فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
137 - 148
حوزه های تخصصی:
سنت گرایان در دهه های گذشته آراء خود را نسبت به هنر و معماری ارائه کردند و دیدگاه ایشان به نگرشی غالب در تفسیر معماری اسلامی تبدیل شد. پیروان مکتب سنت گرایی، هنر را امری رمزگونه دانسته و ساحت قدسی برای آن قائل شدند. بر این اساس اعداد که کاربرد آن در معماری به صورت هندسی تجسم می شوند، ماهیتی عرفانی و مابعدالطبیعی به خود گرفتند و اشکال بیانگر معنایی خاص شدند. هشت ضلعی ها که بطور مشخص در این مقاله به صورت پلان هشت ضلعی مد نظراند نیز از این قاعده مستثنی نیستند و تنها بر اساس دیدگاه سنت گرایانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. این درحالیست که در دهه اخیر تفکر سنت گرایی با چالش هایی رو به رو بوده و سلطه آن بر موضوع تفسیر معماری کم رنگ شده است. مقاله حاضر موضوع رواج کاربرد پلان هشت ضلعی در بناهای آرامگاهی دوران سلجوقی را با رویکری کاربردی (بدون در نظر گرفتن دیدگاه عرفانی) و بنا به ضرورت کاربرد تنوع طرح های آجری تفسیر و بررسی کرده است. آجرکاری که هنری وابسته به معماری است، در دوران سلجوقی با استفاده از تجربیات و گسترش مهارت رونق فراوان یافت و آجرکاران در پی ارائه توانایی خود در تزئین بنا به واسطه تمایل به ارائه تزئینات متنوع و نامحدود با محدویت فضا رو به رو شدند. لذا از بخش بندی و کادربندی جهت ارائه تزئینات استفاده کردند و نهایتاً اصل تقارن را به عنوان موضوعی محدود کننده برای ارائه تزئینات بیشتر کنار گذشتند. در چنین شرایطی، داشتن پلانی با اضلاع بیشتر مانند هشت ضلعی تفوق بیشتری بر پلان چهارضلعی ارائه می کرد. لذا گسترش پلان هشت ضلعی در آرامگاه های دوره سلجوقی بر اساس کاربرد گسترده نقوش آجری معقول تر از ارائه ماهیتی ماورائی مطابق آراء سنت گرایان، بدون هیچ استدلال منطقی است. اطلاعات این پژوهش بر پایه منابع کتابخانه ای و با رویکرد استنتاجی گردآوری و به روش توصیفی – تحلیلی ارائه شده است.
سیر تحول مسجدجامع فرومد با تأکید بر افزوده های دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۹۲-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
مسجدجامع فرومد، از جمله مساجد دوایوانی خراسان بزرگ است که در منطقه جوین خراسان و در میانه روستای تاریخی فرومد قرار دارد. اگرچه تأکید بر دوره های متعدد ساخت آن، وجه تشابه گزارش های موجود در باب بناست، در تاریخ احداث و توسعه بنا و معرفی حامیان و صنعتگرانی مؤثر بر ساخت بنا، اختلاف نظرهای جدی دیده می شود. آنچه مسلم است وجود دوره های تغییرات کالبدی در مسجد اولیه و دگرگونی آن در دوره های متأخر است که به سبب وقوع زمین لرزه های شدید در منطقه، که شرح آن ها در اسناد مکتوب وجود دارد، تعمیر و بازسازی بنا را اجتناب ناپذیر کرده است. پژوهش حاضر با تأکید بر اهمیت مسجدجامع فرومد و با هدف تدقیق تاریخ احداث بنای اولیه، تحولات ادواری و توسعه های کالبدی و شناخت افراد مؤثر در احداث بنا، به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخته است. راهبرد اصلی پژوهش، بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی است و در جهت پاسخ گویی به پرسش ها، پژوهشگران با تأکید بر مطالعات میدانی و مستندسازی جامع بنا و انجام مطالعات پی گردی، ضمن نمونه برداری و مطالعات آزمایشگاهی، اسناد موجود و مکتوبات تاریخی را بررسی و تحلیل کرده اند. بر مبنای یافته های پژوهش، اگرچه تزیینات موجود بازگوکننده شیوه ایلخانی است، پی ریزی بنای اولیه در دوره سلجوقی یا پیش از آن صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، ساختار مسجد اولیه، تک ایوانی بوده که در طی زمین لرز ه های تاریخی منطقه، ویران شده است. در دوره ایلخانی و با ظهور وزیر صاحب مقام، علاءالدین محمد فرومدی و توجه وی به زادگاهش، فرومد ارج وقربی بیش از گذشته یافت و حاکم نشین منطقه شد. علاءالدین در مدت وزارت خود (716 ۷۳۶ق)، علاوه بر احداث عمارت شهرستان (کاخ اقامتگاهی)، دارالشفا و دارالکتاب در زادگاه خود، حامی مالی عملیات بازسازی و نوسازی مسجد کهن فرومد شد. بر اساس کتیبه ای که بر فراز محراب منحصربه فرد ایوان جنوبی قرار دارد، اقدامات نوسازی زیر نظر استاد «علی بن محمد المحمود الجامی الشهرستانی» صورت گرفته است. در طی مداخلات دوره ایلخانی، با حفظ بخش های باقی مانده از تخریب ناشی از زمین لرزه، ایوان جنوبی بازسازی، و ایوان شمالی برای اولین بار احداث شد. همچنین با شکل گیری طاقگان سه چشمه ای در طرفین غربی و شرقی صحن، ساختار کالبدی بنا تکمیل شد و جداره های بیرونی و داخلی با آجرکاری قالبی و گچ بری های پرکار و ظریف، تزیین شد.
چشم انداز پساکرونا و زندگی دوباره پایدار برای کارخانه قند و شکر کهریزک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۹۵-۷۹
حوزه های تخصصی:
اهداف: مهمترین هدف از پژوهش، معرفی قابلیت ها، ظرفیت ها و جایگاه ویژه آثار میراث معماری معاصر و صنعتی ایران، در معماری و شهرسازی در دوران پساکروناست. ادبیات موضوع نشان می دهد که احیای زندگی دوباره پایدار، برای این ساختمان ها، بخشی از تلاش برای حفظ این بناها در مقیاس فرهنگی، و انتقال آن به نسل های آینده است. روش ها: تحلیل مهمترین تحولات دوره کرونا و همچنین نیازهای پساکرونا، نوعی چارچوب مفهومی ژرفانگر، بر اساس روش تحقیق توصیفی و تحلیلی را ایجاد می نماید. مدل مفهومی پژوهش بر اساس نظریه معماری سرآمد و استاندارد اجرایی ساختمان سالم طراحی شده است. راهبرد اصلی پژوهش، تبدیل عوامل ضعف به عوامل قدرت، و تبدیل تهدیدها به فرصت های موثر، با رویکرد آینده پژوهانه است. کارخانه قند کهریزک به عنوان نمونه ای از میراث مشترک ایران و بلژیک، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. یافته ها: تحلیل بایسته های طراحی هماهنگ با نیازهای دوران پساکرونا، براساس هفت مفهوم استاندارد در تحلیل و طراحی ساختمان سالم مانند 1- هوا، 2- آب، 3- نور، 4- ذهن، 5- آسایش، 6- تناسب اندام و 7- تغذیه؛ نشان می دهد که کارخانه قند کهریزک از پتانسیل های بالایی برای تبدیل شدن به الگوی معاصرسازی، متناسب با اولویت های معماری و شهرسازی در دوران پساپاندمی برخوردار است. نتیجه گیری: مفهوم سلامت در بازکاربست سبز همساز، مفهومی کلیدی است و با عنایت به آن، پروژه های معاصرسازی آثار میراث معماری معاصر و صنعتی می توانند به ظرفیت هایی رقابت پذیر، در راستای اهداف توسعه پایدار، دست یابند.
تحلیل معیارهای کالبدی بناهای میان افزا به منظور به کارگیری در طراحی و ارزشیابی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
41 - 58
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون رویکردهای مختلفی در خصوص طراحی بناهای میان افزا مطرح شده که دسته بندی آن رویکردها عمدتاً با تأکید بر موضوعات کالبدی بوده است. از این رو معیارهای کالبدی در طراحی بناهای میان افزا واجد اهمیت هستند ولیکن می توان گفت با توجه به عدم وجود گفتمانی واحد در خصوص معیارهای کالبدی تأثیرگذار برای انتخاب رویکردها از نظر نظریه پردازان و همچنین وجود تفاوت های محرز در مورد معیارهای معرفی شده و فقدان برخی معیارها در این تعاریف، اهمیت درنظرگرفتن تمامی معیارهای کالبدیِ مؤثر و دستیابی به یک مجموعه منسجم ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش: هدف این پژوهش تحلیل و بررسی نظریات مختلف به منظور تدقیق و دستیابی به مجموعه ای جامع از معیارهای کالبدی تأثیرگذار در انتخاب و تعریف رویکردها و دسته بندی آن ها در معیارهای اصلی و زیرمعیارها به جهت به کارگیری در طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزاست. روش تحقیق: این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی به منظور ساماندهی معیارهای اشاره شده از سوی نظریه پردازان و نهادهای مرتبط در سامانه ای جامع تر، از راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای، بهره گرفته است. نتیجه گیری: در نتیجه این پژوهش تمامی آن معیارها در چهار حوزه کلیِ 1. موقعیت قرارگیری، 2. فرم و شکل، 3. مقیاس و تناسبات، 4. ویژگی های ظاهری مصالح به دلیل داشتن بیشترین فراوانی و اهمیت در مبانی بررسی شده، به عنوان معیارهای اصلی، طبقه بندی شده و سپس زیرمعیارهای هر یک از آن ها در قالب یک نمودار ارائه شده است تا بتوانند به منظورِ تعیین رویکردهای مختلف در خصوص طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزا کمک کننده باشند.
بررسی مفهوم نامکانی در عکاسی ایران با نگاهی به آثار محمد غزالی و مهران مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۳
12 - 30
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نامکانی مفهومی است که نخستین بار توسط انسان شناس فرانسوی، «مارک اوژه» در سال ۱۹۹۲ مطرح شد. این پژوهش در پی بررسی این مفهوم در عکاسی معاصر ایران، با استفاده از نظریات «اوژه» است. در این فرآیند نخست به تشریح نامکانی و عوامل پیدایش آن و سپس به ویژگی های دوران سوپرمدرنیته پرداخته شده و با استفاده از آن توضیح داده میشود که چگونه نامکانی در این عصر ایجاد می گردد. همچنین در ادامه به رابطه نامکانی و عکاسی و اینکه چگونه نامکانی پس از مدرنیسمِ عکاسی، در آثار جریاناتی نظیر زمین نگاری نوین هویدا شد، پرداخته می شود. در ادامه آثار دو عکاس معاصر ایرانی، «محمد غزالی» و «مهران مهاجر» مطالعه شده و چگونگی نمود نامکانی در آثار این دو جستجو می شود. هدف: شناخت مفهوم نامکانی با استفاده از نظریات اوژه در آثار دو عکاس معاصر ایرانی محمد غزالی و مهران مهاجر است. روش پژوهش: منابع این پژوهش کتابخانه ای و روش ارائه آن توصیفی وتحلیلی است. یافته ها: شیوه های بازنمایی مهاجر و غزالی، بیانگر مؤلفه های نامکانی است و فضا در آثارشان، برملاکننده مناسبات جغرافیایی، انسان شناختی و جامعه شناختی است. دو عکاس برای بازنمایی فقدان هویت، تاریخ و رابطه در نامکان، به تمهیداتی چون مواجهه موقت به واسطه عکاسی اسنپ شاتی و اتفاق، بازنمایی مخدوش بودن هویت جمعی در ارتباط با عامل هویت ساز، جایگزینی ارتباط بین فرد و شیء به جای افراد با یکدیگر و همگانی کردن خلق اثر در راستای افراط در مرجعیت های فردی متوسل شدند. افزون بر این، مشخص شد که با به تصویر کشیدن امور جزیی مخدوش مستتر در امر کلی بنای تاریخی از مکان، نسبت با زمان حال، نامکان می سازد.
تحلیل مفهوم برکت در هنر عیلامی و مقایسه آن با نقوش رایج در سفالگری قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم برکت و باروری یکی از اصلی ترین وجوه تفکر بشری است. برکت و باروری و فراوانی با حیات انسان رابطه مستقیمی دارد؛ ازاین رو می توان بازنمود آن را به صورت نوشتار و تصویر بر آثار هنری بررسی کرد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مفهوم برکت و باروری در هنر کهن ایرانی به ویژه در تمدن عیلامی چگونه ظاهر شده و نمودهای این مفهوم در سفالینه های دوره اسلامی چگونه است. هدف تحقیق، تبیین مفهوم فلسفی برکت در هنر ایرانی و شناسایی نمادهای رمزی آن بر سفالینه های ایرانی اسلامی است. مقایسه شیوه های بیان برکت در کهن ترین هنرهای ایرانی با نمونه های سمبلیک آن در هنر سفالگری قرون میانی دوره اسلامی از اهداف پژوهش حاضر است. نوع پژوهش از نظر هدف بنیادی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس یافته های تحقیق در هنر عیلامی مفهوم برکت علاوه بر اینکه در متن ها و کتیبه های نوشتاری بر روی مهر ها و ظروف ظاهر شده است، به صورت نمادهای تصویری حیوانی مانند پرنده، ماهی، نمادهای گیاهی مانند درخت زندگی، و نمادهای انتزاعی مانند خطوط زیگزاگ، دایره و مارپیچ، نماد ستاره ای و ایزدی به چشم می خورد. در سفالگری قرون میانی اسلامی نیز علاوه بر اینکه کتیبه های نوشتاری مفهوم برکت، یمن و سعادت را به صورت دعا نشان می دهند، همان نشان های تصویری نماد برکت در هنر عیلامی، مصور بر سفالینه ها در کنار واژه برکت هستند.
تحلیل تطبیقی نقوش گچ بری های عصر ساسانی و سلجوقی در خراسان (مطالعه موردی: بناهای بندیان درگز و رباط شرف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
171 - 190
حوزه های تخصصی:
هنر گچ بری یکی از مهمترین آرایه های معماری ایرانی است که در منطقه خراسان بزرگ در ادوار مختلف پیش از اسلام و دوران اسلامی کاربرد داشته و با تنوع نقوش و کیفیت ممتازش شناخته می شود. تمرکز این پژوهش بر دو بنای ممتاز و باشکوه بندیان درگز از عصر ساسانی و رباط شرف از عصر سلجوقی است که نزدیک ترین بناهای شاخص خراسان از حیث زمان در دو دوره پیش از اسلام و اسلامی هستند و هنر گچ بری یکی از مهمترین آرایه های آنهاست. محوطه باستانی بندیان درگز در منطقه شمالی خراسان، بیشترین سازه های گچ بری دوران ساسانی را در خود جای داده و نمایان گر شکوه، عظمت و زیبایی این هنر در آن روزگار است. رباط شرف نیز دارای جایگاهی ویژه در تاریخ معماری خراسان در دوره اسلامی است که با آرایه های گچی زیبا و آمیختگی آن با آجرکاری شهرت جهانی دارد و یادآور تداوم هنر گچ بری از اعصار پیشین است. از آنجایی که در باب تاثیر هنر گچ بری ساسانیان و کاربرد نقشمایه های آن بر بناهای دوره اسلامی در منطقه خراسان کمتر مطالعه ای صورت گرفته، ضرورت انجام پژوهش هایی از این دست مطرح می گردد. بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع در هنر و معماری ایران، مساله پژوهش بدین شکل مطرح می شود: چه ویژگی هایی در شیوه بازنمایی نقوش گچ بری های عصر ساسانی و سلجوقی در منطقه خراسان با تاکید بر بناهای بندیان درگز و رباط شرف وجود دارد؟ وجوه اشتراک و افتراق آنها در چیست؟ این پژوهش به روش تحلیلی-تطبیقی انجام گرفته است و نتایج آن نشان از تداوم هنر گچ بری ساسانی در عصر سلجوقی منطقه خراسان دارد. بسیاری از تزیینات داخلی گچ بری های بنای رباط شرف بالاخص در نقوش گیاهی و هندسی مشابه بنای بندیان درگز است که خود نشانگر پایداری این هنر در گذر بیش از پنج سده است.
روایت تصویری و تطبیق نگاره های بشارت تولد حضرت عیسی(ع) در اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ادیان اسلام و مسیحیت، در خدمت اعتقادات و روایات دینی کتب قرآن کریم و انجیل قرار داشته و هنرمندان ادیان مذکور با توجه به شرایط تاریخی و اجتماعی، دست به خلق آثاری با مضامین دینی زده اند. بشارت تولد عیسی (ع) نیز از جمله موضوعات دینی مشترک میان دو دین اسلام و مسیحیت است که مورد توجه هنرمندان در ادوار مختلف قرار گرفته است. اغلب نگاره های بشارت تولد عیسی (ع)، در هنر مسیحیت با اهداف دینی ترسیم می شدند. در واقع، این کار به منظور درک بهتر آموزه های انجیل برای مردم انجام می گرفت. مقاله حاضر، به بررسی ارتباط دین و هنر می پردازد و قصد دارد با مطالعه تطبیقی و محتوایی تصاویر معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) در ادیان اسلام و مسیحیت مشخص شود روایت بصری کدام تصویر انطباق بیشتری با دینی که در آن به تصویر درآمده دارد؟ و تأثیر دین در کدام عنصر یا عناصر تصویری نمود یافته است؟ همچنین، چه تفاوت ها و شباهت های بصری در تصاویر معجزه بشارت در میان ادیان اسلام و مسیحیت وجود دارند؟ این تحقیق، به روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی و با هدف بررسی میزان تطبیق تصاویر معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) در دو دین مذکور صورت گرفته است. اطلاعات و نمونه های مطالعاتی این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهند با توجه به مفاهیم و اعتقادات تقریباً مشابه در دو دین اسلام و مسیحیت که در مورد معجزه بشارت تولد حضرت عیسی (ع) وجود دارند، نگارگران مسلمان در به تصویر کشیدن برخی عناصر تصویری این موضوع، گاه متأثر از هنرمندان مسیحی بوده و گاه به آیات قرآن و متون تفسیری وفادار مانده اند. هنرمندان مسیحی نیز در بازنمایی این موضوع، بسیار نزدیک به تفاسیر انجیل عمل کرده و در این راه از نماد نیز استفاده نموده اند.
مطالعه تطبیقی نقش مایه گل پنج پر در تزئینات کا خهای عالی قاپو و چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گل پنج پر، یکی از پرکاربردترین نقوش تزئینی است که در اغلب بناهای ایران به کار رفته است. از جمله بناهایی که این نقش به وفور استفاده شده، عمارت های عالی قاپو و چهلستون هستند. تنوع و زیبایی، تکنیک ساخت و ساز و نحوه اجرا در دو بنای مذکور قابل توجه است. هدف پژوهش، بررسی ویژگی ها و وجوه تمایزات این نقش مایه از منظر فرم، تکنیک اجرا، نحوه رنگ گذاری و تطبیق آن در دو بنای فوق بوده است. بدین منظور، سؤال تحقیق این است که ویژگی های بصری و تکنیکی نقش مایه گل پنج پر در دو بنای عالی قاپو و چهلستون چگونه بوده و چه شباهت و تفاوتی با یکدیگر دارند؟ با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیق گل پنج پر در دو بنا، به تنوع و ویژگی های آن پرداخته شده است. روش گردآوری، بهره گیری از اسناد مکتوب و مشاهده مستقیم و میدانی بوده است. از نتایج مقاله چنین برآمده که استفاده از گل پنج پر در دو بنا اهمیت داشته و با توجه به فرم اولیه آنها، به نظر می رسد از یک الگوی واحد پیروی کرده اند. در کاخ چهل ستون، شگردهای خاصی از جمله؛ طبیعت گرایی، ساخت و ساز، ظرافت در طرح و نقش و اجرا به کار گرفته شده اند. همچنین، از شیوه نقاشی و طلاکاری در طیف وسیعی استفاده شده است. اما در کاخ عالی قاپو با توجه به محدود بودن رنگ تنوع در تکنیک، اجرا و اندازه بیشتر دیده شده است.
شاخصه سبک های متداول نماهای آپارتمان های مسکونی در تهران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به جهت ورود و نفوذ عناصری از معماری دیگر مکان ها، همواره در تعیین سبک معماری نماهای آپارتمان های مسکونی، سردرگمی وجود داشته است. تشخیص و تمایز سبک ها و تعیین عناصر شاخصه آنها می تواند در تحلیل های آتی مبنی بر هدایتگری سلایق بصری جامعه و ایجاد هماهنگی منظر بصری در شهرها، کارایی داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی عناصر فیزیکی سبک های نماهای مسکونی رایج در شهر تهران است تا بدین لحاظ بتوان مبنایی برای دسته بندی نماها فراهم نمود. با این هدف نماهای آپارتمان های مسکونی میان مرتبه معاصر واقع در هفت منطقه شهرداری شهر تهران که نماینده سبک های پست مدرن، مدرن متأخر و نئوکلاسیک می باشند توسط دوربین ثبت گردیدند. سپس عناصر فیزیکی هر سبک با توجه به تصاویر در جدول هایی تنظیم و فراوانی هر عامل فیزیکی با روش استدلال و تحلیل منطقی تعیین گردید. این پژوهش از حیث روش تحقیق از نوع پژوهش موردی با راهبرد توصیفی-تحلیلی است و ماهیت بنیادی-کاربردی دارد. در مجموع 2303 نما مورد تحلیل قرار گرفتند که از این تعداد 1131 نمونه مدرن متأخر، 1086 نمونه نئوکلاسیک، 85 نمونه پست مدرن و 1 نمونه ترکیب سه سبک می باشند. همچنین، 40 عنصر فیزیکی در سبک پست مدرن، 39 عنصر فیزیکی در سبک مدرن متأخر و 44 عنصر فیزیکی در سبک نئوکلاسیک شناسایی شدند. از مجموع نماهای مورد تحلیل، سبک پست مدرن تنها 3.7% کل نماها را در بر می گیرد.
تأثیر داوری همراه با تأمل در ارتقاء کیفیت یادگیری دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات جهانی و بومی آموزش معماری، یادگیری تأملی، مفهومی آشناست؛ اما تاکنون، ارزیابی معماری به عنوان مکمل یادگیری تأملی، مورد مداقه و آزمون قرارنگرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش ارزیابی تأملی در ارتقاء یادگیری مفاهیم پایه در دانشجویان معماری است. در این پژوهش، نویسنده به همراه گروه مدرسان، در قالب یک آزمایش و با روش تحقیق تجربی-کیفی، میان 32 دانشجوی معماری سال سوم (گروه شاهد و آزمون) با ارائه روش آموزش تأملی و با ایجاد یک فضای تعاملی و دخیل نمودن مداوم دانشجویان در امر ارزیابی همتایان خود، تأثیر روش یادگیری تأملی را بر ارتقاء کیفیت یادگیری آنها، مورد بررسی قراردادند. پنج شاخص شامل داوری منطقی، رفت و برگشتی، با حضور دانشجویان، فرآیند محور و مبتنی بر به ثمر رسیدن ایده طراحی، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا در یک آزمون دلفی دو مرحله ای شاخص های مذکور توسط پانزده خبره اعتباربخشی شدند. نتایج نشان داد که 62.5 درصد از اساتید با شیوه ارزیابی تأملی تدریس می کنند. پس از تدریس آزمایشی به شیوه ارزیابی تأملی، به دو گروه شاهد و آزمون، دو پرسشنامه داده شد. نتایج نشان داد که یادگیری دانشجویان در فهم مفاهیم پایه همچون زیبایی، استحکام و سلسله مراتب، و فرآیند پیچیده فهم طراحی و داوری اثر، ارتقاء یافته است.
تبیین چگونگی تأثیر فرم شهری بر تاب آوری در برابر سواانح در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرم شهری به عنوان الگوی توزیع فضایی فعّالیّتهای انسان می تواند نقش مهمی در ارتقا و یا کاهش تاب آوری شهری در برابر سوانح ایفا کند. یکی از سوالاتی که در مورد نحوه ارتباط این دو موضوع مطرح می شود این است که آیا فرم شهری در یک مقیاس خاص که متشکل از مولفه ها و شاخص های مختلف است، می تواند به عنوان یک بعد از تاب آوری در کنار دیگر ابعاد آن از قبیل بعد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، زیرساختی، جامعه ای و نهادی در نظر گرفته شود و یا فقط برخی از مولفه های فرم شهری بر ابعاد تاب آوری تاثیر دارند. ازآنجایی که مدل سازی این امکان را فراهم می کند که متغیرها از چه مسیرهایی بر یکدیگر اثر می گذارند و اینکه اثرگذاری با چه شدت و جهتی است، در این پژوهش کلانشهر تهران و ۳۶۸ محله آن به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شد. پس از تبیین مولفه ها و ابعاد فرم شهری و تاب آوری با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی در سطح محلات، با تدوین دو مدل معادلات ساختاری، ارتباطات میان فرم شهری و تاب آوری و مولفه های آنها تبیین شد. نتایج حاکی از آن است که با وجود اینکه شاخص ترکیبی فرم شهری ارتباط معنی داری با تاب آوری ندارد، مولفه های فرم شهری در سطح محلات بر ابعاد تاب آوری تاثیرات متفاوتی می گذارند.
خاستگاه تعدد گنبدخانه در مسجد جامع سمرقند (بی بی خانم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد بی بی خانم سمرقند با چهارایوان و سه گنبدخانه در یک میانسرا از آثار مهم دوره تیمور است که کمتر به چند گنبدخانه ای بودن آن توجه شده. برای یافتن ریشه های طرح مسجد که هدف پژوهش است، ضمن بررسی متون تاریخی دوره تیموری با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و بررسی پژوهش های معاصر و قیاس آن ها با هم به روش استدلال منطقی، به این سوالات باید پاسخ داد که الگوی مسجد بی بی خانم را در کجا می توان یافت؟ و چه نمونه های دیگری با این ساختار وجود دارد؟ متون تاریخی به بازدید تیمور از مسجد جهان پناه دهلی، حمل مصالح برای ساخت مسجد از هند اشاره کرده اند و ازطرفی وجود تجارب بناهای چهارایوانیِ سه گنبدخانه ای مانند رباط شرف و رباط ماهی در پیش از این، بعلاوه گرایش عظمت گرای به ارث رسیده از دوره ایلخانان و گنبدخانه های رفیع مقابل هم در بناهای آن دوره مجموعا می تواند ایده های اصلی طراحی مسجد جامع سمرقند را تدوین کرده باشد. این طرح برای مسجد در ایران مورد اقبال قرار نگرفت و بجز در جامع عباسی در دوقرن بعد تکرار نشد. عملکرد گنبدخانه های جانبی بی بی خانم و جامع عباسی عبادی و در بنای جهانپناه، همچون جامع یزد که درپیش از آن ساخته شده ارتباطی است.
مدل سازی سه بُعدی میراث معماری با بکارگیری فتوگرامتری پهپاد؛ نمونه موردی: کاروانسرای دیرگچین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی سه بعدی میراث معماری، به دلیل تعدد، پیچیدگی، گستردگی و یا محدودیت دسترسی این آثار، نیازمند به کارگیری ابزارهای توانمند و منعطف و روش هایی سریع و مقرون به صرفه در اخذ و ثبت دقیق اطلاعات است. فتوگرامتری پهپاد یکی از روش های نوینی است که با پیشرفت تکنولوژی در دهه های اخیر، به صورت منفرد یا در ترکیب با روش های دیگر، به طور گسترده ای در مدل سازی سه بعدی میراث فرهنگی غیرمنقول استفاده می شود. این پژوهش کاربردی با هدف ارزیابی توانایی فتوگرامتری پهپاد در مدل سازی سه بعدی میراث معماری انجام گرفته است. نمونه موردی پژوهش حاضر کاروانسرای دیرگچین، به عنوان یکی از آثار زنجیره ای پرونده ارسال شده برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو می باشد. برای انجام این پژوهش ابتدا طراحی اخذ داده صورت گرفت و طبق آن تصاویر هوایی با استفاده از پهپاد و تصاویر زمینی به طور مستقیم اخذ گردید و کنترل کیفیت داده ها انجام شد. سپس وضعیت سه بعدی تصاویر طی پردازشی فتوگرامتریک تعیین و ابرنقطه متراکم ایجاد شد. از اعمال بافت روی شبکه های هوایی و زمینی تولید شده، که توسط نقاط شاخص مشترک باهم یکپارچه شدند، مدل سه بعدی کاروانسرای دیرگچین با بافت واقعی و مقیاس 1:200 بدست آمد. ارزیابی نتایج تدقیق شده توسط نقاط کنترل زمینی، بیانگر توانایی بالای فتوگرامتری پهپاد به عنوان روشی سریع در مستندنگاری و مدل سازی سه بعدی خارجی میراث معماری با دقت زمینی بهتر از دو سانتی متر است.
مصورسازیِ تاریخ در نقاشیِ نسخه خطیِ عصر صفوی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
194 - 235
حوزه های تخصصی:
جنگ جهانی دوم و مد: تولد یک سبک جدید
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
85 - 91
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۴۸-۳۳
حوزه های تخصصی:
در ایران با توجه به تسلط حرکت سواره بر فضاهای شهری، روزبه روز از میزان مقیاس انسانی و ارزش های اجتماعی فضاهای شهری کاسته شده است. متأسفانه در بسیاری از شهرهای ایران، تلاش هایی در راستای انسان محور بودن فضاهای شهری صورت نمی گیرد که میدان مرکزی شهر بم نیز یکی از این فضاها می باشد، در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی شهر و عرصه همگانی، به شناسایی عوامل مؤثر در ارتقای حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و تحلیل نقش و اهمیت هر یک از عوامل شناسایی شده در انجام و شکوفایی فعالیت های اجتماعی پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، با استفاده از روش گروه خبرگان و نمونه گیری در دسترس، 83 نفر موردبررسی قرار گرفتند و مرحله تکمیل پرسش ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل عاملی و مدل سنجش جذابیت استفاده شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع 35 معرف مستخرج از ادبیات تحقیق و مشورت با اساتید، 3 عامل اصلی کالبدی-فضایی، فعالیتی-عملکردی و ادراکی-معنایی با 29 معرف شناسایی شدند که با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری در ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری نقش دارند. همچنین مشخص شد درصورتی که عوامل شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری ایجاد یا احیا شوند، در ارتقای فعالیت های اجتماعی و اختیاری نقش مهمی دارند، ولی بر فعالیت های اجباری تأثیری ندارند. سخن آخر اینکه محصوریت فضا اصل بنیادین در طراحی معماری و فضای شهری به حساب می آید و فضا درواقع با محصوریت شروع می شود و رعایت عوامل شناسایی شده در مقاله ی حاضر می تواند فضاهای عمومی شهری را در پیوند با سایر اصول طراحی معماری برای افراد جامعه اجتماع پذیر نماید.
بررسی گرافیک محیطی در راستا زیبا سازی و طراحی شهری
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
11-22
حوزه های تخصصی:
امروزه کمتر جایی می توان یافت که ردپای گرافیک محیطی در آن نباشد. ضرورت وجود گرافیک محیطی با پیچیده تر شدن شهرها و افزایش جمعیت آن ها افزایش یافته است، می توان اذعان داشت که گرافیک محیطی در شهرهای امروزی نقشی حیاتی را ایفا می کند. یکی از مهم ترین مسائل در جامعه امروز مسئله بی نظمی ها و آشفتگی های مناظر مختلف شهری است که مولد آلودگی بصری و روانی مردم می باشد و تأثیرات نامطلوبی بر روحیه انسان برجای می گذارد مهم ترین عناصر موجود دریک شهر بناها و ساختمان های آن می باشد که زیبایی و هماهنگی و موزون بودن آن ها می تواند سلامت ذهنی و روحی افراد را در پی داشته باشد دانش های گوناگون نظیر روانشناسی جامعه شناسی شهرسازی و محیط زیست به دنبال راه کارهایی مناسب برای حل این مسئله هستند در این میان مقوله هنر و در میان هنرها هنر تجسمی ازجمله گرافیک محیطی سهم بسزایی در این حیطه دارد گرافیک محیطی از طرق مختلف به زیباسازی فضاهای شهری و همچنین فضاهای داخلی بناها کمک می کند مسائل و مشکلاتی که امروزه در زندگی شهرنشینی وجود دارد ایجاب می نماید تا علم گرافیک قسمتی از فعالیت های خود را در حیطه معماری و محیط زیست انجام دهد به عبارت دیگر در نظم بخشیدن و زیباکردن فضاهای شهرها و اماکن عمومی و ساختمان ها و بناها باید فراهم آوردن محیط زیبای بصری هماهنگی مطلوب با محیط زندگی آرامش بخشی به افراد جامعه را در نظر داشته باشد. این گرافیک ها با توجه به ماهیت ارتباطی خود، قابلیت های فراوانی در ایجاد هویت ویژه مکانی، تقویت سواد بصری و تبیین ساختارها و ارزش های زیباشناختی، جامعه شناختی، روان شناختی مسائل فرهنگی، هنری، سیاسی و ... جامعه دارند. گرافیک محیطی به واسطه ارتباط مستقیم خود با ویژگی های کالبدی، بصری و معنایی فضاهای شهری، در ادراک و ارزیابی شهر و محیط های شهری از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد و به عنوان بخشی از هنرهای شهری، نمود عینی احساسات و تفکرات معاصر شهروندان و همچنین زندگی روزمره آن هاست که می تواند تأثیر بارزی در فعال سازی و پویایی سازی فضاهای شهری داشته باشد. در این مقاله تحلیلی-توصیفی سعی شده پس از پرداختن به گرافیک محیطی و طراحی شهری، آرمان ها و فصل مشترک آن ها مورد بررسی قرار گیرد.
لوله های نوری راهکاری برای صرفه جویی در مصرف انرژی ساختمان ها
حوزه های تخصصی:
نور روز از اساسی ترین نیازهای جسمی و روانی انسان به شمار می رود. این عامل ضمن حفظ سلامتی شرایط مطلوب تری را برای افراد فراهم می سازد و می تواند باعث ایجاد آسایش و افزایش بازدهی شود. باتوجه به پتانسیل بسیار زیاد ایران در زمینه تابش نور خورشید متأسفانه تنها 0.2 درصد از این پتانسیل استفاده شده است بنابراین ضروری است که با معرفی تکنولوژی های جدید در این زمینه و تحقیقات بیشتر از این پتانسیل بسیار بیشتر استفاده شود. در این مقاله به معرفی لوله های نوری به عنوان راهکاری برای استفاده از انرژی رایگان خورشید و در نتیجه صرفه جویی در مصرف انرژی پرداخته شده است. همچنین با مرور منابع مختلف پیشرفت ها و نوآوری های این لوله ها نشان داده شده است. ابتدا لوله نوری تعریف شد سپس در مورد ساختار لوله ها و انواع سیستم های انتقال نور، انواع لوله های نوری و ویژگی های آن ها صحبت شده است. در انتها هم بین لوله های نوری و پنجره های نورگیر سقفی مقایسه ای انجام شد. لوله های نوری علاوه بر کاهش مصرف انرژی، به سلامت روحی و جسمی استفاده کنندگان نیز کمک کرده است. به دلیل مزایای زیاد این لوله ها در بهبود مصرف انرژی در ساختمان ها، این لوله ها در آینده جایگزین مناسبی نسبت به تأمین روشنایی مصنوعی خواهند بود.
جستاری در باغ های سنتی ایران و چین با نگاهی تحلیلی - تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
61-40
حوزه های تخصصی:
باغ کالبدی از منظر و فرهنگ است که بسته به باورها و امکانات سازندگان آن به صورت های گوناگون خود را نمایش داده است. باغ سازی در فرهنگ های کهن بسیاری از کشورها از جمله چین و ایران، از زمان های بسیار دور وجود داشته که به یک هویت اصلی از فرهنگ مردمان این مناطق تبدیل شده است. باغ های سنتی در هر فرهنگ و کشوری نمود عینی ذهنیت های مردمان آن مناطق است. تطبیق دو سبک اصلی باغ سازی سنتی موجب شناخت هرچه بهتر این سبک های باغ سازی و نمایش پیچیدگی های فرهنگی مردمان این کشورها در غالب شناخت باغ می شود. در این پژوهش با دیدی تفسیری–تاریخی به شناخت باغ ها پرداخته شده است؛ شناختی که با معرفی اجزا و عناصر باغ و نمایش سیر تاریخی باغ از ظهور نمونه های ارزشمند در سالیان بسیار دور تا زمان معاصر صورت گرفته است. در واقع مقایسه تحلیل دو رویکرد باغ سازی موجب می شود که به شناخت اجزای ساختاری از طراحی باغ دست یابیم که این اجزا با وجود اینکه ماهیت فیزیکی ثابتی دارند، از حیث معنایی و نحوه استفاده بسیار متفاوت هستند. تفاوت مذکور از آیین ها، فرهنگ ها، تفکرات و امکانات طراحی مردمان این سرزمین ها نشئت گرفته است. در نهایت در این پژوهش با بررسی ساختارها و هویت های طراحی این دو سبک کهن باغ سازی می توان این نتیجه را دریافت که هر دو سبک باغ سازی از جنبه هایی دارای شباهت و تفاوت هستند. هر دو سبک باغ سازی به باورها و آیین ها توجه ویژه ای داشته، ولیکن این امر در باغ سازی چینی با شدت بیشتری نمایش یافت. همچنین در باور طراحی و چیدمان فضاهای باغ نیز دارای تفاوت های بسیاری هستند. از بسیاری جنبه های دیگر نیز از جمله در استفاده از آب و گیاهان، طراحی مسیرها، ساختمان ها و... دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند که در این پژوهش با رویکردی تطبیقی این موارد در هر دو سبک باغ سازی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند.