فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ولی و مولی در میان اهل لغت و اصطلاح عالمان دینی به معانی متفاوتی بکار رفته و کاربردهای مختلفی داشته است اما آنچه متیقن است نوعی قرابت حسی و معنوی در آن نهفته است که زنجیره وصل همه کاربردهای این مفهوم می باشد. بر این اساس، هر گاه این واژه در امور معنوی به کار رود بر نوعی از نسبت قرابت دلالت میکند و لازمه آن این است که ولی نسبت به آنچه بر آن دلالت دارد، دارای حقی است که دیگری ندارد، و او میتواند تصرفاتی را بنماید که دیگری جز به اذن او نمیتواند. ولایت در نگاه عرفان اسلامی مخصوص ذات خداوند است و باطن حقیقی نبوت و امامت است که با علوم اکتسابی حاصل نمی شود بلکه زمانی حاصل می شود که بنده از انانیت خود رهایی یابد و به مقام فنای در حق نائل آید این حقیقت زمانی محقق می شود که خداوند متولی امر او شود و انسان را از هرگونه عصیان و نافرمانی حفظ کند. برخلاف برداشتی که متصوفه فرقه ای از ولایت دارند که مقام آن را تنزل داده و اولیاء را تنها صاحبان کرامت و خارق عادت و اخباردهندگان از مغیبات می دانند و دسترسی به آن را برای همه ممکن و ساده می دانند، در نگاه عرفان ناب اسلامی، ولی مطلق، امامت همه ائمه و مدار وجود قیام شریعت، طریقت و حقیقت محسوب می شود.
تبارشناسی توکّل عرفانی در رساله قشیریه بر مبنای نظریه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا به منظور وصول به حقیقت، همواره در جستجوی درک تازه ای از قرآن و مفاهیم دینی بودند. آن ها در مسیر دریافت یک معنا، قطعاً از پیش فرض هایی چون مفهوم آیات قرآنی، بهره می گرفتند. یکی از مفاهیم قرآنی که در میان عرفا، به خصوص عرفای قرن سوم و چهارم مطرح شد و هر کدام در مورد آن، با تدبّر و تفکر خاص خود دست به تأویلاتی زده و مفهوم تازه ای از آن درک کرد، اصطلاح عرف انی «توکّل» است. توکّل با مفاهیم گسترده خویش، از چنان اهمیتی برخوردار است که برخی عرفا، با توجه به گستره مفهوم حال و مقام، آن را بالاترین مقام عرفانی شمرده اند. این تحقیق به دنبال بررسی دگرگونی مفهوم قرآنی توکل و چگونگی خلق مفاهیم عرفانی تازه از آن نزد عرفا است. محدوده تحقیق بر مبنای اقوال مشایخ اولیه مندرج در متون معتبر صوفیان، با تأکید بر رساله قشیریه نهاده شده است و فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه صوفیان براساس موقعیت تاریخی و فرهنگی، حالات و مقامات متفاوت خویش، برداشتی متفاوت از مفهوم توکل داشته اند؛ از رهگذر روش تحقیق براساس دیدگاه معرفت شناختی و هرمنوتیک سنّت گرای گادامر، آزموده می گردد تا ماهیت تفاوت برداشت های عرفا و پیش داوری های آنان، از تأویل آیات قرآنی در باب مقام توکّل، تبیین و بازشناسی شود. بررسی این تفاوت نگرش، می تواند در شناخت دلایل اختلاف نظر صوفیان در تعاریف یک اصطلاح و گوناگونی برداشت آن ها کارآمد باشد.
نگاهی اجمالی به دلالت های تربیتی اصول موضوعه انسان شناسی مولوی در راستای برنامه های درسی و ارتباط شاگرد و معلم
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
غایت آفرینش در حدیث «کنت کنزاً مخفیاً»
حوزه های تخصصی:
محور بحث در فلسفه و غایت آفرینش در عرفان اسلامی، حرکت حبی است که در تبیین آن، به حدیث کنت کنزاً مخفیاً استناد می شود. در این حدیث، به نوعی تبیین هستی شناسی عرفانی صورت گرفته است. حب و عشق منشأ بروز و ظهور کمالات حق تعالی گردید، به گونه ای که این اظهار و تجلی در موطن علم، از تعینات علمی شروع شده، تا عوالم عینی و خارجی کشیده می شود و در انسان کامل جمع می گردد. در این مقاله، از بررسی سند حدیث مزبور و تأیید محتوایی آن با آیات قرآن، به اجمال شرح و تفسیر می شود و در پایان، بر همین اساس، به بیان غایت آفرینش اشاره می گردد.
«سرّ و مصادیق آن در عرفان با تأکید بر اندیشه ابن عربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل و بررسی جوهره عرفان ابن عربی، سرّ یا راز یکی از مضامین کلیدی محسوب می شود. سرّ، یکی از لطایف الهی است که خداوند آن را در ذات موجودات به ودیعه گذارده است و مربوط به طور ورای عقل می باشد. در اندیشه این عارف، خداوند به عنوان یکی از انواع راز می تواند مدرَک عارف قرار گیرد. البته ادراک اسرار، متعلق شهود و ایمان است و در طور و تور عقل قرار نمی گیرد. تنگنای زبان متعارف برای بیان تجارب عرفانی عارف در این وادی، زمینه تناقض گویی، شطح و بیان رمزواره را برای عارف مهیا می کند. ابن عربی، روش بیان اسرار را زبان تمثیل، استعاره و رمز می داند، ولیکن شطح را رعونت نفس می داند که ناشی از نقصان سلوک است و آن را ابزار بروز اسرار به شمار نمی آورد. رابطه راز و سرّ با مقوله هایی از قبیل حیرت و مصادیق اسرار از دیگر مباحث قابل تأمل در این مقاله است.
از کرامات تا خرافات (با تأکید بر اسرارالتّوحید و مقامات ژنده پیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامات منقول در کتب صوفیه در ادوار مختلف تاریخی، به علل گوناگون با تحولات روایی، لفظی و معنایی همراه بوده است؛ چنانکه در دوره های اولیه دارای تعبیراتی ساده و محتوایی نسبتاً باورپذیر است، ولیکن با گذر زمان و به موازات تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی، این کرامات نیز از سادگی و حقیقت مانندی به اغراق و محال گویی می گراید. این گرایش در قرن ششم به اوج خود می رسد؛ به گونه ای که گاه، جای هیچ توجیهی در آن باقی نمی ماند. در این نوشتار قصد داریم تا با تأکید بر دو متن اسرارالتّوحید به منزلة میراث بازمانده از سنت عرفانی قرون چهارم و پنجم و مقاماتِ ژنده پیل به منزله میراث عرفانی قرن ششم و با تکیه بر وجهِ غالب[1] هر اثر، ضمن ملاحظة تحولی که در طول چندصدسال، در روایات کرامت رخ داد، چرایی و چگونگی سیر این تحول را ضمن تفصیل علل، اسباب و ریشه های آن، بررسی کنیم. بدون تردید تحولات سیاسی و آشفتگی های اجتماعی، حاکمیت چندین سالة ترکان سلجوقی و به تبع آن انحطاط شدید علوم عقلی و رکود خِردگرایی در ایرانِ قرن ششم، با نزول محتوایی و لفظی کرامات منقول در مقامات عرفانی، ارتباطی تنگاتنگ و پیوندی ناگسستنی دارد.
بررسی و نقد دیدگاه ابن عربی در باب کیفیت عذاب اخروی با تکیه به آثار قرآنی و براهین عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی نام ""ابن عربی"" به گوش می خورد، عرفان نظری در ذهن شنونده تداعی می گردد و آدمی می انگارد که جمیع مباحث کتاب های معروف وی صرفاً متکفل بیان عرفان ناب اسلام است. مباحثی همچون عذاب نشئه آخرت، خلافت، امامت، ولایت و... لیکن بعد از ژرف نگری در آثار برجسته آن عارف نامدار، آدمی می بیند که بسیاری از مباحث کلامی و حتی فقهی در این کتاب ها به نحو برجسته ایی مطرح گردیده و با مباحث عرفانی خلط شده است. مسئله وقوع عذاب در نشئه آخرت و ابدی یا غیر ابدی بودن آن، یکی از مباحث جنجال برانگیز دانش کلام است که هر یک از فرقه های کلام اسلامی طبق مشرب فکری خود در آن باب سخن رانده اند، لیکن هیچ یک از فرقه های گونه گون کلامی وقوع عذاب اخروی و نیز ابدی بودن عذاب دوزخ را برای عدّه ایی از گنهکاران مورد شک قرار نداده بل آن را قطعی دانسته اند و کاملاً به نصوص و ظهورات آیات قرآنی پای بند مانده اند.
ابن عربی نیز در آثار عرفانی خود، این مسئله کلامی را با آب و رنگ عرفانی مطرح نموده لیکن به هیچ روی به تصریحات صدها آیه و حتی براهین عقلی پای بند نمانده و با صراحت لهجه، ابدی بودن عذاب بل تحقق خود عذاب و وعیدهای الهی را انکار نموده و مدّعی شده که همه آدمیان در جهان بی پایان آخرت برای ابد از نعمات الهی بهره مند شوند گرچه کیفیّت نعمت های دوزخیان با بهشتیان در ظهور تجلّیات الهی متباین باشند. نویسنده مقاله دیدگاه ابن عربی را مورد نقد قرار داده و با استناد به آیات و براهین عقلی آن را مردود دانسته است.
عرفان امام خمینی(س) و جلوه های آن در تفسیر عرفانی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بى گمان، سنگ بناى همة اندیشه ها و رفتارهاى امام را باید در اندیشة عرفانى و خداشناسى شهودى ایشان جستجو کرد. امام با خرق حجاب ضخیم سلوک علمی و برهانى، حقیقت عبودیت را در وجود خویش نمودار ساخت و در پرتو قرآن به مرتبت کامل ایمان و اطمینان قلبى دست یافت. رویکردى که به تحریر مبانى نظرىِ عرفان در صحیفه هاى عرفانى چون شرح دعاى سحر، تعلیقه و حاشیه بر مصباح اله دایة ال ى الخ لافة و ال ولایة، تعلیقه بر فصوص الحکم و مصباح الانس و اسرار الصلوة و نیز تبیین اخلاق، آداب و شیوه سیر و سلوک عرفانى در آثارى چون آداب الصلوة و شرح چهل حدیث منتهى گشت.
در این پژوهش سعی شده تا تعریف امام خمینی از عرفان و تفسیر عرفانی قرآن کریم و همچنین ممیزه های مکتب عرفانی ایشان تبیین شود؛ در واقع عرفان امام دارای شاخصه های اصیلی بود که از یک سو راه ایشان را از عرفان های نوظهور امروزی متمایز نمود و از سویی دیگر، تفسیر ایشان از جهان هستی با اتکا بر قرآن کریم و سنت معصومین علیهم السلام علاوه بر توجه به معنویت در جنبه های فردی، جنبه های اجتماعی را هم دربرگرفت به طوری که منشأ ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید.
تأملی بر «صراط مستقیم» از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه های عرفانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صراط مستقیم یکی از موضوعات چالش برانگیزی است که پیوسته در حوزه های مختلف، مورد توجه محققان، صاحب نظران و مفسران بوده است. در این میان، محیی الدین عربی و عارفان پس از او عنایت ویژه ای به این موضوع، نشان داده اند. هدف این مقاله، تحلیل دیدگاه عرفانی ابن عربی و برخی از شارحان نظریه های عرفانی او دربارة صراط مستقیم است که با توجه به رویکرد عرفانی به آیه 56 سوره هود مطرح شده است. این تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. محورهای مورد بحث در آن، انقطاع عذاب از جهنمیان بدون خروج از جهنم و نیز تقسیم صراط مستقیم به سلوکی و وجودی، و تفاوت قایل شدن میان ""الصراط المستقیم"" (صراط الله) و ""صراط مستقیم"" (صراط های رب ها) است. یافته های این جستار، گویای این است که براساس نظر عارفان صراط مستقیم وجودی که در قوس نزولی خلقت قرار دارد، بدون هیچ گونه تمایز و تفاوتی مربوط به همه موجودات است، در حالی که ""صراط مستقیم سلوکی"" به قوس صعودی خلقت مربوط می شود و تنها به انسان ها اختصاص دارد. درواقع، نه تنها وجه تمایز انسان ها از سایر موجودات است، بلکه تعیین کننده مقام و مرتبه هر انسانی در راه رسیدن به کمال انسانی است. همچنین، به دلیل سابق بودن رحمت خدا بر غضب او سرانجام، عذاب از اهل نار برداشته خواهد شد، و با وجود بودن در جهنم، از آلام و عذاب آن، رهایی می یابند.
بررسی تحلیلی شریعت، طریقت و مقام محمدی در فیه مافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیه مافیه از آثار پراهمیتی است که مولانا در آن به مباحث عمیق و قابل توجهی درباره پیامبر اکرم و جایگاه وی پرداخته است. این مقاله به دنبال آن است تا با تحلیل نگاه متمایز مولانا به حضرت محمد (ص) در مقایسه با دیگر انبیا و اولیا، موجبات دستیابی به تحلیل دقیق و کامل دیدگاه مولانا در دو بخش مستقل: شریعت و طریقت محمدی و مقام محمد (ص) فراهم سازد. در بخش نخست، با تبیین جایگاه شریعت محمدی از یک سو و طریقت محمدی از سوی دیگر و بررسی ارتباط نظر مولانا در این باب با مسئله وحدت ادیان در عرفان، وجوه تمایز شریعت اسلام و طریقت محمدی بررسی می شود. در بخش دوم، مقام حضرت محمد (ص) در نظرگاه مولانا در پنج اصل مهم و برجسته ولایت، مقام دیدار، اصالت وجودی پیامبر به عنوان اولین مخلوق و عقل کل، عشق الهی، تجلی گاه اسماء و صفات الهی مورد تأمل و تحلیل قرار می گیرد.
تمایزجایگاه علم و معرفت در عرفان ابو عبدالله نفَّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از عرفا، علم و معرفت را به صورت مترادف به کار برده اند و بسیاری دیگر معرفت را برتر از علم دانسته اند؛ زیرا که منظور ایشان از علم، دانش ظاهری، اکتسابی و معقول است؛ و معرفت در این جایگاه، دانش بر اساس کشف و شهود است. در دیدگاه عرفانی محمد بن عبدالله نفّری-عارف قرن چهارم- هر چیزی غیر از خدا، حرف و خلق محسوب می شود؛ لذا عارف باید خویش را از رسوم و احکام و غیریّت رها سازد. در سیر الی الله، علوم و تعالیم آن -که گاهی علم شرع و گاهی علوم منقول و معقول مدّ نظر است – ماسوی الله به شمار می رود. از این منظر، عارف کسی است که توانسته باشد احکام و رسوم را از خود بزداید؛ لکن هنوز گرفتار حجاب لطیفی به نام معرفت است. بنابراین در عرفان نفّری، نیل به معرفت حقیقی و یقینی، با زدودن حجاب معرفت و معارف میسّر می شود.در میان اندیشمندان و عرفای مسلمان، ابوعبدالله نفری، اولین کسی است که این تمایز را قائل شده است. علاوه بر این از «وقفه» یاد نموده که جایگاهی برتر از معرفت دارد. در این مقاله، با توجه به جایگاه این تمایز و اهمیت موضوع علم و معرفت در اسلام و توصیه و تأکیدی که در قرآن و سنت به این امر شده است و همچنین ارزش و مقام والای معرفت الهی نزد عرفا و اولیاء الله، به بررسی جایگاه علم و معرفت، درجات و مراتب آن، تفاوت علم و معرفت، وصول به آن و رابطه علم و جهل در عرفان نفّری به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است؛ که با توجه به تقدّم تاریخی وی بر عارفانی همچون امام محمد غزالی، طرح علم و معرفت و تمایز آن دو در اندیشه نفّری، اهمیّت ویژه ای می یابد.
خیال و مثال در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازجمله مسائل مطرح شده در فلسفه و عرفان اسلامی، مقولة خیال و مثال و برزخ است که در تبیین بسیاری از اعتقادات اسلامی ازجمله اصل معاد و حیات پس از مرگ، و اثبات تجرد روح و غیره نقش اساسی دارد. ابن عربی، ملاصدرا، ابن سینا، فارابی، و شیخ اشراق ازجمله اندیشمندانی هستند که به این مباحث پرداخته اند. در اندیشة ابن عربی، خیال، محل جمع اضداد است و امری است که نه موجود است نه معدوم، نه معلوم است نه مجهول؛ او خیال را مضیّق ترین و موسع ترین معلومات می داند و معتقد است که انسان با دیدة خیال می تواند صورت های خیالی و محسوس را با هم ادراک کند. وی نظریاتش دربارة عما را نیز، با نظریة خیال پیوند مى دهد و معتقد است که اگر نیروی خیال نبود عما، پدیدار نمى شد. از نظر وی خیال از بردگان نفس ناطقه است و برده در برابر سرور به سبب ملکیت ، دارای گونه ای فرمانروایى است ، فرمانروایى خیال در این است که نفْس را به هر صورتى که خواهد، شکل مى دهد. از دیدگاه صدرالمتألهین قدرت قوة خیال گاهى فطرى و گاهى کسبى است و ازجمله عوامل کسبى در رؤیت بى واسطة صور نورانى، کم خوردن و کم آشامیدن، کم خوابى، رهاکردن، تن آسایى، و رهاشدن از بند نرمى و لطافت است. صدرا براى نفس، قدرت و قوتى قائل است که به واسطة آن، نفس با نیروى خیال، قادر به انشا و ایجاد صورى است که در هیچ یک از عالم عقول، اعیان و حتى عالم مثال وجود ندارند
جلوه های ارادت به امام رض ا(ع) در اشعار مولانا خالد نقشبندی
حوزه های تخصصی:
از دیرباز شاعران و نویسندگان، طلیعه نوشته های خود را به زیور تحمیدیه های زیبا و نعت و ستایش پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می آراستند و از منقبت و ستایش ائمه اطهار(ع) غافل نبودند؛ چرا که آیاتی در شأن و عظمت آنان نازل شده و هچنین در احادیث نبوی، پیامبر(ص) دوستی و اطاعت از ائمه اطهار(ع) را سفارش کرده است. ابراز مودت به خاندان رسالت مایه تکامل دوستداران آنها می گردد. تنها شاعران علوی و شیعی مذهب به مدح و ستایش آن بزرگواران نپرداخته اند بلکه سروده های برخی شاعران اهل تسنن همچون امام شافعی پیشوای مذهب شافعی، شیخ احمد جام، خاقانی، عبدالرحمان جامی، و غیره نشان از انصاف و عدم کتمان حقیقت و اعتقاد ایشان به توصیه های پیامبر(ص) در حق اهل بیت است. مولانا خالد نقشبندی (1193 1242ه. ق) از صوفیان شافعی مذهب است که در مدح و منقبت امام رضا(ع) شعر سروده و احساسات قلبی خود را بیان کرده است. این مقاله به بررسی اندیشه های این شاعر و نیز شرح قصیده او در مورد امام رضا(ع) پرداخته است
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، درباره او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکره هندو را درباره ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانه مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
تبیین علم الأسماء تاریخی در شکل گیری معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
«علم الاسماء تاریخی» نقطه تلاقی دو اندیشه متفاوت در دو دوران مختلف است؛ علم الاسما دیدگاه کانونی ابن عربی در تدبیر عالم و تاریخیت برگرفته از نگاه هایدگر به هستی است؛ هرچند ابن عربی در فصوص الحکم درباره سیر تطور تاریخی اسماء الهی در بستر انبیا سخن می گوید و به نوعی، علم الاسماء را در بستر تاریخ انسان کامل بازگو می کند؛ این نقطه تلاقی خود را در فردید بروز می دهد که دلبسته عرفان اسلامی است، هرچند رسالت هایدگری دارد. در این پژوهش، می خواهیم با منظم کردن افکار فردید، به ویژه باتوجه به نوشته های سیدعباس معارف، و فربه تر کردن آن با میراث عرفانی ابن عربی، نقش این آموزه را در شکل گیری علم دینی بررسی کنیم. در آخر، با تبیین علم دینی به مثابه بنیاد علوم انسانی امیدواریم گامی در هموار کردن مسیر علوم انسانی-اسلامی برداریم.
حقیقت انسان در عرفان عملی با تکیه بر آراء کاشانی
حوزه های تخصصی:
حقیقت انسان در نگاه عارفان، چیزی جز قلب او نیست و آنچه فیلسوفان در بیان حقیقت انسان می گویند و حقیقت انسان را نفس ناطقه می نامند از نظر عارف، همان قلب است. از سوی دیگر، عارفان معتقدند: قلب انسان دارای لایه های باطنی است که در بیان تعداد این لایه ها، اختلافاتی وجود دارد و ریشة اختلافات به بیان اجمالی و تفصیلی آنها مرتبط است. در این میان، جناب عبدالرزاق کاشانی در شرح خود بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، ده لایة طولی برای قلب بیان کرده و تلاش او در این شرح، انطباق بین ده لایة درونی قلب انسان با لایه های هستی است. علاوه بر این، او تلاش کرده است، تا در هر لایة بطونی قلب انسان، ده مرتبه از منازل عرفانی را ترسیم نماید و حالت قلب و انسان را در آن مرحله تبیین کن و به نوعی، بین لایه های درونی قلب با صد منزل عرفانی سلوکی تناظری برقرار نماید.
دیدگاه عطار نیشابوری در خصوص عدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله عدم به موازات مسأله وجود، یکی از مهم ترین مباحثی است که همواره در شمار افکار اصلی فلاسفه و عرفا بوده است. عطار نیشابوری، با تسلط در مبانی حکمت و عرفان اسلامی، دیدگاه خود را در خصوص عدم با اشارات لطیف و مضمون آفرینی های ظریف به وضوح نمایان ساخته است. از دیدگاه عطار؛ «عدم، عدم به نام است» و در واقع یک مرحله از مراحل ظهور نور وجود به شمار می آید. وی در استدلالی دیالکتیکی بیان می کند: ورای ذات حق چیز دگری نیست و دو عالم فرزند عدم اند و ندر نگاه عشق است که عدم و وجود یکسان می گردد. این پژوهش که به روش اسنادی انجام شده، نخست نگرش های بزرگان در خصوص رابطه عدم و وجود، قلمرو معنایی عدم، خاستگاه مطلق هستی و چشم انداز معنایی فنا و مرگ رت مورد بررسی قرار داده است. سپس با ذکر اشعاری از عطار به جهان بینی وی در این زمینه پرداخته است؛ زیرا در پرتو شناخت دقیق سهم معرفتی عطار، از عدم می توان بسیاری از دقایق و نکات تصوف و عرفان اسلامی را تجزیه و تحلیل نمود.
تبیین رویکرد عرفای مسلمان نسبت به فرح و شادمانی با توجه به آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد عرفا به موضوع فرح، نشئت گرفته از آیات قرآن کریم و روایات است. در منابع دینی، فرح پسندیده توجه به مُنعم و سپاسگزاری از او و رضایت خداوند را درپی دارد؛ اما فرح مذموم و برخاسته از انگیزه های شهوانی موجب غفلت از مُنعم، سرمستی، غرور و ضلالت می شود. عرفا نیز بر همین اساس از دنیا و شادی های مذموم آن روی گردان شده و فرح به حق تعالی را بهترین مبنا برای شادمانی حقیقی و پایدار دانسته اند. آنان معتقدند اموری چون ایمان به خدا، قرب الی الله، معرفت خدا، رضا به مقدرات الهی، طاعت خداوند و اندوه برای امور اخروی، زمینه ساز نیل به محبوب و برخورداری از فرح راستین و پایدار است. تأثیر فراوان آموزه های دینی در رویکرد عرفای مسلمان به موضوع فرح از یک سو و لزوم تبیین و شناخت مبانی فکری ایشان دراین باره از سوی دیگر، چنین ایجاب می کرد که این مقوله در پژوهشی مستقل کاویده شود. در این نوشتار، به روش تحلیل محتوا، رویکرد عرفا به موضوع فرح با توجه به آیات و روایات تبیین می گردد.