فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
365 - 380
حوزه های تخصصی:
بعد از ظهور اسلام، این دین از نظر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر جامعه ها اثرگذار بود. هنر نیز تحت تأثیر این دین در این جامعه ها دچار تحولاتی گردید و با نام جدید هنر اسلامی مشهور شد. بنابراین هنر اسلامی اغلب بر آفرینش زیبایی با نقش های انتزاعی و استفاده از حروف، تمرکز داشته است. در این مقطع زمانی به خاطر محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی و حتی گاهی، حرام شمردن آن ها مسلمانان به گسترش شیوه های متنوع در زمینه هایی انتزاعی روی آوردند. در دوره عباسی، به عنوان یکی از درخشان ترین عصرهای تمدن و فرهنگ اسلامی، انواع هنرها شامل نقاشی خطاطی معماری و موسیقی و... مورد توجه بسیار قرار گرفته است؛ چنانکه قصرهای خلفا محل اجتماع آثار هنری و وجود هنرمندان بود. خلفای عباسی در همه زمینه ها تحت تأثیر فرهنگ ایرانیان بودند و به سبک شاهان ساسانی هنرمندان را حمایت می کردند و به آنان صله و پاداش می دادند. به نحوی که هنر در این عصر به کمال خود رسید. مؤلفه های هنر اسلامی در دوره عباسیان عبارتند از: شهرسازی، نقاشی در دوره عباسیان، خوشنویسی، موسیقی، نساجی، طراز. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در این دوره نقاشی با مکتب بغداد به اوج رسید، در معماری نیز علاقه خلفای عباسی منجر به رشد آن شد و در منسوجات بازتاب تحولات سیاسی و اجتماعی منجر به رونق طراز (پارچه های دارای کتیبه) شد. اهداف پژوهش: 1.بررسی ویژگی های بصری هنر در دوره عباسی. 2.بررسی ویژگی های معنایی هنر در دوره عباسی. سوالات پژوهش: 1.در دوره عباسی چه ویژگی های بصری هنری در هنرهای نقاشی، منسوجات و موسیقی وجود داشته است؟ 2.ویژگی های معنایی هنر در دوره عباسی چه بوده است؟
زیبایی آفرینی در سبک های لایه ای و مضامین عاشقانه غزلیات مجد در مقایسه با زیبایی مضمونی و بصری شاهنامه بزرگ مغولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
311 - 329
حوزه های تخصصی:
مجد همگر از شاعران سده هفتم هجری و از سخن وران زبانزد آن روزگار است که در عصر حاضر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پراکندگی نسخه ها و نبود تصحیح معتبری از دیوان مجد، یکی از عمده ترین دلایل گمنامی اوست. یکی از آثار ادبی مقارن با این دوره تاریخی، شاهنامه بزرگ مغولی است که از نظر زیبایی شناسی از آثار فاخر ادبی و هنری قرن هفتم محسوب می شود. بررسی تطبیقی این دو اثر از نظر زیبایی شناسی حائز اهمیت بسزایی است. در پژوهش حاضر غزل های مجد همگر بر اساس سبک شناسی لایه ای در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفته و با شاهنامه بزرگ مغولی مقایسه شده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. مطالعه سبک شناسانه سطوح مختلف غزل های دیوان مجد همگر نشانگر آن است که او به لایه آوایی و بُعد موسیقیایی کلام توجه ویژه داشته است. دستورمندی و دور بودن از هرگونه تعقید، پرهیز از کاربرد واژگان نامتداول و ناهمگن با فضای غزل، تک معنایی بودن ابیات و تکیه بر مضامین عاشقانه از جمله نتایج حاصل از تحقیق حاضر است. نتایجی که پژوهشگر به تبع آن ها توانست به وجود برخی شعرهای نامنسجم در بخش غزلیّات نیز پی ببرد. پس از بررسی سبک شناسانه و تبیین ممیّزه های غزل مجد، شعرهایی که با چشم انداز کلّی قالب غزل در دیوان مجد هم خوانی ندارند و جایگاهشان در میان سایر غزل ها و انتسابشان به مجدهمگر مورد تردید است، معلوم شد. از سوی دیگر زیبایی در غزلیات مجد همگر با زیبایی در شاهنامه بزرگ مغولی همخوانی دارد.
اهداف پژوهش: تحلیل سبک شناسی لایه ای اشعار مجد همگر.
بررسی تطبیقی از زیبایی در اشعار مجد با زیبایی مضمونی و بصری در شاهنامه بزرگ مغولی.
سؤالات پژوهش
براساس سبک شناسی لایه ای چه لایه های را می توان برای اشعار مجد برشمرد؟
اشعار مجد و شاهنامه بزرگ مغولی از نظر زیبایی آفرینی چه مختصاتی دارند؟
تحلیلی بر نقش و جایگاه مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده (مورد پژوهی: لات محله شهر رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
598 - 616
حوزه های تخصصی:
گذشت زمان معماری شهرها را دستخوش تغییراتی می کند. یکی از مهم ترین این تغییرات، فرسودگی بخش هایی از شهر است که به دنبال ایجاد و تشدید فرسودگی، میزان کارآیی این بافت ها نیز کاهش می یابد. در این راستا، ساماندهی این بافت ها با بهره گیری از سیاست های مختلف مداخله در بافت فرسوده با لحاظ کردن یکپارچگی مدیران امر در سطح شهر می تواند تأثیر مثبت و سازنده ای داشته یاشد. پژوهش حاضر به بررسی نقش و جایگاه مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و به صورت موردی، به لات شهر رامسر پرداخته است. با توجه به موضوع، اهداف و فرضیات تحقیق، پژوهش حاضر از نوع توسعه ای و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی است. روش گرد آوری داده ها اسنادی و میدانی و ابزار گردآوری داده ها در بخش اسنادی مشتمل بر مقالات و اسناد شهر رامسر مستخرج از شهرداری این شهر و در بخش میدانی مشاهده و پرسشنامه است که با بهره گیری از نظر 50 نفر از شهروندان در قالب ترسیم جدول و نمودار به تحلیل داده ها مبادرت شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که توجه به معیارهای مدیریت یکپارچه نقش تعیین کننده و مثبتی در ساماندهی بافت فرسوده لات محله رامسر داشته و با توجه به میزان فرسودگی در بافت و تنوع و پراکندگی در آن، بهره گیری از سیاست های بهسازی و نوسازی مناسب ترین سیاست ها جهت بهبود وضعیت و ساماندهی محله بوده تا از طریق همکاری و هماهنگی بین سازمان های دخیل در مدیریت شهر به این مهم دست یافت.
