فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۱۹ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزه های تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
تبیین ساختار روایت در منظر شهری به مثابه یک گفتمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 91
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ظهور دانش روایت شناسی در مجامع دانشگاهی و درک اهمیت روایت در حوزه های مطالعاتی مرتبط با انسان در اواخر قرن بیستم منجر به پدیداری رویکردی شد که از آن به عنوان «چرخش روایی» نیز یاد می شود؛ که در حوزه های مختلف، ازجمله منظر و شهرسازی نیز مورد توجه قرار گرفت. در واقع این نکته که شهرها و مناظر شهری متن هایی قابل تفسیر می باشند که به روایت خاطرات، رویدادها و ادراک شهروندان از شهر می پردازند، باعث شده تا مطالعه پیرامون ماهیت و سازوکار روایتگری در شهرها از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. زیرا شناخت درست از ظرفیت های روایتگری منظرشهری می تواند نحوه درک، مداخله و تعامل ما با شهرها را تحت تأثیر قرار بدهد.هدف: هدف اصلی این پژوهش مطالعه و تببین ساختار روایت در منظر شهری به مثابه یک گفتمان روایی و نیز شناخت ابزارهای روایی منظر شهری و سازوکار آن ها در محیط شهری است.روش: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. نخست با انجام مطالعه و تحلیل ساختاری روایت، اجزاء تشکیل دهنده و روابط میان اجزاء آن استخراج شده و سپس با استدلال منطقی و تحلیل تحلیل محتوا مفهوم منظر شهری و ابزارهای روایی آن در ساختار نظریه روایت تبیین شده است.یافته ها: هر روایت شامل سه مولفه داستان، گفتمان روایی و مخاطب است که در این ساختار داستان پدیده ای واسطه مند است و گفتمان روایی حلقه اتصال داستان و مخاطب است. براساس تعاریف، منظر شهری نیز گونه ای گفتمان روایی است که واسط و میانجی ذهن شهروندان و کالبد شهر بوده و امکان خوانش لایه های معنایی شهر را فرآهم می کند.نتیجه گیری: روایتگری بخشی از ماهیت منظرشهری است و منظر شهری به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی که حاصل تعامل شهروندان با کالبد شهر است، به مثابه یک رسانه گفتمان روایی عمل نموده و به کمک ابزارهای روایی مختص یعنی ایجاد بستری تعاملی برای تماس با داستان و نشانه-معناهای عینی و ذهنی خود لایه های داستانی و معنایی شهر را روایت می نماید.
یادگیری از ترسیمات مبهم: نقش تکلیف طراحی در اثربخشی ترسیمات مبهم بر ایده پردازی طراحی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
77 - 86
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ترسیمات مبهم در آموزش طراحی نقش بسیار مهمی دارند و این موضوع به طور گسترده ای در ادبیات قبلی مطالعه شده است. این پژوهش به دنبال کشف و تعمق در تأثیراتی است که تکلیف طراحی می تواند در نحوه استفاده از ترسیمات مبهم داشته باشد. هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است که با کمک تکلیف طراحی، نقش ترسیمات مبهم بر ایده پردازی دانشجویان به ویژه دانشجویان تازه کار (سال دوم) را افزایش دهد. روش پژوهش: در این پژوهش تجربی، دانشجویان سال دوم معماری در سه جلسه طراحی با تکالیف مختلف و دستورالعمل های استفاده از ترسیمات مبهم شرکت کردند. جلسه اول شامل استفاده از ترسیمات مبهم به عنوان منبع الهام بود. جلسه دوم شامل استفاده از ترسیمات مبهم به عنوان جواب طراحی و در جلسه نهایی، ترسیمات مبهم به عنوان بخشی از جواب طراحی استفاده شد. آثار طراحی دانشجویان توسط سه داور تحلیل و نمره داده شد و نمرات مربوط به دو عامل نوآوری و کیفیت توسط روش تحلیل واریانس سنجیده شدند. همچنین، یافته ها با پژوهش های قبلی مقایسه و تحلیل شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد استفاده از ترسیمات مبهم متأثر از تکالیف طراحی، باعث بهبود کیفیت ایده های طراحی دانشجویان شد. این تأثیر مثبت به خصوص در ارتباط با افزایش وجه عملکردی ایده های طراحی و تفکر همگرا بود و عامل توسعه نتایج پژوهش های قبلی به ویژه در ارتباط با اثربخشی ترسیمات مبهم بر ایده پردازی دانشجویان تازه کار است. همچنین، تأثیر تکلیف طراحی با سایر عوامل مؤثر بر ایده پردازی دانشجویان هنگام استفاده از تصاویر مبهم، تجزیه و تحلیل شده است.
مطالعه تطبیقی دو روایت موسیقایی از ابن خردادبه و مسعودی (نشانه هایی از وجود یک متن پهلوی درباره موسیقی دوره ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان تمام روایت های موجود درباره الحان ساسانی دو روایت در رساله اللهو و الملاهی نوشته ابن خردادبه و مروج الذهب و معادن الجوهر نوشته علی بن حسین مسعودی وجود دارد که علاوه بر ذکر نام الحان درباره چیستی آن ها نیز گزارش کوتاهی آمده است. بین متن مسعودی و ابن خردادبه همسانی و ناهمسانی های مهمی وجود دارد. با توجه به رأی پژوهشگرانی که متن مسعودی را رونوشت متن ابن خردادبه می دانند و با در نظر گرفتن هم روزگار بودن دو نویسنده وجود این ناهمسانی ها پذیرفتنی نیست. مطالعه نسخه های متعدد از متن مسعودی نیز احتمال خطای رونویسان و مصححان را از بین می برد. چرایی وجود این همسانی و ناهمسانی های پرسش اصلی این پژوهش است. تجزیه و تحلیل موارد هم سان و ناهمسان در این دو روایت با استفاده از روش تحلیل روایت های تاریخی نشان داد احتمالا نویسندگان روایات خود را از مقابله و مقایسه متن دیگری نقل کرده اند. متن مرجع مشترکی به دو خط پهلوی و عربی در دست نویسندگان بوده است. شواهد نشان می دهد این دو متن مخدوش و نسخه عربی احتمالا برگردان متن پهلوی و به شیوه نگارشی اوایل اسلام بدون نقطه بوده است. بر اساس دانسته های پیشین از وجود آئین نامه های ساسانی در موضوعات مختلف می توان متن پهلوی مرجع نویسندگان را بخشی از یک آئین نامه موسیقی به شمار آورد.
تأثیر امکانات و شیوه های بازنماییِ واقعیت بر تولیدِ حقیقت در تئاتر مستندِ آنا دیویر اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با بررسی آثار نمایشیِ تئاتر مستند، به تحلیل چگونگیِ ارتباط میان شیوه های بازنماییِ واقعیت در تئاتر مستند، و تأثیر اجتماعیِ آن می پردازد. مسأله اصلی تحقیق به این شکل طرح می شود که اولاً چگونه روش ها و تکنیک های تئاتر مستندِ معاصر و به طور خاص آثار آنا دیور اسمیت، به تولید حقیقت می پردازد و ثانیاً چگونه می توان الگو و معیاری برای ارزیابی و تولیدِ آثارِ نمایشیِ مستند، مدوّن ساخت. هدف تحقیق، مطالعه ی چگونگی بازنماییِ واقعیتِ اجتماعی در آثار مستند و بر این راستا ترسیم الگویی برای ارزیابیِ این آثار است. برای این منظور، مقالات و نظریات مختلف در زمینه ی تئاتر مستند بررسی و آثار نمایشیِ آنا دیویر اسمیت، مؤلّفِ مطرحِ تئاترِ مستند، به عنوان نمونه ی موردی، بر اساس شیوه های بازنماییِ واقعیت در آن ها انتخاب شده است. تحلیل ها بر اساس رویکرد نظریِ آلن بدیو، نظریه پرداز معاصر حوزه فلسفه صورت گرفته است. روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی و تفسیری و با رویکرد کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد روندِ تولیدِ فرمِ نمایشی در آثارِ اسمیت، با روندِ تولیدِ حقیقت از دیدگاه بدیو بسیار هم خوانی دارد. همچنین نتایج تحلیل ها بر روی نمودار و جدول، نشان می دهد که می توان از طریق تقابل های موجود در عناصر فرم و محتوا، الگو و مسیر خلق یک نمایشِ مستندِ خوب را تعیین ساخت.
مطالعه تطبیقی عناصر مشترک فرهنگی در نقوش تزئینی مساجد کبود ایران، ارمنستان، افغانستان و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
33 - 42
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تزئینات، عنصر لاینفک در معماری اسلامی است. استفاده از نقوش گیاهی به صورت طرح های ساده هندسی یا رئالیستی بر روی کاشی همیشه مورد توجه معماران بوده است. کاشی کاری با نقوش گیاهی در مساجد به عنوان ابزاری جهت انتقال مفاهیم دینی و مذهبی در جهان اسلام و برقراری ارتباط انسانی با الوهیت و ایجاد فضای روحانی نقش بسیار مهمی داشته است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال بوده است که بررسی عناصر مشترک فرهنگی در نقوش تزئینی مساجد کبود ایران، ارمنستان، افغانستان و ترکیه با روش تطبیقی چگونه قابل تبیین است؟هدف پژوهش: هدف از نگارش این تحقیق، بررسی تطبیقی عناصر مشترک فرهنگی در نقوش تزئینی مساجد کبود ایران، ارمنستان، افغانستان و ترکیه است. روش پژوهش: این پژوهش به روش مقایسه ای و با استناد به منابع کتابخانه ای، میدانی و شیوه تجزیه و تحلیل مبتنی بر مطالعه تطبیقی نقوش تزئینی انجام گرفته است.نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شباهت های بسیاری در نقوش گیاهی کاشی کاری مساجد کبود وجود داردکه نشانه و نمادهایی از فرهنگ مناطق چهارگانه است. این نقوش گیاهی از طبیعت الهام یافته و ساده و خلاصه شده اند که در قالب هندسی-گیاهی به شکل تزئینی جلوه کرده اند .در مساجد ایروان و ایران نقوش تزئینی گیاهی مشابهت بیش تری دارند و مسجد کبود ترکیه متأثر از هنر و فرهنگ عثمانی-بیزانسی است. در مسجد کبود مزارشریف طرح های گیاهی از ساده تا پیچیده الهام گرفته از مسجد کبود تبریز و ترکیه است. طبیعت پیرامون ما در حکم نشانه هایی هستند که می توانند معناهایی در ذهن بشر ایجاد کنند، مانند گل لاله، رستاخیز؛ میخک، قدرت؛ گل های چندپر، کثرت؛ برگ کنگری، سرزندگی و گل انارکه نماد جاودانگی و باروری است. با توجه به این که تزئینات مساجد متأثر از سلایق حکومتی، اعتقادات دینی، تجربیات شخصی، شرایط اقلیمی و باورها و رسومات کهن مردم آن منطقه است. اما تزئینات مسجد کبود تبریز به عنوان الگوی اولیه و مهم در هر زمان برای سه مسجد کبود دیگر نقش آفرینی کرده است.
تحلیل موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
57 - 64
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بحث در هر علمی با موضوعی انجام می شود. برای مثال موضوع علم طب، بدن انسان و موضوع در علم فیزیک، حرکت است. سایر علوم هم موضوعات خود را دارا هستند. تاکنون درباره طراحی شهری تعاریف گوناگونی ارائه شده است که هر تعریف به معرفی موضوعی می پردازد. طراحی شهری با موضوعات کثیری روبه روست که حاکی از فقدان اشتراک نظر درباره موضوع در طراحی شهری است. موضوع در طراحی شهری اغلب از دیگر حوزه ها برگرفته و کمتر مبادرت به تبیین موضوع در طراحی شهری شده و یک سؤال اساسی این است که موضوع در طراحی شهری چیست که هیچ حرفه دیگری نمی تواند آن را ادعا کند؟ با بررسی تعاریف، موضوعات در دو گروه پیوند و ابتناهای آن و همچنین اجزای تشکیل دهنده پیوند (شهر و اجزای آن) دسته بندی شدند. بر این اساس «چگونه می توان موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند» را تحلیل کرد؟» سؤال پژوهش است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش این است که از میان تعاریف طراحی شهری مطرح شده موضوع شامل و موضوعات مشمول رشته طراحی شهری را شناسایی و سپس موضوعات مرتبط با مفهوم پیوند را تحلیل کند.روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی استفاده شده است و با توجه به مدل نظری پیوند با نرم افزار MAXQDA بازسازی مدل نظری پیوند انجام شد.نتیجه گیری: با توصیف و سنخ شناسی معانی مستتر در کلمات موضوع قرار داده شده در تعاریف طراحی شهری مشخص شد که موضوع طراحی شهری «شبکه پیوندهای شهر» است. شبکه «پیوند» در سطح اول سیستم شهر به عنوان موضوع شامل طراحی شهری و مجموعه ای از شبکه های «پیوند» در سطوح پایین تر، موضوعات مشمول آن هستند..
ویژگی های مشترک در ترکیب بندی های نگاره های کمال الدین بهزاد و قاب بندی سینما براساس نظریات آندره بازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
21 - 28
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه یکی از مهم ترین شاخه های نظری هنر را مطالعات تطبیقی شکل می دهد. این عرصه، پنجره ای تازه بر شناخت نسبت به نزدیکی یا افتراق رویکردها، شیوه ها و جریان های هنری گشوده و بعضاً نتایج منحصر به فردی را در بر داشته است. این نوشتار نیز تلاش کرده است تا با این نگاه به تطبیق دو رویکرد به ظاهر کاملاً مجزای فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و حتی رسانه ای بپردازد و نزدیکی و قرابت جوهری آنها را به نمایش بگذارد و در همین راستا، کوشش داشته است تا دو حوزه متفاوت نگارگری ایرانی و مؤلفه های بنیادین سینما (از منظر آندره بازن) را به یکدیگر نزدیک سازد. درونمایه بنیادین این نوشتار را قاب و قاب بندی در هنرهای تجسمی و سینما تشکیل می دهد. در همین راستا، نگارندگان تلاش کرده اند تا قاب بندی در آثار کمال الدین بهزاد و کارپرداخت قاب بندی در رسانه فیلم را تجزیه و تحلیل و وجوه اشتراک و دیدگاه مشابه میان آنها را ارائه کنند.هدف پژوهش: اگرچه ممکن است قرابت این دو حوزه برای خوانندگان اندکی مهجور به نظر برسد؛ با این حال، با گذری به برخی آرای نظریه پرداز سینما، آندره بازن، می توان به رهیافتی برای این انگاره و مؤلفه های مشترک دیگر دست یافت. هدف این پژوهش اثبات این ادعا است که حتی در میان برخی از نگارگران ایرانی-اسلامی نیز نوعی نگاه تصویری مدرن نظیر سینما وجود داشته است.روش پژوهش: این نوشتار یک پژوهش بنیادی و کیفی است که از مدل مفهومی بهره می برد. در نگارش آن از شیوه کتابخانه ای و بررسی تطبیقی استفاده شده است.نتیجه گیری: نزدیکی و قرابت بسیار زیادی میان قاب بندی در سینما (از منظر بازن) و بسیاری از آثار بهزاد وجود دارد و نگاره های او را می توان با رویکردی کاملاً سینمایی تحلیل و ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، بهزاد نوعی دیدگاه و ذائقه سینمایی دارد.
مطالعه تطبیقی تحولات فضای عمومی در سازمان فضایی شهربندرهای هرمزگان تحت تأثیر تغییر پارادایم اقتصادی و فرهنگی (مورد مطالعه: لافت، کنگ، هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۸
26 - 37
حوزه های تخصصی:
فضای عمومی هر شهر از مظاهر اصلی بروز هویت، تاریخ اجتماعی و رویکرد مردمان آن شهر است که به نسبت شکل و نوع امکانات طبیعی و جغرافیایی، اقتصاد و سنن فرهنگی، مختصات ویژه و متمایزی خواهندیافت. شهربندرهای استان هرمزگان که از دیرباز مراکز منطقه ای شاخص صیادی، تجارت و بازرگانی بوده اند، به سیاق بسیاری از شهرهای درحال توسعه کشور، با چالش هایی در زمینه توسعه پایدار شهری از جمله فرسودگی بافت تاریخی، رشد سریع جمعیت، دسترسی محدود به منابع و تخریب محیط زیست مواجه اند. دراین شرایط، فضاهای عمومی به مثابه نقاط عطف ساختار فضایی شهر، به محملی برای بروز این تعارضات، تغییرات و چالش ها بدل شده تا جایی که بعضاً در اثر تغییر گفتمان اقتصادی و فرهنگی توسعه محور، فضاهای جدیدی در ذیل این نقش شکل گرفته، فضاهایی تقویت یا تضعیف شده اند. هدف این پژوهش، بررسی انتقادی و ارزیابی وضعیت موجود فضاهای عمومی و نقش آنها در توسعه پایدار بوده است. به نحوی که با فهم ریشه ها و نیروهای مؤثر در شکل گیری اینگونه فضاها از دیرباز تا کنون در سازمان فضایی شهربندرهای موردمطالعه، بتوان به روند توسعه و اصلاح آنها همت گمارد. این پژوهش در ذیل روش های تحقیق کیفی از طریق جمع آوری داده ها به واسطه مشاهدات میدانی، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از توصیف پدیده به روش تحلیلی انجام شده است. با بررسی تطبیقی سه نمونه موردبررسی، الگوی مشابهی در تغییر مکان فضاهای عمومی در سازمان فضایی شهر دیده می شود. بارزترین علت این تغییر را می توان در ایجاد جاذبه های اقتصادی تحت تأثیر رونق گردشگری یافت. درحالی که در گذشته صیادی و کشتی رانی مؤلفه اصلی ساخت اقتصاد شهرهای دریاپایه وشکل گیری ساختار شهرها بوده است؛ امروزه با رونق اقتصاد گردشگری، تغییر سبک زندگی و جلب سرمایه، تغییر از سطح برنامه و گردش مالی به سازمان فضایی شهرها نیز رسیده است. تداوم این موضوع علاوه بر تغییر در ساختار اقتصادی منطقه موجب حاکمیت گفتمان توسعه شده و سنت های مردم بومی، منظر شهر و نقاط عطف آن را نیز با تغییرات اساسی روبه رو کرده است.
مطالعه نقش کیفیت های فضایی- اجتماعی بر تعاملات اجتماعی سالمندان در محلات: ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
259 - 276
حوزه های تخصصی:
افراد سالمند برای حفظ سلامت و بهزیستی خود نیاز به برقراری روابط اجتماعی با همسالان و سایر نسل ها دارند. محلات شهری به عنوان یکی از واحدهای فضایی- اجتماعی شهرها، باید بستر مناسبی برای تعاملات اجتماعی سالمندان ساکن خود فراهم کنند. با این حال، بررسی ویژگی های محله ها که حامی تعاملات اجتماعی سالمندان هستند، یکی از خلأ های مطالعاتی طراحی شهری است. هدف این پژوهش، شناسایی و الویت بندی کیفیت های فضایی- اجتماعی مؤثر بر تعاملات اجتماعی سالمندان در محله است. در این راستا، داده ها از طریق پیمایش و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 سالمند (11 مرد، 12 زن) 60 تا 75 ساله ساکن محله تاریخی دردشت اصفهان جمع آوری شدند. از طریق تحلیل کیفی، هشت مقوله اصلی و 15 مقوله فرعی طبق اولویت زیر اکتشاف شدند: 1. حفظ ریشه های اجتماعی و تاریخی محله مرتبط با اماکن تاریخی و همسایه های بومی؛ 2. تأمین آسایش فیزیکی؛ 3. تقویت مکان های سوم؛ 4. انجام فعالیت های فیزیکی به صورت راحت و ایمن در معابر و پارک ها؛ 5. پشت سرهم بودن فعالیت های مکمل؛ 6. امنیت ذهنی شامل افزایش حس امنیت، حذف رفتارهای ناهنجار دیگران و داشتن حریم شخصی؛ 7. اتمسفر روحانی مرتبط با حس و حال و مکان های مذهبی؛ 8. حضور زنان در فضای امن و آرام مختص به خودشان. عوامل هویتی - تاریخی، به عنوان مهم ترین مقوله، تأثیر بسزایی بر تعاملات اجتماعی سالمندان و به یادماندن آن در ذهن و خاطر این افراد داشتند. شاخص ترین عنصرهویتی، معماری تاریخی و همسایه های اصیل و قدیمی محله بودند. در مقابل، عدم تمایل سالمندان به حضور ساکنان غیربومی، می تواند بیانگر دلبستگی شان به یک دستی جمعیت و حفظ جامعه اصلی و قدیمی محله باشد. در نهایت این مقولات به عنوان مؤلفه های یک مدل مفهومی صورت بندی شده اند. این مدل می تواند درکی بهتر از کیفیت فضایی- اجتماعی محلات برای حضور سالمندان داشته باشد. همچنین، اجرای این مدل در محلات مختلف می تواند منجر به توسعه آن از خلال تغییر اولویت های فوق یا کشف مقولات جدید شود.
تحلیل و ارزیابی مکانی تاسیسات شبکه آبرسانی شهری با رویکرد دفاع غیر عامل (مطالعه موردی: تصفیه خانه آب منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
74 - 88
حوزه های تخصصی:
بکار گیری اصول پدافند غیر عامل در سطوح مختلف برنامه ریزی شهری، راهکاری به منظور کاهش خطرپذیری در برابر خطرات احتمالی می باشد که متاسفانه به آن توجه چندانی نشده است. در این تحقیق قسمت هایی از منطقه 22 شهر تهران جهت احداث تصفیه خانه مد نظر قرار گرفت که پس از بررسی وضع موجود در این منطقه و همچنین بررسی مدل های مکان یابی، به تلفیق و ترکیب داده ها پرداخته شد و در نهایت نقشه مناسب زمین برای احداث تصفیه خانه در پنج پهنه بهینه به دست آمد و مکان ها در 5 دسته وزن دهی طبقه بندی شدند.پس از بررسی نهایی، از میان شاخص های موجود در مکان یابی، شیب و کاربری اراضی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در مرحله نهایی قسمت هایی از شهر که با اولویت بسیار مناسب قرار داشتند، به عنوان مناسب ترین مکان برای احداث تصفیه خانه (عمدتا شمال، غرب، بخش هایی مرکز وجنوب) تشخیص داده شد.مقدمهمتاسفانه اغلب شهرهای کشور بدون توجه به اصول پدافند غیرعامل طراحی و برنامه ریزی شده اند، از سوی دیگر وجود طیف وسیع تهدیدات نظامی و وجود منابع پرارزش در کشور باعث گردیده تا توجه بیش از بیش معطوف رویکرد پدافند غیرعامل گردد، شایان ذکر است تخریب شهرها برای بازسازی آنها با رویکرد پدافند غیرعامل امری ناممکن است، اما این موضوع به منزله توقف و عدم بکارگیری این اصول در برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در کشور نیست، بلکه لازم است با استخراج اصول معماری و شهرسازی منطبق بر رویکرد پدافند غیرعامل برای وضع موجود چاره ای اندیشیده شود.
ضرورت پرداختن به نقد در زمینه هنر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
5 - 5
حوزه های تخصصی:
نقد برخلاف آنچه رایج است به ویژه در ایران، به معنای عیب جویی، منکوب کردن و نمایش نکات منفی نیست. تاریخ هنر نوعی گزینش محسوب می شود. اکثر منابع ترجمه شده در زمینه تاریخ هنر که در دست ماست، به هنر غرب پرداخته و شرق و ایران را نیز از دیدگاه غربی ها معرفی کرده اند، البته با حجم بسیار کم نسبت به آنچه از غرب گفته شده است. درواقع این منابع فقط تاریخ هنر است بدون هیچ گونه نقد و تحلیل و حتی مقایسه هنرها باهم. از این رو ضروری است که تاریخ تحلیلی و نقد هنر ایران با روش شناسی و ارائه نمونه ها انجام شود تا ارزش های واقعی و حقیقی هنر و معماری ایران آشکار گردد. نقد باید بی طرفانه باشد، نقدهای سلیقه ای، احساسی و سیاسی لطمه به ساحت با ارزش هنر می زنند. البته نقدهای غیر منطقی همواره معترضانه نیست، گاه از بی اطلاعی و ناآگاهی سرچشمه می گیرد. نقد آرای سنت گرایان در زمینه هنر و معماری اسلامی از اهم اموری است که در سال های اخیر آغاز شده و کتب و مقالات ارزشمندی در این زمینه به چاپ رسیده است.نشست تخصصی «نقد آرای سنت گرایان در باب هنر و معماری اسلامی» در تاریخ 18 و 19 مهرماه 1403 در گالری نظرگاه - پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر- برگزار می شود. هدف از برگزاری این نشست ارائه نظرات نو در باب نقد این طیف از متفکرین و در پی آن پرهیز از یک سونگری و مقایسه آرای متفاوت با دیدگاه سنت گرایان غربی، شرقی و ایرانی است. مکتب سنت گرایی رویکردی در فلسفه معاصر است که نسبت به مدرنیته و فلسفه جدید غرب دیدگاه انتقادی دارد و معتقد به احیای دانش و خرد در معنای قدسی است. این مکتب در دوران جدید با رنه گنون فیلسوف فرانسوی آغاز شد، بورکهارت، شوان، لینگز، کوماراسوامی و... نیز بدان پیوستند، سردمدار این جریان در ایران سید حسین نصر است. باور سنت گرایان شرقی و غربی بر این است که یک حقیقت واحد مشترک و جاویدان در تمام ادیان الهی و غیر الهی، از اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم، هندوئیسم، شینتو و... وجود دارد که مبتنی بر سنت قدسی یا سنت ازلی و ابدی و جاری در تمام فرهنگ ها و تمدن هاست. « حکمت خالده- خرد جاویدان» این مکتب در ممالک جهان اسلام در پیوند با تصوف و فرقه های عرفانی-اسلامی وارد مباحث هنر و معماری اسلامی شده و از طرفی با عرفان شرق دور گره خورده است. رواج این نحله فکری پس از انقلاب اسلامی با شتابزدگی نسبت به ترجمه این آثار صورت گرفت، که عواقب وخیم آن تاکنون برجاست. در پی تلاش های اخیر برآن شدیم جلسات نقد آرای این متفکران را در زمینه هنر و معماری پیگیری نموده تا پژوهشگران جوان و اساتید در دانشکده های هنری نسبت به پژوهش و تدریس شیوه مند و به دور از احساسات با منطق و استدلال تلاش نمایند. از آنجا که دیر زمانی است این جریان تأثیرات انحرافی و غلط بر تدریس، تدوین مقالات، کتب و حال و هوای حاکم بر جامعه هنر و معماری کشور داشته است، لازم آمد پاره ای از پژوهش های سال های اخیر در این نشست معرفی شود تا در جلسات آتی تکمیل شده و در قالب کتاب مجموعه مقالات چاپ گردد.
«پیر بوداق» حامی هنر و کتاب آرایی عصر قراقویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
41 - 59
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حامیان هنر در تحولات هنری ایران همواره تأثیرگذار بوده اند و فعالیت های حاکمان قراقویونلو و تأثیراتی که در فرهنگ ایران برجای گذاشته اند، به ویژه در دوران «پیر بوداق» قابل توجه و شایسته دقت نظر است. نسخه های ارزشمندی از این دوران در کتابخانه های سراسر جهان موجود است. امروزه، این دیوان ها و مجموعه های شعری، آثار ارزشمند ادبی و هنری هستند که نیازمند پژوهش و مطالعه اند. دوران حکمرانی پیر بوداق حتی از نظر تاریخی نیز کمتر مورد توجه بوده است، به ویژه کارهای وی به عنوان فرمانروای حامی اهل علم و هنر، کمتر دیده و بازگو شده است. پیر بوداق، فرزند شاه جهان در حدود نیمه دوم سده نهم قمری به حکومت می رسد و طی حدود دو دهه حکمرانی در شیراز و بغداد، با ایجاد کتابخانه و کارگاه های کتاب سازی و تهیه نسخه های فاخر مصور و مجموعه اشعار، تاثیر بسزایی در اعتلای امور فرهنگی و هنری داشته است. کتابخانه او محل گردهم آیی گروه قابل توجه ای از شاعران، نویسندگان، خوشنویسان و تذهیب گران مختلف بوده است. هدف این پژوهش، معرفی پیر بوداق، آثار موجود در کتابخانه و فعالیت های وی به عنوان حامی هنر است. همچنین، بررسی ویژگی ها و ارزش های تصویری نسخه هایی که در دوران او به انجام رسیده است. در نهایت به سوال چگونگی تاثیر و باز نمود حمایت گری پیربوداق در تهیه آثار هنری دوران حیات وی پاسخ داده می شود.روش پژوهش: این پژوهش کیفی است و نتایج آن به شیوه – توصیفی و تحلیلی با رویکرد تاریخی و تک نگاری ارائه شده و از منابع اسنادی، کتابخانه ای و منابع اینترنتی موزه ها و مجموعه داران خصوصی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. در این پژوهش اسناد مهم و کتاب ها شامل: بیست دو نسخه مصور و غیر مصور با آرایه و تذهیب، در چهار گروه: اسناد، نسخه های غیر مصور، نسخه های مصور و مجموعه اشعار و جُنگ ها طبقه بندی شده و با توجه به داده ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: نگاه هنرمندانه پیر بوداق و حمایت های خاص او از کتاب آرایی و نسخه های تهیه شده برای وی، جلوه ای فاخر از هنر و ادبیات شعری سده نهم ه.ق ایران را موجب شده است. این حامی با توجه به سلیقه والای هنرمندانه ای که داشت بهترین هنرمندان، خوشنویسان، تذهیب گران و نقاشان عصر خویش را در کتابخانه خود گرد آورد تا آن ها بتوانند در طراز دیدگاه هنری او فعالیت کنند.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که ذوق و حمایت های پیر بوداق در تهیه نسخه های مصور تأثیرگذار بوده و زیبایی شناسی هنر کتاب آرایی در دوره وی ارتقا یافته است. او میراث دار هنری دوره بایسنقر و شاهرخ و انتقال آن به شیراز و بغداد بود و فعالیت او موجب گذار هنر تصویر از هرات به دربار ترکمانان و سپس صفویان شد.
تبیین مفهوم کُرِکسیون در نظام آموزش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
59 - 84
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: آموزشِ فرایندمدارِ دروس طراحی معماری که عمدتاً دربردارنده طیفی از فعالیت هاست و ماهیتاً شامل مضامینی نظیر تجرید و عینیت، مسئله یابی و استنباط و استقراء و نتیجه گیری است، بر بسترِ کرکسیون، هدایت و راهبری می شود. سنجش وضعیتِ دانش، بینش و توانش طراحی و ادراک دانشجویانِ معماری در دروس طراحی معماری، مبتنی بر دریافت مفاهیم مطلق از یک سو و روند نسبی سازی آن مفاهیم از سویی دیگر، بر اساس معیارهایی نظیر صورت بندی و اولویت دهی به نظام مسائل طراحی، تبیین رویکردهای حل مسئله و کیفیت پردازش ایده های خلاقانه در هر یک از موضوعات طراحی انجام می شود. روند جاری در نظام آموزش رشته معماری در دانشکده های معماری ایران، شکل گیری نوعی از ابهام در مفهوم کرکسیون را در پی داشته است که نیازمند تحقیق، تعمیق و تدقیق در چگونگی نقد و ارزشیابی های برآمده از کرکسیون است.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد واکاوی مفاهیم نهفته در کرکسیون است تا ضمن تبیین، بررسی و نقد دیدگاه های حاصل از مصاحبه با خِبرگان، ارکان اصلی کرکسیون را برای سنجش توان طراحی دانشجویان صورت بندی کند.روش پژوهش: این تحقیق با رویکرد کیفی به روش نظریه داده بنیاد و با ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. با بهره گیری از نظریه داده بنیاد، داده های حاصل از مصاحبه های اکتشافی با 21 نفر از خِبرگان حوزه آموزش دروس طراحی معماری در دانشگاه های ایران طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، زیرمقوله ها و مقوله ها صورت گرفت. واحدهای معنایی شامل 312 عنوان و کدهای باز در قالب 42 گزاره، مفهوم سازی شد. همچنین زیرمقوله ها مشتمل بر 12 گزاره عمده بود که در مرحله بعد، مقوله ها با 3 هسته استخراج شدند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کرکسیون در نظام آموزش معماری، مفهومی فراتر از تصحیحِ صِرف آثار دانشجویان است و بر سطوح سه گانه «ماهیت»، «راهبرد» و «شیوه های راهبری» استوار می شود.
بازشناسی کارکرد محور آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا (نمونه موردی: محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم(ع) شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
51 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در راهبردهای بازآفرینی فرهنگ مبنای فضاهای شهری، توجه به تأثیرات فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی فعالیت ها و رویدادها و همچنین ویژگی های کالبدی-فضایی فضاهای میزبان، اهمیت زیادی دارد. فضاهای میزبان آیین ها، گستره ای از فضاهای مختلف را که بایستی دارای ویژگی های خاص کالبدی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی باشند، شامل می شود. بازآفرینی فضاهای شهری به واسطه کارکردهای آیینی می تواند شرایط فضا را به چالش کشیده و شکل گیری نوعی فضای اجتماعی، همبستگی و بهبود حس مکان و مشارکت شهروندان را تسهیل بخشد. شهر زنجان به مثابه کارکرد آیینی خود در مراسم های مذهبی و ملی به ویژه در ایام محرم معروفیت یافته است. از این رو انتظار می رود فضای تجلی مراسمات مذهبی متناسب با کارکرد آیینی بوده و فرسودگی، زوال و پژمردگی محور آیینی تأثیر چشمگیری بر کمیت و کیفیت همبستگی، احساس تعلق خاطر، هویت و... خواهد داشت.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد بازشناسی کارکرد محورهای آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی در محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان است.روش پژوهش: روش تحقیق براساس روش های جدید آینده پژوهی، تبیینی است. عوامل توسط 30 کارشناس و متخصص برنامه ریزی شهری با به کارگیری پویش محیطی، تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری موردارزیابی قرار گرفت و از نرم افزار تخصصی آینده پژوهی MICMAC برای بازشناسی کارکرد محور آیینی به عنوان پیشران بازآفرینی شهری استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که وضعیت پراکندگی متغیرهای مؤثر نشان از ناپایداری سیستم است. از میان 29 عامل بررسی شده 10 عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر کارکردمحور آیینی انتخاب شده اند که همه عوامل در هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم تکرار شده اند. هماهنگی با زمینه تاریخی، حس مکان، پویایی و ماندگاری، تداوم کالبدی، نقش انگیزی ذهنی، معنادهندگی به محیط، انتظام گیرنده از مذهب و فرهنگ، پیوستگی کالبدی- اجتماعی، سازگاری و پویایی فضا به عنوان عوامل کلیدی مؤثر در بازآفرینی محور زینبیه و حسینیه اعظم تا امامزاده سیدابراهیم (ع) شهر زنجان مطرح هستند. هم افزایی کیفیت عوامل کلیدی، تأثیر چشمگیری بر افزایش کیفیت تعامل و همبستگی افراد با محیط خواهد داشت.
گونه شناسی روش پژوهش در ریخت شناسی شهری در راستای افزایش عدالت اقلیمی با رویکرد کاهش مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
22 - 40
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: افزایش شهرنشینی باعث افزایش جزایر حرارتی در شهرها شده که باعث ایجاد بحران تغییرات اقلیمی به ویژه تغییر در شکل شهری می شود.هدف: هدف تبیین مفهوم سازی ریخت شناسی شهری و تاثیر آن بر میزان مصرف انرژی و نتیجه ی آن بر شکل گیری الگوهای اقلیمی از طریق بررسی روش شناسی پژوهش های مشترک بین دو نظریه عدالت اقلیمی و ریخت شناسی شهری با رویکرد کاهش مصرف انرژی میباشد. لذا پاسخ به سوال اصلی چگونگی فرآیندهای روش شناختی و روش های کاربردی در دو بخش گردآوری اطلاعات و تحلیل های آماری در مطالعات این حوزه ضروری است.روش: یک بررسی از طریق راهبرد پژوهشی فرا روش برای تعداد 30 مقاله و رساله ی معتبر داخلی و خارجی بررسی شده (بین سال های 2015 و 2022) از دستور العمل PRISMA انتخاب و از روش تحلیل محتوا بر اساس طبقه بندی پیاز پژوهشی به صورت جداگانه کدگذاری و تحلیل شدند. با توجه به دو نظریه موجود در تلفیق با رویکرد کاهش مصرف انرژی میتوان به ظهور دسته بندی روش تحلیل های مشترک دست یافت. جریان اصلی روش شناسی با توجه به هدف پژوهش بر پایه مطالعات کمی چند روشی با تکیه بر راهبردهای آزمایشی و پیمایشی است که برای دسته بندی و کدگذاری متون از فنون تحلیل کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و تحلیل محتوا و از فنون تحلیل کمی برای دستیابی به انواع ضریب ها و شاخص ها استفاده گردیده است.یافته ها: یافته ها نشان میدهد که عدالت اقلیمی میتواند با بکارگیری عدالت توزیعی منافع اقتصادی و اجتماعی بعنوان یکی از زیر معیارهای مبحث عدالت اقلیمی و ایجاد اصول و سیاست های کاهشی مصرف انرژی جهت جلوگیری از ایجاد و انتشار گازهای گلخانه ای در سطوح میانی و شهری به ارائه الگوهای پایدار اقلیمی در مقیاس شهری دست یابد.نتیجه گیری: نتایج این مقاله حاکی از آن است که رابطه ی بین مورفولوژی و بحث عدالت اقلیمی امکان آن را دارد تا فراتر از مقیاس ها و رویکرد ها و روش های تک رشته ای به دیدگاهی یکپارچه و پویا دست یابد. در نتیجه از طریق تحلیل های آماری پارامتریک و غیرپارامتریک مقایسه ای و رابطه ای روایی و پایایی داده های نرمال شده بررسی و نتیجه به کل جامعه تعمیم داده شده است.
تبیین تحولات ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران با تأکید بر قیمت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
73 - 100
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه قیمت زمین و مسکن در چند دهه اخیر منجر به واگرایی خیل مهاجرین نسبت به شهر تهران و در مقابل توجه به پیرامون مرکز منطقه کلان شهری تهران شده است. پژوهش حاضر درصدد مطالعه فرآیند تکوین ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران با توجه به تحولات کمی قیمت مسکن در رویکرد ریخت شناسانه است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل های آمار فضایی از نرم افزارهای Arc Gis و GeoDa استفاده شده است. متغیرهای تراکم جمعیت و اشتغال به عنوان متغیر وابسته و فاصله از مرکز، فاصله از راه های اصلی و قیمت مسکن به عنوان متغیر مستقل استفاده شده اند و اثرات این متغیرها با آزمون رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) سنجیده شده است. مطابق یافته ها اثرات راه های اصلی بر توزیع تراکم جمعیت از 34 درصد در سال 85 به 33 درصد در سال 95 و اثرات فاصله از راه بر تراکم اشتغال از 37 درصد به عدد 33.3 درصد در سال 95 رسیده که روند کاهشی را طی می کند. اثر فاصله از مرکز بر تراکم جمعیت از 18.8 درصد در سال 85 به عدد 26.7 درصد در سال 95 رسیده است، بدین معنی که شهرهای نزدیک به شهر تهران افزایش جمعیت بیشتری را تجربه کرده اند. قیمت مسکن و اثرات آن بر تراکم جمعیت از 23 درصد در سال 85 به 27 درصد در سال 95 رسیده است. با توجه به ضریب R2 می توان گفت اثرات افزایش قیمت مسکن در گذر زمان بر پراکنش فضایی جمعیت و اشتغال نقشی فزآینده دارد و سهم مهمی در تغییرات ساختار فضایی منطقه کلانشهری تهران گذاشته است.
تحلیل گفتمان پوسترهای جنگ ایران و عراق براساس آراء مربع ایدئولوژیک «وندایک» (مطالعه موردی پوسترهای با موضوع مقاومت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
183 - 197
حوزه های تخصصی:
پوسترهای دوره هشت ساله جنگ ایران و عراق که از آن ها به نام های پوسترهای دفاع مقدس یاد می شود از سوی طراحان آن ها با محورهای موضوعی مختلفی انتشار یافته اند،که یکی از این محورهای موضوعی، «مقاومت» است. این آثار تاکنون از نظرگاه های مختلفی بررسی و تحلیل شده اند. با توجه به محتوی ایدئولوژیک این آثار، در این پژوهش پوسترهای با موضوع مقاومت این مجموعه با اضلاع چهارگانه گفتمان مربع ایدئولوژیک وند ایک مقایسه می شود. هدف این پژوهش شناخت فرهنگ بصری ایرانی در برهه زمانی جنگ تحمیلی با توجه به فضای آن دوره و مقایسه آن با آراء متفکران است و در نهایت به این سؤال ها که وجه مشترک غالب پوسترهای با موضوع مقاومت دفاع مقدس با اضلاع چهارگانه مربع ایدئولوژیک وندایک چیست و آثار مورد مطالعه غالباً با کدام ضلع از مدل چهارگانه وندایک هم داستان بوده اند و این اشتراک چگونه و بر اساس کدام دلالت معنایی به تصویر کشیده شده، پاسخ داده می شود. این پژوهش رویکردی کیفی دارد گردآوری داده های آن از منابع کتابخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی و با اتکاء به خوانش بصری آثار هنری مقطع مورد مطالعه است و روش ارائه نتیجه این پژوهش توصیف، تحلیل و تفسیر نشانه شناسانه است. چنان که مربع ون دایک را که به گمان خروجی کلی چهار گانه آن به تصویر کشیدن بی رحمانه رقیب است؛ یک ویژگی منفی برای رسانه های ایدئولوژیک در نظر آوریم، براساس یافته های این پژوهش، این عنصر منفی در آثار بررسی شده، کمرنگ است و در این آثار تا حدود زیادی چنین تصویری از دشمنی که از هیچ جنایتی علیه جبهه خودی دریغ نکرده، ارائه نشده است. عدم تحقیر برجسته نیروی انسانی دشمن یا نمایش حداقلی آن در پس زمینه و سقوط فروریزی نمادها یا در هم شکستگی عناصر غیر انسانی آن چون ستاره ها و نشانه ها و اشاره حداقلی به عناصر انسانی رقیب گواه این مدعاست. براساس اضلاع مربع وند ایک، تأکید غالب این آثار بر ضلع تقویت عناصر مثبت خودی با دلالتی معمولاً صریح بوده و سپس به حاشیه راندن عناصر منفی خودی بوده و می توان چنین نیز، نتیجه گرفت که در گرما گرم جنگ ارزش های اخلاقی ایدئولوژیک مبتنی بر مبانی دینی در فرآیند طراحی، پیش روی، طراحان گرافیک این مجموعه آثار بوده است.
سنجش الگوهای منظر بیوفیلیک در اثربخشی بر یکپارچگی حسی کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
52 - 63
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش نوزادان مبتلا به اوتیسم و عملکرد حسی و شناختی متفاوت مبتلایان نسبت به انسان های عادی این پژوهش با هدف رسیدن به معیارهای مناظر درمانی مناسب کودکان اوتیسم مبتنی بر الگوهای منظر بیوفیلیک سعی بر آزمون الگوهای منظر بیوفیلیک را دارد. از همین رو پس از بررسی الگوهای پیشنهادی براساس نظریات نظریه پردازان طراحی بیوفیلیک، الگوها به صورت ترکیبی با هدف بررسی اثربخشی بر حواس کودکان در دو طیف ابتلاء یک و سه، در سه زون عملکردی در فضای بیرونی ساخته شده، سپس با استفاده از روش پژوهش تجربی در محیط، الگوهای انطباقی آزمون شده و با بررسی حواس، تمرکز، عملکرد و گفتار گروه آزمودنی، تأثیر الگوها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برخی از الگوهای طراحی بیوفیلیک از قبیل، ارتباط بصری با طبیعت، حضور آب، ریسک/خطر، طبق عملکرد لحظه ای کودک بر حواس بینایی، شنوایی، عمقی، لامسه و وستیبولار کودکان دو طیف اثربخش است و تأثیر بر حواس منجر به اثربخشی بر تمرکز، گفتار و خلق وخوی کودکان می شود. اما برخی از الگوها از قبیل ابهام و رمزوراز، بازی نور و سایه و تغییرات در سطوح بر کودکان اثر مثبتی نداشته و اتخاذ الگوها بایست به گونه ای صورت گیرد که یک زون درمانی با دیگر زون ها تداخل حسی نداشته باشند، در غیر این صورت ادراک حسی کودک مختل شده و تمرکز بر درمان مختل می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به دلیل اثربخشی متفاوت محرک های حسی بر کودکان مبتلا به اتیسم نمی توان الگوهای مناسب انسان های عادی از جمله الگوهای منظر بیوفیلیک را عیناً به الگوهای منظردرمانی کودکان مبتلا تعمیم داد. بلکه ابتدا بایست راهبردها و راهکارهای اتخاذی آزمون شده و سپس الگوهای منظردرمانی مناسب کودکان مبتلا تدوین شود. در نتیجه طراحی فضا، محیط و منظر مناسب کودکان اوتیسم در برخی موارد متفاوت از منظر مناسب کودکان غیر مبتلاست و کودکان مبتلا نیازمند فضای مناسب خود هستند.
تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث در موقعیت آستانه: انیمیشن های منتخب دیزنی (2012- 2021 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شخصیت های مؤنث در نقش شخصیت اصلی انیمیشن ها توانسته اند با تصمیمات سرنوشت ساز در بحران ها و موقعیت های خاص، حس باورپذیری و همذات پنداری مخاطبین را تقویت نمایند. بنابراین و با در نظر گرفتن گروه سنی مخاطب، بررسی عناصر جذابیت و باورپذیری شخصیت های اصلی در انیمیشن های مطرح به ویژه تولیدات اخیر شرکت والت دیزنی اهمیت می یابد. مسئله ی مهم نحوه یا چگونگی تصویرسازی این شخصیت ها با توجه به وقایع و نقاط عطف داستان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، به شیوه ی اسنادی و بر اساس هدف پژوهش که شناخت تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث برمبنای نظریه موقعیت آستانه ای باختین است؛ به بررسی شش شخصیت اصلی در انیمیشن های شجاع، یخ زده، زوتوپیا، موآنا و افسون پرداخته است. با مشخص نمودن مراتب موقعیت آستانه ای باختین و یافته های حاصل از ویژگی های رفتاری، بصری و تصویرسازی شخصیت، چنین نتیجه می شود که؛ تصویرسازی و کنش های شخصیت اصلی در جهت تقویت پیام داستان و روشن نمودن تلاش او در رسیدن به اهداف و آرزوهایش در هماهنگی با لحظه ی بحرانی و تصمیم نهایی تعریف می شود. به طوری که شخصیت با قرار گرفتن در موقعیت آستانه ای بتواند پیام داستان را به مخاطب انتقال دهد و بیش ترین تأثیر را در باورپذیری او داشته باشد.