فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
۶۴۱.

مقایسة دو روش ریکاوری فعال و شناوری در آب متضاد بر درک کوفتگی و عملکردهای بی هوازی بازیکنان فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریکاوری فعال شناوری در آب متضاد تمرین شبیه سازی شده تیمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۶۴۰
هدف از این مطالعه ، مقایسه تأثیر دو روش ریکاوری فعال و شناوری در آب متضاد بر تغییرات سطوح درک کوفتگی عضلانی و عملکردهای بی هوازی پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز است. بدین منظور تعداد 16 نفر از بازیکنان فوتسال تیم های لیگ استان اصفهان با میانگین سنی 45/2 ±4/26 سال ، قد63/4 ±1/177 سانتی متر ، وزن 82/9 ±5/73 کیلو گرم به صورت هدفمند انتخاب شدند. بعد از اطلاع از روند پژوهش و تکمیل فرم رضایت نامه توسط هر آزمودنی ، اندازه گیری های متغیرهای پژوهش در حالت استراحت ، جمع آوری شد. آزمودنی ها در دو روز جداگانه با فاصله یک هفته در محل اجرای آزمون حضور یافتند. در هر جلسه آزمودنی ها پس از اجرای پروتکل تمرین شبیه سازی شده تیمی ، در یکی از روش های ریکاوری به مدت 20 دقیقه (شناوری متناوب در آب های گرم / سرد: 2 دقیقه شناوری در آب گرم °C 38 و سپس2 دقیقه شناوری در آب سرد 15 درجه ، ریکاوری فعال: 8 دقیقه دوی آرام ، 8 دقیقه راه رفتن و دویدن رفت و برگشتی و 4دقیقه حرکات کششی) ، به طور تصادفی شرکت کردند. درک کوفتگی بازیکنان یک و24 ساعت پس از فعالیت از طریق پرسش نامه درک کوفتگی ارزیابی گردید. هم چنین جهت ارزیابی تأثیر روش های ریکاوری بر عملکردهای بی هوازی (دوی سرعت 20متر ، پرش عمودی و توان بی هوازی) 24 ساعت پس از تمرین، شاخص ها اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها در مقاطع زمانی مختلف از روش تحلیل واریانس (برای اندازه های تکرار شونده) استفاده شد(P<0.05). تحلیل داده ها حاکی از عدم تغییر معنادار بین میانگین عملکردهای بی هوازی بازیکنان پس از دو روش ریکاوری بود (P>0.05). میزان درک کوفتگی بازیکنان در یک و 24 ساعت پس از تمرین در روش شناوری در آب متضاد در مقایسه با ریکاوری فعال به طور معناداری کاهش یافت (P<0.001).بر اساس نتایج این مطالعه مشخص شد روش شناوری در آب متضاد نسبت به ریکاوری فعال پس از تمرین می تواند باعث کاهش درک کوفتگی عضلانی شود.
۶۴۲.

تأثیر شانزده هفته تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر اینترلوکین- 6 و 10 و نسفاتین -1 پلاسمایی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین استقامتی غذای پرچرب نسفاتین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۲۹ تعداد دانلود : ۵۸۶
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی بلندمدت و رژیم غذایی پرچرب بر نسفاتین -1، اینترلوکین-6 و اینترلوکین-10، به منظور شناخت نقش عوامل التهابی و ضد التهابی در تنظیم اشتها، دریافت غذا و ارتباط این عوامل با چاقی می باشد. به همین منظور تعداد 32 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی در چهار گروه 8 تایی: 1) گروه کنترل با رژیم غذایی پرچرب (CHFD)، 2) گروه کنترل با رژیم غذایی استاندارد (CSD) 3) گروه تمرین استقامتی با رژیم غذایی پرچرب (EHFD) 4)گروه تمرین استقامتی با رژیم غذایی استاندارد(ESD) (هر جلسه تمرین 60 دقیقه با سرعت m/min 30، 5 روز در هفته به مدت 16 هفته)، دویدن روی نوارگردان بدون شیب، تقسیم شدند و از آب و غذای در دسترس، استفاده کردند. از روش الایزا برای اندازه گیری پارامترهای بیوشیمیایی و از تحلیل واریانس چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین نسفاتین-1 و IL-10 در گروه های تمرین و گروه کنترل با رژیم غذایی یکسان، تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروه ها با رژیم غذایی پرچرب و استاندارد تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.001). پژوهش حاضر نشان داد، تمرین استقامتی متوسط تا شدید، احتمالاً با ایجاد تعادل در مسیرهای کنترل کننده اشتها و متابولیسم بدن که یکی از مسیرهای احتمالی نسفاتین-1، اینترلوکین-6 و 10 می باشد، از تأثیر چاق کنندگی غذاهای پرچرب پیشگیری نماید.
۶۴۳.

تأثیر دو نوع فعالیت بدنی، بر پاسخ VEGF-A سرمی مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز فاکتور رشد آندوتلیال عروقی فعالیت هوازی پیشرونده فعالیت تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۶۴۱
از جمله سازگاری های مهمی که در پی تمرینات ورزشی رخ می دهد، افزایش چگالی مویرگی یا آنژیوژنز است. فاکتور رشد آندوتلیال عروقی (VEGF) نقش میتوژنیک برای سلول های آندوتلیال دارد و واسطه مهمی در فرایند آنژیوژنز به شمار می رود. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تأثیر دو نوع فعالیت بدنی بر پاسخ VEGF-A سرمی در مردان غیر ورزشکار بود. به همین منظور 11 مرد غیر ورزشکار (میانگین سنی80/23 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید پرداختند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا گرفته شد. از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری (Repeated Measures)، برای بررسی تغییرات درون گروهی VEGF و از آزمون آمار استنباطی t مستقل برای مقایسه داده های برآمده از دو نوع فعالیت بدنی استفاده شد. اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده موجب افزایش VEGF-A سرمی بلافاصله بعد از اجرا شد (44/31 درصد). همچنین دو ساعت بعد از اجرای این فعالیت، سطح VEGF-A سرمی همچنان به افزایش خود ادامه داد و نسبت به سطح استراحتی 90/59 درصد افزایش یافت. بلافاصله بعد از اجرای فعالیت تناوبی شدید، سطح VEGF-A سرمی کاهش یافت (74/10 درصد)، اما دو ساعت بعد از اجرا نسبت به سطح استراحتی، افزایش 20/13درصدی نشان داد. بررسی های مقایسه ای بین دو فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید نشان داد که اختلاف معناداری بین این دو نوع فعالیت در میزان اثرگذاری بر سطوح VEGF-A سرمی مردان غیر ورزشکار، در سه مرحله قبل (257/0P=)، بلافاصله (620/0P=) و دو ساعت بعد از اجرا (704/0P=) وجود ندارد. بر اساس یافته های این تحقیق، اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و یک جلسه فعالیت تناوبی شدید، به یک اندازه می توانند سطوح فاکتور آنژیوژنیکی VEGF-A سرمی مردان غیر ورزشکار را تحت تأثیر قرار دهند.
۶۴۴.

ﺗﺄثیر تمرین های متفاوت ورزشی بر مقادیر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی تمرین تناوبی شدید هیپوکمپ موش صحرایی بالغ عامل نوروتروفیک مشتق از مغز تمرین پر شدت تمرین بر سطح شیب دار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۶۸ تعداد دانلود : ۵۷۴
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثرات احتمالی شیوه های متفاوت تمرینات ورزشی بر مقادیر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) در هیپوکمپ موش های صحرایی بالغ انجام شد. در این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سن 8 هفته و میانگین وزن 10±170 گرم)، به طور تصادفی در 5گروه مساوی 7 تایی کنترل، تمرین استقامتی، تمرین تناوبی شدید، تمرین پر شدت و تمرین بر سطح شیب دار تقسیم شدند. گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته، تحت فعالیت ورزشی استقامتی بر روی نوار گردان مخصوص جوندگان قرار گرفتند. گروه تمرین تناوبی شدید، به مدت 8 هفته فعالیت ورزشی تناوبی با استراحت فعال بر نوارگردان اجرا کردند. گروه تمرین پر شدت، با شدت بالا بر نوارگردان دویدند. گروه تمرین بر سطح شیب دار، بر نوار گردان شیب دار فعالیت خود را انجام دادند. مقادیر BDNF با روش الایزا سنجیده شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه با α<0.05تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر BDNF هیپوکمپ پس از 8 هفته، در گروه های تمرین استقامتی (0.768=P)، تمرین تناوبی شدید (0.135=P)، تمرین پر شدت (0.163=P) و تمرین بر سطح شیب دار (0.172=P) نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری را نشان ندادند. هر چند تمرین های متفاوت ورزشی نتوانست موجب تفاوت معنادار سطوح BDNF شود، اما به نظر می رسد، تمرینات ورزشی با شدت و فشار بالاتر می تواند تغییر مقادیر BDNF هیپوکمپ را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد.
۶۴۵.

سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترتیب تمرین ترکیبی IGF-1 GH تستوسترون انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند بود. مواد و روش ها: تعداد 40 نفر از زنان سالمند (دامنه سنی: 82/0±34/60 ، قد:cm 01/0±155، وزن: kg 89/1±72/71 و BMI:63/0±45/29) بطور تصادفی ساده به گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (9n=)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (10n=)، اینتروال (IT) (12n=) و کنترل (9n=) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار برروی دوچرخه کارسنج (با شدت 88-61 درصد (MHR و برنامه تمرین قدرتی شامل چند تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه ( با شدت 75-40 درصد 1RM، 18-8 تکرار) بود. IGF-1، GH، انسولین، نوراپی نفرین و تستوسترون 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره های تمرینی به روش الایزا ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان IGF-1 پس از تمرین E+S و S+E افزایش معنی داری داشت (05/0 >p ). تغییر معنی داری در GH، انسولین و نوراپی نفرین در هیچ کدام از گروه ها مشاهده نشد (05/0 P≥). میزان تستوسترون در گروه E+S کاهش معنی داری داشت (05/0 >p ). همچنین اختلاف معنی دار در میزان تستوسترون بین گروه های E+S و IT مشاهده شد(05/0 >p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد ترتیب تمرین ترکیبی می تواند بر سازگاری-های هورمون های آنابولیک ناشی از تمرین تاثیرگذار باشد و درصد این تغییرات در گروه E+S نسبت به دو ترتیب دیگر بیشتر بود.
۶۴۶.

اثر ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و تمرین معمول شنا بر عملکرد شنای قورباغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی ویژه عملکرد شنای قورباغه تعداد استروک عضلات راست کننده ستون فقرات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۱۲۲۵ تعداد دانلود : ۹۴۷
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول شنا بر عملکرد شنای قورباغه نوجوانان پسر بود. 20 شناگر پسر تیم امید استان البرز با میانگین و انحراف استاندارد سنی 1±13، وزن 02/1±65/50 کیلوگرم و قد 91/4±8/159 سانتی متر در این پژوهش مشارکت داشتند. آزمودنی ها پس از آزمون گیری اولیه در متغیرهای عملکردی (رکورد 50 متر قورباغه)، تکنیکی (تعداد استروک) و قدرتی (قدرت عضلات راست کننده ستون فقرات)، به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول) و گروه کنترل (تمرین معمول) تقسیم شدند. یک هفته تمرین آشناسازی به منظور سازگاری استفاده از جلیقه برای تمرین مقاومتی انجام شد و سپس پروتکل تمرینی به صورت سه روزدرهفته و به مدت شش هفته اجرا شد. تمرین شامل 15 دقیقه گرم کردن و هشت تکرار مسافت 50 متری شنای قورباغه با فواصل استراحتی یک دقیقه بین تکرارها، در دو گروه تمرینی (با استفاده از جلیقه تمرینی) و گروه کنترل (بدون استفاده از جلیقه تمرینی) بود. در پایان، دوره تمرینی پس آزمون، متناسب با پیش آزمون به عمل آمد. از آزمون کلموگروف– اسمیرنوف ( ) جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها، از آزمون تی همبسته جهت تعیین تغییرات درون گروهی و از تحلیل کوواریانس برای مقایسه تفاوت بین گروهی در دو گروه استفاده شد. نتایج نشان داد هرچند عملکرد شنا در هردوگروه بهبود معناداری داشته است(05/0 p≤)، تفاوت معناداری در رکورد شنا، تعداد استروک و قدرت عضلات بین دو گروه وجود نداشت (05/0 p≥). در توجیه آن شاید بتوان به حرفه ای نبودن آزمودنی ها یا پایین بودن شدت تمرین مقاومتی استناد کرد
۶۴۷.

تاثیر تعاملی تمرین استقامتی و روزه داری بر غلظت پلاسمایی فاکتورهای فیبرینولیتیک در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی PAI-1 t-PA روزه داری ماه رمضان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۸۳۱
فعالیت بدنی منظم می تواند تغییرات مطلوبی در سیستم فیبرینولیتیک ایجاد نماید و بهبود عملکرد آن را موجب شود. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین تاثیر تمرین استقامتی همراه با روزه داری بر فاکتورهای فیبرینولیتیک می باشد. تعداد 24 مرد غیر ورزشکار به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت نمودند و بطور تصادفی در دوگروه روزه داری (F) و تمرین استقامتی+روزه داری (ET+F) قرار داده شدند، اما در نهایت به خاطر افت آزمودنی در دو گروه تحقیق با 20 آزمودنی (10 نفر در هر گروه) خاتمه یافت. آزمودنی های گروه F (وزن، 2/16±4/77 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 5/4±7/25) طی ماه رمضان فقط روزه داری داشتند، در حالیکه گروه ET+F (وزن، 3/9±3/79 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 9/2±3/26) علاوه بر روزه داری، به مدت چهار هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین استقامتی داشتند. دو نمونه خونی (6 میلی لیتر) برای اندازه گیری آنتی ژن فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (t-PA)، بازدارنده فعال کننده پلاسمینوژن (PAI-1) و D-Dimer در قبل و بعد از ماه رمضان گرفته شد و رژیم غذایی نیز قبل و در هفته دوم ماه رمضان اندازه گیری و ثبت شدند. میزان وزن، BMI و درصد چربی آزمودنی ها پس از ماه رمضان در هر دو گروه به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>P)، با این حال کاهش وزن و BMI برای گروه ET+F بیشتر از گروه F بود (05/0>P). همچنین درصد چربی مصرفی رژیم غذایی هر دو گروه در ماه رمضان افزایش معنی داری یافت. آنتی ژن t-PA در گروه ET+F به طور معنی داری کاهش و در گروه F نیز تا مرز معنی داری کاهش یافت (06/0=P) اما مقایسه بین گروهی آنتی ژن t-PA، آنتی ژن PAI-1 و D-Dimer تفاوت معنا داری را نشان نداد. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که احتمالا تمرین استقامتی همراه با روزه داری اسلامی از طریق کاهش وزن، BMI و آنتی ژن t-PA اثرات مطلوبی را بر سیستم فیبرینولیتیک ایجاد می نماید.
۶۴۸.

تأثیر مصرف اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی در زنان سالمند سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت زنان سالمند تمرین قدرتی توان هوازی امگا-3 آمادگی بدنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۷۲۷ تعداد دانلود : ۸۶۹
هدف این تحقیق مطالعه اثر 8 هفته مصرف مکمل اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم بود. تعداد 24 زن سالمند (میانگین± انحراف استاندارد، سن 2/4± 6/79 سال، قد2/4 ± 7/151 سانتی متر، وزن 8/7 ± 8/60 کیلوگرم) بصورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی در سه گروه تمرینات مقاومتی، تمرینات مقاومتی به همراه اسید چرب امگا- 3 و گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی برای مدت 8 هفته (هفته ای 3 جلسه) به تمرینات مقاومتی با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه پرداختند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، علاوه بر تمرینات مقاومتی به میزان 3 گرم در روز مکمل اسید چرب امگا-3 مصرف نمودند اما آزمودنی های گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. قدرت اندام فوقانی (دست راست و چپ)، قدرت پایین تنه، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی قبل و بعد از 8 هفته برنامه تمرینی ارزیابی شد. از آزمون تی وابسته، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی برای آنالیز داده ها استفاده شد(05/0 P<). بعد از هشت هفته تفاوت معناداری (05/0 P<) در قدرت اندام های فوقانی و پایین تنه بین آزمودنی های سه گروه مشاهده شد. بطوری که گروه تمرینات مقاومتی و تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3 دارای قدرت بیشتری نسبت به گروه کنترل بودند. علاوه بر این آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی و امگا-3 از قدرت بالاتری نسبت به گروه تمرینات مقاومتی برخوردار بودند. در خصوص استقامت هوازی نیز نتایج مشابهی به قدرت عضلانی مشاهده شد. در ارتباط با ترکیبات بدن گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل امگا-3 دارای کاهش معناداری در نسبت دور کمر به باسن نسبت به دو گروه دیگر بودند. در خصوص شاخص توده بدنی نیز نتایج مشابهی مشاهده شد. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، تأثیر بیشتری بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم داشت. بنابراین مصرف مکمل امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی برای بهبود عملکرد زنان سالمند سالم توصیه می شود.
۶۴۹.

تأثیر مصرف حاد کافئین بر پاسخ اکسایشی مردان والیبالیست متعاقب یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مالون دی آلدهید کافئین فعالیت مقاومتی ظرفیت ضداکسایشی تام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۲۷۶ تعداد دانلود : ۷۲۶
پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر مصرف حاد کافئین بر شاخص های فشار اکسایشی مردان والیبالیست پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز انجام شد. 20 مرد والیبالیست (سن 10/1±20/21 سال، درصد چربی 78/2±75/10% و شاخص توده ی بدنی 99/0±95/22 کیلوگرم بر مجذور متر) به صورت تصادفی در دو گروه همگن شده (گروه مکمل کپسول کافئین و دارونما 6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) قرار گرفتند. همه آزمودنی ها پس از دریافت مکمل یا دارونما در یک قرارداد فعالیت مقاومتی باوزنه (شامل 7 حرکت در 3 نوبت با80% یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات ظرفیت ضداکسایشی تام (TAC) و مالون دی آلدهید (MDA) سرم طی سه مرحله (قبل و 45 دقیقه بعد از مصرف مکمل و بلافاصله پس از قرارداد ورزشی) اندازه گیری شد. میانگین و انحراف استاندارد داده های طبیعی با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر، بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری 5 درصد بررسی شدند. نتایج حاکی است که مصرف حاد کافئین تأثیر معنی داری بر سطوح TAC و MDA سرم در حالت پایه ندارد (05/0P≥). از طرفی، یک جلسه فعالیت مقاومتی وامانده ساز باعث کاهش معنی دار TAC(05/0P≤) و افزایش معنی دار MDA گردید (05/0P≤). در حالی که، تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغییرهای اندازه گیری شده بلافاصله پس از انجام فعالیت مقاومتی بین گروه ها مشاهده نشد (05/0P≥). براساس یافته های حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که احتمالاً مصرف حاد کافئین در تحقیق حاضر توانایی لازم جهت افزایش TAC پایه را نداشته و هم چنین نمی تواند از تغییرات نامطلوب شاخص MDA سرمی به عنوان شاخص آسیب فشاراکسایشی ناشی از انجام یک جلسه فعالیت مقاومتی در مردان والیبالیست بکاهد.
۶۵۰.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی فاکتورهای ایمنی بیماران آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی آرتریت روماتوئید فاکتورهای ایمنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۹۶۸ تعداد دانلود : ۶۸۰
هدف تحقیق تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر برخی فاکتورهای ایمنی بیماران آرتریت روماتوئید بود. 32 نفر زن مبتلا به آرتریت روماتوئید با میانگین سنی 3/32 ± 15/93 سال و وزن 51 ± 33/23 کیلوگرم داوطلبانه در این تحقیق مشارکت کردند. در این تحقیق کارآزمایی بالینی، آزمودنیها بهصورت هدفمند به دو گروه شاهد )53( نفر وآزمایشی )55( نفر تقسیم شدند. گروه آزمایشی، تمرین هوازی را به مدت هشت هفته سه جلسهای با میانگین شدت 51 درصد ضربان قلب ذخیره روی چرخ کارسنج ثابت انجام دادند. آزمودنیها داروهای یکسانی مصرف میکردند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی همبسته و برای تفاوتهای بی گروهی از آزمون تی مستقل استفاده شد. نمونه خون در دومرحله پیشآزمون و پسآزمون گرفته شد. مقدار گلبولهای سفید، ایمونوگلوبولین A و لنفوسیتها با روشهای استاندارد اندازهگیری شد. تمرین هوازی گلبولهای سفید و شاخص توده بدنی گروه آزمایش را بهترتیب بهطور معناداری کاهش و ایمونوگلوبولین A 1/ و لنفوسیت را افزایش داد ) 11 P< 1/ (. تفاوتهای بینگروهی در هیچیک از متغیرها معنادار نبود ) 11 P> (. بهنظر میرسد تمرین هوازی زیر بیشینه برای این بیماران احتمالاً برخی فرایندهای خنثیسازی سیستم ایمنی را در مقابل آسیب و عوامل بیگانه خواری فعال میسازد
۶۵۱.

تأثیر فعالیت تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی نورموباریک و نورموکسی بر مقادیر سرمی اینترلوکین-6 و ارتباط آن با گلوکز در جوانان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: IL-6 فعالیت تناوبی شدید هایپوکسی نورموباریک نورموکسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۵۰۷
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر فعالیت ورزشی تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی نورموباریک و نورموکسی بر پاسخ اینترلوکین-6 (IL-6) سرم و ارتباط آن با گلوکز در مردان جوان غیر ورزشکاربود. 9 جوان غیرفعال داوطلب، با میانگین سنی 5/0±6/24 سال، وزن 9/4±9/72 کیلوگرم و قد 3/5±8/174 سانتی متر در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها برنامه فعالیت اصلی را به مدت 30 دقیقه شامل 10 تکرار 1 دقیقه ای با بار کار 80 درصد Wmax روی چرخ کارسنج در شرایط هایپوکسی نورموباریک (اکسیژن برابر 3/15 تا 5/15 درصد برابر ارتفاع 2500 متر) و بعد از یک هفته در شرایط نورموکسی اجرا کردند. بین هر کدام از تکرارها برای بازگشت به حالت اولیه، شدت فعالیت به 50 درصد Wmax کاهش داده شد. در جلسه آزمون، برای سنجش میزان سرمی IL-6 و گلوکز، هر بار 2 میلی لیتر خون در زمان های مختلف (قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از اجرای فعالیت)، از ورید بازویی آزمودنی ها جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. سطوح سرمی IL-6 آزمودنی ها بلافاصله و دو ساعت بعد از فعالیت در شرایط هایپوکسی و نورموکسی کاهش غیرمعناداری را نشان داد (0.05>P). هم چنین ارتباطی بین میزان سرمی IL-6 و گلوکز، بین این دو شرایط مشاهده نشد (0.05>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت اجرای فعالیت تناوبی شدید اختلالی در عملکرد دستگاه ایمنی در مردان جوان غیرورزشکار ایجاد نمی کند، اما با توجه به تأثیر شدت، مدت، نوع فعالیت ورزشی و درجه هایپوکسی روی میزان پاسخ ایمنی بهتر است در ارائه فعالیت های ورزشی شدید برای جوانان غیر ورزشکار دقت بیشتری کرد.
۶۵۲.

تأثیر تمرین استقامتی و مصرف متادون بر سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین 17 در موش های صحرایی وابسته به مورفین در دوره سندروم ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اینترفرون گاما اینترلوکین 17 سندروم ترک تمرین استقامتی متادون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر8 هفته تمرین استقامتی و مصرف متادون به عنوان جایگزین مورفین بر سطح سرمی سایتوکاین های اینترفرون گاما و اینترلوکین17 بود. مواد و روش ها: تعداد24 موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 10± 220گرم به چهار گروه کنترل، ورزیده، مصرف کننده متادون، ورزیده مصرف کننده متادون تقسیم شدند. همه گروه ها به وسیله مورفین سولفات mL/4mg/ 0 در طی21روز معتاد شدند. برای اطمینان از وابستگی به مورفین، به تعدادی از حیوانات نالوکسان (ip ,kg/3mg) تزریق شد. به آب آشامیدنی گروه مصرف کننده متادون و گروه ورزیده مصرف کننده متادون پودر متادون هیدروکلراید اضافه شد. گروه ورزیده و گروه ورزیده مصرف کننده متادون به مدت8 هفته بر روی تردمیل دویدند. مدت زمان و سرعت به صورت تدریجی افزایش یافت. پیش از شروع تمرینات و24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی از همه حیوانات تهیه و از سرم خون به روش الایزا میزان سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین17 اندازه گیری شد. یافته ها: سطح سرمی اینترفرون گاما گروه ورزیده مصرف کننده متادون در مقایسه با گروه مصرف کننده متادون افزایش ( 001/ 0>P) و سطح سرمی اینترلوکین17 کاهش معنیداری را نشان داد ( 0.01>P). همچنین افزایش معنیداری در سطح سرمی اینترفرون گاما ( 0.01>P) و کاهش معنی داری در سطح اینترلوکین17 ( 0.001>P) در گروه ورزیده نسبت به گروه ورزیده مصرفکننده متادون مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین استقامتی در دوره سندروم ترک باعث افزایش اینترفرون گاما و کاهش اینترلوکین17 در گروههای فعال نسبت به گروههای غیرفعال شده و تاثیر بیشتری بر این سایتوکاینها گذاشت. بنابراین این نوع ورزش می تواند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی در دوره سندروم ترک گردد.
۶۵۳.

تأثیر تمرین پلایومتریک، قدرتی و ترکیبی بر چابکی کشتی گیران آزادکار جوان شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی تمرینات قدرتی تمرینات پلایومتریک کشتی گیر آزادکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۳۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۴۵
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پلایومتریک، قدرتی و ترکیبی بر چابکی کشتی گیران آزاد کار جوان شهرستان ایلام بود. این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی است که جامعه آماری آن را 328 کشتی گیر جوان آزادکار شهرستان ایلام تشکیل داده است. بدین منظور 40 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب و پس از اجرای آزمون چابکی ایلینویز در پیش آزمون، به صورت تصادفی به چهار گروه10 نفره تمرین قدرتی، پلایومتریک، ترکیبی و کنترل تقسیم شدند و پس از هشت هفته اجرای پروتکل های تمرینی مجدداً در پس آزمون تست ایلینویز به عمل آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی وابسته، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد، سطح معنا داری 05/0P< در نظر گرفته شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که انجام هشت هفته تمرینات قدرتی، پلایومتریک و ترکیبی بر کاهش زمان آزمون چابکی کشتی گیران تأثیر معنا داری دارد (05/0P<). در مورد تفاوت های بین گروهی، نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معنا داری بین میزان چابکی آزمودنی ها در هر یک از گروه های تحقیق وجود ندارد (655/0, P= 856f=). اما پس از هشت هفته مداخله های تمرینی اختلاف معنا داری بین آنها مشاهده شد (009/0, P= 48/4f=). نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد که بیشترین تأثیر بر بهبود چابکی ابتدا مربوط به تمرینات ترکیبی سپس تمرینات پلایومتریک و در نهایت تمرینات قدرتی بوده است. البته بین گروه های تمرین ترکیبی و پلایومتریک و بین گروه های تمرین قدرتی و کنترل این اختلاف معنا دار نبود. با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که، برای بهبود وضعیت چابکی کشتی گیران، انجام تمرینات پلایومتریک و به خصوص تمرینات ترکیبی (پلایومتریک _ قدرتی) بسیار مفیدتر از انجام تمرینات صرفاً قدرتی است. در نتیجه انجام تمرینات مذکور با تأکید بر رعایت ویژگی های نمونه های تحقیق و معیارهای ورود و خروج نمونه ها در تحقیق حاضر توصیه می شود.
۶۵۴.

مقایسه برخی عوامل آنتروپومتریکی، جسمانی – حرکتی و مهارتی بازیکنان نونهال فوتبال استان خراسان جنوبی در دو سطح موفق و غیر موفق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل آنتروپومتری عوامل جسمانی _ حرکتی عوامل مهارتی فوتبال بازیکنان موفق و غیر موفق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر اندازه گیری برخی عوامل آنتروپومتریکی، جسمانی _حرکتی و مهارتی بازیکنان نونهال 13-10 سال فوتبال استان خراسان جنوبی در دو سطح موفق و غیر موفق است.روش شناسی: شاخص های آنتروپومتری (قد، وزن، طول و محیط ران و ساق پا) با استفاده از ابزار استاندارد اندازه گیری شد، همچنین شاخص-های سرعت با آزمون 36 متر، چابکی با آزمون 9×4 متر، و توان هوازی با آزمون20 متر شاتل ران، به عنوان شاخص های جسمانی _ حرکتی؛ ومهارت های پاس، شوت و دریبل با آزمون مور _کریستین به عنوان شاخص های مهارتی مورد اندازه گیری قرار گرفتند. آزمون های آماری کلموگروف – اسمیرنف و t مستقل در سطح معنی داری (05/0 >P) به ترتیب برای نرمال بودن و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر تفاوت معنی داری بین بازیکنان موفق و غیر موفق در دو دسته ویژگی های مهارتی و جسمانی _ حرکتی نشان داد (05/0 >P). اما در ویژگی های آنتروپومتریکی تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0 P>). بازیکنان موفق در شاخص های چابکی، دریبل، پاس و شوت به طور معنی-دار عملکرد بهتری در مقایسه با بازیکنان غیر موفق داشتند (05/0 >P). این یافته ها نشان می دهند که طیف وسیعی از آزمون ها می تواند به طور موفقیت آمیزی فوتبالیست های موفق را از همنوعان غیر موفق خود در سنین نونهالی متمایز کند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده، می توان برتر بودن در شاخص چابکی و تکنیک هایی مانند دریبل، شوت و پاس فوتبال را در موفقیت پسران سنین 10 تا 13 سال موثر دانست. لذا پیشنهاد می شود تا در فرآیند استعدادیابی در سنین زیر 13 سال تأکید بیشتری بر ویژگی های تکنیکی و جسمانی شده و از مقایسه بازیکنان بر اساس ویژگی های آنتروپومتری پرهیز شود.
۶۵۵.

تأثیر تمرین استقامتی شنا در دوران بارداری بر شاخص آپوپتوزی کبد نوزادان موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارداری تمرین شنا آپوپتوزیس کبد نوزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۵۸۰
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی شنا در دوران بارداری بر شاخص آپوپتوزی کبد نوزادان موشهای صحرایی انجام شده است. 022 گرم( به دو گروه )کنترل و تمرین( تقسیم شدند. گروه تمرین از روز اول بارداری تا روز زایمان در استخر ویژهای وادار ± 61 موش صحرایی باردار ) 02 به شنا شدند. نمونهبرداری از بافت کبد نوزادان روز دوم پس از تولد انجام و شاخص درصد آپوپتوزی کبد با استفاده از تست TUNEL تعیین شد. برای ≥ 2/ تجزیه و تحلیل یافتههای این پژوهش از آزمون تی مستقل یکنمونهای در سطح خطای 20 α استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین شاخص آپوپتوزی کبد <2/ 1 درصد بود که حاکی از فقدان تفاوت معنیدار بین دو گروه بود ) 20 / 1 درصد و در گروه تمرین شنا 02 / نوزادان در گروه کنترل برابر با 02 p (. نوزادان گروه تمرین شنا افزایش <2/ غیرمعنیداری را در وزن هنگام تولد نشان دادند ) 20 p (. این نتایج نشان میدهند که فعالیت ورزشی استقامتی شنا در طی بارداری احتمالاً تأثیر منفی و نگرانکنندهای بر رشد و شاخص آپوپتوزی کبد نوزادان ندارد
۶۵۶.

تاثیر 6 هفته تمرین اینتروال بر سطوح HIF-1α ریه رت های در حال بالیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بالیدگی هایپوکسی تمرین اینتروال فزاینده HIF-1α

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۲۷ تعداد دانلود : ۷۷۸
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر6 هفته تمرین اینتروال فزاینده بر سطوح HIF-1α ریه رت های در حال بالیدگی بود. در پژوهش حاضر، برای بررسی اثر یک دوره تمرین اینتروال فزاینده بر پروتئین HIF-1α ریه، 30 سر موش صحرائی ویستار نر سه هفته ای با میانگین وزنی 9±68 گرم، بعد از دو هفته آشنایی به طور تصادفی به سه گرو ه پایه، تمرین اینتروال فزاینده و کنترل تقسیم شدند. برنامه ی تمرینی برای گروه تمرین اینتروال فزاینده به مدت 6 هفته به صورت تناوبی با 10 تکرار 1 دقیقه ای و استراحت فعال 2 دقیقه ای انجام شد. اندازه گیری HIF-1α با استفاده از کیت به روش ELISA انجام شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد تمرین اینتروال فزاینده سبب کاهش معنادار وزن بدنی و وزن تر ریه رت ها به ترتیب 8/17 و 02/42 درصد نسبت به گروه کنترل شد. هم چنین بین سطوح HIF-1α گروه تمرین اینتروال فزاینده در مقایسه با گروه پایه و کنترل افزایش معناداری (P
۶۵۷.

اثر تمرینات اینتروال هوازی بر سطوح خونی مالون دی آلدئید، ظرفیت ضداکسایشی تام و پروفایل لیپیدی در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکسیداسیون لیپیدی استرس اکسایشی تمرینات اینتروال هوازی نیمرخ لیپیدهای خون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۵۳۶ تعداد دانلود : ۵۵۶
افزایش رادیکال های آزاد در بافت های مختلف، آثار تخریبی بر سلول ها و ساختارهای بدن دارد که می توان با ویژگی آنتی اکسیداتیو فعالیت های بدنی منظم، این آثار منفی را کاهش داد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی آثار تمرینات اینتروال هوازی بر سطوح خونی مالون دی آلدئید و ظرفیت ضداکسایشی تام در زنان فعال بود. تعداد 30 نفر زن غیرورزشکار، سالم و غیر سیگاری (سن: 5/5±6/27 سال، وزن: 4/3±2/64 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت و به طور تصادفی به دو گروه تمرین اینتروال هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین اینتروال در ابتدا به مدت 30 دقیقه با تناسب 1 به 1 شامل دویدن با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب و پیاده روی سریع انجام شد. از هفته چهارم به 45 دقیقه و به تناسب 2 به 1 (دویدن - پیاده روی) و از هفته یازدهم تا چهاردهم به 60 دقیقه به نسبت 3 به 1 افزایش یافت. شدت توالی های تمرینی در جلسات پایانی به 85 درصد ضربان قلب بیشینه می رسید. قبل و بعد از دوره تمرینی، متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از آزمون t مستقل و همبسته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد چهارده هفته تمرین اینتروال هوازی، باعث کاهش در مقادیر MDA (48/1±5/5 به 77/0±6/3 میلی مول) و افزایش در TAC (49/0±98/1 به 32/0±99/2 میلی مول) شده بود (05/0>p). حداکثر اکسیژن مصرفی نیز در گروه تمرین افزایش معنی-داری یافته بود (05/0>p). همچنین، مقادیر MDA (77/0±6/3 در برابر 37/0±9/4 میلی مول) و TAC (52/0±21/2 در برابر 32/0±99/2 میلی مول) در گروه تمرین اینتروال نسبت به گروه کنترل پس از 14 هفته به طور معنی داری کمتر بود (05/0>p). سطوح خونی LDL، TChol، TG نیز به طور معنی داری در گروه تمرین هوازی نسبت به کنترل کمتر و HDL بیشتر بود (05/0>p). به طور کلی، یافته ها نشان داد تمرینات هوازی منظم به صورت اینتروال با افزایش در مدت و شدت سبب کاهش شاخص های استرس اکسایشی و پراکسیداسیون لیپیدی شده و همزمان با آن پروفایل لیپیدی خون نیز بهبود می-یابد.
۶۵۸.

پاسخ عوامل (شاخص های) آمادگی جسمانی به توالی های زمانی تمرین در دوره های رشدی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوجوانی آمادگی جسمانی جوانی کودکی پاسخ های جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی رشد حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۲۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۶۳
پاسخ به تمرین بین افراد در دامنه های سنی مختلف متفاوت است، اما آیا تفاوت های کمّی با توجه به توالی های تمرینی در پاسخ شاخص های آمادگی جسمانی بین کودکان، نوجوانان و جوانان در مراحل مختلف تمرین وجود دارد یا خیر؟ به همین منظور تحقیق حاضر درصدد آن است تا ضمن بررسی این پاسخ ها، تأثیر سن را به عنوان یک عامل رشدی بر آنها ارزیابی کند. 36 آزمودنی پسر در سه دامنه سنی 8 تا 10 سال، 12 تا 14 سال و 17 تا 19 سال به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دامنه های سنی گروه کودکان 5/0±83/8 سال، نوجوانان 5/0±5/12 سال و جوانان 6/0±3/16 سال قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل تمرینات استقامتی، قدرتی و انعطاف پذیری به صورت 3 جلسه تمرین در هفته به مدت 12 هفته اجرا شد. چابکی، سرعت حرکت، توان انفجاری، هماهنگی، استقامت عضلانی، تعادل، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری قبل و بعد از شش هفته اول برنامه تمرینی (پس آزمون 1) و در شش هفته دوم برنامه تمرینی (پس آزمون 2) در آزمودنی ها اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر و آنالیز واریانس یکسویه با آزمون تعقیبی بن فرونی در سطح معناداری 05/0P≤ انجام گرفت. براساس نتایج تحقیق حاضر بهبود بیشتر شاخص های جسمانی به صورت تغییرات درون گروهی در هر سه گروه به ویژه در پس آزمون 1 ایجاد شد. به علاوه تغییرات بین گروهی در شاخص های جسمانی به ویژه در گروه نوجوانان مشاهده شد (05/0P≤). بهبود بیشتر شاخص های جسمانی به صورت تغییرات درون گروهی در هر سه گروه به ویژه در پس آزمون 1 احتمالاً به دلیل تجربیات حرکتی کمتر در اوایل تمرین بود، همچنین تغییرات بین گروهی در شاخص های جسمانی در پس آزمون 2 به ویژه در گروه نوجوانان احتمالاً به دلیل استرس مضاعف ورزش با استرس رشدی همراه است که در این دوره تجربه می کنند.
۶۵۹.

تأثیر 30 ساعت بی خوابی بر فاکتورهای آمادگی جسمانی وابسته به مهارت حرکتی در مردان فعال دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی خوابی فاکتورهای آمادگی جسمانی مردان فعال دانشگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹
مقدمه: خواب یک فرآیند مهم فیزیولوژیک است که اثرات عمیقی بر سلامت روحی و جسمی افراد می گذارد.هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 30 ساعت بی خوابی بر فاکتورهای آمادگی جسمانی وابسته به مهارت حرکتی شامل سرعت، توان، تعادل، چابکی، زمان عکس العمل دیداری و هماهنگی عصبی عضلانی مردان فعال دانشگاهی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون پس آزمون استفاده شد. 32 مرد فعال دانشگاه تبریز (سن 1±22 سال، قد 06/0±78/1 متر، وزن 3/7±4/72 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 4/0±7/22) به طور تصادفی به دو گروه 16 نفری (کنترل و بی خواب) تقسیم شدند. پس از اینکه در روز اول در ساعت 12:00 ظهر آزمون های آمادگی جسمانی از هر دو گروه به عمل آمد، آزمودنی ها سه روز استراحت کردند و از ساعت 6:00 صبح روز چهارم تا ساعت 12:00روز بعد گروه آزمایش دوره ی بی خوابی را سپری کرد. سپس در ساعت 12:00 ظهر روز پنجم تمامی آزمون های آمادگی جسمانی دوباره از دو گروه به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS17 و آزمون t همبسته استفاده شد.یافته ها: 30 ساعت بی خوابی افزایش معنی داری را در زمان آزمون دو 36 متر سرعت، زمان چابکی و زمان عکس العمل (05/0P
۶۶۰.

تأثیر تمرینات ترکیبی و استقامتی بر برخی آدیپوکاین ها، هورمون رشد و نیمرخ لیپیدی در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن هورمون رشد تمرین ترکیبی ویسفاتین واسپین کمرین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۷۸۵ تعداد دانلود : ۸۲۲
مطالعات جدید نشان می دهد واسپین، کمرین و ویسفاتین با اضافه وزن و چاقی ارتباط دارد، اما تأثیر برنامه های ورزشی بر آنها مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر تمرین استقامتی و ترکیبی بر سطوح پلاسمایی آدیپوکاین ها، هورمون رشد و نیمرخ لیپیدی در دختران دچار اضافه وزن بود. بدین منظور 45 دانشجوی دختر داوطلب و دچار اضافه وزن (سن 46/2±20 سال؛ نمایه توده بدن 89/0±27/29 کیلوگرم بر متر مربع؛ درصد چربی 92/3±40/39؛ نسبت دور کمر به لگن 47/0±91/0) انتخاب شدند. دوازده آزمودنی در گروه تمرین استقامتی اینتروال (4 روز در هفته، 80-60 درصد ضربان قلب بیشینه، 45- 25 دقیقه دویدن اینتروال در هر جلسه)، یازده آزمودنی در گروه تمرینات ترکیبی (2 روز تمرین استقامتی مشابه گروه اول، 2 روز تمرین مقاومتی: 7 ایستگاه 60 تا80 درصد یک تکرار بیشینه، 3 ست در هر ایستگاه، 12-8 تکرار) و ده نفر هم در گروه کنترل قرار گرفتند. نمونه های خون آزمودنی ها در حالت ناشتا قبل و بعد از دوازده هفته تمرین جمع آوری و به منظور بررسی تغییرات پلاسمایی این آدیپوکاین ها و سایر متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ویسفاتین و واسپین در گروه تمرینات ترکیبی در مقایسه با دو گروه دیگر به طور معناداری کاهش یافت، اما کمرین تفاوتی را نشان نداد. همچنین نمایه توده بدنی، وزن، درصد چربی، در گروه های تمرینی و نسبت محیط کمر به لگن در گروه تمرین ترکیبی کاهش یافت (050 /0P<). هورمون رشد در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت. مقادیر کلسترول تام و تری گلیسرید، تنها در گروه ترکیبی کاهش معناداری یافت. هورمون رشد نیز در گروه تمرین ترکیبی نسبت به دو گروه دیگر افزایش معناداری نشان داد (050 /0P<). می توان گفت ترکیبی از تمرینات استقامتی و قدرتی با بهبود عوامل نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی احتمالاً ناشی از کاهش وزن و چربی احشایی، به کاهش غلظت پلاسمایی ویسفاتین، واسپین و افزایش هورمون رشد در دختران دچار اضافه وزن منجر می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان