فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۴۱ مورد.
۸۱.

اثر همزمان مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج و تمرین مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت عضلانی تمرینات مقاومتی ترکیب بدن اسیدلینولئیک مزدوج لپتین سرم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 459 تعداد دانلود : 973
مطالعات حیوانی، خواص بسیار مفید ازجمله کاهش وزن و بهبود ترکیب بدن را پس از استفاده از اسیدلینولئیک مزدوج گزارش کرده اند. با این حال، درخصوص تأثیر ترکیب با تمرینات مقاومتی، اطلاعات محدودی وجود دارد. بنابراین، در این مطالعه اثر مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج به همراه تمرینات مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی در مردان غیرورزشکار بررسی شد.در کارآزمایی نیمه تجربی با طرح دوسوکور، 23 مرد غیرورزشکار به صورت تصادفی به دو گروه تمرین + مکمل (یازده نفر) و تمرین + دارونما (دوازده نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته (هر هفته سه جلسه) برنامه تمرین مقاومتی را براساس پروتکل کرامر (2004) اجرا کردند. گروه تجربی، روزانه سه کپسول 1000 میلی گرمی اسیدلینولئیک مزدوج و گروه کنترل سه کپسول دارونما (روغن زیتون) مصرف کردند. در ابتدا و انتهای دوره، قدرت عضلانی، ترکیب بدن و لپتین سرم آزمودنی ها سنجیده و داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و همبسته تحلیل شد. براساس یافته ها، در مقایسه با روش تمرین مقاومتی + دارونما، تمرین مقاومتی + مکمل، اسیدلینولئیک مزدوج موجب کاهش معنی دار توده چربی و لپتین سرم و افزایش معنی دار توده بدون چربی شد (05/0p<). این در حالی است که قدرت بالاتنه و پایین تنه دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به نتایج می توان گفت تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج می تواند در مردان غیرورزشکار ترکیب بدن را بهبود داده و لپتین سرم را کاهش دهد؛ ولی الزاماً موجب بهبود قدرت بالاتنه و پایین تنه نمی شود.
۸۲.

تأثیر دو شیوه تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر سطوح سرمی میوستاتین، کورتیزول، تستوسترون و قدرت عضلات مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول میوستاتین تستوسترون بی تمرینی تمرین مقامتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 97 تعداد دانلود : 65
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین مقاومتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی میوستاتین، کورتیزول، تستوسترون و قدرت عضلات مردان غیرورزشکار بود. به این منظور 34 مرد غیرورزشکار (سن 8/2±35/33 سال) به سه گروه: تجربی الف (چهار جلسه تمرین )، تجربی ب (سه جلسه تمرین در هفته) و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی ( 24 جلسه) براساس پروتکل تمرینی کرامر و همکاران (2004) و شامل 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 درصد 1RM در عضلات بزرگ بدن بود. نمونه گیری خون، آزمون قدرت و سنجش ترکیب بدنی پیش از شروع اولین جلسه، پایان 24 جلسه و بعد از یک دوره بی تمرینی انجام گرفت. نتایج با استفاده از تجزیه وتحلیل Mix ANOVA و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تمرین مقاومتی موجب افزایش قدرت عضلانی، توده بدون چربی، تستوسترون و کاهش کورتیزول و میوستاتین در هر دو گروه شده است. این افزایش و کاهش در گروه تجربی الف بیشتر از گروه تجربی ب بود (05/0 (P< ، همچنین یک دوره بی تمرینی موجب افزایش سطوح سرمی میوستاتین و کورتیزول در گروه تجربی ب شد (05/0 (P
۸۳.

تأثیر تمرینات مقاومتی دایره ای و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 و ترکیب بدنی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی بی تمرینی تمرین مقاومتی دایره ای امنتین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 709 تعداد دانلود : 44
امنتین-1، آدیپوکاینی است که در بافت چربی احشایی بیان و ترشح می شود و حساسیت انسولینی را افزایش می دهد اما پاسخ آن به تمرینات مقاومتی و بی تمرینی به درستی مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر، تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 دختران دارای اضافه وزن و چاق بود. در این پژوهش نیمه تجربی 22 نفر از دختران دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تجربی (12=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه تمرینی هشت هفته ای و هر هفته چهار جلسه، طبق برنامه تمرینی ای با شدت 65 تا 80 درصد 1RM به تمرین پرداختند و پس از آن چهار هفته بی تمرینی را تجربه کردند تا آثار بی تمرینی نیز بررسی شود. خون گیری پس از دوازده ساعت ناشتایی در مراحل مختلف با شرایط مشابه انجام و مقادیر پلاسمایی امنتین-1 اندازه گیری شد. بر اساس یافته ها هشت هفته تمرین مقاومتی، تغییرات معناداری در همه متغیرهای پژوهش ایجاد کرد و پس از چهار هفته بی تمرینی، این مقادیر به سطوح پایه تغییر یافتند که این تغییر نیز معنادار است (05/0p<). در مقایسه گروهی نیز در مقادیر BMI (017/0p= و 019/0p=) و VO2max (022/0p= و 024/0p=)، در مرحله پس آزمون و چهار هفته بی تمرینی و در مقادیر امنتین-1 در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل، تغییرات معناداری دیده شد (013/0p=). تمرین مقاومتی با افزایش معنادار امنتین-1، تأثیری پیش گیرانه برای بیماری های قلبی عروقی داشته، در حالی که با توقف تمرین، سازگاری های مطلوب تمرین از بین می رود و با کاهش معنادار امنتین-1، افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی عروقی قرار می گیرند.
۸۴.

تاثیر دیابت و تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) در بخش حسی نخاع موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ورزشی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز نوروپاتی دیابت نخاع شوکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 656 تعداد دانلود : 901
این باور وجود دارد که فقدان حمایت تروفیک به پیشرفت نروپاتی دیابت کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 6 هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن عامل تغذیه عصبی مشتق از مغز (BDNF) در ریشه های حسی عصب سیاتیک موش های صحرایی دارای نروپاتی دیابت بود. 28 سر رت از نژاد ویستار با میانگین توده بدنی 2/11±271 گرم به طور تصادفی در چهار گروه دیابت کنترل، دیابت تمرین، سالم کنترل و سالم تمرین قرار گرفتند. جهت القای نروپاتی دیابت، پس از 12 ساعت ناشتایی از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ (mg/kg45) استفاده گردید. 2 هفته پس از تزریق STZ پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت 6 هفته انجام گردید و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تشریح شدند. بیان ژنBDNF با استفاده از تکنیک Real time-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوریسکال والیس و یو من ویتنی استفاده شد (05/0≥P). نتایج نشان داد که دیابت باعث کاهش 10 برابری در بیان ژن BDNF در بخش حسی عصب سیاتیک گردید. با این حال، 6 هفته تمرین استقامتی توانست این کاهش بیان BDNFناشی از دیابت را تا حدودی جبران کند (043/0=P). پژوهش حاضر نشان داد که دیابت می تواند باعث کاهش بیانBDNF در ریشه های حسی عصب سیاتیک گردد که تا حدودی با تمرین استقامتی قابل جبران است. در مجموع، نتایج این پژوهش می تواند نقطه روشنی بر اثبات فرضیه کاهش حمایت نروتروفیکی در نروپاتی دیابت باشد.
۸۵.

سازگاری های سوخت و سازی و درون ریز تمرین هوازی در مردان دارای سندرم متابولیک پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی سندرم متابولیک سازگاری های درون ریز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 621 تعداد دانلود : 519
هدف این تحقیق بررسی سازگاری های سوخت و سازی، هورمونی و نروتروفینی به تمرین هوازی در مردان میانسال دارای سندرم متابولیک بود. 30 مرد چاق میان سال دارای تعداد بالای شاخص های خطر متابولیک (سن: 3/5±2/58 سال، وزن: 3/8±0/95 کیلوگرم، قد: 0/7±0/173 سانتی متر، شاخص توده بدن: 5/1±5/31 کیلوگرم بر مترمربع و اوج اکسیژن مصرفی: 2/4±0/20 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به طور تصادفی به دو گروه ورزش و کنترل تقسیم شدند و در زمان های قبل و بعد از انجام هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط (سه جلسه در هفته با شدت 60 تا 50 درصد از اوج اکسیژن مصرفی) مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های خونی ناشتا و متغیرهای غذایی در هر دو مرحله ثبت شدند. از آزمون های تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون مرحله ای و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای بررسی داده ها استفاده شد. تمرین ورزشی علاوه بر کاهش مقدار کل شاخص-های خطر متابولیک، امتیاز کل خطر متابولیک، وزن بدن و کورتیزول سرم، همچنین سبب افزایش حساسیت انسولینی، اوج اکسیژن مصرفی، عامل رشد عصب، عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز، عامل رشدی شبه انسولین-1 و تستوسترون سرم شد (05/0>P). در طول تحقیق تفاوت معنی داری در مقدار پروتئین، قند، چربی و کل غذای مصرفی روزانه مشاهده نشد(05/0<P). دور کمر، عامل رشد عصب و وزن بدن به عنوان مهم ترین عوامل برآورد کننده نسبت تستوسترون به کورتیزول سرم شناسایی شدند (05/0>P). نتیجه گیری می شود که تمرین هوازی در وضعیت سندرم متابولیک پیشرفته علاوه بر بهبود وضعیت متابولیک و حساسیت انسولینی، سبب تغییر حالت سوخت و سازی بدن به سوی وضعیت آنابولیک می شود.
۸۶.

اثر دوازده هفته تمرینات ترکیبی بر اپلین پلاسما و مقاومت انسولینی زنان نسبتاً چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن تمرینات ترکیبی اپلین ادیپوسایتوکاین حساسیت انسولینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 119 تعداد دانلود : 49
اپلین، ادیپوکاینی جدید است که مهم ترین نقش فیزیولوژیکی آن، تعامل مستقیم با هورمون انسولین است. هدف اصلی این تحقیق، بررسی اثر دوازده هفته تمرینات ترکیبی بر اپلین پلاسما و مقاومت انسولینی زنان نسبتاً چاق بود. بدین منظور، چهل دانشجو با BMI بیش از 25 و غیرورزشکار، به صورت تصادفی از بین بیش از چهارصد دانشجوی واجد شرایط، پس از تکمیل رضایت نامه و پرسش نامه سلامت جسمانی و فعالیت بدنی انتخاب و به وسیله جدول اعداد تصادفی، به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرینی گروه تجربی، دوازده هفته شامل هفت جلسه فعالیت در هفته بود که چهار جلسه را تمرینات استقامتی شامل تمرینات تناوبی دویدن ملایم یا پیاده روی تند، دو جلسه را تمرینات مقاومتی به روش دایره ای و یک جلسه را تمرینات هندبال به خود اختصاص داد. نمونه گیری خون از دو گروه، پس از 12 ساعت ناشتایی و در دو نوبتِ قبل از شروع برنامه تمرینی و 72 ساعت پس از پایان برنامه تمرینی انجام پذیرفت. مقادیر اپلین و انسولین پلاسما با روش الایزا اندازه گیری شد. به منظور مقایسه متغیرها بین دو گروه تجربی و کنترل، از آزمون آماری ANOVA با اندازه گیری های مکرر (2×2)، در سطح 05/0p < استفاده شد. بر اساس نتایج، کاهش معنی داری در مقادیر اپلین (035/0p =)، شاخص مقاومت انسولینی (014/0p =) و توده چربی (001/0p <) گروه تجربی پس از دوره تمرینی ملاحظه شد. این نتایج، نقش محوری کاهش وزن را در بهبود هم زمان الگوی ترشح ادیپوسایتوکاین اپلین و حساسیت انسولینی نمایان ساخت.
۸۷.

تاثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی (هوازی- مقاومتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی نوجوانان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: میوستاتین تمرین ترکیبی نوجوانان چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 468 تعداد دانلود : 910
هدف از این پژوهش، تاثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی (هوازی - مقاومتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی نوجوانان چاق بود. این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تعداد 30 نوجوانان چاق به طور تصادفی در دو گروه تجربی (قد 28/165 سانتی متر ، وزن 53/ 85کیلوگرم، سن 73/13سال) و گروه کنترل (قد54/164 سانتی متر، وزن 02/83کیلوگرم، سن 93/13سال) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی برنامه تمرین ترکیبی (تمرین هوازی شامل دویدن روی نوارگردان را به مدت 20 دقیقه و ( تمرین مقاومتی با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) با 10 تکرار در هر حرکت برای 2 نوبت) را به مدت 12 هفته انجام دادند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پی گیری شدند. نمونه خونی در حالت ناشتا طی دو مرحله، 48 ساعت قبل و بعد از تمرینات برای سنجش میزان پلاسمایی میوستاتین گرفته شد. برای مقایسه درون گروهی از آزمون t همبسته و برای مقایسه بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر وزن (P=0.000)، درصد چربی (P=0.000)، شاخص توده بدنی (P=0.000) و میوستاتین (P=0.000) متعاقب انجام 12 هفته تمرین ترکیبی به طور معنی داری کاهش یافت و حداکثر اکسیژن مصرفی (P=0.012) به طور معنی داری افزایش یافت (P≤0.05). می توان نتیجه گیری کرد 12 هفته تمرین ترکیبی وزن، درصد چربی، شاخص توده بدنی و مقادیر پلاسمایی میوستاتین را در نوجوانان چاق کاهش می دهد. بنابراین اجرای برنامه تمرینی ترکیبی ممکن است در کاهش میوستاتین، پیشگیری آتروفی و کاهش توده عضلانی نوجوانان چاق موثر باشد.
۸۸.

پیش بینی حداکثر لاکتات حالت پایدار از طریق شروع تجمع لاکتات خون طی آزمون فزاینده روی دوچرخه سواران جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوچرخه سوار حداکثر لاکتات حالت پایدار شروع تجمع لاکتات خون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 338 تعداد دانلود : 962
هدف مطالعه حاضر پیش بینی برون ده توانی معادل با حداکثر لاکتات حالت پایدار از طریق شروع تجمع لاکتات خون طی آزمون فزاینده روی دوچرخه سواران استقامتی جوان تمرین کرده بود. نه دوچرخه سوار استقامتی به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. برای هر آزمودنی بار کار معادل با شروع تجمع لاکتات خون از طریق آزمون فزاینده حداکثری تعیین شد. سپس آزمودنی ها چندین جلسه آزمون 30 دقیقه ای با بار کار ثابت برای تعیین بار کار معادل با حداکثر لاکتات حالت پایدار را اجرا کردند. اولین بار کار ثابت 30 دقیقه ای، بار کار مطابق با آستانه لاکتات خون انتخاب و در نظر گرفته شد. یافته ها ارتباط معناداری بین بار کار معادل با شروع تجمع لاکتات خون و حداکثر لاکتات حالت پایدار را نشان دادند (79/18± 22/250 در مقابل 97/16± 67/250 وات؛0.979 =R وP=0.000). ارتباط معناداری بین غلظت لاکتات خون و میانگین دقایق 10، 20 و 30 حداکثر لاکتات حالت پایدار و عدم ارتباط معناداری بین ضربان قلب شروع تجمع لاکتات خون و حداکثر لاکتات حالت پایدار به دست آمد (01/0± 03/4 در مقابل 09/0± 25/4 میلی مول در لیتر و 52/5± 182 در مقابل 62/3± 89/183 ضربه در دقیقه به ترتیب) R=0.736 (P=0.037) و R=0.650 (P=0.058). معادله رگرسیونی خطی برای پیش بینی حداکثر لاکتات حالت پایدار عبارت است از 32.14+ Watt.OBLA × 0.87 = Watt.MLSS. سایر نتایج ارتباط معنادار بالایی را بین برون ده توانی مطابق شروع تجمع لاکتات خون و حداکثر لاکتات حالت پایدار نشان دادند. از این رو، معادله فوق نشان داد که می توان طی آزمون فزاینده، حداکثر لاکتات حالت پایدار را پیش بینی کرد.
۸۹.

اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامین ها و آمادگی قلبی تنفسی دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی آمادگی قلبی تنفسی کاتکولامین ها کودکان بیش فعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 615 تعداد دانلود : 530
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامین ها و آمادگی قلبی تنفسی در دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بود. در یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، 60 نفر دانش آموز بیش فعال مقطع ابتدایی از بین دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با استفاده از پرسش نامه تشخیصی کانرز به صورت داوطلبانه انتخاب شده و سپس، به صورت تصادفی در 2 گروه کنترل (30 نفر) و تجربی (30 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی در یک برنامه تمرین هوازی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 85-60% ضربان قلب ذخیره بیشینه به تمرین پرداختند. در حالی که گروه کنترل در طول این دوره در هیچ برنامه فعالیت بدنی منظمی شرکت نکردند. نمونه ادرار برای اندازه گیری سطوح کاتکولامین ها و اوج اکسیژن مصرفی با استفاده از دستگاه گازآنالایزور بر روی نوار گردان برای اندازه گیری آمادگی قلبی تنفسی، قبل و بعد از 12 هفته برنامه تمرینی اجرا گردید. بعد از 12 هفته برنامه تمرین هوازی، افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی و کاهش معناداری در ضربان قلب استراحت و سطوح اپی نفرین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (p<0.05). علی رغم کاهش معنادار سطوح نوراپی نفرین در گروه تجربی (p<0.001)، تفاوت معناداری در سطوح نوراپی نفرین بین گروه ها پس از 12 هفته تمرین هوازی مشاهده نشد (p<0.05). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که یک برنامه 12 هفته ای تمرین هوازی ممکن است در بهبود سطوح کاتکولامین ها، به ویژه اپی نفرین و آمادگی قلبی تنفسی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کم توجهی مؤثر باشد.
۹۰.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax بین زنان تمرین کرده و تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Fatmax حداکثر اکسیداسیون چربی سطح آمادگی جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 101 تعداد دانلود : 607
هدفازپژوهشحاضر، مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی و شدتی از فعالیت ورزشی که حداکثر اکسیداسیون چربی در آن اتفاق می افتد (Fatmax)، در زنان تمرین کرده و تمرین نکرده بود. 10 زن سالم تمرین نکرده (با سطح فعالیت ورزشی کمتر از سه ساعت در هفته و میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 34/0±66/2 لیتر در دقیقه) و 10 زن سالم تمرین کرده (از اعضای یک تیم بسکتبال باشگاهی با میانگین حداکثر اکسیژن مصرفی 29/0±83/2 لیتر در دقیقه) که به صورت هدفمند انتخاب شدند، نمونه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. آزمودنی ها پس از10 تا 12 ساعت ناشتایی شبانه، آزمون ورزشی فزاینده ای را روی چرخ کارسنج با مراحل سه دقیقه ای تا سر حد خستگی اجرا کردند. در طول آزمون گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه گاز آنالایزر اندازه گیری شد و میزان اکسیداسیون مواد، حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmaxمحاسبه گردید. همچنین، از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تی مستقل به منظور مقایسه متغیرها در سطح P<0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین حداکثر اکسیداسیون چربی و Fatmax در آزمودنی های تمرین کرده، به طور معناداری بالاتر از مقدار آن در آزمودنی های تمرین نکرده می باشد (P<0.05). همچنین، مقادیر اکسیداسیون چربی در شدت های بالاتر از 55درصد VO2max در افراد تمرین کرده، به طور معناداری بالاتر از افراد تمرین نکرده بود (P<0.05). به طور کلی، بالا بودن سطح آمادگی جسمانی افراد تمرین کرده سبب افزایش میزان اکسیداسیون چربی و کاهش اکسیداسیون کربوهیدرات در جریان فعالیت شده و شروع کاهش اکسیداسیون چربی در این افراد در شدت بالاتری اتفاق می افتد؛ بنابراین، دیرتر به منابع کربوهیدرات وابسته می شوند.
۹۱.

مقایسه اثر شدت های مختلف یک جلسه فعالیت ورزشی ترکیبی بر پاسخ فاکتور نکروز تومور آلفا (TNFα ) و اینترلوکین- ۶ (IL-6 ) مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات فعالیت ورزشی ترکیبی گلوکز فاکتور نکروز تومور آلفا اینترلوکین 6

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 86 تعداد دانلود : 601
هدف از این مطالعه مقایسه اثر شدت های یک جلسه فعالیت ورزشی ترکیبی بر میزان اینترلوکین-6 و فاکتور نکروز تومور آلفای مردان فعال بود . در این تحقیق 10 مرد فعال با میانگین سن (15/1±3/20سال )، شاخص توده بدنی (73/1±88/21 کیلوگرم بر متر مربع) و حداکثر اکسیژن مصرفی (میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) (03/3±93/48) داوطلبانه با دارا بودن شرایط لازم شرکت کردند. شرکت کنندگان فعالیت ورزشی ترکیبی (ابتدا بخش هوازی سپس مقاومتی) را در سه شدت کم، متوسط و زیاد انجام دادند. برای مقایسه شدت های مختلف فعالیت ترکیبی، مرحله هوازی به شکل دویدن روی تردمیل با سرعت 8، 6/9 و2/11 کیلومتر بر ساعت و هزینه مشابه 300 کیلوکالری و مرحله مقاومتی بر اساس 45 ،65 و 85 درصد حداکثر قدرت بیشینه در شش حرکت یکسان سازی شد. قبل، بلافاصله بعد و 24 ساعت بعد از هر جلسه فعالیت خونگیری بعمل آمد. نتایج نشان داد، هیچ یک از اثرات زمان نمونه گیری (0.05<P)، شدت فعالیت (0.05<P) و اثر تعاملی زمان نمونه گیری× شدت فعالیت (0.05<P) مقادیر اینترلوکین-6 ، فاکتور نکروز تومور آلفا و گلوکز در پایان جلسات فعالیت ترکیبی در شدت های مختلف تغییر معنی داری نکرد. نتایج تحقیق نشان داد فعالیت ترکیبی حاد در شدت های مختلف با برابر سازی هزینه انرژی تا 300 کیلوکالری در بخش هوازی و برابری بار کار در بخش مقاومتی بر میزان اینترلوکین-6 و فاکتور نکروز تومور آلفا مردان فعال تاثیر چندانی ندارد.
۹۲.

بررسی نقش پیش التهابی رزیستین و پروتئین واکنشگر C (CRP) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2: اثر فعالیت های ورزشی هوازی و مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع 2 پروتئین واکنشگر C رزیستین بیماری های قلبی-عروقی تمرینات ورزشی هوازی و مقاومتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 162 تعداد دانلود : 30
نقش زیست نشانگرهای التهابی بیماری های قلبی-عروقی در افراد دیابتی در پی اجرای تمرینات ورزشی نامشخص است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش التهابی رزیستین و CRP به دنبال اجرای تمرینات هوازی و مقاومتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 40 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2، به طور تصادفی در گروه های تمرین هوازی (14 نفر)، مقاومتی (13 نفر) و کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. گروه هوازی (تمرین هوازی را هر جلسه 50 -20 دقیقه، با شدت 70-50 درصد حداکثر ضربان قلب)، گروه مقاومتی (تمرین مقاومتی را در 3 مرحله10 تکراری، با شدت 60-40 درصد یک تکرار بیشینه) سه جلسه در هفته و به مدت دوازده هفته انجام دادند. گروه کنترل طی این مدت بدون تمرین بود. نمونه های خونی به منظور بررسی متغیرهای مورد مطالعه در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. تحلیل آماری نتایج با نرم افزار spss صورت گرفت. با توجه به نتایج، رزیستین و CRP در دو گروه تمرینی به ترتیب افزایش و کاهش، وزن، BMI، درصد چربی بدن، نسبت دور کمر به باسن تنها در گروه هوازی، مقاومت انسولینی تنها در گروه مقاومتی و مقادیر گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله در هر دو گروه تمرینی کاهش یافتند (05/0P≤). رزیستین تنها با CRP در پس آزمون گروه مقاومتی رابطه معکوس معناداری داشت (05/0P≤). با توجه یافته ها به نظر نمی رسد رزیستین موجب مقاومت انسولینی و عامل پیشگویی کنندة بیماری های قلبی- عروقی باشد.
۹۳.

اثر ده هفته تمرین هوازی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح اوره، کراتینین و اسید اوریک خون مردان مسن دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوره فعالیت استقامتی کراتینین دیابت نوع دو اسید اوریک فیلتراسیون گلومرولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 685 تعداد دانلود : 411
هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرینات هوازی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح سرمی فاکتورهای بیوشیمیایی اوره، کراتینین و اسید اوریک در مردان مبتلا به دیابت نوع دو است. نمونه ها 23 بیمار دیابتی نوع دوم 60–40 ساله بودند که به دو گروه تجربی (13N=) و کنترل (10N=) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت ده هفته برنامه هوازی (دو تا سه جلسه در هفته و هر جلسه 90-60 دقیقه، با شدت 85- 55 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند؛ و گروه کنترل به فعالیت های روزمره خود پرداختند. از آزمودنی ها در دو نوبت پیش و پس آزمون نمونه های خونی گرفته شد؛ متغیرها با استفاده از دستگاه های بیوشیمیایی اتوآنالایزر اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی همبسته استفاده شد. یافته ها نشان داد میزان فیلتراسیون گلومرولی (028/0P=)، سطح اوره (013/0P=) و کراتینین (027/0P=) خون در گروه تجربی کاهش یافت. درحالی که میزان همین فاکتورها در گروه کنترل تغییر شایان توجهی نداشت. این پژوهش نشان داد ده هفته تمرین هوازی موجب بهبود سطح اوره و کراتینین خون شد، درحالی که تأثیر معنا داری بر مقدار اسید اوریک خون نداشت؛ به عبارت دیگر، این ورزش ها می تواند به بهبود عوارض کلیوی در این بیماران کمک کند.
۹۴.

تأثیر فواصل استراحتی بین دوره های فعالیت مقاومتی بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسمایی و شاخص آسیب سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت مقاومتی شاخص آسیب سلولی ظرفیت آنتی اکسیدانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 932 تعداد دانلود : 903
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر فواصل استراحتی بین دوره ها متعاقب دو فعالیت مقاومتی با حجم و شدت برابر بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما و آنزیم کراتین کیناز بود. به همین منظور 20 آزمودنی تمرین نکرده داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی دو دقیقه و دیگری فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی چهار دقیقه قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی با شدت حداکثر شش تکرار بیشینه در چهار دوره انجام گرفت. نمونه گیری قبل از شروع پروتکل فعالیت، بلافاصله بعد از اتمام، 6، 24 و 48 ساعت بعد از آن نیز دنبال شد. نتایج نشان داد که هر دو فعالیت مقاومتی با فواصل استراحتی متفاوت موجب تغییر سطوح ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و تغییرات آنزیم کراتین کیناز شدند (05/0≥ P). با وجود این، بین دو گروه در هیچ کدام از مراحل اندازه گیری تفاوت معنا داری در CK و TAC دیده نشد (05/0< P). به طور کلی می توان گفت فاصله استراحتی بین دوره ها در فعالیت مقاومتی نمی تواند متغیر تأثیرگذار مهمی بر تغییرات ردوکس و نیز آسیب سلولی باشد و آنچه اهمیت بیشتری دارد، شدت فعالیت مقاومتی است.
۹۵.

تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح 1-sICAM و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسولین تمرینات ترکیبی گلوکز مولکول چسبان سلولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 453 تعداد دانلود : 747
پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح sICAM-1 و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال بررسی کرده است. 44 زن سالم با میانگین سنی 6/1±2/20 سال و شاخص توده ی بدنی3±8/20 کیلوگرم بر مترمربع در چهار گروه: استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. تمرین استقامتی شامل بلوک های ایروبیک و تمرین مقاومتی به صورت کار با وزنه بود. در برنامه ی ترکیبی، افراد یک جلسه برنامه ی تمرین قدرتی و جلسه ی بعد، برنامه ی تمرین استقامتی را انجام دادند. خونگیری 36ساعت قبل و مجدداً 36 ساعت پس از خاتمه تمرینات انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون ANOVA با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سطوح sICAM-1 در گروه مقاومتی (0.0001>P) و ترکیبی (0.0001>P) کاهش معنادار داشت، ولی در گروه استقامتی این کاهش معنادار نبود. تغییرات انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروه ها معنادار نبود. اما مقادیر گلوکز ناشتا در گروه ترکیبی افت معناداری داشت (0.01=P)، درحالی که در سایر گروه ها بدون تغییر بود. همچنین، در ارتباط با هیچ یک از متغیرها، تغییرات بین گروهی معناداری مشاهده نگردید. به نظر می رسد که تمرینات ترکیبی در مدت و شدت اعمال شده (در مقایسه با تمرینات استقامتی)، بر سطوح مولکول چسبان اثرگذاری بیشتری دارد. اما جهت بهبود مقاومت به انسولین، شدت برنامه ی تمرینی بیشتری مورد نیاز می باشد.
۹۶.

اثر هشت هفته تمرین استقامتی بر مقدار پروتئینα-1A کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلات تند و کند موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات استقامتی انگشت شست و نعلی پروتئینα-1A عضلات خم کنندة دراز کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : 731 تعداد دانلود : 692
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر هشت هفته تمرین استقامتی بر مقدار پروتئینα-1A کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلات FHL (خم کنندة دراز انگشت شست) و نعلی موش های صحرایی بود. شانزده سر موش صحرایی نر ویستار به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و تمرین تقسیم شدند. هشت هفته تمرین در آغاز شامل هر روز 30 دقیقه با سرعت 10 متر در دقیقه بود و این میزان به صورت فزاینده به هر روز 60 دقیقه با سرعت 30 متر در دقیقه رسید. پروتئینα-1A با روش وسترن بلاتینگ (حجم باند به مقدار پروتئین) اندازه گیری شد و نتایج نشان داد که میزان این کانال (پروتئین) در گروه استقامتی تنها در عضلة نعلی به طور غیرمعنادار (177/0P =) افزایش یافته است. افزایش 20 درصدی پروتئینα-1A بر اثر تمرین استقامتی در عضلة نعلی در مقایسه با عدم تغییر آن در عضلة خم کنندة دراز انگشت شست می تواند بیانگر پاسخ پذیری کانال های کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در این عضله بر اثر تمرینات استقامتی به منظور افزایش رهایش استیل کولین از پایانة عصبی و همچنین ویژگی سازگاری به تمرین در عضله ای که بیشتر استفاده شده است، باشد که در سازگاری های پیوندگاه عصبی عضلانی به آن اشاره شده است. در نتیجه، می توان گفت که احتمالاً تمرین استقامتی عامل مهمی در افزایش پروتئین α-1A است.
۹۷.

پاسخ عوامل فیبرینولیتیک به انقباض های درون گرای هم تنش و هم جنبش در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترومبوز فعالیت مقاومتی فعال کننده ی پلاسمینوژن بافتی (PA-t) مهار کننده فعال کننده پلاسمینوژن-I(PAI-1) D-dimer

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 835 تعداد دانلود : 999
مطالعه حاضر جهت بررسی پاسخ شاخص های فیبرینولیتیک به انواع مختلف انقباض های درون گرای هم تنش و هم-جنبش پس از فعالیت و دوره ریکاوری یک ساعته طراحی شد. ده مرد سالم (7/1±9/26 سال) دو جلسه فعالیت مقاومتی هم تنش و هم جنبش به فاصله یک هفته با شدت حدود 40% حداکثر گشتاور ارادی ایزومتریک (̊70MVIT) را بر روی عضلات چهار سر هر دو پا با استفاده از دستگاه بایودکس انجام دادند. نمونه های خون سیاهرگی (ml6) در قبل، بلافاصله بعد و انتهای یک ساعت ریکاوری گرفته شدند و برای اندازه گیری فعال کننده ی پلاسمینوژن بافتی (PA-t)، مهار کننده فعال کننده پلاسمینوژن-I(PAI-1)، D-dimer و غلظت لاکتات مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مکرر (2جلسه ×3 زمان) تجزیه و تحلیل شدند. هر دو جلسه فعالیت بدون در نظر گرفتن نوع انقباض با افزایش معنادار PA-t، و لاکتات همراه بود (P<0.05). همچنین در پاسخ به دو نوع فعالیت، انقباض عضلانی درون گرای هم تنش موجب شد هم PA-t، و هم لاکتات در مقایسه با انقباض هم جنبش افزایش بیشتری داشته باشند (P<0.05). PAI-1 بدون در نظر گرفتن نوع انقباض پس از فعالیت تغییر معناداری نشان نداد (P>0.05) ، اما در دوره ریکاوری کاهش معناداری مشاهده شد (P<0.05)، و در کل نیز مقایسه دو نوع فعالیت تغییرات متفاوتی در پاسخ PAI-1 نشان نداند (P>0.05). در کل می توان گفت که نوع انقباض عضلانی (هم تنش یا هم جنبش) عامل موثری در پاسخ t-PA و لاکتات خون می باشد، در حالیکه پاسخ های PAI-1 و D-dimer به نوع انقباض عضلانی بستگی ندارند.
۹۸.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آپولیپوپروتئین A-I تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی ناقل جعبه ای وابسته به آدنوزین تری فسفات (ABCA1) نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 714 تعداد دانلود : 417
چاقی زودرس و انتقال آن به بزرگسالی، احتمال بروز بیماری CAD را افزایش می دهد. پروتئین ABCA1 نقش محوری در فرایند انتقال معکوس کلسترول و پیشگیری از CAD دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی بر مقدار بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق بود. به این منظور 30 دانش آموز (میانگین سن 1/1±35/17 سال، وزن 6/11 ±6/88 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 36/2 ±31/28 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15n=) و تمرین (15n=) قرار گرفتند. پروتکل تمرین شامل تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی (8 هفته، 4 روز،40 دقیقه در هر جلسه) بود. سنجش میزان بیان پروتئین ABCA1 لنفوستی از طریق همولیز سلولی و روش الایزای حساس انجام گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری T-test در سطح معناداری 05/0>P تحلیل شد.یافته ها نشان داد میزان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی (000/0=P) و VO2max (000/0=P) افزایش معنادار و مقادیر پلاسمایی TG (017/0=P)، TC (001/0=P)، LDL-c/HDL-c (026/0=P) و TC/HDL-c (002/0=P)، درصد چربی بدن (015/0=P) و BMI (042/0=P) کاهش معنادار داشتند. اما افزایش مقادیر Apo A-I، HDL-c و کاهش LDL-c و وزن بدن معنادار نبود. نتیجه اینکههشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی می تواند تأثیرات مثبتی بر پروتئین ABCA1 (به عنوان دروازه بان فرایند انتقال معکوس کلسترول) و پروفایل های چربی خون در نوجوانان با وزن زیاد و چاق داشته باشد.
۹۹.

تأثیر تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم بر محتوای سارکولمایی ناقلهای اسید چرب (36و FAT/CDFABPpm) در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسید چرب تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم FABPpm FAT/CD36

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 880 تعداد دانلود : 635
تمرین تناوبی با شدت زیاد استقامتی سنتی است. ازطرفی، تمرین استقامتی موجب افزایش اکسیداسیون اسید چرب در عضلات اسکلتی میشود. اکسیداسیون اسید چرب در محلهای مختلفی همچون انتقال اسید چرب از عرض غشای پلاسمایی تنظیم میشود و مشخص شده است که انتقال از عرض این غشاها به طور اساسی با میانجیگری پروتئینهای با حجم پایین( بر محتوای HIT( ناقل اسید چرب غشایی صورت میگیرد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم 19 سال، وزن / مردان جوان بود. 20 نفر مرد جوان نسبتاً فعال در دو گروه 10 نفره تمرین )سن 3 FABPpm و FAT/CD سارکولمایی ناقلهای اسید چرب 36 174 سانتیمتر( تقسیم شدند و گروه تمرین به مدت چهار هفته و سه جلسه / 65 کیلوگرم و قد 4 / 19 سال، وزن 9 / 172 سانتیمتر( و کنترل )سن 7 / 67/2 کیلوگرم و قد 7 با حجم کم پرداخت. هر جلسه تمرینی شامل 8 تا 11 تناوب رکابزدن 60 ثانیهای با شدتی برابر با اوج توان کسبشده در انتهای آزمون فزاینده HIT در هفته به بود که بین هر تناوب، 75 ثانیه رکابزدن با شدت 30 وات به منزله ریکاوری وجود داشت. در پیش و پسآزمون، از گروه تمرین نمونه عضلانی )از VO2peak زوجی برای تجزیه و تحلیل دادهها t و ANCOVA عضله پهن جانبی( به منظور مطالعه محتوای پروتئین به روش وسترن بلات گرفته شد. از روشهای آماری در گروه تمرین بودیم که این افزایش نسبت به پیشآزمون و گروه کنترل معنادار بود VO2peak ) 17 درصد / شاهد افزایش ) 8 ،HIT استفاده شد. پساز دوره نیز پس از 4 هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم به ترتیب 14 و 25 درصد افزایش نشان داد FABPpm و CD محتوای سارکولمایی 36 .)p>0/05( با حجم کم استفاده شده در مطالعه حاضر که نسبت به پروتکلهای قبلی )بر پایه آزمون وینگیت( HIT بنابراین، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پروتکل .)p>0/05( شود که نشاندهنده FABPpm و CD تعدیل یافته بود، ظرف 4 هفته میتواند ظرفیت هوازی را افزایش دهد و موجب افزایش محتوای سارکولمایی ناقلهای 36 سازگاری در تسهیل انتقال اسید چرب به درون عضله اسکلتی درجهت افزایش ظرفیت اکسیداسیون چربی است.
۱۰۰.

تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کراتین کیناز کوفتگی عضلانی تأخیری آسپارتات آمینوترانسفراز فعالیت مقاومتی لاکتات دهیدروژناز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 608
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر شاخص های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی تأخیری در دانشجویان پسر ورزشکار بود. به این منظور، 20 نفر از دانشجویان پسر رشته ی تربیت بدنی داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی شامل یک مرحله تمرین دایره ای در 5 ایستگاه و هر ایستگاه شامل 3 نوبت بود که هر نوبت با 75 درصد یک تکرار بیشینه در 8 تا 10 تکرار انجام شد. نمونه های خونی قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24 و 48 ساعت بعد از فعالیت، در حالت ناشتا جمع آوری شد. از پرسشنامه ادراک درد مک گیل برای تعیین کوفتگی عضلانی در زمان های قبل از فعالیت مقاومتی، بلافاصله بعد از فعالیت، 24، 48 و 72 ساعت بعد از فعالیت و متناسب با برنامه تمرین برای عضلات چهارسر رانی، دلتوئید، سینه ای، سرینی و سه سر بازو استفاده شد. برای مقایسه تغییرات درون گروهی از تحلیل واریانس مکرر و تعقیبی بونفرونی و برای مقایسه تغییرات بین گروهی از آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0>α استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح سرمی شاخص های کراتین کیناز در گروه تجربی و در زمان های بلافاصله بعد از فعالیت (001/0p=) و 24 ساعت بعد از فعالیت (013/0p=) افزایش معناداری داشت. سطوح سرمی لاکتات دهیدروژناز در گروه تجربی و در بلافاصله بعد از فعالیت افزایش معناداری داشت (032/0p=). سطوح سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله بعد از فعالیت (007/0p=)، 24 ساعت (016/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (035/0p=) افزایش معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد میزان درد ادراک شده کلی در گروه تجربی بلافاصله بعد از فعالیت (005/0p=)، 24 ساعت (005/0p=) و 48 ساعت بعد از فعالیت (006/0p=) افزایش معناداری را نشان داد. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً یک وهله فعالیت مقاومتی با 75 درصد یک تکرار بیشینه باعث افزایش میزان سرمی شاخص های آسیب عضلانی و درد عضلانی ادراک شده در دانشجویان پسر ورزشکار می شود. بنابراین پیشنهاد می شود در شروع اجرای برنامه تمرینی مقاومتی در ورزشکاران برای جلوگیری از کوفتگی عضلانی از شدت های کمتر از 75 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان