فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۶۴ مورد.
۱۴۱.

بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۸ تعداد دانلود : ۸۷۲
ژرار ژنت را می توان بزرگ ترین نظریه پرداز در زمینة بررسی «زمان در روایت» دانست. ژنت برای سنجش شتاب روایت، شمار صفحات رمان را بر زمان تقویمی بازنمایی شده در متن تقسیم می کند و نتیجه را معیار بررسی قرار می دهد. زمان در شازده احتجاب گلشیری پیشروی بسیار کندی دارد، اما در ذهن شازده و دیگر شخصیت های آن، با شتابی وصف ناپذیر در حال پیشروی و پسروی است. در لایة بیرونی رمان که زمان تقویمی بازتاب بیشتری دارد، می توان پیشروی کندی در زمان داستان احساس کرد که با الگوی ژنت همخوانی دارد. در بررسی شتاب روایت در این رمان، چه همة زندگی شازده را خط اصلی روایت بدانیم و چه شب پایانی زندگی او را خط اصلی و دیگر بخش های رمان را گذشته نگری بشماریم، عوامل کاهنده و افزایندة شتاب روایت یکسان است؛ اما با هریک از این دو رویکرد، اندازه تأثیرگذاری این عوامل دگرگون می شود. شتاب روایت در رویکرد نخست، بسیار تند و در دوم، بسیار کند است.
۱۴۳.

تحلیل ساختاری طرح داستان «از خم چمبر» دولت آبادی بر اساس الگوی گریماس

کلید واژه ها: ساختارگرایی روایت شناسی گریماس یحیی دولت آبادی از خم چمبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲۳ تعداد دانلود : ۹۶۲
گریماس و دیگر معنا شناسان مکتب پاریس بر این باورند که واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. بر این اساس روایت، گونه ای شبیه سازی از واقعیت یا شبه واقعیت است. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. از جمله «گریماس» با ابداع نظامی مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، طرحی، بر مبنای چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها، پیشنهاد می کند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال هستیم که آیا تطابقی بین ساختار داستان از خم چمبر با الگوی گریماس وجود دارد یا خیر؟ بنابراین طرح داستان از خم چمبر به عنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده ی آن، بر اساس الگوی این ساختارگرا، بررسی و تحلیل شده است. ضرورت و هدف این پژوهش شناساندن هر چه بهتر نظریه ی گریماس و بررسی میزان انطباق داستانی با پژوهش او و تحلیل ساختار آن داستان بر پایه آن نظریه است. روش تحقیق، تحلیلی است و نشان می دهد که ساختار روایی داستان با نظریه گریماس منطبق است.
۱۴۶.

طیف های کانونی در تراژدی رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردوسی داستان پردازی ژنت کانونی سازی رزم رستم و اسفندیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۰ تعداد دانلود : ۶۷۹
کانون روایت در تحلیل شگردهایی که داستان پرداز در خلق داستان های خود از آن ها بهره می گیرد اهمیت فراوان دارد. زاویة دید، با درنظرگرفتن بسط معنایی خود در روایات مدرن، منظری است ویژه که راوی به یاری آن مؤلفه های زمانی مکانی، شناختی عاطفی و ایدئولوژیکی ِجهان داستانش را شکل می دهد و گاه با تغییر و ایجاد تنوع در زاویه های دید و عرضة دیدگاه های گوناگون، مخاطب را به خوانش متن فرامی خواند و درنتیجة تعامل میان راوی، شخصیت و خواننده، داستان روندی پویا می یابد. در داستان «رزم رستم و اسفندیار» راوی با بهره گیری از کانون های گوناگون و متغیر روایی، صحنه ها، حوادث، شخصیت ها، کنش ها، اندیشه ها و احساسات درونی و برونی آنان را به زیبایی و هنرمندانه دربرابر دیدگان ما به تصویر می کشد و با غیاب و حضور خود در پاره های داستان و درهم آمیختن دو شیوة نقل و نمایش، مخاطب را به حضور، ارزش گذاری و قضاوت فرامی خواند. گاه با روایت داستان از دریچة دید شخصیت ها، بر القاء مؤثر و صمیمانة داستان می افزاید و از کانون بدون راوی یا از زبان شخصیت ها به بیان آموزه ها و جهان نگری ویژة خود می پردازد و درنتیجه زمینه برای طرح و تلاقی آرای گونه گون فراهم می آید و از این منظر روایت با بسیاری از روایات مدرنِ امروزی برابری می کند. تحلیل گوشه هایی از این داستان می تواند نبوغ فردوسی را در خلق این شاهکار جهانی به نمایش بگذارد.
۱۴۷.

بررسی ساختار روایت در داستان حضرت ایوب (ع)

کلید واژه ها: قرآن کریم گریماس طرح روایی داستان حضرت ایوب (ع) توردوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۷ تعداد دانلود : ۷۴۴
داستان حضرت ایوب (ع)، بر اساس زمان خطی داستانی گسترش می یابد. کنش و واکنش های شخصیت اصلی با دیگر شخصیت ها (ایوب (ع) با شیطان) باعث شکل گیری حوادثی می شود که یک زنجیره را به وجود می آورند و در طول محور زمان گسترش می یابند. این داستان ساختاری سه قسمتی شامل: شروع، میانه و پایان دارد. در مقدمه شخصیت اصلی داستان، ایوب (ع)، معرفی و در میانة داستان، آزمایش و در پایان نیز سرنوشتش مشخص می شود. بر طبق الگوی تودروف، در این داستان، حرکت از وضعیت متعادل به نا متعادل و سپس بازگشت به تعادل است. بر طبق الگوی گریماس: شناسنده، ایوب(ع) است که با یاری نیروهای یاری دهنده (خدا، رحمه و صبر) سرانجام از مراحل دشوار عبور می کند و میثاقش را به انجام می رساند. داستان پیرنگی بسته و نتیجة قطعی دارد و از روابط علت و معلول تبعیت می کند. بر طبق الگوی تودروف، در این داستان، حرکت از وضعیت متعادل به نا متعادل و سپس بازگشت به تعادل است. بر طبق الگوی گریماس: شناسنده، ایوب(ع) است که با یاری نیروهای یاری دهنده (خدا، رحمه و صبر) سرانجام از مراحل دشوار عبور می کند و میثاقش را به انجام می رساند. داستان پیرنگی بسته و نتیجة قطعی دارد و از روابط علت و معلول تبعیت می کند.
۱۴۸.

بررسی چگونگی پردازش زمان در غزلیات شمس با استفاده از شگرد جریان سیال ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۳ تعداد دانلود : ۶۱۹
برخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظ ری این تکنی ک درباره زم ان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های مکرر به گذشته و حال در طول غزل و نیز اهمیت زمان حال در لحظة آفرینش شعر مولوی است. در یک دسته بندی کلی می توان زمان در غزل وی را به دو نوع خطی و پیوسته و غیرخطی و ناپیوسته تقسیم کرد. نوع دوم زمان، غزل ها را به لحاظ زمانی به آثار جریان سیال ذهنی نزدیک می کند. مبنای محاسبة پرش های زمانی در این مقاله لحظة شروع غزل است. بدین گونه گاه مولوی بر بنیان قانون تداعی آزاد که بر قلمرو ذهن وی تسلط دارد، از زمان حال به گذشته، گاه از گذشته به حال و در مواردی ضمن مرور خاطرات گذشته به آینده سفر می کند و در نمونه هایی نیز میزان پرش ها و رفت و آمد به گذشته و حال سرعت می گیرد و تداوم می یابد. این مسئله می تواند بر زبان، شیوه های روایی، چگونگی تصویرآفرینی و موارد دیگر در غزل وی تأثیر گذارد.
۱۵۱.

تحلیل گونه های روایتی و ویژگی های راوی در مجموعة داستانی «قصّه های تازه از کتاب های کهن» مهدی آذر یزدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۲۲۸۰ تعداد دانلود : ۹۸۵
در این مقاله از میان عناصر داستان به بررسی راوی و ویژگی های آن در قصّه های تازه از کتاب های کهن اثر «مهدی آذریزدی» پرداخته می شود. ابتدا تعریفی از گونه های روایتی بر اساس نظریات «ژپ لینت ولت[1]» ارائه شده است. سپس گونه های روایتی دنیای داستان ناهمسان و انواع آن (متن نگار، کنشگر و بی طرف) و دنیای داستان همسان و انواع آن (متن نگار و کنشگر)، همچنین روایت گیر و انواع آن (روایت گیر برون داستانی و روایت گیر درون داستانی) در قصّه های این کتاب بررسی می شود. آذر یزدی در روایت داستان های این کتاب به ترتیب از گونه روایتی نا همسان متن نگار، گونه روایتی نا همسان بی طرف، گونه روایتی نا همسان کنشگر و گونه روایتی همسان متن نگار بیشترین استفاده را کرده است. با توجه به اینکه گونه روایتی ناهمسان متن نگار در مجموعه یادشده، بیشترین کاربرد را داشته و نویسنده از ویژگی همه چیزدانی و مفسّری راوی در این گونه روایتی برای شناخت آسان شخصیّت ها و انتقال مفاهیم تربیتی و اخلاقی استفاده کرده است، می توان گفت آذریزدی هنگام آفرینش داستان ها به مخاطب کودک توجه ویژه ای داشته است.
۱۵۲.

تبیین مـرزشکنی در داستان های نوین فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرزشکنی گفتمان روایی سطوح داستانی مرزشکنی هستی شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۹۲ تعداد دانلود : ۶۶۱
مفهوم «مرزشکنیِ روایی» را نخستین بار ژرار ژنت (1972) در این دو وجه لاینفک معرفی کرده است: وجهی مبتنی بر «صورت» پاره روایت های مرزشکن و مشخصاً ممیزه های کلامیِ داستان از فراداستان و فروداستان؛ و وجه دیگر مبتنی بر «کارکرد» دوگانة پاره روایت های مرزشکن در پرداخت داستان از راه داستان پریشی. با این که سال ها از معرفیِ مهم ترین مؤلفه های مفهوم «مرزشکنی» در دیدگاه های نوآورانة ژنت می گذرد، ولی این مفهوم، همچون دیگر مفاهیم بنیادین روایت شناسی، تا به حال توجه چندانی را در نقد روایت های فارسی به خود جلب نکرده است. فارسی که سهل است، حتی از تشخیص اهمیت مرزشکنی و بررسیِ دقیق کارکردهای روزافزون آن، در چهارچوب مطالعات جهانی روایت، هم دیری نمی گذرد. در این مدت، معدود روایت پژوهانی که دربارة مرزشکنی نظر داده اند یا این مفهوم را تنها از سویة بلاغی اش دیده اند یا فقط با نگاهی هستی شناسانه در آن نظر کرده اند. در مقالة حاضر، نگارنده بر آن بوده است تا ابتدا کارکردهای صنعت مرزشکنی را به کمک پاره ای از برجسته ترین نمونه های آن در داستان های نوین فارسی دسته بندی کند و سپس با استناد به درهم تنیدگیِ این کارکردها نشان دهد که، به خلاف دیدگاه روایت پژوهان، مرزشکنی، از یک سو، در هر صورتی از گفتمان دارای کارکردی هستی شناختی است و، از سوی دیگر، کارکرد مرزشکنی هرچه باشد، جز در وجهی از گفتمان شرفِ صدور نمی یابد.
۱۵۳.

تصویر راوی اعتمادناپذیر در روایت احتمالاً گم شده ام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خواننده احتمالا گم شده ام راوی اعتمادناپذیر مؤلف تلویحی ریمون - کِنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۱ تعداد دانلود : ۶۸۳
در نوشتار حاضر سعی شده است دلایل اعتمادناپذیربودن راویِ داستان بلند احتمالاً گم شده ام نوشته سارا سالار، براساس نظریه شلومیث ریمون ـ کِنان بررسی شود. برطبق این نظریه، دانش محدود راوی، درگیری شخصی وی در داستان، و معیارهای ارزشی متناقض او درطول روایت را می توان ازجمله دلایل اصلی اعتمادناپذیربودن راوی یک روایت دانست. از این رو، در خوانش حاضر نخست نشان داده می شود که روایت راوی احتمالاً گم شده ام با رویدادهای دنیای داستانی آن درتناقض است به گونه ای که نمی توان گفته های او را به عنوان واقعیت داستانی باور کرد؛ همچنین، راوی این اثر به خاطر ترس و ضعف حافظه، دانش کافی برای گزارش رویدادهای داستانی را ندارد. آنگاه نشان داده می شود که راوی احتمالاً گم شده ام به دلیل درگیری شخصی خود در داستان هایی که روایت می کند از یک سو و داشتن معیارهای ارزشی پیچیده و گاه متناقض از سوی دیگر، از گزارش بی طرفانه حقایق داستانی ناتوان به نظر می رسد، و هم از این رو است که سعی دارد با گزینش و روایت جانبدارانه رویدادهای داستانی یا به منظور وارونه جلوه دادن آنها، روایت را به زاویه دید خود محدود کند تا رویدادها را آن گونه که خود می خواهد گزارش کند نه آن گونه که واقعاً اتفاق افتاده است. در آغاز مقاله، همچنین، شرح مختصری از پیشینه بحث مربوط به اعتمادپذیربودن/ اعتمادناپذیربودن راوی یک اثر در روایت شناسی ارائه می شود.
۱۵۴.

تداخل درونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مثنوی روایت شناسی تداخل سطوح روایی تداخل درونی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۳۵ تعداد دانلود : ۷۴۳
«تداخل سطوح روایی» به دو بخش کلی تقسیم می شود: حرکت از سطوح فراداستانی به سطوح فروداستانی و حرکت از سطوح فروداستانی به سطوح فراداستانی. در این جُستار انواع حالت ها و مُدل های نوع اول را با عنوان «تداخل درونی» در مثنوی- به مثابة متنی شاخص در ادب فارسی که بیشترین نمود تداخل سطوح روایی را می توان در آن جست و جو کرد- بررسی می کنیم.
۱۵۵.

زنجیره ها، عناصر و گزاره های روایی در داستان «بانوی حصاری» از هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گریماس بانوی حصاری ساختارروایت عناصر روایی گزاره های روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
تعداد بازدید : ۱۶۸۰ تعداد دانلود : ۸۶۲
داستان «بانوی حصاری»، یکی از هفت داستان شگفت­انگیز و پرماجرای هفت­پیکر نظامی است. با توجه به ساختار ویژه­ای که این داستان دارد، مقاله­ی حاضر به نقد­ و تحلیل ساختار و اجزای روایت در آن براساس دیدگاه­­های گریماس اختصاص یافته است.شیوه­ی کار به این صورت بوده که ابتدا نظریات گریماس درباره­ی ساختار وعناصر واجزای تشکیل دهنده­ی یک روایت، نقل وبررسی شده وسپس این عناصر و اجزا در داستان بانوی حصاری، شناسایی وتجزیه وتحلیل گردیده است. زنجیره­های روایی در ساختار این روایت شامل زنجیره های پیمانی، اجرایی وانفصالی است.زنجیره­ی پیمانی، بیانگر پیمانی است که بین«بانوی حصاری» (فرستنده) با شاهزاده­ی جوان (شناسنده؛ گیرنده) بسته می­شود، زنجیره­ی اجرایی شامل آزمون­ها و مبارزه­هایی است که قهرمان باید پشت سر بگذارد تا به هدف برسد و زنجیره­ی انفصالی، حاکی از سیر رخداد­های داستان از وضعیت نامتعادل به وضعیت متعادل و پایان خوش داستان است. در این روایت ساختارکلی«  فقدان قرار داد (بی­نظمی) وجود قرار داد (نظم)» به کار گرفته شده است؛ یعنی درآغاز داستان، به دلیل عدم وجود قرارداد وضعیت پریشانی به وجود می­آید.بعد فرستنده قرارداد و پیمانی وضع می­کند؛ که در نتیجه­ی آن نظمی برقرار و در پایان داستان به خاطر اقدامات قهرمان، آرامش حاکم می­شود.
۱۵۶.

نقد ساختاری طرح روایی در داستان

کلید واژه ها: داستان روایت نقد ساختاری ساخت شناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۱۶۶۵ تعداد دانلود : ۷۸۰
نقد ساختاری طرح روایی در داستان، روشی برای نقد داستان است. در این مقاله، ابتدا تعریف روایت و ساختمان آن ارائه شده و سپس تمایز آن با عناصر زبانی مطرح می شود. روایت، عنصری از داستان است که در حیطه زبان قرار ندارد و به عنوان جوهره و اساسِ داستان، قصه، نمایش نامه و دیگر قالب های ادبی مربوط، ساختار محوری اثر هنری را تشکیل می دهد. طرح روایی شامل مواردی از عناصر داستان می شود که در بررسی ساختمان روایت اهمیت به سزایی دارند. طرح روایی در ساختارشناسی داستان بسیار اهمیت دارد و در اینجا به منظور تحلیل طرح روایی و ساختار آن، عناصر طرح بررسی می شوند. ساخت شناسی روایت موتیف های هنری داستان را آشکار می سازد و نحوة ارتباط مخاطب با داستان و روایت از این دیدگاه مطرح خواهد شد. در پایان، روش و شیوه این نقد به صورت مستقل و کاربردی ارائه می شود و اهمیت و ارزش این روش بررسی می گردد
۱۵۸.

نقد روایت شناختی داستان «زن نویسنده»

کلید واژه ها: داستان روایت جریان سیال ذهن خواننده داستان شاعرانه محمود گلابدره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۹ تعداد دانلود : ۵۷۲
روایت یک داستان، مهم ترین بخش ساختاری آن را تشکیل می دهد. کاربرد درست و مؤثر شیوه های روایت، پایة اصلی موفقیت یک نویسنده در ماندگاری داستانش است. از این رو، بررسی روایی داستان و نیز تحلیل روش های تازه و بدیع روایت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون مایه و مضمون اثر، به جلوه های کاملاً ادبی متن داستانی پرداخته و شگردهای مختلف آن را آشکار می نماید. «زن نویسنده» از جمله داستان های محمود گلابدره ای است که در آفرینش آن، نویسنده به شیوه های روایی داستان نویسی روز، توجهی ویژه نشان داده است. روایت ذهنی درخور توجه و نزدیک شدن به زبان شعر و داستان شاعرانه، و هم چنین سیال بودن جریان روایت که موجب ابهام داستان و در نتیجه برتابیدن برداشت های مختلف خواننده خواهد شد، از ویژگی های روایی این داستان است.
۱۵۹.

جستجو، عنصر ثابتِ بُن مایة اصلی داستان دقوقی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی داستان دقوقی جستجو الگوی کنش عنصر ثابت بن مایه اصلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۲ تعداد دانلود : ۷۱۶
داستان پردازی و آوردن حکایات، تمثیلات و به طور کلّی طرح «قصّه در قصّه» از ویژگی-های ساختار روایی مثنوی است. از میان داستان های مثنوی، داستان نمادین دقوقی، چیره دستی مولانا را در داستان پردازی نمایان می سازد. این داستان، قصّه ای است حادثه پردازانه که در آن شخصیّت اصلی با وقایع شگفت آوری که سال ها در آرزوی تحقّق آنها بوده، به تصویر کشیده شده است. هدف مقالة حاضر بررسی داستان دقوقی برحسب مؤلّفه های روایت شناختی با تکیه بر عنصر بُن مایه ثابت است، مسألة اصلی آن تبیین بُن مایه های ثابت این داستان برحسب مؤلّفه های روایت شناختی است که به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. پراپ عنصر ثابت و عنصر متغیّر را واحدهای کمینة گزاره روایی معرّفی می کند. بُن مایه هایی که موقعیّت را تغییر می دهند، «بُن مایه های پویا» و بُن مایه هایی که تغییری در آن پدید نمی-آورند، «بُن مایه های ایستا» خوانده می شوند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که «جستجو» و «دعا» عنصر ثابت بُن مایة اصلی و موتیف های تکرار شوندةاین داستان هستند که تصاویر خیالی و داستان پردازی در لایه هایی از آن و جنبه های فیزیکی در سطوح دیگر این روایت آشکار می شود.
۱۶۰.

ضمیر دوم شخص در داستان های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت های دوم شخص فارسی عبارت های اشاری بافت درون داستانی بافت فوق داستانی بافت وابستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۱ تعداد دانلود : ۴۲۰
متنِ داستانی، علاوه بر القای حال وهوای جهانی موهوم، تناسبی را نیز میانِ آن جهانِ خیالی و جهانِ واقع برمی انگیزد. انگییِ این گونه مناسباتِ هستی شناختی میان جهان داستان و زیست جهانِ پیرامونِ خواننده را در این جا به «بافت وابستگیِ گفتمانِ روایی» تعبی ام و برای تبییی یی از نشانه هاییِ برجسته اش - یعنی ضمیر دوم شخص پرداخته ام. در آغازِ این راه، پاره ای از مفاهیمِ روایت شناختیِ لازم برای تشریح بافت وابستگیِ داستان را معرفی ای ملاحظات زبان شناختی درباره بافت وابستگیِ گفتمان روایی پرداخته ام. پس از مرور انواع عبارت های اشاری، با بررسییِ ضمیر دوم شخص در نمونه هایی از گفتمان روایی، نشان داده ین ضمیر به چندروش می توان برای وابستن جهان داستان به بافت بیرون از آن بهره گرفت، و ضمیر دوم شخص، امروزه در ادبیات داستانی ایران، افزون ی شناسان به طور سنتی برایش قایل بوده اند (شاخص گذاریی شفاهییی یافته است. با شناسایی و بررسیِ ایین نتیجه رسیده ی در داستان های نوین فارسی از ضمیر دوم شخص، نه برای تثبیت مرزهای هستی شناختی میی درهم ریختن این مراتبِ وجودی استفاده می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان