایر در لابه لای الفبا است. از این رو معتقد بود که باید قیام کرد، قیام همگانی و از این جهت مردم را به یک قیام مقدس دعوت کرد؛ قیام برای باسواد کردن مردم ایلات. بهمن بیگی با تشکیل کلاس های عشایری و تربیت معلمان مؤمن و متعهد برای تدریس، ایجاد کتابخانه های سیار، دانش را به میان عشایر برد و از کودکان محروم، آینده سازانی بصیر و مطلع ساخت. بهمن بیگی تصمیم گرفت به جای چوب شبانی، قلم در دست کودکان عشایری نهد و خواندن و نوشتن را به طریق خاص خود به میان عشایر برد تا جهل و بی سوادی را ریشه کن کند.
در این پژوهش سعی شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع و مآخذ کتابخانه ای و میدانی به بررسی نقش بهمن بیگی در ایجاد دانشسرای عشایری پرداخته شود.
بررسی علل قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز
حوزههای تخصصی:
قیام شیخ محمد خیابانی در تاریخ 17/فروردین/1299 در تبریز رخ داد. این قیام شش ماه به طول انجامید و سرانجام با دخالت دولتِ مشیرالدوله و نمایندگی مخبرالسلطنه، خاموش شد. منابع معاصر این قیام با توجه به گرایشات سیاسی یا عاطفی که داشته اند، درباره آن نوشته اند و اطلاعات سودمندی را در اختیار نسل امروز قرار داه اند. پژوهش هایی که بعدها در رابطه با آن انجام گرفته بیشتر دیدی عاطفی دارند ولی تحقیقات اخیر علمی ترند.
در این پژوهش به چهار دلیل قیام خیابانی که به نظر نگارنده مهم تر و قابل بحث تر بودند، پرداخته شده است. این چهار دلیل عبارتند از: در خطر افتادن ارکان مشروطیت، قرارداد استعماری 1919 که بین ایران و انگلیس بسته شد، انقلاب روسیه و تأثیر آن در افکار دموکرات ها و مردم تبریز، تجزیه طلبی خیابانی و افکار جدایی طلبانه او.
تأثیرسیاست نامه (سیرالملوک) خواجه نظام الملک بر ساختار حکومت سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملکشاه سلجوقی جمعی از بزرگان را مأمور ساخت تا در زمینه کشورداری کتابی بنویسند تا وی رفتارهای اداری و سیاسی و حکومتی خود را برآن استوار سازد. از میان کسانی که سیاست نامه نوشتند اثر و تألیف خواجه نظام الملک برجسته تر بود انتخاب گردید تا حدی که سلطان سلجوقی اظهار داشت: من این کتاب را امام خویش کرده و بر این خواهم رفت ، این کتاب ساختار و روح و اساس حکومت سلجوقی را بیان می کند و آن را بر پنج نهاد قرار داده و وظایف هر کدام را مشخص ساخته است. وی به سلطنت و وظایف سلطان و مقام پادشاهی اشاره دارد.سپس به نهاد وزارت و وظایف وزیر می پردازد. از دستگاه قضا و قضاوت صحبت می کند و سپس نظام اداری و دیوان سالاری را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت به سپاه و امور سپاهیگری پرداخته وایده ها و اندیشه های خواجه را در آن زمینه ها تبیین می نماید.
ایده ها و اندیشه های خواجه در مورد هر کدام از پنج نهاد حکومتی مهم است، از آن جمله؛ وی به خلافت به عنوان دستگاه فرمانروایی که شاه از آن مشروعیت می گیرد اشاره نمی کند، در مقابل او نهاد وزارت را به عنوان یک نهاد با ثبات و جا افتاده ی حکومت اسلامی مطرح ساخته و به وزارت در برابر سلطنت استقلال می دهد، ترتیبات اداری و دیوان سالاری را دقیقاً برنامه ریزی نموده، دادگستری و نهاد قضاوت را مورد توجه قرار داده و در نهایت چون شالوده و اساس هر حکومت ارتش است، به ساختار های اصلی حکومت سلجوقیان که نظامی گری است پرداخته و ظاهراً در ایجاد یک سپاه دایمی و ثابت تلاش می کند. او همچنین بر سپاه چند ملیتی تاکید نموده، و دستوراتی در خصوص درباریان، زنان حرمسرا و خواجه سرایان نیز صادر نموده، که درخور توجه است.
نخبگان ایرانی و فعالیت های علمی و فرهنگی آنان در عثمانی (قرن نهم و دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، فعالیت های علمی و فرهنگی نخبگان ایرانی در عثمانی از آغاز شکل گیری دولت عثمانی تا اوایل قرن دهم هجری مورد بررسی قرار می گیرد تا نشان داده شود که فعالیت های علمی آنان چه تأثیری بر حیات علمی و فرهنگی عثمانی به جا گذاشت و در این دوره علمای سنت گرا چه واکنشی نسبت به عقل گرایان داشتند و نتایج آن چه بود.
از دوره ایلخانان و حتی قبل از آن، ایران به عنوان کانون علمی محل ظهور علمای بزرگی در فقه، کلام و علوم نقلی بود. قاضی بیضاوی، عضدالدین ایجی، فخر رازی و زمخشری نمونه ای از این علما هستند. با شکل گیری دولت عثمانی، تفکر حاکم بر مراکز علمی آن سرزمین تحت تأثیر افکار و اندیشه های علمای ایرانی قرارگرفت. این امر ناشی از روابط علمی و فرهنگی گسترده ای بود که از گذشته بین دو سرزمین وجود داشت. در طول قرن هشتم و نهم هجری، نخبگانی ایرانی که در فقه، تفسیر، حدیث، منطق، کلام، صرف و نحو، قرائت، بلاغت، ریاضیات، نجوم و طب تحصیلاتی داشتند، به عثمانی مهاجرت کردند. برخی از آنان آثار ارزنده ای در علوم عقلی و نقلی تألیف کردند. علمای مهاجر آثار و اندیشه های علمای ایرانی نظیر امام محمد غزالی و فخرالدین رازی را در مدارس عثمانی تدریس کردند و یا بر آثار گذشتگان شرح، حاشیه و تعلیقات نوشتند. در نتیجه، جامعه عثمانی همانند جامعه ایرانی در فضایی قرار گرفت که اندیشه های سنت گرایان در ستیز با عقل گرایان به سر می برد.
سیاست خارجی بایسته از دیدگاه ملکم خان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واپس ماندن ایران دوره قاجار نسبت به پیشرفت فرنگستان، سبب شد روابط خارجی ایران، در کانون نگاه آسیب شناسانه ی ایرانی فرهیخته قرار گیرد. پدیدار شدن سیاست خارجی بایسته، در واکنش به خصلت های مناسبات فرامرزی قاجاران بوده است. با بسامدکاو ی رساله های ناظم الدوله، ویژگی های سیاست خارجی کامروا برشماری و نشان داده می شود که انتقاد او از رفتار خارجی قاجاران، دربرگیرنده ی کدام ویژگی ها بوده است.
تأملی در تشیّع و تسنّن اصفهان (با تأکید بر مهاجرت ابن هلال ثقفی صاحب کتاب الغارات و المعرفه به اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشیّع و تسنّن اصفهان مباحثه ای است که شاید زیاد موردتوجه بوده و هست. البته، تسنّن این حوزه در منابع مورد تأکید قرارگرفته است؛ آن هم تسنّن افراطی. از جمله گزارش های تاریخی که در این باره بسیار مورد توجه و استناد قرارگرفته، مهاجرت مورخ شهیر شیعی، ابن هلال ثقفی، مؤلف کتاب مشهور الغارات، است که برای تغییر افکار مردم این شهر از کوفه به اصفهان مهاجرت کرد و کتاب المعرفه خود را که در مناقب اهل بیت (ع) و مثالب دشمنان بود، در آنجا قرائت کرد و تا آخر عمر در همان جا ماند و از دنیا رفت. مقاله حاضر تأملی بر این موضوع دارد و نشان داده که آنچه در کوفه شایع بود، با آنچه واقعیت تفکر سیاسی مذهبی حوزه اصفهان بوده است فاصله داشته، بلکه فضای مذهبی حاکم بر اصفهان عصر ثقفی، یعنی اواخر قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم، با گرایش تشیّع و برعکس، شهرت تسنّن افراطی اصفهان بوده است.
طیب بن آمر شخصیتی تاریخی یا اساطیری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسماعیلیان در تاریخ مذهبی خود چندین بار دچار انشقاق شده اند. مهم ترین این جدایی ها بر سر جانشینی المستنصر بالله(487-427ه.ق.) هشتمین خلیفه فاطمی در 487ه.ق. رخ داد، بدین ترتیب که گروهی از اسماعیلیان به امامت و خلافت احمد قایل شدند و به مستعلویه(مستعلیه) مشهور گردیدند و گروهی دیگر از امامت نزار پشتیبانی کردند و به نزاریه معروف شدند. اسماعیلیان مستعلوی که پس از این جدایی توسط خلافت فاطمی حمایت می شدند، در 524ه.ق و بر سر جانشینی الآمر(524-495ه.ق) مجددا دچار اختلاف شدند. گروهی از آنان قایل به امامت عبدالمجید حافظ(544-526ه.ق) پسر عموی آمر شدند و خلفای فاطمی را از این زمان تا پایان حکومت فاطمی امام می دانستند و حافظیه لقب گرفتند و گروه دیگری که به امامت و غیبت پسر خردسال آمر، معروف به طیب اعتقاد پیدا کرده و به طیبیه شهرت یافتند. فرقه ی اخیر که دیگر با توجه به پذیرش امامت عبدالمجید حافظ توسط دستگاه رسمی دعوت فاطمی، در مصر جایی نداشتند، با حمایت حکومت صلیحی یمن و بخصوص ملکه سیده اروی، که از مدت ها قبل به عنوان دست نشانده فاطمیان در جنوب عربستان فعالیت می کردند، توانست ادامه حیات دهد و حتی پس از سقوط دولت صلیحی یمن نیز برای مدتی در این سرزمین باقی بماند و در نهایت نیز با فراهم شدن شرایط به هند منتقل شود. در این میان طیب به عنوان آخرین امام و مهدی اسماعیلیان نقش و جایگاه مهمی در این مذهب دارا گردید، که این مقاله به بررسی زندگانی او می پردازد.
اصلاح دینی دوره پهلوی اول با تکیه بر آراء شریعت سنگلجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشهورترین و ناشناخته ترین اشاعه دهندگان اندیشه اصلاح دینی در ایران دوره پهلوی اول، رضاقلی سنگلجی معروف به «شریعت» بود. اصلاحات دینی رضاشاه که منجر به انزوای بخشی از روحانیت گردید، راه را برای ورود علمایی چون شریعت که تأکیدشان بر عقل و عقل گرایی بود، هموار ساخت. وی از عقل در فهم دین و سنت استفاده نمود. ریشه های فکری وی به عنوان احیاگر دینی منبعث از افکار اصلاح گران دینی پیشین همچون سید جمال الدین اسدآبادی، محمدعبده مصری و نیز معاصرش اسدالله خرقانی بود. مخالفینش وهابیت را هم بدان اضافه می نمایند. برخلاف دیگر نواندیشان دینی، سنگلجی از حوزه اسلام و شیعه ننمود بلکه وی در آثاری که از خود بجا گذاشت، هدفش را مبارزه با خرافات عنوان نمود، اما پاره ای عقاید و اقدامات او در مبارزه با خرافات از سوی برخی مراجع رسمی شیعه با مخالفت مواجه شد. بررسی دیدگاه های شریعت، مؤلفه های مورد نظر وی در اصلاح دینی و بازتاب برخورد حکومت در برابر فعالیت های وی موضوع مقاله حاضر خواهد بود.
بررسی مناسبات متوکل خلیفة عباسی با علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلافت عباسی در عهد متوکل همچنان دورنمایی از قدرت و اقتدار را در اختیار خویش داشت. در عصر وی به جریان اعتزال خاتمه داده شد، جریانی که مورد حمایت متعصبانة سه خلیفة پیشین بود. متوکل با دوری از آن، چالشی را از سر راه خلافت برداشت؛ اما چالش قدرت روز افزون ترکان که ریشه در عصر معتصم داشتند، نیرو گرفت. آن-ها در به قدرت رساندن متوکل بی تأثیر نبودند؛ اما وی نتوانست قدرت آنان را مهار کند و بدین گونه جان بر سر این راه نهاد .در چنین فضایی، قاتلان وی، از جمله منتصر، برای توجیه قتل او و تبرئه خود، به اقدام های تبلیغی - توجیهی علیه متوکل دست زدند و او را ناصبی جلوه دادند؛ در حالی-که رفتار وی با علویان عصر، این اتهام را تأیید نمی کند. در این مقاله، نویسنده تلاش دارد با اتکاء به منابع اصلی و متقدم به بررسی و تحلیلی تصحیح گونه ازجوانب مختلف رفتار متوکل با علویان بپردازد و دو روایت متضاد را که حاکی از مناسبات حسنه و یا پر تنش او با علویان است، به نقد و ارزیابی بکشاند، تا معلوم شود که واقعیت در کدامین دسته از این روایات نهفته است.
سدیدالسلطنه کبابی در آینه اسناد
حوزههای تخصصی:
تاریخنگاری نادرمیرزا قاجار
حوزههای تخصصی:
شاهزاده نادرمیرزا قاجار یکی از شخصیت های فرهیخته عهد قاجار است. وی در زمینه های گوناگون علمی و فرهنگی متبحر بوده که یکی از این علوم، دانش تاریخ است. میزان عنایت نادرمیرزا بدین علم، به قدری بوده که تا روزگار کنونی، به عنوان یک مورخ شناخته شده است. با مطالعه مواد تاریخنگاری موجود در آثار تاریخنگاری و تاریخی برجای مانده از این شاهزاده قاجار، تفاوت های موجود میان آثار وی و دیگر مورخان هم عصرش آشکار می شود. این تفاوت ها به قدری است که می توان از نادرمیرزا به عنوان مورخی فراتر از زمان خویش یاد کرد. در این مجال، تاریخنگاری نادرمیرزا را در دو اثر «تاریخ و جغرافی دارالسطنه تبریز» و «رساله اطعمه خوراک های ایرانی» کنکاش و بررسی می کنیم.
جمازه سوار قاینی
نگاهی به جایگاه خاندان اعتمادالدولة طهرانی در دورة جهانگیر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة صفویه برخی از خاندان ها به دلایل مختلف از ایران به سرزمین های مجاور، از جمله هندوستان، مهاجرت کردند. مهاجرت این خاندان ها تأثیرات عمیقی بر حیات سیاسی و فرهنگی این کشورها به جا گذاشت. از جملة این خاندان ها، خاندان طهرانی بود که در دورة صفویه به هندوستان مهاجرت کردند. خدمات این خاندان به سلسلة تیموریان هند از دورة اکبرشاه(963-1014ه .ق) آغاز و در دورة پادشاهی فرزندش جهانگیر(1014-1036ه .ق) به اوج خود رسید؛ چنان که در این دوره غیاث الدین طهرانی و دو فرزندش مهرالنساءبیگم و ابوالحسن خان، عناوین مهمی چون اعتمادالدوله، ملکه و خان-سامانی را به خود اختصاص دادند و در جریان سیاست داخلی و خارجی تیموریان هند نقش فعالی ایفاء کردند. این مقاله بر آن است که ضمن نگاهی به پیشینة این خاندان در دورة صفویه، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جایگاه و تأثیر حضور آن ها در حیات سیاسی و فرهنگی دورة جهانگیر تیموری بپردازد.
دلایل اطاعت محض درونی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی: حسن صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی اجمالی به تاریخ بشر، مشاهده می شود پیروان برخی رهبران بدون هیچ زور و اجباری، با رضایت کامل و داوطلبانه به فرمانبرداری مطلق از آن ها روی می آورند. در این پژوهش، ضمن بررسی دلایل این نوع از اطاعت، تلاش شده است اسماعیلیان در دوران رهبری حسن صباح، مورد بررسی تفسیری و گزارشی قرار گیرند. از این رو، در ابتدا با استفاده از روش اقدام پژوهی تاریخی، دلایل اطاعت محض اسماعیلیان از حسن صباح مورد شناسایی قرار گرفتند؛ سپس کدهای اولیه با استفاده از نرم افزار MAXQDA چندین مرتبه مورد تحلیل و بازبینی قرار گرفته و در نهایت 4 شاخص اصلی و 46 زیرشاخص از مجموعه داده ها شناسایی گردید. در پایان، با مراجعه به خبرگان و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، دلایل اطاعت محض اسماعیلیان، اولویت بندی شده است. نتایج نشان می دهد عواملی چون رهبری دیکتاتورانه و عوامل مادی، تاثیر ناچیزی بر اطاعت محض این گروه داشته و شاخص های منسوب به مذهب، مهمترین عامل تاثیر گذار بر اطاعت محض داوطلبانه این گروه بوده است.