فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸٬۲۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به ویژه با گسترش روزافزون هنر تئاتر در کشورهای مختلف، و نیز طرح نظریه های جدید نمایشی مبنی بر ظرفیت های بالای این هنر در مسیر ارتقای کیفیت زندگی بشر، وجوه تازه ای از این هنر بازشناسی و ارائه شده است. یکی از این وجوه، که از سوی بخش وسیعی از نهادهای آموزشی و تربیتی، و نیز محافل علمی و دانشگاهی مورد توجه قرار گرفته است، تئاتر تعلیمی تربیتی یا پداگوژیک نام دارد. هنر نمایش به صورت عام و تئاتر به صورت خاص از دیرباز با دو کارکرد متفاوت به جامعهی بشری معرفی شده است: کارکرد فرهنگی روشنفکری، که بیشتر بر جنبه های ارائهی اثر هنری مستقل به مخاطبان تاکید دارد، و کاربرد تعلیمی تربیتی که متضمن پرورش روح، آموزش و ارتقای کیفی زندگی انسان است. کاربردی که تئاتر را نه فقط هنری برای سرگرم کردن مخاطبان و اقناع ذوق هنری آنان ، بلکه فرایندی پیچیده و موثر بر سیر تحولات فکری بشر می داند. مقالهی حاضر با استناد به آرای متفکرانی چون ماکارنکو و فریر و بوآل و نیز تجارب جهانی در حوزهی استفاده از تئاتر در راستای مقاصد تعلیمی و تربیتی به بررسی ویژگیهای تئاتر تعلیمی تربیتی (پداگوژیک) و تفاوت های آن با تئاترهایی که صرفاً اهداف دیگری از جمله فرهنگی روشنفکری را دنبال میکنند، پرداخته است.
هستی شناسی تصویر عکاسی
منبع:
بیناب آبان ۱۳۸۷ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
آموزش نقد معماری : تقویت خلاقیت دانشجویان با روش تحلیل همه جانبه آثار معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد معماری موضوعی راهبردی و بحث برانگیز در آموزش معماری محسوب می شود.روش های متنوعی از سوی اساتید با هدف آموزش نقد معماری به کار گرفته می شود که هریک تا اندازه ای در این مسیر موفق عمل بوده اند.شیوه ی پیشنهادی این مقاله مبتنی بر برخورد با معماری به مثابه یک موضوع ارتباطی میان معمار و مخاطب است.بر اساس چنین روبکردی می توان از دانشجویان خواست تا از شش منظر به تحلیل بک اثر معماری بپردازد:1- تحلیل رمزگان و نشانه های بصری به کمک نشانه شناسی(دیده گاه کلاسیک).2- باز خوانی نیت و اندیشه های معمار به عنوان مبدع اثر بر مبنای ساختار تاویل و ویژگی های پدیدآورنده(دیده گاه رومانتیک).3- تحلیل صورت و فرم معماری بر مبنای شکل خارجی بنا(دیده گاه فرمی).4- تحلیل بافت و زمینه اجتماعی و سیاسی برپایی بنا (دیده گاه زمینه ای).5- تحلیل برداشت ها و نظرات مخاطب (دیدگاه پدیدار شناسانه).6- تحلیل ویژگی های تماسی و فرآیند ساخت پروژه (دیدگاه رسانه ای).
تنوع خط کوفی در کتیبههای سفال سامانی (قرن سوم تا پنجم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
خوشنویسی یکی از هنرهای خاص دوران اسلامی است و خط کوفی- اولین نشانهی ظهور این هنر- از همان ابتدا در پیوند با کلام الهی، اعتبار و ارزش خاصی را برای آن رقم زده است. این پشتوانهی معنوی به همراه حضور در عرصههای مختلف موجبات ظهور انواع کوفی را فراهم ساخت که ادوار و فرهنگهای مختلف سهم عمده ای در پروراندن ویژگیهای منحصربهفرد آن داشتند. در این میان سامانیان با احیای سنتهای هنری کهن، کیفیات و صفات ایرانی را در خط کوفی وارد کردند که نمونهی عالی آن در کتیبهی ظروف سفالین تجلی یافته است. در این مقاله ضمن استخراج انواع خط کوفی منقش بر این سفالینه ها و گنجاندن آن در طبقهبندی رایج خط کوفی، تحولات فرمی آن مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده نیاز پژوهندگان این عرصه در حد امکان تأمین شود؛ از یک طرف خصوصیات هر یک از این خطوط جهت معرفی آن به طراحان معاصر بازنمایانده شده تا با آگاه ساختن آنها از پیشینه و اصول خط، در افزایش مهارتهایِ کاربردی آنان سهیم باشد و از طرف دیگر با تشخیص سیر تحولات صوری خط علاوه بر معرفی خاستگاه و منشاء گونههای مختلف، بر اساس آن سیری تاریخی ارائه گردیده که در کنار مؤلفههای دیگر میتواند راهگشای زوایای مبهم در گاهشماری این سفالینهها باشد.
شهرسازی نوین راهی به سوی ایجاد محلات پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
شهرها و واحدهای خردتر آن چون محلات، همچون ارگانیسمی زنده و پویا هستند که در بستر تغییر و تحولات بسیاری قرار می گیرند، لذا نظریات و راه کارهای متفاوتی برای هدایت این تغییرات پیش بینی می شود تا شهر و زندگی انسان ها در زمان حال و آینده با مشکل مواجه نشود. در دهه های اخیر رشد فزاینده برنامه های توسعه، منجر به هشدارهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شد؛ لذا در پاسخ به بحران های ایجاد شده، رویکردها و مفاهیم جدیدی در حوزه های مختلف شهری مطرح می شود. امروزه توسعه پایدار به عنوان یکی از این رویکردها در تمامی ابعاد اجتماع مد نظر است. برای حرکت در این مسیر و نیل به اهداف آن، می بایست راه کارهایی اتخاذ شود. با توجه به اینکه در دهه های اخیر تأکید بر محلات و اجتماعات محله ای و شروع برنامه ریزی از این سطح، در شهرها مطرح است (رویکرد پایین به بالا)، به نظر می رسد که توجه به معیارهای پایداری در محلات و برنامه ریزی به منظور توسعه در سطح محله، راه کاری مناسب برای ارتقای کیفیت آنهاست. در ضمن به نظر می رسد که به دلیل برخورد با محیط کوچک تری از اجتماع، پیاده سازی این اصول به مراتب عینی تر و ملموس تر باشد.
در این میان شهرسازی نوین به عنوان رویکردی جدید در شهرسازی، طیفی کامل از برنامه ریزی و طراحی شهری تا معماری را در نظر می گیرد که در پاسخ به محلات ناپایدار به وجود آمده، شکل گرفت. اهمیت بررسی و تحلیل این الگو، به دلیل تأثیر گذاری آن بر برنامه ریزی در تمامی سطوح، و در نظر گرفتن مسایل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. ضمن آنکه اصول ارایه شدة این نظریه، در توسعه شهری، توسعه های جدید، توسعه های درون زای بافت و به خصوص در برنامه ریزی محلات شهری، اهمیت قابل توجهی دارد. به نظر می رسد که اصول مطرح شده در این رویکرد، رابطه تنگاتنگی با معیارهای پایداری داشته باشد.
روش پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات، بر پایه مطالعات کتابخانه ای است و به تفسیر معیارهای پایداری در محلات، و اصول نوشهرسازی و نهایتاً مقایسه تطبیقی آنها با یکدیگر می پردازد. نتیجه آنکه بکارگیری اصول شهرسازی نوین در محلات، راهکاری به سوی پایداری آنهاست.
زیبایی شناسی نقوش سفال نیشابور
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۰ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
هنر اسلامی در بخشهای مختلف دارای ویژگیها و زیبایی خاصی است که سفالگری و طراحی نقوش آن در بخش سفال نیشابور از نمونه های بارز آن است . هنر سفالگری نیشابور ، علاوه بر تنوع در تکنیک های ساخت ، دارای تنوعهای بدیع طراحی نقوش و خوشنویسی روی آن نیز هست که بیانگر قدرت و تسلط هنرمند در این هنر است . شکل لعاب دهی ، کتیبه های زیبای ظروف به خط کوفی ، تزئینات نقوش گیاهی ، حیوانات و انسان و نیز توانایی در ترکیب بندی تصویری هر یک از این عناصر در ظروف . این بخش از هنر اسلامی را دارای برتری کرده است ...
بررسی جایگاه هنر دوره صفوی
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
عصر بالندگی و شکوفایی هنر ایران دوران سلجوقی و ایلخانی است و در زمان تیموریان به اوج می رسد. در حالی که از گذشته تاکنون مطالب بسیاری در مدح و ستایش صفویان گفته شده که بیشتر جنبه سیاسی دارد تا تحلیل و بررسی جدی در زمینه فرهنگ و هنر. تمرکز و یکپارچگی سازمان دولت صفوی باعث شد تا جمیع هنرها رونق گرفته و تولیدات فراوانی در تمامی زمینه های هنری انجام شود و بدین گونه بود که هنرها در این عصر به جهت کمیت رشد چشمگیری یافته اما از نظر کیفیت دچار افول شدند. هنر این عصر غالباً در تداوم هنر دوران گذشته از ساسانی تا تیموری است، به طوری که از ابتدا تا انتهای این دوره شاهد رکورد و افول هنرها بخصوص در زمینه معماری و تزیینات می باشیم.
جلوه های ساتیری در ادبیات نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر پیرامون یکی از گونه های نمایشی یونان باستان، تحت عنوان نمایش ساتیری،است. ساتیر، همراه با تراژدی و کمدی، سه گونه ی اصلی هنر نمایش در یونان باستان به شمار می رفته است. با این همه، شاید به دلیل رواج و موفقیت عمده ی کمدی و تراژدی، به گونه ی ساتیر، به اندازه ی کافی اهمیت لازم داده نشده و در قیاس با آن دو گونه، درباره ی ساتیر پژوهش و نقد انجام نشده است. و حال آن که به باور پژوهشگر ساتیر گونه یی نمایشی، مستقل و ارزشمند است که از ظرفیت ها و قابلیت های نمایشی بسیاری برخوردار بوده و بر شگردها، شیوه ها و گونه ها و سبک های ادبی- نمایشی دیگر تأثیر به سزایی داشته است. در دوران جدید نه تنها با الگوبرداری از نمایش های ساتیری یونان باستان نمایشنامه هایی نوشته شده، بلکه دو نمونه به جای مانده از آن دوره، یعنی «ساتیرهای جوینده» (The Searching Stayr)اثر «سوفوکل» (ق.م. 406-496 ، Sophocles) و «سیکلوپ» (Cyclops) اثر «اوریپید» (ق.م.406-484 Euripedes، )، در دوران معاصر مورد توجه بعضی از نمایشنامه نویسان و کارگردانان جهان قرار گرفته، نو- نویسی نمایشنامه ی «ساتیرهای جوینده» توسط «تونی هریسون» (Tony Harrison) شاعر و نمایشنامه نویس، مترجم و کارگردان معاصر انگلیسی، و همچنین نگارش نمایشنامه ی ساتیری « گوش های مایداس» (Ears of Maidas) توسط «گون گور دیلمن» نمایشنامه نویس ترک، نمونه ای از رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی به ساتیرهای یونان باستان به شمار می رود.
سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی
حوزه های تخصصی:
جایگاه گل سوسن در فرهنگ، شعر و ادب پارسی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶
3 - 14
حوزه های تخصصی:
گیاهان از دیرباز در فرهنگ و هنر ایرانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. در این میان برخی از گیاهان مورد توجه و ستایش بیشتری قرار گرفته اند و به اصطلاح گزیده شده اند. گل سوسن نیز یکی از گیاهانی است که از دوران کهن در میان ایرانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و می توان آثار این احترام را در اندیشه مردمان این سرزمین پی گرفت. گرچه امروزه منشأ این گزینش مبهم است اما بیانگر وجود مفاهیمی ذهنی در اندیشه مردمان باستان است. گل سوسن از نمونه گل هایی ست که در فرهنگ ما نضج یافته است. رسوخ این گل در فرهنگ ما بخشی از هویت تاریخی و خاطرات مردم این سرزمین را به خود اختصاص می دهد؛ بدین سان شناسایی تحولات معنایی آن امری ضروری تلقی می شود. یکی از منابع شناخت اندیشه های هر ملت، مطالعه آثار ادبی آن است و شعر فارسی به عنوان یکی از کهن ترین منابع ادبی مردم ایران، می تواند در شناسایی لایه های معنایی پنهان این گل راهگشا باشد. شاعران پارسی گوی نماینده تفکرات رایج دوران خود هستند که در ورای ابیات، حقایق و مفاهیمی را برای ما روشن می سازند که بیانگر وضع زمانه خویش است. پژوهش در دست، در پی آن است که با تحلیل آثار شعری در دوره های ادبی مختلف، به تلقی از نگرش مردمان ایران به گل سوسن دست یابد. به همین منظور ابتدا گونه های مختلف گل سوسن به شیوه علمی معرفی و ویژگی های کلی آن بیان می شود. پس از آن که درآمدی از حضور گل سوسن در فرهنگ و هنر ایرانیان ارائه شد، با ارائه نمونه هایی به تحلیل معنایی گل سوسن در ادوار شعری پرداخته می شود.
مکتب نگارگری ترکمان ( 926 823 هـ )
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۱ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، مکتب نگارگری ترکمان که در روزگار ترکمنان قراقویونلو و آق قویونلو شکل گرفت ، محل بحث و بررسی قرار گرفته است . این مکتب در حقیقت از دل مکتبهای نگارگری پیشین مثل « مکتب شیراز » دوره تیموری و نیمه نخست « مکتب هرات » سر بر کشید و بتدریج ویژگیهای شاخص خود را ظاهر ساخت و بخصوص در روزگار ترکمانان آق قویونلو در تبریز شکوفا شد و آثاری در خور ، پدید آورد که در تاریخ نگارگری ایران پایگاه ویژه ای دارد ...
موزه چیست؟
حوزه های تخصصی:
مروری بر بوطیقای ارسطو و مفاهیم اصلی آن
منبع:
خیال ۱۳۸۵ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
دریافت جامع از دیدگاه ارسطو در باب هنر منوط به بررسی همة آثار اوست؛ زیرا بوطیقا فقط دربارة یک نوع از صناعت (تخنه)، هنر مبتنی بر بازنمایی و محاکات، است. ارسطو در بوطیقا از نقش عاطفه و احساس در آفرینش و دریافت هنری غافل نمانده است و بحثش در باب میمسیس پاسخ مستقیم به افلاطون نیست. امروزه نه ارسطوی واقعی، بلکه «میراث ارسطویی» حیات نظری و فعال دارد و فقط در چنین زمینه ای می توان، هم صدا با ریکور، از پیوند میمسیس و میتوس/ موتوس و پوئسیس سخن گفت. ارسطو مرز شعر و تاریخ را روشن و نتیجة کار شاعر را برتر از کار مورخ می داند. او از سه حوزة شناخت سخن می گوید: نظری، عملی، ابداعی. به اینکه ابداع نوعی شناخت است کمتر توجه کرده اند. پذیرفته ایم که ارسطو با علل چهارگانه هنرهای مفید و زیبا را از هم تفکیک می کند. نوسباوم استنباطی دیگر دارد و هایدگر تفسیری بدیع و شاعرانه از علل اربعه و فوزیس و تخنه (هنر) عرضه می کند. میراث ارسطو در حوزة محاکات شاخه های گوناگون دارد. از شکوفایی رسانه شناسی (واسطه های تقلید) مدتی کوتاه می گذرد، اما میراث نظری آن در دو جریان ناهمگنِ بوطیقایی و ریطوریقایی سابقه ای کهن دارد. ژانرشناسی، با میراثی غنی، در بحث از متعلقاتٍ تقلید ریشه دارد. تقسیم بندی آلمانی لیریک و اپیک و دراماتیک به غلط به ارسطو منسوب است، اما بخشی از میراث غنی او شمرده می شود. اجزای تراژدی از نظر ارسطو (طرح، شخصیت، فکر، کلام، موسیقی، منظر نمایش) هنوز اعتبار دارد. طرحْ روح و جوهر اثر نمایشی و از کنش قابل تفکیک است. وحدت طرح به اعتبار شروع و میانه و پایان یا، در فرم ارسطویی، امکان و احتمال و ضرورت تضمین می شود. حرکت سازمان دهندة طرح، ساده یا پیچیده، افقی است، نه عمودی یا پیکره بندی شده. کنش درک ماست از کل و آنچه در حال وقوع است. کاتارسیس و هامارتیا دو اصطلاح بحث برانگیز بوطیقاست
ساختارشناسی تله تئاتر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به ساختارشناسی تله تئاتر در تلویزیون ایران میپردازد، بویژه به این که در مورد تعریف، ساختار و محتوای این «گونه» تلویزیونی بین دست اندرکاران تولید برنامه ها، مسئولان تلویزیون و نیز پژوهشگران عرصه رسانه اختلاف نظر وجود دارد؛ و همین سردرگمی یکی از دلایل ضعف ساختاری برنامه های تله تئاتر در تلویزیون ایران است. از آنجا که مخاطبین اصلی این مقاله، دانشجویان و متخصصان و برنامه سازان تلویزیون در حیطه های تئاتر و درام هستند، تحلیل ساختاری این برنامه ها به خودی خود برای این افراد جذابیت دارد. این مقاله با توجه به زبان تلویزیون، نیازهای مخاطب و کارکردهای رسانه، در مقایسه با تئاتر ومخاطبین آن، به این موضوع مهم میپردازد که به دلیل نبودِ تعریف درست و شفاف از این ساختار، تهیهکنندگان و کارگردانان و مدیران شبکه های تلویزیونی هرکدام بنا بر برداشت خود به گونة تئاتر تلویزیونی مینگرند. به همین دلیل، برنامه های ساخته شده با عنوان""تله تئاتر"" نتوانسته مخاطب برنامه تلویزیونی را به رضایتمندی برساند. در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و مورد پژوهی، علاوه بر مصاحبه با دست اندرکاران تله تئاتر، از آمار نظرسنجیهای سازمان صدا و سیما نیز استفاده شده است. این آمارها تأیید میکنند که برنامه های تله تئاتر کنونی نتوانسته اند رضایت مخاطب را جلب کنند. در پایان، این مقاله چندین راهکار عملی پیشنهاد میدهد تا وضعیت کنونی رو به بهبود برود و به بازنگری فرض های رایج بیانجامد.
الگوهای هندسی معماری ایران و بررسی این الگوها از پیدایش اولین تمدن ها تا دوران معاصر
حوزه های تخصصی:
با بررسی آثار معماری ایران باستان تا به امروز متوجه می شویم که هندسه نقش مهمی در خلق فضاها معماری داشته است.در معماری ایران اصول و الگوهای هندسی خاصی بکار برده شده است.که این الگوها را می توان در پلان،نما و نیارش بناها دید.الگوهای هندسی در معماری ایران بر پایه نظم پلان ، نظم نما ، درک ایستایی ، تناسبات طلایی ، مدول و پیمون ، کل به جزء ، اعداد خاص و هندسه پنهان مورد بررسی قرار می گیرند که در هر یک از آنها اشکال هندسی بکار برده شده است.در این مقاله به بررسی الگوهای هندسی همه دوره های تاریخی در این 8 بخش پرداخته شد و مشخص شد که الگوهای هندسی هر دوره تاریخی به چه شکل بوده است. دستاورد های این تحقیق نشان می دهد که استفاده از عدد 4 در هندسه معماری ایران نقش مهمی داشته است زیرا با اینکه هندسه در اولین تمدن های ایران،پیدایش خانه هایی به شکل دایره بوده اما از تمدن عیلام پلان چهارگوش نقش مهمی در هندسه ایران گذاشت که ریشه در باورهای مذهبی ایرانیان باستان داشت و در تمام دوران ها مربع و مستطیل بیشترین کاربرد را در هندسه معماری ایران داشتند. استفاده از 4 فقط به استفاده مربع و مستطیل معطوف نشد، بلکه این عدد به عنوان یک الگو هندسی آشکار یا پنهان نیز مورد استفاده قرار گرفت و باعث بوجود آمدن فضاهایی مانند: چهار ایوانی،چهار صفه،چهار طاق و چهار سو شد.از طرفی به تناسبات طلایی،درک ایستایی ، مدول و پیمون و ایجاد توازن و تعادل بصری در هندسه معماری ایران توجه زیادی صورت گرفته است.
پیامبران اولوالعزم در نگاره های قصص الانبیا ابوسحاق نیشابوری
حوزه های تخصصی:
قصص الانبیا، قصه های نقل شده درخصوص حوادث و شاخصههای مهم زندگی پیامبران در کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن است. هدف اصلی نقل این روایات، دعوت انسان ها به سوی خداوند و نگاهی عبرت آمیز به گذشتگان می باشد. نقل این داستان ها به وسیله هنرمندان نگارگر، خوشنویس و مفسران قرآنی، در مقابل هجوم تبلیغات هنرمندان دیگر بلاد، که نقاشی را جایگاهی برای تبلیغ ادیان خود قرار داده بودند، بدان جهت بوده است تا با استفاده از مضامین مذهبی و روایات قرآنی، تفکر و بینش دینی مسلمانان را در سراسر بلاد مسلمانان گسترش و تحکیم بخشند. در ابتدا این مضامین بدون تصویر در نسخ ادبی مسلمانان مورد استفاده قرار گرفت. در دوره های بعد با کمک تصویرسازی و هنر تزیین کتب و نسخ خطی، این نسخه ها مزین به تصاویری جهت بهتر نمایان ساختن مفاهیم ادبی، گشت. در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی نسخه های مختلف قصصالانبیا و داستان های نقل شده قرآن در آنها، با موضوع پیامبران اولولعزم بپردازد.سؤالاتی که در این مقاله پاسخ داده می شود: -1 جایگاه بررسی نسخه خطی قصصالانبیا در مطالعات ادبی ایران چیست و چه تعداد از این نسخه تاکنون به دست ما رسیده است؟-2 مضامین مورد استفاده در این نسخه کدام است؟-3 پیامبران اولوالعزم در نگارههای نسخهی قصصالانبیا چه جایگاهی دارند؟و در پاسخ به این پرسش ها، اهداف زیر مورد نظر بوده است: -1 دستیابی به مضامین نگاره های موجود در نسخه خطی قصص الانبیا -2 شناسایی و تحلیل نگارههای قصص الانبیا براساس مضامین و داستان های پیامبران اولوالعزمشیوهکار در این مقاله بهصورت کتابخانهای و جمعآوری مطالب و تحلیل و تفسیر نگارهها بر اساس مطالب و یافتههای دورههای تاریخی میباشد.