فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۸۳ مورد.
۲۴۱.

مقایسة گویش کرمانجی رودباری با گویشهای کرمانجی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنس زبان کردی مجهول ارگتیو گویش کردی کرمانجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۰۳
کردی از کهن ترین زبانهای ایرانی و از شاخة شمال غربی آنهاست. این زبان به چندین گویش تقسیم می شود که در میان آنها کرمانجی بیشترین گویشور را در سطح جهان دارد. کرمانجها در منطقة وسیعی از آسیای میانه و خاورمیانه تا شرق اروپا زندگی می کنند. اکثر گروههای کرمانج ایرانی در زمان شاه عباس صفوی به دلایل سیاسی از نقاط غربی کشور به خراسان کوچانده شدند. بخشی از این اقوام سیصد سال بعد به امر نادرشاه افشار به نواحی کوهستانی شهرستان رودبار در جنوب استان گیلان مهاجرت کردند. مهاجرت های مذکور در طول تاریخ و جدا افتادن گروههای مختلف کرمانج از یکدیگر که خود به تضعیف جایگاه قومی و قدرت رسانه ای آنها انجامیده منجر به تأثیرپذیری این گویش از سایر زبانها شده است. در گویشِ کرمانجیِ خراسان، جایگاه ارگتیو (نظام کنایی) و جنس در اسامی و ضمایر، در مقایسه با کرمانجی معیار ضعیف شده است. در کرمانجی رودبار فراتر از تغییرات مذکور، و متأثر از ویژگی های دستوریِ زبان فارسی، گونة متفاوتی از مجهول ترکیبی شکل گرفته، نظام کٌنایی به نظام فاعلی- مفعولی تغییر یافته و نشانه های جنس از بین رفته است. این پژوهش، ضمن تدقیق در گویش کرمانجی گویشوران روستای گوفلِ شهرستان رودبار، می کوشد با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای- میدانی به بررسی تغییرات گویش کرمانجی رودبار نسبت به گونه های متقدم این گویش و دلایل این تغییرات بپردازد.
۲۴۲.

ساخت ارگتیو و فروپاشی آن در گویش کرمانجی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش کرمانجی خراسان نظام حالت دهی ارگتیو- مطلق نظام حالت دهی فاعلی - مفعولی نظام حالت دهی افقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۲۳
گویش کرمانجی که دربخش هایی از خراسان نیز به آن تکلم می شود در واقع یکی از گویش های ایرانی شمال غربی است که به رغم هم جواری با بسیاری از زبان ها مانند فارسی، ترکی، عربی، روسی، و ارمنی و از دست دادن برخی از ویژگی های صرفی و نحوی خود، یکی از مهم ترین مشخصه های تمایزدهندة صرفی و نحوی به نام نظام حالت دهی ارگتیو- مطلق را حفظ نموده است. این نوع نظام حالت دهی ازجمله ویژگی هایی است که هنوز در برخی از گویش های ایرانی (مانند کرمانجی، تالشی، تاتی، بلوچی و غیره) باقی مانده است در حالی که در برخی دیگر (مانند فارسی معاصر،کردی مرکزی و جنوبی، لری، مازندرانی، گیلکی و غیره) به کلی از بین رفته است و جای خود را به انواع نظام های حالت دهی دیگر از جمله فاعلی- مفعولی داده است. در این تحقیق،ضمن بررسی انواع نظام های حالت، نخست نظام حالت ارگتیو در گویش کرمانجی در خراسان بررسی و آن گاه با مراجعه به تعدادی از موارد فروپاشی و تبدیل آن به نظام های دیگر، خصوصاً نظام حالت دهی افقی، نشان خواهیم داد که این گویش از نظام حالت ارگتیو گسسته برخوردار است.
۲۴۳.

توصیف و تحلیل دو فرآیند کشش جبرانی و هماهنگی واکه ای در گویش پسیخانی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کشش جبرانی هماهنگی واکه ای گویش پسیخانی چهارچوب نظریة بهینگی ستاک امر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۰ تعداد دانلود : ۶۸۷
هدف از انجام این پژوهش، توصیف و تحلیل دو فرآیند واجی کشش جبرانی و هماهنگی واکه ای (ستاک امر) گویش پسیخانی در چهارچوب نظریة بهینگی پرینس و اسمولنسکی (1993 & 2004) است. روش این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش میدانی گردآوری شده اند. از پنج نفر گویشور، هریک به مدت یک ساعت مصاحبه به عمل آمد که در مجموع، پنج ساعت مصاحبه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهند فرآیند کشش جبرانی، پیوسته در گویش پسیخانی با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی در ساخت CVCC و نیز در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c) رخ می دهد و منجر به کشش جبرانی واکه در هجای اول می شود. همچنین کشش جبرانی ناپیوسته با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی و دو هجایی نیز اتفاق می افتد. در فرآیند همگونی واکة کوتاه /e/ با واکة [u] ، گسترش مشخصة پسین بودن رخ می دهد و نیز تبدیل واکة افتادة //e به واکة افراشتة [ i] اتفاق می افتد که گسترش مشخصة افراشته بودن را نشان می دهد. همچنین بر اساس تحلیل داده ها، در پایان ثابت شد که فرآیند کشش جبرانی دارای بسامد وقوع بالاتری است.
۲۴۵.

اطلس گویشی و اندازه گیری فاصله های گویشی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان همدان اطلس گویشی گویش سنجی فاصله گویشی تنوع واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۱ تعداد دانلود : ۷۵۰
هدف پژوهش حاضر ارائه نمونه ای از اطلس گویشی بر مبنای اصول جغرافیای گویشی و اندازه گیری فاصله های گویشی بر مبنای اصول گویش سنجی در نیمه جنوبی استان همدان است. روش: در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی است، از پرسشنامه ای متشکل از 149 واژه و عبارت و 44 جمله پایه مبتنی بر فهرست واژه های سوادش استفاده شده است. گردآوری داده ها به روش میدانی از 15 جایگاه در شهرستان های اسدآباد، تویسرکان، ملایر، نهاوند و همدان که به روش تصادفی نظام مند انتخاب شده اند، صورت گرفته است. چهار مقوله کلی تحت عناوین واژه های مربوط به « طبیعت» (10 واژه)، «زمان»، «نسبت خانوادگی» و «اسامی حیوانات» (هر یک 5 واژه) به روش تصادفی برای تهیه اطلس و انجام محاسبات انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تنوع و پراکندگی واژگانی در این مقولات در قالب 5 اطلس گویشی متنی-نمادی نشان داده شده است. درصد فراوانی هر گونه تلفظی در جایگاه های مختلف و نیز بیشترین و کم ترین درصد شباهت بین جایگاه ها بر مبنای اصول گویش سنجی و ارائه دندروگرام (نمودار درختی) محاسبه شده است. نتیجه گیری: گویش های مورد بررسی در 9 خوشه طبقه بندی می شوند. کمترین فاصله گویشی بین دو جایگاه 14 و 15 در شهرستان همدان گزارش می شود. شباهت واژگانی بین این دو جایگاه برابر با 60 درصد است. بعد از آن بیشترین شباهت واژگانی برابر با 56 درصد بین دو جایگاه 8 و 9 در ملایر دیده می شود. شباهت گویشی بین ملایر و نهاوند بیشتر از سایر شهرستان ها است. تنوع واژگانی در مقوله «طبیعت» بیشترین حد و در «اسامی حیوانات» کمترین حد است.
۲۴۶.

رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه کمینه گرا مطابقه بازبینی مشخصه گویش دشتستانی نفی جمله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۱۷ تعداد دانلود : ۵۴۳
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
۲۴۷.

دستگاه فعل در گویش گله داری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجه زمان فعل زبان های ایرانی گویش گله داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۹ تعداد دانلود : ۶۸۲
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش گله داری اس ت. گله دار ش هری در ج نوب استان فارس و هم مرز با استان بوشهر است. گویش گله داری جزء شاخه جنوب غربی زبان های ایرانی نو است و از گویش های لری محسوب می شود که طی چندین سده همسایگی با گویش های منطقه، اثرپذیر و اثرگذار بوده است. در این بررسی، نخست شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، صفت مفعولی، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، نمود، وجه و زمان، وند سببی، وند نفی و جهت بررسی می شوند، سپس فعل از نظر ساخت اشتقاقی و نحو مورد مطالعه قرار می گیرد.
۲۴۸.

پسوندهای اشتقاقی اصلی بلوچی امروز (گویش مرکزی بلوچستان ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساخت واژه اشتقاق بلوچی گویش های بلوچی پسوندهای اشتقاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
در این مقاله، پسوندهای اشتقاقیِ اصلیِ بلوچیِ امروز (گویش مرکزی بلوچستانِ ایران)، که تاحدّی تحت تأثیر فارسی امروز است، بررسی شده است. داده های مقاله اغلب به صورت میدانی گردآوری شده و با روش تحلیلی توصیف شده اند. نتیجه بررسی نشان می دهد که 89 پسوند اشتقاقی در گویش مورد نظر وجود دارد، که از این تعداد، 8 پسوند پرکاربرد، 19 پسوند نسبتاً پرکاربرد، 50 پسوند کم کاربرد و 12 پسوند نسبتاً کم کاربرد است. به علاوه، در 16 پسوند از 89 پسوندِ به دست آمده، تأثیر زبان فارسی پیداست؛ و در نهایت، اینکه اشتقاق پسوندی یکی از زایاترین فرایندها در واژه سازیِ بلوچی است.
۲۵۱.

بیان مالکیت در تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مالکیت مالکیت اسمی مالکیت محمولی رده شناسی تالشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۶۲۷
هدف این تحقیق شناسایی انواع ساخت های مالکیت در گویش تالشی براساس چارچوب رده شناختی آیکنوالد (2013) است. غالباً مواد تالشی مرکزی و جنوبی بررسی شده گرچه گاه به خصوصیات ساخت های مالکیت در تالشی شمالی نیز اشاره گردیده است. داده ها نشان دهنده استفاده از چهار راهکار هم جواری، نشانه گذاری مالک، نشانه گذاری مملوک، و بالاخره نشانه گذاری مالک و مملوک برای رمزگذاری «مالکیت اسمی» است. نکته جالب در تالشی معتبر بودن شمار برای نشانه گذاری مالک است؛ حالت نمای -i به مالک مفرد و حالت نمای -un به مالک جمع متصل می گردد. مشخصه دیگر این زبان، وجود شش ضمیر ملکی متمایز است که می تواند جایگزین مالک یا مالکان در مالکیت اسمی شود. در تالشی، ساخت های موجود در «مالکیت محمولی» نیز بسیار متنوع است. به طورکلی، در نمایش این نوع مالکیت از ساخت وجودی و ساخت ملکی ربطی استفاده می شود. نکته جالب دیگر استفاده از پس اضافه/ پی بست râ بعد از مالک در بسیاری از این ساخت هاست. این نشانه مانند سایر پس اضافه ها در این گویش موجب اعطای حالت غیرفاعلی به اسم قبلی (مالک) می شود.
۲۵۲.

بازشناسیِ زبان شناختی و جغرافیایی گونه های زبان مازندرانی در حد فاصل خلیج گرگان تا مرکز مازندران با اعمال روش های گویش سنجی بر تفاوت های آوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش سنجی زبان شناسی رایانشی تحلیل انبوهه تفاوت هایآوایی زبان مازندرانی (طبری)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۸ تعداد دانلود : ۷۳۶
پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یک سو با اتخاذ رویکردی کمّی- رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل گرایانه، سعی در بررسی گونه های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم اندازی نسبتاً روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش سنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی 73 سایت در قلمرو گویشی گسترده پژوهش - که از شمال به شبه جزیرة میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنه های رشته کوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستان های بابلسر و سوادکوه محدود می شود- مشخص شد. داده های پژوهش شامل معادل های آوایی 62 مدخل واژگانی (جمعاً 4521 معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران 36 سال و متوسط سواد آن ها در حد آموزش ابتدایی است که 38% آن ها زن هستند. تحلیل انبوهه داده ها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویش سنجی بر رهیافت سنتی، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانیِ گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می شود که تغییرات پیوستار گویشی آن ها از جنوب شرقی به شمال غربی است. گویش منطقه ای شمال شرق حول شبه جزیرة میانکاله، گویش منطقه ای جنوب شرق بخش گلوگاه، گویش منطقه ای مرکز حول مناطق مرکزی شهرستان های نکا و ساری و گویش منطقه ای غرب شهرستان جویبار را پوشش می دهد.
۲۵۳.

ساختار موضوعی افعال دومفعولی در کُردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقوله بندی کردی هورامی افعال دومفعولی آرایش نحوی بازنمایی معنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۶۷۶
پژوهشگران به مطالعة ساختار موضوعی افعال دومفعولی در زبان های ایرانی با رویکردهای نوین زبان شناسی کمتر پرداخته اند. در کُردی هورامی دو دسته از افعال دومفعولی اصلی و ساخت های دومفعولی فرعی وجود دارد. در این پژوهش ساختار موضوعی افعال دومفعولی اصلی از نظر مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی بررسی می شوند. این افعال براساس شواهد نحوی، ساخت واژی و معنایی به دو گروه افعال انتقال مالکیت و افعال انتقال مکانی طبقه بندی و توصیف می گردد. سپس، نمونه ای از هر گروه در چارچوب رویکرد برنامة کمینه گرایی/ صرف توزیعی (MP/DM) تحلیل می شود. این مطالعه به اصلاح مقولة الحاقی پایین پیلکانن (2008) برای تبیین ساختار نحوی و سایر ویژگی های هورامی در رویکرد مذکور می پردازد و شباهت ها و تفاوت های ساختار موضوعی آن دو را از لحاظ مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی به خوبی تبیین می نماید.
۲۵۴.

تأثیر تماس زبانی بر ویژگی های صرفی و نحوی گویش تاتی رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تغییر زبانی گیلکی تاتی تماس زبانی رودباری جوبنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۶۱۷
تاتی رودبار از گویش های تاتی است که در بخش هایی از شهرستان رودبار در استان گیلان تکلم می شود. استیلو تاتی رودبار را در گروه تاتیک قرار داده که تمام گویش های تاتی، تالشی، وفسی، الویری و ویدری را در بر می گیرد اما آنها را در حال تغییر به زبان گیلکی، از گروه زبان های کرانه جنوبی دریای خزر دانسته است. در این مقاله با ذکر شواهدی از ویژگی های صرفی و نحوی تاتی رودبار، تفاوت های این گویش با دیگر گویش های تاتی و علت تغییر کنونی آن به نفع گویش گیلکی  مورد بررسی قرار گرفته است. از میان گونه های تاتی رودبار، گونة جوبُنی برای تحقیق انتخاب شده است. روستای جوبُن در دهستان رستم آباد جنوبی در بخش مرکزی شهرستان رودبار در استان گیلان قرار دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که این گونه در صرف و نحو با دیگر گونه های تاتی متفاوت است.
۲۵۵.

درباره ساخت و ریشه شناسی چند فعل تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعل ریشه شناسی تالشی ماده ماضی ماده مضارع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۴۳ تعداد دانلود : ۶۸۱
تالشی از گویش های ایرانی شمال غربی به شمار می آید که در حاشیه دریای خزر رواج دارد. جستارِ پیشِ روی پس از اشاره ای مختصر درباره ساختِ فعل در تالشی، به بررسی ریشه شناختیِ 14 فعل از تالشی مرکزی پرداخته است. داده های تحقیق و ضبط آنها براساس تلفظِ رایج در تالشی مرکزی است. در مدخلِ هر فعل، نخست ماده های مضارع و ماضی تالشی آورده شده، سپس برپایة برابر یا همریشة واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است، سپس براساس شواهد موجود، ساختِ اشتقاقی فعل و دگرگونی های آواییِ انجام گرفته بر روی ماده های آن توضیح داده شده، همچنین روندِ تحول تاریخی واج های تالشی در برخی از افعال منتخبِ این مقاله، از دوره ایرانی باستان تا ریختِ امروزین بررسی شده است.
۲۵۶.

توصیف و تحلیل فرآیندهای واجی گویش گالشی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرایندهای واجی گویش گالشی اشکور واج شناسی بهینگی ارتقای واکه ای فرایند قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۴ تعداد دانلود : ۶۶۲
هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل فرایندهای واجی کشش جبرانی، حذف، تضعیف، ارتقاء واکه ای و قلب در گویش گالشی اشکور است. چهارچوب نظری این پژوهش، واج شناسی بهینگی است. به همین منظور، با ده گویشور، هرکدام به مدتِ یک ساعت گفت وگو شده و داده ها گرد آوری شده اند. افزون بر این، نگارنده خود، گویشور بومی است. داده ها برمبنای الفبای آوانگار بین المللی IPA آوانویسی شده و روش تحقیق نیز توصیفی تحلیلی بوده است. در گویش گالشی، حذف همخوان های چاکنایی //h, ? در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c)رخ می دهد و منجربه کشش جبرانی واکه در هجای اول می شود. فرایند حذف همخوان /t/ و /d/ به عنوان عضو دوم خوشه یا توالی همخوان ها، حذف همخوان واک دار پایانی پس از واکه های کشیده رخ می دهد، در فرایند تضعیف تبدیل همخوان /b/ به [v] و/q/ به [X] رخ می دهد و در فرایند ارتقاء واکه ای، واکه افتاده /e/ به واکه افراشته] [i تبدیل می شود. در فرایند قلب نیز در واژه های «مدرسه، کبریت، تاکسی» دیده می شود. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که فرایند تضعیف و حذف در این گویش دارای بیشترین بسامد و فرایند قلب دارای کمترین بسامد است.
۲۵۷.

نگرش شهروندان تبریز به تنوعات گویشی در استان آذربایجان شرقی با تأکید بر سه شاخص تفاوت زبانی، صحیح بودن و خوشایندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش تبریز خوشایندی تفاوت زبانی صحیح بودن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
تعداد بازدید : ۹۰۸ تعداد دانلود : ۴۲۰
نگرش زبانی که ناظر بر هرگونه احساس و تلقی یک فرد از زبان خود یا دیگری است، با مفاهیمی مانند فرهنگ، هویت و سازوکارهایی همچون برنامه ریزی زبان سروکار دارد. در این پژوهش براساسِ سه شاخص «تفاوت گویشی»، «صحیح بودن» (اعتبار اجتماعی) و «خوشایندی»، نگرش شهروندان تبریز در خصوص تنوعات گویشی زبان ترکی آذری در سطح استان آذربایجان شرقی ارزیابی شده است. به این منظور پرسشنامه ای شامل سه نقشه استان در اختیار 384 شهروند آذری زبان ساکن تبریز قرار گرفت. آزمودنی ها نظر خود را درباره میزان تفاوت گویش های شهرستان های استان نسبت به تبریز با مقیاس عددی 1 تا 4، و میزان صحیح بودن و خوشایندی گونه های زبانی رایج در شهرستان ها را با مقیاس عددی 1 تا 7 اعلام کردند. نتایج آماری نشان داد که اصل همجواری در نگرش شهروندان تبریز نسبت به تفاوت گویشی صدق می کند، زیرا از نظر آنان، گویش های رایج در شش شهرستان همجوار با تبریز، کمترین تفاوت را با گونه زبانی تبریز دارند. از سوی دیگر، اغلب آزمودنی ها، گونه رایج در شهر تبریز را صحیح تر و خوشایندتر از گونه های زبانی سایر شهرستان ها دانستند. به جز دو استثنا - مراغه و بناب- در سایر شهرستان های استان، میان دو شاخص صحیح بودن و خوشایندی، همبستگی مثبت مشاهده شد. گروه زنان نسبت به مردان، گونه زبانی تبریز را صحیح تر خوشایندتر معرفی کردند. گروه سنی 45-26 ساله به وجود تفاوت بیشتر بین گویش تبریز با گونه های سایر شهرستان ها قائل شدند. گروه غیرتحصیل کرده حساسیت بیشتری به مفهوم خوشایندی گونه های زبانی استان نشان دادند. نتایج این مطالعه، ضمن ارائه دستاوردهای نظری در چارچوب جامعه شناسی زبان و گویش شناسی، می تواند به برنامه ریزی زبانی و تصمیم گیری در نهادهایی مانند صداوسیمای استان و مراکز آموزش زبان ترکی آذری کمک کند.و
۲۵۸.

بررسی و توصیف واژه بست های ضمیری در گویش بهبهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه بست ضمیری گویش بهبهانی میزبان واژه بست جایگاه واژه بست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۵۴۱
در این مقاله به بررسی واژه بست های ضمیری در گویش بهبهانی و نقش آنها در گروه و جمله پرداخته می شود. واژه بست های ضمیری در گویش بهبهانی دارای چهار نقش فاعلی، مفعولی صریح، مفعولی غیر صریح و اضافی می باشند. در این مقاله نشان داده می شود که واژه بست های فاعلی دارای پانزده میزبان از نظر نقش دستوری در این گویش می باشند که به تفصیل در مقاله به این امر پرداخته شده است. میزبان های واژه بست های مفعولی صریح عبارت اند از پیشوند امری یا پیشوند فعل پیشوندی، جزء غیر فعلی فعل مرکب، پیشوند استمراری، فعل و پیشوند نفی. میزبان واژه بست های مفعولی غیر صریح، مفعول صریح و پیشوند استمراری می باشند. واژه بست های اضافی نیز میزبان هایی از نوع فاعل، مفعول صریح و متمم دارند. از نظر مقوله فعل، اسم، صفت، ضمیر(شخصی و اشاری، مبهم)، واژه بست، حرف اضافه، ضمیر پرسشی، پسوند تصریفی جمع و حرف نشانه ی «را» به عنوان میزبان عمل می کنند. از نظر جایگاه تمایل غالب واژه بست های این گویش ، به ظهور در جایگاه دوم پس از اولین واژه یا پس از اولین سازه در بند می باشد. همچنین یکی از تفاوت های اصلی و نقطه ی افتراق بین گویش بهبهانی و فارسی معاصر واژه بست های فاعلی می باشند؛ چرا که در فارسی معیار عنصری تحت عنوان واژه بست فاعلی وجود ندارد، درحالی که در بهبهانی نظامی غنی از این واژه بست ها با میزبان های متنوع وجود دارد.
۲۵۹.

حرف اضافه/ǰɑ/ در گونة بابلیِ زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش ابزار خاستگاه مازندرانی همراهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری بررسی‌های تاریخی تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۰۴ تعداد دانلود : ۴۹۵
در گونة بابلیِ زبان مازندرانی، حرف اضافة /ǰɑ/ پسایند است و بر نقش های معناییِ خاستگاه، همراهی، ابزار و روش دلالت می کند و کارکرد معناییِ آن همانند «از» و «با» در زبان فارسی است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که با توجه به تحولات تاریخی زبان های ایرانی، کدام نقش معنایی این حرف اضافه اصلی است و کدام حاصل تغییر معنایی. در این مقاله، صورتِ کهنِ /ǰɑ/ و کارکردهای معنایی آن در دوره های باستان و میانة زبان های ایرانی بررسی و مشخص شده است که /ǰɑ/ بازماندة hačaیا hačāدر زبان های اوستایی و فارسی باستان، و sacāدر زبان سنسکریت است. کارکرد اصلی این حرف اضافه دلالت بر نقش معنایی همراهی بوده  است. در تحولات تاریخی زبان، این حرف اضافه با گسترش معنایی بر نقش های معنایی ابزار، سبب و روش دلالت کرده است. بازمانده های این حرف اضافه در دوره هایِ میانه برای دلالت بر نقش های معناییِ همراهی، ابزار، روش و سبب به کار رفته اند. /ǰɑ/ در گونة بابلی زبان مازندرانی کارکرد اصلی این حرف اضافه را حفظ کرده است. داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای و استفاده از شم زبانی گویشوران گردآوری شده و شیوة بررسی آنها توصیفی - تحلیلی است.
۲۶۰.

ساخت افعال گویش مزینانی: پلی از پهلوی به فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارسی میانه ماضی نقلی ساخت فعل نظام ارگاتیو اکتساب دوگانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان های باستانی
تعداد بازدید : ۹۱۹ تعداد دانلود : ۹۲۴
این تحقیق با رویکردی توصیفی انتقادی و هدف ثبت و ضبط ویژگی های ساختواژی باستانی افعال گویش فارسی مزینانی (سبزوار- خراسان رضوی) صورت گرفت. در این بررسی، ساختمان درونی افعال حال ساده و وجه التزامی آن، ماضی ساده، ماضی نقلی، منشأ و حضور «است» در صیغگان آن و نیز آینده ساده توصیف شده و در برخی موارد با نظیر خود در زبان فارسی میانه مقایسه گشت و این نتایج حاصل شد: الف) شناسه های فاعلی این گویش همبستگی بیشتری با نظیر خود در فارسی میانه نشان می دهند تا فارسی معیار؛ ب) ساخت ماضی ساده نیز به دو شیوه، یکسان با معیار و متفاوت با آن، به چشم می خورد؛ ج) ساخت ماضی نقلی امروز، هم در این گویش و هم در معیار، بازمانده ی تلفیقی از دو سازوکار نقلی سازی در دوره ی میانه تلقی و ساختار درونی آن به صورت «صفت مفعولی + تکواژ نمود ماضی نقلی + شناسه فاعلی» قلمداد شد؛ د) در مجموع، رفتارهای دوگانه ی پیش گفته و نتایج مذکور یادآور «فرضیه ی اکتساب دوگانه» هاوکینز بوده و حاکی از حالت بینابین این گویش در مقایسه با فارسی معاصر و میانه است. مضافاَ، رد پایی نیز از نظام مطابقه ای ارگتیو دیده شده که صرفاَ با یک فعل، اما، هم در زمان حال و هم گذشته، تولید می شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان