"مقاله حاضر به قلم کریم اچ. کریم به مبحث جدیدی در ارتباطات اختصاص دارد که به بررسی رسانهها و ارتباطات آوارگان قومی میپردازد.
در این مقاله نویسنده ابتدا نشان میدهد مهاجرت و آوارگی قومی در جستجوی معیشت و امنیت از دیرباز در تاریخ بشر وجود داشته است و مهاجران همواره خواهان حفظ ارتباط خود با جامعة مادر بودهاند. این میل به خصوص در نسل اول هرگروه مهاجر قویتر بوده است.
از زمان ظهور استعمار، مرزبندیهای کشورهای جنوب تحت تاثیر تقسیم جهان در میان استعمارگران قرار داشته و وسایل ارتباطی (راهها و فناوریهای ارتباطی) که استعمارگران در کشورهای استعمارزده ایجاد یا وارد کردهاند، بیشتر برای دستیابی آسان مراکز استعماری به مناطق استعمارزده بوده است.
ازسوی دیگر وسایل ارتباطی نوین ارتباط آوارگان قومی پراکنده در سراسر جهان را با یکدیگر آسان کرده و فناوریهای نوین ارتباطی، ارتباط میان آوارگان قومی را از شکل جمعی (تودهای) به شکل ارتباط گروههای خاص تغییر داده است.
گرچه میزان دسترسی مهاجران به فناوریهای جدید ارتباطی یکسان نیست و از طرفی تمام موضوعات پوشش داده نمیشوند ارتباطات فراملی آوارگان قومی، انحصارگرایی دولتهای ملی را تضعیف میکند و مفهوم جدیدی از ملیگرایی ارائه میدهد که در میان مرزهای ملی جای میگیرد.
آنچه در این مقاله جلب توجه میکند اشاره به گروه جدیدی از متفکران و ارتباطگران متعلق به آوارگان قومی است که اشکال موجود ارتباطات و محصولات فرهنگی را از کشورهای شمال به کشورهای جنوب روانه میشود به چالش میگیرند.
"
مقاله حاضر می کوشد نشان دهد که رسانه های غربی چگونه با ترویج نوعی فمینیسم عربی سعی در ایجاد تغییرات فرهنگی در جامعه ایران دارند. الگوهای فرهنگی ترویج شده توسط این رسانه ها با الگوهای فرهنگی اسلام جامعه ایران در تضاد است و نوعی بی نظمی فرهنگی را پدید می آورد.
"پرداختن به نقش رسانهها در نحوة نگرش عمومی مردم به بحرانهای بینالمللی، به مثابه یکی از عوامل مهم انگارهسازی، از اهمیت خاصی برخوردار است. اصولاً در جریانهای سیاسی خارجی، هنگامی که کشوری دارای موضعگیری است، اطلاعرسانی رنگ و بوی خاصی به خود میگیرد و در گزینش خبر، از روشهای خاصی برای تنظیم و انعکاس آن استفاده میشود.
نویسنده در این مقاله به نقش رسانه ملی در حوادث یازدهم سپتامبر و چگونگی پوشش این حوادث در اخبار سیما پرداخته و برای رسیدن به این هدف کوشیده است به دو پرسش پاسخ دهد 1ـ مطالب ارائه شده درباره حوادث یازدهم سپتامبر در اخبار سیمای جمهوری اسلامی ایران به چه میزان بوده است؟ 2 ـ آیا اخبار تلویزیون ایران توانسته است موضعگیری کشورمان را در قبال این حادثه به خوبی منعکس کند؟
شایان ذکر است این مقام برگرفته از پژوهشی با همین عنوان است که در مرکز تحقیقات مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیما انجام شده است.
"
"پروفسور مولانا که یکی از پیشکسوتان رشته ارتباطات بینالملل در سطح جهانی است و آثار انتقادیاش پلی بین شرق و غرب محسوب میشود در این گفتگو میکوشد با توجه به مقطع زمانی فعلی، به طرح پرسشها و مطالب جدیدی بپردازد که از دیدگاه ایشان تلاش برای رهایی از وابستگی به بینشهای موجود و ارائه قرائتی جدید به شمار میرود.
ایشان معتقد است که دراین زمینه باید بکوشیم به جای این که روابط بینالملل و جهانی را از دریچه نگاه قدرتهای بزرگ سیاسی و اقتصادی و حوادث و وقایع دو قرن اخیر غرب بنگریم در ذهن خود حداقل یک الگو و قرائت دیگر از ارتباطات و روابط بینالملل فراسوی نظام کنونی «ملت ـ دولت» ترسیم کنیم.
از دید وی برای عبور از این بن بست فکری و تبیین مسائل و مشکلاتی که حوزه ارتباطات بینالملل را احاطه کرده است باید چهارچوبی ارائه و گسترش داد که با حرکت ورای سلطه روشنگری فلسفی و انتقادی مارکسیستی و لیبرال غرب و با انشقاق در قطبهای راست و چپ وحدت را واسازی کند همچنین باید با کاوش دیرینه شناختی سنتهای فلسفی تمدن غرب را به روی گذشته فراموش شده آن گشود و آثار کلاسیک شرق و به ویژه دنیای اسلام را با دقت و نگاه بهتری قرائت کرد و ارائه داد. از نظر ایشان، ریشههای علوم اجتماعی و انسانی باید دوباره قالببندی شوند و طرحپردازی ما نیاز به واسازی دارد. وی به منظور ارائه مرزهای جدید در این حوزه اصطلاح «دگر» را به کار میبرد که معتقد است موجب گشایش در بینش ایدئولوژیک و هرمنوتیک جامعه تفسیری و گفتمانی ما به سویی میشود که آن را «وجه متعالی ارتباطات» مینامد.
پروفسور مولانا در ادامه به تبیین این امر میپردازد که بعد متعالی اصول اخلاقی ارتباط در غرب با بعد هنجاری آن مغشوش شده است و در دهههای اخیر در سطح فکر و اندیشه غرب کوشیده است خود را از این بنبست خارج کند اما تلاش آن بینتیجه مانده است. از نظر ایشان غرب برای رهایی از این بنبست باید افقهایی از اندیشه و غیر اندیشه خود را به سوی دین به مثابه دیگر خود بگشاید.
وی معتقد است از دهه 1960 میلادی تاکنون نظریه انتقادی، روابط، ساختارهای قدرت و ایدئولوژیای را نمایان کرده است که تصور ما را از ارتباطات شکل میدهد اما این گونه پارادایم با طلوع انقلاب اسلامی ایران و احیای اسلام ناب محمدی و نه «اسلامهای معتدل مورد قبول غرب» دچار تزلزل شده چنان که دگرگونیهای امروزی در اصل نتیجه زنگ خوردگی الگوهای سنتی و معمولی روابط بینالملل و ناآشنایی دنیای اسلام و حتی مناطق دیگر با این امر است.
"