آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

ولایت چشمه ایست جوشان که مایه حیات دین و عرفان و فصلی مشترک میان ایندوست . این مطلب آنجا روشنی بیشتری می یابد که می بینیم در شریعت ، ولایت ، باطن دین و سرعبادات تلقی می شود و منقول است که :""لا تقبل الاعمال الا بالولایه "" در عرفان نیز ولایت باطن و اساس جمیع کمالات انسانی و سرآغاز رسیدن به مراتب عالی این کمالات است ،که این نیز همان غایت دین می باشد. پس در نزد عرفا نیز ولایت باطن و اصل دین است . همانگونه که در تشیع امام و ولی ِ کامل ، واسطه در فیض الهی است ، چنانکه در روایات و ادعیه وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آمده است :""و اشرقت الارض بنورکم و فاز الفائزون بولایتکم "" در عرفان نیز جمیع نعمات الهی ابتدا بر انسان کامل و سپس بواسطه او بر حقائق عالم نازل می شود. همچنانکه در تشیع وجود امام و حجت حق سبب تعادل نظام هستی و بلکه عامل برپائی و قوام آن می باشد، که حدیث ""لولا الحجه لساخت الارض باهلها""بدان اشاره دارد.در عرفان نیز وجود ولی کامل محمدی (ص ) سبب بقاء عالم است ، همچنانکه رحلت اواز دار دنیاسبب زوال آن می باشد. همانطور که ابن عربی در رسائلش فرموده است : ""فاذا انتقل الی الدار الاخره مارت هذه السماء مورا و سارت الجبال سیرا و دکت الارض دکاء و انتشرت الکواکب و کورت الشمس و ذهبت الدنیا و قامت العماره فی دار الاخره "". هدف ما در این مقاله ارائه تصویری کلی از دیدگاه اسلام (تشیع ) وعرفان درباره ولایت و قرابت این دو دیدگاه در این عرصه است .

تبلیغات