ورزش و علوم زیست حرکتی
ورزش و علوم زیست حرکتی سال 6 بهار و تابستان 1393 شماره 1 (پیاپی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف؛ فعالیت های استقامتی موجب هایپرتروفی قلب می شود ضمن اینکه دیده شده میزان بیان HDAC4 در عضلات اسکلتی تحت تاثیر فعالیت های استقامتی قرار می گیرد. بنابراین هدف این مطالعه بررسی اثر تمرینات استقامتی بر بیان ژن hdac4بطن چپ است. موتد و روش ها؛ بدین منظور 14 رت تحت شرایط کنترل شده (دما، چرخه روشنایی و تاریکی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و در ادامه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه (14 هفته ای) استقامتی را روی تردمیل اجرا کرد و سپس 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی بی هوش و تشریح شدند، سپس قلب و بطن چپ آنها خارج و با استفاده از روشReal time-PCR میزان بیان ژن hdac4 بطن چپ آنها اندازه گیری شد، در پایان با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد.یافته ها؛ نتایج نشان داد، میانگین بیان ژن hdac4 بطن چپ گروه تجربی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود(P=0.002). بحث و نتیجه گیری؛ به نظر می رسد تفاوت ها در نوع هایپرتروفی ایجاد شده در بطن چپ ناشی از پاسخ متفاوت ژن hdac4 باشد.
تاثیر مصرف عناب بر ظرفیت ضد اکسایشی تام و پراکسیداسیون لیپیدی زنان بعد از یک جلسه تمرین مقاومتی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر مصرف عناب بر ظرفیت ضد اکسایشی تام (TAC) و مالون دی آلدهید (MDA) زنان جوان پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید بود. مواد و روش ها: در قالب یک طرح نیمه تجربی، 18 زن جوان به طور تصادفی در دو گروه شامل گروه مصرف میوه عناب + فعالیت مقاومتی شدید و گروه فعالیت مقاومتی شدید قرار گرفتند. گروه اول روزانه 0.4 گرم عناب به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن به مدت 3 هفته دریافت کردند؛ اما گروه دیگر در طول پروتکل از خوردن عناب منع شدند. افراد هر دو گروه در یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید متشکل از 5 حرکت با شدت 90 درصد یک تکرار بیشینه شرکت کردند. TAC و MDA به ترتیب با روش FRAP و TBARS اندازه گیری شدند. داده های جمع آوری شده به شکل میانگین وانحراف استاندارد بیان شدند، و برای استخراج نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح 0.05≥p استفاده گردید. یافته ها: در گروهی که دریافت میوه عناب نداشتند، TAC پس از تمرین مقاومتی شدید به طور معنی دار کاهش یافت (0.02>p)، اما در گروه عناب + تمرین مقاومتی شدید، افزایش معنی دار TAC پس از دوره 3 هفته ای مصرف عناب مشاهده شد (0.03>p). از طرف دیگر، میزان MDA در هیچ کدام از دو گروه فوق، تغییر معنی داری در مراحل مختلف اندازه گیری نداشت (0.05<p). بحث و نتیجه گیری: یک جلسه تمرین مقاومتی شدید TAC را سرکوب می کند، اما مصرف 3 هفته عناب با دوز 0.4 گرم/کیلوگرم وزن بدن، می تواند اثرات منفی آن را کاهش دهد.
اثر زودگذر اجرای حرکت اسکات به صورت تکپا و جفتپا بر شاخص های عملکردی و الکترومایوگرافی پرش عمودی مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در این مطالعه تاثیر زودگذر اجرای حرکت اسکات بصورت تک پا و جفت پا بر اساس روش نیرومندسازی پ س فع الی، ب ر عملک رد پرش عمودی و فعالیت EMG عضلات منتخب هنگام پرش مردان ورزشکار بررسی می شود. مواد و روش ها: آزمودنی ها 20 مرد ورزش کار ( 10 نف ر بسکتبالیس ت و10 نف ر والیبالیس ت) تم رین ک رده بودن د ( س ن: 2.56±20.94س ال، وزن: 6.72±64.47 کیلوگرم، قد: 6.55 ± 180 سانتیمتر ) که داوطلبانه در این طرح شرکت کردند. آزمودنیها در سه روز متفاوت هر س ه پروتک ل: 1- گ رم کردن مطلق ( دویدن روی تردمیل با سرعت9 کیلومتر بر ساعت به مدت 5 دقیقه و انجام حرکات کششی ظرف3 دقیقه)، 2- گرم کردن به همراه اجرای یک نوبت با دو تکرار نیم اسکات پویای جفت پا با شدت 90درصد 1RM و 3- گرم کردن با اجرای یک نوبت دو تکراری نیم اسکات پوی ای ت ک پ ا ب ا شدت 90درصد 1RMرا بطور تصادفی اجرا کردند. آزمون پرش عمودی در پنج دقیقه ریکاوری هر سه پروتکل انجام گرفت و فعالیت EMG عضلات چهارسررانی و همسترینگ در فاز کانسنتریک پرش و هنگام انقباض ارادی بیشینه (MVC ) ثبت و شاخص MVC/RMS استخراج گردید. برای تحلی ل آماری داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: ارتفاع پرش پس از اجرای پروتکل های دوم و سوم (نیرومندسازی پس فعالی) نسبت به روش گ رم ک ردن مطل ق (س نتی) بط ور معن اداری افزایش یافت (به ترتیب 0.018=P و 0.043=P)، اما در فعالیت EMG عضلات چهارسررانی و همس ترینگ ورزش کاران در س ه پروتک ل تمرین ی تفاوت معناداری مشاهده نگردید(0.005≤P ). بحث و نتیجه گیری: روش گرم کردن ویژه با استفاده از نیم اسکات تک پا و جفت پا بهتر می تواند عملکرد پرش عمودی این ورزش کاران را بهب ود ده د ک ه احتمالا به تغییرات درون عضلانی وابسته است.
تاثیر هشت هفته تمرینات طناب زنی بر اینترلوکین-18 و پروتئین واکنشگر C نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : اینترلوکین 18 و پروتئین واکنش گر C (CRP) دو ریسک فاکتور قلبی- عروقی هستند که در سال های اخیر مطرح شده اند و به طور مستقل خطر آترواسکلروز را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات طناب زنی بر 18-IL و CRP نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تعداد30 نوجوان دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی در دو گروه تجربی (تعداد: 15 نفر، قد 165.28 سانتی متر ، وزن 83.02 کیلوگرم، سن 13.73سال، شاخص توده بدنی (BMI) 31.04) و گروه کنترل (تعداد: 15 نفر، قد 164.54 سانتی متر ، وزن 83.02 کیلوگرم، سن 13.93 سال، BMI 30.404) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی تحت تاثیر یک برنامه تمرینی طناب زنی فزاینده به مدت هشت هفته قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. متغیر های وزن، درصد چربی، BMI و حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) قبل و بعد تمرینات از هر دو گروه اندازه گیری شدند. نمونه خونی در حالت ناشتا طی دو مرحله، 48 ساعت قبل و بعد از تمرینات برای سنجش میزان 18-IL، CRP سرم گرفته شد. به منظور مقایسه ی درون گروهی از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه بینگروهی از آنالیز واریانس دو طرفه استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرینات طناب زنی در مقایسه درون گروهی با آزمون t همبسته متغیر های وزن (0.001=P)، BMI (0.001=P)، درصد چربی ( 0.001=P)، 18-IL (P=0.001) و CRP (P=0.001) کاهش معنی دار داشتند، ولی در مقایسه بین گروهی با آنالیز واریانس دو طرفه متغیر های وزن ( 0.5=P)، BMI (P=0.257)و درصد چربی (0.068=P) کاهش غیر معناداری داشتند، 18-IL (P=0.001) و CRP (P=0.01) به طور معناداری کاهش یافتند و V02max افزایش معنی دار داشت (0.009=P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه انجام تمرین طناب زنی موجب کاهش اینترلوکین 18 و کاهش التهاب در نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق شد، بنابراین ممکن است انجام این گونه تمرینات در پیشگیری و کاهش آترواسکلروز در نوجوانان چاق مفید باشد
تأثیر حاد دو نوع فعالیت بدنی هوازی و بی هوازی بر سطوح سرمی عامل تغذیه ای مشتق از مغز و کورتیزول مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه ی تأثیر دو نوع فعالیت بدنی وامانده ساز هوازی و بی هوازی بر سطوح BDNF و کورتیزول سرمی و ارتباط آن ها با هم می باشد.
مواد و روش ها: 16 نفر از دانشجویان فعال به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تست وامانده ساز بی هوازی کانینگهام و فالکنر و گروه دوم تست وامانده ساز هوازی استراند را انجام دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله پس از تمرین گرفته شد.
یافته ها: نتایج آزمون تی همبسته نشان داد که هر دو نوع ورزش حاد وامانده ساز هوازی و بی هوازی موجب افزایش معنی دار BDNF شدند (05/0< p). همچنین اجرای یک جلسه ورزش تا حد واماندگی از نوع هوازی باعث کاهش معنی دار (05/0< p) و از نوع بی-هوازی باعث افزایش غیرمعنی دار (05/0P>) در سطوح سرمی کورتیزول گردید. بین سطوح کورتیزول و BDNF در هر دو گروه آزمودنی همبستگی معنی داری وجود نداشت (05/0P>). به علاوه، آزمون تی مستقل نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه های هوازی و بی هوازی در سطوح سرمی BDNF و کورتیزول وجود ندارد (05/0P>).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده ی تاثیرات قابل توجه و مثبت تمرینات وامانده ساز حاد هوازی و بی هوازی بر سطوح سرمی BDNF می باشد. با توجه به عدم ارتباط معنادار بین این دو عامل می توان بیان داشت احتمالاً اجرای فعالیت های حاد هوازی و بی هوازی موجب افزایش کورتیزول تا حدی که باعث سرکوب و کاهش سطوح BDNF در افراد فعال شود نمی گردد و از این رو خطری برای سلامت دستگاه عصبی به شمار نمی رود.
تأثیر تمرین استقامتی و مصرف متادون بر سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین 17 در موش های صحرایی وابسته به مورفین در دوره سندروم ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر8 هفته تمرین استقامتی و مصرف متادون به عنوان جایگزین مورفین بر سطح سرمی سایتوکاین های اینترفرون گاما و اینترلوکین17 بود. مواد و روش ها: تعداد24 موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 10± 220گرم به چهار گروه کنترل، ورزیده، مصرف کننده متادون، ورزیده مصرف کننده متادون تقسیم شدند. همه گروه ها به وسیله مورفین سولفات mL/4mg/ 0 در طی21روز معتاد شدند. برای اطمینان از وابستگی به مورفین، به تعدادی از حیوانات نالوکسان (ip ,kg/3mg) تزریق شد. به آب آشامیدنی گروه مصرف کننده متادون و گروه ورزیده مصرف کننده متادون پودر متادون هیدروکلراید اضافه شد. گروه ورزیده و گروه ورزیده مصرف کننده متادون به مدت8 هفته بر روی تردمیل دویدند. مدت زمان و سرعت به صورت تدریجی افزایش یافت. پیش از شروع تمرینات و24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی از همه حیوانات تهیه و از سرم خون به روش الایزا میزان سطح سرمی اینترفرون گاما و اینترلوکین17 اندازه گیری شد. یافته ها: سطح سرمی اینترفرون گاما گروه ورزیده مصرف کننده متادون در مقایسه با گروه مصرف کننده متادون افزایش ( 001/ 0>P) و سطح سرمی اینترلوکین17 کاهش معنیداری را نشان داد ( 0.01>P). همچنین افزایش معنیداری در سطح سرمی اینترفرون گاما ( 0.01>P) و کاهش معنی داری در سطح اینترلوکین17 ( 0.001>P) در گروه ورزیده نسبت به گروه ورزیده مصرفکننده متادون مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین استقامتی در دوره سندروم ترک باعث افزایش اینترفرون گاما و کاهش اینترلوکین17 در گروههای فعال نسبت به گروههای غیرفعال شده و تاثیر بیشتری بر این سایتوکاینها گذاشت. بنابراین این نوع ورزش می تواند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی در دوره سندروم ترک گردد.
تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی شدید بر محتوب پروتئین مایوکاین های IL-6،IL-1β و TNF-α در عضله تند تنش موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: سایتوکاین ها و دیگر پپتیدهای بیان، تولید و آزاد شده به وسیله فیبرهای عضلانی که اثرات پاراکرین و اندوکرین اعمال می کنند به عنوان مایوکاین طبقه بندی می شوند. این احتمال وجود دارد که مایوکاین های آزاد شده از عضله اسکلتی واسطه اثرات مفید ورزش در رابطه با سلامتی باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات تمرین مقاومتی بر محتوای پروتئین مایوکاین های 6-IL، 1β-IL و α-TNF در عضله تند تنش در موش های صحرایی دیابتی بود. مواد و روش ها: موش های صحرایی به گروه های کنترل، تمرین، دیابتی ایجاد شده با استرپتوزوتوسین و دیابتی تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرین برای تمرین مقاومتی بالا رفتن از یک نردبان 1 متری با وزن های را که به دم آنها آویزان بود اجرا کردند. بعد از 5 هفته تمرین مقاومتی محتوای پروتئین مایوکاین های 6-IL، 1β-IL و α-TNF در عضله FHL با روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده تاثیر دیابت و اثر متقابل تمرین و دیابت بر محتوای مایوکاین 6-IL در عضله FHL بود (0.05>p). همچنین دیابت باعث افزایش سطوح 1β-IL در عضله تند تنش FHL گشت (0.001>p). اما تمرین مقاومتی نتوانسته است تغییری در سطوح 1β-IL و α-TNF ایجاد کند (0.05<p). بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش تمرین مقاومتی توانسته است باعث کاهش مایوکاین 6-IL در دیابت شود. در مورد مایوکاین های التهابی 1β-IL و α-TNF تمرین مقاومتی تغییری ایجاد نکرده است. این احتمال وجود دارد که افزایش مایوکاین های التهابی در عضله اسکلتیمکانیسمی برای سازگاری های تمرینی باشد.