این پژوهش در پی شناخت وضعیت فرهنگی منطقة حجاز پیش از بعثت پیامبر(ص) با توجه به شناخت منابع سازندة آن است. راهبرد روش شناختی برای دستیابی به منابع، مراجعه به آثار مورخان و شناسایی منابع اثر گذار بر فرهنگ پیش از بعثت است؛ سپس به تحلیل مفهومی یا کارکردی این منابع با توجه به اسناد تاریخی موجود می پردازیم تا به سازوکار عمل این منابع دست یابیم. حاصل این پژوهش دستیابی به چند منبع مهم و مؤثر در ساخت فرهنگ پیش از بعثت است. در این نوشتار دو مورد از آن، یعنی قبیله و دین و نقش آنها در ساخت فرهنگ منطقة حجاز بحث و بررسی می شود.
مصحف امام علی(ع) که نسخه دست نوشته آن حضرت از قرآن کریم به املاء پیامبر اکرم(ص) می باشد جزء میراث و منابع گران بهای علوم امامان شیعه است. وجود این مصحف بر طبق روایات هر دو مذهب شیعه و اهل سنت مورد تأیید قرار گرفته و غیرقابل انکار می باشد. دیدگاه مشهور عالمان شیعه این است که محتوای مصحف علی(ع) در ترتیب سوره ها و احتمالاً در تعداد اندکی از آیات و وجود تفسیر و تأویل آن ها با مصحف موجود تفاوت دارد. اما برخی از معاصران معتقدند که میان این مصحف با قرآن موجود در چینش آیات و سُوَر تفاوتی نیست بلکه صرفاً در مصحف علی(ع) تفسیر، تأویل و شأن نزول آیات ذکر شده است. در این نوشتار ضمن معرفی محتوای این مصحف، دیدگاه های مختلف شیعه و سنی مورد بررسی قرار گرفته و شبهات وهابیت در رد وجود مصحف پاسخ داده شده است. نیز به نقد و بررسی دیدگاه های متفاوت دانشمندان شیعه در نحوه چینش آیات و سُوَر مصحف امام(ع) پرداخته و ضمن نقد برخی از نظریات که تفاوت دو مصحف را فقط به چینش سوره ها فروکاهیده اند، دیدگاه معاصران مقبول تر ارزیابی گردیده است.
«شیعه جعفری»، لقبی است که با خواندن زندگی نامه امام صادقو یا برنامه هایی که در پیوند با سالگرد زادن یا درگذشت آن بزرگوار دیده یا شنیده می شود، بسامد فراوان دارد.
این نوشته کوتاه دامان در پی آن است تا با بازخوانی تاریخ پرفراز و نشیب فراگیری و پراکندگی حدیث میان مسلمانان دو سده نخست تاریخ اسلام، نشان دهد لقب یادشده ـ گرچه همواره در نوشته های نویسندگان دهه های نزدیک به امروز ما، با چاشنی خوش بینی و مثبت انگاری بازتاب یافته است ـ در بستری از ریشخند و دست اندازی شیعیان و آلوده به رنگ سرزنش و نکوهش به کار می رفته است و سرنوشتی چون دیگر واژه هایی داشته است که نخست ناخوشایند بوده اند و اندک اندک نمودی نو و شناسنامه ای دلپذیر یافتند.
سرزمینهای حوزه شرقی خلافت اسلامی مقارن تهاجم مغول با اوضاع و احوال ناخوشایندی روبرو بود. فقدان حکومت مرکزی مقتدر‘تعدد قدرتها‘درگیریهای فراوان امیران بلاد برای کسب قدرت بیشتر‘ ستم والیان و حاکمان شهرها به مردم‘ افزون خواهیهای سلطان محمد خوارزمشاه‘ قصد خلیفه الناصر برای تجدید مجد و عظمت از دست رفته عباسی ‘ رویارویی و درگیری خلیفه و سلطان ‘ فتنه های اسماعیلیه‘ خرافیگری صوفیان ‘ تعصبها و مشاجره های مذهبی ‘ افزونی پی در پی مالیاتها‘ قحطی‘ زلزله و بیماریهای گوناگون از جمله مشکلاتی بود که مردم این سرزمینها با آن روبرو بودند. همچنین برآمدن حکومت تازه نفس و مقتدر چنگیزخان در دشتهای مغولستان مسئله ای بود که موجب تحولات عمده در جهان اسلام‘ و به ویژه شرق اسلامی گردید.