فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
37 - 50
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: زمینه های پژوهشی حوزه زیبایی شناسی محیط نیازمند قواعد و مبانی نظری اند که بتواند مقدمه ای اساسی از درکی تجربی، شناختی و یا عاطفی از رسوخ زیبایی در محیط را از طریق تجربه انسان معرفی کنند. لذا پژوهش حاضر، با توجه به خلأ نظری موجود در زمینه مبانی نظری ماهیت تجربه زیبایی شناسی محیط و فرایند ادراک و شکل گیری آن، قصد دارد تا به این موضوع از دریچه ای دیگر بنگرد تا بتواند مسیرهای جدیدی را برای شناخت دقیق آن در حوزه های دیگر (که به طور دقیق به این موضوع پرداخته اند) جست وجو و معرفی کند. از این رو این سؤالات مطرح می شوند که فرایند شکل گیری و ادراک تجربه زیبایی شناسی در زمینه های نظری روانشناسی هنر چگونه است. لذا بر این مبنا، کدام تئوری ها قابلیت کاربرد بیشتری در حوزه زیبایی شناسی محیطی دارند؟ هدف پژوهش: هدف بازخوانی مدل های شاخص ادراک تجربه زیبایی شناسی در حوزه روانشناسی هنر است تا با شناسایی ساختار های زیربنایی تئوری ها، بتواند از قابلیت های آنها به عنوان مبنایی برای بحث درباره مفاهیم نظری علوم محیطی بهره مند شود. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به صورت تحلیلی به شناسایی مدل های ادراکی مختلف در خصوص تجربه زیبایی شناسی در حوزه روانشناسی هنر پرداخته است. پس از بررسی مدل های ادراکی شاخص، شش مدل انتخاب شد و پس از شناسایی رابطه بین متغیرهای این مدل ها از طریق تحلیل محتوای آنها، در نهایت دو مدل اصلی معرفی شد. سپس مبتنی بر مفاهیم حوزه زیبایی شناسی محیطی و پتاسیل های موجود در دو مدل منتخب، با پیشنهاد ایجاد هم گرایی در مسیر این دو مدل، سعی شد تا بستری نظری را برای روش های چندگانه پژوهشی در زمینه زیبایی شناسی محیطی ارائه کند. نتیجه گیری: تئوری مدل لدر (رویکرد شناختی) و نظریه سیلویا (رویکرد ارزیابی ذهنی هیجان) در تکامل یکدیگر، شبکه ای یکپارچه از فرایندهای ادراکی، شناختی و عاطفی را معرفی می کنند و مکانیزمی را برای مدل سازی های انعطاف پذیر و طیف وسیعی از متغیرها را در خصوص اولویت های تجربه زیبایی شناسی ارائه می کنند که می تواند فرضیاتی جدید را در حوزه زیبایی شناسی محیطی معرفی کند.
سرمقاله: سه گانه منظرآیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
3 - 3
حوزه های تخصصی:
منظر آیینی ترکیبی از مکان، رویداد و نمایش است که وجه نمایش در آن قوی تر از انواع دیگر منظر است. در منظر آیینی «تماشا» و «مشارکت» رکن است. بازیگران منظر آیینی انسان های عادی هستند، تماشاگرانی که در فهم نمایش مشارکت می کنند نیز از همان جنس هستند. منظر آیینی آنچنان که در مورد اسطوره نیز صادق است، راوی تاریخ نیست؛ بلکه از تمایلات، نگرانی ها و جهان بینی های گذشته حکایت می کند. لذا داوری آن به عنوان امر واقع و روایتی از تاریخ، به نتایج ضدفرهنگی خواهد انجامید. مراسم قالیشویان مشهد اردهال، منظری آیینی است که نکته جالب آن ترکیب اسطوره های دو فرهنگ قبل و بعد از اسلام ایران در یک مراسم است. زمان رویداد، دومین جمعه ماه مهر، برگرفته از تاریخ ایام سعد ایران باستان، و ماجرای آن خونخواهی امامزاده است. نمادهای مراسم آن قدر متنوع و ترکیبی است که رمزگشایی آن ها می تواند دریچه های زیادی به شناخت فرهنگ ایران باز کند. اگرچه مراسم قالیشویان منظری تدریجاً شکل گرفته و دارای تطورات بسیار تاریخی است، اما اخیراً اقداماتی با هدف خوانش ایدئولوژیک از مراسم مطرح شده که ممکن است بُعد تاریخی و اسطوره ای آن را در مخاطره قرار دهد. باید دانست منظر آیینی الزاماً با خوانش عقلانی و فایده گرایی مستقیم قابل ارزیابی نیست؛ بلکه درست تر آن است که به عنوان نمادی از فرهنگ گذشته در ارتباط با مکان مورد توجه قرار گیرد. تلفیق نمایش چوب بدستان مراسم با هیجان نوحه خوانی و مشارکت همزمان بازیگران و تماشاچیان در مراسم، حس خاصی از یک حادثه مهم در گذشته سرزمین ایجاد می کند که ارتباط آن با خونخواهی امامزاده به مراسم سمت وسوی عدالت خواهی نیز می بخشد. سه گانه منظر آیینی قالیشویان را باید حفظ کرد.
جلوه هایی از باغ ایرانی در مینیاتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
6 - 13
حوزه های تخصصی:
نقاشیِ روایتگر ایرانی که جلوه هایی از شعر و ادب این مرزوبوم را به تصویر کشیده، با سوژه هایی مردمی و شاهانه در دنیایی رنگین و مکان و منظری روح افزا، از گذشته های دور تا کنون فرهنگ و باور ایرانیان را ثبت نموده است. صحنه های گوناگون از روایات حماسی و مذهبی، شاعرانه و عاشقانه، شکار، رزم و بزمِ شاهان و تمامی آنچه در مینیاتور به تصویر درآمده، بازتاب زندگی جاری مردم بوده است که از لابه لای متون ادبی و اشعار انتخاب شده و به گونه ای ویژه با زیبایی شناسی هنرمندان نقش شده اند. فرهنگ و باور ایرانی در دل طبیعت خودنمایی می کند و آنچه در تمامی نقش ها حضور دائمی دارد، باغ و بوستان ایرانی با تمام عناصر و جزئیات واقعی است، چنان که در عالم خارج و در واقعیت دیده می شود. باغ و باغ سازی هنر اصیل و دیرپای ایرانی است که از روزگار باستان با زندگی مردم عجین بوده و در تمام دوران اسلامی نیز تداوم یافته است. باغ مکان مقدسی بوده که نیایشگاه های کهن را در برداشته و مجموعه آب، گیاه و چارتاقی-معبد از دوران باستان تا کنون در جای جای ایران بوده (و هست) و برگرفته از باورها، دین و اعتقادات طبیعت گرای ایرانیان است. باغ-معبدهای کهن به باغ-مزارهای دوران اسلامی تبدیل شدند و الگوی باغ ایرانی-اسلامی در گذر زمان براساس بزرگداشت عناصر مقدس آب، گیاه و چارتاقی-کوشک در جوار آنان شکل گرفت. از آنجا که تا کنون نقاشی ایرانی-مینیاتور- با عالم خیال و مثال معرفی شده، ضروری است که این قول اشتباه اصلاح و جایگاه واقعیت و طبیعت گرایی در این هنر اصیل ایرانی مشخص شود و به گواهی آثار موجود ثابت شود که صحنه های مینیاتور بازتاب باغ و کوشک ایرانی و عناصر مقدس آن مانند آب و درخت و نمایش بوستان و طبیعت ایران است و ریشه در باورهای کهن مردم داشته است. این نوشتار برمبنای تحلیل آثار موجود و به روش استنتاجی تنظیم شده و به گونه غیرمستقیم به نقد آرای موجود در زمینه نقاشی ایرانی نیز پرداخته است. هدف از این پژوهش، نقد نظریات موجود در باب مینیاتور مبنی بر نگاه غیرمنطقی، احساسی و بعضاً نادرست است که دیرزمانی است رایج شده است. از این رو بر این مهم تأکید شده است که هنر باغسازی ایرانی آشکارا در صحنه های مینیاتور جلوه گر شده و بنابراین نقاشی ایرانی طبیعت را در صحنه های واقعی از باغ و بوستان ترسیم نموده است.
معیارهای اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر (نمونه موردی: موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
5 - 16
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : اصالت و اعتبار آثار معماری از دیدگاه حقوقی، مرمت و حفظ آثار تاریخی، هنری و نظریه های معماری قابل بررسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی، مسئله چگونگی احراز اصالت آثار معماری معاصر ایران را مطرح می کنند، اما نمی توان در حوزه پژوهش های علمی به روشنی از معیارهای احراز اصالت یا اعتبار نشانی یافت. بنابراین این سؤال اصلی مطرح می شود که معیارهای احراز اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر چیست؟ از سوی دیگر موزه هنرهای معاصر تهران به عنوان یکی از مهم ترین پروژه های معماری معاصر کشور که اصالت و حدود تأثیرپذیری آن از موزه خوآن میرو و آرشیو معماری باوهاوس مورد بحث بوده، به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب شده تا بتوان به غنای گفتمان پیرامون اصالت آن به شیوه ای علمی و با استفاده از معیارهای پیشنهادی کمک کرد. هدف پژوهش : هدف پژوهش روشن ساختن تفاوت ها و تشابه های واژگان اصالت و اعتبار و پیشنهاد معیارهایی جهت سنجش آن در آثار معماری معاصر است. روش پژوهش : این مقاله با استفاده از راهبردهای ترکیبی تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی به رشته تحریر درآمده و در این راستا از منابع کتابخانه ای بهره گیری شده است. نتیجه گیری : طرح «اصیل» (Original) دارای ویژگی هایی بدیع است که پیش تر مشاهده نشده اند. یک اثر معماری در صورت احراز 1-سرمشق گرفتن عناصر یا ایده، 2-ارائه خلاقیت و نوآوری در ترکیب، 3-پیوند و اثرگذاری بر زمینه و جامعه و 4-داشتن صراحت و صداقت می تواند «معتبر» (Authentic) تلقی شود. مقایسه نمونه های موردی از لحاظ جنبه های فرمی، سازمان فضایی و سیرکولاسیون و مصالح مورد استفاده، نشان داد که معمار موزه هنرهای معاصر تهران برای اولین بار عناصر فرمی شاخص طرح خود را ارائه نکرده است و بنابراین نمی توان آن را از این حیث «اصیل» به حساب آورد؛ اما علی رغم شباهت های ظاهری، می توان چهار معیار دیگر را در طرح موزه مورد شناسایی قرار داد و آن را واجد دریافت صفت «معتبر» دانست.
پژوهشی پیرامون درون مایه آثار دوره سوم زندگی رضا عباسی (مبتنی بر زمینه های تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
56 - 72
حوزه های تخصصی:
آثار دوره سوم زندگی رضا عباسی که مربوط به زمان بازگشت مجدد وی به دربار است، کمتر موردمطالعه و مداقه قرار گرفته و به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف تبیین ویژگی های درون مایه آثار دوره سوم زندگی رضا عباسی با تکیه بر سپهر زیستی هنرمند شکل گرفته است و با مرور وضعیت سیاسی، مذهبی، ادبی، فکری و اقتصادی قصد دارد به این سؤالات پاسخ دهد که با در نظر گرفتن زمینه شکل گیری، آثار دوره سوم زندگی رضا عباسی حاوی چه مفهوم و معنایی هستند و در مقایسه با دوره اول و دوم زندگی او، چه تفاوتی را در رویکرد هنرمند به نمایش می گذارند. جامعه آماری این پژوهش متشکل از پنج اثر است که به صورت هدفمند به مثابه نمونه کاملی از رویکرد غالب هنرمند در دوره سوم زندگی اش انتخاب شده اند. این پژوهش ازنظر هدف، بنیادی به شمار می رود و با روشی تفسیری - تاریخی و گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای شامل منابع دست اول و تحقیقات جدید، به تجزیه وتحلیل کیفی موضوع خود پرداخته است. نتایج حاصله نشان می دهد که آثار دوره سوم زندگی رضا عباسی بیانگر رویکردی دوگانه و همچنین انتقادی نسبت به زندگی هستند که بخشی از آن برآمده از تجربیات دوران دوری از دربار است.
مطالعه تحلیلی نقاشی نظامی میدان مشق اثر محمدحسن افشار در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
73 - 91
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نمایش قدرت در دوره قاجار در مرکز توجه نقاشی های پیکرنگاری دربار بوده و نقاشی های به سفارش مراکز نظامی بستر نمایش این موضوع بوده است. سؤال اصلی پژوهش به این شرح است که قدرت نظامی در تصاویر نقاشی این دوران چگونه به تصویر کشیده شده و ویژگی بصری و ساختاری نمایش قدرت در نقاشی میدان مشق اثر محمد حسن افشار به وسیله هنرمند چگونه بوده است؟ هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقاشی نظامی دوران ناصرالدین شاه و ویژگی های ساختاری و بصری اثر میدان مشق ارائه شده است. روش پژوهش: این پژوهش با نگاه تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی ارائه شده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) است. یافته ها: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نمایش قدرت در نقاشی دوره قاجار در تصاویر نظامی همواره جایگاه ویژه ای داشته و در نقاشی میدان مشق اثر محمد حسن افشار نمایش قدرت نظامی با تأکید بر حضور شاه، ولیعهد و سپهسالار در کنار هم در بازدید از میدان مشق، که محل تمرین و آموزش و آرایش نظامیان بوده، نشان داده شده است.
بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی (نمونه موردی: روستای کلامو شاهرود)
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
40 - 52
حوزه های تخصصی:
اصول معماری ایرانی برگرفته از فرهنگ و ارزش های این مرز و بوم می باشد. این اصول از گذشته، در مسکن روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تحولات اجتماعی و اقتصادی، تغییراتی را در الگوی معماری مسکن روستایی ایجاد کرده و در معماری امروز به اصول معماری ایرانی کمتر توجه شده است. در این میان معماری مسکن روستایی قدیم واجد معیارها و شاخص های ارزشمندی است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی الگوی مسکونی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای اصول معماری ایرانی (مردم واری،خودبسندگی،نیارش،پرهیز از بیهودگی و درون گرایی) مشخص شده و سپس با مطالعه میدانی، نمود این اصول در چهار الگوی شاخص مسکن روستای کلامو شاهرود بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوهای شاخص مسکن روستای کلامو منطبق بر اصول معماری ایرانی بوده و در همه الگوها نمودی از این اصول و مولفه های آن دیده می شود. در اصل مردم واری مولفه پرهیز از تشخص و تأمین نیاز ساکنین و در اصل پرهیز از بیهودگی اعتدال در تزئینات و میانه روی در وسعت بنا و در اصل درونگرایی نهی از اشراف و ایجاد خلوت به طور ویژه در روستای کلامو مورد توجه بوده است. در نهایت استخراج الگو بر اساس اصول معماری ایرانی و مولفه های آن برای مسکن معاصر روستا ارائه شده است.
تجلی بصری حوادث سیاسی و اجتماعی قرون دوم تا چهارم هجری بر بناهای تاریخی ( از نظرگاه سفرنامه های ابن فضلان و ابن بطوطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
7 - 25
حوزه های تخصصی:
سفرنامه ها یکی از مهم ترین نوشته های که درک ما از جهان پیرامون و گذشته را روشن می سازند. نگارش این نوع این آثار از گذشته های دور رایج بوده است. پس از ظهور اسلام و در نتیجه تشویق آموزه های دینی به سیر و سفر با انگیزه های مذهبی، علمی، سیاسی، نگارش سفرنامه ها رو به فزونی نهاد. سفرنامه های نگاشته شده حاصل مشاهدات و درک شخصی سفرنامه نویس از جهان پیرامونش است که دیده و شنیده است. در قرون نخستین اسلامی شاهد ظهور سفرنامه نویسان متعددی هستیم که امروزه آثارشان یکی از منابع مهم برای شناخت دقیق تحولاتی زمانی و مکانی دوره آنهاست. ابن فضلان و ابن بطوطه نیز از جمله این سفرنامه نویسان بودند که بررسی آثارشان، آیینه ای برای آگاهی از تحولات سیاسی و اجتماعی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با دیدگاهی تطبیقی به بررسی این دو سفرنامه با تکیه بر مسائل مردم شناختی بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که یکی از مهم ترین مضامینی که در این دو سفرنامه مورد توجه قرار گرفته است حوادث سیاسی و اجتماعی قرن دوم تا چهارم هجری و تجلی آن در بناهای تاریخی است. اهداف پژوهش: 1.شناخت خطوط کلی تحولات سیاسی و اجتماعی قرن دوم تا چهارم هجری مندرجات سفرنامه های ابن فضلان و ابن بطوطه. 2.بازشناسی تجلی بصری رویدادهای سیاسی و اجتماعی قرن دوم تا چهارم هجری در بناهای تاریخی با تکیه بر سفرنامه ابن فضلان و ابن بطوطه. سؤالات پژوهش: 1.تحولات سیاسی و اجتماعی دوم تا چهارم هجری چه بازتابی در سفرنامه ابن فضلان و ابن بطوطه داشته است؟ 2.تجلی تحولات سیاسی و اجتماعی قرن دوم تا چهارم هجری بر بناهای تاریخی چیست؟
واقعیت مجازی و جلوه های ویژه در سینما با رویکرد ژان بودریار، در وضعیت حاد واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
399 - 410
حوزه های تخصصی:
ژان بودریار، فیلسوف جامعه شناس و پست مدرن نظریه های درخوری در باب تصویر ارائه داد. در تمام نظریه های اجتماعی وی، دغدغه پایان ناپذیر او نسبت به تخریب امر واقعی و جایگزین شدن آن با وانموده مشهود است. در این میان او هنر را توطئه و وسیله ای برای محقق کردن وانموده تلقی می کند. به ویژه سینما به عنوان یک مرجع شبیه سازِ واقعیت، مورد انتقاد بودریار قرار گرفته است. یکی از راهکارهای اساسی ایجاد شبیه سازی از منظر بودیار، بهره گیری از جلوه های ویژه کامپیوتری است؛ بنابراین از یک طرف انتقاد بودریار از سینما و از طرف دیگر علاقه مندی وی و تأکید او بر توانمندی های آن مشهود است که خود موجب بروز دوگانگی هایی در نظریه های بودریار و سردرگمی مخاطب او می شود. این پژوهش تلاشی است در جهت مرتفع کردن دوگانگی های موجود و شناخت رویکرد حقیقی پسِ پشتِ این به ظاهر تناقضات در ساحت واقعیت مجازی و جلوه های ویژه در سینما. در این راستا، این پژوهش از طریق تحقیقات کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها و موشکافیِ بیانیه های بودریار به روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از تخریب و جایگزینیِ «امر واقعی» در سینما و تعیین رابطه بین سینما و جلوه های ویژه می گردد؛ درنتیجه می توان شاهد بود که طرد جلوه های ویژه از نظر بودریار، به هدف به کارگیری آن بستگی دارد؛ نه به نفس آن. به عبارتی، به کارگیری جلوه های ویژه در راستای بازسازیِ واقعیت مطرود است و در راستای خیال می تواند مقبول باشد. اهداف پژوهش بررسی دیدگاه منفی بودریار نسبت به تخریب واقعیت توسط جلوه های ویژه. بررسی جلوه های ویژه در سینما از نظر ژان بودریار. سؤالات پژوهش سینما چگونه می تواند با وجود بهره وری روزافزون جلوه های ویژه و دیدگاه منفی بودریار نسبت به تخریب واقعیت توسط جلوه های ویژه به حیات شایسته خود ادامه دهد؟ جلوه های ویژه سینمایی در چه صورت می تواند از انتقاد بودریار فاصله بگیرد؟
بررسی فرایند طراحی پروژهگر دشگری موزه معدنِ روی نروژ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
43 - 48
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری بخش مهمی از فعالیت ها و درآمدهای جوامع را به خود اختصاص داده است و نقش آن هر روزه پررنگ تر می شود. در همین راستا، معماری منظر به عنوان رشته ای نوپا در عرصه طراحی محیط های طبیعی و مصنوع، باعث ایجاد خصوصیات ویژه ای برای این عرصه شده است. در واقع مهم ترین پرسش پیش رو چگونگی ایجاد تلفیق و هماهنگی میان موضوعات گوناگون و دانش وسیع مرتبط با معماری منظر است و این که چگونه می توان به این گستره دانش نظم بخشید و آن را به کار گرفت؟ لذا در این پژوهش ساز و کارهایی با تکیه بر مفهوم نگرش سیستماتیک، مدل سازی و الگو برای غلبه بر مشکل پیچیدگی و گستردگی مفاهیم در جریان طراحی، مورد بررسی قرار گرفته است تا با پیوند آن ها بتوان در نهایت چارچوبی مناسب و قابل تعمیم جهت به کارگیری در طراحی منظر مکان های دارای توانمندی گردشگری پیشنهاد نمود. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی است و با کدگذاری مفاهیم و داده های گرد آوری شده از منابع کتابخانه ای و بررسی متون و اسناد موجود در پایگاه های اطلاعات علمی انجام شده است. در نهایت این پژوهش در پی آن است تا از ورای نقد و نگاه به فرایند طراحی و ایجاد هماهنگی میان دانش های وسیع مرتبط با معماری منظر، کلیات طرح منظرین موزه معدن روی نروژ و لایه های منظرین آن را به عنوان یک پروژه گردشگری و منظرین طبیعی-اجتماعی با دو ایده کلان طراحی یعنی زمینه گرایی و نمایش رد پای تاریخ بررسی کند. این ایده ها به واسطه ابزارهایی مانند بهره گیری از مصالح بومی، کمترین مداخله در حین ساخت و اجرای طرح، چشم انداز های متنوع، رنگ و بافت های برگرفته از کالبد و تضاد های نوری در معدن، پیش ساخته سازی در تمامی قطعات و بررسی فرایند کار در معدن، در این موزه تحقق یافته اند.
بام سرد استراتژی مثبت جهت بهبود پارامترهای جزایر گرمایی شهری، مدیریت انرژی و آسایش حرارتی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی مدلهای اجرای بام سرد در دنیا میباشد. بام سرد، نورخورشید را به فضا منعکس کرده و دمای ساختمان را ثابت نگه میدارد و با توجه به اینکه ساختار هندسی بام بخش وسیعی از سطح ساختمان را پوشش می دهد لذا تأثیر عمده ای بر مصرف انرژی و آسایش حرارتی در ساختمان داشته و موجب کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی شهری میشود.روش پژوهش انجام شده بر اساس مطالعات کتابخانهای و برداشت اطلاعات از سایتهای معتبر علمی داخلی و خارجی میباشد. جمعآوری مقالات در بازه زمانی سال های 1973 تا 2020 انجام شد. در بررسی روند کار اکثر مقالات برداشت اطلاعات آب و هوایی و بررسی میزان جزایر گرمایی ایجاد شده در منطقه مورد نظر بوده و همچنین به بررسی میدانی بام و آزمایش روشهای بکارگیری خنکسازی بام پرداخته و سپس با فرض تاثیر مثبت بام سرد بر کاهش اثر جزیره گرمایی، مدیریت انرژی و تامین آسایش حرارتی ساکنین، به مدلسازی خارجی یا شبیهسازی رایانهای پرداختند و از اطلاعات بدست آمده توسط نرمافزار یا آمارگیری توسط نمونه خارجی ساخته شده به اثبات فرضیه رسیدند. در بررسی نتایج مقالات، مدلهای اجرای بام سرد معرفی و پیشنهاد شدند.
بررسی و مقایسه کهن الگوی خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک و معتدل شمال ایران با استفاده از ریاضیات گسسته
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها در تمام علوم ازجمله معماری نقش مهمی در شناسایی و بازشناسی نظم موجود در دیدگاه های اندیشمندان به عنوان چراغ راه آیندگان ایفا کرده است. اهمیت گونه شناسی در معماری به گونه ای است که از حدود دو هزار سال پیش در آثار معماران مشهور ازجمله ویترویوس دیده می شود. بررسی کهن الگوها درگذشته بر اساس مقایسه پلان خانه ها و به صورت تحلیل دیداری صورت می گرفت ولی اکنون مقایسه کهن الگوها را می توان به صورت کمّی بررسی و تحلیل نمود که این کار با استفاده از ترسیم گراف پلان توجیهی و محاسبات ریاضیاتی انجام می گیرد. به عبارت دیگر با استفاده از تفکیک و کدبندی فضاها و مشخص نمودن ارتباط فضاها با یکدیگر می توان به پلان محدب دست یافت و بدین وسیله گراف پلان توجیهی ترسیم می شود و با محاسبه درجه هم پیوندی، اهمیت و نقش فضاها در هر پلان مقایسه شده و درنهایت می توان به یک کهن الگو دست یافت که پلان ها فارغ از اندازه و فرم از یک الگوی واحد تبعیت می کنند. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه کهن الگوی خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک کاشان با خانه های سنتی معتدل و مرطوب شمال ایران با استفاده از نحو فضا و ارتباط آن ها با یکدیگر می پردازد و این پرسش را پاسخ می دهد که چه تفاوتی در کهن الگوی این خانه ها با توجه به تفاوت اقلیم زیستی در آن ها وجود دارد. نتایج مطالعه نشان می دهد که بیشترین هم پیوندی و یکپارچگی فضایی در حیاط و ایوان خانه های موردمطالعه مشاهده می شود و کم ترین هم پیوندی مربوط به پستوها و بیرونی هست. بدین ترتیب افق فکری معماران در این دو اقلیم بدین گونه بوده است که از حیاط و ایوان به عنوان فضایی که مرکزیت دسترسی به فضاهای دیگر را فراهم می کند استفاده می شود و پستوها به عنوان خصوصی ترین فضا بکار گرفته شده است. در این تحقیق نمونه های موردی خانه های اقلیم گرم و خشک کاشان (نشاسته پور، کارخانه چی، بنی احمدی و قریشی) و خانه های اقلیم معتدل و مرطوب شمال ایران (شفاهی، دارویی، کاشانی، قدیری، کیا و فاطمی) مورد مطالعه قرار گرفته اند و نمونه کهن الگوهای پیشنهادی هر دو اقلیم، بررسی و مقایسه شده است.
