فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۰۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
رسانه های نوین و در رأس آن ها اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی با دگرگونی در مفاهیم زمان و مکان، تغییر در اشکال نوین ارتباطی و ایجاد مراجع نوین هویت، موجب پیدایش ذهنیت های ناپایدار و هویت های تازه شده اند. بنابراین، پژوهش حاضر درصدد مطالعه تأثیر شبکه اجتماعی فیس بوک بر هویت جنسیتی دانشجویان است. مقاله حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه اینترنتی محقق ساخته در بین دانشجویان کاربر شبکه اجتماعی فیس بوک دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1392-1391 صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هویت جنسیتی کاربران، تحت تاثیر عضویت در فیس بوک قرار دارد. همچنین، بین مدت زمان عضویت در فیس بوک و میزان استفاده از فیس بوک و هویت جنسیتی، همبستگی معکوسی وجود دارد؛ یعنی با افزایش مدت زمان عضویت در فیس بوک و میزان استفاده از فیس بوک، هویت جنسیتی کاربران تضعیف می شود.
شبکه های مجازی بستری برای کارورزی مشاوره: پرورش و تقویت هویت حرفه ای، امکانات و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب دانش آموختگان رشته های یاورانه با فرایند پرورش هویت حرفه ای با مشکل روبه رو می شوند. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش کارورزی در شبکه های مجازی در تقویت هویت حرفه ای و بررسی کیفی امکانات و موانع این روش است. روش این تحقیق کیفی و از نوع تحلیل مضمون پاسخ های کارورزان در مورد تجارب کارورزی خود در فضای مجازی و روش جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جامعه آماری دانشجویان رشته های یاورانه دانشگاه های سراسر کشور و دانش آموختگان این رشته ها بود. نمونه گیری به صورت هدفمند از میان کارورزان فعال و تعداد افراد نمونه 20 نفر بود. طبق یافته های کد گزاری شده، امکانات کارورزی در شبکه مجازی در سه مضمون اصلی امکانات فضای مجازی، امکانات فراهم شده به وسیله مشاور و امکانات ناشی از روند (کنش متقابل فضای مجازی، کارورزان و مشاور) طبقه بندی شد. سرعت اینترت، فقدان نشانه های صوتی و تصویری، کاهش اثر بخشی مشاوره، سختی تایپ کردن، ابهام در گفت و شنود و کاهش درگیری ذهنی به عنوان موانع شناسایی شدند. کارورزی در فضای مجازی، با توجه به محدودیت فعلی امکانات، می تواند به عنوان روش کمکی، حجم بالای اعضای سازمان نظام را که در صف گرفتن پروانه هستند، پاسخگو باشد.
تاثیر برنامه آموزش سواد رسانه ای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان آگاهی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۷
119-156
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر دوره آموزش سواد رسانه ای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان آگاهی دانش آموزان دوره دوم مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ صورت پذیرفته است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۴۰ نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، آزمون محقق ساخته آگاهی که میزان پایایی آزمون از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ۷۹/۰ به دست آمد. پس از اجرای پیش آزمون بر روی هر دو گروه، گروه آزمایش طی شش جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دوراز متغیر مستقل نگاه داشته شدند. پس از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیری) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش سواد رسانه ای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث افزایش میزان آگاهی دانش آموزان از سواد رسانه ای شده است. نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش سواد رسانه ای و افزایش آگاهی در ارتباط با مؤلفه های اساسی سواد رسانه ای بود.
بازنمایی زن در جوک های جنسیتی؛ تحلیل گفتمان انتقادی جوک های جنسیتی در مورد زنان در شبکه های موبایلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو با هدف بررسی چگونگی بازنمایی زنان در جوک هایی که در مورد آنها ساخته شده اند، انجام شده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که جوک های جنسیتی برآمده از چه گفتمانی بوده و نحوه بازنمایی زنان در آنها تا چه اندازه نتیجه چنین گفتمانی است. به دلیل برخورداری موضوع از وجوه کیفی بالا، از روش تحلیل گفتمان استفاده شده است. به این منظور با استفاده از الگوی سه بعدی نورمن فرکلاف، تعداد بیست مورد از میان بیش از یک صد مورد جوک جنسیتی انتخاب و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که جوک های جنسیتی، بازنمایی منفی و فرودست از زنان و دختران در مقابل مردان و حتی پسران داشته اند. در این جوک ها بازنمایی دختران متفاوت از زنان صورت گرفته است. بازنمایی زنان تحت تأثیر باورهای کلیشه ای، سنتی، مردسالارانه و تاحدودی کلیشه های رسانه ای صورت گرفته است؛ اما بازنمایی دختران به صورت عمده تحت تأثیر کلیشه های رسانه ای بوده است. همچنین نتایج نشان داد که جوک های جنسیتی از درون گفتمان مردسالاری برآمده و در نهایت به تأیید و تقویت این گفتمان منجر می شود.
فضای مجازی، ارزش های فرهنگی و اثر میراث اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گسترش فزاینده فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در سال های اخیر، حیات بشری را در ابعاد مختلفی تحت تاثیر قرار داده است. یکی از حوزه های مهم زمینه فرهنگی و ارزش های فرهنگی است. از این منظر، گسترش فزاینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات و شکل گیری ""جامعه شبکه ای"" منجر به تحول و دگرگونی ارزش های فرهنگی در اغلب جوامع معاصر شده است که بارزترین مثال آن رشد ارزش های سکولار- عقلانی و ارزش های ابراز وجود یا رهاینده است. این مطالعه درصدد است تا با بررسی این فرایند، اثر میراث سنتی را در رابطه با فضای مجازی و ارزش های فرهنگی در چند کشورهای اسلامی واکاوی نماید. به عبارتی سئوال اصلی این مطالعه این است که فضای مجازی چه اثری بر دگرگونی ارزش های فرهنگی در کشورهای اسلامی دارد؟ به عبارتی فرضیه تحقیق این است که بین گسترش فضای مجازی و تغییر ارزش های فرهنگی متناسب با وضعیت متغیرهای مربوط به دیواره اتشین رابطه وجود دارد. بررسی نظری این موضوع نشان می دهد که دیدگاه های نظری متفاوتی در رابطه با فضای مجازی و ارزش های فرهنگی قابل دسته بندی است: نخست دسته ای که عقیده دارند همراه با ورود تکنولوژی، از جمله تکنولوژی ارتباطی، ارزش های سنتی محو شده و ارزش های نوین جایگزین می شوند و این فرایند در کل جهان به صورت واحد و همسان رخ می دهد که پیامد آن همگرایی ارزش ها و فرهنگ ها در جوامع خواهد بود. گروه دوم بر اهمیت ارزش های فرهنگی و ماندگاری کامل آن در جوامع مختلف و حتی تشدید آنها و مقاومت در برابر تغییرات تأکید دارند. گروه سوم اعتقاد دارند که در اثر تحولات فزاینده در عرصه جهانی شدن و تکنولوژی های ارتباطی شاهد امتزاج و ترکیب ارزش های سنتی و مدرن در جوامع جدید خواهیم بود. اخیراً نظریه ای تحت عنوان ""دیواره های آتشین"" در این زمینه مطرح شده است که به نظر می رسد به شیوه بهتری می تواند تبیین کننده این فرایند باشد. این نظریه بر اهمیت موانع فرهنگی- اقتصادی در تغییر و جایگزینی ارزش ها تأکید دارد. بر این اساس، تغییرات جامعه ایران در مقایسه با سایر نقاط، مبتنی بر نظریه دیواره آتشین نشان می دهد که چنین موانعی نیز در اثرگذاری فضای مجازی بر تغییرات ارزشی در جامعه ایرانی نقش کاملاً برجسته ای دارند. روش بررسی این مطالعه تحلیل ثانویه است که با استفاده از داده های پیمایش ارزش های جهانی برای کشورهای اسلامی انجام می پذیرد.
تبیین جامعه شناختی سرمایه اجتماعی خانواده و فضای مجازی (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فناوری های ارتباطی جدید و بزرگراه های اطلاعاتی آن، به ویژه فضای مجازی، منجر به تحول در شدت و میزان ارتباط انسان ها در اقصی نقاط جهان شده اند و تحولی کیفی نیز در این ارتباطات ایجاد کرده اند. امروزه با استفاده از اینترنت و با حضور در این بزرگراه، امکان بهره گیری از انبوهی از اطلاعات در کمترین زمان ممکن و برقراری ارتباط گفتاری، نوشتاری و دیداری با هزینه ای نسبتاً کم فراهم آمده است. خانواده به عنوان یکی از مهم ترین قدرت های تربیتی از انسان ها مراقبت می کند و این عمل را همان گونه انجام می دهد که زندگی اجتماعی آن را می خواهد. درحقیقت افراد در خانواده بسیاری از ظرفیت ها را جهت زندگی در جامعه کسب می کنند.از جمله این ظرفیت ها سرمایه اجتماعی است. با توجه به اهمیت این مسئله در این مقاله به بررسی تاثیر فضای مجازی بر سرمایه اجتماعی افراد در خانواده ها پرداخته شده است..پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای و بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، با تکیه بر نظریه های مربوط به این حوزه صورت گرفته است. جامعه آماری خانواده های دارای فرزند بالاتر از 15 سال شهر اصفهان هستند. متغیر استفاده از فضای مجازی با دو شاخص کمیت وکیفیت و متغیر سرمایه اجتماعی با چهار شاخص اعتماد، انسجام، مشارکت وحمایت اجتماعی سنجیده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که کیفیت وکمیت استفاده از فضای مجازی، بر سرمایه اجتماعی خانواده تاثیر داشته است. بدین معنا که هرچه میزان استفاده از فضای مجازی بیشتر باشد سرمایه اجتماعی که ناشی از ارتباط افراد در دنیای واقعی و ارتباطات رودر رو است، کاهش پیدا می کند.
سنجش اعتماد و خوشنامی در شبکه های اجتماعی با رویکردهای داده کاوی
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجموعه ای از روابط اجتماعی هستند، که اعتماد یکی از ویژگی های مهم آن روابط محسوب می-شود. بی اعتمادی زمینه ساز عدم همکاری و بی نظمی در جامعه می گردد. از اینرو هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر اعتماد و خوشنامی در شبکه های اجتماعی به وسیله داده کاوی می باشد. تولید و فرسایش اعتماد در ساختارهای شبکه های اجتماعی را می توان به وفور یافت. از آنجایی که تعامل های اجتماعی درون روابط اجتماعی رخ می دهند، چگونگی انتخاب طرف تعامل می تواند بر شکل گیری اعتماد تأثیرگذار باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد الکترونیکی که بین آنها پرسشنامه توزیع شده است، می باشد. این پرسشنامه برگرفته از مدل مایر و همکاران (1995) و میشرا (1996) می باشد. و از پرسشنامه اعتماد در فضای ارتباطی مجازی اُسورا و همکاران(2007) تهیه شده است. پس از تهیه، پرسشنامه در اختیار جامعه آماری قرار گرفته شد و پس از جمع آوری اطلاعات وارد برنامه کلمنتاین شده و در ادامه نتایج استخراج گردید.
شبکه های اجتماعی مجازی و امنیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شبکه های اجتماعی مجازی نقش بسیارمهمی در ارایه و اجرای برنامه های سیاسی، امنیتی، مذهبی و بسترسازی افکار عمومی برای تأمین امنیت عمومی ایفا می کنند که از این جهت حائز اهمیت هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در ارتقاء امنیت عمومی شهر قم صورت گرفته است. روش: این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایش انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کاربرانی است که در شهر قم از شبکه های اجتماعی مذهبی استفاده می کردند. به دلیل بزرگی جامعه، براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری غیراحتمالی سهمیه ای انتخاب شدند. یافته ها و نتایج: یافته های تحلیلی پژوهش از دیدگاه کاربران بیانگر وجود رابطه معنادار در سطح اطمینان 95 درصد بین متغیرهای مورد مطالعه در ارتقاء امنیت عمومی شهر قم هستند. ارتباطات تعاملی کاربران اعم از ایجاد تعامل و گفتگوی دو سویه، مشارکت های اجتماعی فعالانه برای تبادل نظر و همکاری های دوجانبه با پلیس صورت بگیرد، شاخص تأثیرگذاری در ارتقاء و توسعه امنیت عمومی است. همچنین، کاربران با اشتراک علاقه مندی ها و خواسته های مرتبط با امنیت عمومی و با انتقاد و ارزیابی از نحوه فعالیت پلیس و اعلام نظرات (سازنده و آزاد) به واسطه ناشناس بودن تعامل کنندگان در شبکه های اجتماعی مذهبی می توانند در ارتقاء امنیت عمومی نقش آفرینی کنند، کاربران معتقدند که گرایش های مذهبی متغیر تأثیرگذار دیگری در ارتقاء امنیت عمومی است و تعامل کنندگان با شیوه های عمل خود در شبکه های مزبور اعم از نحوه جذب و جمع آوری اطلاعات، نظارت بر نوع محتوای تولید شده و دسته بندی اطلاعات برای ارائه به پلیس می توانند در ارتقاء امنیت عمومی مشارکت کنند. در شبکه های اجتماعی مذهبی نوعی هم پیوندی اجتماعی در بین کاربران ایجاد شده به طوری که کاربران با راه اندازی اجتماعات برخط در شبکه های مذهبی در تعامل و همسو با فعالیت های پلیس و با توجه به ویژگی بسیج کنندگی و هم افزایی شبکه های اجتماعی، احساس وابستگی و تعامل درون گروهی خود را با پلیس در شبکه های اجتماعی مذهبی افزایش داده و این رویکرد می تواند در ارتقاء امنیت عمومی مؤثر و مفید باشد، از سوی دیگر مطرح شدن مسائل مدنی افراد جامعه در شبکه های اجتماعی مجازی اعم از موضوعات فرهنگی، مصالح و مطالبات عمومی، حقوق شهروندان مرتبط با امنیت و مسایل اجتماعی قبل از بحران زا و امنیتی شدن آنها در شبکه های اجتماعی مجازی متغیر تأثیرگذار دیگری در ارتقاء امنیت عمومی است.
هوموفیلی در شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی شبکه اجتماعی مجازی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
93-120
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش درصدد هستیم تا وزن ویژگی های مختلف هوموفیلی ازجمله: جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، سال ورود به دانشگاه، شهرستان محل سکونت و وضعیت تأهل را برای کاربران ایرانی در یک شبکه اجتماعی مجازی نمونه (دانشجویان تحصیلات تکمیلی زنجان)، به دست آوریم. تا آنجا که می دانیم، این مقاله اولین کار پژوهشی است که الگوی رفتاری کاربران ایرانی در شبکه های اجتماعی مجازی، را مورد مطالعه قرار می دهد. ساختار مقاله نیز مبتنی بر بیان مسئله و بعد ارائه طرح نظری برای تبیین نظری آن که مبتنی بر استفاده از نظریه هوموفیلی برای شناسایی روابط هوموفیلی در بین دانشجویان دانشگاه زنجان به عنوان نمونه موردی است. سپس در بخش روش شناسی به ارائه ابزار اندازه گیری هوموفیلی می پردازیم و در نهایت نیز تحلیل ها را ارائه کرده و نتیجه گیری می کنیم تا دستاورد علمی مقاله روشن شود.
راهکارهای افزایش سهم تلویزیون در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان با استفاده از ظرفیت های پهن باند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه تلویزیون که تا پیش از این بیشترین سهم را در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان داشت، حالا با تحولات سریع حوزه رسانه های نوین به جد در معرض تهدید است. هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی راهکارهایی برای استفاده از ظرفیت های پهن باند در ارتقای جایگاه تلویزیون در سبد مصرف رسانه ای مخاطبان است. برای شناسایی این راهکارها با استفاده از روش دلفی کلاسیک به خبرگان حوزه علوم ارتباطات و متخصصانی که در زمینه رسانه های بر بستر پهن باند خبرگی نظری و یا تجربی داشتند، رجوع شد. 21 نفر از ایشان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش دلفی در سه دور اجرا شد که در مرحله اول از طریق روش مصاحبه عمیق و در مراحل بعدی به کمک پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز گردآوری شد. نهایتاً اعضای پنل دلفی درباره 21 راهکار که در 5 بخش «محتوایی»، «مدیریتی»، «تکنیکی»، «خط مشی گذاری» و «تجاری- اقتصادی» طبقه بندی شده بودند، به اجماع نظر رسیدند. از مهم ترین راهکارهای محتوایی شناسایی شده می توان به «تولید محتوای مختص فضای مجازی» و «تغییر در مدل خبررسانی»؛ از مهم ترین راهکارهای مدیریتی به «مخاطب شناسی بستر پهن باند» و «ارتقای سطح سواد رسانه ای کاربران»؛ از مهم ترین راهکارهای تکنیکی به «تحول در حوزه آرشیو» و «استفاده از ظرفیت بازخوردگیری برای واکاوی ویژگی های کاربران»؛ از مهم ترین راهکارهای خط مشی گذاری به «تنظیم مقررات روشن» و «تعامل بازیگران حوزه پخش فراگیر صوت و تصویر در فضای مجازی» و از مهم ترین راهکارهای تجاری- اقتصادی به «خلق ارزش افزوده برای فروش محصولات بیشتر» و «ایجاد بستر مناسب برای فروش محصولات» اشاره کرد.
تأثیر آموزش سواد رسانه ای بر پرخاشگری و نگرش به خشونت در کاربران نوجوان بازی های رایانه ای خشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۸
173-201
حوزه های تخصصی:
کودکان و نوجوانان به واسطه رشد شناختی ناقص تر و تجارب کمتر، بیش از بزرگسالان از خشونت رسانه ای تأثیر می پذیرند. آموزش سواد رسانه ای به عنوان یکی از شیوه های مصون سازی افراد در برابر تأثیرات رسانه ها، می تواند تفکر انتقادی را در مخاطبین خود پرورش دهد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش سواد رسانه ای در کاهش میزان خشونت کاربران بازی های رایانه ای خشن می باشد. در این مطالعه تجربی 100 نوجوان کاربر بازی های رایانه ای خشن مراجعه کننده به گیم نت های شهر قم به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند و پرسشنامه های مربوط به اطلاعات دموگرافیک، مقیاس پرخاشگری اهواز و نگرش نسبت به خشونت را تکمیل کردند. مداخله آموزشی سواد رسانه ای با تأکید بر بازی های رایانه ای خشن در سه جلسه به صورت سخنرانی و بحث گروهی برای گروه آزمون اجرا شد. سپس داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میانگین نمره پرخاشگری و نگرش به خشونت بین دو گروه قبل از مداخله تفاوتی ندارد، اما یک ماه بعد از مداخله آموزشی میانگین نمره پرخاشگری و نگرش مثبت به خشونت در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری یافت (0001/0=P). نتیجه این که آموزش سواد رسانه ای می تواند میزان پرخاشگری کاربران نوجوان بازی های رایانه ای خشن را کاهش دهد. گنجاندن مبانی سواد رسانه ای در متون درسی و تولید و پخش برنامه های پیشگیرانه در این زمینه ضرورت دارد.
عوامل مؤثر بر قصد استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام در فعالیت های آموزشی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، شبکه های اجتماعی و از آن جمله تلگرام، جزء جدایی ناپذیر زندگی بسیاری از دانشجویان شده اند و این در حالی است که استفاده دانشجویان از این شبکه ها در زمینه فعالیت های آموزشی و درسی بسیار ناچیز است. بر این اساس و با در نظر گرفتن اهمیت قصد رفتاری به عنوان قوی ترین متغیر پیش بینی کننده رفتار افراد، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام در فعالیت های آموزشی در میان دانشجویان انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را 767 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل داده اند که 196 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای، با انتساب متناسب انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که متغیرهای برداشت ذهنی از مفید بودن استفاده و همچنین برداشت ذهنی از جذابیت استفاده و نگرش اثر مثبت و معناداری بر قصد استفاده دانشجویان از شبکه اجتماعی تلگرام در فعالیت های آموزشی داشته اند.
تقابل های اخلاقی در تعاملات کاربران ایرانی رسانه های اجتماعی (مطالعه شش رویداد در یوتیوب، فیس بوک و اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شش رویداد در رسانه های اجتماعی که از جنبه های اخلاقی محل بحث کاربران ایرانی قرار گرفته اند مطالعه شده است. این شش رویداد در فاصله سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ در فیس بوک، اینستاگرام و یوتیوب آغاز شده اند، اما دامنه مباحث مربوط به آنها در سایر رسانه ها و وب سایت های فضای مجازی گسترش پیدا کرده است. مطالعه به شیوه کیفی با رویکرد اکتشافی انجام شده و کامنت های کاربران حول این شش رویداد مبنای تحلیل بوده است. از میان هزاران کامنت کاربران فضای مجازی درباره هر رویداد، در مجموع ۳۹۶ کامنت برای تحلیل انتخاب شدند. این تعاملات در قالب مدل کیفی برآمده از دل داده ها با عنوان «هرم کنش گری کاربران در تقابل های اخلاقی رسانه های اجتماعی» ارائه شده است.
نگرش مخاطبان نسبت به دیجیتال شدن شبکه های تلویزیونی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی تکنولوژی های نوین ارتباطاتی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه افکار عمومی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی تلویزیون قالب های محتوای تلویزیونی مخاطب تلویزیون
ایجاد نگرش مثبت نسبت به یک نوآوری و پذیرش آن از سوی پذیرندگان، هدف هر ابداع کننده نوآوری است. در سال های اخیر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز کوشیده است تا با دیجیتال کردن شبکه های تلویزیونی ضمن افزایش و بهبود کیفیت برنامه ها به جذب هر چه بیشتر مخاطبان در رقابت با سایر رسانه ها بپردازد. لذا با عنایت به این نکته، هدف این پژوهش بررسی این مسئله است که مخاطبان شهر نورآباد لرستان چه نگرشی نسبت به دیجیتال شدن و افزایش شبکه های جمهوری اسلامی ایران دارند؟ این تحقیق به روش پیمایش انجام شد و جامعه آماری آن را کلیه افراد بالای 15 سال ساکن شهر نورآباد لرستان تشکیل می دادند که 384 نفر از میان آنها بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی طبقه بندی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه 8/67 درصد مخاطبان نسبت به دیجیتال شدن و افزایش شبکه ها نگرش مثبت دارند . همچنین، رابطه بین نگرش مخاطبان با متغیرهای مستقل مثل دینداری ، احساس تعلق آنها به نظام جمهوری اسلامی ایران نزد آنها، اعتبار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، موفقیت برنامه های شبکه استانی، دانش و آگاهی، مزیت نسبی این نوآوری، تجربه استفاده قبلی و رؤیت پذیر بودن نتایج استفاده از این نوآوری از دیدگاه مخاطبان، رابطه ای معنی دار بوده است. به عبارت دیگر این متغیرها می توانند نحوه نگرش نسبت به این نوآوری را تعیین کنند. هم چنین رابطه بین نگرش با متغیرهای مستقلی مثل سن، جنس، تحصیلات، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و میزان دسترسی به شبکه های ماهواره ای معنی دار نبوده است و این متغیرها نمی توانند تعیین کننده نگرش مخاطبان باشند.
تحلیل محتوای شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد نتنوگرافی بر اساس اطلاعات ناقص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی به عنوان مؤثرترین فضای ارتباط جمعی در دنیای امروز محسوب می شود که با وجود عمرمحدود خود از ضریب نفوذ نسبتاً بالایی در میان جوانان برخوردار است. تحلیل محتوای نظرات کاربران در شبکه های مجازی، لایه های پنهان و زیرین نظرات و متون نوشته شده توسط کاربران و اعضای شبکه های مجازی را کشف می نماید و به محققین علوم اجتماعی کمک می کند به اهدافی که پژوهش در راستای آن انجام می گیرد، نزدیک شوند. نتنوگرافی به عنوان رویکردی جدید در عرصه شبکه های اجتماعی و در فضای ارتباطات اینترنتی، پیشنهاد ها و نظریات مشتریان را در قالب کامنت مورد بررسی قرار می دهد و روشی برای درک نگرش ها، تصورات، تصاویر، و احساسات کاربران در جوامع آنلاین می باشد. در این مقاله نظرات اعضای شبکه مجازی دانشجویان مدیریت دانشگاه صنعتی شاهرود با روش نتنوگرافی و تجزیه وتحلیل بر اساس نظریه زمینه ای بررسی و سپس ضریب اهمیت موضوعات توسط کارشناسان تعیین شد و به علت ناقص بودن بعضی نظرات اولویت بندی بر اساس روابط اولویت فازی با اطلاعات ناقص انجام گرفت.
رویکردهای متعارض درباره تکوین حوزه عمومی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش اینترنت به عنوان یک تکنولوژی نوین ارتباطی، مباحث مهم و متفاوتی را در خصوص نسبت این تکنولوژی با حوزه عمومی به همراه داشته است. در این مقاله سعی شد بر مبنای حوزه عمومی مورد نظر هابرماس، با طرح چهار سؤال اساسی در خصوص امکان یا امتناع شکل گیری حوزه عمومی در فضای مجازی با روش مرور سیستماتیک به مطالعه دیدگاه های مطرح شده در این زمینه پرداخته شود. براساس این مطالعه، در مجموع سه دیدگاه امکان، امتناع و مشروط بودن شکل گیری حوزه عمومی مجازی را می توان از هم متمایز کرد. برآیند این سه دیدگاه این است که با وجود برخی ظرفیت های فضای مجازی برای شکل گیری حوزه عمومی، همچنان چالش های مهمی از جمله شکاف دیجیتال، قطبی بودن و چندپاره گی در فضای مجازی، ناشناس بودن، و در نهایت سست شدن پیوندهای اجتماعی واقعی وجود دارد. همچنین مطالعه دقیق تر نسبت فضای مجازی با حوزه عمومی نیازمند اجتناب از جبرگرایی تکنولوژیک و در نظر گرفتن زمینه نهادی و اجتماعی و مطالعه مقایسه ای در زمینه های اجتماعی و نهادی مختلف است.
تحلیل جامعه شناختی پیامدهای رسانه های اجتماعی بر ارزش های جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، رابطه حضور و تعامل در رسانه های اجتماعی را با ارزش های جوانان مورد مطالعه قرار می دهد. پرسش اصلی این است که استفاده از رسانه های اجتماعی چه تأثیری بر پایبندی جوانان به ارزش ها دارد. این مقاله به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس و بهره گیری از پرسشنامه اینترنتی محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کاربران جوان رسانه های اجتماعی در پنج شهر اصفهان، تهران، تبریز، مشهد و ساری در سال 1393 تشکیل می دهند و حجم نمونه برابر با 2100 نفر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مدت زمان عضویت در رسانه های اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های اجتماعی، نوع استفاده و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب ارائه شده در رسانه های اجتماعی و پایبندی جوانان به ارزش های خانوادگی، دینی و اجتماعی و فرهنگی رابطه معنادار معکوس وجود دارد.
درآمدی بر فضای مجازی فراقلمرویی و سیالیت هویت سوژه در پرتو تحلیل انتقادی بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد مشخصه اصلی جهانی شدن معاصر، رسوخ پذیری مرزهای سرزمینی و تزلزل حاکمیت مطلق دولت هاست. این پدیده با انقلاب اطلاعاتی اخیر همذات است. پروژه ارتباطی اطلاعاتی )اینترنت) طی روند تکاملی خود توانسته در فضای وب سازی جهانی اتصال رایانه های شخصی را در هر نقطه ای از جهان با حداقل امکانات فراهم آورد؛ بر این اساس، مقاله حاضر این پرسش را طرح می نماید که تاثیر فضای مجازی بر هویت سوژه ها چگونه است؟ هدف این نوشتار واکاوی تأثیر فضای مجازی بر حوزه های هویتی سوژه هاست. چارچوب نظری مقاله از نظریه ""خودنمایشی"" گافمن اخد شده است. بر اساس این چارچوب، فضای مجازی، محیطی برای بازیگری و نمایش سوژه قلمداد می شود؛ فرضیه مقاله حاضر بدین قرار است: فضای مجازی فراقلمرویی عرصه ای برای نمایش انگاره ها و دال های معنایی فراهم آورده که خود به تقابل و تعامل انگاره های هویتی متفاوت می انجامد. روش مقاله حاضر تحلیل انتقادی است. در پایان راهکارهایی جهت برون رفت سوژه از سرگشتگی هویتی ارائه می نماییم.
دولت یازدهم و دیپلماسی رسانه ای آمریکا؛ بررسی ابعاد و چارچوب های محتوایی سایت فارسی صدای آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی دیپلماسی رسانه ای آمریکا در قبال دولت یازدهم، به ارزیابی و تحلیل ابعاد و چارچوب های محتوایی سایت فارسی صدای آمریکا، به مثابه یک شاخص و نمونه ای از فعالیت های رسانه ای این کشور می پردازد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، با رهیافت عرفی، انجام گرفته و بازه زمانی مورد بررسی آن نیز 10 مرداد تا 7 آذر 1392 است. نتایج این مقاله نشان می دهد که شبکه صدای آمریکا تلاش کرده است تا با ارائه تصویری صلح جو و منطقی از کشورهای غربی و آمریکا از یک سو و با نشان دادن چهره جدی و قاطع در مقابله با ایران از سوی دیگر، افکار عمومی را برای مذاکره ایران و 1+5 و تسلیم شدن تهران در برابر تصمیمات غرب آماده سازد. از جهت دیگر صدای آمریکا تلاش می کند تا حمایت مردمی را به سمت سیاست های همسو با غرب جلب کند و در مقابل، دیدگاه های انتقادی را نسبت به سیاست های ناهمسو شکل دهد. صدای آمریکا هم چنین این دیدگاه را در افکار عمومی ایجاد می کند که دولت یازدهم در ساختار غیرانتخابی جمهوری اسلامی ایران نمی تواند کاری از پیش ببرد و تمایل دولت ایران به مذاکره نیز ناشی از فشارهای شدید تحریم ها است. صدای آمریکا شرایط را به گونه ای تصویر می کند که رویکردهای پیشینی که با اهداف غرب تناقض بیشتری داشته، شکست خورده است و تنها راه نجات حکومت ایران اتخاذ الگوی غربی و برقراری رابطه با غرب است. این رسانه، شرایط فعلی را بهترین وضعیت برای برقراری صلح و اصلاح حکومت ایران می شمارد.
سبک زندگی و الگوی مصرف مورد مطالعه: تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلفن همراه امروزه جزء جدانشدنی مناسبات و ارتباطات روزمره محسوب می شود، و با توجه به پیشرفت های روزافزون این وسیلة ارتباطی، مطالعه در مورد آن ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر توصیف و تبیین فرهنگ مصرف تلفن همراه با استفاده از شاخص های سبک زندگی در بین دانشجویان است. چارچوب نظری این پژوهش نظریة مصرف بوردیو است. این پژوهش مطالعه ای پیمایشی با حجم نمونة چهارصد نفر، با استفاده از ابزار پرسش نامه بر روی دانشجویان دانشگاه دولتی و علوم پزشکی شهرکرد است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریة مصرف بوردیو در جامعة مورد مطالعه به میزان زیادی رفتار مصرفی دانشجوها در ارتباط با تلفن همراه را به خوبی تبیین می کند. همچنین نتایج مربوط به شبکه های اجتماعی مجازی، نظریة گمنامی در فضای مجازی را در زمینة مصرف برنامه های نرم افزارهای پیام رسانی وایبر، لاین، واتس آپ و... را تأیید می کند.