فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
"قرن نهم در تاریخ ادب فارسی بسیار حائز اهمیت است.در این قرن، شاعران و نویسندگان زیادی به ظهور رسیدند و اشعار و نوشتههای فراوانی را خلق کردند.از آنجا که این قرن مقدمهای برای شروع سبک هندی و آغاز صنعتسازی و مضمونپردازی فراوان و انتزاعی در ادب فارسی است، تنوع زبان و مضمون در آثار این دوره بسیار به چشم میخورد.شاعران این عصر، به انواع ادبی توجه خاصی مبذول داشتند و به خلق مضامین و انواعی پرداختند که برخی از آنها کمتر مورد نظر شعرای اعصار گذشته بود.از جمله انواعی که شاعران این دوره بدان روی آوردند، حمد و مدح و منقبت، مرثیه، شکواییه، شعر اطعمه و اشربه، معما، ماده تاریخ و داستانسرایی است.برخی از این انواع، از جمله شعر اطعمه و اشربه، ابتکار این دوره است و پیش از آن سابقه نداشته است و برخی دیگر در ادوار گذشته کم و بیش دیده شده و پس از آن نیز به کار رفته است.ابتکاراتی که در انواع شعر این دوره صورت گرفته، بیشتر مربوط به شعر شاعران شیراز است؛بنابراین عنوان تحقیق در این مقاله، انواع ادبی در شعر شیراز عصر تیموری قرار داده شده تا به طور مشروح، به مهمترین انواع ادبی این دوره پرداخته شود.
"
واژه های دخیل انگلیسی مشترک در گویش های بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" گویش های یک زبان در واقع گونه هایی از آن زبان هستند که از لحاظ آوایی، دستوری و واژگانی تفاوت هایی با یکدیگر دارند.
گویش های بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایرانی است. ویژگی های آویی این گویش ها نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارند. گویش های بوشهری مانند بسیاری از گویش های ایرانی، زیر نفوذ فارسی معیار بوده است و واژه های آرامی، عربی، سریانی، ترکی، مغولی، سنسکریت (هندی) لاتین، انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی، پرتغالی، و هلندی در این گویش وارد شده است. هدف مقاله، بررسی توصیفی واژه های دخیل انگلیسی در گویش های بوشهری است. در این پژوهش، 154 واژه دخیل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه به عمل آمده است و اطلاعات مورد نیاز بر روی نوار ضبط شده است. و دیگر از روش تحقیق کتابخانه ای استفاده شده است. در این روش با مراجعه به منابع مکتوب ریشه واژگان و معادل یابی فارسی نو، به دقت صورت گرفته است.
نتایج تحقیق، نشان می دهد که اکثر گویش وران از ریشه و اصل وام واژگان آگاهی و شناخت ندارند و بسیاری از این واژه ها هنوز متداول و رایج است، اما با نفوذ رسانه های گروهی و عمومی از قبیل مطبوعات و صدا و سیما و فارسی معیار این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده روبه فراموشی است و این به نوبه ی خود ارزش و اهمیت این تحقیق را نشان می دهد.
دیگر این که گویش های بوشهری، واژه های دخیل را غالبا تغییر داده و با دستگاه آوایی خود تطبیق می دهد و به رنگ گویشی در می آورد.
سپس در برخی از وام واژه ها، در مقایسه با صورت اصلی واژه ها، از نظر معنایی نیز دگرگونی هایی صورت گرفته است.
"
فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است.
در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد.
در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است.
در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
بررسی ریشه شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" ریشه شناسی را در زبان فرانسوی «اتیمولوژی»1 گویند. اتیمولوژی واژه ای یونانی است، که از طریق زبان لاتین به زبان فرانسوی راه یافته است.
در یونان باستان اتیمولوژی به معنی ""شناخت اتیمون""2، و اتیمون به معنی ""معنی حقیقی واژه"" بوده است.
امروزه اتیمولوژی به تاریخ یک واژه از قدیم ترین زمان کاربرد آن تا زمان نوشتن تاریخ آن واژه هم از لحاظ لفظ و هم لحاظ معنی اطلاق می شود.
در هر زبان، برخی از واژه ها در زمان معین از رواج می افتد، اتیمولوژی این گونه واژه ها تاریخ آن ها از قدیم ترین زمان کاربرد تا زمان رواج آن واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی است.
ریشه شناسی، علمی است که به کمک آن ""فرهنگ تاریخی"" نوشته می شود. فرهنگ تاریخی، فرهنگی است که در آن تاریخ یک واژه، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنی ثبت می شود. (ابوالقاسمی، 12).
گویش بوشهری، یکی از گویش های ایرانی نو و از گروه گویش های جنوبی ایران است. ویژگی های آوایی، واجی و ساخت دستوری این گویش نشان می دهد که به شاخه ی زبان های ایرانی جنوب غربی تعلق دارد.
هدف مقاله، بررسی ریشه ی شناختی منتخبی از واژگان گویش بوشهری است. در این پژوهش، بیست و هشت واژه ی اصیل گویشی مورد بررسی ریشه شناختی و تطبیقی قرار گرفته است و از دو نوع روش تحقیق استفاده شده است: نخست از روش تحقیق میدانی که با استفاده از ضبط صوت با گویش وران مصاحبه انجام شده، اطلاعات مورد نیاز روی نوار، ضبط شده است. دوم از روش تحقیق کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. که با مراجعه، بررسی و مطالعه ی منابع دست اول، فیش ها تهیه شده، به صورت منظم دسته بندی شده اند، سپس ریشه ی واژگان و معادل فارسی آن ها به دقت یافت شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به نفوذ رسانه های گروهی، فن آوری جدید و فارسی معیار، این واژگان در بین نسل جوان و تحصیل کرده فراموش شده است. این نکته ارزش و اهمیت پژوهش را نشان می دهد.
دیگر این که بررسی ریشه شناختی و تطبیقی این واژگان نشان می دهد که گویش های ایرانی، از نظر واژگانی دارای اشتراکات و همانندی های بسیاری هستند. ریشه ی گویش های ایرانی، زبان ایرانی باستان است. تفاوت این گویش ها در زمینه های آوایی، واجی، ساخت زبانی و دستوری است که مرزبندی و تقسیم بندی گویش های ایرانی را ایجاد کرده است.
هم چنین، نتایج نشان می دهد با بررسی ریشه شناختی گویش های ایرانی می توان اطلس جامع گویشی ایران و فرهنگ ریشه شناختی فارسی را تدوین کرد.
"
بررسی وندها در گویش کهنوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودباری از گویش های ایرانی جنوب غربی است که در جنوب استان کرمان در شهرستان های رودبار، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، جیرفت، عنبرآباد و همچنین برخی از مناطق استان هرمزگان رایج است و گونه های مختلفی دارد. در این مقاله به معرفی وندهای فعال گونة کهنوجی و توصیف و طبقه بندی آنها در دو زیرگروه اشتقاقی و تصریفی، به مقایسة آنها با زبان فارسی معیار پرداخته ایم. براساس داده های این پژوهش، هرچند بسیاری از وندهای کهنوجی با زبان فارسی رسمی مشترک است، با این حال، برخی از وندهای این گویش یا در زبان فارسی وجود ندارند و یا از بین رفته اند. بنابراین ریشه آنها را باید در زبان فارسی دری یا میانه دنبال کرد. از آنجا که تاکنون تحقیق مستقلی در زمینه معرفی وندهای این گویش صورت نگرفته است، توصیف و شناسایی آنها می تواند امکانات این گویش را در حوزة واژه سازی، بیش از پیش برای پژوهشگران علاقه مند مشخص سازد.
واژه بست و روابط دستوری معنایی آن با فعل در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی مقوله واژهبستها در زبان کردی (گویش سورانی، گونه مهابادی) پرداخته میشود. سؤال اصلی این تحقیق این است که واژهبست و روابط دستوری و معنایی آن با فعل در این گویش چیست؟ واژهبست در نمودار درختی (براساس نظریه حاکمیت و مرجعگزینی) چه جایگاهی دارد؟ روابط دستوری و معنایی میان فعل و ضمایر وابسته به آن پیرامون انگارههای حالتنمایی و مطابقه در زبان کردی چگونه است؟ در این پژوهش برای گردآوری دادهها از شیوههای میدانی، کتابخانهای و شم زبانی استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از روشهای توصیفی و تحلیل محتوایی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که در این زبان واژهبستها به لحاظ نحوی آزاد و به لحاظ آوایی وابسته هستند. از آنجا که واژهبستها از ویژگی موضوعهای فعل برخوردارند میتوانند یک گره نحوی جداگانه را در نمودار درختی به خود اختصاص دهند. علاوه بر موارد فوق هرچند گویش سورانی انگاره بنیادین ارگتیو ـ گسسته را در نظام زبانی خود متجلی میسازد نظام ارگتیو در این گویش هم به لحاظ حالت و هم به لحاظ مطابقت دستخوش تغییر شده است. در مقطع کنونی ویژگیهای نحوی این گویش در سطح ـ ساخت منطبق بر هیچ کدام از ویژگی زبانهای فاعلی ـ مفعولی و ارگتیو نیست. در زمان گذشته هرگاه ضمایر متصل به عنوان موضوعهای درونی و برونی فعل تظاهر یابند فاعل لازم میتواند مفعول فعل متعدی قرار گیرد و در سطح آوایی فعل یا با مفعول مطابقت دارد یا با مفعول حرف اضافه. فاعل نیز در رابطه دستوری با فعل در حالت خنثی قرار دارد
ساختار فعل در گویش گـزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گویش مردم گزبرخوار از شهرهای استان اصفهان، از گویش های مرکزی ایران به شمار می رود که تا حد زیادی اصالت قدیمی خود را حفظ کرده است و می تواند منبع بسیار خوبی برای شناخت فرهنگی، زبانی، واژگانی و دستوری قدیم در نقاط مرکزی ایران قلمداد شود.
در این گویش، ساختار افعال، ویژگی های خاصی دارد و با توجه به این که در مواردی به گفته ادیب طوسی، صرف افعال به شیوه زبان پهلوی است (طوسی، 395: 1342)، می تواند برای زبان شناسان و گویش پژوهان، قابل توجه و تعمق باشد.
در این مقاله به مبحث فعل گویش پرداخته شده است ومواردی همچون انواع فعل از نظر ساختار، صورت های لازم و متعدی، وندها و شناسه های افعال، صرف اشکال لازم و متعدی فعل در زمان گذشته، انواع فعل ماضی و نیز مختصری از افعال مضارع، امر و نهی مورد بحث قرار گرفته است.
"
ریشه شناسی واژه هایی از گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بختیاری از گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه دیگر گویش های لری و فارسی، بازمانده فارسی میانه است که خود بازمانده فارسی باستان است. در این مقاله 44 واژه از گویش بختیاری ریشه شناسی شده است. در مورد هر واژه، نخست بر پایه شواهد موجود در خود گویش، ساخت اشتقاقی واژه و دگرگونی های آوایی انجام گرفته بر روی آن توضیح داده شده، سپس بر پایه برابر یا هم ریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است. واژه ها با تلفظ رایجشان در بختیاری گونه کوهرنگ آورده شده اند.
تحلیلی معنی شناختی از کاربرد نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لار (با تکیه بر دلالت، موضوعیّت و کارکرد اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه ها، حکایت ها ، لالایی ها و ضرب المثل های یک منطقه بخشی از ادبیات شفاهی آن منطقه را تشکیل می دهند و، از آنجا که برخاسته از دل مردم هستند، خالص ترین و عمیق ترین احساسات ، ظریف ترین افکار و اندیشه ها و مهم تر از همه، واقعیات یک جامعه را منعکس می سازند.از این رو، این بخش از ادبیات یکی از منابع غنی و مطمئن در مطالعه فرهنگ یک جامعه است و نمودار واقعی استعداد، قریحه و فرهنگ آن به شمار می رود. ضرب المثل ها، در عین ساختار ساده و مختصرشان، در معنا بسیار عمیق و غالباً معادل یک داستان یا رویداد کامل هستند. ویژگی دیگر ضرب المثل ها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس، همچون اسامی حیوانات، گیاهان و میوه ها، اعضای بدن و رنگ ها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجسته ساختن یک مختصه معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این مطالعه، بررسی کاربرد و نقش نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لاری به لحاظ «دلالت معنایی»، «موضوع» و نیز نوع «کارکرد» است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعه ای شامل «چهار صد و سی و پنج» (435) ضرب المثل گویش لاری ، تعداد «صد و ده» (110) مثَل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج گردید و سپس در چهارچوب حوزه سه گانه فوق بررسی شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که موضوعِ غالب در کاربرد نام حیوانات در مثَل ها، انعکاس مسائل اخلاقی و آموزشی است. بیشترین کارکرد متوجه نهاد تعلیم و تربیت بوده، به لحاظ دلالت معنایی ، کاربرد حیوانات، بر خلاف جهان واقعیت، از نوع دلالت نیمه ارجاعی است. به علاوه، مقایسه نتایج این بررسی با بررسی مشابه بر روی گویش کرمانی موارد اشتراک قابل توجهی را نشان داد.
مجموعه مقالات مردم شناسی ویژه شناسایی گویشهای ایران
منبع:
فرهنگ ۱۳۶۹ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
تفاوت های زبانی گونه نوشتار ادبی با گونه نوشتار معیار برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با هدف شناخت تفاوت های دو گونه زبانی معیار و ادبی، ابتدا براساس تحلیل مقابله ای کتاب های دستور زبان آثار ادبی با کتاب های دستور زبان معیار، تفاوت های این دو گونه را استخراج و سپس براساس میزان فراگیر بودن آنها در آثار ادبی، تفاوت های زبانی کمتر رایج را به شش دسته تقسیم کردیم. سپس براساس نظریه تداخل و همچنین بر مبنای پیروی از اصول علم نحو، تفاوت های زبانی رایج تر را در سه دسته طبقه بندی نمودیم: 1. مؤلفه های گونه ادبی با ظاهر یکسان نسبت به زبان معیار با کارکرد متفاوت 2. مؤلفه های گونه ادبی با ظاهر متفاوت نسبت به زبان معیار با کارکرد یکسان 3. حذف یا جا به جایی ارکان جمله. پس از معرفی، نمونه ای ادبی در 12 حوزه زبانی نظام آوایی، اسم، صفت، عدد، ضمیر، موصول، فعل، قید، حروف، اصوات، واژه سازی و جمله، ارائه دادیم. در پایان معلوم شد که تفاوت های زبانی رایج تر، برای آموزش به غیرفارسی زبانان ضروری تر و در عین حال دشوارترند و گروه کمتر رایج اهمیت آموزشی کمتری دارند ولی فراگیری آنها راحت تر است.
زبان های محلی ایران و دورنمای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر حاضر، بدون شک، عصر تغییرات وسیع، تحولات سریع و پویایی مفرط است. آثار چنین تحولات ناگهانی در تغییرات پیوستة فن آورانه، فرهنگ مادی، اکوسیستم ها و حتی ارزش های اخلاقی حاکم بر جامعة ما قابل مشاهده است. یکی از پیامدهای بارز این وضعیت، زبان هایی هستندکه دیگر کسی با آنها تکلم نمی کند. این پدیده مرگ زبان و عوامل و شرایطی که به آن دامن می زند، به اختصار در بخش ابتدایی این مقاله مورد بحث قرار گرفته اند و به دنبال آن پیشینة مطالعات انجام شده در این زمینه آمده است.
کشور ما، ایران، از تاریخ و پیشینة طولانیِ گروه های قومی متنوع برخوردار است که هر کدام از آنها زبان بومی خود را دارند. در سال های اخیر، شرایطی که وصف آن در بالا گذشت، این زبان ها را در معرض خطر انقراض قرار است. بخش اصلی این مقاله به گزارش یافته های چند مطالعة میدانی در خصوص کاربرد و جایگاه اجتماعی زبان های محلی ایران و نگرش های گویشوران نسبت به زبان مادری شان می پردازد. بخش پایانی مقاله نیز شامل پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود به منظور حفظ زبان های در معرض خطرِ ایران است.
واژه شناسی اجتماعی گویش گیلکی ، مطالعه موردی ؛ اصطلاحات خویشاوندی و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجاکه در دهه های اخیر گویشهای ایرانی در جهت همگرایی با زبان فارسی به سرعت دستخوش تحول بوده اند، مطالعه و ثبت ویژگیهای اجتماعی آنها اهمیت بسیار دارد. از نتایج این مطالعات، علاوه بر شناخت خصوصیات منحصر به فرد این گویشها، می توان در سیاستهای کلان اجتماعی و آموزشی، برنامه ریزیهای زبانی و مطالعات تطبیقی گویش شناسی سود جست. این مقاله به بررسی جبنه های اجتماعی واژگان خویشاوندی و جنسیتی در گویش گیلکی رشت و نواحی اطراف آن می پردازد. گستردگی روابط و تعاملات خانوادگی، نامطبوع بودن خویشاوندی ناتنی، گستردگی و اهمیت چند همسری، و خانواده های گسترده مرد مَدار، از مسائل قابل تاملی هستند که در واژگان گیلکی بازتاب یافته اند. همچنین واژگان و اصطلاحات گیلکی از نظر ارجاع و خطاب، کاربرد افعال در حوزه همسرگزینی، بخش کنایی و... با ارزش گذاری جنسیتی همراه اند.
صرف فعل در گویش فاموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" در این مقاله قواعد صرف فعل در گویش فاموری (از دهستان های شهرستان کازرون)، در صیغه های مختلف مورد بررسی و طبقه بندی قرار گرفته است. همچنین به دستگا فعل، مصدر، طریقه ی ساخت ماده ی فعل در زمان گذشته و حال و وندهای فعل اشاره شده است. سپس با صرف نمونه فعل هایی در این گویش و چند گویش همجواری به مقایسه ی آنها پرداخته شده و همین مقایسه با فارسی معیار در مورد فعل نیز صورت گرفته است. فعل در این گویش دارای دو ماده ی گذشته و حال و سه وجه: اخباری، الترامی و امری است و همانند فارسی معیار شش صیغه دارد که در همه ی صورت های فعلی به کار برده می شود و شناسه ها همگی در آخر ماده ی فعل قرار می گیرند.
"
مقایسة فرایندهای واجی همخوان های گویش لری بالاگریوه با فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از فرایندهای واجی موجود در همخوانهای گویش لری بالاگریوه و مقایسة آن با فارسی معیار است. لری بالاگریوه گویش قومی با همین نام است که در مناطق جنوب و جنوب شرقی لرستان، جنوب و شرق ایلام و شمال خوزستان سکونت دارند. این گویش یکی از دو گونة رایج لری در شهر خرمآباد استان لرستان است. دادهها از طریق مصاحبه با چهار گویشور، هریک به مدت یک ساعت، گردآوری شده است. به علاوه، یکی از نگارندگان نیز گویشور این گویش است. دادهها برمبنای الفبای بینالمللی IPA آوانگاری شده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرایندها در چارچوب واج شناسی زایشی و واج شناسی خودواحد ارائه میشوند. فرایندهای همگونی، ناهمگونی، خنثیشدگی، تضعیف، حذف، درج و قلب از فرایندهای همخوانی بررسی شده در این مقاله هستند. به منظور یافتن فرایندهای واجی، به جز مطالعات آوایی، برخی ملاحظات ساخت واژی نیز به ضرورت تحقیق در این بررسی گنجانده شده است. در این گویش فرایندهای تضعیف و حذف از سایر فرایندها فعالترند.
گندم در فرهنگ و گویش مردم تنگستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنگستان شهرستانی است در استان بوشهر با مرکز اهرم. اساس اقتصاد این شهرستان بر پایه کشاورزی، دامداری و ماهیگیری استوار است. مردم تنگستان به گویشی به نام «تنگستانی» یا «تنگسیری» سخن می گویند که از گویش های ایرانی دسته غربی، گروه گویش های جنوب غربی است. گندم از محصولات مهم کشاورزی این منطقه به شمار می آید. این محصول از آن رو برای مردم تنگستان اهمیت دارد که افزون بر درآمدزایی، ماده اولیه نان و بسیاری از خوراکی های محلی دیگر است. کاه و باقی مانده ساقه گندم برای علوفه چهارپایان کاربرد دارد و گاهی نیز گندم به جای پول نقد مبادله می شود. از این رو، کشت گندم عملی آیینی به شمار می آید که با آداب و رسومی خاص همراه است؛ اگر چه بسیاری از آیین ها و واژگان ثبت شده در این نوشتار، تنها در یاد و خاطره کشاورزان سال خورده یافت می شود. هدف این پژوهش از سویی، ثبت آداب و رسوم و آیین ها و از سویی دیگر، گردآوری واژگان و اصطلاحات مربوط به گندم در گویش تنگستانی است. آنچه در این نوشتار آمده حاصل پژوهش های میدانی و گفت و گو با کشاورزان سال خورده روستای جمالی، از توابع تنگستان است. مطالب در دو بخش تنظیم شده است: نخست، گندم در فرهنگ مردم تنگستان؛ دوم، واژگان و اصطلاحات مرتبط با گندم در گویش تنگستانی.
گویش های ایرانی: پاسداران فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تفاوت های گویش کرمانجی بیگلر با گویش های کرمانجی مجاور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرمانجی مهمترین گونه زبان کردی است که علاوه بر کشورهای ترکیه، عراق، سوریه، و برخی از مناطق کردنشین غرب ایران، در استان خراسان شمالی و نیز در شمال غربی استان خراسان رضوی بدان تکلم می شود. اهالی روستای بیگلر در جنوب شهرستان قوچان همچون بسیاری از روستاهای دیگر این منطقه به یکی از گویش های این زبان سخن می گویند. از آنجایی که گویش کرمانجی روستای بیگلر نسبت به سایر گونه های کردی کرمانجی رایج در منطقه تفاوت های بارزی دارد، در این پژوهش تلاش شده است تا این تفاوت ها مورد بررسی قرار گیرد. دراین مقاله پس از بررسی این تفاوت ها به عوامل بیرونی و درونی تغییرات صورت گرفته نیز اشاره شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد این گویش از سایر گویش های کرمانجی مناطق مجاور به لحاظ آوایی، ساخت واژی و نحوی متفاوت است، و اینکه زبان های دیگر رایج در منطقه یعنی ترکی و فارسی از جمله مهمترین عوامل برون زبانی به وجود آمدن این تغییرات بوده اند. علاوه بر آن مشخص گردید که در این میان، زبان ترکی بیشترین تأثیر را در ایجاد این تغییرات داشته است و تأثیر زبان فارسی در درجه دوم اهمیت قرار دارد. همچنین از جمله مهم-ترین تغییرات درون زبانی این گویش می توان به از بین رفتن تمایز میان شکل حال و گذشته فعل متعدی در این گویش در مقایسه با دیگر گویش های کرمانجی خراسانی اشاره کرد.