فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
برای کسانی که با تاریخ فرهنگ و ادیان آشنایی دارند اصطلاح فلسفه و عرفان به هیچ وجه بیگانه نیست. هریک از این دو نام به نوعی معرفت و شناخت اشاره دارد که در جریان تاریخ و تحول اندیشه ها نقش عمده و اساسی داشته است. هر مرحله از مراحل گوناگون تاریخ براساس نوعی تفکر فلسفی تحقق یافته است. به بیان دیگر، حرکت تاریخ در کلیت خود براساس یک نظام معقول و فلسفی قابل تفسیر و توجیه است، نقش اندیشه های عرفانی و سخنان ژرف و شورانگیز عرفای والامقام هم در تحول زندگی معنوی افراد بشر به هیچ وجه کمتر از افکار فلسفی نمی باشد. هیچ انسان آگاه و آزاده ای را نمی شناسیم که اهمیت اندیشه های عالی و مشاهدات درونی و معنوی بشر را ناچیز و نادیده انگارد. انسان همواره در جست وجوی معنی بوده است و جست و جوی عالم معانی جز از طریق تفکر و مشاهده درونی امکان پذیر نیست. با این حال، این دو دستگاه معرفتی در مبادی، مسائل و غایت تفاوت های اساسی با هم دارند و ما در این گفتار بر آنیم تا امتیازات آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
«نفوذ و گسترش مکتب ابن عربی در میان صوفیان آذربایجان عهد مغول»
حوزه های تخصصی:
پس از سلطه و استقرار مغول در آذربایجان، تصوف بومی وسنتی مقید به شریعت و عمل گرا که ویژگی تصوف آذربایجان در دوره های قبل بود، با عنایت به مکتب سهروردی و تصوف خراسان همچنان تداوم یافت، هر چند بر اثر بروز تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تحولاتی در آن صورت گرفت، ولی تا نیمه دوم قرن هشتم، چهره اصلی تصوف آذربایجان را تشکیل می داد. در این دوره، تصوف سنتی متصف به مسلک فتوت به دلیل بروز بحران های اجتماعی گسترش بیشتری یافت و حتی در روند تصوف آناتولی نیز مؤثر واقع افتاد.به دنبال سقوط بغداد، مرکز اسلام سنتی و پایان یافتن نفوذ معنوی خاندان عباسی، زمینه گسترش تشیع و ارتباط آن با تصوف فراهم آمد و در پی تحولات فکری جهان اسلام در قرن هشتم و آرامش نسبی اوضاع اجتماعی، به نظر می رسد صوفیان آذربایجان به نظریه پردازی وتوجه به مکتب ابن عربی روی آوردند و صوفیانی از این دیار، توانستند با شاگردان ابن عربی مجالست داشته باشند و از آموزه های آن پیروی نمایند. کم کم در اواخر دوره مغولی رگه هایی از اندیشه ایران باستان در قالب مکتب شیخ اشراق در بین خانقاهیان و متصوفه آذربایجان رواج یافت. مقاله حاضر به بررسی نفوذ وگسترش مکتب ابن عربی در میان تعدادی از صوفیان آذربایجان عهد مغول، خواهد پرداخت.
شهود عرفانی و ارزش معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به عرفان اسلامی و احیای آن در مکتب امام خمینی (ره) (2): اصول مکتب عرفانی امام خمینی (ره)
حوزه های تخصصی:
تاثیر عرفان نظری در پی ریزی قاعده ی بسیط الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
«وحدت وجود از دیدگاه جنید بغدادی»
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود، به عنوان برداشتی نو و کاملاً ابداعی، از قرن هفتم مورد توجه قرار گرفت و به سبب آن که ابن عربی، آن را به همراه اصول و فروعی مدون کرد، با اسم او همراه شد؛ اما با مطالعه در آثار عرفانی قرون اولیه اسلامی مشاهده می شود که در قرن سوم باور به وحدت وجود، جزء لاینفک عرفان اسلامی بوده و مانند اصلی مسلم مورد قبول اکثر عرفا بوده است، به گونه ای که نیاز به بحث درباره اثبات یا رد آن نداشته اند. وحدت وجود که برآمده از اصول دین اسلام مخصوصاً توحید است، همانند دیگر اندیشه ها و علوم اسلامی در دامن فرهنگ اسلامی و با پشتوانه قدرت اندیشه متفکران و عارفان اسلامی رشد کرد و همانند دیگر شاخه های علمی در قرن سوم به بار نشست و در آرای جنید بغدادی به نهایت رشد خود رسید و اگر تا قرن هفتم به طور کامل به آن پرداخته نشده ناشی از ضعف و رکود علمی و فرهنگی است که از این دوره به بعد گریبانگیر بیشتر شاخه های فرهنگ اسلامی می شود، تا اینکه در قرن هفتم ابن عربی باورهای وحدت وجودی موجود در عرفان اسلامی را جمع آوری و تدوین کرد و باعث جلب توجه مسلمین به این شاخه معرفتی شد که بعد از جنید تقریباً نماینده ای قاطع و پشتیبانی عالم نداشت.
نقد و بررسی کتاب - بخش ابن عربی از کتاب «وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر اکهارت»
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه معرفی کتاب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
«تسخیر در عالم از دیدگاه ابن عربی»
حوزه های تخصصی:
عارفی که به مقام «جمعیت» رسیده به کمک نیروی «همت» در حالت فنا به تسخیر در عالم می پردازد و فعل او، فعل حق می گردد.تسخیری که از بالا به پایین است. «تسخیر بالرضا» است. مثل تسخیر بنده از سوی مولایش. و تسخیری که از پایین به بالاست «تسخیر بالوسیله» است. مانند «قوابل» که حق را مجبور می کنند تا برابر صورت های آنان تجلی کند.عارف به نسبت جامعیت او در برخی از حضرات با همت خویش، سبب خلق هر صورتی در هر یک از آن حضرت در جهان خارج می شود. انتقال تخت بلقیس(ع) مصداق خلق جدید و خلق به همت است که البته در همه عالم نیز جریان دارد. و ولی کاملی که بهره ای از اسم اعظم الهی را دارا باشد تمام عالم منقاد اوست.و هر کس مثل داود یا سلیمان و ... که به او خلافت عطا شده، این تسخیر در عالم نیز عطا شده است. اما تحقق عارف به مقام عبودیت و ندیدن غیری جز حق در جهان، مانع تصرف او در طبیعت می گردد و تصرف را به خداوند که قدرت بالاصاله است واگذار می نماید.
جریانشناسی خیال در منظومه عرفانی محیی الدین ابن عربی (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الهام و اشراق
خطوط برجسته انسان شناسی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۵ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
رابطه مشیت الهی با هدایت و ضلالت انسانهادر عرفان محیی الدین ابن عربی
حوزه های تخصصی:
مشیت الهی و ارتباط آن با مسئله هدایت و ضلالت آدمیان از جمله مهمترین مسائلی است که اذهان اندیشمندان دینی را به خود متوجه نموده است. پژوهش حاضر جستاری است در اندیشه های عرفانی محیی الدین ابن عربی عارف نامدار قرن هفتم هجری جهت یافتن پاسخ این مسئله براساس اصول ومبانی فکری عقیدتی او. در این تحقیق پس از تعریف اعیان ثابته، اهمیت و نقش آن در مشیت الهی بیان گردیده و مسئله تابعیت مشیت خداوند از علم او و در نهایت اعیان ثابته و احدیه التعلق بودن مشیت الهی تبیین و تحلیل گردیده است و سپس به این نتیجه می رسد که آنچه در عالم وجود حاصل است برحسب عین ثابت ممکنات می باشد و هر عینی را استعدادی است ذاتی و لایتغیر. همه ممکنات مطیع نظام تکوین و مشیت الهی هستند و اراده و مشیت الهی نیز تنها به خواست و استعداد ذاتی ممکن تعلق می گیرد.
سخنی پیرامون کیفیت شهود روحانی از تجسد برزخی
حوزه های تخصصی:
در این گفتار تجسد برزخی ارواح وکیفیت شهود ارواح مجرده از طریق تجسد برزخی که دیرزمانی ذهن نگارنده را به خود مشغول نموده بود، درحد توان، مورد مطالعه و تحقیق قرارگرفته است ونظربه وسعت منابع ومآخذ عرفانی از طرفی وقلت مباحث مرتبط با موضوع از طرف دیگر،ضمن پرهیز از اطناب با فرض آشنائی نسبی خواننده ارجمند با مبانی وکلیات عرفان وبهره مندی از مطالعات ذوقی وحکمی صرفاً به تحلیل تخصصی مساله پرداخته شده است.از بحث کشف وشهود وبیان ماهیت،اقسام و مراتب آن بطور کلی صرف نظر نموده، تجسدبرزخی را تنها به عنوان یکی از مراتب شهودعرفانی ویکی از اشکال کشف و معاینه مثالی وجهه همت خویش قرارداده است.
سیری در عرفان جهانی (جلوه هایی از عرفان تطبیقی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در عرفان جهانی نیازمند درک انگاره های عالی عرفان در مذاهب الهی، ادیان غیر الهی، بررسی عمیق و هم اندیشی ژرف در نظریه های عرفای ربانی، عاشقان الهی، معتقدان مؤمن و اصحاب پیامبران و عرفان طلبان می باشد که می توان منشاء آن را در نقش های تئوریک، و جهت های عالی شناخت جستجو نمود. همین طور که اداره، هدایت و سازماندهی یک نهاد اجتماعی بستگی به علاقه و توانمندی مدیر آن از جهت علمی و اجرائی دارد، سیر عمیق در عرفان جهانی به منظور مقایسه اصول، هدف ها و روش های کشف رموز خلقت، عارفان اندیشمند و سالکان کنکاش گر را می طلبد که راههای شهودی تقرب به حق مطلق را طی کرده و در وادی خودیابی به خدایابی به مسیر درست و سنجیده دست یافته باشند.پژوهشگر در این مقاله ضمن بررسی ریشه های تئوریک عرفان حقیقی نظیر جهت گیری آرمانی و آموزه های خداگرائی، مکاتب عرفان الهی را مورد بررسی قرار داده، آن ها را از نحل خداگریزی ومادیگرائی محض مجزا نموده، مفاهیم، فلسفه و اصولی که آثار آفرینش را به آفریدگار ارتباط می دهد با عرفان های عملی تطبیق نموده، عرفان های منطقی را از عرفان های خرافاتی و دور از حقیقت جدا ساخته است. در پایان به کند و کاو در اندیشه ها و آثار عرفانی دو تن از عرفای بزرگ مسیحی در قرن های 15 و 19 پرداخته است.