فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۷۴ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۵۲
تحلیل جامعه شناختی مسئله زنده به گور کردن دختران در جزیره العرب عصرجاهلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح جاهلیت از واژه های شناخته شده در عرف اجتماعی است که همواره با خود منظومه ای از نشانه های فرهنگی را داراست. یکی از نشانه های منحط سبک زندگی جاهلی در جزیره العرب، دخترکشی یا همان زنده به گور کردن دختران بوده است. موضوعی که اصل وجود آن مورد نقد قرآن کریم قرار گرفته است و در دوران دعوت اسلام از دغدغه های مهم رسول خدا(ص) بوده است. به رغم تحقیقات متعدد، اما مختصر در این باره، میزان رواج و شیوع این فرهنگ در میان اعراب جاهلی بررسی نشده است. نظرات مختلف درباره این موضوع: 1. اختصاص این امر به یک قبیله یا افرادی از یک قبیله خاص؛ 2. شیوع این امر در میان قبایل مختلف اعرابی؛ 3. رواج این امر در میان معدودی از قبایل. این نظرات موجب شکل گیری چند مسئله شده است: آیا «وَأد بنات» قاعده فرهنگ جاهلی بوده است یا استثناء؟ آیا دخترکشی تنها به پدران اختصاص داشته است یا این که رسم معمولی در میان پدران و مادران بوده است؟ در تحقیق پیشِ رو تلاش شده است تا به روش تحلیلی و استقرائی و با رویکردی جامعه شناختی با بازخونی متون تاریخی و تفسیری ریشه های مسئله «وَأد بنات» به همراه علل و انگیزه های آن یافت شود و به پرسش های مطرح پاسخ داده شود.
ساکنان مکه (تأملی بر چگونگی سکونت قبایل مکه و میزان جمعیت قریش در آستانه ظهور اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکه به دلیل وجود کعبه و جایگاه بعثت پیامبر گرامی اسلام|، باعث علقه های دینی و جاذبه های احترام آمیزی است،که کمتر اجازه واقع بینی می دهد، تا اذعان شود مکه قبل از ظهور اسلام برخلاف تصور مرکز زندگی شهری و دارای مردمانی یک جانشین نبوده، بلکه مرکزی زیارتی تجاری بوده که عمدتاً جاذبه های زیارتی و اقتصادی آن موجب استقرار و اسکان قبایل و عشایر در آنجا گردیده است. از سویی، همین نگاه قداست آمیز سبب شده، تا در برآورد میزان جمعیت مکه در دوره بعثت پیامبر| و به تبعِ آن در وقایع صدر اسلام آمار و ارقام اغراق آمیزی ارائه شود. برای روشن تر شدن بحث، در این تحقیق چگونگی و نحوه سکونت قبایل مکه در دوره قبل و بعد از تسلط قریش بر مکه، میزان جمعیت مکه در آستانه ظهور اسلام، شناخت و تفکیک تیره ها و بطون قریش و جایگاه و اهمیت آنها به ویژه از لحاظ شمار و ترکیبِ جمعیتی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
پرچم و پرچمدارى در عرب و اسلام
منبع:
معرفت ۱۳۷۴ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
شخصیت سیاسی و نقش مغیره بن شعبه در تاریخ اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مغیره بن شعبه، که او را در زمرة دهاه اربعة عرب شمرده اند، هم از حیث اندیشه و روش با سه داهی دیگر متفاوت است، و هم بر خلاف شهرت تاریخی اش چندان شناخته نیست. در این نوشتار، آن بخش از رویدادهای نیمة نخست سدة اول هجری که به نحوی مغیره بن شعبه در آنها نقش داشته است، به ترتیب زمان وقوع حوادث بررسی، و زندگی وی از بدو مسلمان شدن تا هنگام مرگ پی گیری می شود. سپس با نگاهی به برش طولی تاریخ نیم قرن اول هجری، به شناسایی و معرفی شخصیت واقعی مغیره بن شعبه و عوامل موثر و دخیل در تکوین شخصیت سیاسی او پرداخته می شود.
خلیفه کشی در صدر اسلام؛امویان و موضعگیری در برابر قتل خلفای راشدین (40-23ه . ق)
حوزه های تخصصی:
قتل عمر، امام علی(ع) و عثمان پیامدهای مختلفی برای جامعه ی اسلامی به همراه داشت؛ خصوصاً خلیفه ی سوم که حکومت اسلامی پس از کشته شدنش، در همان آغازین دهه-های کار خود، با دسته بندی ها و درگیری های داخلی روبرو شد. قتل عثمان، خلیفه ای که گمان می رفت با کشته شدنش اتّفاقات کمی به بهانه ی خونخواهی وی بیفتد، با دسیسه گری های خاندان اموی فتنه ای برپا کرد و بهانه ای شد برای مقابله با حکومت امام علی(ع) که بدنبال بازگشت به سیره ی پیامبر(ص) بود. از آن سو پس از قتل امام علی(ع) نیز، اوضاع جهان اسلام مجدّداً با دسیسه گری های حزب اموی به رهبری معاویة بن ابوسفیان دستخوش دگرگونی های متفاوتی شد. امّا امویان قبل از این و در فعل و انفعالات پس از قتل عمر چهره ی دیگری داشتند. عثمان که قبل از رسیدن به خلافت، از ملامت گران عبیداللّه بن عمر بواسطه ی کشتن سه نفر از موالیِ مظنون به شرکت در قتل خلیفه بود، هنگامی که به قدرت رسید با تساهل از کنار این مسئله عبور کرد. در این نوشتار برآنیم؛ با تکیه بر منابع دست اوّل این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم؛ نحوه ی برخورد امویان با موضوع قتل خلفای راشدین و چرایی موضعگیری های متفاوت آنها در قبال این قتل ها چه بود؟ می توان گفت امویان در قبال این قتل ها، با توجّه به سود و زیان سیاسی خود تصمیم گیری کرده و تلاش کردند از ماجراهای پس از قتل خلفا برای قدرت-گیری خاندان خود استفاده نمایند.
خلیفه و خلافت در اندیشه اهل سنت و زیر ساخت های تحول امامت و خلافت به سلطنت آسمانى و خلیفة اللهى
حوزه های تخصصی:
در تاریخ اسلام میان اصطلاح های خلافت، امامت و سلطنت هیچ وحدتی وجود ندارد و این خلط معنایی صرفا لفظی و لغوی نبوده، بلکه حاصل تحولاتی تاثیرگذار در تاریخ اندیشه اسلامی بوده است. اصطلاح «خلیفه»، به تفاوت، عنوانى برای تمام زمامداران یا خلافت نبوى در زعامت سیاسى مسلمانان و جانشینى خلیفه رسول الله، یا منصبى شرعى و نه عرفى به تمام خلفاى راشدین، امویان و عباسیان نیز به کار برده می شد. درباره «امامت» باید گفت متکلمان اهل سنت که به وضوح شاهد فساد دستگاه خلافت بودند و میان خلفاى راشدین با خلفاى اموی و عباسی تفاوتى ماهوى مى یافتند، به دلیل تداعى فساد خلفاى وقت، مایل نبودند اصطلاح امامت را که بر خلفاى زمانه آنان نیز اطلاق مى شد، مورد استفاده قرار دهند. همچنین در این نوشتار نشان داده می شود که تلاش براى آسمانى کردن سلطنت اسلامى و کوشش براى استحاله امامت و خلافت نبوى از سوى عوامل اموى و راویان آن دوره، در ادوار بعدى نیز ادامه یافت و در دوره عباسیان، فرمانروایان این خاندان نیز خود را خلیفه خداوند و حاکم الهى در روى زمین توصیف کردند. در واقع، با ابهام و خلل در اصول سیاست نبوى و سیاست خلفاى اولیه با نظام استیلایى و فرمانروایى سلطنتى، سنت هاى نبوى و اصول سیاست قرآنی مغفول ماند و سلطنت از این وضعیت بهره را کافى برد. با تبدیل خلافت به سلطنت، مصادیق نظریه امامت، به خلفاى اولیه محدود شد.
تأثیر موقعیت شبه جزیره عربستان بر گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی از آغاز تا فرجام
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مکان در وقوع حوادث تاریخی این پرسش مطرح است که مناسب ترین نقطه زمین در سال 610 میلادی برای ظهور آخرین و کامل ترین دین توحیدی کجا می توانست باشد؟ نوشته حاضر در پی پاسخ به پرسش فوق، به بررسی تأثیر برخی از ویژگی های شبه جزیره عربستان همچون موقعیت جغرافیایی، ژئوپولیتیکی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی در شکل گیری، تقویت و گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی می پردازد که در طول تاریخ کم و بیش استمرار داشته است. در دوران معاصر نیز این ویژگی ها، توانایی های تأثیرگذاری شبه جزیره مذکور خاصه کشور عربستان سعودی را افزایش داده است. توانایی هایی که اگر در اختیار وحدت و همگرایی و منافع جهان اسلام قرار گیرد، نقش سازنده ای می تواند ایفا نماید و در غیر این صورت قدرتی است در اختیار تفکر افراطی و تکفیری و تروریستی، جهت لکه دار نمودن چهره اسلام، کشتار مسلمانان و واگرایی و تفرقه در جهان اسلام، تسهیل سلطه بیگانگان و مصائبی که امروزه شاهد هستیم.
تحلیل آماری رفتارشناسی قبایل عرب ساکن حجاز در مقابل دعوت پیامبر اسلام(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور اسلام در شبه جزیرﮤ عربستان ساختار غیرمتمرکز و توسعه نیاﻓﺘﮥ آن دچار لغزش شد. نظام اجتماعی و سیاسی حاکم بر آن که بر قبیله مبتنی بود، برای اداﻣﮥ حیات و بقای خود واکنش نشان داد. در این میان برخی قبایل و طوایف نیز که اسلام را برای خود دارای کارکرد می دانستند و آن را پذیرفته بودند، با هجرت پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان، زﻣیﻨﮥ شکل گیری حکومت اسلامی را مهیا کردند. تفاوت رویکرد این قبایل در دو قطب ظهور اسلام، یعنی مکه و مدینه که یکی خاستگاه اسلام بود و دیگری بستر گسترش رسالت پیامبر، باتوجه به نسب قحطانی و عدنانی آنها در کانون پژوهش و بررسی قرار می گیرد. تاجران و اشراف مکه اسلام را برهم زنندﮤ نظام حاکم بر اقتصاد و اجتماع خود می دانستند و با آن به مقابله برخاستند؛ زیرا برای آنها اسلام کژکارکرد محسوب می شد؛ اما در مقابل، مردم کشاورز مدینه که به نسب قحطانی منتسب بودند، اسلام را پذیرفتند و آن را آورندﮤ صلح دانستند که برای آنها دارای کارکرد بود. در این مقاله تلاش برآن است تا با تحلیل آماری رفتارشناسی این قبایل و طوایف با استفاده از نظریﮥ رابرت کینگ مرتن (Robert K.Merton)، باتوجه به منتسب بودن آنها به نسب قحطانی و عدنانی، میزان همراهی کامل، همراهی حداکثری، نیمه همراهی، همراهی حداقلی و غیرهمراه بودن آنان بررسی شود. این پژوهش براساس روش کمی فراوانی سنجی مبتنی بر داده های آماری است و شیوﮤ گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است.