فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۶۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئلة شر از مهم ترین مسائل فلسفة دین است. بر مبنای این مسئله، وجود شرور با سه صفت الهی یعنی علم مطلق، قدرت مطلق، و خیر مطلق بودن در تعارض است. جان فینبرگ، فیلسوف دین معاصر، مسئلة شر را به دو مسئلة فلسفی ـ کلامی و دینی تقسیم می کند و مسئلة فلسفی ـ کلامی را نیز دارای دو صورت منطقی و قرینه ای می داند. او بر اساس مبانی خود دربارة اختیار و نظریات اخلاقی به شر اخلاقی پاسخ می گوید. فینبرگ بر اساس نظم طبیعی به شر طبیعی می پردازد. او به مسئلة قرینه ای با توجه به ماهیت استدلالات استقرایی و احتمالاتی و همچنین محدودیت های دانش بشر پاسخ می دهد. علامه طباطبایی در سایة نظام احسن به مسئلة شر پاسخ می دهد و شر را عدمی می داند. در این مقاله به وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه های این دو اندیشمند و ارزیابی آن ها می پردازیم.
پاسخ کانت به شکاکیت هیوم و نقد آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
بررسی دیدگاه آیت الله جوادی آملی دربارة برهان وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیت الله جوادی آملی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که هیچ یک از تقریرهای برهان وجودی فیلسوفان غربی و مسلمان را نمی پذیرد و آن ها را نوعی مغالطه می داند؛ وی همانند منتقدان غربی این برهان، معتقد است که از هیچ مفهومی، حتی مفهوم خدا یا واجب الوجود، نمی توان وجود خارجی آن را نتیجه گرفت. وی این انتقاد را با مفاهیم فلسفه اسلامی توضیح می دهد و اشکال اصلی این برهان را در خلط حمل اولی ذاتی و شایع صناعی می داند. انتقاد دیگر استاد جوادی به این برهان این است که بر اساس این برهان ما باید از مفهوم شریک الباری هم، وجود آن را نتیجه بگیریم، چراکه در مفهوم شرک الباری نیز، تمام صفات خدا، مانند وجوب وجود و کمال مطلق، گنجانده شده است. این مقاله به بررسی دیدگاه وی درباره برهان وجودی و انتقادات او به این برهان می پردازد.
حکمت خودی و فلسفه شرقی در نگاه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه اقبال لاهوری نظریه پرداز فلسفه و حکمت خودی است که حکمت درآمیخته با درد و عشق و نیز عشق همراه با حکمت و خردورزی و خودباوری را که از ژرفای فطرت، خلقت و حقیقت برخاسته، بیان می دارد. پیامدهای چنین حکمتی عبارت اند از: حرکت، حرارت، تپش، کوشش، مقاومت، پویایی، رهایی و تعالی:
ای خوش آن کو از خودی آیینه ساخت و اندر آن آیینه عالم را شناخت (16، ص: 428)
نقطه ی نوری که نام او خودی است زیر خاک ما شرار زندگی است
(9، ص: 14)
یا:
تو خودی اندر بدن تعمیر کن مشت خاک خویش را اکسیر کن
(16، ص: 419)
نظام دیدگاهی اقبال گونه ای خرد و عرفان نورانی شرقی است که افزون بر نفی خرد غربی (سکولاریزم، فمنیسم، مارکسیسم، اپیکوریسم، نیهیلیسم، ناسیونالیسم، آمپریالیسم و ...) بر ابعاد گوناگون شخصیتی یک انسان آرمانی تأکید می ورزد؛ انسانی که هم دارای خرد رحمانی و هم صاحب دل، پرتپش، پویا و ستم سوز است.
نقد و بررسی رابطة نفس و بدن از دیدگاه دکارت با بهره گیری از نظام حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
بررسی تطبیقی عنصر ارتباطی قضیّه (از دیدگاه امام خمینی و علاّمه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحثی که در عین اهمیّت کمتر بدان پرداخته شده است وجوه تمایز ادراکات حقیقی از اعتباری و شیوة تطبیق آن بر مسائل گوناگون علوم است. مسأله ای که با وجود ظاهر ساده، بسیار دقیق و دارای پیچیدگی های فراوان است و گذشتن از گردنه های آن محتاج ممارست و استفاده از تجربیّات و راهنمایی های ره رفتگان این مسیر می باشد. بر این اساس در مقالة حاضر یکی از مباحث علمی (عنصر ارتباطی قضیّه)را که از دو جنبة حقیقی (فلسفی) و اعتباری (اصولی) برخوردار است، مورد بررسی قرار داده است و در این مسیر از بررسی تطبیقی آراء دو اندیشمند بزرگ عصرمان حضرت امام خمینی (ره) و علاّمه طباطبائی بهره می جوییم. به این صورت که محور سخن را مبنای تفکیک حقیقت از اعتبار که از اصول فکری اندیشه های این دو اندیشمند فرهیخته است، قرار داده ایم و بر اساس آن عنصر ارتباطی قضیّه را که از دو جنبة حقیقی (مرحلة محکیّه و واقع که همان وجود ربطی فلسفی است) و اعتباری (مرحلة ملفوظه و بیان واقع که همان معنای ربطی است) مورد تحقیق و کاوش قرار می دهیم.
مفهوم قانون در اندیشه سیاسی یونان باستان گذر از ثِسموس(θεσμός) به نوموس (νόμος)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصلی ترین مفاهیمِ برسازنده اندیشه سیاسی یونان باستان، مفهوم ِ قانون بوده است. یونانیان از دو اصطلاح حقوقی متفاوت برای مفهوم قانون استفاده می کرده اند. تا پیش از سقوط حکومت استبدادی پیسیستراتی در پایان سده ششم پ.م اصطلاحِ ثِسموس در معنای قانون نهاده به کار می رفته است؛ حال آنکه پس از اصلاحات کلیستنسی در آغاز سده پنجم پ.م و استقرار مردمسالاری در آتن، اصطلاح حقوقی دیگری در معنای قانونِ نهاده به کار می رفته است: نوموس. پژوهش های ما نشان می دهد این تغییر اصطلاح در ادبیاتِ حقوقی آتن، نشان از دگرگونی عمیق تری در اندیشه سیاسی یونانیان دارد- به باور ما زبان، آیینه دار اندیشه است و چنین تغییر ترمینولوژیکی در زبان، احتمالا، بازتاب تغییری اندیشگانی است. ازین روی، برآنیم از رهگذر بررسی فیلولوژیک دو واژه ثسموس و نوموس در ادبیات یونان باستان، از هومر تا ابتدای سده چهار پ.م، این تغییر در اندیشه سیاسی یونانیان را نشان دهیم. آنچه این جستار را از پژوهشی صرفاً فیلولوژیک فراتر می برد و آن را درآمدی بر فهمِ فلسفه سیاسی یونان باستان قرار می دهد، تلاش در بازتعریف واحدِ زیست ِسیاسی یونانیان، پولیس، بر اساس برداشت نوین از مفهوم قانون است.
دفاع از حقیقت (نقد و بازسازی الگوی حقیقت در عصر مدرن و تأثیر آن در فلسفه سیاسی از دیدگاه هوسرل و اشتراوس((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوسرل و اشتراوس دو فیلسوفی هستند که درصدد اصلاح تفکّر فلس فی و به تبع آن فلسفه سیاسی برآمده اند؛ امّا علی رغم اشتراک نظر در هدف و مبانی، چگونه و چرا هوسرل را در صف خط شکنان مبارزه با فلسفه متافیزیکی به اصطلاح سنّتی و اشتراوس را در نقطه مقابل او و رهبر فلسفه گرایی سنتی و محافظه کارانه به شمار می آورند؟ مطابق با روش اندیشه شناختی توماس اسپریگنز، هر چند این استاد و شاگرد آلمانی تبار، دارای دغدغه ای مشترک در باب افول تفکر حقیقت جوی فلسفی اند اما درک متفاوت آن ها از ریشه های این بحران و نیز تصوّر حالت کمال مطلوب، مختوم به فلسفه-های سیاسی متفاوت و بسا متضاد شده است. برخلاف هوسرل که نوعی اصالت انسان و تفاهم بین الاذهانی را بستر فکری و فرهنگی طرح خود؛ یعنی پدیدارشناسی قرار می دهد، اشتراوس از سرشت طبیعی امور سیاسی و محکوم بودن فلسفه سیاسی به قواعد خارج از کنترل انسان سخن می گوید. در نتیجه از پدیدارشناسی هوسرل گونه ای فلسفه سیاسی پسامتافیزیکی منتج می شود، که امور سیاسی را در بطن زندگی روزمره و تعاملات و تفاهمات اجتماعی و تاریخی می یابد؛ اما اشتراوس با تکیه بر فلسفه سیاسی کلاسیک، محتاطانه به دنبال پاسخ گویی به سوالات بنیادین و فراگیر سیاست، در ضمن کاوش مستمر و فروتنانه در برابر سرشت امور سیاسی است.
بررسی شگردهای جلوه گری مقوله های «اقتدار و آزادی» در داستان های فارسی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد که بحث دربارة روشن سازی و کوشش در حل پارادوکس اقتدار و آزادی یکی از مهمترین مسئله های فلسفة ادبیات کودک است. هدف این مقاله آن است که شگردهای جلوه گری مقوله های «اقتدار و آزادی» در داستان های فارسی کودک کشف و بررسی شود. این پژوهش با روش تحلیل تأملی به بررسی شش کتاب داستانی تصویری منتخب فارسی «حقیقت و مرد دانا»، «ماهی سیاه کوچولو»، «توکایی در قفس»، «خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟»، «افسانة سیمرغ» و «کفش های هیپا و شیپا» از مجموعه ده داستان برگزیدة فارسی خواهد پرداخت. پرسش های پژوهش عبارت اند از، شگردهای کتاب داستانی تصویری فارسی در تحقق بخشیدن به مقوله های «اقتدار و آزادی» کدام اند؟ آیا نوع شگردهای یادشده و شیوة استفاده از آنها در شش اثر فارسی متفاوت است؟ همچنین کدام شگردها تقویت کنندة قدرت تفکر و خلاقیت کودک است؟ نتایج نشان می دهد که شگردها و عناصر داستانی چون درونمایة پنهان، پیام با ماهیت آزادی بخشی، پی رنگ باز، زاویة دید عینی یا نمایشی، چندصدایی در متن و تصویر، شخصیت پردازی پیچیده و پویا و غیرمستقیم، غلبة تصویر بر متن و استفادة هرچه بیشتر از شگردهای تمرکززدا در جهت تقویت قدرت تفکر، تصمیم گیری، خلاقیت و انتخاب کودک است.
تأثیر ذهنیت فلسفی بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر همدان به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی تأثیر ذهنیت فلسفی بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر همدان به تفکیک جنسیت است. روش پژوهش مورد استفاده از نوع علّی ـ مقایسه ای است. جامعة آماری شامل 8229 نفر دانش آموز مدارس راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-91 است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده با تخصیص متناسب، تعداد 367 دانش آموز انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های ذهنیت فلسفی و توانایی حل مسائل ریاضی است که ضرایب اعتبار و پایایی آن محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 20 SPSSدر دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس دوطرفه بین آزمودنی، آزمون بن فرونی و رگرسیون چندمتغیره) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که علاوه بر تأیید اثر اصلی ذهنیت فلسفی بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان، اندازة این اثر نیز شدید است، علاوه بر این با قوی تر شدن ذهنیت فلسفی دانش آموزان، توانایی حل مسائل ریاضی نیز به طور معناداری افزایش می یابد. این در حالی است که اثر اصلی جنسیت و اثر تقابلی ذهنیت فلسفی و جنسیت بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان معنادار نشد. ضمناً اثر تعمق بر توانایی حل مسائل ریاضی نیز به طور معناداری بیش از اثر جامعیت و انعطاف پذیری است.
نوروفلسفه از آغاز تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مهارت های تفکر انتقادی در رمان های برگزیدة نوجوان فارسی دهة 80 براساس فهرست پیتر فاسیونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مهارت های تفکر انتقادی در رمان های نوجوان تألیفی - گروه سنی د و ه - در دهة 80 شمسی پرداخته است. نمونه های این پژوهش در قالب دوازده رمان نوجوانان، به صورت هدفمند و طبق نظر 26 نفر از متخصصان ادبیات کودک انتخاب شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی قیاسی است. تحلیل رمان ها بر اساس مهارت های تفکر انتقادی فاسیونه است که شامل شش مهارت تفسیر، تحلیل، ارزشیابی، استنباط، توضیح و خودتنظیمی است. در این پژوهش کنش ها، عملکردها و گفت وگوهای شخصیت های داستان بر اساس شش مهارت تفکر انتقادی فاسیونه سنجیده شده است. شخصیت های رمان پارسیان و من: کاخ اژدها (1) بیش از بقیة رمان ها مهارت های تفکر انتقادی را به کار برده اند. در همة رمان های مورد بررسی مهارت تفسیر بیش از بقیة مهارت ها به کار گرفته شده است و پس از آن مهارت تحلیل و توضیح، و سپس مهارت خودتنظیمی و استنباط به میزان برابر در رتبة چهارم، و مهارت ارزشیابی با کمترین میزان در رتبة آخر قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که داستان های معمولی در صورتی که دارای کیفیت ادبی مناسبی باشند، می توانند به عنوان وسیله ای آموزشی مورد استفاده قرار گیرند.
از رئالیسم انتقادی تا علم دینی بررسی و نقد آرای عماد افروغ در باب علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خود مقدمتاً رویکرد رئالیسم انتقادی را رویکرد هماهنگ تری می یابد و متعاقباً می کوشد با ترکیب حکمت صدرایی با رئالیسم انتقادی و اتخاذ رویکرد معرفت طولی و هماهنگ و افزودن منابع معرفت وحی و شهود به منابع رئالیسم انتقادی، راهی به سوی علم دینی بیابد. کاری که خود وی هم اقرار دارد که هم چنان پروژه ای ناتمام است.
وی با تأیید رویکرد جامعه شناختی درون گرایانه و پذیرش تأثیر جامعه در محتوای علم، در عین اصرار بر واقع گرایی، می کوشد تا مسیر توجیه علم دینی را هموارتر سازد.
بررسی و نقد دیدگاه محمدعابد الجابری دربارة تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جابری در ریشه یابی علل عقب ماندگی دنیای عرب، گفتمان های دینی و اجزای معرفتی آن ها را مورد بررسی و نقد قرار میدهد و نقطة آغاز تعالی و انحطاط تمدن عربی - اسلامی را در عصر تدوین جستوجو می کند. عصری که اندیشه های اسلامی با محوریت متن قرآنی در قالب دستگاه های گوناگون معرفت اسلامی (معقولات دینی) در کنار نظامهای معرفتی غیر اسلامی (نامعقول دینی) شکل گرفتند. در نظر جابری نظامهای معرفتی درونزا که بر بال معقولات دینی نشسته اند، محصول مجاهدت علمی جماعت اهل سنت است و دیگر نظامهای غیر معقول را تشیع با گرایش های گوناگون آن نمایندگی می کردند. از منظر جغرافیایی نیز با جداپنداری مغرب عربی از مشرق عربی، بنیادهای خرد ناب اسلامی و فلسفی را در غرب دنیای عربی-اسلامی، و فلسفههای التقاطی و نظام های نامعقول دینی را در ایران (مشرق عربی) می داند. راه برونرفت از انحطاط در نظر او جدایی از معرفتها و ایدئولوژی مشرق عربی و پیوستن به خرد ناب موجود در مغرب عربی قرون ششم تا هشتم تحت زعامت ابن رشد است. نقد اندیشه های فوق به همراه مواجهة او با گفتمان های موجود در جهان اسلام و همسان پنداری امور ناهمسان و تأکید بر روش اینهمانی در نشاندادن اتحاد میان تشیع با گرایش های غیر دینی و التقاطی در جهان اسلام و بیروننهادن تفکرات شیعی و ایرانی از گردونة گفتمان های اسلامی و چشم پوشی از واقعیت های علمی و معرفتی در جهان اسلام شاکلة این نوشتار است.
رویکردی تطبیقی به تکامل نفس صدرایی و تعالی وجودی یاسپرس در پرتو حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
خوانش فلسفی گزیده متون داستانی کلاسیک فارسی متناسب با اهداف برنامه فلسفه برای کودکان (گلستان سعدی، بوستان سعدی، مثنوی معنوی، کلیله و دمنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به خوانش و بررسی چهار اثر برگزیده تعلیمی از متون داستانی کلاسیک فارسی، یعنی کلیله و دمنه، مثنوی معنوی، گلستان و بوستان، در جهت همخوانی آن ها با ویژگی ها و اهداف داستاهای فکری در برنامه فلسفه برای کودکان پرداخته شده است. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوایی و قیاسی استفاده شده و با ذکر مقدمه ای در باب غنای داستانی گنجینه ادبیات فارسی و بررسی ویژگی های اساسی داستان های فلسفی، طبق اصول مطرح شده توسط سردمدارن این جریان، متیو لیپمن و فیلیپ کم و آن مارگارت شارپ، چهار معیار اصلی برای داستان های فلسفی تدوین شد که عبارت اند از 1. محتوای فلسفی، 2. مهارت های فکری، 3. کندوکاوپذیری، 4. شیوه پایان بندی. براساس این چهار معیار اساسی، حدود 98 داستان متناسب با اهداف برنامه فلسفه برای کودکان گزینش شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که در متون داستانی مذکور داستان هایی متناسب با اهداف داستان های فلسفی یافت می شوند که حداقل یک مفهوم فلسفی را دربر داشته باشند و به لحاظ سایر ویژگی ها (مهارت های فکری و کندوکاو پذیری و شیوه پایان بندی) برحسب شاخص های مدون در متن، در حد متوسط، با اهداف داستان های فلسفی تناسب داشته باشند.
ارزیابی انتقاد شوپنهاور از تحلیل علیت کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
شوپنهاور در کتاب ریشه چهار وجهی اصل جهت کافی، تفسیر کانت از اصل علیت را مطابق با بیانی که در بخش اصول فاهمه محض و در آنالوژی دوم آمده مورد انتقاد قرار داده است، این انتقادات در سه محور اصلی مطرح شده است. این نوشتار با بررسی انتقادات مذکور می کوشد تا از تبیین کانتی دفاع کند و نشان دهد که شوپنهاور به دریافت درستی از استدلالات کانت نرسیده است. اگر چه در این نوشتار موقعیت کانت در برابر نقدهای شوپنهاور تقویت شده است ولی نگارنده در صدد بیان این نکته است که دیدگاه کانت علیت را از معنای اصیل آن جدا می کند و معنای دیگری به آن می بخشد که با مقصودی که فلاسفه از طرح بحث علیت داشته اند سازگار نیست و از این رو نقدی از افقی دیگر به بیان کانت وارد است.