فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحولات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته، تصمیمات سازمانی را بسیار پیچیده کرده است؛ بنابراین لزوم بهکارگیری برنامه ای جامع برای مواجه شدن با این مسائل بیشتر از گذشته ملموس می شود. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین برنامه استراتژیک توسعه ورزش هندبال برای هیئت هندبال استان سمنان، سعی در بهبود عملکرد این هیئت در بلندمدت دارد. نمونه آماری پژوهش، 41 نفر از نخبگان و فعالان ورزش هندبال استان سمنان بودند. در بخش نظرسنجی از پرسشنامه محققساخته عوامل درونی و بیرونی ( 910/0 = α ) و فرم های تعیین موضوعات استراتژیک استفاده شد . همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر شاخص های توصیفی و آزمون فریدمن، از ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی برای تعیین موقعیت استراتژیک و تحلیل SWOT ، تکنیک دلفی و طوفان مغزی برای تعیین استراتژی ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هیئت هندبال استان سمنان در وضعیت کنونی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهایی دارد و موقعیت استراتژیک آن در ناحیه ضعف ها و از لحاظ عوامل بیرونی در ناحیه تهدیدها قرار دارد. همچنین، ضمن تدوین بیانیه رسالت، بیانیه چشم انداز، ارزش های محوری و اهداف بلندمدت، 10 استراتژی در قالب 51 برنامه کلان و عملیاتی و در مجموع هفت پیشنهاد کلی برای توسعه هندبال استان سمنان ارائه شد. به نظر می رسد یکی از مهم ترین دلایل وضعیت نامطلوب هندبال استان سمنان نداشتن استراتژی توسعه ورزش هندبال در استان بوده است؛ بنابراین در این پژوهش سعی شده با تدوین استراتژی های مناسب، زمینه رشد و توسعه همه جانبه این ورزش جذاب در استان فراهم شود. بهره گیری از نقاط قوت شناساییشده می تواند به انجام رسالت و وظایف آن کمک شایانی کند مشروط بر این که در راستای به حداقل رساندن نقاط ضعف درونی و کاهش اثرات تهدیدهای بیرونی و استفاده حداکثر از فرصت های بیرونی باشند.
ارتباط بین تعادل و حداکثر قدرت در حرکات با زنجیره بسته در وضعیت تحمل و عدم تحمل وزن بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعادل و قدرت از مهمترین تواناییهایی هستند که ورزشکاران باید از آن برخوردار باشند. اما ارتباط بین آنها
از موضوعاتی است که مطالعات بیشتری میطلبد. بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین میزان ارتباط میان
حداکثر قدرت در حرکت پرس پا )زنجیره حرکتی بسته بدون تحمل وزن( و حرکت اسکوات )زنجیره
حرکتی بسته با تحمل وزن( با تعادل ایستا و پویا بود. بدینمنظور 03 فرد فعال ) 11 مرد و 11 زن با میانگین
171/26±6/ 22 سال، قد 22 /10±1/ سن 15 66 کیلوگرم( در این آزمون شرکت /32±8/ سانتیمتر و وزن 27
کردند. برای اندازهگیری تعادل از دستگاه تعادلسنج بایودکس استفاده شد. تعادل ایستا و پویای آزمودنیها
طی دو کوشش 53 ثانیهای اندازهگیری شد و شاخصهای قدامی_خلفی، میانی_جانبی و کلی آنها به دست
آمد. قدرت حداکثر نیز با یک تکرار بیشینه در حرکات اسکوات و پرس پا تعیین شد. نتایج نشان داد که در
- 3/ مردان بین نمرات یک تکرار بیشینه اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 151 r=
3/ و 312 P= - 3/ ( و تعادل میانی_جانبی پویا ) 102 r= 3/ و 321 P= ( و در زنان نیز بین نمرات یک تکرار بیشینه
- 3/ اسکوات و نمرات خطا در تعادل قدامی_خلفی ایستا ) 112 r= 3/ و 316 P= ( و قدامی_خلفی پویا
- 3/521( r= 3/ و 302 P= ( رابطه معنیدار منفی وجود داشت. بین نمرات یک تکرار بیشینه پرس پا و نمرات
خطا در تعادل در هر دو گروه رابطه معنیداری مشاهده نشد. طبق نتایج این تحقیق حداکثر قدرت در حرکت
اسکوات در مقایسه با حداکثر قدرت در حرکت پرس پا ارتباط بیشتری با برخی شاخصهای تعادل ایستا و
پویا دارد
بررسی عملکرد اندام فوقانی دانش آموزان شنوا و کم شنوای شدید تا عمیق مادرزاد با استفاده از YBT-UQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آنکه مشکل ارتباطی، عمده ترین نقص ناشی از کم شنوایی است، ممکن است مشکلات جسمی دیگری نیز با کم شنوایی همراه باشد. هدف این پژوهش، بررسی عملکرد اندام فوقانی در افراد کم شنوا با همسالان شنوای دختر و پسر با استفاده از YBT-UQ بود. نمونه آماری تحقیق حاضر 80 دانش آموز شامل40 دختر و پسر کم شنوای شدید تا عمیق مادرزاد (سن 77/2±10/18 و 56/2±95/17 سال) و 40 دختر و پسر شنوا (سن 60/0±55/17 و 56/0±60/17 سال) بود که به صورت غیرتصادفی هدفدار، از مدارس ناشنوایان و عادی مقطع دبیرستان استان گیلان به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. اطلاعات فردی، قد، وزن و سوابق پزشکی با استفاده از پرونده پزشکی دانش آموزان جمع آوری شد. از YBT-UQ برای ارزیابی عملکرد اندام فوقانی در زنجیره حرکتی بسته در سه جهت داخلی، تحتانی- خارجی و فوقانی- خارجی استفاده شد. برای مقایسه عملکرد گروه ها و جهت ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و برای مقایسه اندام برتر و غیر برتر از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد بین عملکرد اندام فوقانی برتر و غیر برتر در هیچ کدام از گروه ها تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0≥ P). مقایسه چهار گروه نشان داد بین تمام گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد که به ترتیب، گروه پسران شنوا، پسران کم شنوا، دختران شنوا و دختران کم شنوا عملکرد بهتری داشتند (05/0 > P) و تنها تفاوت بین گروه دختران شنوا و دختران کم شنوا از لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P ≥). با توجه به نتایج تحقیق حاضر، تفاوتی در اجرای این آزمون بین اندام فوقانی برتر و غیر برتر وجود ندارد، بنابراین می توان از این آزمون برای ارزیابی و تشخیص عضو آسیب دیده استفاده کرد. همچنین با توجه به نقص در عملکرد تعادلی پویای افراد کم شنوا و تأثیر جنسیت در بروز این اختلال و اهمیت اندام فوقانی در انجام دادن فعالیت های روزانه، طراحی و اجرای برنامه هایی با هدف بهبود در عملکرد در آنها ضروری به نظر می رسد.
تأثیر ناهنجاری زانوی پرانتزی بر پایداری داینامیکی در تکلیف پرش- فرود تک پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال در کنترل پوسچر می تواند باعث افزایش آسیب طی فعالیت های ورزشی شود. ناهنجاری زانوی پرانتزی باعث تغییر محل عبور خط کشش ثقل از مرکز زانو به سمت قسمت داخل میشود و در نتیجه، پایداری پویا را مختل میکند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ناهنجاری زانوی پرانتزی بر پایداری پویا در تکلیف پرش-فرود تک پاست. 28 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی ( سن: 65/1 ± 53/2 1 سال، وزن :51/7 ± 76/66 کیلوگرم، قد: 54/4 ± 38/173 سانتیمتر ) که طبق وضعیت زانوهایشان در دو گروه زانوی پرانتزی (14 نفر) و نرمال (14 نفر) قرار گرفتند، در این مطالعه شرکت کردند. زمان رسیدن به پایداری آزمودنی ها در راستای داخلی-خارجی ( ML ) و قدامی-خلفی ( AP ) و کلی ( RV ) با استفاده از صفحه نیرو در حرکت پرش-فرود ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف معنی داری در زمان رسیدن به پایداری بین دو گروه زانوی پرانتزی و زانوی نرمال در راستای قدامی-خلفی وجود ندارد (05/0 p> )، اما زمان رسیدن به پایداری در راستای داخلی-خارجی و در حالت کلی در گروه زانوی پرانتزی بیشتر از گروه زانوی نرمال بود که این اختلاف معنیدار بود (05/0 p< ). نتایج نشان می دهد ناهنجاری زانوی پرانتزی ممکن است نوسان پوسچرال را در راستای داخلی-خارجی و کلی تحت تأثیر قرار دهد. چنین به نظر می رسد که افزایش زمان رسیدن به پایداری در راستای داخلی-خارجی و در حالت کلی در گروه زانوی پرانتزی بهعلت تغییر محل عبور خط کشش ثقل باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود بهمنظور جلوگیری از آسیب پرش-فرود در افراد با ناهنجاری زانوی پرانتزی برنامه های تمرینی تعادل توصیه شود.
تأثیر یک برنامه ی 12 هفته ای تمرینات اصلاحی بر ناهنجاری های سر و شانه به جلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در راستای مناسب سر بر روی بدن و متعاقباً مفاصل گردنی و بازو یکی از عوامل خطرزای گزارش شده در تحقیقات پیشین است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک برنامه ی 12 هفته ای تمرینات اصلاحی در افراد مبتلا به ناهنجاری سر و شانه به جلو بود. به این منظور، 40 فرد (20 مرد و 20 زن) دارای ناهنجاری های سر به جلوی بزرگ تر از 46 درجه و شانه به جلوی بزرگ تر از 52 درجه با میانگین سنی 67/1±08/21 سال، وزن 70/12±23/63 کیلوگرم و قد 44/10±21/170 سانتی متر به صورت هدفمند انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره ی تجربی و کنترل تقسیم شدند. از روش عکس برداری از نمای نیمرخ برای اندازه گیری هم زمان زوایای سر و شانه به جلو استفاده شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی و مقایسه ای (آزمون آماری تی زوجی) تجزیه و تحلیل شد و نتایج حاکی از کاهش معنادار زوایای سر و شانه به جلو در افراد گروه تجربی و اندازه ی اثر بزرگ برنامه ی تمرینات اصلاحی مورد استفاده در تحقیق حاضر بود. در نتیجه، استفاده از این برنامه در افراد مبتلا به ناهنجاری های مذکور توصیه می شود.
ارتباط قدرت عضلات دورکننده و چرخاننده خارجی ران با پارگی رباط متقاطع قدامی زانو در مردان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط قدرت عضلات دورکننده و چرخاننده خارجی ران با پارگی رباط متقاطع
قدامی زانودر مردان فوتبالیست بود. 03 فوتبالیست مرد ) 11 نفر مبتلا به پارگی کامل رباط متقاطع قدامی زانو
30 سال و 11 نفر فرد سالم بهعنوان گروه کنترل /64±0/ بهعنوان گروه نمونه با میانگین و انحراف معیار سنی 46
31 سال( در این مطالعه شرکت کردند. قدرت ایزومتریک عضلات /43±3/ با میانگین و انحراف معیار سنی 03
دورکننده و چرخاننده خارجی ران با دینامومتر دیجیتال اندازهگیری شد. جهت مقایسه قدرت بین دو گروه
از آزمون آماری t مستقل استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد بین دو گروه اختلاف معنیداری در قدرت
ایزومتریک عضلات دورکننده ) 30330 p= ( و چرخاننده خارجی ران ) 30130 p= ( وجود دارد
تأثیر یک دوره برنامة تمرینی پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی و مقایسة این روش با پروتکل معمولی درمان بود. به این منظور 34 بیمار فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی بهعنوان نمونههای این تحقیق انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی برنامة تمرینی پیلاتس را به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 – 45 دقیقه انجام دادند و گروه کنترل در مدت زمان مشابه، درمانهای رایج را انجام دادند. دامنة حرکتی کمر و ران بهترتیب بهوسیلة آزمونهای شوبر و بالا آوردن مستقیم از ران (SLR) پاسیو ارزیابی شد. میزان درد از طریق پرسشنامة مک گیل و میزان ناتوانی بهوسیلة پرسشنامة اوسوستری محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t وابسته و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات پیلاتس به افزایش زاویة SLR و دامنة حرکتی کمر و کاهش درد و ناتوانی بیماران منجر میشود (05/0 p≤). بهنظر میرسد تمرینات پیلاتس در بهبود عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی تأثیر داشته است.
مقایسه بروز الگوهای خطرزای آسیب رباط متقاطع قدامی (ACL) در پای برتر و غیربرتر حین حرکت برش به تفکیک جنس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر جهت بدن در حرکات سریع ورزشی از منظر ایجاد خطر بروز آسیب همواره مورد توجه بوده و در این میان سازوکار های آسیب رباط متقاطع قدامی اهمیت ویژه ای داشته است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه بروز الگوهای خطرزای آسیب رباط متقاطع قدامی در پای برتر و غیر برتر حین عمل برش و به تفکیک دختران و پسران بود. تعدادی از ورزشکاران ملی و باشگاهی رشته اسکواش شامل 13 دختر (با میانگین سن6/6±04/23 سال، قد4/5±3/163 سانتی متر و وزن0/5±60/61 کیلوگرم) و 13 پسر (با میانگین سن1/4±7/24 سال، قد 8/5±9/179 سانتی متر و وزن8/7±8/78 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت کردند. به منظور اندازه گیری زوایای خم شدن زانو، خم شدن تنه، خم شدن جانبی تنه و والگوس زانو حین حرکت برش و در دو لحظه تماس اولیه پا با زمین و مرحله میانی سکون، حرکت برش با پای برتر و غیر برتر بررسی شد. پس از نصب نشانگرها، حرکت برش با استفاده از دوربین های پرسرعت کاسیو مدل Exilim، با فرکانس300 هرتز ثبت شد و حرکات ثبت شده به وسیله نرم افزار WinAnalyzeنسخه 1-4 3Dآنالیز شد. به منظور مقایسه زوایای به دست آمده از تحلیل حرکت در پای برتر و غیر برتر، از نرم افزار SPSS20 و آزمون آماری تی زوجی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد زوایای مفصلی زانو و تنه حین حرکت برش در پای برتر و غیر برتر در دختران به طور معناداری تفاوت دارد که این تفاوت در پای برتر و غیر برتر پسران فقط در دو مؤلفه خم شدن زانو و تنه در لحظه تماس اولیه معنادار بود (05/0 ≤ P). این نتایج نشان داد که الگوهای خطرزای آسیب رباط متقاطع قدامی در حرکت برش با پای غیر برتر بیشتر بروز می کند و در نتیجه خطر بروز آسیب رباط متقاطع قدامی در حرکت برش با پای غیر برتر بیشتر از حرکت با پای برتر است.
ارتباط بین عوامل بازدارنده فعالیت بدنی با مراحل تغییر رفتار ورزشی در جانبازان و معلولین شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی ارتباط عوامل بازدارنده فعالیت بدنی با مراحل تغییر رفتار ورزشی در جانبازان و معلولین شهر ارومیه بود. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه تحقیق 5400 نفر شامل جانبازان و معلولین شهر ارومیه بود. 359 نفر بصورت تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های محقق ساخته عوامل بازدارنده فعالیت بدنی و پرسشنامه تغییررفتار ورزشی (مارکوس، 2003) بود. داده های بدست آمده از 350 پرسشنامه برگشت داده شده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح آلفای(05/0>α) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین عوامل بازدارنده با مراحل تغییر رفتار ورزشی را بطه ضعیف معناداری وجود دارد. همچنین بین خرده مقیاس های شخصی، روانشناختی و فرهنگی- اجتماعی عوامل بازدارنده با مراحل تغییر رفتار ورزشی رابطه ضعیف معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل وایانس یکطرفه نشان داد، عوامل بازدارنده فعالیت بدنی در مراحل تغییر رفتار ورزشی بطور معناداری متفاوت است. درکل نتایج نشان داد که نقش عوامل بازدارنده فعالیت بدنی در مراحل تغییر رفتار ورزشی در جانبازان و معلولین رابطه ضعیف معناداری وجود دارد. لذا پیشنهاد می گردد علاوه بر فراهم نمودن امکانات ورزشی، کلاس های آموزشی نیز به منظور افزایش درک عوامل بازدارنده در فعالیت ورزشی برای جانبازان و معلولین برگزار شود.
تأثیر تمرینات تعادلی اختلالی و غیر اختلالی بر تعادل ایستا و پویای زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه ی اثربخشی تمرینات تعادلی اختلالی و غیراختلالی بر قابلیت های تعادل ایستا و پویای زنان سالمند بود. برای این کار 38 زن سالمند با دامنه ی سنی 80-65 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق گمارش تصادفی، به گروه های آزمایشی اختلالی(n= 13)، غیراختلالی(n= 12) و کنترل(n= 13) تقسیم شدند. قبل و پس از دوره ی تمرینی، آزمون ثبات قامتی ایستا و پویا با دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد. روایی و پایایی این دستگاه در مطالعات قبلی و تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تمرین اختلالی بر همه ی شاخص های تعادل ایستا و پویا تأثیر معنادار داشته است(P<0/05). اما در تمرین غیراختلالی فقط در شاخص نوسان میانی - جانبی(ML) هر دو نوع تعادل ایستا و پویا بهبود معنادار مشاهده نشد(P>0/05). همچنین تمرین اختلالی نسبت به تمرین غیراختلالی در شاخص نوسان میانی جانبی دو نوع تعادل ایستا و پویا تأثیر بیشتری داشته است((P<0/05. یافته های تحقیق حاضر، اصل اختصاصی بودن تمرین را مورد تأیید قرار داد. با عنایت به این که تمرینات اختلالی اثربخش تر از تمرینات غیراختلالی تشخیص داده شد، لذا می توان در مداخلات توانبخشی، برنامه های تعادلی مبتنی بر ایجاد اختلال را به منظور افزایش پایداری میانی - جانبی و در نتیجه، کاهش به خطر افتادن سالمندان مد نظر قرار داد.
تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 48 نفر پسر کم تحرک داوطلب انتخاب و بطور تصادفی به چهار گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروههای دو جلسه ای ( 12نفر 3/2± 3/13 سال)، سه جلسه ای ( 12 نفر، 7/2± 5/13سال)، چهار جلسه ای (12 نفر، 1/3± 7/13 سال) و کنترل ( 12 نفر 4/3± 3/13سال) تقسیم بندی شد. برنامه تمرینی گروه دو جلسه در هفته شامل دویدن با شدت 70 – 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 35 – 25 دقیقه در هر جلسه و گروه سه جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 25 – 17 دقیقه در هر جلسه و گروه چهار جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 15 – 12 دقیقه در هر جلسه اجرا کردند. در هر سه گروه تجربی تمرینات چابکی، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی اجرا و سعی شد نسبت حجم برنامه ها در مجموع جلسات گروه ها برابر باشد. تجزیه و تحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک سویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P˂) نشان داد. مقادیر کاهش وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر فقط در گروههای تجربی سه و چهار جلسه ای نسبت به کنترل معنی دار شد (05/0P˂). قدرت انفجاری دست ها، سرعت حرکت، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری در هر سه گروه تجربی تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. اما در شاخصهای تعادل، هماهنگی، قدرت انفجاری پاها، چابکی، استقامت عضلانی عضلات شانه و شکم، تغییرات فقط در گروه های سه و چهار جلسه ای نسبت به گروه کنترل معنی دار شد (05/0P˂). بطور کلی احتمالا اجرای هر سه برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته است و تغییر تعداد جلسات تمرین و افزایش آن برای بهبود بعضی متغیرهای آمادگی جسمانی با نقش بیشتر دستگاه عصبی نظیر تعادل، هماهنگی، توان انفجاری، چابکی توصیه می شود. از سوی دیگر در برخی متغیرها نظیر انعطاف پذیری تأثیر افزایش تعداد جلسات تمرین به سازگاری بیشتر منجر نمی شود.
