فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، در پی بررسیِ انتقادی نظرگاه های نایکسان درباره مذهب ناصر کبیر و خاندان وی است. در این باره، دو دیدگاه وجود دارد؛ گروهی از نویسندگان در سده های متمادی، با گرایش های اعتقادی مختلف و از طیف های گوناگون فکری و علمی، او را پیرو مذهب زیدیه شمرده اند و در مقابل، گروهی دیگر از نویسندگان امامی که بیشتر از قرن دهم هجری به بعد هستند، با استناد به پاره ای از گزاره ها، او را عالمی امامی مذهب معرفی کرده اند. با بررسی تحلیلی گزاره ها و شواهد تاریخی و نیز آثار و آرای ناصر کبیر، درمی یابیم که دیدگاه گروه نخست، به صواب نزدیک تر است. در زمینه مذهب خاندان ناصر کبیر نیز می توان گفت اگرچه برخی منابع به مذهب امامی ایشان تصریح کرده اند، ولی با بررسی قراین و شواهد تاریخی، به احتمال قوی، سایر افراد دودمان ناصر کبیر نیز به مذهب زیدیه باورمند بوده اند
شیوه های واکنش و مخالفت علمای شیعه با فعالیت هیات تبشیری پرس بی تریان در مشهد طی سال های ۱۳۰۱-۱۳۰۹شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیات های تبشیری آمریکایی از دوره قاجار فعالیت گسترده ای در سراسر ایران آغاز کردند و عمدتا در قالب تاسیس مدرسه و موسسات درمانی به تبلیغ می پرداختند. آن ها به این منظور در ارومیه، همدان و تهران مدارس و بیمارستان هایی ساختند. مشهد نیز از جمله شهرهایی بود که در طی جنگ جهانی اول بیشتر مورد توجه هیات های تبشیری قرار گرفت. هیات تبشیری پرس بی تریان آمریکایی پس از تثبیت موقعیتش در مشهد، درصدد اجرای برنامه های خود برآمد و شروع به ساخت تاسیسات زیربنایی نظیر مدرسه، بیمارستان و کلیسا کرد. علمای مشهد نسبت به این اقدام واکنش جدی نشان دادند و تلاش کردند مانع از فعالیت های آن ها شوند. این هیات در سبزوار نیز دست به فعالیت تبلیغی زدند که با مخالفت مردم و علما مواجه شد و در مشهد نیز آیت الله نوغانی شیوه مناظره و ردیه نویسی را برای مقابله با کشیش های آمریکایی برگزید. مقاله حاضر ضمن بررسی واکنش های علمای شیعه طی سال های ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۹ش در برابر فعالیت هیات تبشیری پرس بی تریان در مشهد و سبزوار، اقدامات انجام گرفته توسط آن ها و شیوه واکنش ها را براساس مطبوعات خراسان و اسناد باقی مانده مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
بررسی تطبیقی اهداف و اصول سازمان دعوت عباسیان و اسماعیلیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عباسیان و اسماعیلیه، برای پیشبرد اهداف خویش، اقدام به تشکیل سازمان دعوت مخفیانه نمودند. مقایسه اهداف و اصول این دو سازمان و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آن ها، از جمله موضوعاتی است که می تواند به شناخت بیشتر این دو جریان بینجامد. این موضوع، با استفاده از روش وصفی و تطبیقی و بر پایه مطالعات اسنادی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که وجه تمایز اصلی این دو سازمان، در این است که سازمان دعوت عباسی اهداف سیاسی را دنبال می نمود؛ ولی سازمان دعوت اسماعیلی، علاوه بر اهداف سیاسی، به ترویج عقاید اسماعیلی نیز مقید بود. هر دو سازمان دعوت، در اصولی همانند: پنهان کاری، نظم و ترتیب در امور، اطاعت محض از امام و جذب پیروان از راه های گوناگون، با هم اشتراک داشتند و رسیدن به قدرت و خلافت، از مهم ترین اهداف مشترک آنان بود. درباره وجوه امتیاز آن ها هم باید افزود که اسماعیلیه، حتی پس از دستیابی به مقام خلافت، بر حفظ عقاید خویش پایبند بودند و موجودیت سازمان دعوت را حفظ نمودند و نیز تسامح بیشتری در امور از خود نشان می دادند؛ درصورتی که عباسیان این گونه عمل ننمودند. از طرفی، سازمان دعوت، بر پایه اصول سلسله مراتبی، نزد عباسیان، عمدتاً بر پایه نمود سیاسی، خود را نشان داد؛ ولی نزد اسماعیلیه، دارای جنبه های مذهبی و معنوی، به ویژه اعتقاد به ضرورت رهبری امام منصوص در رأس سلسله مراتب سازمان بود.
بررسی اخبار محسَّن بن علی علیها السلام در منابع فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
منابع تاریخی و حدیثی فریقین ذیل بررسی فرزندان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام، «محسَّن» را یکی از فرزندان آنان شمرده اند. اما منابع عامه دربارة تولد، وفات و یا شهادت محسَّن اختلاف نظر دارند. بسیاری از آنها ضمن برشماری ایشان در عِداد اولاد حضرت علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام، صرفاً به مرگ او در کودکی اشاره کرده اند. برخی از آنها نیز یا اساساً اخبار شهادت محسَّن را نقل نکرده و یا تحریف و حذف کرده اند. از سوی دیگر، اکثر قریب به اتفاق منابع شیعه علاوه بر ذکر نام محسَّن، به سقط شدنش در اثر هجوم به بیت حضرت فاطمه علیها السلام تصریح دارند و معدودی نیز وفاتش در کودکی را بدون ذکر سبب نقل کرده اند که با قول به سقط و شهادت منافات ندارد. ازآن روکه برخی از پژوهندگان معاصر ضمن گزارش اخبار متون شیعه، در اعتبار و دلالت آنها تشکیک روا داشته اند، در این مقاله، گزارش های موجود در منابع فریقین بررسی و اعتبارسنجی شده است.
بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان دکن در قرن 10 و 11 هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت اقتصادی جوامع در دوره های مختلف یکی از مقوله های مهمی است که پیش از این در سده های گذشته تا حد زیادی از دید مورخان که عمده وجه نظر آنها تاریخ سیاسی و تحولات نظامی حکومت ها بوده، مغفول مانده است. در دوره معاصر حیات اقتصادی به عنوان یکی از شاخه ها یا زیر مجموعه های تاریخ اجتماعی مورد توجه پژوهشگران حوزه تاریخ و علوم اجتماعی قرار گرفته است. جامعه شیعیان دکن در قرن 10 و 11 هجری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و منابع تاریخی چندان توجهی به حیات اقتصادی این گروه نداشته اند اما از لابه لای منابع تاریخی و دیگر آثار و اخبار به جای مانده از این دوره می توان اطلاعاتی در این رابطه به دست آورد و حیات اقتصادی شیعیان دکن در این دوره را ترسیم کرد. بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان در این دوره مسئله مورد توجه در این تحقیق است. امور اداری، نظامی، تجاری و وقف برخی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی شیعیان در این دوره است که در این پژوهش بر آنیم تا با بررسی کتابخانه ای بر اساس روش توصیفی و تحلیلی، با بیان برخی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی شیعیان دکن، نقش و جایگاه این گروه در حیات اقتصادی دکن در دوره مورد نظر را بیان نماییم.
بررسی زندگی الحاکم و نقش وی در شکل گیری فرقهٔ دروزیه
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی حکومت فاطمیان مصر موضوع مذهب و به دست آوردن مشروعیت خلافت آنان است. کسب مقبولیت از طرف مردم به عنوان امام در مقابل خلفای بغداد و امویان اندلس یکی از مشخصه های پیروزی فاطمیان مصر به شمار می رود. نفوذ بر اذهان عمومی و استفاده از ادعای ائمه فاطمی مبنی بر انتصاب به پیامبر و موضوع امامت و ولایت به همراه آموزه های شیعی به آن ها کمک کرد تا بتوانند مردم را به سمت خود سوق دهند. فاطمیان با استفاده از لقب امام-خلیفه و گرفتن نام امیرالمؤمنین و امام المسلمین انگیزه عاطفی و توجه مردم را به دست آوردند. در این میان امام فاطمی و داعیان و طرفداران فاطمی به برخی از باورها و اعتقادات دامن زدند و با معرفی اقدامات خارق العاده امام خود، باور جدیدی را در کیش اسماعلی بوجود آوردند که در بنیاد فکری طرفدران فاطمی-اسماعلی نقش مهمی داشته است. ضمن اینکه با ایمان به امام خود، درصدد غلو درجات امام فاطمی و بوجود آمدن فرقه ها و نحله ها غالی بر آمدند. اقدامات حاکمان و شرایط اجتماعی و فرهنگی مناسب در پیدایش این فرقه ها تأثیر بسزایی داشت. یکی از این موراد اقدامات الحاکم خلیفه فاطمی و شرایط عصر وی در شکل گیری فرقه درزویه است. در این پژوهش با رویکر توصیفی-تحلیلی تلاش شده به بررسی اقدامات سیاسی، اجتماعی، مذهبی، الحاکم بالله و نقش آن امام در شکل گیری فرقه دروزیه پرداخته شود.
نقش قبایل یمنی در رواج تشیع در آذربایجان طیّ سده های نخست اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با فتح آذربایجان در دهه سوم هجری، گروه بزرگی از تیره ها ، عشیره ها و قبیله های گوناگون عرب، به سوی این سرزمین رهسپار شدند. این امر، علاوه بر اینکه در گسترش اسلام در این ناحیه سهمی بسزا داشته، می تواند دورنمایی از وضعیت تشیع را نیز در این سامان به دست دهد؛ زیرا با توجه به موقعیت عرب های مهاجر، موضع گیری مذهبی آن ها، در میان بومیان نیز اثرگذار بوده است. بررسی نقش مهاجرت قبایل عرب در تشیع آذربایجان، از دو بُعد قابل توجه است: نخست، نقش اسکان قبایلی که عقاید شیعی در بین آن ها رواج داشته است؛ نظیر قبایل یمنی در آذربایجان. و دیگری، نقش شهر کوفه که شاهد بروز و ظهور عقاید شیعی در بین قبایل یمنی ساکن آن هستیم. پژوهش حاضر، در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، نقش مهاجرت قبایل عرب، به ویژه قبایل یمنی را طیّ قرون نخست اسلامی در گسترش تشیع در آذربایجان، در محورهایی نظیر: مشارکت یمنیان در فتح آذربایجان، حضور والیان و کارگزاران و مأموران حکومتی یمنی در این ناحیه، نقش اشعریان در تشیع آذربایجان و اصحاب یمنی ائمه: در این ناحیه، بررسی نماید.
جنبش وُصفا (بررسی جنبش غُلاّت شیعی عراق در عهد خلافت هشام بن عبدالملک و امارت خالدبن عبدالله القسری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش غلات عراق در عهد خلافت هشام بن عبدالملک یکی از جنبش های سیاسی و فکری است که آثار فراوانی در تاریخ سیاسی و اندیشه های مذهبی غلات بر جای نهاده است. این حرکت به رهبری هفت تن از شیوخ غالی کوفه در سال (119ق) صورت گرفت. از این جنبش در برخی منابع به عنوان «وُصَفا» یاد شده. این جنبش یکی ازمستقل ترین حرکت های تاریخی غلات شیعی است که تقریباً هم زمان با جنبش های پایانی خلافت امویان و قبل از همة آن ها در کوفه آشکار گردید. اما از آن جا که در فضای پر التهاب جریان های آشکار و پنهانی که منجر به سقوط امویان شد صورت گرفت آن چنان مورد توجه قرار نگرفت، به ویژه آن که این حرکت، ماهیتی بدعت آمیز داشت و در بستری از افکار و آراء رازآمیز، سرّی و غالی صورت گرفت. اطلاعات تاریخی و فکری در باب آن روایت ها و اتهام های عقیدتی کفرآمیز به ندرت ثبت شده است. این پژوهش به دنبال آن است که ضمن بررسی چگونگی و چرایی وقوع این حرکت، پیشینة فکری، زمینه های سیاسی ماهیت و خاستگاه اجتماعی این حرکت غالیانه را بررسی نموده و تأثیر اهمّیت آن را در رشد و رواج اندیشه ها ی غلو آمیز نشان دهد.
میلادنگاری در سه قرن نخست با تکیه بر نقش اصحاب امامان(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مولدنگاری» شاخه ای از تاریخ نگاری اسلامی است که اصحاب امامان(ع) آن را در قرن دوم و به دنبال تحولات سیاسی فکری بنیان نهادند. اصحاب امامان(ع) در سیره نبوی و سیره اهل بیت(ع) کتب متعددی با ریزموضوعاتی متنوع نگاشته اند؛ اما به رغم تجربه ای که در نگارش سیره نبوی وجود داشت، سیره جامعی از همه امامان(ع) در عصر خود ایشان تدوین نکردند. در این میان برخی مولدنگاری ها بدون آنکه شرح حال کاملی از زندگانی آنان به دست دهد به لحاظ زمانی جامع و شامل همه امامان(ع) می شود. در این شاخه بررسی ولادت افراد مورد توجه قرار گرفت، اما به تدریج سامان و ارتقا یافت، رویکردها و کارکردهای متنوعی پیدا کرد و در عرض خود شاخه مستقلی به نام «وفات نگاری» را تولید نمود. این دو شاخه در ابتدا دوشادوش هم حرکت کردند، اما وفات نگاری شتاب گرفت، سیر تکاملی خود را پیمود تا آنکه ابن خلکان با نگارش کتاب وفیات الاعیان نقطه عطفی در آن ایجاد کرد. این نوشتار درصدد بررسی پیدایی، گسترش و سیر تاریخی مولدنگاری اصحاب امامان(ع) و تحلیل علل رویکرد و تحولات درونی آن است.
مسأله راه حج در مناسبات حکومت های شرق و غرب ایران ( از غزنویان تا صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همچون امروز، در جهان گذشته نیز توسعه طلبی دولت ها معمولاً نیازمند توجیهاتِ مشروعیت بخش بود. این توجیهات بیش از آنکه بازتاب همه واقعیت باشد بهانه و دستاویز بود. در آن روزگاران یکی از مهم ترین بهانه های توسعه طلبی حکومت ها دستاویزهای دینی بود. ازجمله در میان حکومت های مسلمان نیز معمولاً برای افزایش قدرت و قلمرو، گسترش دین و برپائی احکام آن یکی از مهم ترین بهانه ها به شمار می آمد. انجام فریضه جهاد برای گسترش دین اسلام اصلی ترین مستمسک مسلمانان برای کشورگشائی در سرزمین های غیر اسلامی بود. امّا آنگاه که برخی از این گونه حکومت ها می خواستند در درون سرزمین های اسلامی و علیه دیگر رقیبان مسلمان خود دست به توسعه طلبی بزنند، از آنجا که حکم جهاد کاربرد چندانی برای لشکر کشی در درون دارالاسلام نمی توانست داشته باشد، تلاش برای برپاداشتن برخی دیگر از احکام دین را دستاویز خود می کردند. یکی از این دست بهانه ها، تلاش برای کمک به انجام فریضة حجِ اتباع خود بود. از آنجا که پیش نیاز انجام چنین فریضه ای امنیت راههای گذر حاجیان از سرزمین خود تا مکه و مدینه بود، دولت های مسلمان همواره یکی از وظایف خود را برقراری چنین امنیتی می دانستند و به همین بهانه و در واقع برای توجیه توسعه طلبی خود، در قلمرو همسایگان دست به دخالت و کشورگشائی می زدند. در ایران به نظر می رسد دولت های مسلمان شرق ایران بیشتر به این بهانه دست یازیده باشند. چه حاجیان سرزمین آنان بودند که برای انجام حج باید از مرکز و غرب ایران گذر می کردند. طرح چنین ادّعاهائی در تاریخ ایران بعد از اسلام، گویا از روزگار غزنویان آغاز و تا میانه های روزگار صفویه ادامه یافته است. در این نوشته تلاش شده است روند طرح این ادّعاها از سوی دولت های مستقر در شرق ایران در مناسباتشان با دولت های مرکز و غرب ایران در دورة یادشده بررسی شود. از این روی این یک مطالعة طولی و تا اندازه ای مقایسه ایست و سعی می کند چگونگی زنده بودنِ یک ادّعا را در طول چند دوره از تاریخ ایران نشان دهد.
نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع در هند: دوره گورکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن هفتم هجری بر اثر مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از حمله مغول ها به ایران، مهاجرت گسترده ایرانیان به هند آغاز گردید. با روی کار آمدن دولت صفوی و قدرت یابی امپراطوری گورکانی در هند، جمع کثیری (ازجمله قضات شیعی) از ایران به هند مهاجرت نمودند که از طرف سلاطین گورکانی به مناصب مهم (قضایی) گماشته می شدند. پرسشی که درصدد پاسخگویی بدان هستیم، بررسی نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع اثنی عشری در هند دوره گورکانی است. حوزه جغرافیایی مورد بررسی در این مقاله منطقه شمالی شبه قاره شامل شهرهایی چون دهلی، کشمیر، لکهنو و لاهور در پاکستان امروزی است که امروزه نیز شیعیانی را در خود جای داده است. به نظر می رسد این افراد به طرق مختلفی چون اشتغال به مناصب کلیدی و استفاده از اختیارات ناشی از آنها، تربیت شاگردان، و نگارش آثار متعدد در زمینه های فقهی، کلامی، ... توانستند رسالت خویش را به درستی انجام دهند. نتیجه این پژوهش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که ورود مذهب تشیع به هند، از طریق فرهیختگانی از علمای شیعی صورت پذیرفته است.
سید محمدباقر شفتی و دخالت در حکومت بر اساس نظریه نیابت فقها از امام زمان (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید محمدباقر شفتی گیلانی، از عالمان قرن سیزدهم و معاصر فتح علی شاه و محمدشاه قاجار، موفق شد در برهه کوتاهی در شهر اصفهان حکومت غیررسمی شرعی پدید آورد. تصرف در وجوهات شرعی قدرت اقتصادی قابل ملاحظه ای برای شفتی به ارمغان آورده بود و این عامل باعث نگرانی حکومت مرکزی شده بود. مستمسک شفتی در این کنش سیاسی، به تأسی از استادش وحید بهبهانی، اعتقاد وی به نظریه نیابت عامه فقیه از امام غایب بود؛ بر اساس این نظریه، در زمان غیبت امام (ع)، فقیهان در برخی امور، از جمله قضاوت، جانشین و نایب امام (ع) هستند و باید به جای ایشان اموری را اجرا کنند. نظریه نیابت عامه فقیه از امام غایب از قرن پنجم هجری قمری به بعد تحولاتی داشت و مخصوصاً در دوره قاجار تکامل پیدا کرد. این جستار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نشان می دهد که دخالت شفتی در امور حکومتی مبتنی بر نظریه نیابت فقیه از امام زمان (ع) بوده و تفاوت وی، با دیگر فقیهان مکتب وحید بهبهانی، صرفاً در چگونگی تلقی وی از مشروعیت سلطنت بوده است. درواقع، به جز شفتی دیگر فقیهان شیعی آن دوران حرکتی برای برپایی حکومت انجام نداده بودند و سلطنت شاهان قاجار را مشروع می دانستند.
غالیان دوره امام رضا (ع) و چگونگی برخورد آن حضرت (ع) با آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی جریان فکری غلو در زمان امام رضا(ع) (183 203 ق) و نوع برخورد آن حضرت(ع) با این جریان، موضوع اصلی این مقاله است. بررسی این جریان فکری نشان می دهد پدیده غلو که از دوران امامان قبلی وجود داشت در این دوران در قالب غالیان برجسته و مشهوری چون یونس بن ظبیان و محمد بن فرات و طرح افکار غالیانه دیگری به خصوص از جانب غالیان واقفی (بشیریه) تداوم یافته است. هم چنین در این دوره شاهد بروز عقاید غالیانه تفویض، تشبیه، تناسخ و احادیث غلوآمیز هستیم. امام رضا(ع) در مقام برخورد با این جریان علاوه بر مناظره با افراد سرشناس غالی و نقد صریح آنها، از دوستی و معاشرت با غالیان به شدت نهی نمودند. و در مواجهه با افکار غلوآمیزی مانند تشبیه، تفویض و تناسخ نادرستی آنها را تبیین فرمودند.
سیر تحول نقش امامان شیعه در احیای تئوری امامت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امامت دینی و سیاسی در همه ادیان و مذاهب مطرح بوده و در اسلام نیز مسئله امامت همواره مورد نظر بوده است و مسلمانان پس از رحلت رسول خدا| به دو گروه تقسیم شدند: عده ای هوادار نظریه نص و امامت الهی و عده ای هوادار نظام خلافت گردیدند. در این میان دوستداران اهل بیت(ع) از تئوری امامت الهی، طرف داری کردند و امامان دوازده گانه امام علی(ع) و فرزندانش از فاطمه زهرا (س) را جانشینان به نص و وارثان واقعی رسول الله (ص) می دانستند. هر کدام از امامان در تبیین نظریه امامت الهی نظراتی ارائه کردند که در این مقاله به سیر تحول نقش آنان در تبیین نظریه امامت الهی خواهیم پرداخت. فرضیه آن است که امامان شیعه با درک شرایط سیاسی و اجتماعی دوران خود در تبیین و احیا نظریه امامت الهی تلاش وسیعی را به عمل می آوردند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی و از منابع دست اول استفاده شده است.