فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی قداست محیط زیست در متون مقدس هندویی
حوزه های تخصصی:
انسان هندویی با تلفیق عناصر طبیعت و خویشکاری خدایان به سمتی پیش می رود که طبیعت و تک تک عناصر طبیعی وجهه ای از قداست را با خود همراه می کند. حضور آموزه های وحدت وجودی در بطن اندیشه هندویی خود دلیل دیگری بر تقویت این مفهوم تلقی می شود. نوشتار حاضر درآمدی است بر بازشناسی تقدس طبیعت در متون مقدس هندویی به روش پدیدارشناسانه و بازتعریفی است از قداست طبیعت با نظر به مفهوم«مادر زمین» و «وحدت وجود» که هر یک تقویت کننده ارتباط موجودات با امری متعالی است که از میان اصولی ترین آموزه های شریعت هندویی سه اصل«تناسخ،» «اهیمسا» و «بهکتی»، راهکارهایی را برای بیان اهمیت حفاظت از طبیعت ارائه داده است.
نقش علمای شیعی در عرفی گرایی و نوسازی نظام قضایی ایران پیش از عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران اسلامی نظام قضایی همواره بر دو گونه عرف و شرع مبتنی بوده است. با رسمیت یافتن مذهب تشیع در عصر صفوی، فقه شیعه مبنای قضاوت های شرعی قرار گرفت و حاکم برای انجام امور قضایی مأمورانی چون صدر، شیخ الاسلام و سایر مقامات قضایی (به عنوان نماینده تامّ الاختیار شاه در اجرای حقوق عمومی و کیفری) بدین کار می گماشت در اواخر عصر قاجار تأثیرات فکری نهضت مشروطیت و حضور طبقة جدید از تحصیل کردگان غرب در کنار طبقه حاکمه، سبب عرفی گرایی و نوسازی در نظام قضایی بخصوص متمم قانون اساسی گردید که اصل تفکیک قوا و شکل گیری نظام جدید قضایی و گرایش به سمت یک قانونگذاری سکولار را مورد توجه قرار داده بود. این برخلاف دیدگاه علماء بود که به طور سنتی خود را متولی امر قضا می دانستند. استدلال علماء این بود که به جای قانون شرع، قانون دیگر محل احتیاج نیست. این چنین به رغم کوششهای متجدّدین استقرار کامل قضاوت عرفی ناکام ماند. علیهذا آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ اینست که علما چه نقشی در عرفی گرایی و نوسازی نظام قضایی پیش از عصر پهلوی ایفاء کردند؟
تحلیل سلسله مراتبی عوامل موثر بر اطاعت محض اسماعیلیان با استفاده از الگوی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک خاص رهبری حسن صباح و سبک ویژه اطاعت پیروانش، به علت اطاعت محض داوطلبانه پیروان از حسن صباح، یکی از شاخص ترین نمونه ها برای مطالعات سبک شناسی رهبری و فرایند اطاعت محض است. اطاعت مطلق از رهبر، در شرایط اختیار کامل و تا سر حد مرگ توسط اسماعیلیان از حسن صباح، ذهن کنجکاو هر خواننده ای را برای پیدا کردن دلایل این چنین اطاعتی تحریک می کند. در این پژوهش، ضمن بررسی دلایل این موضوع، تلاش شده است تا با مطالعه موردی، رفتار گروه اجتماعی اسماعیلیان در دوران رهبری حسن صباح مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل محتوا، دلایل اطاعت محض اسماعیلیان از حسن صباح مورد شناسایی قرار گرفته است. سپس کدهای اولیه با استفاده از نرم افزار MAXQDA چندین مرتبه مورد تحلیل و بازبینی قرار گرفته و در نهایت 4 شاخص اصلی و 18 زیر شاخص از مجموعه داده ها شناسایی گردید. در پایان، با مراجعه به خبرگان و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، به اولویت بندی دلایل اطاعت محض اسماعیلیان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که عواملی چون شان اجتماعی و موقعیت رهبر، قدرت اجبار رهبر و توان ارضاء نیاز های مادی کم ترین تاثیر را بر اطاعت محض این گروه داشته و شاخص هایی چون رهبری مذهبی، فنون تاثیر گذاری اجتماعی رهبر و تعصبات دینی پیروان مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر اطاعت محض داوطلبانه این گروه بوده است. همچنین در بین شاخص های اصلی، سبک خاص رهبری حسن صباح به منزله مهم ترین عامل در فرایند اطاعت مطلق داوطلبانه اسماعیلیان شناخته شد.