اهداف
بررسی نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده.
بررسی نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و وجه هنری آنها.
سؤالات
نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده چگونه است؟
نقش مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی بافت های فرسوده و وجه هنری آنها چیست؟
نقش سینما در آگاه سازی مخاطب از طرحواره های جفری یانگ بر مبنای تحلیل شخصیت زن فیلم خفگی
منبع:
فردوس هنر سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
32 - 47
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: طرح واره الگو یا طرحی است که در حوزه روان شناسی و سلامت روان، مطرح شده است. همه طرح واره ها منفی نبوده و طرح واره های مثبت نیز وجود دارند. مشکل زمانی به وجود می آید که طرح واره ای موجب ناکارآمدی و اختلال در زندگی انسان گردد. یکی از این طرح واره ها، طرح واره رهاشدگی است که به واسطه اتفاقات رخ داده در دوران کودکی و در ﻧﻬﺎد ﺧﺎﻧﻮاده، شکل گرفته است. در این پژوهش با توصیف طرح واره های جفری یانگ، تحلیل و بررسی کاراکتر صحرا مشرقی در فیلم سینمایی خفگی انجام شده است. هدف، سؤال یا فرضیه تحقیق: در این مقاله، تحلیل روان شناسانه کاراکتر زن فیلم خفگی از دیدگاه طرح واره رهاشدگی جفری یانگ با هدف پاسخ به این پرسش که آیا می توان کاراکتر زن فیلم خفگی را بر مبنای نظریه طرح واره بررسی کرد، انجام شده است و سپس به مقوله سینما و نقش آن در شناخت طرح واره ها پرداخته شده است. پرسش های اصلی این پژوهش این است که چگونه سینما می تواند نقش مهمی در آگاه سازی مخاطب بر سلامت روان خود از منظر شناخت طرح واره ایفا کند و همچنین نقش همذات پنداری مخاطب با کاراکترها در شناخت طرح واره ها چگونه است. روش تحقیق: روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، مروری و مشاهده مستقیم فیلم بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد که مخاطب می تواند با دیدن شخصیت فیلم که در این طرح واره ها گرفتار است، با همذات پنداری و یافتن ارتباط میان مشکلات روحی خود و کاراکترهای فیلم، به آن ها واقف شده و به دنبال راهی برای قطع این چرخه معیوب گردد؛ بنابراین نقش سینما در نشان دادن طرح واره ها مؤثر بوده است.
سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محله در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محلی با رویکرد اجتماع محور در سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد اجتماع محور می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت پیمایشی می باشد. به منظور بررسی و تدوین مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل SWOT و QSPM استفاده شده است. ازآنجاکه سازوکار مناسبات درونی شورایاری باید از «دبیرمحوری» به سمت «شورایارمحوری» حرکت کند؛ شورا و شهرداری باید به یک مدل کارآمد و شفاف، با حفظ استقلال نهاد نظارتی (شورا و شورایاری) از نهاد اجرایی (شهرداری) در نوع اداره محله، با توجه به وجود سه ضلع؛ شهرداری منطقه، سرای محله و شورایاری در هر محله، برسند. ازاین رو، به نظر می رسد طرح مذکور به دلیل داشتن هدف توانمندسازی محله ها، بتواند در راستای توانمندسازی و ایجاد کانال ارتباطی میان سازمان های دولتی و محله ها تأثیرگذار باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در راستای بهبود وضعیت فعلی مدیریت محلی باید راهبرد های ترکیبیِ معین استفاده گردند که به ترتیب عبارتند از: برنامه ریزی پایین بالا با ترکیب آرای جمعی، وجود پایگاه معتبر داده در راستای الزام برای مدیریت محله، افزایش مشارکت ساکنان محله با آگاه سازی در حوزه مدیریت و سرای محله ای.
نقش های نویافته سنگ نگاره های زرینه قروه در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
504-488
حوزه های تخصصی:
سنگ نگاره یا پتروگلیف، از جمله هنرهایی است که حجاری آن ها از دوره پارینه سنگی تا عصر حاضر تداوم داشته است. این هنر تقریبا در بیش تر مناطق جهان مشاهده می شود. تاکنون شمار زیادی نقوش صخره ای شناسایی و معرفی شده که بخش زیادی از آن در زاگرس مرکزی به ویژه، غرب ایران (استان کردستان) قرار دارد. در این پژوهش، طی بررسی های باستان شناختی در سال ۲۰۲۰ سنگ نگاره های نویافته زرینه در ناحیه ای کوهستانی به فاصله ۱/۵ کیلومتری در غرب روستای زرینه مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش در این مقاله، به صورت میدانی و با رویکرد تاریخی- تطبیقی- تحلیلی است. در بخش میدانی به بررسی سایت مورد نظر در استان کردستان پرداخته شده است. در بخش تاریخی، کتاب ها، مقاله ها و گزارشات مرتبط با موضوع مورد بررسی قرار گرفته اند. سؤالات اصلی پژوهش شامل: نگاره های زرینه، شامل چه نقوشی است؟ نقوش زرینه نماد چه موضوعاتی هستند؟ سنگ نگاره های زرینه قابل مقایسه با چه محوطه هایی است؟ گاهنگاری نسبی محوطه، متعلق به چه بازه زمانی است؟ نقوش سنگ نگاره زرینه در برگیرنده نقش هایی است که به صورت مجموعه هایی از: تصاویر حیوانات (اسب، بزکوهی، پلنگ، شتر)، هندسی (چلیپا، چرخ)، ابزارآلات (تیر و کمان، کمند، چوبدستی) و نقوش انسانی است. نگاره ها به روش کوبشی و به سبک استیلیزه و مقداری حجمی روی سنگ هایی از جنس آذرین ایجاد شده اند. نقش ها روایتگر صحنه هایی روایی است که ارتباط مستقیمی با افکار و عقاید مردمان گذشته دارد. این نقوش حتی تا سال های اخیر نشان دهنده تداوم یک سنت دیرین بوده است. قدمت نقوش را می توان حداکثر به عصر آهن یا جدیدتر از آن رساند. سنگ نگاره ها از نظر سبک، تکنیک، تنوع موضوع شباهت با مناطق داخل فلات ایران و به ویژه آذربایجان (سونگون ارسباران) و لرستان (باوکی ازنا) قابل مقایسه و تحلیل هستند. مطالعه این آثار در غرب ایران، از آن جهت اهمیت دارد که این آثار در منطقه ای قرار گرفته اند که از دوره های پیش از تاریخ تا دوره های اسلامی همواره به عنوان یک گذرگاه راهبردی میان اقوام گوناگونی مورد توجه بوده است.
صنعت تولید سفال زرین فام در ناحیه کرمان؛ گونه شناسی و آنالیز عنصری سفال های زرین فام نمایشگاه و بانک سفال ارگ بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفال زرین فام از جمله مواد فرهنگی فاخر دوران اسلامی بوده و تولید آن در ایران به دلیل پیچیدگی فناوری، در انحصار مراکز محدودی قرار داشته است. اما در بررسی ها و کاوش های باستان شناسی، توزیع این گونه سفال در محوطه های زیادی گزارش شده است. در مطالعات مستمرِ باستان شناختی و حفاظتیِ ارگ بم نیز قطعاتی از سفال زرین فام کشف شده است که اکنون در بانک سفال و نمایشگاه ارگ بم نگهداری می شود. مطالعه این نمونه ها، تنوع و توزیع سفال زرین فام در ناحیه کرمان را روشن می سازد. هدف از مقاله حاضر، طبقه بندی زرین فام های بانک سفال و نمایشگاه ارگ بم به منظور منشأیابی بر پایه نتایج آزمایشگاهی و تبیین ویژگی های تولیدات محلی و وارداتی است. پرسش های مطرح در این پژوهش، این است که سفال های زرین فام بانک سفال و نمایشگاه ارگ بم بر اساس ویژگی های ظاهری به چه گروه هایی تقسیم می شوند؟ منشأ و مرکز تولید این سفال ها بر اساس نتایج آزمایشگاهی کجا است؟ سنت های بومی و محلیِ تولید سفال زرین فام کرمان چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ها، ابتدا طبقه بندی و گونه شناسی سفال ها صورت گرفته، سپس 10 نمونه از آنها بر پایه معیارهای سبک نقوش، تنوع رنگ لایه زرین فام و لعاب زمینه و نوع خمیره، برای آنالیز عنصری بدنه اصلی، لعاب زمینه و لایه زرین فام با استفاده از روش میکروپیکسی انتخاب شده است. در گام بعد، بر اساس نتایج یافته های میدانی، اسنادی و آزمایشگاهی، مطالعه تحلیلی نمونه ها به انجام رسیده است. نتایج آنالیز عنصری بدنه و لعاب زمینه نشان میدهد که با توجه به مقادیر عناصر مختلف در نمونه های آزمایش شده، این نمونه ها منشأ محلی یا منطقه ای دارند و مواد اولیه آن ها از معادنی در بم، جیرفت یا کرمان تأمین شده و در همین ناحیه تولید شده اند. بنابراین، تنوعی که در رنگ، نقش و خمیره این زرین فام ها دیده می شود به دلیل ساخت آنها در چند مرکز در نقاط مختلف ایران نبوده، بلکه به دلیل تولید در دوره های مختلف از صدر اسلام تا سده های متأخر در کارگا های محلی ناحیه کرمان، بم یا جیرفت بوده است.
تبیین جایگاه حقوق شهروندی در مدل های طراحی معماری مبتنی بر منابع اسلامی
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
91-102
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی از جمله مباحث نوظهور در ادبیات علمی کشور است که می تواند به عنوان محتوایی مهم در معماری تجلی یافته و موجب ارتقا آن شود. بنابراین هدف این پژوهش مشخص کردن جایگاه حقوق شهروندیِ مبتنی بر منابع و مبانی اسلامی در معماری و ارائه مدلی کاربردی و قابل تلفیق با دیگر مدل های طراحی معماری و در راستای ارتقای آن هاست. بدین منظور در مرحله اول، با استفاده از روش تحلیل محتوا، مدل های مختلف بررسی و معرفی می شوند و در مرحله دوم، با بهره گیری از روش های تحلیلی و نقد تفسیری مبانی حقوق شهروندی مشخص شده و با بکارگیری روش تحلیلی-تفسیری، راهکارهای ارتقاء حقوق شهروندی ارائه می گردد. در مرحله سوم پژوهش با استفاده از روش استدلال منطقی مدل «حقوق شهروندی» ارائه و نحوه پیوند آن با مدل های دیگر بیان می شود. براساس یافته ها در فاز اول تحقیق، مشخص شد که مدل های «لاوسون»، «گیفورد»، «لنگ» و «مدل تبیین گر محتوای طراحی و معماری» کاربردی ترین مدل ها در ادبیات علمی معماری کشور هستند و یافته های مرحله دوم نشان داد که حقوق شهروندی برحسب شرایط زمانی-مکانی با مفاهیمی مانند آزادی خواهی (Liberalism)، جامعه گرائی (Socialism) و جمهوریت گرائی (Republicanism) آمیخته شده است، در این بین منشور حقوق شهروندی ایران (مصوب1395) با مفاهیم لیبرالیسم هسوئی و قرابت دارد، همچنین مشخص شد که برای ارتقا حقوق شهروندی می توان از مبانی حقوق اسلامی (که برآمده از منابع دینی هستند) بهره گرفت و حقوق مختلفه را براساس دوگانه «حق/تکلیف» بازنویسی کرد، بدین صورت که در حقوق اسلامی، «حق الناس» وجهه کامل تری از حقوق شهروندی را ارائه داده و مقدم بر «حق الله» است، یعنی شرط ایفای حق الله، ایفای حق الناس است، بنابراین در مرحله سوم پژوهش، مدل مذکور براساس دوگانه حق/تکلیف و با تقدم حق الناس بر حق الله در 17 بند ارائه گردیده، به ترتیبی که مبانی حقوقی ارائه شده قابلیت دربرگیری مدل های طراحی را داشته و امکان سنجش مبانی نظری و نتیجه طراحی را براساس اصول حقوق شهروندی اسلامی را فراهم می آورد.
نگرش های دسترس پذیر در حفاظت از مسجد جامع عتیق تهران بر مبنای نگرش سنجی از ذی مدخلان حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
79 - 107
حوزه های تخصصی:
توجه به نگرش ها و نحوه مواجهه ذی مدخلان در حفاظت از میراث معماری، به عنوان عاملی تأثیرگذار در کیفیت فرایندهای حفاظتی مطرح است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف کاربست تحلیل نگرش های دسترس پذیر ذی مدخلان مسجد جامع عتیق تهران و به منظور ارزیابی بخشی از نسبت میان جامعه مرتبطین اثر با جریان حفاظت به انجام رسیده است. احصاء داده های کیفی در باب نگرش های دسترس پذیر گروه های مختلف ذی مدخل در حفاظت از اثر معماری یادشده با اتکا به راهبرد نظری زمینه یابی و پرسشگری غیرساختاریافته به انجام رسیده است. مخاطبان و دامنه ادراکات، گرایش ها و نیازهای ایشان نسبت به اثر و فرایند حفاظت از آن در ۱۸ محور کلی و ۱۹ محور جز ئی مورد طبقه بندی و تحلیل قرار گرفته و امکان مقایسه و تحلیل کمی داده ها متناسب با انواع ذی مدخلان را ایجاد نموده است. نتایج پژوهش بیانگر تسلط عمومی موضوعات کالبدی بر اذهان مصاحبه شوندگان است. همچنین افتراق نظر قابل توجهی در معانی، اولویت ها و گرایش های گروه های مختلف نسبت به موضوع حفاظت قابل مشاهده است. در تحلیل سطوح مختلف دسترس پذیری نیز، «مدت زمان مرمت کالبدی» و «تمیز/مرتب بودن» به عنوان موضوعات دارای بیشترین قابلیت تاثیرگذاری در نگرش های ارائه شده توسط مخاطبان مطرح شدند.
رضا عباسی، اوج هنر تجسمی ایران در دوره شاه عباس اول صفوی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
73 - 87
حوزه های تخصصی:
شاه عباس اول از دودمان صفوی با تشکیل نخستین حکومت متحد ایرانی دوره اسلامی، توانست در ایران، امنیت، آرامش و رفاه پدید آورد تا زمینه رسیدگی به نیازهای فرهنگی فراهم شود. هنر تجسمی که دوران دشواری را پشت سر نهاده و چندی پیش از سلسله صفوی، دوباره اوج گرفته بود، در دوره شاه عباس اول و در اصفهان، پایتخت جدید ایران، رونق بسیاری گرفت که افزون بر بالا گرفتن کار هنرمندانی چون صادقی بیگ و میرعماد، به ظهور هنرمند بزرگی چون رضا عباسی در نگارگری انجامید. درخشش رضا عباسی از کار درکتابخانه شاهی آغاز و مایه جلب توجه و علاقه شاه و اعطای لقب عباسی به وی شد. وی روش های بدیع و تکنیک های جدیدی در نگارگری پدید آورد که مکتب نگارگری اصفهان نامیده می شود و افزون بر آفرینش نگاره های فاخر، دستاوردهای هنری شکوهمندی چون طراحی کاشی های مسجد شاه اصفهان و دیوارنگاره هایی در کاخ های چهل ستون و عالی قاپو را بر جای نهاد. رضا عباسی، شاگردان و پیروانی نیز تربیت نمود که ادامه دهنده سبک جدید وی و پاسدار نگارگری اصیل ایرانی بودند. هرچند پس از او، مکتب اصفهان با گرایش به فرنگی سازی، به تدریج پایان گرفت، اما آثار آن در مکتب ها و دوره های بعدی باقی ماند. آب و رنگ صفوی و چهره ایرانیِ اصفهانِ امروز، مدیون هنرِ هنرمندانی چون رضا عباسی و شاه هنرپروری چون شاه عباس اول است که به اتفاق، عصری طلایی در هنر ایران آفریدند.
کاشی های هفت رنگ مزار در زیارتگاه های سلطان عطابخش و سلطان امیراحمد کاشان (سده دهم تا سیزدهم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
5 - 26
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کاشی های هفت رنگ با کاربرد لوح مزار از اواخر قرن دهم تا اوایل قرن سیزدهم هجری قمری که در دو زیارتگاه سلطان عطابخش و سلطان امیراحمد کاشان بر جای مانده، بررسی شده است. اولین نمونه متعلق به مزاری صندوقه ای از اواخر قرن دهم در دو رنگ مایه لاجوردی بر زمینه ای سفید است. از قرن یازدهم، دست کم چهار لوح مزار باقی مانده که با نقوش گیاهی بر زمینه ای به رنگ زرد تزیین شده اند و جالب توجه اینکه برخی از آن ها فاقد متن هستند. نمونه های اوایل سده دوازدهم شامل تعدادی لوح قبر تشکیل شده از چهار کاشی خشتی است که قابی محرابی دارند. معدود آثار باقی مانده از دوره قاجار، یا از کاشی های آبی و سفید ساخته شده اند، یا از کاشی های هفت رنگ با نقوش گل فرنگ. تمام داده های پژوهش به صورت میدانی برداشت شده و به شیوه تفسیری تاریخی تحلیل شده اند. از مهم ترین مسئله های این مقاله، نحوه شکل گیری و تکامل کاشی هفت رنگ مزارهای کاشان و تفاوت فرمی و محتوایی آن با لوح های سفالین زرین فام اوایل صفوی این شهر است. یافته ها نشان می دهد که از لحاظ محتوایی، توجه به مرثیه سرایی فارسی چشمگیر بوده و جایگزین عبارت های عربی دوره های قبل شده است. از نظر فرمی نیز به سبب ظرفیت های نقاشانه کاشی هفت رنگ، تأکید بیشتری بر نقوش تزیینی گیاهی و هندسی رنگارنگ به چشم می خورد، درحالی که در نمونه های زرین فام، متن اهمیت بیشتری داشت.
تبیین نقش معماری نازی بر معماری بناهای دولتی ایران (دوره پهلوی اول، بین سال های 1312 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
61 - 74
حوزه های تخصصی:
با به قدرت رسیدن حزب نازی در مرداد چکیدهبیان مسئله: پس از به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان، روابط ایران و آلمان وارد دوران جدیدی شد. افزایش نفوذ آلمان در ایران و تبلیغات این کشور درباره برتری نژاد آریایی و مبارزه با قدرت های استعماری، نظیر انگلیس و روسیه، باعث شد ایرانیان آلمان را پشتیبان و منجی بالقوه خود تلقی کنند. به واسطه این تلقی، انبوهی از متخصصان و کارشناسان در زمینه های مختلف برای همکاری با حکومت پهلوی وارد خاک ایران شدند؛ در این بین حضور معماران و مهندسان و شرکت های ساختمانی آلمانی بیش از هر گروه دیگری به چشم می خورد و نقش آن ها در ساخت بسیاری از ساختمان های دولتی و حکومتی مشهود است. ساختمان هایی که در راستای نمایش قدرت و شکوه حکومت، متأثر از بناهای عصر نازی و با گرایش نئوکلاسیک، پدید آمدند.هدف پژوهش: مقاله پیش رو به دنبال بررسی معماری نئوکلاسیک و استخراج شاخصه های آن و تحلیل این شاخصه ها در آثار ساخته شده توسط معماران آلمانی در ایران است. پرسش اصلی مقاله بر این نکته استوار است که گرایش به معماری نازی (نئوکلاسیک) تا چه حد بر معماری معاصر ایران تأثیر گذاشته است؟ و چارچوب نظری مقاله نیز بر این نکته تأکید دارد که با گسترش روابط ایران و آلمان، در بین سال های حکومت حزب نازی در آلمان و پهلوی اول در ایران، بخشی از زمینه های شکل گیری معماری معاصر ایران تحت تأثیر کشور آلمان پدید آمد. روش پژوهش: مقاله پیش رو از نوع کیفی است و در آن از روش تحقیق تاریخی-تفسیری و همچنین روش توصیفی-تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که حضور افراد و گروه های متخصص آلمانی در ایران نقش بسیار مهمی در ورود عناصر معماری غربی به ایران داشته است. الگوها و شاخصه ها در هر سه حوزه عملکردی (پلان)، کالبدی (فرم) و نمادین در معماری ایران تأثیرگذار بوده اند و در این بین، نفوذ مؤلفه های عملکردی، نسبت به دو مؤلفه دیگر، شاخص تر بوده است. همچنین ارتقای شیوه های ساخت وساز و استفاده از مصالح نوین یکی دیگر از زمینه های اثرگذاری آلمان ها در ایران بوده است.
اولویت شناسی در برنامه ریزی شهر سالم: تعامل شیمی نوین و رایانش مصالح سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
94-105
حوزه های تخصصی:
اهداف : نسل جدیدی از مصالح نوین ساختمانی با استفاده از روش های رایانشی و دیجیتال تولید می شوند. مصالح نوین ساختمانی چشم انداز جدیدی به امکان ایجاد محیط زیست شهری سالم ایجاد کرده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی، تحلیل و اولویت شناسی در رایانش مصالح نوین در هماهنگی با محیط زیست است. هدف کاربردی پژوهش، تبیین مفهوم و ارائه راهبردهایی برای کاربرد مصالح مناسب برای دست یابی به الگوی «شهر سالم» است. روش ها: پژوهش از نظر رویکرد روش شناختی کیفی-کمی است. نتایج کیفی به تبیین مفهوم منتهی می شود و اولویت شناسی از طریق پرسشنامه برخط به دست می آید. برای تایید پایایی از ضریب کاپا یا ضریب توافق طرفین استفاده شده است. تعداد 386 پرسشنامه سالم جمع آوری، و با کمک همبستگی اسپرمن، نتایج بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: در میان گویه های ده گانه استخراج شده درباره مصالح نوین به کاررفته، چهار گویه با درجه معناداری بالا به دست آمده؛ که به ترتیب عبارتند از: 1- قرارگرفتن در معرض نور مستقیم خورشید، 2- سلامتی مصالح ( MSDS )، 3- سهولت تعویض و جایگزینی و 4- درجه جاذب رطوبت بودن. نتیجه گیری: افزیش خطر بیماری های فراگیر نشان می دهد که تحقق کانسپت شهر سالم بدون رایانش مصالح نوین امکان پذیر نیست؛ حوزه ای میان دانشی و بین رشته ای که نیازمند رویکردی ترکیبی از شیمی سبز، رایانش زیستی و رایانش مبتنی بر مواد است. رایانش مصالح نوین، روشی موثر در دست یابی به الگوی شهر سالم است؛ موضوعی که نیازمند توسعه آموزش محیط زیست و مهارت مدیریت شهر سالم است.
ریشه یابی الگوی معماری مسجد کبود تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد کبود تبریز یکی از آثار باارزش معماری ایران است که از گذشته تاکنون، مورد توجه مورخان، سیاحان و پژوهشگران معماری متعددی قرار گرفته است. در این راستا، مطالعات فراوانی درباره تاریخ و ریشه الگوی معماری مسجد کبود و عناصر و جزئیات آن، با رویکردها و روش های مختلف انجام پذیرفته و برخی نتایج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ به نحوی که عده ای کلیت فرمی بنای کبود تبریز را وارداتی و متأثر از معماری مساجد گونه بورسا در عثمانی و عده ای دیگر آن را در تداوم تجربیات معماری ایرانی می دانند. با نگاهی اجمالی به این یافته ها، لزوم انجام پژوهش های بیشتر برای یافتن ریشه الگوی معماری مسجد کبود تبریز در کلیت و اجزایش، به چشم می آید. بدین منظور، نوشتار حاضر با روش تفسیری تاریخی، نخست به مطالعه تاریخِ بستر و کشف و تحلیل نیروهای متفاوت اثرگذارِ پیدا و پنهان بر فرم معماری مسجد کبود تبریز پرداخته و در ادامه در یک تحلیل معماری، جایگاه الگوی ساخت بنای کبود تبریز و میزان سنخیت آن در تناسب با زنجیره تداومی معماری ایرانی و معماری مساجد عثمانی گونه بورسا را تعیین کرده است. یافته ها نشان می دهد هرچند در دوران جهانشاه و پیش از او، ارتباطات فرهنگی گسترده ای بین دولت عثمانی و قراقویونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماری، تأثیر یک طرفه هنرمندان، معماران و کاشی کاران ایرانی بر معماری عثمانی مشهود است. بنای کبود تبریز که یک مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، کارکرد، کارشیو، سازه، نما و تزیینات، ریشه کاملاً ایرانی دارد و از جنبه الگوی ساخت، در تداوم گسترش بناهای گنبدخانه ای ایرانی شکل می گیرد.مسجد کبود تبریز یکی از آثار باارزش معماری ایران است که از گذشته تاکنون، مورد توجه مورخان، سیاحان و پژوهشگران معماری متعددی قرار گرفته است. در این راستا، مطالعات فراوانی درباره تاریخ و ریشه الگوی معماری مسجد کبود و عناصر و جزئیات آن، با رویکردها و روش های مختلف انجام پذیرفته و برخی نتایج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ به نحوی که عده ای کلیت فرمی بنای کبود تبریز را وارداتی و متأثر از معماری مساجد گونه بورسا در عثمانی و عده ای دیگر آن را در تداوم تجربیات معماری ایرانی می دانند. با نگاهی اجمالی به این یافته ها، لزوم انجام پژوهش های بیشتر برای یافتن ریشه الگوی معماری مسجد کبود تبریز در کلیت و اجزایش، به چشم می آید. بدین منظور، نوشتار حاضر با روش تفسیری تاریخی، نخست به مطالعه تاریخِ بستر و کشف و تحلیل نیروهای متفاوت اثرگذارِ پیدا و پنهان بر فرم معماری مسجد کبود تبریز پرداخته و در ادامه در یک تحلیل معماری، جایگاه الگوی ساخت بنای کبود تبریز و میزان سنخیت آن در تناسب با زنجیره تداومی معماری ایرانی و معماری مساجد عثمانی گونه بورسا را تعیین کرده است. یافته ها نشان می دهد هرچند در دوران جهانشاه و پیش از او، ارتباطات فرهنگی گسترده ای بین دولت عثمانی و قراقویونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماری، تأثیر یک طرفه هنرمندان، معماران و کاشی کاران ایرانی بر معماری عثمانی مشهود است. بنای کبود تبریز که یک مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، کارکرد، کارشیو، سازه، نما و تزیینات، ریشه کاملاً ایرانی دارد و از جنبه الگوی ساخت، در تداوم گسترش بناهای گنبدخانه ای ایرانی شکل می گیرد.
تأملی بر ساختار فضایی و الگوی کالبدی خانه های دوره قاجار شهر نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۳۶-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
آنچنان که نتایج مطالعات مرتبط با شهرهای ایرانی روشن ساخته است، اقلیم و فرهنگ را میتوان دو عامل اثرگذار کلیدی و در شکل یابی و توسعه استقرارگاه های بشری و فضاهای زیستی به شمار آورد. این تأثیر تا بدان حد است که بسیاری از پژوهشگران، بافت های کهن شهری را به مثابه آیینه ای دانسته اند که فرهنگ ساکنانشان را منعکس می سازند. در شهر نطنز، خانه های سنّتی متعددی وجود دارد که متعلق به دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی هستند. این خانه ها که عناصر کارکردی متمایزی نسبت به دیگر بناهای مسکونی دارند، با ساختار پیچیده و متفاوت خود، به این شهر هویتی فرهنگی بخشیده اند؛ بدین سبب است که مطالعه ساختار فضایی و الگوی کالبدی این خانه ها موضوع پژوهشی مستقل شدند. پژوهشی که نتایج آن در نوشتار حاضر ارائه میشود، در پی آن است تا ضمن معرفی خانه های تاریخی شهر نطنز به این پرسش پاسخ گوید که عناصر و ویژگی های کالبدی فضایی خانه های تاریخی این شهر چیستند؟ هدف آن است که اصول و ارزش های فرهنگی حاکم بر معماری «خانه» در بافت کهن این شهر معلوم و چرایی و چگونگی ساختار این بناها مطالعه شود. پژوهش حاضر با رویکردی تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی های میدانی مستندنگاری صورت گرفته است. در دستیابی به این هدف، ده خانه شاخص تاریخی در محله های قصبه و افوشته متعلق به دوره قاجار به لحاظ عناصر کالبدی بررسی شدند. در نتیجه این پژوهش روشن شد که معماران و شهرسازان نطنز در عهد قاجار توانسته اند هماهنگی منطقی چشمگیری در ترکیب فضایی خانه های و نوع اقلیم منطقه به وجود آورند. به طور کلی، جهت گیری متفاوت بناها و تفاوت در ساختار کالبدی معماری خانه ها بر محور حیاط به عنوان نقش هماهنگ کننده و ارتباط دهنده میان سایر عناصر بنا به عنوان الگوی قابل تأمل در شهر نطنز است.
