فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۷٬۳۵۸ مورد.
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
149 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی وضعیت فرهنگ، فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک گذاری دانش در میان کارکنان (کتابداران و مدیران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز است. پژوهش کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی کارکنان (مدیران و کتابداران) کتابخانه های عمومی شهرستان اهواز که نمونه پژوهش با روش سرشماری به دست آمده و زمان اجرا، سال 1401 بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی صوری پرسش نامه با نظر متخصصین و پایایی آن، با استفاده از آلفای کرونباخ (90/)0 و دونیمه کردن (85/0) به دست آمده است. به لحاظ مؤلفه های فرهنگ اشتراک گذاری، رقابت بین کارکنان برای اشتراک دانش با بالاترین میانگین (16/ 3) بهترین وضعیت را داشته است و انگیزه مدیران برای اشتراک دانش با سایر کتابخانه ها با میانگین 70/2 در پایین ترین وضعیت قرار داشت. همچنین وضعیت اشتراک دانش ازلحاظ روش های مختلف اشتراک دانش نشان می دهد که مطلوب ترین وضعیت مربوط به دوره ها و کارگاه های آموزشی با میانگین 55/3، سپس سامانه اتوماسیون اداری با 51/3 و همین طور کیفیت ارتباطات شخصی و غیررسمی میان کتابداران با میانگین 26/3، بوده است. در یک نتیجه گیری کلی، وضعیت اشتراک دانش به لحاظ فرهنگ اشتراک گذاری، شرایط موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات و روش های اشتراک دانش در شرایط خوبی قرار ندارد و کتابخانه های عمومی اهواز، در همه بخش ها، نیاز به ارتقاء و بهبود وضعیت دارند.
نظریه پرتفوی مدرن و کاربردهای آن در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه پرتفوی یکی از نظریه های حوزه مالی است که توسط «هری مارکویتز» ارائه شده است. این نظریه بیان می کند که سرمایه گذاران برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، اقدام به متنوع سازی سبد سهام خود نمایند. این پژوهش با هدف بررسی کاربردهای نظریه پرتفوی در بازیابی اطلاعات و دانش انجام گرفته و از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های کیفی است. در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و تحلیل متن، مفاهیم اصلی نظریه مدرن پرتفوی استخراج شد. در گام بعد بر اساس شیوه ارزیابی و مقایسه، کارکردهای نظریه مدرن پرتفوی در بازیابی اطلاعات و حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی شناسایی و تعیین شدند. سرانجام، تعداد 12 نفر از متخصصان حوزه مدیریت دانش، بازیابی اطلاعات و دانش، نمایه سازی، فهرست نویسی، نظام های اطلاعاتی و کتابداران به عنوان پنل خبرگان انتخاب شده و طی 7 جلسه و با انجام مصاحبه، استفاده از پرسشنامه، و برگزاری جلسات انفرادی و گروهی کارکردهای تئوری مدرن پرتفوی استخراج شدند.
نتایج پژوهش نشان داد که نظریه مدرن پرتفوی در فرایند بازیابی اطلاعات تأثیرگذار است و می تواند بر 5 گروه پدیدآورندگان، نمایه سازان، کاربران نظام اطلاعاتی، نظام اطلاعاتی و کتابداران، تأثیرگذار بوده و در بهبود فرایند بازیابی تأثیر مثبت داشته باشد. نتایج پژوهش نشان داد که نظریه پرتفوی بر گروه های تأثیرگذار در فرایند بازیابی تأثیرگذار هستند و می توانند در بهبود عملکرد نظام بازیابی اطلاعات نقش داشته باشند. از مهم ترین کاربردهای نظریه پرتفوی می توان به کاربرد آن در رتبه بندی مدارک بازیابی شده، افزایش ارتباط میان مدارک بازیابی شده، بازیافت نادرست، افزایش درصد بازیابی اطلاعات، ایجاد امکان جست وجوی معنایی، افزایش جامعیت و دسته بندی اطلاعات بر اساس حوزه های موضوعی اشاره کرد. پژوهش حاضر می تواند سرآغازی بر بررسی کاربردهای دیگر نظریه پرتفوی در بازیابی اطلاعات باشد و امکان انجام بررسی های دقیق تر در این زمینه را فراهم سازد.
بررسی برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی دنیا و ارائه الگو برای تدوین برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین برنامه راهبردی برای کتابخانه های دانشگاهی ایران با الگوبرداری از کتابخانه های دانشگاهی دنیا بود. روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته است و از روش های کتابخانه ای، دلفی و پیمایشی توصیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کتابخانه 25 دانشگاه برتر براساس رده بندی تایمز بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها از نوع توصیفی بود و برای اجرای پژوهش از روش تحلیل محتوای اسناد و فن دلفی استفاده شد. با بررسی برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی دنیا با رویکرد اکتشافی، ساختار و محتوای این برنامه ها استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی 25 کتابخانه موردبررسی برنامه راهبردی مدون داشتند؛ اما برنامه راهبردی 4 کتابخانه دانشگاهی به روز نبود و 2 کتابخانه دانشگاهی نیز برنامه راهبردی شان بازه زمانی نداشت. تحلیل برنامه راهبردی کتابخانه های موردبررسی نشان داد چهارچوب ساختاری این برنامه ها متشکل از 11 مؤلفه شامل معرفی، خلاصه، مأموریت، چشم انداز، ارزش های اصلی، هدف، راهبرد، اقدام ها، اولویت های استراتژیک، ارزیابی و زمان بندی بود. نتایج بررسی ها نشان داد که همه کتابخانه های دانشگاهی برتر برنامه راهبردی داشتند و این نشان از اهمیت وجود برنامه راهبردی دارد؛ بنابراین دستاورد این پژوهش، ارائه چارچوبی برای برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی ایران بود.
مجموعه داده چندسطحی فارسی برای بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1109 - 1137
حوزه های تخصصی:
هر سامانه بازیابی اطلاعات وظیفه دارد با دریافت یک پُرسه، اسناد مرتبط با آن پُرسه را بازیابی کند. این بازیابی از میان مجموعه ای بزرگ از هزاران تا میلیون ها سند انجام می شود. در سال های اخیر، پژوهش های زیادی برای توسعه سامانه های بازیابی اطلاعات با استفاده از مدل های زبان انجام شده است؛ اما در این زمینه، پژوهشی برای زبان فارسی یافت نشد. یکی از علت های اصلی این امر، نبودِ یک مجموعه داده فارسی مناسب برای آموزش مدل های زبان است. در این پژوهش، ابتدا یک مجموعه داده بازیابی اطلاعات فارسی ارائه شده و پس از آن، روش هایی برای غنی سازی این مجموعه داده مورد بحث قرار گرفته است. این غنی سازی با کمک چندسطحی کردن ارتباط میان پُرسه و سند انجام می شود؛ به نحوی که مجموعه داده جدید می تواند رابطه بین پُرسه و سند را به جای دو سطح (کاملاً نامرتبط، کاملاً مرتبط) در چهار سطح (نامرتبط، مرتبط، بسیار مرتبط، و کاملاً مرتبط) نشان دهد. مجموعه داده ایجادشده PersianMLIR نام دارد. آزمایش ها بیانگر بهبود عملکرد سامانه، هم برای زبان فارسی و هم برای زبان انگلیسی است و این میزان بهبود برای زبان فارسی 87/1 درصد است.
تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری نظام های اطلاعاتی کتابخانه ای از دیدگاه کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: الزامات کاربردپذیری رابط های کاربری در وبگاه ها برای افراد بینا و نابینا تا حد زیادی متفاوت است. این الزامات شامل کفایت وظیفه، توازن ابعادی، هم ارزی رفتار، اجتناب از ضرر معنایی و استقلال دستگاه است. برای حصول کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی در نظر گرفتن این الزامات مهم است. هدف پژوهش حاضر تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه های مطرح در کشور از دید کاربران با آسیب بینایی است.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش کیفی انجام شده است. در این پژوهش از طریق مشاهده اکتشافی 33 کاربر با آسیب بینایی و با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه)، مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری وبگاه ها مشخص شد. داده ها با استفاده از آزمون رسمی کاربردپذیری و پروتکل بلنداندیشی جمع آوری شد. کاربران در حین استفاده از یک وبگاه کتابخانه ای و انجام وظایف تعریف شده مورد مشاهده قرار گرفتند و افکار، احساسات و نظرات خود را در مورد تجربه تعامل به صورت کلامی بیان می نمودند. در این پژوهش رابط های کاربری (کتابخانه دیجیتال، اُپک و مرجع مجازی) سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران به عنوان کتابخانه های مطرح در کشور موردمطالعه قرار گرفتند. کاربران با آسیب بینایی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی از استان های مختلف کشور انتخاب شدند. داده های مشاهده با نرم افزارهای ضبط صفحه (Faststone و Ocam) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوا ( مقوله بندی و گروه بندی کدها) و کدگذاری (مشخص کردن کدهای اولیه و ثانویه) و از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. رونوشت های داده ها حداقل سه بار خوانده و چندین بار دوباره کدگذاری شدند. این کدها در حین بررسی رونوشت ها به طور مداوم گسترش و بازنگری می شدند. یک پژوهشگر دیگر در تحلیل محتوا شرکت کرد و رونوشت ها و مقوله های مستخرج چندین بار موردبررسی قرار گرفتند تا روایی داده ها تأیید شد.نتیجه گیری: برای طراحی وبگاه های کاربردپذیر داده هایی از احساس واقعی کاربران ویژه درباره نظام های بازیابی اطلاعات کتابخانه ای لازم است. تجربیات کاربران به کتابداران، طراحان و مدیران کتابخانه ها کمک می کند تا هدف استانداردهای دسترس پذیری و تأثیر کلی آن را بر کاربران با آسیب بینایی بیشتر درک کنند. نتایج پژوهش حاضر، پژوهشگر را در شناسایی مشکلات کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای کمک کرد و سرنخ هایی را در مورد مسائل کاربردپذیری ارائه داد.
طراحی هستی نگاری کودکان و نوجوانان به عنوان ابزار بازنمون دانش با تکیه بر روش مهندسی مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و ترسیم روابط موجود میان مفاهیم حوزه کودکان و نوجوانان و طراحی هستی نگاری این حوزه با استفاده از ابزارهای بازنمون دانش است. در این پژوهش طراحی مفهومی هستی نگاری با استفاده از روش مث آنتولوژی صورت پذیرفته و بر اساس مراحل این روش ساختار تاکسونومی آن از رده بندی دهدهی دیویی اقتباس و برای استخراج فرهنگ واژه ها، مدخل های «اصطلاحنامه اصکا (اصطلاحنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)» و «سرعنوان های موضوعی کودکان» استفاده شده است. به منظور مهندسی مجدد اصطلاحنامه و سرعنوان های موضوعی و تبدیل آنها به هستی نگاری، استاندارد ایزو 25964 به کار رفت. همه مفاهیم «اصطلاحنامه» و «سرعنوان های موضوعی» به عنوان کلاس های هستی نگاری و اصطلاحات اصطلاحنامه به عنوان برچسب کلاس ها در نظر گرفته شد. تعاریف، یادداشت های دامنه، و دیگر یادداشت ها و اطلاعات به توضیحات تبدیل شد. روابط سلسله مراتبی به عنوان روابط سلسله مراتبی عام در هستی نگاری در نظر گرفته و از طریق اصل زیرکلاسی نمایش داده شدند. روابط وابسته که نشان دهنده روابط غیرسلسله مراتبی است، توسط پژوهشگر به صورت دقیق به روابط معنایی بین دو مفهوم هستی نگاری تعیین گردید. ابزار به کاررفته براى رسمی سازی، استخراج ساختار مفهومی و رمزگذاری و ساخت هستی نگاری، نرم افزار «پروتژه» ویرایش ۵.۵.۰ است. طی فرایند ساخت این هستی نگاری، خروجی های نرم افزار مورد ارزیابی متخصصان حوزه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که هستی نگاری کودکان و نوجوانان در سیزده کلاس اصلی تشکیل شده و در آن چهار نوع ویژگی تفسیری به کا ر رفته است. این هستی نگاری شامل 44 نوع ویژگی شیء و 20 نوع ویژگی داده و 305 نمونه است. روایی صوری و محتوایی ساختار مفهومی این هستی نگاری را متخصصان حوزه کودکان و نوجوانان با استفاده از فن «دلفی» تأیید کردند. در مرحله ارزیابی هستی نگاری برای رد یا تأیید صحت کار و اعتبار هستی نگاری، ضریب کاپای فلیس به کار رفت و از آنجا که در پنج مؤلفه پژوهش ضریب کاپای فلیس عددی نزدیک به یک به دست آمد، این موضوع بیانگر توافق بیشتر میان ارزیابان و نشان دهنده این است که هستی نگاری از پایایی مطلوبی برخوردار است. با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که اصطلاحنامه و سرعنوان های موضوعی کودکان از ابزارهای مناسب جهت گردآوری مفاهیم و اصطلاحات هستی نگاری است. همچنین هستی نگاری کودکان و نوجوانان می تواند به عنوان یکی از ابزارهای مفید و کارآمد بازنمون دانش در این حوزه باشد. این ابزار ضروری می تواند مبنایی برای گسترش و توسعه اصطلاحات و مفاهیم آتی این حوزه باشد و با به کارگیری این هستی نگاری در نظام های دانش بنیان می توان به بهبود نظام های بازیابی، فرایندهای خودکار استدلال، طراحی نظام های هوشمند و مهندسی دانش در حوزه کودکان و نوجوانان یاری رساند.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت نرم افزار با استفاده از شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
109 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت نرم افزار با استفاده از شبکه عصبی است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی است و برای گردآوری داده ها از روش آمیخته با رویکرد اکتشافی استفاده شده است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مرور پیشینه های پژوهش در ارزیابی عملکرد مدیریت دانش نسبت به استخراج شاخص های مختلف پرداخته شده است. در مرحله دوم بر اساس داده های گردآوری شده، مطالعه ای کمی برای تائید و تصدیق یافته های به دست آمده از مرحله کیفی انجام شد. برای مطالعه اکتشافی و استخراج مقوله های مربوطه به عوامل ارزیابی از روش فراترکیب (الگوی سندلوسکی و باروسو) استفاده شد. با روش دلفی فازی، با ابزار پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان به اعتبارسنجی و ارائه شاخص های نهایی پرداخته شد. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی کارشناسان توسعه دهنده نرم افزار و خبرگان حوزه نرم افزار در دانشگاه ها و شرکت ها تشکیل دادند. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده با فرمول کوکران 186 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری داده های کمی از پرسشنامه محقق ساخته (40 گویه ای) استفاده شد که گویه های آن برگرفته از نتایج تحلیل فراترکیب در مرحله اول بود. پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل زیرساخت 89/0 و عوامل کارکردی 88/0 برآورد شد. جهت تحلیل داده ها در قسمت کمی از روش های تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. 7 مقوله اصلی شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، فناوری و زیرساخت، عوامل کارکردی، ابزارهای مدیرت دانش، عوامل اقتصادی، ابزارهای مدیریت دانش و 29 مقوله فرعی شناسایی شدند. نوآوری پژوهش ساخت مدلی با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی است که توانایی پیش بینی شاخص ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش و تأثیر هر یک از شاخص ها با استفاده از شبکه عصبی در حوزه نرم افزار را دارد. نتایج به دست آماده از پرسش نامه برای ورودی مدل شبکه استفاده شده است، نتایج نشان داد که مؤلفه هایی مانند عوامل زیرساخت فناوری و عوامل کارکردی بر روی ارزیابی عملکرد مدیریت دانش در توسعه نرم افزار تأثیر بیشتری می گذارند.
اصطلاحنامه ها: تسهیلگرهای ایجاد و توسعه هستی شناسی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل کمی و کیفی مطالعات با موضوع کاربرد اصطلاحنامه در ایجاد و توسعه هستی شناسی ها و شناسایی دامنه های موضوعی، رویکردها، روش ها و تبیین محورهای عمده مطالعات این حوزه انجام شده است.روش: این پژوهش توصیفی-تحلیلی با روش مرور نظام مند و با استفاده از روش پتیکرو و رابرت (2008) انجام شده است. تحلیل و مصورسازی داده ها با استفاده از نرم افزار دیتارپر انجام شده است.یافته ها: تحلیل مطالعات حوزه کاربرد اصطلاحنامه در ساخت و توسعه هستی شناسی ها، ضمن شناسایی و ارائه دامنه های موضوعی مطالعات، فراوانی، روش ها، زبان ها ورویکردهای مورد توجه نشان داد که مطالعات این حوزه با تمرکز بر شش محور اصلی انجام شده اند: کاربرد اصطلاحنامه در توسعه و ساخت هستی شناسی در ارتباط با بازیابی اطلاعات چندزبانه، کاربرد اصطلاحنامه در توسعه و ساخت هستی شناسی با هدف پوشش دامنه موضوعی خاص، استفاده از استاندارد ایزو 25964 در توسعه هستی شناسی با استفاده از اصطلاحنامه، ارائه چارچوب، روش و ابزار برای کاربرد اصطلاحنامه در ساخت و توسعه هستی شناسی، بهبود روابط معنایی و ترسیم مفاهیم با استفاده از کاربرد اصطلاحنامه در ساخت و توسعه هستی شناسی، و مطالعات مروری کاربرد و تبدیل اصطلاحنامه به هستی شناسی.نتیجه گیری: دامنه های موضوعی متنوعی در بازه های زمانی متفاوت از مزایای استفاده از اصطلاحنامه در فرایند ایجاد و توسعه هستی شناسی بهره برده و زیر چتر این ابزار معنایی زمینه سازماندهی، بازیابی و دسترسی دقیق تر و سهل تر را برای علاقه مندان و ذی نفعان حوزه مربوطه فراهم نموده اند. علی رغم این تلاش ها، فقدان رویه و چارچوب استاندارد و مورد توافق و لزوم روزآمدسازی روش ها و رویکردها و ابزارها به دلیل وابستگی این فرایند به فناوری های پردازش زبان طبیعی، مهندسی دانش و همچنین پرداختن به آن از زاویه دید کاربردی و نه صرفاً نظری از جمله مواردی است که موجب شده این حوزه نیاز به پژوهش های بیشتر به منظور تکامل داشته باشد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر اشتراک گذاری دانش در روابط بین سازمانی مشارکتی (مورد مطالعه: سامانه نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
81 - 112
حوزه های تخصصی:
استفاده از سیستم های اشتراک گذاری دانش بین سازمانی برای تقویت همکاری های بین سازمانی امری ضروری است. سیستم ها و فرایندهای اشتراک گذاری دانش، نه تنها به واسطه عوامل فردی و سازمانی، بلکه از طریق عوامل اجتماعی، فنی و سیاسی بین سازمانی نیز به چالش کشیده می شوند. شواهد حاکی از این است که غالب پژوهش ها در حوزه اشتراک گذاری دانش بین سازمانی تمرکز خود را بر موقعیت هایی همچون زنجیره های تأمین تعاملی، سازمان های مجازی و سازمان های چندملیتی قرار داده اند و می توان گفت اشتراک گذاری دانش بین سازمانی در فرایندهای مشارکتی مغفول واقع شده است. این مقاله به بررسی اشتراک گذاری دانش بین سازمانی در یک سامانه مشارکتی که با هدف کاهش آسیب های اجتماعی میان دانش آموزان مدارس با همکاری چند سازمان ذی ربط فعال شده است، پرداخته است. هدف از این پژوهش، شناسایی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر اشتراک گذاری دانش در روابط بین سازمانی مشارکتی، شامل کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف است. این پژوهش، از نوع کمی- همبستگی بوده و در آن پرسش نامه ای با 44 سؤال در مقیاس لیکرت در میان کاربران سامانه نماد در استان البرز توزیع و جمع آوری شد. در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS3 جهت تدوین مدل تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش تأثیر کارکنان دانشی، همکاران، سیستم، سازمان و ائتلاف بر اشتراک گذاری دانش از طریق سیستم های بین سازمانی اشتراک گذاری دانش، مورد تأیید قرار گرفت که از این میان متغیرهای کارکنان دانشی و همکاران بیشترین تأثیر را در اشتراک گذاری دانش بین سازمانی داشته اند و نشان دهنده اولویت های اصلی مدیران برای بهبود کارکردهای انتقال دانش در این سامانه است.
واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: آموزش کارآفرینان در صنعت گردشگری که امروزه در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال است می تواند به توسعه پایدار کمک کند. همچنین، یکی از ویژگی های عصر حاضر که عصر دانش محوری نامیده می شود تغییرات سریع فناوری است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر نیز واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری است.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها، در حوزه پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان صنعتی و دانشگاهی در حوزه گردشگری هسنند. حجم نمونه پژوهش حاضر بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 300 نفر برآورد گردید که برای جلوگیری از ریزش حجم نمونه تعداد 382 پرسشنامه توزیع شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش کسب دانش و اهدای دانش هر کدام با 4 گویه از پژوهش کیم و لی (2014)؛ ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند 7 گویه از مطالعات فرناندز-پورتیلو و دیگران (2024) و نهایتاً رشد کارآفرینی نیز با 5 گویه از مطالعات دی کلرک و دیگران (2015)، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss نسخه 22 و SmartPLS نسخه 3 استفاده شده است.یافته ها: هر کدام از ابعاد تسهیم دانش؛ کسب دانش با ضریب مسیر 0/118 و آماره آزمون معنی داری 5/121 و اهدای دانش با ضریب مسیر 360/0 و آماره آزمون معنی داری 9/385 بر رشد کارآفرینی تأثیر معنی دار دارد. ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/064 و آماره آزمون معنی داری 2/753 توانست بر رابطه بین کسب دانش و رشد کارآفرینی تأثیر گذار باشد. همچنین ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/057 و آماره آزمون معنی داری 2/560 توانست رابطه بین اهدای دانش و رشد کارآفرینی را تعدیل کند.نتیجه گیری: بررسی نتایج این پژوهش نشان داد که تسهیم دانش انتشار گسترده اطلاعات حیاتی را تسهیل و ایجاد شیوه های تجاری نوآورانه را نیز تقویت می کند و به کارآفرینان اجازه می دهد تا به منابع ارزشمند دسترسی داشته باشند، دانش فنی را جذب کنند و روابطی را در شبکه های کارآفرینی صنعت گردشگری ایجاد کنند. همچنین، ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند محیطی را برای به اشتراک گذاری و تسهیم دانش ایجاد می کند تا به فعالیت ها و رشد کارآفرینی تبدیل شود.
تحلیل دانش مهدویت پژوهی در ایران با رویکرد علم سنجی و خوشه بندی اطلاعات: مطالعه موردی؛ مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
89 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختار دانش حوزه مهدویت پژوهی در ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. جهت تحلیل دانش مفهوم حوزه مهدویت پژوهی از ترکیب روش های علم سنجی، خوشه بندی اطلاعات و تحلیل شبکه استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در دو دهه اخیر پژوهش های حوزه مهدویت رشد چشمگیری داشته است. همچنین نویسندگان زیادی از حوزه های علمیه و دانشگاه ها در تولید مقالات آن نقش داشته اند. نتایج مربوط به تحلیل هم واژگانی نشان داد، بیش از 1340 مفهوم یا کلیدواژه مطرح شده و مفاهیم "مهدی موعود، انتظار، ظهور ،آموزه های مهدویت، غیبت، مدعیان دروغین"، بیشترین فراوانی را در بین کلیه مفاهیم داشته اند. همچنین زوج های مفهومی"انتظار-مهدی موعود، انقلاب اسلامی-انتظار، مهدی موعود–آخرالزمان، آینده پژوهی-مهدویت پژوهی و دکترین مهدویت- ظهور" بیشترین هم رخدادی دارند. علاوه بر آن، مفاهیم "مدعیان دروغین، سلفی گری، جهانی شدن، انکار مهدویت"، مضامین اجتماعی و فرهنگ مهدویت" به عنوان مفاهیم نوظهور شناسایی شدند. نتایج مربوط به خوشه بندی نشان داد دانش این حوزه در ایران از 21 خوشه اصلی تشکیل می شود. تحلیل نقشه ها نشان داد مفاهیم این حوزه روابط مفهومی زیادی با هم دارند و درصد تمرکز شبکه در حد 5/0 است که شبکه ای گسسته نیست، اما پرتراکم هم نیست.
نتیجه گیری: در این حوزه مفاهیم زیادی مطرح شده است. نتایج خوشه بندی حاکی از این است مفاهیم شکل گرفته در حوزه مهدویت پژوهی زمینه مناسبی برای پژوهش های کیفی و نظری فراهم خواهد کرد. در مجموع، این پژوهش تصویر کلانی از مفاهیم، خوشه های مفهومی و روابط مفاهیم در مقالات تولید شده حوزه مهدویت را نشان داد.
پیش بینی نگرش های دانشجویان نسبت به نویسندگی دانشگاهی بر اساس الگوهای کمک طلبی علمی و مثبت اندیشی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در محیط دانشگاهی، دانشجویان به فرصت های نویسندگی دانشگاهی نیاز دارند تا از آنها برای ورود به دنیای «نویسندگی دانشگاهی» حمایت کند و به آنها کمک کند هویت یک نویسنده دانشگاهی را کسب کنند. کمک طلبی علمی و فرهنگ مثبت اندیشی دانشگاهی از جمله زمینه ها و عواملی هستند که می توانند نگرش دانشجویان را نسبت به نویسندگی دانشگاهی تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوی پیش بینی نگرش دانشجویان به نویسندگی دانشگاهی بر اساس مقوله های مذکور انجام گرفت.روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 3330 نفر کارشناسی ارشد و 866 نفر دکتری بود که نمونه ای با حجم 300 نفر به روش در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های استاندارد، نگرش دانشجویان به نویسندگی دانشگاهی چئونگ و همکاران، کمک طلبی علمی ریان و پینتریچ و مثبت اندیشی دانشگاهی هوی و همکاران بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های همبستگی و حداقل مربعات جزئی استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. و اسمارت پی.ال.اس. تحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دهنده معناداری همبستگی بین مؤلفه های مثبت اندیشی و کمک طلبی علمی با نگرش به نویسندگی است. با توجه به قابل قبول بودن مقدار پایایی ترکیبی و نسبت آن با دیگر شاخص ها، همچنین حصول نیکوئی برازش 43/0 که بیش از مقدار قابل قبول یعنی 25/0 و مقدار مطلوب یعنی 36/0 است، الگوی مفهومی پیش بینی شده روابط بین متغیرها دارای اعتبار مناسبی بوده است. ضریب مسیر کمک طلبی علمی 79/0(01/0p< و 03/22=t) و مثبت اندیشی دانشگاهی 54/0 (01/0p< و 51/8=t) بوده که به طور معناداری قدرت پیش بینی نگرش به نویسندگی دانشگاهی را دارند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، با حمایت از مثبت اندیشی دانشگاهی و بهبود زمینه کمک طلبی علمی از طریق ایجاد و حفظ فرهنگ خودکارآمدی جمعی، اعتماد جمعی، تأکید تحصیلی و همچنین ایجاد شرایط برای پاسخ به نیازهای علمی به واسطه تعاملات توسعه محور و پشتیبانی علمی از دانشجویان می توان جهت بهبود نگرش دانشجویان نسبت به نویسندگی دانشگاهی گام برداشت.
Policy analysis of spatial planning in the higher education system of Iran; Policy implications of provincial management policies of the higher education system(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Regional management and spatial planning of higher education in Iran is one of the important policy issues in the field of science, technology, and innovation. In February 2016, the Supreme Council of Cultural Revolution approved the country's spatial planning of higher education. Article 1 and 2 of this document directly refers to the regional management of higher education. In line with the implementation of the document, in October 2020, the Ministry of Science, Research and Technology approved the bylaw "Implementation of the National Spatial Planning of Higher Education - Provincial Management of Higher Education Institutions in the MSRT". In this research, by using the case study strategy, an attempt has been made to provide a policy analysis of the implementation of spatial planning of higher education documents, which led to the approval of the provincial management regulations of higher education institutions. The data used in this research are available documents, evidence, statistics, events, and narratives of 14 experts and policymakers. Based on the results of this research, the process of drafting documents, the commitment and expertise of the implementers of the document, and the integration of operational experiences and policy-making research during the implementation period have an important effect on the correct and faster implementation of national documents and macro policies related to them.
The Global Researches Trends in Customer Knowledge Management (CKM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Although there have been many publications on the subject of CKM, particularly in recent years, not much research has been conducted on the performance analysis and science maps of these studies. To overcome this constraint, a bibliometric study of the current body of academic literature on CKM is conducted the study's methodology involved conducting a bibliometric examination of publications indexed in the Web of Science (WoS) and Scopus from 1992 to 2022. The search strategy employed for this review was guided by the PRISMA standards, resulting in 255 papers being located during the search procedure. To visualize and quantitatively analyze bibliometric networks the VOS viewer tool and the bibliometric R-package were utilized. The descriptive statistics reveal a significant increase in CKM studies since 2011, with the majority of publications occurring in 2021, 2019, and 2013, respectively. China, Iran, and the United States are the countries with the highest number of publications, respectively. The “JOURNAL OF KNOWLEDGE MANAGEMENT” is a core journal in this field, and “Hussin A” is the most prolific author in this scientific domain. The results of the thematic analysis indicate that “co-creation” has gained popularity in recent years, and over the past seven years, “knowledge sharing” and “customer knowledge development” have replaced “market orientation” and “customer relations”, respectively. Additionally, the co-word analysis of the author's keywords identified six clusters, including “Knowledge Management and Market Orientation,” “Knowledge Sharing and Co-Creation,” “CKM and Customer Engagement,” “CKM, Tools and Technique,” “Knowledge Management and CRM,” and “CRM.”By identifying and deriving key CKM themes, this study makes a significant contribution to the CKM literature. Researchers can utilize the scientific analysis of a variety of sectors, such as customer knowledge management, to understand the scientific boundaries and gain a general understanding of the scientific method. Another goal is to identify research goals for policymakers in many scientific disciplines and modify them to meet future societal requirements.
واکاوی مولفه ها و شاخص های کسب و کار اینترنتی برای کارگزاران دانش با رویکرد افزایش بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
85 - 115
حوزه های تخصصی:
نیاز به افزایش بهره وری در سازمان ها برای سودآوری بیشتر، امری اجتناب ناپذیر است و سالانه هزینه های زیادی صرف آن می شود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مؤلفه ها و شاخص های کسب وکار اینترنتی برای کارگزاران دانش با رویکرد افزایش بهره وری در کسب وکارها به سه روش فراترکیب، دلفی فازی و روش معادلات ساختاری به انجام رسیده است. جامعه آماری در بخش اول تعداد 10617 سند هست که از این میان تعداد 65 سند انتخاب شد. جامعه آماری در بخش دوم تعداد 20 نفر از خبرگان حاضر در رشته های مدیریت دانش، مدیریت فناوری و کسب وکار بوده اند که تعداد 10 نفر از آن ها به پرسشنامه پاسخ دادند. جامعه آماری در بخش سوم پژوهش نیز تعداد 155 کارگزار فناوری و دانشی تحت نظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، فن بازار ملی ایران و شبکه تبادل فناوری نانو بوده اند. یافته ها تعداد 149 شاخص ذیل 30 مؤلفه در قالب اجزای نه گانه مدل کسب وکار استروالدر را نشان می دهد. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد احصاء مؤلفه ها و شاخص های کسب وکار اینترنتی برای کارگزاران دانش می تواند به کاهش شکاف اطلاعاتی میان پژوهشگران، سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان، ساختارها و نهادهای حکمرانی و ساختارها و نهادهای بخش عرضه و تقاضا کمک کند و منجر به افزایش بهره وری در کسب وکارها گردد.
مؤلفه های اثرگذار محیط های اطلاعاتی زنان در به اشتراک گذاری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناخت نوع محیط اطلاعاتی و میزان استفاده از آن ها در به اشتراک گذاری اطلاعات در تقویت مجراهای اطلاعاتی پراستفاده بسیار مؤثر است. از آنجایی که ارتباطات غیررسمی دارای اهمیت فوق العاده ای در روابط علمی است و زنان به عنوان یکی از گروه های اجتماعی که در موقعیت منزلتی جامعه، بیشتر نیازهای اطلاعاتی خود را از طریق مجراهای غیررسمی اطلاعات برطرف می کنند، لازم است محیط های اطلاعاتی زنان مورد بررسی قرار گیرد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، واکاوی مؤلفه های اثرگذار محیط های اطلاعاتی زنان در به اشتراک گذاری اطلاعات با استفاده از نظریه داده بنیاد است.روش: روش پژوهش حاضر از نوع توسعه ای است که با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، از 26 نفر از زنان شاغل در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در یکی از دانشگاه های کشور در مقام استاد و یا شاغل در یکی از مراکز کتابخانه های کشور تشکیل شده است، که به روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه با آن ها جمع آوری و طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، و کدگذاری انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. در نهایت بر اساس آن ها الگوی پارادایمی شامل شرایط عِلّی، پدیده اصلی، شرایط زمینه ای، مداخله گرها، راهبردهای اصلی، و پیامدهای محیط های اطلاعاتی زنان در به اشتراک گذاری اطلاعات طراحی شد. برای سنجش روایی ابزار مصاحبه از روش پاسخگو و برای سنجش پایایی ابزار از روش دو کد گذاری استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد برای محیط های اطلاعاتی زنان و به اشتراک گذاری اطلاعات 18 مقوله اصلی و 48 مقوله فرعی در 6 طبقه شناسایی شدند که عبارتند از: طبقه عوامل عِلّی با 7 مقوله (نوع دوستی، تمایل شخصی، تناسب فردی و شخصیتی، علائق فردی، تناسب محیطی، تناسب اخلاقی، و انگیزه های علمی) و 18 خرده مقوله؛ طبقه عوامل زمینه ای با 3 مقوله (تعامل اجتماعی، عوامل محیطی، و عوامل زمانی) و 7 خرده مقوله؛ طبقه عوامل مداخله گر با 4 مقوله (انگیزه های اجتماعی، انگیزه های اخلاقی، انگیزه های فرهنگی، و انگیزه های سیاسی) و 10 خرده مقوله؛ طبقه عوامل راهبردی با 1 مقوله (نحوه اشتراک اطلاعات) و 3 خرده مقوله؛ طبقه عوامل پیامد با 2 مقوله (کسب آگاهی، و اشتراک اطلاعات و دانش) و 8 خرده مقوله؛ و طبقه پدیده اصلی (واکاوی محیط اطلاعاتی زنان با تأکید بر به اشتراک گذاری اطلاعات) با 2 خرده مقوله.نتیجه گیری: این الگو که برآمده از نظرات و دیدگاه های متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی در کشور است، مشخص می کند که تقویت محیط های اطلاعاتی برای زنان، نیازمند چه راه کارهایی در زمینه به اشتراک گذاری اطلاعات آنان است. نتایج آن، در نهادهای علمی، آموزشی، فرهنگی، و اجتماعی و به خصوص دانشگاه ها و سازمان های متولی سیاست گذاری های علمی و فرهنگی، کاربرد مهم و ویژه ای در ارتقاء رفتار اطلاع یابی و رفتار به اشتراک گذاری اطلاعات زنان و در نتیجه توسعه و پیشرفت علم اطلاع رسانی و توسعه علمی کشور خواهد داشت.
کاربرد داده کاوی در سامانه توصیه گر کتابخانه های دیجیتال بر اساس قوانین انجمنی (مطالعه موردی: کتابخانه دیجیتال آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تحلیل و بررسی کاربرد فن داده کاوی در سامانه توصیه گر (پیشنهاددهنده) کتابخانه های دیجیتالی و مراکز اطلاعاتی بود. رویکرد داده کاوی در این سامانه، از طریق تحلیل الگوهای رفتاری کاربران کتابخانه های دیجیتال و ارائه پیشنهادهای دقیق، آنان را از مرور داده های غیر مرتبط در حین جستجو بی نیاز می سازد که منجر به افزایش درخواست های اطلاعاتی کاربران و جلب و جذب رضایتمندی آنان از ارائه خدمات کتابخانه های دیجیتالی می شود.روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی از نوع پیمایشی مقطعی و تحلیل محتوا بود. در این روش طی چهار مرحله، داده های موردنیاز، جمع آوری و خروجی آن با استفاده از فن داده کاوی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در مرحله اول، با تحلیل محتوا، سیا هه ای از تعداد تراکنش درخواست های کاربران از کتاب، شامل شناسه کاربران، عناوین نسخ، شماره کد شناسایی نسخ در سامانه کتابخانه دیجیتال (پایگاه نسخ خطی)، سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی مورد بررسی قرار گرفت و داده ها به صورت ستون کاربر و سطر آیتم (کتاب) مرتب شد. مرحله دوم، داده های خام پیش پردازش شده به ماتریس کاربر-آیتم که همان صفر و یک است، تبدیل شد. مرحله سوم، خروجی داده ها با کمک فناوری داده کاوی و اجرای کاوش قوانین انجمنی و الگوریتم FP-Growth بر روی نرم افزار رپیدماینر پیاده سازی و اجرا شد. خروجی به دست آمده، در این نرم افزار با تغییر درجه پارامترهای پشتیبان (میزان پشتیبانی از تکرار شدن منابع درخواستی) و اطمینان (میزان اعتماد به نتیجه موردنظر) مورد آزمون قرار گرفت. مرحله چهارم، صحت و درستی طرح پیشنهادی سامانه ارائه شد.یافته ها: برونداد این پژوهش نشان داد که قواعد انجمنی با درجه اطمینان بالای 50% بوده و قادر به تعیین الگوهای دسترسی کاربر است که بهترین حالت دسترسی به مجموعه داده های تولیدشده با تنظیم درجه حداقل پشتیبانی 2% و حداقل اطمینان 95% است که منجر به ایجاد 1081 قوانین جدید با الگوریتم های شرطی (اگر – آنگاه) شد. چنانکه اگر کاربری در زمان جستجوی در نرم افزار کتابخانه دیجیتال موضوعاتی همچون (علم اصول، اجتهاد، سنت و...) را انتخاب نماید، به دلیل سابقه جستجوهای پرتکرار کاربران پیشین با همین موضوعات، از سوی سامانه توصیه گر، آنگاه عناوین مرتبطی با موضوع اصول فقه پیشنهاد خواهد شد. همین طور، اثبات درستی الگوی پیشنهادی نشان داد که مقدم و مؤخرهای ایجادشده از قوانین جدید با یکدیگر مشابهت موضوعی داشته است.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، فنون مختلف داده کاوی با کاربرد قوانین انجمنی و اجرای الگوریتم FP-Growth دارای کارایی و دقت بالا بوده و در تجزیه و تحلیل داده های کتابخانه های دیجیتالی و مراکز اطلاع رسانی برای ایجاد سامانه های توصیه گر به منظور پیش بینی درخواست های کاربران و پیشنهاددهی مؤثر، مناسب است و از مفاهیم کاربردی آن، فراهم نمودن بستری برای بهبود کیفیت تعامل دوسویه میان کتابداران و کاربران در جهت ارائه خدمات بهینه و سودمند است و همچنین ایجاد فرصت مناسبی برای ارتقاء نگرش و دیدگاه مدیران در جهت تأمین منابع اطلاعاتی موافق با نیازهای واقعی کاربران خواهد بود.
طراحی مدل هستی شناسی کسب وکار شرکت سنگ آهن بر مبنای مدل های داده ای وب معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی مدل هستی شناسی کسب وکار شرکت سنگ آهن بر مبنای مدل های داده ای وب معنایی بود. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت، توسعه ای-کاربردی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و طراحی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، تمامی موجودیت های شرکت سنگ آهن احیاء سپاهان یعنی منابع داده ای، نیروی انسانی، پست های سازمانی، فرایندهای موردنظر و بخش های گوناگون سازمان مذکور و نیز کلاس ها و صفات هستی شناسی سازمانی بود. در این پژوهش از روش اسنادی و مشاهده ساختارمند و از ابزار سیاهه وارسی برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد، موجودیت های شرکت سنگ آهن احیاء سپاهان در دو گروه موجودیت های درون سازمانی و برون سازمانی قرار می گیرند. از سوی دیگر، یافته ها نشان داد بیشتر صفات مدنظر برای موجودیت های شرکت، صفات مناسبی در فرانمای تولید داده های ساختارمند (اسکیمادات اُرگ) دارند. بررسی هستی شناسی سازمانی نشان داد این هستی شناسی دارای 9 موجودیت بوده و همه این موجودیت ها برای طراحی هستی شناسی شرکت سنگ آهن احیاء سپاهان مورداستفاده قرار گرفتند. سپس، برای طراحی هستی شناسی سازمانی شرکت با استفاده از مدل داده ای وب معنایی، میان موجودیت ها و صفات آن ها در هستی شناسی سازمانی با موجودیت ها و صفات آن ها در اسکیمادات اُرگ انطباق حاصل شد و درنتیجه هستی شناسی مناسب برای شرکت در نرم افزار کشف و بازنمود دانش (KDR) پیاده سازی شد. درمجموع می توان بیان داشت، توصیف مناسب موجودیت های درون و برون سازمانی با بهره گیری از هستی شناسی های سازمانی موجب کشف دانش از داده های تولیدشده در سازمان، ثبت یکدست و منسجم ارزش های مرتبط با انواع داده ها و نیز جلوگیری از افزونگی داده های ناشی از ثبت داده ها در سامانه های گوناگون خواهد شد.
جستجوی معنایی از نظر پدیدآورندگان ایرانی مقالات پژوهشی در زمینه کووید 19 نمایه شده در پایگاه پاب مد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: جستجوی معنایی به جستجویی فراتر از جستجوی سنتی یعنی انطباق و تطبیق کلیدواژه های درخواست جستجو با کلیدواژه های اسناد و مدارک موجود در سیستم اطلاق می شود و به دنبال درک معنی و روابط معنایی بین کلیدواژه های موجود در درخواست جستجوی کاربران است که با توسعه و گسترش وب معنایی و هستان شناسی ها روی کار آمده است. این نوع جستجو به دلیل دارا بودن مزایا و کاربردهای زیاد بسیار مورد توجه کاربران و پژوهشگران است ولی در کنار مزایا و برتری های زیادی که نسبت به جستجوی سنتی و کلیدواژه ای دارد، اشکالات و پیچیدگی هایی نیز دارد که برطرف سازی این اشکالات منجر به بهبودبخشی و ارتقای جستجوی معنایی شده و کمک شایان توجهی به کاربران می نماید. از این رو، بررسی و سنجش جستجوی معنایی توسط کاربران، هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی، رویکرد آن کمّی و روش آن پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و جامعه آماری آن 189 پژوهشگر ایرانی بود که حداقل یک مقاله پژوهشی نمایه شده در پاب مد در زمینه بیماری کووید 19 منتشر کرده بودند.یافته های پژوهش: از دیدگاه پژوهشگران ایرانی در پایگاه پاب مد، میزان جامعیت و مانعیت در حد متوسط (3)، میزان شکاف معنایی نسبتاً زیاد (3<)، میزان صحت و دقت در بازیابی نتایج در حد متوسط (3)، میزان ارتباط مفهومی در حد متوسط (3)، میزان بازیابی مفاهیم معنی دار چندکلمه ای، در حد متوسط (3)، میزان بهبودبخشی و ارتقای عملکرد کلی در جستجوی معنایی نسبتاً زیاد (3<) بوده است.نتیجه گیری : نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که جستجوی معنایی، جستجویی پویا و چالش برانگیز است که با وجود نقاط قوت و فواید و مزایای گوناگون برای کاربران در امر پژوهش، هنوز ضعف ها و اشکالاتی نیز دارد که می بایست هرچه بیشتر توسط کارشناسان پشتیبان جستجوی معنایی مانند طراحان هستان شناسی برای سیستم جستجوی معنایی، مورد بررسی و تجدیدنظر قرار گیرد، برطرف سازی این ضعف ها و اشکالات، موجب می شود که جستجوی معنایی بتواند به شکل بهینه تری پاسخگوی پژوهشگران در امر پژوهش باشد و در نتیجه پژوهشگران و کاربران به نتایج غنی تری جهت تدوین آثار پژوهشی خود دست یابند.
از دست رفت دانش: دلایل، پیامدها، اندازه گیری و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: وقتی کارکنان، یک شرکت یا سازمان را ترک می کنند، تمام دانش خود را با خود می برند و اگر برنامه ای برای حفظ آن دانش قبل از خروج کارمند وجود نداشته باشد، سازمان با از دست رفت دانش مواجه خواهد شد و این زمانی که است که یک شرکت یا سازمان به دانشی که قبلاً داشته است، دیگر دسترسی ندارد. سازمان های امروزی با چالش جدی از دست رفت دانش کارکنان مواجه هستند که در بیشتر مواقع مستند نشده و به زمان زیادی نیاز است تا از طریق آموزش و تجربه دوباره به دست آید. بنابراین، پژوهش حاضر جهت شناسایی و آشنایی با دلایل، پیامدها، شیوه های اندازه گیری و راهبردهای پیشگیری یا کاهش از دست رفت دانش انجام شد.روش: از آنجا که تاکنون مطالعه ای در متون تخصصی فارسی در این زمینه انجام نشده است، مطالعه حاضر به روش مروری توصیفی، مقالات مرتبط با موضوع از دست رفت دانش را بررسی و تحلیل و مقوله های مدنظر در هدف پژوهش را از آنها استخراج کرد و به بحث گذاشت.یافته ها: از دست رفت دانش ارتباط نزدیکی با گردش کار و افزایش سن و به تبع بازنشستگی دارد. پیامدهای از دست رفت دانش، گاه مخاطراتی جبران ناپذیر به دنبال دارد یا منجر به هزینه هایی سنگین می شود. ارزیابی و محاسبه این خطر جهت پیشگیری از آن، از اقدامات مهم حوزه مدیریت دانش و نیز مدیریت خطر محسوب می شود؛ بنابراین براساس مطالعات انجام شده، شیوه هایی جهت اندازه گیری میزان از دست رفت دانش پیشنهاد شده است که عبارت اند از: رویکرد شبکه ای و استفاده از تحلیل شبکه اجتماعی، رویکرد گرافیکی و استفاده از ترسیم نقشه اطلاعات یا دانش، رویکرد مهندسی، رویکرد ساخت نقشه ریسک جهت شناسایی نیروهای دانشی و تلاش برای حفظ دانش آنها و در نهایت، بررسی سطح حساسیت شغل و پیش بینی زمان جهت ارزیابی میزان از دست رفت دانش. با وجود خطرات از دست رفت دانش؛ چنانچه راهبردهای صحیح پیشگیرانه به کارگرفته شود، می توان فرصت های مناسبی برای حفظ دانش ایجاد کرد. ساخت مخازن سازمان، شناسایی کارکنان کلیدی، شیوه های مختلف مستندسازی، برقراری سامانه مدیریت دانش از جمله این راهبردها هستند.نتیجه گیری: در بحث از دست رفت دانش، ارزشی که کارکنان در هر حوزه ایجاد می کنند و شرایطی که پس از خروج آنها از سازمان ایجاد می شود اهمیت می یابد. مطالعه حاضر، با شناسایی دلایل و پیامدهای از دست رفت دانش و شیوه های ارزیابی و محاسبه این تهدید سازمانی در کنار معرفی راهکارهای پیشگیرانه که بر حفظ دانش تمرکز دارند، دیدگاهی کلی درباره موضوع از دست رفت دانش ایجاد کرد که می تواند سازمان ها را نسبت به آن آگاه کند.