Critical Design Factors for Wayfinding in Hospital Environment in Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In the hospital environment, the complexity of the building configuration causes wayfinding difficulties for hospital users. This results in s tress, anxiety, discomfort, loss of time, and missed appointments. This research es tablishes the critical factors that influence the ease of wayfinding in a hospital environment with consideration for the design sys tems. The s tudy was carried out at Jos University Teaching Hospital, Plateau S tate, Nigeria. Also, a descriptive research design was employed with a survey ques tionnaire for data collection, adminis tered on outpatients on a sample size of 96 respondents (48 males and 48 females), using a simple random sampling technique. Findings from factor analysis and multiple regressions showed that some factors have a high influence on the ease of wayfinding in the hospital environment concerning their loadings at significance value. These factors include landmarks, crowdedness in the circulation spaces, circulation intersection (nodes), and visual access. The s tudy recommends that local landmarks should be designed to be visible from a dis tance at decision-making points in the hospital during wayfinding. Furthermore, circulation intersections (nodes or junctions) should be dis tinctive with directional signs and should have visible cues to reduce wayfinding errors at such decision points. This implies that spatial and visual factors should be considered in hospital wayfinding designs.
Assessment of the Role of Archetypes in Creation of Sense of Place in Iranian Mosques Using AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
65 - 74
حوزه های تخصصی:
Taking into account the decrease in public presence in religious places, it appears that one of the main reasons for the los t connection between audiences and sacred sites is the lack of sense of place. Creating a sense of place is the job of architects who utilize several factors to this end. The objective of the present s tudy is to show that in designing, an architect considers a set of the personal unconscious mind and collective unconscious mind to achieve the optimum design based on the needs and a sense of place. Hypotheses were formed based on this. The mos t complete among them was that the mos t solid and adequate unders tanding of place is composed in a space that encompasses a combination of the two groups of semantic and physical archetypes. A variety of phenomenological, environment psychology, and analytical approaches helped the s tudy to realize its objective. A combination of field and library s tudies provided qualitative and quantitative data to the researcher that were analyzed using the Delphi technique. The data obtained by a ques tionnaire were analyzed using analytical hierarchy process 1 (AHP). The findings showed that inducing a sense of place in the Iranian mosque depended on semantic archetypes, and creating, s trengthening, and ensuring the survival of these archetypes turned on more robus t use of physical archetypes.
بررسی مهارت های موردنیاز شهرسازان جهت ورود به حرفه و سنجش استقرار مدیریت کیفیت فراگیر (مطالعه موردی: گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
65 - 80
حوزه های تخصصی:
پژوهش با سه هدف شناسایی مهارت های موردنیاز شهرسازان جهت ورود به حرفه، شناسایی ابعاد پاسخگویی مدیریت کیفیت فراگیر به مهارت ها و بررسی وضعیت این مهارت ها با استفاده از روش مدیریت کیفیت فراگیر است. پژوهش کاربردی و آمیخته است. ابتدا مهارت های موردنیاز شهرسازان از مبانی نظری استخراج گردید و با روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه های عمیق تدقیق گردید. سپس در جهت سنجش میزان مدیریت کیفیت فراگیر در قالب پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر موسسه فدرال آمریکا ) 1990 ( مورد پرسش قرار گرفت تا میزان پاسخگویی ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر در راستای کمک به این مهار تها استخراج شد. حجم نمونه 76 نفر از اساتید هیئ تعلمی و ح قالتدریس گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد است. برای تحلیل از آزمون T-Tes t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان م یدهد که مهارت های عمومی، مدیریتی، برنامه ریزی، ارتباطی، نظری و طراحی برای شهرسازان جهت ورود به حرفه نیاز است و در انتها، راهکارهایی در این زمینه ارائه شده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی مؤثر در طراحی پنجره کلاس های دروس عملی با تاکید بر استفاده بهینه از بازتابش نور روز در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
73 - 88
حوزه های تخصصی:
کیفیت نور روز از مهم ترین عوامل کیفی طراحی فضاهای آموزشی است که تأثیر بسیاری بر کارایی دانش آموزان دارد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی پنجره بر بهره گیری مناسب از نور روز و کیفیت روشنایی در شرایط گوناگون می باشد. متغیرهای اصلی در این تحقیق؛ جهت، مساحت پنجره و انعکاس مصالح هستند که به عنوان عوامل مورد تحلیل در طرح خیرگی و کیفیت روشنایی مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نوع تحقیق توصیفی - کمی می باشد. روش تحقیق تحلیلی - عددی بر مبنای مدل سازی رایانه ای است. نمونه پایه ای تحقیق یک کلاس متداول دروس عملی در تهران است، کیفیت روشنایی آن در جهات مختلف در اولین روز هر ماه بررسی شده و سپس تأثیر ابعاد پنجره کلاس توسط نرم افزار دیالوکس ارزیابی می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه دقیقى میان جهت استقرار پنجره، مساحت نور گذر و بافت مصالح وجود دارد که تأثیر عمده ای بر عمق نفوذ نور و ایجاد خیرگی و کیفیت روشنایی در کلاس می گذارد.
بررسی سیر تحول در قلم نسخ در ایران؛ از عبدالله طباخ تا علاءالدین تبریزی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
7-28
حوزه های تخصصی:
شیوه یاقوتی قلم نسخ از طریق پیروان ایرانی یاقوت، متأثر از درک زیبایی شناختی ایرانیان ابتدا در تبریز (عبدالله صیرفی) و شیراز (یحیی صوفی) و سپس در اوایل قرن نهم ق. درهرات (شمس بایسنقری و...) مراحل تکامل را پیمود. در نیمه دوم قرن نهم ق. مراکز فعال قلم نسخ، هرات، شیراز، بغداد و تا حدی تبریز هستند. خوش نویسان مهمی مانند قطب مغیثی، زین العابدین شیرازی، شیخ محمود هروی، عبدالله هروی (طباخ) در مراکز تأثیرگذارند. البته مهم ترین مرکز هرات است و این خوش نویسان به نوعی متأثر از جریان شکل گرفته در هرات هستند. با سقوط سلسله تیموری و انتقال مرکز به تبریز، با تعدد مراکز خوش نویسی روبه رو هستیم. هرات، شیراز و تبریز دیگر مانند دوره تیموری در ارتباط تنگاتنگ نیستند. تعدد مراکز با رویکردهای تقریباً مستقل، از عوامل شکل گیری شیوه های منطقه ای در قلم نسخ است. عامل مهم دیگر، قوت گرفتن خط نستعلیق از طریق ظهور نهضت تولید نسخه های خطی آثار ادبی فارسی است، که مرکز توجه کاتبان را از قلم نسخ معطوف به قلم نستعلیق می کند. عدم توجه به قلم های محقق و ریحان نیز از نیمه دوم قرن دهم ق. در تحولات قلم نسخ مؤثر است. در اثر عوامل مزبور و افول جایگاه هرات به عنوان مرکز تأثیرگذار شیوه کلاسیک یاقوتی، قلم نسخ پس از عبدالله طباخ دیگر شیوه غالب نیست. در شیراز متأثر از سنت نسبتاً مستقل دوره های پیش شیوه های نو در آثار خوش نویسانی مانند روزبهان، فخار و... پدید می آید. مرکز مهم خوش نویسی در قرن دهم ق. تبریز است و مهم ترین خوش نویس قلم نسخ علاءالدین تبریزی. او ابتدا به شیوه یاقوتی می نویسد؛ اما در روند تحول به شیوه مستقل خود دست می یابد. این دوره پایانی است بر سنت کلاسیک یاقوتی در ایران. هرچند انحراف از شیوه یاقوتی پیش از او در خوش نویسان شیراز آغاز شده بود. شیوه نو در قدم اول در شاخصه هایی از جمله نسبت اندازه قلم با اندام حروف، ضعف و قوت و دور و همچنین تأثیرپذیری از قلم ثلث از شیوه یاقوتی فاصله می گیرد. البته این نظر ضمن تردید در اصالت برخی آثار منسوب به علاءالدین ارائه می شود. زیرا او هم نامی داشته که زمینه این تردید را فراهم می کند. به نظر می رسد مکتب ایرانی قلم نسخ، حدود یک سده بعد در اصفهان، از تلفیق شیوه او با سنت نسخ نویسان شیرازی زاده می شود.
تبیین مفهوم همانندی اثر هنری با جهان هستی براساس نقد حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
13 - 24
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نقد حکمی هنر، برخاسته از آرای اندیشمندان و حکیمان ایرانی است. در آرای حکیمان و فیلسوفان ایران به صورت پراکنده، مباحث و قواعدی درباره هنر و هنرمندی وجود دارد. نقد حکمی هنر برآن است تا با استفاده از این معیارها، قواعد و قوانین حاکم مستخرج از منابع کهن حکمی، عرفانی و فلسفی ایران، به نقد آثار هنری بپردازد. کمبود منابع مدون درباره نقد هنری با استفاده از آرای حکما و عرفای ایران، ضرورت انجام این پژوهش را مشخص می کند. در این پژوهش به دو پرسش پاسخ داده شده است: یکم، براساس نقد حکمی، مفهوم همانندی اثر با عالم سرمدی چگونه بیان شده است؟ و دوم، بر اساس نقد حکمی، مفهوم تقلید اثر هنری از جهان واقع چگونه بیان شده است؟هدف پژوهش: هدف از نوشتن این مقاله، دست یابی به آرای حکمای ایران در زمینه هنر و نقد هنری و به طور خاص در مورد مبحث تطابق و همانندی اثر با جهان هستی است. در این مقاله به طور خاص به مباحث همانندی اثر هنری با جهان هستی (چه الگوبرداری از منابع موجود در طبیعت و چه عالم سرمدی) پرداخته شده است.روش پژوهش: این مقاله از نظر هدف، بنیادی - نظری است. از نظر ماهیت در زمره تحقیقات تحلیل محتوای کیفی به شمار می آید. روش گردآوری اطلاعات، صرفاً کتابخانه ای است. جامعه پژوهش، آثار منظوم عرفا و حکمای ایران متعلق به پس از اسلام و از میان متون قرون پنجم تا نهم هجری است. به دلیل تعدد و تکثر در منابع حکمی و عرفانی، تعداد پنج دیوان از متون منظوم به عنوان نمونه و براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است، اثر هنری هرچه به منبع طبیعت نزدیک باشد، یا به عبارتی با جهان خلقت تطابق بیشتری داشته باشد، زیباتر، ایده آل تر و بهتر است. هرچه هنرمند بتواند با الگوگرفتن از جهان خلقت اثر خود را مطابق با جهان واقع بسازد، هنرمندتر است. هنرمند باید اهل محاکات و تقلید باشد. او باید قدرت ترسیم و مصورکردن جهان واقع و طبیعت را داشته باشد.
تبیین نظام تولید منسوجات صفوی (پیشه وران، صنعتگران، نهادهای تولید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
432 - 450
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص ترین فعالیت های هنری در ایران، تولید منسوجات است که در دوره صفوی به شکوفایی رسید. این هنر مانند دیگر هنرها تحت تأثیر عوامل بسیاری، همچون سیاست های حاکمان آن دوره قرار گرفت. نوآوری و توسعه در تولید منسوجات از خصوصیات این دوره است که باید سیر تولید و شکوفایی آن در جامعه و هنر ایران بررسی شود.مطالعه و بررسی زوایای مختلف نظام تولید منسوجات صفوی نقش مهمی در بازشناسی وضعیت این صنعد رد این دوره تاریخی دارد. پژوهش حاضر به صورت کیفی (توصیفی-تحلیلی) صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس رویکرد دنیاهای هنر هوارد بکر شکل گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل بندی اجتماعی ایران دوره صفوی، بر ارائه خدمت (سیاسی، اجتماعی) استوار بوده و هنرمندان طراح و بافنده مطرح، در کارگاه هایی فعالیت می کردند که مستقیم تحت حمایت درباریان بودند. ثبات اقتصادی و سیاسی، حمایت رجال درباری موجب گردید تا نظام تولید منسوجات، نسل نواندیشی از هنرمندان و طراحان پارچه را به جامعه معرفی نماید که به واسطه نظام های تشویقی و پاداش های مالی، تولیدکننده منسوجات زیبا در این مقطع زمانی باشند. اهداف پژوهش: 1.شناخت وجهه هنری و نظام صنفی طراحان و بافندگان در وجه شکل دهی تولید در دنیای هنر منسوجات صفوی. 2.بررسی عوامل شاخص تولید در معرفی منسوجات درباری دوره صفوی به عنوان آثار هنری. سوالات پژوهش: 1.آیا منسوجات تولید شده در دوره صفوی به عنوان یکی از آثار هنری آن دوره شناخته می شدند؟ 2.نظام تولید منسوجات صفوی از چه عواملی تشکیل می شده است؟
تأثیرتغییرات اجتماعی بر یکصد سال گرافیک معاصر ایران ( براساس نظریه تغییر اجتماعی گی روشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
98 - 111
حوزه های تخصصی:
در سراسر دوره زیست اجتماعی بشر، تاثیر تغییرات اجتماعی همواره دیده شده و جامعه شناسان صاحب نامی از اقصی نقاط عالم بدان پرداخته و معیارهایی چون فراگیری، اثرگذاری، بروز درمحددوه زمانی خاص و استمرار داشتن را، برای آن متصور شده اند. یکی از این جامعه شناسان، «گی روشه » است که فرآیند سه گانه ای چون: عوامل، شرایط و کارگزاران تغییر را برای شکل گیری تغییر اجتماعی برشمرده است. گرافیک هم به عنوان یک جریان زنده هنری، در جایگاه بازنمایی پدیده های پیرامونی، از تأثیر تغییرات اجتماعی، مبرا نبوده است. این پژوهش که با هدف شناخت تغییرات اجتماعی تآثیرگذار بر یکصد سال گرافیک معاصر با توجه به نظریه تغییر اجتماعی گی روشه انجام شده، مهم ترین رخ دادهای متأثر از تغییرات اجتماعی گرافیک معاصر ایران را کاوش کرده است. با توجه به فرآیند سه گانه نظریه تغییر اجتماعی «روشه» مسئله اصلی این پژوهش، چیستی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر یکصد سال گرافیک معاصر ایران و چگونگی شرایط تغییر کرده متأثر از این عوامل و نیز کیستی کارگزاران این تغییر است؟ پژوهش حاضر با رویکردی کیفی به بررسی پدیده ها، وقایع و تغییرات مهم گرافیک ایران در منابع مختلف کتابخانه ای و پایگاهای اطلاعاتی پرداخته و به شیوه شبه آماری، نتایج خود را توصیف و تحلیل کرده است. بر اساسیافته های این پژوهش سه عامل عمده تغییر اجتماعی تأثیرگذار بر یکصد سال گرافیک معاصر ایران، تجدد و نوسازی دوره پهلوی اول، وقوع انقلاب اسلامی و ورود فناوری های دیجیتال مبتنی بر وب است. شرایط تغییر کرده تحت تآثیر این سه عامل به ترتیب، تغییر آرام سلیقه بصری از سنتی به مدرن، ارجاع بیشتربه فرهنگ بصری ایرانی اسلامی و نیز شکل گیری گرافیک بدون کاغذ در این اواخر است که عامل اول و سوم، عمدتاً تابع شرایط جهانی بوده است.