نقش ساختار بازارچه های سنتی بازار تبریز در ماندگاریِ ذهنی فضا و عمقِ دسترسی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۶۰-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله درباره بررسی و تحلیل پیکره بندی و ساختار هندسی فضاها در بازارچه های تجاری به منظور بهینه سازی و افزایش کیفیت فضایی بازارچه های تجاری است. رویکرد نظری پژوهش مبتنی بر نظریه نحوِ فضاست که در آن به بررسی متغیرهایی چون ساختار هندسی بازارها اعم از طول و عرض متوسط مغازه ها و مسیرهای حرکتی، تعداد و انواع محورهای حرکتی و تعداد گره ها در این بازارها پرداخته می شود. در راستای دستیابی به این هدف، شناخت عوامل و مؤلفه های مؤثر بر میزان آنتروپی، خوشه بندی، عمقِ فضا، الگوی دسترسی کاربران و الگوهای ساختاری بازارچه ها و تحلیل تطبیقی این الگوها متناسب با نیازها و الزامات تجاری امروزی مورد مطالعه قرار گرفته است. روش به کاررفته در این پژوهش، روش همبستگی با روش تحلیل محتوا و تحلیل نرم افزاری است. به این ترتیب که در بخش کمّی کردن ویژگی های کیفی فضا و تحلیل آن از داده های حاصل از نمودار ها، گراف توجیهی و نرم افزار دپث مپ برای هفت نمونه از بازارچه های موجود در بازار تبریز به عنوان نمونه های موردی استفاده شده است. در نهایت یافته های به دست آمده به وسیله روش کیفی استدلال منطقی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. برای گرد آوری اطلاعات نیز از روش های کتابخانه ای، مشاهده، برداشت، ترسیم و شبیه سازی نرم افزاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بهینه ترین الگو برای یک مرکز تجاری خطی زمانی است که الگوی ساختاری پلان تک محوره باشد و هیچ گره یا تقاطعی در طول این محور وجود نداشته باشد. نسبت متوسط عرض مسیر حرکتی بر طول بازار نزدیک به ۱/۰ باشد و عمق مغازه های دورچین شده بیشتر از ۵/۲ برابر عرض متوسط مسیر نباشد. همچنین توجه به این مهم که مراکز تجاری دارای یک ورودی تعریف شده و خوانا و یک خروجی روی تک محور خود باشند، بسیار حائز اهمیت است و کیفیت فضایی را افزایش می دهد.
بازتعریف مفهوم مکان با تأکید بر فرایند آفرینش و تبیین مرکزیت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
69 - 82
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم مکان به یکی از مهمترین مباحث معماری، طراحی شهری، معماری منظر و طراحی محیط تبدیل شده است. با این همه، عمده این مطالعات متأثر از دوگانگی عینی-ذهنی بوده و مکان را به عنوان امری ایستا و جدا از روابط و ساختارهای اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند که به حوزه های ادراک فردی محدود شده اند. این مسائل باعث شده اند مطالعات مکان، رویکرد فروکاهنده پیدا کرده تا جایی که بعضاً مکان را تا یک فضای نوستالژیک تقلیل داده اند.روش پژوهش: در سالیان اخیر و با تغییر رهیافتی در حوزه فلسفه و جامعه شناسی فضا، چرایی آفرینش و تحول مکان نیز مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد در یک مطالعه کیفی با هدف پرداختن به چرایی تحول مکان، به کمک رهیافت پسکاوی، و با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی، مطالعات پیشین مکان را دسته بندی کرده و با اتخاذ رویکرد انتقادی، مسئله های اصلی (پروبلماتیک) این مطالعات را بررسی کند و سپس به بازتعریف مکان بپردازد.هدف پژوهش: مطالعات مکان، بیشتر به چیستی مکان و چگونگی ادراک مکان و جنبه های کالبدی مکان یا جوانب ذهنی ادراک فردی پرداخته اند. این مقاله به دنبال پرداختن به چرایی آفرینش مکان و نحوه نمود ساختارهای اجتماعی در مکان است و تلاش دارد نقش کردار اجتماعی را در فرایند آفرینش مکان بررسی کند و مؤلفه های کردار اجتماعی را نیز تبیین کند.نتیجه گیری: مکان، همزمان هم نمود عینی و دارای تعین کالبدی است و هم فرایند اقتصادی اجتماعی. علاوه بر سه مؤلفه ای که اثبات گرایان برای مکان قائل هستند (فرم، عملکرد، معنا)، مکان دارای سه مؤلفه ای است که می تواند ساختار اجتماعی را در خود هویدا کند: تفاوت، تقارب و تواتر. با این سه مؤلفه، مکان، تجلی کردار اجتماعی خواهد شد. مؤلفه تفاوت موجب اندرکنش اجتماعی، سرزندگی محیط و تقویت هویت جمعی می شود. با بودن مؤلفه تقارب، مکان واجد ارزش شده و گروه های مختلف به جای انزواگزینی و دور شدن از مرکز، پیرامون یک پدیده یا رخداد به گفتگو می نشینند و مرکزیت مکان را پدید می آورند. با بودن مؤلفه تواتر، مفهوم زمان در مکان ها نمود پیدا می کند.
بررسی تطبیقی انعطاف پذیری مدارس سنتی ایران از دوره سلجوقی تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
67 - 82
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: انعطاف پذیری یکی از مفاهیم مطرح در معماری سنتی ایران است و توجه به آن در اکثر کاربری ها، به ویژه در فضاهای آموزشی به دلیل نیازهای متغیر افراد، اهمیت زیادی داشته است. این در حالی است که امروزه نقش انعطاف پذیری در مدارس جدید کمرنگ شده است. در این میان، معماری مدارس سنتی ایران واجد شاخص های ارزنده ای در حوزه انعطاف پذیری است که می توان آن ها را در طراحی مدارس جدید در نظر گرفت.هدف پژوهش: هدف این پژوهش مطالعه انعطاف پذیری مدارس سنتی ایران، بررسی نحوه تغییرات انعطاف پذیری این مدارس در طی دوره های تاریخیِ سلجوقی تا قاجار، و شناخت عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری مدارس سنتی به منظور استفاده از این عوامل در طراحی فضاهای آموزشیِ انعطاف پذیر است.روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور ابتدا اطلاعات مربوط به حوزه انعطاف پذیری از منابع کتابخانه ای استخراج شده است. در ادامه، پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری مشخص شده و با روش مطالعه میدانی و شیوه استدلال قیاسیْ نمود انعطاف پذیری در نمونه های موردی بررسی شده است.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر آنکه مدارس سنتی در همه دوره های مذکور انعطاف پذیر بوده اند، نحوه انعطاف پذیری آن ها نیز، هم زمان با سیر تحول کالبدی آن ها و افزوده شدن عناصر کالبدی گنبدخانه و شبستان، دچار تحول شده است. به طور کلی، در اکثر عناصر کالبدی مدارس مورد بررسی، هرچه از دوره سلجوقی به دوره قاجار نزدیک می شویم، از مؤلفه تنوع پذیریِ عملکردی کاسته می شود و تنوع پذیری فضایی، تطبیق پذیری و تغییرپذیری پررنگ تر جلوه می کند. بنابراین انعطاف پذیری مدارس، در این بازه زمانی، روندی روبه رشد داشته است.
تحلیلی بر تأثیر رنگ و فرم تبلیغات شهری بر آسایش بصری شهروندان در محور هاشمیه مشهد
حوزه های تخصصی:
تبلیغات شهری یکی از مهم ترین شاخه های دانش تبلیغات و یکی از عناصر سازنده منظر شهری در سکونتگاه های انسانی به شمار می رود به نحوی که به عنوان بخش جدایی ناپذیر از کالبد شهرها شناخته شده و بخش مهمی از فعالیت های تجاری در شهر ها به این موضوع اختصاص یافته است. بکارگیری صحیح عناصر بصری در ایجاد هویت بصری و تقویت خوانایی تابلوهای تبلیغاتی نقش چشمگیری دارند. تابلوهای تبلیغات شهری می تواند نمودی فعال و تاثیرگذار در منظر عمومی یک شهر داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش شناخت مولفه های آسایش بصری و تحلیل آن در محدوده بلوار هاشمیه مشهد به منظور بهره گیری از آن در جهت ارتقا کیفیت منظر آن محدوده بوده است. دراین پژوهش به کمک پرسشنامه و جامعه 384 نفری و نرم افزار spss اطلاعات مربوط به تابلوهای تبلیغاتی موجود در محور هاشمیه جمع آوری و با استفاده از روش های تحلیلی و آزمون t تک نمونه ای و بررسی قوانین و آیین نامه های موجود و همچنین مشاهده مورد پژوهشی، اطلاعات حاصل پردازش شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد توجه به عناصر بصری و رنگ در تبلیغات شهری تاثیر مستقیم و بسزایی در افزایش کیفیت مناظر شهری و آرامش روان شهروندان داشته و عدم توجه به آن منجر به آشفتگی، ناهمگونی و اغتشاشات بصری محیط می شود. بر این اساس تشویق استفاده از تابلوهای با زمینه های رنگ و جنس نسبتا یکسان در تبلیغات و رعایت استانداردها و دستورالعمل های موجود و حذف تبلیغات غیرمجاز به عنوان پیشنهادهای راهبردی این پژوهش ارائه گردیده است.
احیا موسیقی بومی با تاکید بر طراحی خانه موسیقی (مطالعه موردی: شهرساری)
حوزه های تخصصی:
موسیقی مانند همه هنرها آیینه تمام نمای زندگی و فرهنگ مردم یک سرزمین است. در این میان شاید به دلیل ظرفیت هایش سهم بیشتری در معرفی و انتقال فرهنگ یک ملت داشته باشد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف کلی امکان طراحی خانه موسیقی با تاکید بر احیا موسیقی بومی در شهر ساری تنظیم گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر ساری هستند که بر اساس جدول مورگان تعداد 384 نمونه را به روش تصادفی ساده انتخاب و با به کارگیری ابزار پرسشنامه مورد پرسشگری قرار گرفته اند. اطلاعات جمع آوری شده در قالب نرم افزار spss و آزمون آماری ناپارامتری دو جمله ای روابط بین متغیرها مورد آزمون قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده (% 51.57) از پاسخ دهندگان مرد و (%48.43) زن در پاسخ هایشان از طراحی و ساخت خانه موسیقی با تاکید بر موسیقی بومی مازندران در شهر خود رضایت دارند و طراحی آن را در حفظ و احیای موسیقی بومی مازندران موثر می دانند. همچنین با توجه به داده ها مشخص می شود که در میان عوامل تاثیرگذار در کمرنگ شدن موسیقی بومی مازندران بیشترین امتیازات مربوط به کمبود اماکن فرهنگی و آموزشی، ضعف خانواده در جهت انتقال موسیقی بومی بوده است.