سنت گرایان در دهه های گذشته آراء خود را نسبت به هنر و معماری ارائه کردند و دیدگاه ایشان به نگرشی غالب در تفسیر معماری اسلامی تبدیل شد. پیروان مکتب سنت گرایی، هنر را امری رمزگونه دانسته و ساحت قدسی برای آن قائل شدند. بر این اساس اعداد که کاربرد آن در معماری به صورت هندسی تجسم می شوند، ماهیتی عرفانی و مابعدالطبیعی به خود گرفتند و اشکال بیانگر معنایی خاص شدند. هشت ضلعی ها که بطور مشخص در این مقاله به صورت پلان هشت ضلعی مد نظراند نیز از این قاعده مستثنی نیستند و تنها بر اساس دیدگاه سنت گرایانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. این درحالیست که در دهه اخیر تفکر سنت گرایی با چالش هایی رو به رو بوده و سلطه آن بر موضوع تفسیر معماری کم رنگ شده است. مقاله حاضر موضوع رواج کاربرد پلان هشت ضلعی در بناهای آرامگاهی دوران سلجوقی را با رویکری کاربردی (بدون در نظر گرفتن دیدگاه عرفانی) و بنا به ضرورت کاربرد تنوع طرح های آجری تفسیر و بررسی کرده است. آجرکاری که هنری وابسته به معماری است، در دوران سلجوقی با استفاده از تجربیات و گسترش مهارت رونق فراوان یافت و آجرکاران در پی ارائه توانایی خود در تزئین بنا به واسطه تمایل به ارائه تزئینات متنوع و نامحدود با محدویت فضا رو به رو شدند. لذا از بخش بندی و کادربندی جهت ارائه تزئینات استفاده کردند و نهایتاً اصل تقارن را به عنوان موضوعی محدود کننده برای ارائه تزئینات بیشتر کنار گذشتند. در چنین شرایطی، داشتن پلانی با اضلاع بیشتر مانند هشت ضلعی تفوق بیشتری بر پلان چهارضلعی ارائه می کرد. لذا گسترش پلان هشت ضلعی در آرامگاه های دوره سلجوقی بر اساس کاربرد گسترده نقوش آجری معقول تر از ارائه ماهیتی ماورائی مطابق آراء سنت گرایان، بدون هیچ استدلال منطقی است. اطلاعات این پژوهش بر پایه منابع کتابخانه ای و با رویکرد استنتاجی گردآوری و به روش توصیفی – تحلیلی ارائه شده است.