فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
جایگاه دینی، علمی و اجتماعی-سیاسی موبدان در سده های نخستین ورود اسلام به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موبدان درجامعة طبقاتی ساسانیان از جایگاه رفیعی برخوردار بودند؛ ولی با ورود اسلام و کم رنگ شدن تدریجی دین زرتشت در ایران، سرنوشت آنان دستخوش تغییرشد. دانستن این نکته اساسی که این تغییر، چه تأثیری در نقش آنان در عرصه های مختلف دینی- علمی، و سیاسی - اجتماعی داشت، ذهن را به تکاپو وا می دارد. با مراجعه به منابع اندک باقی مانده از آغاز فتوح، تا حدّی روشن می شود که جایگاه سیاسی موبدان از همان آغاز، به طور جدّی دچار آسیب شد، ولی آنان تا تا حدود سه سده هم چنان مرجع دینی مردم بودند و تا حدی پایگاه اجتماعی خود را حفظ کرده بودند.
در دورة امویان، مسلمانان اصراری بر تغییر دین ایرانیان نداشتند؛ از این روی، آتشکده ها برپا بود و موبدان پاسخگوی سؤالات شرعی بهدینان بودند؛ اما با روی کار آمدن عباسیان، به تدریج آتشکده ها به مساجد تبدیل شد و موبدان پایگاه های خود را از دست دادند. البتّه به دلیل نزدیکی خلفای عبّاسی به ایرانیان و واگذاری مناصب بالا به نومسلمانان ایرانی، و نیز به دلیل وجود فضای تساهل به ویژه در دورة نخست عباسی، موبدان مجال یافتند تا خود را به بزرگان حکومت و خلفایی چون مأمون، معتصم و متوکّل نزدیک سازند. در این میان، حفظ شعایر دینی و میراث فرهنگی ایرانیان نیز برعهدة آنان بود. مورّخان و دانشمندان مسلمانی چون مسعودی(345)، ابن ندیم(390)، مطهر مقدسی(اواخر سده4) و مسکویه(421) و با آنان تعاملاتی داشتند. پس از حدود سه سده به دلیل گرایش زرتشتیان به اسلام، مقام و جایگاه اجتماعی و دینی موبدان هم به شدّت متزلزل شد؛ به طوری که برخی از آنان مجبور شدند برای گذران معاش، به امور دیگری پردازند و حتّی فرزندان خود را از درآمدن در کسوت موبدان منع کردند. این روند رو به کاهش نقش موبدان، با استفاده از منابع مکتوب به جا مانده از مورخان مسلمان سده های نخستین، کتب پهلوی برگردان شده به فارسی، و آثار تحلیگران بعدی (غربی یا مسلمان) و با روش تاریخی مورد بررسی قرار گرفت.
واکاوی اوضاع مذهبی ایران در عصر ناصری (1264-1313ه . ق)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تحولات مذهبی ایران در دوره ناصری می باشد. لذا مؤلفه هایی چون، روابط حکومت با علما، طبقات اجتماعی و روحانیون و بررسی خرافات مذهبی در جامعه از جایگاه ویژه ای در این تحقیق برخوردارند. بر این اساس یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوره رابطه ی شاه با روحانیون رابطه ای دوگانه بود. از یک سو شاه سعی در کسب تأیید آن ها را داشت، از سوی دیگر می خواست که آن ها را از قدرت دور نگه دارد. در این زمان مذهب هر چه بیشتر در خدمت سیاست قرار گفت و به عبارتی در تعامل و تقابل با آن، از یک سو رنگ سیاسی و از سوی دیگر جلوه ی مردمی به خود گرفت. در این دوره مذهب بیشتر آمیخته با خرافات بود، خرافاتی که ریشه در دوران های قبل و قرون گذشته داشت و در دوره ی قاجار به ویژه در زمان ناصرالدین شاه این گونه معتقدات در تمام شئون مملکتی رخنه کرده بود.
مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدّن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزیدیان یکی از حکومت های شیعی عراق بودند که در فاصلة میان سال های 350 تا 545 ه .ق برابر با 961 تا 1150م.، بر منطقة حلّه و پیرامون آن فرمان راندند. آنان که شاخه ای از اعراب بنی اسد به شمار می آمدند، نخست در محلی بین کوفه و هیت استقرار یافتند و روزگار خود را از طریق دام داری و کشاورزی سپری می ساختند؛ تا آن که در دورة معزّالدولة بویهی، علی بن مزید تحت حمایت بویهیان توانست حکومت مزیدیان را در نواحی یاد شده پدید آورد. پس از علی، هفت تن دیگر از افراد خاندان مزیدی به حکومت دست یافتند و با فراز و فرودهایی تا سال 545 ه .ق بر قلمرو مزیدی فرمان راندند. بی شک بزرگ ترین و مشهورترین حکمران مزیدی، صدقة بن منصور بود که همزمان با ظهور خاندان سلجوقی، حکومت مزیدیان را در اختیار داشت. وی که امیری هوشمند بود، با استفاده از اختلاف ها و درگیری های بین امرای سلجوقی، شهرهای بصره، کوفه، هیت و تکریت را به زیر فرمان آورد، و شهر حلّه را بنا نهاد و پایتخت خود را بدانجا منتقل ساخت و آن شهر را پایگاهی برای حمایت بی چون و چرا از عالمان و دانشمندان قرار داد و زمینة گسترش بیش از پیش تمدّن اسلامی را فراهم آورد. این مقاله بر آن است که بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع، مآخذ و پژوهش های تاریخی، در وهلة نخست زمینه ها و چگونگی ظهور حکومت مزیدی را بررسی و در مرحلة بعد نقش آن خاندان را در گسترش فرهنگ و تمدّن اسلامی، به ویژه در دو بخش ادبی و علمی، بیان کند، و آن گاه فعالیت های آنان را در راستای گسترش تشیّع تبیین نماید.
زمینه ها و عوامل طرحِ اندیشه سیاسی «قیام به سیف» در قرن دوم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از اندیشه های بنیادین و مؤثر در تحولات سیاسی و مذهبی تاریخ اسلام در قرن دوم هجری، ضرورت مقابله مسلحانه رهبران دینی بر ضدّ خلفا و حاکمان اموی و عباسی بود. این باور، با پیگیری مداوم از سوی زیدبن علی (م 122ق) علیه حکومت اموی بروز یافت و بعدها نیز توسط زیدی مسلکان با عنوان «قیام به سیف» دنبال شد. نوشتار حاضر، بر آن است با بهره گیری از نظریه «محرومیت نسبی» رابِرت گِر، زمینه ها و عوامل شکل گیری این عقیده را بررسی نماید. یافته های تحقیق، بیانگر آن است که محرومیت پیش رونده جامعه شیعی، به دلیل تحولات تاریخی پس از عصر نبوی، به تدریج سبب تمرکز نارضایتی آنان بر اهداف سیاسی شد و از سوی دیگر، توجیهات هنجاری و سودجویانه، زید و زیدی مسلکان را به پافشاری بر این باور، و فرهیختگان و عموم جامعه را به استقبال از آن، تشویق نمود
ناهمگونی دینی؛ زمینه سازی برای جدایی قفقاز از ایران (1210 ـ 1135ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قفقاز با توجه به پیشینه تاریخی، شرایط طبیعی و جغرافیای سیاسی از اقوام، فرهنگ ها و پیروان آیین ها و مذاهب گوناگونی تشکیل شده است. پیوند تاریخی ساکنان قفقاز با فرهنگ و تمدن ایرانی، تبعیت آنان را از حکومت های ایرانی در موازنه با سیاست های روم، عثمانی و روسیه در پی داشته است. در پی فروپاشی صفویان، که با عصر اقتدار روسیه تزاری همزمان بود، در طی حدود یک صد سال تا جنگ های ایران و روسیه، عدم ثبات سیاسی در ایران و آمد و شد حکومت های متعدد، خلاء قدرت در منطقه، ناامنی و فشارهای داخلی در کنار مداخلات خارجی، زمینه را برای جدایی قفقاز از ایران فراهم کرد. در دوره ضعف و نابسامانی حکومت در ایران، ناهمگونی دینی اتباع گرجی و ارمنی ایران و کوشش های دولت مسیحی قدرتمند روسیه تزاری، به یکی از عوامل زمینه ساز جدایی طلبی مسیحیان قفقاز از ایران تبدیل شد. هر چند ساکنان قفقاز با جدایی از ایران درصدد الحاق به روسیه نبودند، اما روند حوادث به این امر انجامید. این مقاله بر اساس روش تحلیلی در پژوهش تاریخی، بر آن است تا نقش ناهمگونی دینی در فرایند جدایی قفقاز از ایران را تبیین کند. دستاورد تحقیق نشان می دهد که گذشته از عوامل متعدد سیاسی، ناهمگونی دینی در آن برهه زمانی، نقش مهمی در این فرایند داشته است.
کلیسای قبطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیسای قبطی در مصر مجموعه ای از آئین قدیم اسطوره ای قبطیان ‘ افکار یونانی بخصوص افلاطون ‘ اخلاق رواقی ‘ ثنویت شرقی ‘ توحیدی و ادیان موسی و عیسی (ع) بود که از دوران بطالسه در قبل از میلاد مسیح تا قرن هفتم میلادی فعالیت داشت . مرکز آن اسکندریه بود . عنصر غالب در این مکتب از لحاظ فلسفی ‘ تفکر نوافلاطونی و از نظر دیانت مسیح نیز ایده مونوفیزیت (یک طبیعتی ) داشت که مخالف کلیسای دولتی بیزانس بوده است . چون مصر به وسیله مسلمین در 640 م فتح شد ‘ فرهنگ و عرفان اسلامی از عناصر علمی آن تأثیر پذیرفت .
بررسی میزان انطباق تصویر براق در معراج نگاری های عصر قاجار با روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معراج پیامبر(ص) موضوعی مهم در حوزه نگارگری و بخش جدانشدنی نسخه های خطی فارسی و پس از آن در کتب چاپی محسوب می گردد. خلق این تصاویر تحت عنوان معراج نگاری از عصر ایلخانان آغاز و در دوره قاجار و متقارن با چاپ کتب سنگی دنبال شد. با این حال به احتمال فراوان روایات اسلامی دست مایه تصویرسازان در باب این مرکب قرار گرفته است، که با سیر و غور در آن می توان به تطبیق نسبی تصاویر براق با احادیث و روایات برجای مانده در معراج نامه های دوره قاجار دست یافت. هرچند در این بین نباید عقایدآفرینندگان و پردازندگان آثار و نفوذ سبک های هنری غرب را نادیده گرفت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی روایات، احادیث و تفاسیر مرتبط با ویژگی های ظاهری براق پرداخته و میزان تطبیق آن را با معراج نگاری های این عصر مورد تحلیل و سنجش قرار می دهد.
وجه اشتقاق و کاربرد معنای واژه زندیق در متون گوناگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه زندیق نخستین بار در کتیبه کرتیر به کار برده شد و منظور از آن پیروان دین مانی بود، پس از آن برای پیروان جنبش مزدک نیز استفاده شد.این واژه در دوره اسلامی کاربرد بسیار گسترده ای پیدا کرد؛ تا جایی که حربه ای شد برای بیرون راندن رقیبان از صحنه سیاست.بنابراین معنای دقیق این واژه همیشه در هاله ای از ابهام و مورد بحث دانشمندان ایرانی و غربی بوده است.در این مقاله نخست بحث وجه اشتقاق واژه زندیق و نظراتی که در این باره آمده، مطرح شده و سپس به بحث معناشناسی و بسامد آن در متون گوناگون تاریخی و حدیثی پرداخته شده است.لازم به ذکر است، رد یا قبول گفته های افراد دیگر که در این باره نظر داده اند، از اهداف دیگر این مقاله است.
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و جایگاه آن در آخرالزمانی زردشتی
حوزه های تخصصی:
دریاچهٔ هامون در روایات ملی ایران و بخصوص در ارتباط با رروایات مرتبط به آخرالزمان شناسی زردشتی رابطهٔ تنگاتنگی دارد. نام این دریاچه در عصر اوستایی متآخر بطور فزاینده ای به همراه رود هیرمند و منطقهٔ سیستان تکرار می شود. در این تحقیق کوشیده شده است نقش و اهمیت هامون در روایات ملی ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی و آخرالزمان شناسی زردشتی پرداخته شود. وعدهٔ ظهور سه منجی زردشتی در آب کیانسه (صورت پهلوی دریاچهٔ هامون) داده شده است و پیروان دین زردشتی برای این دریاچه احترام خاصی قائل بوده اند، همچنین در متون اوستایی و پهلوی به نذز شاهان و مردمان برای اناهیتا/اناهید اشاراتی شده است. این روایات تا سالیان متمادی در بین مردم سیستان رواج داشته اند، همچنین رسم اوشیدر در بین مردم این منطقه و اطلاق نام هامون به دریاچه می تواند ریشهٔ زردشتی داشته باشد.
قبیلهٔ بنی اسد و ارتداد آن در صدر اسلام
حوزه های تخصصی:
جریان ارتداد که در اصطلاح به معنی بازگشت از دین است، یکی از جدی ترین بحران هایی بود که در اواخر حیات پیامبر و همچنین دوران خلافت ابوبکر، گریبانگیر دولت نوپای اسلامی گردید که اگر شدت عمل مسلمانان در سرکوب قبایل گرویده به جریان ارتداد نمی بود، می رفت که وجود اسلام را در شبه جزیرهٔ عربستان متزلزل گرداند. در این جریان، قبیلهٔ بنی اسد تحت رهبری یکی از مدعیان نبّوت به نام طلیحه بن خویلد اسدی گرد آمده و راه ارتداد از اسلام در پیش گرفتند که طی جنگ هایی که در عهد ابوبکر و تحت فرماندهی خالد بن ولید بر علیه آنان صورت گرفت به شدت سرکوب و دوباره به اسلام گرویدند. در این مقاله برآنیم که بدانیم شروع شکل گیری جریان ارتداد بنی اسد و تطور آن تا سرکوبی و همچنین علّت آن چه بوده است و به روشن ساختن نقش این قبیله در این امر بپردازیم.
بررسی تطبیقی رواداری مذهبی آل بویه و سلاجقه در امور علمی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سایه رواداری مذهبی و دوری از تعصب است که اندیشه های مختلف و گاه متضاد اجازه ظهور پیدا می کنند و زمینه شکوفایی علمی و فرهنگی فراهم می شود. رواداری عامل پویایی، بالندگی و رشد اندیشه های مختلف است و باعث بالا بردن ظرفیت پذیرش و تحمل عقاید مختلف جامعه در معرض تضارب آرا می شود. نقش رواداری مذهبی در توسعه علم و فرهنگ و مراکز علمی و فرهنگی و در پی آن وضعیت عالمان در دو دوره آل بویه و سلاجقه برجسته می باشد. این نوشتار با رویکرد تطبیقی و مقایسه ای بر آن است ضمن واکاوی، توصیف و تحلیل عناصر برجسته و اثرگذار، رواداری مذهبی در امور علمی و فرهنگی را در دو دوره آل بویه و سلاجقه مورد بررسی، مقایسه و سنجش قرار دهد.
اصول دین و مذهب و نظریه ی ناطق واحد در اندیشه ی شیخیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از مباحثی که مدت هاست به عنوان اصولی بدیهی در مکتب شیخی معرفی می گردند، در اصل مباحثی فراگیر در اندیشه ی تمام شیخی ها نیستند، بلکه تنها متعلق به اندیشه ی یکی از شاخه های مکتب شیخی، یعنی شاخه ی کرمان-اند که، چون به حق پرکارترین شاخه ی شیخی ها بوده اند، اکثر محققان از طریق آثار ایشان با دیدگاه های فکری شیخیه آشنا شده و متعاقباً تمامی آن دیدگاه ها را اصیل تصور نموده اند. در صورتی که حقیقت چنین نیست و تعالیمی چون اصل معرفت به رکن رابع، نظریه ی ناطق واحد، و حتّی اصول دین چهارگانه، تنها اختصاص به دیدگاه شاخه ی کرمان دارد، و چه در آثار و عقاید مشایخ اولیه ی مکتب شیخی (یعنی شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی) و چه در نزد سایر شاخه های مکتب شیخی، چون شیخیه ی تبریز و شیخیه ی عتبات و احقاقی های اسکویی، محلی از اعراب ندارند.
پرسش های اصلی ای که در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی سعی در یافتن پاسخی مناسب برای آن ها داریم، و ابهام هایی که در صدد رفع شان هستیم، به شرح زیرند:
اول آن که، نظریه ی ناطق واحد در اندیشه ی شیخیه ی کرمان چیست، و آیا این نظریه که به ادعای حاج محمد خان کرمانی (واضع و شارح آن) از دل اصل معرفت به رکن رابع بیرون آمده است، در اندیشه ها وتعالیم مشایخ اولیه ی شیخیه و همچنین در اندیشه ی حاج محمد کریم خان کرمانی (واضع اصل معرفت به رکن رابع)، بوده است یا خیر؟
دیگر آن که، آیا مشایخ اولیه ی شیخیه، اعتقادی به اصول دین و مذهب چهارگانه داشته و بنیان گذار تغییرات در اصول دین و مذهب شیعه ی امامیه بوده اند، یا این که در این مبحث نیز، همچون مبحث اصل معرفت به رکن رابع، پای ذهن خلاق سرسلسله ی مشایخ شیخیه ی کرمان در میان بوده و بار دیگر منویات حاج محمد کریم خان، به اشتباه، دیدگاه تمامی شیخی ها به حساب آمده است؟
ورود سلجوقیان به خراسان و مسئله «محنت» شافعی- اشعری های نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان به عنوان حامیان و حافظان «اهل سنت و شریعت» از بدو استقرار در قدرت سیاسی در پی نبرد دندانقان (431ق.)، تعاملات پرفراز و نشیبی با فرق و مذاهب مختلف اهل سنت و شیعه داشتند. تنش و رویارویی حنفیان نیشابور با اشعری ها به عنوان یکی از جریان های کلامی متعلق به مذهب شافعی و لعن و تکفیر ابوالحسن اشعری و تبعید تعدادی از علمای شافعی مستقر در نیشابور ازجمله بحران های سیاسی- مذهبی مهم و چالش برانگیز در مراحل نخستین استقرار سلجوقیان در خراسان بود. امری که ناشی از بر افتادن غزنویان و به هم خوردن معادلات حضور و نقش آفرینی پیروان مذاهب شافعی و حنفی در بدنه نظام سیاسی مستقر در خراسان بود. طبقات نویسان شافعی عصر سلجوقی تنش شافعی- حنفی در نیشابور را به عنوان یک «محنت» و مصیبت مذهبی فراگیر و عظما برای علما و پیروان مذهب شافعی در گستره شهرهای جهان اسلام عنوان کرده اند؛ درحالی که مکان جغرافیایی و زمان وقوع این رویداد محدود به نیشابور و سه سال بیشتر نبود. همچنین علی رغم اینکه این واقعه در ظاهر به عنوان تنش و بحرانی مذهبی نشان داده می شود، اما بیش از اختلافات کلامی و اعتقادی و رقابت های مذهبی برخاسته از آن، رقابت های سیاسی نخبگان مذاهب و تلاش آنها برای حضور در عرصه نظام سیاسی سلجوقی نقش تعیین کننده ای در وقوع این حادثه داشته است. با عنایت به آنچه مطرح شد، در پژوهش حاضر تلاش شده است با رویکردی انتقادی به روایات منابع تاریخی و بازتاب آن در تحقیقات برخی محققان، ابعاد و گستره بحران تنش و درگیری بین شافعی- اشعری ها و حنفیان نیشابور، در ارتباط با نقش عامل رقابت های سیاسی نخبگان این مذاهب و سیاست های حکومت سلجوقی در استفاده از چنین وضعیتی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
بررسی نقش گرایش های مذهبی در شکل گیری و گسترش شهر اصفهان از عصر خلافت عباسی تا پایان حکومت سلجوقی(132 تا 590ق/750 تا 1198م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر مهم دین و باورهای مذهبی یکی از عناصر اصلی، در شکل گیری شهرهای اسلامی است. وجه مادّی این عنصر، در اشکالی نظیر معماری مساجد و آرامگاه ها و مدارس مذهبی نمود می یابد. پیدایش و تکامل فرقه های اسلامی در تاریخ ایران، موجب شده است تا این مهم، نقش موثری در شکل گیری و توسعه بافت شهرها ایفا کند. در این نوشتار که به نمونه پژوهی شهر اصفهان از ابتدای خلافت عباسی تا پایان حکومت سلجوقی می پردازد، تلاش شده است نقش گرایش های مذهبی، در سازمان یابی فضایی شهر اصفهان ارزیابی شود. همچنین کوشیده شده است با رویکرد توصیفی و تحلیل تاریخی، براساس منابع مکتوب و شواهد معماری برجای مانده، به این پرسش پاسخ داده شود که فعالیت گرایش های مختلف مذهبی، چه تاثیری بر تغییرات کالبدی شهر در سه دوره مطالعه شده یعنی، خلافت عباسی و حکمرانی امرای آل بویه و سلاطین سلجوقی داشته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، تغییرات بافت شهری اصفهان، در سه دوره تاریخی، براساس مناسبات اجتماعی متاثر از بالندگی گرایش های مذهبی و تقابل آن ها، در چهارچوب الگوی توسعه شهری است. به طوری که در هر دوره، با قدرت یابی گرایش خاص، همراه با شکل گیری و توسعه شهری، آسیب هایی جدی بر عناصر و ساختار کالبدی شهر در دوره پیش از آن وارد آمده است.
بررسی ابعاد تأثیر فرهنگی یهود بر جامعه اسلامی بعد از پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه حضور یهود در جزیرة العرب به دوره پیش از اسلام بازمی گردد. ظاهراً یهودیان در ادوار مختلف به این منطقه مهاجرت کرده اند. عدم حضور جدی یهودیان این منطقه در میان مشاهیر فرهنگ و علم یهود، نشان از پایین بودن سطح دانش آنان در مقایسه با یهودیان سایر مناطق دارد. با این-حا یهودیان بر جامعه عرب تأثیرگذار بودند. در دوره اسلامی علمای یهود به دلیل عدم برخورداری از دانش، نتوانستند تعامل سازنده ای با پیامبر(ص) داشته باشند. بعد از رحلت پیامبر(ص)، مسلمانان در تعامل با یهودیان به ویژه احبار نومسلمان، عناصری از فرهنگ یهود عمدتاً با بار ارزشی منفی وارد فرهنگ اسلامی کردند. اما با آغاز شکل گیری تمدن اسلامی، مسلمانان با ساکنان مناطق مفتوحه از جمله علمای یهود تعامل دو سویه برقرار کردند. نگارنده بر آن است که تفاوت سطح دانش یهودیان جزیرةالعرب با مناطق دیگر، تأثیرگذاری دوگانه یهود در فرهنگ اسلامی را به همراه داشته است. نتیجه پژوهش حاضر مبین آن است که تأثیر گذاری یهودیان جزیرة العرب در سده های نخستین در جامعه اسلامی سبب نفوذ آن دسته از عناصر فرهنگ یهود درجامعه اسلامی شد که واژگونه شدن بخشی از آموزه-های اسلامی را به دنبال داشت؛ در حالی که با آغاز شکل گیری تمدن اسلامی تعامل دو سویه میان علمای مسلمان و یهود به وجود آمد.
عملکرد کرامیان در گسترش اسلام در شرق ایران با تکیه بر نقش محمد ابن کرام
حوزه های تخصصی:
محمد بن کرام سیستانی (255- 190ق) در نیمه اول قرن سوم در شرق ایران و خراسان و سیستان فعالیت خود را آغاز کرد. او که روشی جدید و بینابین در میان فرق اسلامی به وجود آورده بود، پایه گذار مکتبی شد که برای سه قرن شرق ایران را در برگرفت. اندیشه جدید با گرایش به مکتب حنفی و اندیشه ارجاء و روشی عارفانه ـ زاهدانه به فعالیت پرداخت و بنا به نظر برخی منابع توانست مردم بسیاری را به سوی خود جلب کند. شیوه متساهلانه این فرقه به نحوی بود که مردم غیرمسلمان هم به آن جذب می شدند. ابن کرام و دیگر رهبران کرامی بعد از او در میان مردم و حتی برخی مناطق غیر مسلمان چون غور، غورجه، تخارستان و فرارودان نفوذ کرده و با تعالیم خود مردم را به اسلام و تعالیم کرامی فرا خواندند. بعد از ابن کرام که اصولاً با حاکمان سر سازگاری نداشت، دیگر کرامیان مورد توجه حاکمان و سلاطین قرار گرفتند و حتی سلاطین بزرگی چون سبکتگین و محمود غزنوی و پادشاهان بزرگ غوری یعنی غیاث الدین و شهاب الدین به این فرقه معتقد گشته و از آن حمایت کردند.