مقالات
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی و جنبه های مختلف حیات اقتصادی، از جمله زمینه های مطالعات تاریخیی هستند که می توان آن ها را در یک جغرافیای خاص و در ارتباط با جغرافیای تاریخی مناطق مختلف مورد بررسی قرار داد و به عنوان مثال، تأثیر عوامل جغرافیایی بر اقتصاد هر منطقه را مطالعه کرد. هرچند خلأ مدارک و اسناد بایگانی و آماری در ادوار مهمی از تاریخ ایران، مثلاً در سده های نخستین و میانی تمدن اسلامی، به وضوح دیده می شود و این امر ضعفی مهم در پژوهش های تاریخ اقتصادی و جغرافیای تاریخی مناطق مختلف ایران، مانند دینور، به شمار می رود، این پژوهش می کوشد با بررسی بیشترین اطلاعات موجود در منابع و پژوهش های تاریخی و جغرافیایی در باب شهر و ناحیة دینور، با تحلیل این اطلاعات، به تصویری مطلوب از جغرافیای تاریخی دینور دست یابد و وجه بارز تاریخ اقتصادی این ناحیه را، به ویژه در ارتباط با ویژگی های جغرافیایی آن، مورد بررسی قرار دهد.
جودت پاشا: پیوند تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی با مبانی غربی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احمد جودت پاشا، مورخ، حقوق دان و دولتمرد عثمانی در سدة نوزدهم میلادی بود. او به دنبال گسترش اصلاحات به سبک غربی در عثمانی، سر منشأ تحول در تاریخنگاری عثمانی شد، وی، از یک سو، با به کارگیری روش و بینشی جدید، تاریخ نگاریِ نوین عثمانی را بنیان نهاد، و از سوی دیگر، با قرار دادنِ مفهوم دولت به عنوان محورِ تاریخ نگاری، مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود را در ضمن تاریخ نگاری به قلم آورد و در تدوین مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود، از مبانی نظری دولت و حکومت در اسلام و غرب همزمان بهره برد. نحوه استفاده همزمانِ جودت پاشا از اندیشة سیاسی غربی و اسلامی در مبانی نظریِ اندیشه سیاسی، مسئله پژوهش حاضر است که با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آثار جودت پاشا و منابع تاریخی آن زمان مورد بررسی قرار گرفته و به پرسش زیر پاسخ داده شده است: جودت پاشا چه پیوندی میان مبانی نظری اسلامی و غربی در مورد منشاءِ دولت برقرار کرده است؟
نقش و جایگاه شیخ هادی نجم آبادی در تکوین جنبش مشروطیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تأثیر شیخ هادی نجم آبادی در برپایی نظام مشروطیت در ایران، بررسی شده است. وی، پیش از وقوع حوادث مشروطه خواهی درگذشت؛ اما کسانی که محضرش را درک کرده بودند، با بهره گیری از آموزه هایش، تکاپوهایی بنیادین در آن حرکت مهم تاریخی انجام دادند. سهم شیخ هادی نجم آبادی در انقلاب مشروطیت ایران با شناخت آنان معنا پیدا می کند.
بررسی مناسبات متوکل خلیفة عباسی با علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلافت عباسی در عهد متوکل همچنان دورنمایی از قدرت و اقتدار را در اختیار خویش داشت. در عصر وی به جریان اعتزال خاتمه داده شد، جریانی که مورد حمایت متعصبانة سه خلیفة پیشین بود. متوکل با دوری از آن، چالشی را از سر راه خلافت برداشت؛ اما چالش قدرت روز افزون ترکان که ریشه در عصر معتصم داشتند، نیرو گرفت. آن-ها در به قدرت رساندن متوکل بی تأثیر نبودند؛ اما وی نتوانست قدرت آنان را مهار کند و بدین گونه جان بر سر این راه نهاد .در چنین فضایی، قاتلان وی، از جمله منتصر، برای توجیه قتل او و تبرئه خود، به اقدام های تبلیغی - توجیهی علیه متوکل دست زدند و او را ناصبی جلوه دادند؛ در حالی-که رفتار وی با علویان عصر، این اتهام را تأیید نمی کند. در این مقاله، نویسنده تلاش دارد با اتکاء به منابع اصلی و متقدم به بررسی و تحلیلی تصحیح گونه ازجوانب مختلف رفتار متوکل با علویان بپردازد و دو روایت متضاد را که حاکی از مناسبات حسنه و یا پر تنش او با علویان است، به نقد و ارزیابی بکشاند، تا معلوم شود که واقعیت در کدامین دسته از این روایات نهفته است.
نگاهی به جایگاه خاندان اعتمادالدولة طهرانی در دورة جهانگیر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة صفویه برخی از خاندان ها به دلایل مختلف از ایران به سرزمین های مجاور، از جمله هندوستان، مهاجرت کردند. مهاجرت این خاندان ها تأثیرات عمیقی بر حیات سیاسی و فرهنگی این کشورها به جا گذاشت. از جملة این خاندان ها، خاندان طهرانی بود که در دورة صفویه به هندوستان مهاجرت کردند. خدمات این خاندان به سلسلة تیموریان هند از دورة اکبرشاه(963-1014ه .ق) آغاز و در دورة پادشاهی فرزندش جهانگیر(1014-1036ه .ق) به اوج خود رسید؛ چنان که در این دوره غیاث الدین طهرانی و دو فرزندش مهرالنساءبیگم و ابوالحسن خان، عناوین مهمی چون اعتمادالدوله، ملکه و خان-سامانی را به خود اختصاص دادند و در جریان سیاست داخلی و خارجی تیموریان هند نقش فعالی ایفاء کردند. این مقاله بر آن است که ضمن نگاهی به پیشینة این خاندان در دورة صفویه، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جایگاه و تأثیر حضور آن ها در حیات سیاسی و فرهنگی دورة جهانگیر تیموری بپردازد.
جایگاه حج در مناسبات اقتصادی ایران و عثمانی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، جایگاه اقتصادی حج و تأثیر آن در روابط اقتصادی دولت عثمانی به عنوان برگزار کننده و دولت ایران عصر قاجار به عنوان میهمان، بررسی شده است. در این مقوله پیرامون سه رکن اصلی بحث شده است:
1. حجاج(میهمانان) 2. دولت (برگزار کنندگان) 3. بدویان و بومیان (میزبانان). از آن جا که هرگونه فرآیند اقتصادی که توسط میهمانان و برگزارکنندگان انجام می شد؛ به پدیدة امنیت ارتباط می یافت لذا آن هم مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش در سه حوزة سیاست اقتصادی دو دولت ایران و عثمانی، اقتصاد ترکیبی و بازار مشترک، و درآمدهای رسمی و غیررسمی از راه ها و حجاج انجام شده است. همچنین موضوعاتی نظیر جایگاه موقوفات، اهمیت راه های تجاری و اقتصادی، خدمات دولت عثمانی، مشکلات کاهش ارزش پول، سرقت اموال حجاج و چاره جویی و تخلفات مادیِ دولت عثمانی در حج گزاری، از دیگر مباحث این پژوهش است. ما در این تحقیق به این پرسش پاسخ گفته ایم که علاوه بر جایگاه مذهبی و سیاسی حج، تا چه حد می توان برای آن جایگاهی اقتصادی تعریف کرد و به این نتیجه دست یافتیم که سیاست های اقتصادی دولت عثمانی در رشد و توسعة اقتصادی حرمین، مدیریت صحیح حج، رفاه و پیشرفت بدویان، تأثیر مثبتی داشته است اگر چه برای خود این دولت، منافع اقتصادی نمی توان متصور بود؛ زیرا برای این دولت، صرفاً دست یابی و حفظ عنوان خادم الحرمین شریفین مستلزم چنین هزینه هایی بود. و نیز با توجه به برپایی بازارها در مسیر راه زوار و حجاج و مشکلاتی که در امر مبادلة کالا با پول وجود داشت، استراتژی و سیاست « اقتصادِ ترکیبی در مراسم حج» از مهم ترین راهکارهای تعاملات اقتصادی دولتین بوده است. از سوی دیگر، در این پژوهش به نقش دولت قاجار و اولویت های سیاسی آن در خصوص حج به عنوان دولت میهمان هم پرداخته شده است. اسناد معتبر در عصر قاجار نشان می دهد که این دولت کوشیده است تاموانعی را که مأموران عثمانی بر سر راه حاجیان ایرانی ایجاد می-کردند مرتفع سازد و از آنان حمایت کند و دولت عثمانی را در این باره تحت فشار قرار دهد.
بررسی تأثیراعزام لشکر اسامه بر چگونگی مشارکت سیاسی نخبگان مهاجر و انصار درسقیفه و تثبیت خلافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند اغلب گزارش هایی که از سقیفة بنی ساعده در منابع دست اول وجود دارد، حاکی از آن است که تصمیم های اتخاذ شده در آن با حضور و مشارکت سیاسی عموم مهاجران و انصار صورت گرفته، مدعای مقالة پیش رو بر این است که عموم مهاجران و انصار از وقایع مدینه بی خبر بودند و به همین دلیل، مشارکت سیاسی فعالی در این وقایع نداشتند. حدود سه هزار نفر از بزرگان مهاجر و انصار که به دستور پیامبر(ص) ملزم به حضور در لشکر اسامه بودند، در منطقه ای به نام «جِرف»، در سه مایلی(پنج کیلومتری) بیرون از مدینه، اردو زده و آمادة اعزام به شام بودند، تا آن که فرستاده ای از مدینه خبر رحلت پیامبر(ص) را به اسامه داد و او فقط با تنی چند از سران مهاجر و انصار به مدینه بازگشت. در حالی که برخی روایت ها، خبر بازگشت کل لشکر اسامه را به مدینه پس از رحلت پیامبر (ص) به نقل ازواقدی و ابن سعد آورده اند، اما روایت های دیگر از خلیفة بن خیاط، طبری، ابن اعثم، عبدالله بن-محمدالبغوی، مقدسی و ابن عساکر، نشانگر آن اند که همة لشکر اسامه درآن مقطع زمانی به مدینه بازنگشت. این لشکر بلافاصله به عنوان نخستین اقدام خلیفه، راهی شام شد و از حوادث مدینه دور ماند. غیبت بزرگان مهاجر وانصار به مدت چهل یا هفتاد روز پس از رحلت پیامبر(ص)، مهم ترین عامل بود که به تثبیت خلافت انجامید؛ چه عموم آنان در زمان برخورد خلیفه با مخالفان بیعت، در مدینه حضور نداشتند.