تأثیر تمرینات ثبات دهنده ستون فقرات بر لوردوزکمری با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات ثباتدهنده ستون فقرات بر میزان زاویه قوس کمری، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری در دانشجویان دختر دانشگاه شهید باهنر کرمان میپردازد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به عارضه لوردوزکمری دانشگاه باهنر کرمان است. 24 نفر از دانشجویان مبتلا به قوس کمری افزایشیافته بهعنوان نمونه آماری انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل 12 نفری قرار داده شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق صفحه شطرنجی، اسپینال موس (سنجش قوس کمر)، قد سنج و ترازوی دیجیتال، گونیامتر (سنجش میزان انعطافپذیری عضلات سه سر رانی) و آزمون دراز و نشست (سنجش میزان استقامت عضله شکمی) جمعآوری گردید. آزمودنیهای گروه تجربی، به مدت هشت هفته، هفتهای سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری تمرین داده شدند. در آغاز و پایان دوره از آزمودنی ها پیش و پسآزمون به عمل آمد و میزان لوردوز کمر، انعطافپذیری عضلات سهسر رانی و استقامت عضلات شکم پیش و پس از آزمون سنجیده شد. اطلاعات جمعآوریشده، با استفاده از روش آماری تی مستقل و زوجی در سطح معنیداری 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج، کاهشی معنیدار در زاویه لوردوز کمری ( 001/0 P= ) ، افزایشی معنیدار در میزان انعطافپذیری عضلات سهسررانی (001/0 P= ) و افزایشی معنیدار در استقامت عضلات شکم (001/0 P= ) در گروه تمرینی نشان داد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت معنیداری در میزان متغیرهای مذکور پیش و پس از آزمون در گروه کنترل نشان نداد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد انجام تمرینات ثباتدهنده ستون فقرات سبب کاهش زاویه لوردوز کمری، افزایش انعطافپذیری عضلات سهسررانی و همچنین افزایش میزان استقامت عضلات شکم میشود.
اثر دست کاری بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر دست کاری حس بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند بود. به این منظور، 16 زن سالمند در دسترس و واجد شرایط با دامنه ی سنی 65-75 سال (23/4±06/70 سال) انتخاب و به روش تصادفی ساده به 2 گروه 8 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی تمرین راه رفتن معمولی را به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند که شامل راه رفتن در شرایط محدود شده ی قسمت پایین میدان بینایی بود. برای سنجش تعادل کارکردی از آزمون برگ و از دستگاه تجزیه و تحلیل گام برداری زبریس برای اندازه گیری اطلاعات کینماتیکی گام برداری آزمودنی ها استفاده شد.برای مقایسه ی درون گروهی، نمرات پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه ی بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین راه رفتن معمولی در شرایط دست کاری شده ی حس بینایی بر برخی پارامترهای کینماتیکی راه رفتن سالمندان، یعنی طول گام، سرعت گام برداری و درصد تغییر پذیری سرعت گام برداری تأثیر معنی داری داشت
(05/0 P).مقایسه ی بین گروهی در پس آزمون نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه تجربی و کنترل در طول گام و سرعت گام برداری به نفع گروه تجربی وجود داشت (05/0 P). اما تفاوت های بین گروهی و درون گروهی در نتایج آزمون تعادل کارکردی دیده نشد (05/0 P). نتیجه اینکه محدود سازی قسمت پایین میدان بینایی حین تمرین راه رفتن سالمندان زن می تواند موجب بهبود برخی پارامترهای مرتبط با تعادل گام برداری آنان شود. کاهش وابستگی به اطلاعات بینایی، بهبود توانایی استفاده از حواس جایگزین مانند حس پیکری و دهلیزی می تواند از دلایل احتمالی بهبود پارامترهای گام برداری باشد.
تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ بر میزان درد عضلانی دختران ورزشکار شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همانگونهکه ورزش بر جسم و روان تأثیر میگذارد، عوامل جسمانی و روانی نیز بر ورزش و عملکرد ورزشی تأثیر میگذارند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی- ماساژ بر میزان درد عضلانی بازیکنان آمادگی جسمانی دختر شهر اصفهان بود. 32 بازیکن شرکتکننده در مسابقات دهة فجر 1390، به شیوة در دسترس انتخاب و به گروههای مساوی، کنترل، آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ تقسیم شدند. به این منظور از پرسشنامههای مشخصات فردی و درجهبندی ذهنی درد و کوفتگی عضلانی تالوگ استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمون همبسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بهجز گروه آروماتراپی، بین میزان درد عضلانی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<) و گروههای کنترل و ماساژ و کنترل و آروماتراپی – ماساژ موجب ایجاد اختلاف شدهاند. نتایج نشان داد روشهای مورد استفاده مداخلات مؤثری برای کاهش میزان درد عضلانی ورزشکاران در مسابقات است.
تأثیر تمرین های تعادلی بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر به کارگیری تمرین های تعادلی در جهت کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیمارانی است که حملات پارکینسونی آنها با وجود مصرف دارو کنترل نمی شود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. 20 مرد مبتلا به پارکینسون به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینی علاوه بر درمان های دارویی به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای نیز به انجام تمرین های تعادلی پرداختند؛ درحالی که بیماران گروه کنترل در این مدت جز درمان های دارویی، هیچ فعالیت بدنی را تجربه نکردند. در ابتدا و انتهای این دوره، افسردگی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با پرسش نامه افسردگی بک و پرسش نامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون ارزیابی شد. نتایج نشان داد، افسردگی در گروه تجربی به شکل معناداری نسبت به پیش از دوره تمرینی کاهش یافت؛ درحالی که در گروه کنترل، تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین کیفیت زندگی در تمامی ابعاد در گروه تجربی بهبود یافت درحالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که ورزش های تعادلی به عنوان یک روش درمانی مفید و مؤثر می تواند در جهت بهبود افسردگی و به دنبال آن بهبود در عملکرد زندگی روزانه وکیفیت زندگی بیماران پارکینسون مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر شکل قوس پا بر نیروهای فشاری و برشی مفصل مچ پا در شروع گام برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه نیروهای برشی و فشاری مفصل مچ پا در افراد دارای کف پای صاف و گود بود. 30 دانشجوی دختر (10نفر کف پای صاف،10 نفرکف پای گود، 10 نفر کف پای نرمال) با میانگین سن 7/1±23سال، قد 5/2±165سانتی متر و وزن 5/2±53کیلوگرم در این پژوهش شرکت کردند. نیروهای برشی و فشاری مفصل مچ پا با روش دینامیک معکوس محاسبه شد. برای سنجش میزان قوس کف پا از آزمون شاخص افتادگی ناوی استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس (آنوا) یک عامله با اندازه گیری مکرر استفاده شد (0.05≥P). نتایج آماری نشان داد که بین پای گود و پای نرمال، پای گود و پای صاف، همچنین بین پای نرمال و پای صاف در نیروی فشاری مفصل مچ پا اختلاف معنا داری وجود دارد (0.001P<). همچنین، یافته ها نشان داد که بین پای گود و پای صاف (0.029P=) و پای نرمال و پای صاف در نیروی برشی مفصل مچ پا اختلاف معنا داری وجود دارد (0.001P=). اختلاف معنا داری بین پای نرمال و پای گود در نیروی برشی مفصل مچ پا یافت نشد (0.163P= ). بر این اساس افزایش نیروی فشاری مفصل مچ پا می تواند عامل مستعد بودن به اسپرین مچ پا و آسیب های استخوانی در کف پای گود باشد.
بررسی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه ی ریتم اسکاپولوهومرال و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات آگونیست به آنتاگونیست شانه در بازیکنان هندبال و افراد غیر ورزشکار بود. تعداد 40 آزمودنی (20 بازیکن هندبال با میانگین سنی 1/2±21/22 سال و 20 غیر ورزشکار با میانگین سنی 3/2±21/22 سال) به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای اندازه گیری قدرت ایزومتریک عضلات شانه از دینامومتر دستی نیکلاس و برای اندازه-گیری دامنه ی حرکتی بازو و کتف از اینکلینومتراستفاده شد. ریتم اسکاپولوهومرال از تقسیم الویشن بازو بر چرخش بالایی کتف در زوایای 45، 90 ، 135، از 45 تا 90 و از 90 تا 135 درجه ابداکشن شانه در صفحه ی فرونتال محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که درمقایسه ی نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست، تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیربرتر افراد غیرورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال در نسبت قدرت عضلات ابداکتور به اداکتور (002/0 p=) تفاوت معنی داری بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. همچنین در ریتم اسکاپولوهومرال، تفاوت معنی داری در زوایای مختلف ابداکشن شانه ، بین شانه ی برتر و غیر برتر افراد غیر ورزشکار وجود نداشت؛ در حالی که در بازیکنان هندبال تفاوت معنی داری در ریتم اسکاپولوهومرال در90 درجه (01/0 p=)، 135 درجه (02/0 p=) و از 45 تا 90 درجه ی ابداکشن (02/0 p=) بین شانه ی برتر و غیر برتر وجود داشت. با توجه به نتایج مطالعه ی حاضر، تعادل گروه های عضلانی شانه، به ویژه تعادل نسبت عضلات ابداکتور به اداکتور در شانه ی برتر ورزشکاران پرتاب از بالای سر که فعالیت آنها به صورت یک طرفه صورت می گیرد، برای جلوگیری از برهم خوردن ریتم اسکاپولوهومرال توصیه می شود.
ارزیابی همگرایی پروت کل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطهی ش کست ضربان قلب (HRDP) نقطهی انحراف ضربان قلب از خط مستقیم در بررسی ارتباط بین بار کار و زمان تعریف می شود که به عنوان ملا کی برای برنامه ریزی شدت تمرینات هوازی مورد استفاده واقع می شود. هدف از اجرای تحقیق حاضر ارزیابی همگرایی پروتکل های وابسته به زمان و وابسته به مسافت در تعیین نقطه ی شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دختران جوان غیر فعال بود. بدین منظور، تعداد 20 نفر از دختران غیرفعال به عنوان آزمودنی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره، گروه پروتکل وابسته به زمان (گروه الف): سن 02/1±19 سال، قد 14/7±11/163سانتی متر، وزن74/7±00/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی14/1±89/32میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) و گروه پروتکل وابسته به مسافت (گروه ب): سن 15/1±20 سال، قد 91/7±80/162سانتی متر، وزن 14/12±30/57کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 35/1±21/33میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)[جایگزین شدند. آزمودنی های گروه الف، پروتکل وابسته به زمان و آزمودنی های گروه ب، پروتکل وابسته به مسافت را با فاصله زمانی 72 ساعت تکرار کردند. HRDP تعیین شده با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی به عنوان روش مبنا مورد توجه قرار گرفت. برای ثبت لحظه به لحظه منحنی عملکرد ضربان قلب (HRPC) از دستگاه تله متری استفاده شد. برای پردازش داده ها و تعیین همگرایی بین پروتکل ها، از مدل گرافیکی بلاند-آلتمن و روش آماری Intraclass Correlation (ICC) استفاده شد. نتایج نشان داد پروتکل وابسته به زمان با روش مبنا همگرایی ندارد (ICC= -0.0191 ; ±1.96 ; 95% CI = -8.9 to +26.5 b/min). در حالی که یافته ها همگرایی متوسط به پایینی را بین پروتکل وابسته به مسافتو روش مبنا نشان داد (ICC= 0.4002 ; ±1.96 ; 95% CI = -5.1 to +35.5 b/min). بر اساس نتایج می توان گفت در تعیین HRDP، پروتکل وابسته به مسافت نسبت به پروتکل وابسته به زمان، با روش مبنا همگرایی بالاتری دارد. با این حال برای تعیین HRDP با استفاده از این پروتکل باید تردید نمود.