فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد پرشتاب فن آوری و تأثیر آن بر دستآوردهای فنی نوپدید، عرصه تولید آثار هنری هم دستخوش تحولات بسیاری شده است. از جمله این تغییرات می توان به توسعه کمک ابزارها و امکانات رایانه ای در زمینه طراحی و تصویرپردازی های هنری اشاره کرد. نقاشی دیجیتالی نمونه یکی از همین دستآوردهای جدید است که تحولاتی را در هنر امروز رقم زده است. مقاله حاضر قصد دارد به بررسی این تأثیرات بر شاخه ای از هنر معاصر ایران به نام نقاشی انقلاب با تمرکز بر آثار نسل جدید هنرمندان آن بپردازد. این مقاله می کوشد تا به این پرسش پاسخ گوید که نسل جدید نقاشان انقلاب اسلامی چگونه از تکنیک های نقاشی دیجیتال در آثار خود بهره گرفته اند؟ و بهره گیری از تکنیک های نقاشی دیجیتال چه تأثیری بر آثارشان داشته است؟ چارچوب نظری این مقاله آرای والتر بنیامین از متفکران مکتب فرانکفورت در مقاله «هنر در عصر تکثیر مکانیکی» و نگاه انتقادی او به هنر سنتی و چالش های پیش روی آن در دوره گسترش دست آوردهای صنعتی و تکنولوژیک است. نوع پژوهش بنیادی نظری است و روش مورد استفاده توصیفی تحلیلی و شیوه ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﺩی ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺍی، اسنادی و مشاهده است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری، مشاهده آثار و نیز ابزار پویشگری نوین بوده و روش تحلیل آثار به صورت کیفی است. این مقاله با بررسی ویژگی های نقاشی دیجیتال، از منظر انتقادی بنیامین، به چالش های استفاده از تکنیک های نقاشی دیجیتال در آثار نسل جدید نقاشان انقلاب اسلامی می پردازد و نتیجه می گیرد که هنرمندان نسل جدید نقاشی انقلاب به رغم این چالش ها توانسته اند از وضعیت جدید پیش رو و شرایطی که نقاشی دیجیتال برای ایشان فراهم آورده، در جهت نیل به سوی اهداف هنری و آرمانی خویش بهره بجویند. از این رو با وجود دیدگاه های انتقادی مطرح، تأثیر نقاشی دیجیتال را بر این آثار، باید همسو با اهداف و سیاست های پدیدآورندگان آن ها و به طور کلی مثبت ارزیابی کرد.
مقایسه عملکرد حرارتی شگردهای اقلیمی دُرچَه، کُلَک و خارخُنَه در دوره گرم سال در مسکن بومی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
67 - 88
حوزه های تخصصی:
آسایش حرارتی یکی از مسائل مهم و مورد توجه در معماری است. مطالعه در این زمینه از اوایل قرن بیستم شروع شده و دستاوردهای قابل توجهی داشته است. با وجود این یکی از چالش های معماری امروز، تأمین آسایش حرارتی ساکنانِ بناها با کمترین وابستگی به انرژی های فسیلی است. در عین حال به نظر می رسد معماری بومی که حاصل قرن ها تجربه و برآمده از آزمون های واقعی است موفقیت های قابل توجهی در این زمینه داشته و به شگردهای پاسخ ده اقلیمی خاصی دست یافته است که می تواند به طراحی غیرفعال و ایجاد معماری پایدار در اقلیم های مختلف کمک کند. معماری بومی منطقه سیستان نمونه ای از این نوع معماری است که توانسته است شرایط اقلیمی محیط داخل را در اغلب اوقات برای ساکنان قابل پذیرش کند. ازاین رو پژوهش حاضر در یک نمونه پژوهی به بررسی عملکرد شگردهای اقلیمی و نقش آن ها در تأمین آسایش حرارتی در معماری بومی منطقه سیستان می پردازد. برای این منظور، یک بنای بومی انتخاب شده و از طریق تحلیل کیفی و کمّی، عملکرد شگردهای درچه، کلک و خارخنه که به تأمین آسایش حرارتی در دوره گرم سال کمک می کنند مورد بررسی قرار گرفته و میزان تأثیر آن ها بر سه پارامتر دمای هوا، رطوبت نسبی و سرعت باد در فضای داخلی و آسایش حرارتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد اگرچه در دوره گرم سال، شرایط محیطی فضای داخلی معماری بومی منطقه سیستان در محدوده آسایش حرارتی کلاسیک (23 تا 27 درجه سانتی گراد) قرار ندارد ولی بهره گیری از شگردهای اقلیمی مورد اشاره تأثیر قابل ملاحظه ای بر بهبود پارامترهای محیطی فضای داخل در اوقات مختلف شبانه روز داشته است. علاوه بر آن، این پژوهش ثابت می کند پارامتر های محیط داخل حاصل از عملکرد شگرد خارخنه نتایج خوبی را برای اوقات گرم روز نشان داده و شگردهای درچه و کلک می توانند فضاهای داخلی را در مواقعی که محیط خارج خنک تر است قابل تحمل نمایند.
واکاوی شاخصه های خوانش لوگو به مثابه ی پیرامتن در ادراک بصری خطوط هوایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
361 - 376
حوزه های تخصصی:
پیرامتن ها عوامل تأثیرگذار و سازنده بیرون از متن هستند که مخاطب را به دنیای درون متن دعوت می کنند، او را با زوایای پنهان متن و شرایط خلق متن آشنا می سازند و منجر به خلق و شکل گیری معنای متن می گردند. لوگوها به مثابه پیرامتن آستانگی نخستین رابط میان مخاطب و ادراک بصری برند هستند که به خوانش صحیح مخاطب از برند کمک می کنند. اهمیت این پیرامتن ها از آن روست که با تحلیل و کشف معانی نهفته در آنها می توان به درک بهتری از برند دست یافت. به همین دلیل داشتن یک لوگو برای کسب وکار یک ضرورت به حساب می آید؛ چراکه یک لوگوی خوب با ارسال پیام صحیح و ایجاد اعتماد، متمایزشدن از رقبا و حفظ مشتریان وفادار، به روند رشد کسب و کار و جذب مشتریان کمک شایانی خواهد کرد. پس از انجام روش تحقیق ترکیبی و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری، نتایج این پژوهش نشان می دهد که شاخص های کیفی سادگی، هارمونی رنگی، ماندگاری ذهنی، تمایز، هماهنگی پیرامتن با متن، گویایی و صراحت، تعادل بصری، پویایی، کاربردی بودن و هویت فرهنگی به عنوان شاخص های خوانش لوگو معرفی شدند که بر ارتقاء ادراک بصری برند اثرگذار هستند و در رابطه با شش خط هوایی در داخل ایران مورد تحلیل قرار گرفتند. نهایتاً مشخص شد که خوانش لوگو در جایگاه پیرامتن از طریق ویژگی های خود که ده شاخص ذکر شده هستند، به طور مستقیم ادراک برند بصری را به عنوان متن اصلی و متغیری وابسته با ابعاد باور پذیری، قابلیت اعتماد، اصالت، منحصر به فرد بودن، قابل دریافت بودن و جذابیت بصری، تحت تأثیر قرار می دهد. اهداف پژوهش 1. شناسایی شاخص های اثرگذار خوانش لوگو در ادراک بصری برندهای خطوط هوایی ایران. 2. ارتقاء کیفیت بصری برندهای خطوط هوایی از طریق دستیابی به شاخص های خوانش لوگو به عنوان پیرامتن. سؤالات پژوهش 1. خوانش لوگو به عنوان پیرامتن چگونه ادراک بصری برند را تحت تأثیر قرار می دهد؟ 2. چه شاخصه هایی در خوانش لوگوهای خطوط هوایی ایران، آن را به یک پیرامتن اثرگذار برای این برندها تبدیل کرده است؟
ارزیابی معیارهای مکانی و مکانیابی مراکز اقامتی در شهر رشت (نمونه موردی: هتل کادوس)
حوزه های تخصصی:
گردشگری بخش عمده ی اقتصاد جهانی را تشکیل می دهد و یکی از بزرگ ترین صنایع جهان می باشد. در دهه های اخیر، اهمیت گردشگری در سطح بین المللی هم از لحاظ تعداد گردشگران و هم از لحاظ درآمد ارزی همواره و به طور بی سابقه در حال افزایش بوده است. ازمهم ترین عواملی که می تواند موجب جذب گردشگران بین المللی و داخلی شود تأسیسات و تجهیزات مربوط به صنعت گردشگری می باشد. از میان این تأسیسات، مراکز اقامتی به عنوان مبدأ و مقصد گردش های روزانه در شهر از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. از این رو توزیع بهینه و مکانیابی صحیح آنها از درجه اهمیت بالایی برخوردار است زیرا مکانیابی صحیح این مراکز می تواند باعث آرامش خاطر گردشگران و رفع نیازهای آنها در زمینهی اقامت، رونق گرفتن هرچه بیش تر صنعت گردشگری و همچنین موجب رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای گردشگری شود.روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی -تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مصاحبه، مطالعه طرحهای صورت گرفته در رابطه با شهر رشت و نقشه 1.2000 این شهر به دست آمده است. این مقاله ابتدا با استفاده از ماتریس ها وضع موجود هتل کادوس را مورد بررسی قرار می دهد و پس از ارزیابی مکانی آن به عنوان یکی از هتل های اصلی شهر رشت و پی بردن به نقاط قوت و ضعف آن، با توجه به عوامل موثر در مکان یابی هتل ها، مکان مناسب برای هتل را از طریق مدلAhP و نرم افزار GIS پیشنهاد می دهد. در این تحقیق مکان مناسب برای ساخت مراکز اقامتی در شهر رشت با توجه به شاخص های موثر در مکان یابی بر روی خروجی های نرم افزار GIS نمایش داده شده است.
گونگ و سرای، بررسی مجموعه های سلطنتی امپراطوران مغول و ایلخانان در قرون هفتم و هشتم ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
469-450
حوزه های تخصصی:
سرای، یک اسم عام در واژه نامه معماری ایران بوده که در متون تاریخی عهد ایلخانی برای اشاره به مجموعه های اقامتی ایلخانان در ایران و خانان مغول در چین و مغولستان استفاده شده است. گونگ نیز همچون سرای، یک اسم عام در واژه نامه معماری چینی است. از این واژه نیز در متون تاریخی عهد یوآن، برای اشاره به مجموعه های اقامتی خانان مغول در چین و مغولستان استفاده شده است. استفاده هم زمان از این دو واژه در منابع ایرانی و چینی، برای دو دودمانی که دارای ریشه فرهنگی مشترک بوده اند، فرضیاتی را مبنی بر وجود مشابهت ها و تأثیرات احتمالی میان آن ها به ذهن متبادر می سازد. این پژوهش سعی دارد تا با اتکاء به آخرین مستندات باستان شناسی و منابع تاریخی، به این سؤالات پاسخ دهد که مجموعه های سلطنتی خانان مغول در مغولستان و ایلخانان در ایران دارای چه ویژگی هایی بوده و این دو دسته، چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر داشته اند؟ اطلاعات این مقاله با روش های اسنادی، مشاهده بصری و مقایسه یافته های حاصل شده، گردآوری و سپس با انجام مطالعات تطبیقی با در نظر گرفتن شباهت ها و تفاوت ها میان گونگ های خانان مغول در چین و مغولستان و سرای های ایلخانان در ایران، دسته بندی و با یکدیگر تطبیق داده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گونگ های مغولی و سرای های ایلخانی از لحاظ ساختارهای کلی و نحوه قرارگیری در شهرها و یا خارج از محیط شهرها، دارای مشابهت با یکدیگر بوده اند و تنها تفاوت میان آن ها، در نحوه چیدمان بناهای مجموعه بوده که در سرای های ایرانی از ساختار چهارایوانی و در گونگ های مغولی از فرم مرکزگرای کوران تبعیت شده است.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران با استفاده از جریان فضایی سفرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات نوین برنامه ریزی منطقه ای الگوی سازمان فضایی مناطق هرچه بیشتر تحت تأثیر تعاملات میان سکونت گاه هاست، این امر باعث شکل گیری پیوندهایی میان کانون ها می شود و در صورت هدایت صحیح روند سازمانیابی فضا می تواند به یکپارچگی فضایی-عملکردی منطقه بیانجامد. براساس مستندات طرح های فرادست نیروهای مرکز گرا به سمت کلانشهر تهران، سیل عظیم نیروهای کار و جریان افراد با هدف برخورداری از خدمات و تسهیلات برتر متمرکز شده در تهران، سازمان فضایی نامتعادلی را تداعی می نماید. این پژوهش با بهره گیری از روش بررسی و تحلیل جریان سفرها (تعداد مسافران جابه جاشده بین شهرهای منطقه کلانشهری تهران)، الگوی حاکم بر سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران بازشناسی و روند تحولات آن بررسی شود. نتایج نشان می دهد به موازات کاهش سهم تمرکز جریان سفرها از کلانشهر تهران، نقش شهرهای پیرامونی در نظام اسکان و فعالیت در منطقه افزایش یافته و الگوی سازمان فضایی منطقه کلانشهری تهران در طی دوره مورد بررسی (1375-1390) از یک الگوی متمرکز با تسلط شهر تهران به تدریج به یک حوزه گسترده با مراکز جمعیتی و عملکردی متعدد تکوین یافته است. تحلیل های شبکه جریان سفرها گرایش به سوی الگوی متعادل تر در پراکنش فعالیتها در منطقه و افزایش مراکز سطح دو را بیان می کنند.
اثرات رفتار حرکتی دوربین به مثابه تجسمی از انسان در فیلم فرزندان بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژان لویی بودری در بحث از تکنولوژی سینما و قیاس آن با غار افلاطون، با تکیه بر نظریات روانکاوانه، نظریه آپاراتوس را مطرح می کند و معتقد است آپارتوس سینما با ایجاد حالتی خواب آلود، تماشاگر را در فضایی به مانند مرحله ی آیینه ای لکان قرار می دهد تا بیننده مجدداً هویت خود را باز یابد. اما مخالفان این نظریه معتقدند، آنچه که بودری مد نظر دارد نیازمند نگاه و مکاشفه ای از بیرون غار یا سینما است، چرا که تا انسان ها یا تماشاگران فیلم در مکانی محصور شده اند، چگونه می توانند بنیان های فنی آنچه که بر آن ها روا می رود را دریابند؟ وینسنس هدیگر از دیگر منتقدان، رویکردی ذیل عنوان فلسفه ی تکنولوژی را مناسب جهت بررسی «درک سینما به عنوان تکنولوژی» می داند. محلی که تکنولوژی «میل به مجسم نمودن انسان» دارد. اما تحلیل او نه خود تکنولوژی سینما، بلکه فیلم هایی با روایاتی از تکنولوژی را مد نظر قرار می دهد. بنابراین پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای به روشی توصیفی-تحلیلی، سعی دارد صرفاً تکنولوژی سینما را در نوع به کارگرفتن دوربین فیلمبرداری در فیلم فرزندان بشر بررسی کند، تا نشان دهد چگونه ابزار می تواند هویتی مستقل و انسان گونه فارغ از محتوای فیلم و آپاراتوس داشته باشد تا تماشاگر را درگیر بنیان های فنی و تکنولوژی سینما کند.
بررسی نقش معلمانه جمشید در آموزش به صنعتگران در دو نگاره موجود در کتابخانه چستربیتی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
123 - 138
حوزه های تخصصی:
جمشید از نام آورترین شخصیت های تاریخی برای ایرانیان بوده و دو وجه آسمانی و زمینی به جای مقام پیامبری او در ادبیات کهن مورد توجه بقرار گرفته است.، او که معلمی را برگزید تا در پرتو فره الهی، برای انسان رفاه و سعادت به ارمغان آورد، با بیتوجهی به محور مینوی، هرچند نیک نام باقی ماند، اما فره خود را از دست داد. صحنه های مختلفی از زندگی جمشید در نگارگری ایران بازتاب داشته که تعدادی از آنها در ادوار مختلف، مربوط به ویژگی معلمی او و آموختن فنون به صنعتگران است. از میان تصاویر نقش شده با این موضوع، دو نمونه موجود در کتابخانه موزه چستربیتی هر دو در دوره ایلخانی و با فاصله زمانی کمی از هم ترسیم شده اند. بررسی آن ها می تواند این پرسش اصلی را پاسخگو باشد که دو گانگی های شخصیتی روح انسانی مختار چون جمشید چگونه می تواند با زبان هنر جلوه تجسمی یابد و به غیر از موضوع واحد، مهمترین ویژگی های مشترک این دو اثر که موجب شباهت آنها گردیده در چیست؟ داده های پژوهش تحلیلی و تطبیقی حاضر، به صورت کتابخانه ای فراهم آمده و بررسی آنها نشان می دهد که نگاره های مورد نظر به گونه ای شمایل نگارانه این روایت را مصور کرده اند تلاش مصوران هوشمندانه به گونه ای بوده که در عرصه تصویر بازتاب حقیقت باشد. و این الگو برداری از اجزای تصویر شده در زندگی واقعی است که موجب شباهت نسبی در آن دو اثر بوده است. در کنار آن عملکرد هنرمندان با بهره بردن از ویژگیهای مبانی تجسمی و ترکیب بندی بصورت ساختاری برای نشان دادن دوگانگی های وجود در راستای همین هدف بوده است.
قابلیت سنجی باغ های تاریخی برای توسعه کشاورزی شهری در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
51 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: یکی از قابلیت های تاریخی شهر بیرجند وجود تعداد زیادی از باغ ها و حیاط های تاریخی است که علی رغم اهمیت زیادشان از دیدگاه معماری منظر، به برنامه ریزی آنها از دیدگاه کلان برنامه ریزی منظر شهری توجه کافی نشده است. یکی از جدیدترین رویکردهای جهانی به باغ های تاریخی احیای قابلیت های کشاورزی و تولیدی باغ ها از طریق روش ها و رویکردهای موسوم به کشاورزی شهری است که در عین حفظ ابعاد میراثی باغ ها، با درگیر کردن جامعه شهروندی با موضوع تولید ارگانیک و کشاورزی مدنی، باعث می شود که علاوه بر صاحبان و مالکان باغ ها، جامعه شهروندی از برنامه ریزی مشارکتی باغ ها منافع بسیاری ببرد. هدف پژوهش: مطالعه حاضر با هدف قابلیت سنجی باغ های تاریخی بیرجند در پی شناسایی نقاط قوت و ضعف باغ ها به منظور توسعه کشاورزی است و لذا در پی پاسخ به این سؤال است که برای توسعه کشاورزی شهری در بیرجند چه نقشی می توان برای باغ های تاریخی قائل بود؟ روش پژوهش: روش تحقیق در این مطالعه تحلیلی-توصیفی است و اطلاعات پایه از منابع کتابخانه ای، مصاحبه با مدیران، کارشناسان و مشاوران باغ ها و برخی باغبانان در مورد یازده باغ تاریخی جمع آوری شده است. به علاوه مطالعات میدانی در باغ های تاریخی توسط نگارندگان به انجام رسیده است. همچنین از ابزار پرسشنامه نیز جهت گردآوری اطلاعات شامل امکانات فیزیکی باغ ها، فعالیت های کشاورزی و تولیدی در باغ ها، اهداف کشاورزی و باغداری، بازاریابی محصولات باغی و اقتصاد کشاورزی استفاده شد. نتیجه + گیری: نتایج نشان می دهد که بخش بزرگی از مساحت باغ های تاریخی بیرجند به عملکرد کشاورزی اختصاص یافته است. بر اساس یافته های این تحقیق، باغ های تاریخی پتانسیل ایجاد فرصت هایی برای مشارکت عمومی در فعالیت های تولیدی، آموزشی و مصرف محصولات زراعی و باغی را دارند. ترکیبی از اهداف مختلف، اعم از تجاری، آموزشی، اجتماعی، درمانی و یا محیط زیستی، می تواند عامل موفقیت مکان سازی باغ های تاریخی از طریق کشاورزی شهری باشد. بر اساس این استراتژی باغ تاریخی می تواند مکانی برای تعامل بین گروه ها و کاربران مختلف باشد. لذا تشکیل منظومه سبز مولد شهری منوط به استراتژی مشارکت عمومی یعنی درگیر کردن شهروندان در برنامه ریزی مجدد باغ های تاریخی برای توسعه منظر و فضای سبز عمومی خوراکی است. به نحوی که همه باغ ها اعم از خصوصی، دولتی و یا وقفی زمینه حضور و مشارکت شهروندان در توسعه کشاورزی شهری باشد.
شناخت و تحلیل کالبدی معماری بومی روستای لیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
153 - 169
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستایی در بستر طبیعت شکل می گیرد و پیوندی بین انسان و طبیعت بر اساس این معماری ایجاد می گردد که لازمه آن هنری کاربردی در خدمت نیاز انسان است. برای فهم این هنر رجوع به نمونه های موجود و شناخت و تحلیل آن ها بهترین مسیر است. هدف مقاله حاضر شناخت و تحلیل دلایل شکل گیری یکی از روستاهای منحصربفرد معماری ایرانی است. روستای لیوس علاوه بر این که حامل الگوهای معماری بومی روستایی ایران است، ویژگی های کالبدی خاصی دارد که برآمده از محیط شکل گیری روستا -کوه پایه های جنوب غربی زاگرس- است. بر مبنای هدف شناخت معماری بومی در روستای لیوس سؤال، استقلال در ساخت وساز(بوم آورد بودن معماری روستای لیوس) و پیوند با محیط پیرامون چگونه باعث بروز عناصر معماری و ساختاری و فرم های جدید در این روستا شده است؟ شکل می گیرند. بنابراین روش میدانی و پیمایشی برای گردآوری اطلاعات و پس از آن تحلیل مطالعه موردی مبنای روش تحقیق قرار گرفت. روستای لیوس در 80 کیلومتری شمال شرق دزفول، در دامنه کوهی صخره ای قرار دارد. تحلیل کالبد روستا در دو مقیاس کلان شامل: معابر، جهت گیری خانه ها و بازشوها، معماری پلکانی؛ و خرد شامل: کیفیت ورود و ابعاد بازشوها، مصالح، پوشش ها، کنوسازی و عایق بندی بام، تابو (ظرف سفالی بزرگ برای ذخیره حبوبات)، انجام می شود. نتیجه این شناخت و تحلیل نشان می دهد که شکل خاص زندگی مردم لیوس(لزوم رعایت مسائل امنیتی، زندگی در حالتی بین یکجانشینی و کوچ و ایجاد واحدهای مستقل زیستی در قالب خانه) دلیل عدم وجود عناصر معماری زیرساختی زندگی اجتماعی(بازار، مسجد و مرکز محله ای از پیش فکر شده) است. این نوع زندگی، معماری ایجاد می کند که بر اساس آن می توان ادعا کرد خلاقیت در معماری بومی به معنی ساده ترین و دم دست ترین پاسخ به نیازهای اصیل و مبنایی انسان است.
مدرنیسم چگونه عمل می کند: پاسخی به تی.جی.کلارک
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
89-100
حوزه های تخصصی:
در اظهاراتی که در ادامه می آید، تفسیر مدرنیسم را که در مقاله بحث انگیز تی.جی.کلارک با عنوان ” تئوری هنر کلمنت گرینبرگ” طرح شده، به چالش می کشم. چنانچه در ادامه آشکار می شود، هدف من از انجام این کار، دفاع از گرینبرگ در برابر باریک بینی هایِ کلارک نیست، برعکس، اگر چه نوشته هایِ خود من پیرامون هنر انتزاعی اخیر، عمیقاً مرهون مثال نقد کاربردی گرینبرگ هستند (می پندارم که او بهترین منتقد نقاشی و مجسّمه سازی جدید دوران ماست)، باید پیشنهاد نمایم که خوانش کلارک از مدرنیسم فرضیات اشتباه معیّنی را با آنچه مربوط به گرینبرگ است، تسهیم می کند که در واقع به آن ها وابسته است. سپس باید به گفتن دریافتی متناوب از امر مدرنیست ادامه دهم که معتقدم حس بهتری از پدیده هایِ مورد پرسش نسبت به آنچه مال هرکدامشان انجام می دهد، ایجاد می نماید، و با نگاهی کوتاه به مرحله ای جالب توجّه در کار مجسّمه ساز معاصر انگلیسی آنتونی کارو۴، که من دستاوردش تا ۱۹۶۰ را به طور کلی برای مدرنیسم معیار در نظر می گیرم، در تلاش برای اثبات موردم نتیجه گیری خواهم کرد.
تاثیر عوامل کالبدی-ادراکی بر حس مکان فضاهای شهری با استفاده از رگرسیون رتبه ای (نمونه موردی: پیاده روی خیابان آیت الله کاشانی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس مکان بعنوان یکی از مفاهیم جدید در حوزه طراحی شهری می باشد که نقش مهمی در ایجاد پایداری جوامع شهری و کیفیت فضاهای شهری دارد. عوامل زیادی در ایجاد این حس موثر هستند که یکی از مهمترین این عوامل ویژگیهای کالبدی فضاهای شهری است. این ویژگیها با تاثیر بر ادراک انسانها می تواند حس مکان را تحت تاثیر قرار دهد که البته در این میان نقش ویژگیهای فردی و اجتماعی فرد را نباید نادیده گرفت. این تحقیق بدنبال بررسی رابطه میان ویژگیهای کالبدی-ادراکی و همچنین ویژگیهای فردی-اجتماعی بعنوان متغیرهای مداخله می باشد. به همین منظور یک فضای شهری (پیاده رو خیابان آیت الله کاشانی) بعنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفت. روش های مورد استفاده با توجه به نوع داده ها ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون رتبه ای بود. نتایج بدست آمده از تحقیق بیانگر نقش بالای عواملی مثل اصالت معنی و آسایش بصری و... می باشد. بطور کلی همه متغیرهای مورد مطالعه (کالبدی-ادراکی) نقش مثبت و معناداری را با حس مکان داشته اند. از بین ویژگیهای فردی- اجتماعی، بیشترین نقش در ایجاد حس مکان را عواملی مثل سن، جنس و سواد داشته اند. بنابراین می توان گفت که با افزایش سن و افزایش سطح سواد، حس مکان افزایش یافته است و همچنین میزان حس مکان در بین زنان بیشتر از مردان می باشد. البته همانطور که در مدل مفهومی تحقیق اشاره گردید این تاثیر گذاری غیر مستقیم بوده و از طریق تاثیر پذیری ادراک از این عوامل می باشد. مدل رگرسیونی ارائه شده به خوبی نقش عوامل مختلف را
بازنمود نیهیلیسم نیچه ای در هنر مدرن و نسبت آن با آثار نقاشی نوگرای نسل اول ایران با تأ کید بر آثار جلیل ضیاء پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته و نیهیلیسم پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند. تبیین نیچه ای از مفهوم نیهیلیسم و تأثیر هنر برای غلبه بر آن در شکل گیری جنبش های هنری قرن بیستم نقش اساسی داشته است. با اینکه نیهیلیسم در متن هنر مدرن جاری است اما آشکارا حضور آن را در جلوه های آغازین هنر نوگرای ایران نمی توان مشاهده نمود. مقاله حاضر پیرامون پرسش چرایی عدم انعکاس وجوه نیهیلیستی مدرنیسم در نقاشی نوگرای نسل اول ایران با تأکید بر آثار جلیل ضیاءپور شکل گرفته است. بر این اساس پژوهش کیفی پیش رو با استناد به منابع معتبر می کوشد تا ضمن تبیین نسبت مدرنیته و جنبش های پیشرو هنری قرن بیستم مانند دادائیسم با نیهیلیسم نیچه ای به تحلیل چگونگی ورود مدرنیسم هنری به ایران و تأثیر آن بر نقاشی نوگرای ایران بپردازد. این مقاله می کوشد تا نشان دهد اگرچه ضیاءپور و دیگر نقاشان نوگرای نسل اول ایران تحت تأثیر مدرنیته و پیامدهای آن بوده اند اما درعمل علاقه مند به دادن انعکاس مفاهیم هنر غرب نبودند و ضیاءپور از این مطلب که فرم در هنر مدرن وابسته به محتوی است غافل بوده و تلاش نموده تا فرم را از محتویی جدا وبومی سازی کند.او به اشتباه می پنداشته است که با تقلید از فرم مدرن می توان تفکر جدیدی نسبت به هنر ایجاد نمود.
سنجش عملکرد عناصر اقلیمی خانه های سنتی بافت تاریخی شیراز با رویکرد آسایش حرارتی؛ مورد پژوهی: ایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
89 - 115
حوزه های تخصصی:
با رجعت به گذشته و نگاهی بنیادین به زیستگاه ها و عناصر همخوان با طبیعت، پایداری اقلیمی را از ویژگی های اصلی خانه های سنتی می توان برشمرد. انسان ها در گذشته آموخته بودند که برای عملکرد حرارتی مناسب ترِ فضاهای سکونتی خود راهکارهای متفاوتی را اتخاذ کنند، لذا با خلق فضاهای بینابینی در حد فاصل فضای باز و بسته توانستند دمای محیط پیرامونی خود را کنترل کنند. غایت اصلی ایوان ها همانا عملکرد اقلیمی آن ها بوده است که با سایه اندازی در کنترل دما و ایجاد آسایش حرارتی نقش مهمی ایفا کرده اند. از مهم ترین اهداف این پژوهش، بررسی داده های اقلیمی ایوان ها و شناخت عملکرد حرارتی آن ها با توجه به تناسبات کالبدی است. سه بنای سنتی ایوان دار با موقعیت های مختلف جغرافیایی انتخاب شدند. سنجش داده های آب وهوایی با وسایلی همچون ترموپیرومتر و ترموهیگرومتر انجام و سپس توسط نرم افزار شبیه سازی Envi-met اعتبارسنجی شده اند و در نهایت با نرم افزار Bio-met شاخص آسایش حرارتی PET اندازه گیری شد. داده های آب وهوایی از طریق ضرایب همبستگی ارزش گذاری شدند. بر اساس نتایج حاصل شده و با وجود تمامی متغیر های فیزیکی مؤثر در حیاط پیرامونی ایوان ها نظیر مساحت، پوشش گیاهی، حوض آب، ارتفاع دیوارها و مصالح دیده شد که برای عملکرد حرارتی بهتر، نیاز به کاهش دمای متوسط تابشی در حیاط و ایوان ها هستیم، لذا با توجه به همبستگی بسیار قوی دمای متوسط تابشی و شاخص آسایش حرارتی در حیاط و ایوان این سه خانه دیده شد که به رغم اثرات محیطی مؤثر در حیاط پیرامونی، افزایش عرض ایوان ها، افزایش مساحت گشایش فضایی ایوان در نما و افزایش ارتفاع از سطح حیاط از یک طرف و سایه اندازی بیشتر در حیاط از دیگر سو از درجه اهمیت بالاتری برخوردارند. در نهایت شاهد بهینه تر شدن شاخص PET و در پی آن کاهش استرس حرارتی خواهیم شد. ضوابط به دست آمده در این پژوهش دریچه ای جدید برای بازیابی مفاهیم الگوهای کهن و کمک به حل مشکلات اقلیمی خواهند شد.
تجلی رنج انسان مدرن در آثار نقاشی اتودیکس با تکیه بر آرای نیچه
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
178 - 181
حوزه های تخصصی:
نگاهی به ظرفیت های آهنگ سازی در فرم بسیط، با توجه به تعاریف موجود در رسالات مکتب منتظمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی این نوشتار این است که ساختارِ فرمالِ ((بسیط)) به عنوان یکی از فرم های موسیقی قدیم ایران چه خصوصیاتی دارد. هدف از طرح این پرسش ارائه ی راهکارهایی برای احیا و به کارگیری مجدد این قالب در آهنگسازی دوره ی معاصر موسیقی ایران است. در این رهگذر، ابتدا از میان مختصات تشریح شده توسط عبدالقادر مراغی و سپس با رجوع به آثار نویسندگان پس از وی، امکانات ساختار بسیط شناسایی و تشریح، و اشتراکات و تناقض های موجود در آن استخراج و دسته بندی شده است. در قدم بعدی با استناد به خصایص به دست آمده، قواعد فرمال و محتوایی ساختِ بسیط ارائه شده است. سپس با اشاره به خاصیت انعطاف پذیری موجود در بسیط، به انشعابات موجود در این قالب اشاره شده و سرانجام انواع شش گانه ای از قالب بسیط در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. در بخشی از مقاله ی حاضر برای روشن شدن تفاوت های محتوایی هر یک از بخش های بسیط به بررسی انواع کلامِ مورد استفاده در ساخت این فرم پرداخته شده است. در بخش دیگری از این مقاله با بررسی کارکردهای متنوع اعاده ی سرخانه، قدم هایی کاربردی تر در چگونگی ساخت بسیط برداشته شده و دستور العملی از ساخت بسیط در اختیار خوانندگان قرار گرفته است و سرانجام برای حل تناقضات موجود بین تعاریف مختلف راه حل هایی پیشنهاد شده است.
خوانشی بر پنداره لذت در طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
37 - 48
حوزه های تخصصی:
لذت، بخش جدانشدنی از فعالیت انسان هاست؛ چه وقتی کسب لذت های کالبدی و مینایی، معیار کنشگری انسان بوده، چه وقتی مفهوم لذت، از مرزهای کالبد فراتر رفته، پنداره مقصودجویی انسان را به حوزه های گسترده تر از تن، که به عقل، جامعه، ماورا و عالم مینویی رهنمون می شود. از سوی دیگر، جریان منفعت طلبانه سرمایه داری، طراحی را به خدمت می گیرد تا با ایجاد قلاب های ظاهریِ لذت و خوشنودی در محصولات، همواره نرخ فروش کالاها را فزاینده نگاه دارد. از عواقب نامطلوب این جریان، انباشت افسارگسیخته کالاها و تخریب محیط زیست می باشد. در این پژوهش، با تعریف و بررسی مفهوم لذت در ابعاد عمومی و اختصاصی آن، تلاش شده که رابطه کالا با لذت و نیز پنداره لذت واکاوی شود. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده، داده های کیفی از طریق بررسی منابع مرتبط استخراج شده اند. بر اساس یافته های این پژوهش، استدلال می شود اعضای هر یک از چرخه های طراحی، تولید و مصرف، باید به عنوان یک مسوولیت اجتماعی، از پنداره لذت به عنوان یک برساخت تصنعی از ارزش، فاصله بگیرند و با تکیه بر از ارزش های واقعی، احساس لذت پایدارتری را از بودن در هر یک از چرخه های طراحی، تولید و مصرف خلق نمایند تا تقاضا برای تجدید خرید کالا و تنوع طلبی بی کرانه ی انسان کاهش یابد.
بررسی عوامل مؤثر بر دوام و مقاومت بتن در سازه های هیدرولیکی
حوزه های تخصصی:
سازه های هیدرولیکی نقش اساسی در سیستم اقتصادی کشور دارند و جزو سازه های استراتژیک محسوب می شوند و ضروری است از عملکرد و دوام مناسبی برخوردار باشند.از عوامل موثر بر دوام و کارایی این نوع سازه ها می توان به تاثیر نسبت آب به سیمان در مقاومت سایشی، تخلخل و نفوذپذیری بتن به کار رفته در ساخت آن ها وتاثیر افزودنی هادرطرح اختلاط بتن اشاره نمود. بنابراین ضروری به نظر می رسدکه با توجه به فناوری نوین این نوع از بتن ها، تحقیق و بررسی بیش تری بر روی آن ها و پارامترهای موثر بر دوام و مقاومت بتن صورت پذیرد. هدف از این پژوهش، شناخت مهم ترین عوامل موثر بر دوام و مقاومت بتن در سازه های هیدرولیکی همچون استفاده از الیاف در بتن، نانوسیلیس ها و میکروسیلیس ها، مقاومت سایشی، نفوذپذیری مقاومت در برابر کاویتاسیون و تخلخل بتن می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و در قالب بررسی متدهای عملکردی دوام و مقاومت بتن در سازه های هیدرولیکی می باشد. طبق این روش، پس از معرفی و بررسی هر کدام از عوامل مذکور، ویژگی های دو عامل استفاده از میکروسیلیس ها و الیاف بتنی در قالب جدول شماره(5) جمع بندی گردید. سپس به هر کدام از ویژگی های برشمرده شده برای هر دو عامل، ضریب اهمیت در سازه های هیدرولیکی اختصاص یافت. نتایج حاصل از این مقایسه گواه این مطلب بود که استفاده از الیاف در بتن مصرفی در سازه های هیدرولیکی، از اهمیت و کارایی بیش تری نسبت به دیگر عوامل برخوردار است.
ارتباط فناوری و حفاظت در معماری معاصر تحلیلی بر مبنای بازخوانی تحولات نقش معمار در حفاظت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
19 - 34
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رابطه «معماری» و «حفاظت معماری»، براساس بنیان های مشترکی که با یکدیگر دارند، موضوعی سنتی است. مسئله پژوهش حاضر پیرامون رابطه سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» شکل گرفته که به موازات تحول فناوری، به وجود آمده و منجر به ابهاماتی در نقش معمار در رابطه سه گانه نوین شده که هنوز در جوامع در حال توسعه مرتفع نشده است.هدف پژوهش: بازخوانی نقش معمار در امر حفاظت معماری پس از تحول فناوری از سنتی به پیشرفته در جوامع توسعه یافته غربی به منظور توجه دادن جوامع در حال توسعه به این موضوع است.روش پژوهش: این مقاله با ترکیب روش های تاریخی و علّی از زیرمجموعه های رویکرد کیفی انجام پذیرفته است.نتیجه گیری: از آنجا که توجه محض حوزه «حفاظت معماری» به بعد هنری و یا فنی «فناوری معماری» و همچنین غفلت از ارزش های اجتماعی چالش هایی را در پی دارد، حفاظت معماری توجه به هر دو بعد و ارزش های اجتماعی را مد نظر قرار داده که به واسطه تقرب به پارادایم فرهنگ گرا محقق شده است. این ارتباط سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» با یکدیگر و با جامعه، به عنوان یک قاعده مشتق شده از پارادایم فرهنگ گرا، لزوم حضور معمار را در امر حفاظت معماری، از یک سو به لحاظ پوشش دادن وجه معماری در این سه گانه و از سوی دیگر به لحاظ ارتباط دادن این سه گانه با فرهنگ جامعه، اجتناب ناپذیر کرده است. همچنین معمار، به دلیل داشتن توانایی در تعامل شایسته با متخصصان حوزه های «حفاظت معماری» و «فناوری» و توانایی در ایجاد تعادلی مطلوب بین این دو حوزه، رهبری این ارتباط را نیز به عنوان یک تکلیف حرفه ای بر عهده دارد.
مجسمه میدان حر فعلی، قدیمی ترین مجسمه شهری موجود در میادین تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
70 - 75
حوزه های تخصصی:
در سال اخیر (1399) مقرر شده است مجسمه میدان حر فعلی که سالیانی است در فضای شهری تهران حضور دارد به عنوان اثر ملی ثبت شود. این مجسمه از زمره مجسمه های شهری است که به دلیل ارجاع غیر مستقیم مجسمه به موضوعی خاص، تفاسیر مختلفی بر آن مترتب است. این تفاسیر متنوع و گاه متناسب که به رغم تغییر شرایط سیاسی و حکومتی-به عنوان مؤلفه ای برای حذف مجسمه ها- به بقای اثر انجامیده است، اما به نظر می رسد ثبت برخی اظهارات و برداشت ها همچون ارتباط ساخت مجسمه با آزادسازی آذربایجان از اشغال شوروی (1324) از سوی متولیان و پژوهشگران در رسانه های مختلف اعم از کتاب، مقاله، مصاحبه ها و گزارش خبری به دلیل عدم توجه به تاریخ نصب اثر بوده، تا حدی که باعث شده تفاسیر نامبرده از حقیقت اصلی فاصله زیادی داشته باشد. به این بهانه این نوشتار کوتاه قصد دارد اسنادی را از تاریخ نصب اثر -که ممکن است تاکنون دیده نشده باشد یا کمتر به آن توجه شده باشد- ارائه دهد.