فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
۳۴۵.

هنر و یوگا در هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۲
در این مقاله، به رابطه هنر و یوگا در هند پرداخته می شود. به نظر کوماراسوامی، هنر هند از سه حیث به یوگا مربوط است: 1) صورت مثالی الهی؛ 2) روشهای خاص؛ 3) هدف غایی، تحقق ملکوت آسمان بر روی زمین. او در تبیین این نظر به این نکات می پردازد: کنار گذاشتن تشخص و فراخواندن ایزد مورد نظر برای بازنمایی، امری یکسره خیالی و رؤیامانند، که روش نیایش شخصی یا مراقبه هم هست؛ اتکای هنر و یوگا به معرفت حاصل از خواب و رؤیا؛ مشاهده گری تصاویر و نه ساخت آنها، ویژگی واقعی یوگا؛ همسنخی تخیل هنری و جذبه دینی؛ خودفراموشی و کمال نفس، که معنای حقیقی هنر و عین یوگاست؛ نشان دادن حقیقت مثالی: وظیفه هنرمند؛ لزوم تشابه امر واقع با صورت مثالی تا حد امکان؛ دوری آسیا از هنر به منزله تقلید طبیعت؛ تعریف هنر: بیان و القای موزون هیجان مهارشده؛ اصل بودن بی خویشتنی در هر گونه هنر والا، چون یوگا؛ تبیین هنر مثالی. مؤلف همچنین واقع گرایی هنر مدرن را نقد می کند و می گوید افلاطون از آن رو هنر تقلیدی را سایه ای از سایه ها می دانست که هنر زمانه اش دینی نبود و تصور نمی کرد که هنرمند به واقعیتی ژرف تر دسترس داشته باشد.
۳۴۶.

فرم و محتوا در دنیای افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۹۲
فرم یا ایده در نظر افلاطون اصلی است ثابت، تکرارناپذیر، قابل اعتماد، تعریف پذیر، قابل تعمیم به مختصات انسانی، که به جهان معقول تعلق دارد. یافتن ایده یا فرم اصیل و راستین قواعد و آدابی دارد: دیالکتیک، اروس یا عشق به دانایی و خوبی، همیشه در راه بودن، شوریدگی برای یافتن حقیقت. با توجه به دوگانگی عالم و مراتب آن، افلاطون به دو نوع فرم قایل است: 1) فرم درونی یا غیرظاهری یا اصیل، که جهان محسوس مثنای آن است؛ 2) فرم بیرونی یا ظاهری یا غیراصیل، که الگوی آن جهان معقول است. افلاطون هرگز فرم و محتوا را تفکیک نکرده و این تفکیک از ویژگیهای دنیای جدید است. به طور خلاصه، در نظر افلاطون، چون ایده یا فرم اصیل و درونی در نوع خود کامل ترین است، پس ایده یا فرم هر چیز ممکن نیست که از محتوای آن جدا باشد. به عبارت دیگر، این دو یکی است. چون جهان محسوس میمسیس یا تقلید جهان معقول (عالم ایده ها یا فرمها) است، تخنه یا مصنوع انسانی و «هنر» امروزی میمسیسی از میمسیس (تقلیدی از تقلید) است؛ و بر این اساس، اثر هنری ای که مصنوع انسانی الگوی آن باشد میمسیسی از میمسیسِ میمسیسِ (تقلیدی از تقلیدِ تقلید) است. این بحث، مبتنی بر مقدمه ای است که در ابتدای مقاله آمده و شامل این موضوعات است: 1) مفهوم هنر و زیبایی در یونان باستان و معنای «تخنه» در آن زمان؛ 2) چهار مفهوم اساسی در فلسفه افلاطون/ سقراط: آرته، دیالکتیک، اروس/ عشق، ایده؛ 3) نظریه ایده افلاطون و تمثیلهای مربوط بودن (تمثیل خط و غار و خورشید)؛ 4) دوگانگی هستی (عالم محسوس و عالم معقول) و مراتب آنها و راههای شناخت هر یک؛ 5) نظر افلاطون درباره زیبایی و خود زیبایی؛ 6) نظر افلاطون در باب هنر آفرینندگی، شاعری، میمسیس یا تقلید.
۳۴۸.

هر چیزی در جای خویش نیکوست: فوکو و ایدئولوژی زیبایی شناسی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان