فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۹۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
همگرایی مخارج دولت در تامین اجتماعی با درآمدهای نفتی
حوزه های تخصصی:
"یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر رفاه اجتماعی، میزان مخارج دولتی است که به این امور اختصاص می یابد. در کشورهای نفتی از جمله ایران که عمده درآمد دولت از محل فروش نفت تأمین می شود، بدون شک هم تغییر در قیمت نفت و هم عملکرد سیاست گذاران و دولتمردان در اختصاص این مخارج از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
این مقاله با در نظر گرفتن مخارج دولتی اختصاص یافته به امور رفاه اجتماعی یعنی تأمین اجتماعی، بهداشت، مسکن، رفاه اجتماعی و آموزش و پرورش به بررسی وضعیت رفاه اجتماعی سرانه به تفکیک دوران ریاست جمهوری در سه دهه اخیر می پردازد.
بررسی روند متغیرها حاکی از آن است که در سال های منتهی به انقلاب با جهش ناگهانی در قیمت نفت مخارج اجتماعی رشد مثبت محسوسی داشته است، بعد از انقلاب و در طی دوران جنگ این گونه مخارج کاهش یافته ولی بعد از جنگ مخارج اجتماعی سرانه به رشد مثبت خود ادامه داده است.
مطالعه حاضر نشان می دهد که تغییرات ایجاد شده در مخارج اجتماعی سرانه با نوسانات قیمت نفت همسو است. ضمن اینکه با در نظر گرفتن کشش مخارج اجتماعی در مقابل کل مخارج دولتی نشان داده شده است که مخارج اجتماعی در دوره کاهش مخارج دولتی بی کشش و در دوره افزایش مخارج با کشش ثابت است.
"
حاکمیت خوب و امکان پیاده سازی آن در ایران
حوزه های تخصصی:
خصوصی سازی در ایران
نظام پایدار مراقبت های بلند مدت در کشور های آلمان، فرانسه، هلند و ژاپن
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۹ زمستان ۱۳۸۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
37 - 80
حوزه های تخصصی:
بررسی امکان سنجی واگذاری شرکت های دولتی به بخش خصوصی
حوزه های تخصصی:
اثیر معیارهای بین المللی تامین اجتماعی بر حقوق داخلی
حوزه های تخصصی:
"در سال های پایانی قرن نوزدهم میلادی، در چند کشور اروپایی قوانینی در جهت حمایت از کارگران در برابر حوادث ناشی از کار در چارچوب بیمه اجتماعی به تصویب رسید. در یکی از این کشورها یعنی آلمان، این گونه قوانین در زمینه های دیگر مانند بیماری، از کار افتادگی و پیری هم تصویب شد. در دهه های آغازین قرن بیستم و با تاسیس سازمان بین المللی کار تدوین معیارهایی در زمینه برخی از خطرهایی که در دهه های بعد در چارچوب عنوان کلی تامین اجتماعی مطرح شدند در دستور کار این سازمان قرار گرفت و مقاوله نامه ها و توصیه نامه های چندی در این باره تصویب شد. بدین ترتیب این پرسش قابل طرح است که آیا سازمان بین المللی تازه تاسیس که به شیوه ای کم و بیش مشابه کشورهای صنعتی اروپا در وادی «بیمه های اجتماعی» گام نهاد از آنها تاثیر پذیرفته است یا آنکه معیارهای بین المللی بر آمده از آن سازمان راهنمای حقوق داخلی کشورهای مختلف بوده آنها را در ایجاد نظامی کم و بیش گسترده در خصوص تامین اجتماعی مددکار شده اند؟
پرسش دیگری که ممکن است پاره ای ذهن ها را به خود مشغول سازد این است که با وجود تاسیس سازمان ملل متحد در نیمه قرن بیستم و اشاره به مقوله تامین اجتماعی در اسناد مصوب این سازمان آیا می توان «معیارهای بین المللی تامین اجتماعی» را در چارچوب مصوبه های سازمان بین المللی کار محصور نمود؟
هر چند سازمان بین المللی کار در دوران فعالیت هشتاد و چند ساله خود دوره های متفاوتی را تجربه کرده است و از همین رو حقوق بین المللی کار- که به طور عمده محصول «قانونگذاری» این سازمان است- تحول چشمگیری یافته است و با آنکه در دوره نخست که می توان آن را دوره «جزئی گرایی» در تدوین معیارهای بین المللی نامید مشابهت هایی بین عملکرد سازمان بین المللی کار و روش قانونگذاری کشورهای اروپایی در دهه های آغازین توجه آنها به حمایت های اجتماعی از کارگران به چشم می خورد؛ با این همه آنچه جنبه محوری دارد و شایسته مطالعه در چارچوب این نوشته است چگونگی تاثیر معیارهای بین المللی است بر حقوق داخلی و نه تاثیرپذیری احتمالی برخی معیارها در دوره ای خاص از الگوی پاره ای دولت ها. از این رو بخش دوم این یادداشت به میزان و چگونگی تاثیرپذیری حقوق داخلی از معیارهای بین المللی اختصاص دارد.
در خصوص پاسخ به پرسش دوم که مایه تبیین «معیارهای بین المللی» و محدوده آنها خواهد شد، با آنکه سازمان ملل متحد در بین سازمان های بین المللی جایگاه ویژه ای دارد و در نتیجه اسناد آن هم، چه از لحاظ موضوع و چه از نظر تاثیرگذاری، از گستره ای وسیع تر از مصوبه های دیگر سازمان های بین المللی برخوردارند، اما در خصوص بحث ما به دشواری می توان حق برخورداری از تامین اجتماعی را که در اعلامیه جهانی حقوق بشر (ماده 22) و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بدان اشاره و به رسمیت شناخته شده است یک معیار بین المللی به شمار آورد.
در واقع معیار را معادل کلمه استاندارد (که در زبان فارسی هم کاربرد دارد) به کار می بریم و منظور ضوابط و هنجارهایی است که به صورتی هر چند انعطاف پذیر، اما مشخص به دولت های عضو یک سازمان بین المللی، (در بحث ما سازمان بین المللی کار)، ارائه می شود و این دولت ها براساس تعهدی که به عنوان عضو این سازمان دارند، با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و اجتماعی خود از آنها در جهت تدوین مقررات مناسب استفاده می کنند. معیارهای بین المللی تامین اجتماعی را در این نوشته براساس اسناد مصوب سازمان بین المللی کار مورد بررسی قرار می دهیم و از آنجا که این معیار ها در طول زمان و در دوران فعالیت سازمان بین المللی کار تحول یافته اند عنوان بخش یکم را تحول معیارهای بین المللی قرار می دهیم و امید است با مطالعه این تحول (بخش اول) و نیز چگونگی تاثیر این معیارها (بخش دوم) بتوانیم در پایان به نتیجه روشنی دست یابیم."
نقش اقلیم در برنامه ریزی و مدیریت محیط (با تاکید بر ایران)
حوزه های تخصصی:
اقلیم، یعنی میانگین شرایط نسبتاً درازمدت جوی، یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده محیط زندگی ماست. اقلیم همان طوری که از فعالیتهای گوناگون انسانی تأثیر می پذیرد، اثرات مختلفی بر فعالیتهای انسانی بر جای می گذارد. تأمین آب آشامیدنی سالم و کافی، تأمین غذا، تأمین انرژی، فعالیتهای صنعتی، هوای پاک و سالم، حمل و نقل و ارتباطات، ورزش و گردشگری از نیازها و فعالیتهای انسان امروزی است که برنامه ریزی و مدیریت بهینه آن نیازمند توجه جدی به شرایط اقلیمی است. تغییر پذیری اقلیمی و تغییرات اقلیمی دو ویژگی کلان اقلیم مناطق مختلف هستند که تأثیرات غیرمنتظره اقلیمی در چارچوب آن صورت می گیرد. تغییر پذیری اقلیمی از ویژگیهایی است که متأثر از عوامل مختلف سیاره ای و فراکروی با چرخه های نسبتاً منظم زمانی ـ مکانی صورت می گیرد. تغییرات اقلیمی که در سده های اخیر مورد توجه دانشمندان علوم زیست محیطی و سیاستمداران قرار گرفته است، ارتباط مستقیمی با فعالیتهای انسانی دارد. مدیریتهای ریسک و بحران دو راهکار مهم تفاهم و مقابله با اثرات تغییر پذیری و تغییرات اقلیمی اند. کاهش اثرات تغییرات اقلیمی نیازمند همکاری جهانی است که پیمان کیوتو1 نمونه ای از این عزم جهانی است. ایران از کشورهایی است که بر روی کمربند خشک کره زمین واقع شده است. خشکی و خشکسالی دو واقعیت انکارناپذیر شرایط جوی کشور ماست، که هرگونه برنامه ریزی و آینده نگری بدون توجه به آنها منجر به شکست است. در این مقاله سعی شده است با ذکر نمونه هایی از ویژگی اقلیمی ایران نقشِ اقلیم در برنامه ریزی و مدیریت محیط با توجه به دو دیدگاه مدیریت ریسک و مدیریت بحران بررسی شود.
ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی و نقش مدیران منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
به عقیده بسیاری از صاحب نظران اقتصادی ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی نقطه عطفی در اقتصاد ایران بوده و می تواند تحولی در روند رشد اقتصادی کشور ایجاد نماید. لذا از این جهت که ممکن است بسیاری از سازمان ها به نحوی تحت تاثیر این تحول قرار گیرند، لازم است مدیران منابع انسانی در حد امکان پیش بینی های لازم را به عمل آورند. در این رابطه مقاله ذیل که بیشتر با ...
چگونگی مدیریت بر بحران
حوزه های تخصصی:
اجرای سیاست های اصل 44 قانون اساسی
حوزه های تخصصی:
چالش خصوصی سازی صنعت برق
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی سازمان های غیر انتفاعی و بنگاه های عمومی مقایسه بنگاه های خصوصی و عمومی،خصوصی سازی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی انرژی برق برنامه ریزی،سیاست گذاری،آزادسازی
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مباحث ویژه مدیریت دولتی خصوصی سازی
برخورداری از تامین اجتماعی حقی است همگانی
حوزه های تخصصی: