درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۹۲۴ مورد.
۵۴۳.

مقایسه ساختار داستان در دو اثر عطار با تکیه بر دو الگوی جدید ساختارگرای داستان نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارگرایی عطار گریماس داستان مینی مال داستان بلند لباو و والتسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۰۸
ادبیات کهن فارسی به دلیل وسعت دامنه و عمق محتوا مسائل پژوهش نشده فراوانی دارد. یکی از قالب های ادبی در متون گذشته فارسی، ساختار داستان مینی مال و داستان بلند است. در این پژوهش، چارچوب ساختاری دو اثر از عطار (مصیبت نامه و منطق الطیر) را براساس دو الگوی لباو و والتسکی (1967) و گریماس (1966) بررسی کرده ایم. فرضیة نگارندگان این است که ساختار داستان های مصیبت نامه به دلیل اینکه به قصه و حکایت شبیه است (ازلحاظ پیرنگ و وجود درس اخلاق)، با الگوی لباو و والتسکی مطابقت دارد؛ ولی ساختار کلی داستان منطق الطیر به دلیل شباهت به داستان بلند، مطابق معیارهای الگوی گریماس است. اگر چه در منطق الطیر نیز حکایت های کوتاه فراوانی هست که براساس الگوی لباو قابل بررسی است، مقصود ما در این پژوهش، ساختار کلی کتاب به عنوان یک داستان بلند است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای است. نخست به بررسی ساختار داستان مینی مال در مصیبت نامه و انطباق آن با الگوی لباو و در گام بعدی به بررسی ساختار داستان بلند در منطق الطیر و مطابقت آن با الگوی گریماس می پردازیم و در پایان به این نتیجه دست می یابیم که انطباق دو الگوی ساختاری نام برده بر آثار یک نویسنده علاوه بر تفاوت در زبان و ساختار این آثار، تفاوت های ساختاری این دو الگو در قالب های ساختاری مختلف را نیز نشان می دهد.
۵۴۴.

بازنمایی اسطوره ی صعود در شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فریدون البرز زال کیخسرو کیقباد اسطوره ی صعود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۱۹۴۷ تعداد دانلود : ۸۶۲
مساله ی اصلی این مقاله، شناخت اسطوره ی صعود در اندیشه ی ایرانی و بررسی بازتاب آن در شاهنامه ی فردوسی است. در اسطوره های اقوامی که به یک جهان فوقانی پس از مرگ اعتقاد دارند، راه های متفاوتی برای صعود بدان عالم وجود دارد. مثلاً نردبان، پلکان، بادبادک، تار عنکبوت، رنگین کمان و ... برخی از راه های صعود به جهان علوی هستند. در نزد ایرانیان باستان، راه صعود به جهان برتر از «کوه البرز» می گذرد. در این مقاله، پس از تصویر سیمای آیینی البرزکوه در اساطیر ایرانی و شاهنامه ی فردوسی، صعود شاهان و پهلوانانی مانند فریدون، زال، کیقباد و کیخسرو بر فراز البرز بررسی شده است. اینان در دوران پاکی خردسالی، بنا بر حادثه ای به فراز البرز که دروازه ی گروثمان (بهشت) است، راه می یابند. در این عروج، تن و روان پهلوانان با یکدیگر همراهند. پس از این مرحله، قهرمانان کمال یافته در حکم منجیانی که پیش از فرشکرد (دوران بازسازی جهان) ظهور می کنند، هریک کارهای شگفتی انجام می دهند و با دشمنان به مبارزه برمی خیزند. سرانجام، روان آن ها پس از مرگ که بازگشت طبیعی همه ی روان های نیک به مینوست، بار دیگر بر فراز البرز و در گروثمان آرام می گیرد.
۵۴۵.

ساختارشناسی تطبیقی داستان رستم و اسفندیار در نهایةالارب و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی رستم اسفندیار ابن مقفع نهایه الارب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۹۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۱۲
این مقاله به بررسی تطبیقی ساختار داستان رستم و اسفندیار به روایت ابن مقفع در نهایة الارب و فردوسی در شاهنامه بر اساس دیدگاه هانزن (بررسی و مقایسه در دو سطح کلی و جزیی) می پردازد. بدین منظور نخست روایت های مشابه با روایت ابن مقفع و فردوسی گردآوری شده و به تفاوت بنیادین این روایت ها، یعنی زردشتی بودن یا نبودن رستم، پرداخته شده است. پس از آن، ساختار داستان ها در دو سطح کلی و جزیی مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که روایت ابن مقفع روایتی تاریخی با ساختاری پیوسته است که در شاهنامه به چند داستان تقسیم شده است، اما روایت فردوسی داستانی هنری و شاعرانه است.
۵۴۶.

کیخسرو در آیینه ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره حماسه ادبیات تطبیقی قهرمان کهن الگو کیخسرو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه اساطیری
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسامدرنیستی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۱۹۴۴ تعداد دانلود : ۱۹۴۱
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسهٔ ملی، افسانه ها و باورهای عامیانه، و نیز فلسفهٔ اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر، بر مبنای مطالعات اسنادی، در گام نخست در پی یافتن نمونه های این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه می رسد که در ریگ ودا، مهابهاراتا و افسانه های پهلوانی و دینی چین باستان نمونه هایی مشابه با کیخسرو یافت می شود. کیخسرو همچنین شباهت های قابل ملاحظه ای با برخی شخصیت های ادبی و تاریخی - اسطوره ای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندی هاست. مطالعات تطبیقی در وهلهٔ نخست این گمان را به وجود می آورد که شاید این شاکلهٔ واحد به ریشهٔ مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قائل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده، و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغرب زمین چهره ای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قوی تر به ذهن متبادر می شود که علت وجود همانندی ها کهن الگوهایی است که زاییدهٔ ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
۵۴۷.

نقد و بررسی روند تکامل شخصیت قهرمان در هفت خان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه ی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نماد یونگ رستم کهن الگو هفت خان ادبیات حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۳ تعداد دانلود : ۶۵۳۴
نظریه تکامل شخصیت یونگ با همة اهمیتش، در مقایسه با ادبیات فارسی بسیار نوپا است. با این حال از زمان ارائه به منزلة معیار جدید نقد روان شناختی در حوزة ادبیات رونق بسیاری یافت. ازطرف دیگر یکی از مهم ترین مضامین ادبیات حماسی فارسی داستان هفت خان رستم و همچنین اسفندیار است که با وجود شهرت و اهمیتشان تاکنون ازمنظر روان شناسی یونگ هدف نقد قرار نگرفته اند. هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی نظریة مزبور در نقد روان شناختی این دو هفت خان به مثابة دو روایت گران سنگ ادب فارسی است. از این منظر، مقالة پیش رو تلاش می کند تا با توسل به نظریة تکامل شخصیت یونگ بر اهمیت ارتباط موجود میان مضمون هفت خان و مکتب روانشناسی یونگ تأکید ورزد. این پژوهش به بررسی و تحلیل هریک از ارکان تشکیل دهندة نظریة یونگ، یعنی کهن الگوهای سایه، آنیما، آنیموس، پرسونا و... در هفت خان رستم پرداخته و سپس کیفیت وقوع آنها را در هفت خان اسفندیار مدنظر قرار می دهد. برای رسیدن به نتیجة بهتر مفاهیم کلیدی هفت خان از دیدگاه روان شناسی یونگ رمزگشایی شده است. نتیجة تحقیق مشخص کرد که تمام ارکان نظریة یونگ به وضوح، ترتیب و در برخی موارد صورت مکرر در هفت خان رستم دیده می شوند. برخلاف هفت خان رستم، این الگو در هفت خان اسفندیار از نظم مشخصی برخوردار نیست و در پاره ای موارد به صورت تلویحی به آن نگریسته شده است. نیز می توان به فقدان کهن الگوی «آنیموس» در طرحوارة هفت خان اسفندیار اشاره کرد.
۵۴۸.

بررسی و تفسیر رمزگان های متنی در داستان طوطی و بازرگان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی رمزگان روایت شناسی طوطی و بازرگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۹ تعداد دانلود : ۶۹۵
روایت شناسی شاخه ای از نشانه شناسی است که با هر نوع روایت، اعم از ادبی یا غیرادبی، کلامی یا دیداری داستانی یا غیرداستانی، سروکار دارد و به دنبال آن است که واحدهای کمینه روایت و بهاصطلاح «دستور پیرنگ» را مشخص کند. یکی از نکات مهم در بررسی روایت تفسیر رمزگان متنی است که بر اساس آن می توان به بسیاری از معانی پوشیده پی برد. مولوی در مثنوی نکات عرفانی را در قالب روایت هایی بیان می کند. اگرچه در اولین بررسی، هدف نویسنده و تفسیر داستان مشخص می شود، تمام هدف گوینده همان معنای ساده نیست، بلکه مفاهیم متعدد و گوناگون در هر حکایت نهفته است. با بررسی رمزگان روایت می توان به بسیاری از معانی پنهان دست یافت. در این پژوهش، کوشش می شود داستان طوطی و بازرگان مثنوی، که از معروف ترین داستان های مثنوی است، بر اساس رمزگان روایی تحلیل شود.
۵۴۹.

ریخت شناسی چیستان های منظوم محلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ریخت شناسی فرهنگ عامه چیستان چیستان های محلی انواع چیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۶
یکی از گونه های ادبی در ادب رسمی و فرهنگ مردم ایران چیستان است. چیستان نوعی تفنن ادبی است که جز کارکرد سرگرم کننده ، جنبه های آموزشی و فرهنگی دیگری نیز دارد. این گونة ادبی در ادبیات محلی مناطق مختلف ایران از تنوع فراوانی برخوردار است و با نام هایی مانند چیزچیزک، متّلوکه، واگوشک، تِشتانوک، چاچاک، چنچن، چوچه، چی چی کی، چاوچه، ماتال، مسئله، تاپماجالار و نظایر آن شناخته می شود. در این مقاله به بررسی ابعاد ادبی و هنری و درون مایه های چیستان می پردازیم و ضمن شکل شناسی و ساختاریابی صوری و معنایی آن در مناطق مختلف، انواع و کارکردها و مضامین آن ها را بررسی و تحلیل می کنیم. گونه شناسی این نوع ادبی در فرهنگ عامه، ما را با تنوع در بهره گیری از اوقات فراغت و چگونگی آمادگی ذهنی و تربیت کودکان و جوانان برای ورود به عرصة زندگی آشنا می کند.
۵۵۰.

تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی رابطة عاشق و معشوق در غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان معشوق سعدی عاشق مردم طبقة حاکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۴۷
در ادبیات عاشقانة سبک عراقی به ویژه در غزلیات سعدی از جفای معشوق و خواری عاشق در برابر او، بسیار صحبت می شود. عشق در ادبیات فارسی مقدّس است؛ اما گاه به مانعی در راه عاشق تشبیه می شود. پرسش این پژوهش آن است که آیا ورای این گونه مضامین، مفاهیم و مقاصدی فراتر از عشق زمینی وجود دارد. در پاسخ به این سؤال، یک چهارم غزلیات سعدی بر اساس تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی بررسی شد. در نتیجه آن می توان دریافت در این گونه مضمون سازی ها، معشوق، نمادی از پادشاهان مستبد و شاعر، نمایندة ملّت است که در برابر جفا و بیداد، فریاد اعتراض برمی آورد. استعارة عشق به منزلة مانع به تعارض گفتمان عاشق و معشوق دلالت می کند و به منزلة دام، نشان دهندة تلاش معشوق برای تسلّط همه جانبه بر عاشق است. این تصویر با انگارة ارباب رعیّتی یا شبان رمگی میان حکومت کنندگان و حکومت شوندگان مطابقت دارد.تشبیه معشوق به پادشاه و شیوة مقابله با او در غزلیات سعدی، طرح آگاهانه تری از شاعران دیگر دارد. سعدی به پذیرش مانع معتقد است و با این شگرد، صلح طلبی تودة مردم را در برابر ستیزه جویی طبقة حاکم برجسته می کند. انتقاد از قدرت در قالب عشق، استتار و نهان شدن شاعر پشت این استعاره را ممکن می کند. در اینجاست که شاعر می تواند دیدگاه انتقادی خود را مستقیم و بی پروا و گاه تلخ و گزنده مطرح کند.
۵۵۱.

بررسی و تحلیل رمان «هیس» با توجّه به مؤلّفه های وجودشناسانه پُست مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۴ تعداد دانلود : ۷۳۵
تحولات شتابنده و روز افزون، تغییر مداوم نگرش ها و پیدایش نظریه های متنوّع ادبی در این زمانه دائماً نوشونده، ادبیّات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا داستان نویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نوین- با کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایت هایشان را با وضعیت جهان جدید همسو کنند. از آنجا که کاربست شیوه رواییِ مرگ مؤلّف در رمان «هیس» از محمّدرضا کاتب، در مقایسه با سایر شاخصه های محوری آثار پسامدرن، برجستگی چشم پوشی ناپذیری دارد و همین امر سبب شده تا این اثر ظرفیت های لازم و مناسبی برای این نوع از خوانشِ خاص فرامدرنی داشته باشد. نویسندگان این جستار برآنند تا استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی نشان دهند که نویسنده در کنار به کارگیری سایر فنون فرانوگرایانه، از این شگرد به صورت ویژه، همراه با تنوع و فراوانی چشمگیری بهره جسته و از این نظر موفق به عرضه اثری شاخص به جامعه ادبی شده است. کاتب، شاخصه مرگ مؤلّف را عمداً با شکل های گوناگون آن در جای جای این رمان به کارگرفته و در کنار آزادیِ عملِ اشخاص داستان، فضاهای مناسب را نیز برای ورود خوانندگان به متن داستان فراهم کرده تا جمهوریت صداها در اثر او طنین رساتری داشته باشد.
۵۵۳.

گفتار بیصدا: تأملی بر زبان بدن در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی غزلیات شمس ارتباط غیرکلامی زبان بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۶۶
ادبیات به عنوان رسانه ای کلامی که دارای شخصیتهای انسانی است، سرشار از نشانه های غیر کلامی از جمله علایم زبان بدن است. کاربرد این زبان دلالی در غزلیات شمس قابل توجه است. مولوی در این اثر اغلب از باب حفظ حریم و قداست شخصیت به ویژه شمس تبریزی حرکات وی را در موقعیتهای مختلف با استفاده از زبان بدن به نحوی رمزگونه به تصویر کشیده که با تأمل در آن می توان واکنش گوینده را به مخاطب دریافت و با رویکردی گفتمانی جایگاه، موضع و احساس او را نسبت به وی تعیین کرد. بر این اساس در این تحقیق نشانه های غیرکلامی به اقسام دیداری، آوایی و علایم مربوط به فاصله بدنی تقسیم و طیف معنایی و بسامد تکرار هر یک، با در نظر داشتن بافت غزل مولوی مشخص شده است. برآیند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مولوی در غزل تنها شاعری درون گرا نیست و از مقولات بیرونی از جمله علایم زبان بدن و گزارش آن ها در متن غزلیات شمس نیز غافل نمانده است؛ و شاید بتوان همین توجه مولوی را نیز معلول دل مشغولی و درون نگری وی یا ترجیح حکم باطن بر ظاهر دانست که همچنان میل و علاقه شدید به دیدار یار و توصیف این مسأله از دغدغه های فکری مولوی چه در قلمرو امور باطنی و ایجاد ارتباط بین مسایل دیداری با امور انتزاعی و چه در علایم زبان بدن محسوب می شود.
۵۵۵.

کنون زین سپس هفتخان آورم (رویکردی روان شناختی به هفتخان رستم و اسفندیار )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنیما من خود سایه هفتخان باززایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۱۹۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۱۶
در خوانش نخست از هفتخان رستم و هفتخان اسفندیار که دو تجلی از کهن الگوی آیینی باززایی (تولد مجدد) به شمار می روند، چنین به نظر می رسد که این دو بخش از شاهنامه، جز در خان سوم (مبارزه با اژدها) و خان چهارم (مبارزه با جادوگر)، کاملا با یکدیگر متفاوتند؛ اما واکاوی مفاهیم نمادین مربوط به خانهای دو قهرمان اساطیری شاهنامه، گویای مطالب دیگری است. این دو سفر با هفت مرحله نمادین، اگرچه به لحاظ روساختی با یکدیگر متفاوتند؛ اما به لحاظ ژرف ساخت کاملا شبیه یکدیگرند. آنچه نمادشناسی خانهای دو قهرمان به دست می دهد، حضوری رازآلود و سمبلیک از نیروهای اهریمنی خفته در پس لایه های ناخودآگاهی است که در هیات شیر، گرگ، اژدها، جادوگر، دیو و ... رستم و اسفندیار را به نبردهای دشوار و جانکاه، اما ناگزیر می کشاند؛ چراکه تنها در صورت رویارویی با این اهریمنان دیوسیرت و نابودی آنهاست که دستیابی به درونی ترین لایه ناخودآگاهی؛ یعنی «خود» برای دو قهرمان ممکن می گردد تا بدین ترتیب در پایان موفقیت آمیز این سفر نمادین، گوشه چهارم روان ناخودآگاه به دستیاری آنیما، به سه گوشه اضافه شده و تمامیت و کمال مورد نظر برای رستم و اسفندیار حاصل شود.
۵۵۶.

ادبیات تطبیقی از منظر رویکرد بینامتنی: بررسی موردی فیلمنامه «گاو» و نمایشنامة «کرگدن»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی بینامتنیت بینارشته ای فیلمنامة گاو نمایشنامة کرگدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۱۹۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۷۳
ادبیات تطبیقی را با دو مکتب فرانسوی و مکتب آمریکایی می شناسیم. از دیدگاه مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی شاخه ای از تاریخ ادبیات است که به بررسی روابط تاریخی در میان دو یا چند ادبیات ملی می پردازد و در مکتب آمریکایی، ادبیات تطبیقی پژوهشی بینارشته ای است که به مقایسة ادبیات ملت ها با یکدیگر و بررسی رابطة ادبیات با سایر رشته های علوم انسانی و هنرهای زیبا می پردازد. در مکتب فرانسوی، ادبیات تطبیقی حوزه های متعددی را بررسی می کند؛ اما این تنوع در حوزه های مطالعاتی مکتب آمریکایی زیاد است. مهم ترین محور این مطالعات در حوزة بینامتنیت است. می توان بینامتنیت را به عنوان یکی از ارکان مطالعات فرهنگی به شمار آورد. در این مجال، ابتدا گذری به ادبیات تطبیقی خواهیم داشت و سپس، تعاریفی دربارة بینامتنیت ارائه می دهیم و در انتها، نمایشنامة «کرگدن» اثر اوژن یونسکو و فیلمنامة «گاو» اثر غلامحسین ساعدی را از منظر رویکرد بینامتنیت، با تأکید بر نقش ادبیات تطبیقی بررسی می کنیم. فرضیه ای که در مقالة حاضر آن را بررسی می کنیم این است که پژوهش بینامتنی، پژوهشی در ادبیات تطبیقی به شمار می آید
۵۵۷.

مقایسة ساختارهای منطق الطیر مثنوی معنوی و بوستان

کلید واژه ها: مثنوی مولانا منطق الطیر عطار بوستان سعدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
تعداد بازدید : ۱۹۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
در این مقاله نویسنده به مقایسه ساختارهای سه منظومه منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا و بوستان سعدی پرداخته و به وجوه اشتراک و تفاوتهای موجود میان این سه منظومه اشاره نموده است. وجوهی چون حضور دو جزء عمده در سه منظومه همچون گفتارهایی در بیان نظری افکار و نیز حکایات و تمثیلهایی برای مصور ساختن آن افکار، وجود اندیشهورزی در هر سه منظومه با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد در هر یک.
۵۵۹.

بازخوانی گفتارهای شمس تبریزی از دیدگاه زبان شناسی و نقد مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۲ تعداد دانلود : ۹۴۳
از شمس الدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بوده اند، در بیشتر موارد آنچه را که او می گفته عیناً می نوشته اند و این سبب شده تا زبان مقالات بسیار نزدیک به زبان گفتار باشد. با بررسی متن مقالات و در واقع بررسی شیوه گفتار شمس، درمی یابیم که وی با ساختارشکنی نحوی و زبانی و بهره گیری از امکانات فرازبانی، اثری منحصر به فرد ارائه کرده است که نوعی تفکر جهانی و انسانی را مطرح می کند و در حصار زمان و مکان نمی گنجد؛ تا آنجا که به گفته خود او، مخاطب آن شاید سال ها پس از او، پا به عرصه حیات گذارد. تکنیک ها و شگردهایی که شمس در گفتارهای خود برای ارتباط با مخاطب و بازسازی تجربه های شهودی عارفانه خود به کار می گیرد، امروزه مورد بحث منتقدان ادبی، زبان شناسان و محققان حوزه هرمنوتیک مدرن است. این مقاله با بررسی متن مقالات و مقایسه نظریات مطرح شده توسط شمس به ویژه در باب لفظ و معنا و همچنین با تحلیل ساختارشکنی های نحوی و زبانی نثر مقالات و تطبیق آنها با نظریات زبان شناسان معاصر، به تبیین این موضوع خواهد پرداخت که شمس، عارف و متفکری پیشرو در ادبیات عرفانی بوده است که با نبوغ ادبی و بی مانند خویش، اثری فراتر از زمان و مکان پدید آورده است. اثری که قابلیت بازخوانی در فضای علوم ادبی جدید را دارد و بسیاری از تئور ی های زبان شناسان را در برمی گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان