یکی از برنامههای اصلاحی حضرت علی (ع) در دوره زمامداری، گماشتن نیروهای شایسته، کارآمد و صالح در مصادر امور حکومت بود. زیرا استقرار و دوام حکومت به ویژه با شاخصههای دینداری و عدالت، بدون کارگزاران شایسته عملی نخواهد بود. از اینرو، یکی از مقولههای مهم و مورد توجه جدی امام علی (ع)، کارگزاران حکومت بود.
چگونگی گزینش و انتخاب این نیروها در مناصب گوناگون سیاسی، نظامی، مالی،قضایی و اداری، آشنا نمودن آنان با دستورالعملهای مدیریتی، شیوه زمامداری و رفتار با مردم، و نظارت بر عملکرد و مدیریت آنان به منظور حسن اجرای امور که به تأمین امنیت جامعه، رضایت عمومی مردم، استحکام و ثبات حکومت منجر گردد، از مسایلی است که امام (ع) بدانها پرداخته است.
حضرت (ع) با این مبانی نظری سعی داشت تا مدلی از نظام مدیریت اسلامی را در زمان خویش اجرا نماید و برای آینده مسلمانان نیز معیارهای لازم و اصول کلی را ارائه دهد. در این مقاله کوشش میشود تا برنامههای اصلاحی امام علی (ع) در باره کارگزاران حکومت، به ویژه مواردی چون معیارهایانتخاب، توصیهها و رهنمودهای مدیریتی، و سیاستهای نظارتی و مراقبتی ایشان تحلیل و تبیین گردد.
|148|
کارهای خارق العاده بسیاری به دست پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) یا برای تأیید آن حضرت رخ داده که برخی از آنها معجزه اصطلاحی و برای اثبات نبوّت حضرت بوده است; مانند: قرآن کریم، شقّ القمر، شهادت حیوانات به نبوّت ایشان، تسبیح سنگ ریزه در دست حضرت و خبر از مسموم بودن غذا با علم غیب. برخی دیگر از این امور نه برای اثبات نبوّت، بلکه به عنوان کرامات حضرت رخ داده است; مانند: معراج، تصرف در ادراک دیگران، انداختن رعب در دل دشمنان و آرامش در دل مؤمنان، یاری شدن با سپاه غیبی، فزونی بخشیدن به غذا، چاق و پر شیر کردن گوسفند، شفا دادن امراض، اخبار از غیب، آگاهی از ضمیر افراد و اسامی و اوصاف اشیا بدون دیدن آنها، خبر از گم شدگان و آگاهی به زبان و حالات حیوانات. قسم سوم کارهای خارق العاده پیش از بعثت ایشان و برای ایجاد زمینه برای بعثت بوده که «ارهاص» نام دارد; مانند: حرکت ابر بالای سر حضرت برای سایه افکندن بر ایشان. این مقال نیم نگاهی به معجزات و کرامات آن حضرت دارد.
اگرچه ایرانیان در شکلگیری خلافت عبّاسی نقش بسیار مهمی داشتند، ولی عبّاسیان پس از تثبیت قدرت، سیاست خود را نسبت به آنان تغییر داده، سیاست خشونت را در پیش گرفتند. همین مسئله در واکنش ایرانیان در برابر خلافت عبّاسی مؤثر بود. ایجاد شورشها و تشکیل حکومتهایی همچون طاهریان، صفاریان و سامانیان نتیجه طبیعی تغییر سیاست خلافت عبّاسی در برابر ایرانیان بود. پس از ایجاد این حکومتها بنا به شرایط و مسائل ایجاد شده، تعامل و تقابل بین خلفای عباسی و امارتهای ایرانی پیش آمد، به ویژه آنکه بعضی از آنها، مانند صفاریان، بدون عهد و منشور خلیفه به قدرت رسیده بودند.
در این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در برخورد با منافقان چه تدبیر و شیوه رفتاری را اتخاذ میکردند. بدینروی، پس از توضیح مفاهیم «کافر»، «فاسق»، و «منافق» و تفکیک میان آنها، به بررسی الگوهای رفتاری پیامبر در برابر منافقان پرداختهایم. بر اساس یافتههای این پژوهش، موضع اصلی پیامبر در برابر منافقان، عفو و مدارا بود که به شکلهای گوناگون تجلّی مییافت; ولی ایشان در مواقع ضرورت، از خشونت نیز بهره میگرفتند. پیامبر با منافقان، که دشمنان داخلی حکومت و جامعه اسلامی بودند، به عنوان یک پدیده روانی و اجتماعی برخورد کردند و موضع سیاسی و نظامی در برابر آنان نگرفتند. آن حضرت تدابیری اندیشیدند که آنان در جامعه اسلامی منزوی و کمتأثیر شوند و در نتیجه، مسلمانان از خیانتها و نیرنگهای آنان مصون بمانند.