فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۶۳ مورد.
انسان کامل، عالم صغیر است و عالم، انسان کبیر
حوزه های تخصصی:
نگاه هستی شناختی به توبه در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود و وحدت شهود در عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
اعتراف به بزرگی اعتراض به تقدس
حوزه های تخصصی:
سیماى مهدى (عج) از منظر عرفان اسلامى
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
اعتبار ادراک و شهود عرفانى از دیدگاه کتاب و سنت
منبع:
معرفت ۱۳۷۴ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
از دنیای چاوسر تا عرفان عطار (نگاهی به مجلس مرغان و منطق الطیر)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تحکیم حیات علمی و هنری هر ملت، ارتباط با جریان های فکری و هنری جهان است. رابطه یی که در آن ضمن حفظ و تقویت اصالت خود، با تغذیه از منابع علمی راه خود را در میدان های نوجویی و نوآوری ادامه دهد و بی گمان آنچه بیش از همه اعماق روح یک ملت را باز می تاباند، اثر می گذارد و تاثیر می پذیرد، ادبیات اوست.در نگره ادبیات تطبیقی به هدف بازشناسی اصالت و دریافت همسانی ها و ناهمسانی ها، با جستاری دوباره در منطق الطیر، این اثر گرانسنگ عرفان و ادب فارسی را با یکی از مشاهیر آثار ادبیات انگلیس در ترازوی قیاس نهادیم. حاصل، مقاله پیش روست که در آن پیش از همه به معرفی «جفری چاوسر» پدر ادبیات انگلیس و منظومه «مجلس مرغان» وی پرداخته ایم و با اذعان به اشراف مخاطبان فصلنامه عرفان به زندگی و ابعاد عرفانی شخصیت عطار و آثار وی، با رعایت ایجاز به مقایسه دو اثر دست زدیم.
تفاوت دیدگاه عرفانی و کلامی مولوی در موضوع جبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه کلامی مولوی با دیدگاه عرفانی او در باب جبر تفاوت دارد. او از منتقدان جبر کلامی، و از مدافعان جبر عرفانی است. مولوی دیدگاه اهل جبر نکوهیده را، به دلیل نتایج نامطلوب دنیوی و اخروی آن، نمی پذیرد ولی جبر در مفهوم عرفانی رضا و معیّت با حق و توحید افعالی را قبول دارد. نفس پرستی، دنیاگرایی و حقیقت ستیزی را از دلایل نقد و ردّ جبر نکوهش شده ی اهل جبر، و خداگرایی، حقیقت طلبی و نفس ستیزی را از دلایل حقانیّت جبر عرفانی برمی شمارد. تفسیر و رفتار غلط اهل جبر، مفهوم جبرعامیانه را زشت، ولی تفسیر و رفتار درست عاشقان خدا، جبر عاشقانه را پذیرفتنی ساخته است. از نظر مولوی قدرت عشق با فانی ساختن عاشق در وجود معشوق، اراده ی عاشق را با اراده ی معشوق را یکی می گرداند و عاشق را به مقام رضا و معیّت با حق می رساند و این همان مفهوم جبر ستوده ی عارفانه است.
جریانشناسی خیال در منظومه عرفانی محیی الدین ابن عربی (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسة نمادپردازی نور و سیاهی در شهود عارفانه در طریقة کبرویه و مسیحیت شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
درآمدی بر ارتباط نظام معرفت شناختی و هستی شناختی عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزیزالدین نسفی از بزرگترین حکمای عارف مشرب ایران زمین است که همانند بسیاری از بزرگان حکمت و فلسفه ایرانی گمنام مانده است. مباحثی که نسفی در معرفت شناسی و هستی شناسی خود مطرح می کند چنان از انسجام منطقی و قوت نظری برخوردار است که هر خواننده بی غرضی را می تواند قانع کند. در واقع در کلام عزیز نسفی مبحث منازعه برانگیز و تاریخی معرفت شناسی، به مفهوم هستی شناسی و وجود گره می خورد و در قالب مفاهیم عرفانی مقام و حجاب، غامض ترین مسایل فلسفی را تشریح می کند. آموزه های وی به حق دستمایه مناسبی برای مفهوم حرکت جوهری در نزد صدرالدین شیرازی بود که او نیز همانند نسفی در ادغام عقل و شهود کوشید.
ولایت در ساحت شریعت و طریقت
حوزه های تخصصی:
ولایت چشمه ایست جوشان که مایه حیات دین و عرفان و فصلی مشترک میان ایندوست . این مطلب آنجا روشنی بیشتری می یابد که می بینیم در شریعت ، ولایت ، باطن دین و سرعبادات تلقی می شود و منقول است که :""لا تقبل الاعمال الا بالولایه "" در عرفان نیز ولایت باطن و اساس جمیع کمالات انسانی و سرآغاز رسیدن به مراتب عالی این کمالات است ،که این نیز همان غایت دین می باشد. پس در نزد عرفا نیز ولایت باطن و اصل دین است .
همانگونه که در تشیع امام و ولی ِ کامل ، واسطه در فیض الهی است ، چنانکه در روایات و ادعیه وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آمده است :""و اشرقت الارض بنورکم و فاز الفائزون بولایتکم "" در عرفان نیز جمیع نعمات الهی ابتدا بر انسان کامل و سپس بواسطه او بر حقائق عالم نازل می شود.
همچنانکه در تشیع وجود امام و حجت حق سبب تعادل نظام هستی و بلکه عامل برپائی و قوام آن می باشد، که حدیث ""لولا الحجه لساخت الارض باهلها""بدان اشاره دارد.در عرفان نیز وجود ولی کامل محمدی (ص ) سبب بقاء عالم است ، همچنانکه رحلت اواز دار دنیاسبب زوال آن می باشد. همانطور که ابن عربی در رسائلش فرموده است : ""فاذا انتقل الی الدار الاخره مارت هذه السماء مورا و سارت الجبال سیرا و دکت الارض دکاء و انتشرت الکواکب و کورت الشمس و ذهبت الدنیا و قامت العماره فی دار الاخره "".
هدف ما در این مقاله ارائه تصویری کلی از دیدگاه اسلام (تشیع ) وعرفان درباره ولایت و قرابت این دو دیدگاه در این عرصه است .