تبارشناسی ایران گرایی فرهنگی در سنت تاریخ نگاری اسلامی - ایرانی تا عهد تیموری
حوزه های تخصصی:
در سنت تاریخ نگاری عمومی اسلامی تا عهد تیموری رویکردی قابل رهگیری است، که از آن می توان به عنوان سنت تاریخ نگاری ایرانی- اسلامی نام برد. این سنت با شاخصه های نگارش متون به زبان فارسی و مرکزیت تاریخ باستانی ایرانی در کانون توجه مولفان، از سنت تاریخ نگاری عمومی اسلامی متمایز می شود. دلیل عمده ظهور چنین رویکردی را باید در پیدایش فارسی دری تا قرن چهارم و رشد تعداد تازه مسلمانان ایرانیی دانست که منجر به تصاعد نظام معرفتی ایرانی در بافتی گردید که از آن به ایران گرایی فرهنگی یاد می کنیم؛ به نحوی که بازتاب آن را در متون تاریخ نگاری عمومی فارسی این عصر شاهد هستیم. پس از هجوم مغول نیز، به دلیل تبدیل زبان فارسی به زبان رایج در سرزمین های شرق اسلامی و تمایزیابیی که به لحاظ سرزمینی بین ایران زمین و دیگر سرزمین های خلافت اسلامی پدید آمد، روند ایران گرایی فرهنگی تصاعد مضاعفی یافت و منجر به ظهور متن هایی در این قالب در تاریخ نگاری ایرانِ اسلامی گردید، که تبدیل سنت تاریخ نگاری ایرانی اسلامی را به سنت مسلط و رایج، از عهد مغول تا دوره تیموری نمایان می سازد. به نظر می رسد عنصر مقوم ظهور و برجستگی این سنت تاریخ نگاری را در طول این دوران را باید در تصاعد مفهوم ایران گرایی فرهنگی در زیست جهان ایرانی-اسلامی این قرون دانست. بنابراین، رهگیری عنصر ایران گرایی فرهنگی در سنت تاریخ نگاری اسلامی به عنوان مساله این تحقیق به شمار می رود و ما از طریق کاربرد روش تحلیل گفتمانی، به حضور سنت تاریخ نگاری ایرانی – اسلامی به عنوان یکی از دستاوردهای این تحقیق دست یافتیم.
آسیب شناسی کیفیت به کارگیری تاریخ در تفاسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
بخش وسیعی از گزاره های موجود در تفاسیر، مرتبط با حوزه تاریخ است. اما ناظر به اینکه مفسران قرآن، خود را مورخ نمی پندارند، معمولاً در نقل وقایع تاریخی سبکی واحد را اتخاذ می کنند. این سبک که از سنت علمی تفسیر نگاری پیشینیان الگوگیری شده است، موجب گشته که نمود مسائل تاریخی در تفاسیر حتی در دوران حاضر به شکل تکرار پیوسته و یکنواخت روایات تاریخی باشد. زمانی که این نگرش سنتی به تاریخ با رویکردهای امروزین علم تاریخ مقایسه می گردد به سادگی عقب ماندن تفسیر در این حوزه خاص که توأم با برخی از آسیب هاست نتیجه گرفته می شود. در این مقاله با نگاهی انتقادی به نگرش تاریخی مفسران، به دنبال بیان آسیب های موجود در این نگاه و همچنین ایجاد حس نیاز به شکل گیری تحولاتی اساسی در نحوه به کارگیری تاریخ در تفاسیر قرآن هستیم.
آزادی ازلی؛ نگاهی به نظام اندیشگی نیکلای بردیایف
حوزه های تخصصی:
نیکلای الکساندرویچ بردیایف اندیشمندی زاده ی سنّت مسیحیت ارتدوکس است. او تا پایان زندگی نیز اندیشه ی خود را در پیوند با این سنّت غنی می انگاشت اما شگفت آنکه کلیسای ارتدوکس از همان آغازین گام های خلاقیتِ فلسفیِ بردیایف، او را تکفیر کرده و از خود می راند. تأمل و دقت در اندیشه ی بردیایف شاید موجب شود حقّ را البته تنها در تشخیص این تفاوت به کلیسای ارتدوکس دهیم. چراکه بردیایف اساسأ یک فیلسوف بود و نه یک متکلّم؛ آن هم یک فیلسوف خلاق و آزاد. تفاوت عقاید الهیاتیِ بردیایف با بنیان های اساسیِ سنّت ارتدوکس و حتّی هر سنّت مسیحی و مذهبیِ دیگری در موارد بسیاری به چشم می خورد. شاید بتوان همه ی تفاوت ها را در یک تحلیل ساده به این امر منتسب ساخت که بردیایف فرزند زمان خود بود؛ او متألهی پساروشنگری بود. الهیات او و دیدگاه عرفانی و مذهبی او به عالَم و آدم خواسته یا ناخواسته، هرچند هم که مایه هایش را از درون سنّت و تاریخ مسیحت یافته باشد، منطبق بود بر ذهنیت، سبک زندگی و عقاید و ارزش های انسانی که عصر روشنگری را از سر گذرانده است. بردیایف آزادی و خلاقیت را در کانون نظام فلسفی خود قرار می دهد. از این رو خود نیز به سان یک اندیشمند خلاق و آزاد در قیدو بند جزم ها و عقایدِ همیشه غیرقابل بحث انگاشته شده باقی نمی ماند. در این مقاله خواهیم دید که او صریحأ یگانه انگاریِ جریانِ غالب در سنّت ادیان ابراهیمی را کنار گذاشته و به یک دوگانه انگاریِ شگفت گرایش می یابد. خدای او خالق مطلقی نیست که آفریننده و خالق همه چیز خیر و شرّ در عالم باشد و در برابر هر رخدادی اعم از شرّ و ضرورت و فقر مسئول باشد. او عاشقی است نیازمند به عشقبازی با انسان؛ او همیشه در حال دعوت آدمی به فرا رفتن از قلمرو ضرورت ها ، قیدوبندها و فقر، و در یک کلام از قلمرو شیئی شدن و بازگشت به باغ ملکوت و وطن اصیلِ خود یعنی قلمرو آزادی و معناست؛ جایی که موطن خداوند و انسان است. چنین دیدگاهی به عالَم به وضوح عمیقأ عرفانی است و با سنّتِ اغلب شریعت گرای مسیحیتِ ارتدوکس متعارض. از آنجا که اندیشه ی بردیایف در سلک فیلسوفان اگزیستانسیالیست (وجودگرا) البته در معنای کرکگوری اش طبقه بندی می شود، ارنست برایزاک فصلی از کتاب خود «مقدمه ای بر اگزیستانسیالیسم مدرن» را به تفکرات او اختصاص داده است. برایزاک در این فصلِ کوتاه به نحوی هنرمندانه و لذت آفرین، وجوه اساسیِ اندیشه ی این اندیشمندِ متأسفانه غریب و ناشناخته در کشورمان را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
تأثیر دیدگاه های سیاسی و مذهبی فرقه زیدیه در تعامل یا تقابل با دیگر گروه ها
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین گروه های اسلامی که از سده دوم هجری به نقش آفرینی در عرصه سیاسی و فکری پرداخت، زیدیه است. فرقه زیدیه که در پی شهادت زید بن علی به دست عمال خلیفه اموی، هشام بن عبدالملک در سال 122 ه . ق. و پس از آن شهادت فرزند زید، یحیی در خراسان، به تدریج هوّیت خود را دریافت، با بر سر کار آمدن بنی عباس، راه نوعی خارجی گری را در مبارزه با خلفا و حکام ظالم در پیش گرفت و دست به قیام های متعددی در طول دو سده بعد زد. در این میان زیدیه راه تعامل و تسامح با اهل سنت به خصوص با فرقه معتزله را برگزید؛ لکن در ابتدا با امامیه مقابله کرد. زیدیان نسبت به حکام و خلفا نیز برخوردهای مستقیم را برگزیدند که در ابتدای امر، موجب کشته شدن بسیاری از سران زیدیه در جنگ های مکرر گردید. اما در سال های بعد ارتباط زیدیه با گروه های دیگر دستخوش تحولاتی گردید. پس از به قدرت رسیدن معتزله در زمان مأمون و معتصم عباسی، دوران سقوط و زوال آنان بسیار سریع فرا رسید. در پی آن دشمنی سخت اشاعره با معتزله، به تبع آن ارتباط زیدیه با اهل سنت را دچار افول کرد. در دوره های زمانی خاصی از جمله دوران امام رضا و شیخ مفید، زیدیه نسبتاً به امامیه گرایش یافتند. مبارزه مستقیم با خلفا نیز پس از مدتی جای خود را به تلاش برای تشکیل دولت های مستقل شیعی داد.
بررسی کشمکش های مذهبی خوارزمشاهیان با همسایگان خویش و پیامدهای آن
حوزه های تخصصی:
اختلافات مذهبی در اکثر برهه های تاریخی به عنوان یکی از عواملی بوده که اتحاد مسلمانان را در معرض خطر قرار داده است. این اختلافات نه تنها در بین برخی از حکومت های ایرانی- اسلامی با دستگاه خلافت عباسی وجود داشت؛ بلکه در بین خود مذاهب اسلامی مانند تشیع و تسنن نیز موجب بروز درگیری های فرقه ای و کلامی شد. در تاریخ ایران پس از اسلام اختلافات مذهبی باعث می شد که یا در بین خود خاندان های حکومت گرایرانی (مانند سامانیان و غزنویان در برابر آل بویه) و یا بین برخی از این حکومت ها (آل بویه و خوارزمشاهیان) با دستگاه خلافت عباسی کشمکش هایی به وجود بیاید. اختلافات خوارزمشاهیان با دستگاه خلافت نیز پس از آن که خلفا حاضر به تأیید حکومت آن ها نشدند به وجود آمد و تا زمان سقوط این حکومت ادامه داشت. اهمیت این پژوهش به خاطر نقشی است که اختلافات مذهبی در تضعیف مبانی مشروعیت حکومت خوارزمشاهی ایفا کرده است. این پژوهش با هدف بررسی کشمکش های مذهبی عصر خوارزمشاهیان با حکومت های همجوار و تبیین پیامدهای آن به شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای سعی می کند به سؤالات زیر پاسخ گوید. 1. مناسبات حکومت خوارزمشاهی با همسایگان خویش چگونه بوده؟ 2. نقش دستگاه خلافت عباسی در نحوه برقراری این روابط چیست؟3. این روابط (کشمکش های مذهبی) چه پیامدهایی برای این حکومت به همراه داشته است؟ نتیجه ای که از این پژوهش به دست می آید این است که اختلافات مذهبی زمینه های ضعف حکومت خوارزمشاهی را فراهم کرد و سرانجام در کنار سایر عوامل به سقوط این حکومت منجر شد.
مسیحیت و جامعه مدرن
حوزه های تخصصی: