فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۶٬۷۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های مهم تمدن اسلامی، اسلامی بودن سبک زندگی است که نظارت اجتماعی می تواند به تحقق آن کمک کند. نظارت اجتماعی که در فقه اسلامی با عنوان امر به معروف و نهی از منکر شناخته می شود به عنوان ضامن بقای اسلام و واجبی که به سبب آن، اجرای همه واجبات صورت می پذیرد، معرفی شده است. این مقاله با رویکرد کاربردی می کوشد رابطه ای منطقی بین نظارت اجتماعی و ظهور، استمرار و انحطاط تمدن برقرار کند و با اثبات اهمیت و نقش تعیین کنندة آن در هر یک از این حوزه های سه گانه، شواهد قرآنی و روایی دلالت کننده بر این موضوع را ارائه کند.
سنت علمی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی به اذعان مورخان علم منشأ بسیاری از تحولات علمی و فناورانه کنونی و قرن ها هدایتگرِ مبدعِ فعالیت های علمی بوده است. پرسش اساسی آن است که نظام علمی حاکم بر تمدن اسلامی از چه ویژگی هایی برخوردار بوده که توانسته خود را به عنوان کانون پیشرو و درون زای دانش به جهانیان معرفی کند. پاسخ در سنت مترقی دانشمندان مسلمان در کسب معرفت علمی نهفته است. روش ها و قواعدی که براساس آن به کسب معرفت می پرداختند و سنت هایی که در نظام تعلیم و تحقیق تمدن اسلامی ریشه دوانده بود و همچنان بروز، معتبر و قابل استفاده در نحوه دستیابی به دانش اصیل، شیوه گسترش مرزهای علوم و پدیدآوری حوزه های جدید علمی است. این مقاله، اصولی را معرفی می کند که شاکله اصلی سنت علمی در تمدن اسلامی را تشکیل داده است. بخشی از مباحث «سنت علمی» در مقوله «روش علمی» در تمدن اسلامی قرار می گیرد که زمینه را برای گسترش و تعمیق بحث فراهم می آورد.
خالد بن یزید: نخستین کیمیاگر در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت علمی خالد بن یزید و تلاش های او در جهت کسب و گسترش دانش، از دید محققان همواره مورد شک و تردید بوده و با گسترش زمینة تحقیق در ریشه های علم صورتی افسانه ای به خود گرفته است. از ابن خلدون گرفته تا محققانی در عصر جدید همچون روسکا، کراوس، اولمان، سارتن و میه لی کوششهای خالد در شکل گیری نهضت ترجمه در جهان اسلام، فعالیتهای علمی و نهایتاً تألیفات منسوب به او را کاملاً به دیدة انکار نگریسته اند. در مقابل، برخی پژوهندگان با ارائه دلایلی نشان داده اند که خالد در زمینه ی کسب و توسعة علوم فعالیت داشته است. بر اساس تألیفات کیمیاگران اسلامی نیز، او از پیش کسوتان این رشته به شمار می رود. در صورت صحّت مدارک دال بر کیمیاگری خالد، می توان دلایلی برای پرداختن او به این امر برشمرد. که از آن جمله دستیابی به تمکّن مالی و در نتیجه جبران نسبی قدرت از دست رفته در اثر واگذاری خلافت و تبحّر در امر طبابت است که در این مقاله از قرابت طب با کیمیاگری و تلاش اطبّای مسلمان برای دست یابی به اکسیر حیات نیز سخن به میان خواهیم آورد.
بررسی دیدگاه های عمده مارشال هاجسن در مورد تاریخ و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد تاریخ و تمدن اسلامی، توسط خاورشناسان نظرات گوناگونی مطرح شده که یکی از آنها دیدگاه هاجسن است. وی علاوه بر اینکه به تأثیرپذیری تمدن اسلامی از عوامل مختلف جامعه شناختی، اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی پرداخته، سعی کرده است با گرایش غرب محوری که در آثار اغلب مستشرقان دیده می شود نیز مقابله کند و تاریخ اسلام را در چارچوب وسیع تر تاریخ جهان مطالعه نماید. ازاین رو، مقاله حاضر بر آن است تا به دیدگاه های عمده او در حوزه مطالعات اسلامی، که در کتاب وی با عنوان «کارستان اسلام» انتشار یافته، بپردازد و از طریق بررسی این اثر، نشان دهد که توجه او به فرایندهای تاریخی برحسب اکولوژی (بوم شناسی)، منافع گروهی، نقش افراد خلاق و غیره موارد جالبی هستند. همچنین تشریح اوضاع اجتماعی براساس عملکرد نخبگان نظامی، صاحب منصبان اداری و اشراف، و نیز تأکید بر جایگاه فرهنگ فارسی، همه دارای اهمیتند؛ زیرا انسان را به سوی درک ژرف تر از تمدن اسلامی سوق می دهند.
بررسی دانش مغازی نگاری با تأکید بر مغازی واقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخنان و اعمال و رفتار رسول اکرم صلی الله علیه و آله به نام «سیره رسول الله» شهرت دارد. سیره رسول خدا شامل سخنان، احادیث و عملکرد ایشان در عرصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که در کتب تاریخ و سیره مورد بررسی و نقل قرار گرفته است. جنگ های عصر آن حضرت که به فرماندهی و حضور ایشان صورت می گرفت، «غزوه» نامیده می شود. بررسی و نقل اخبار این جنگ ها در اصطلاح تاریخ، «مغازی» [محل وقوع غزوه] گفته می شود. تدوین اخبار این جنگ ها را در اصطلاح، «مغازی نگاری» می گویند که به نوعی زیرمجموعه سیره نگاری شناخته می شود. در ابتدای عصر تدوین، مورخان به جمع آوری اخبار جنگ های عصر نبوی می پرداختند که بیشتر آنها با عنوان «مغازی رسول خدا» نام داشت. اما با گذر زمان و تحول در تاریخ نگاری، مغازی نگاری به صورت بخشی از کتب سیره رسول خدا درآمد، به گونه ای که سیره و مغازی به یک معنا استعمال شد. نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی به بررسی مغازی نگاری و مغازی نگاران اولین، بخصوص محمدبن عمر واقدی و کتاب او «مغازی» می پردازد.
شخصیّة الرّسول الأعظم (ص) فی شعر السیّد محمّد حسین فضل الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
العلامة محمّد حسین فضل الله شاعر الفقهاء وفقیه الشعراء، هو الّذی تحدّث فی دواوینه عن موضوعاتٍ مختلفةٍ؛ ومنها هی شخصیة الرّسول الأعظم، إنّ الشاعر لم یعتقد أنّ الرّسول یکون عبد الله فحسب، بل رأی فیه الداعیة والمبلِّغ الّذی أراد ربط الأمّة بالله لا بالفرد. والأبعاد الّتی رآها الشاعر فی هذه الشخصیة الرسالیّة العظیمة هی: رسول السلام، رسول الأخلاق، الرّسول الرّحمة، الرّسول القدوة، الرّسول الإنسان، وهذا المقال یحاول تحلیل شخصیة الرّسول الأعظم فی أشعار السیّد وتأثیر القرآن الکریم فی أشعاره، ویتحدّث عن أثر الشخصیة العظیمة لرسول الله (ص) فی الواقع ال مُعاش. والشاعر یعتقد أنّ الأمّة والأجیال القادمة جدیراً بهم أن یختاروا الرّسول کقدوةٍ فی الکمال الإنسانی، والشاعر حاول من خلال أشعاره أن یدعو الجیل نحو التواصل مع الله تعالی ورسوله الأعظم، وهو یعتقد أنّ أخوة الأنبیاء تؤدّی إلی عقد الأخوّة بین أتباع الأنبیاء والشاعر یقول: لیس لخلق الرّسول حدوداً بل خلقه عظیم یُقتَدَی به وهو یشکّل منهاجاً یجب الرجوع إلیه فی کلِّ زمانٍ ومکانٍ. إنّنا نجد أنّ الشاعر قد لخّص کل الأبعاد الإنسانیّة فی حیاة الرّسول، الّذی عاش فی الصحراء، لکنّه بسیرته وأخلاقه وسموّه الإنسانی حوّل هذه الصحراء القاحلة إلی جَنّة ینعم الشاعر بفیئها، وآلائها الدائمة. فقد اعتمد الباحث فی دراسته على المنهج الوصفی وستسیر هذه المقالة على المنهج الوصفی والتحلیلی، حیث تقوم على استقراء الأبیات الّتی تدلّ علی شخصیة الرّسول الأعظم ومن ثم تحلیلها من الناحیة الأدبیة والبلاغیة ودراستها ومراجعتها فی القرآن الکریم.
بررسی اصول و روش های تربیتی پیامبر(ص) در مواجهه با خاطیان نسبت به حقوق شخصی ایشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی اصول و روش هایی پرداخته است که پیامبر گرامی (ص) در مواجهه با خاطیان نسبت به حقوق شخصی ایشان داشته اند. در قرآن کریم، پیامبر به عنوان الگو و اسوة همة مؤمنان معرفی شده اند. سیرة شخصی ایشان راهنما و راهگشای مناسبی در برخورد با خطاکاران در جامعة اسلامی است. بدین منظور، با استقراء ناقصی که در سیره و تاریخ نبوی در منابع اسلامی صورت گرفت، روشن شد که از اهداف اولیة رسول مکرم، جذب حداکثری مردم به اسلام بوده است. پیامبر اکرم (ص) متناسب با شرایط گوناگون، برخوردهای متفاوتی داشته اند. از این رو، در برخوردهای خود بر اساس اصل «رحمت» با افراد خطاکار برخورد می نمودند و در اجرای اصل بیان شده نیز از روش گذشت بهره می بردند.
نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع در هند: دوره گورکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن هفتم هجری بر اثر مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از حمله مغول ها به ایران، مهاجرت گسترده ایرانیان به هند آغاز گردید. با روی کار آمدن دولت صفوی و قدرت یابی امپراطوری گورکانی در هند، جمع کثیری (ازجمله قضات شیعی) از ایران به هند مهاجرت نمودند که از طرف سلاطین گورکانی به مناصب مهم (قضایی) گماشته می شدند. پرسشی که درصدد پاسخگویی بدان هستیم، بررسی نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع اثنی عشری در هند دوره گورکانی است. حوزه جغرافیایی مورد بررسی در این مقاله منطقه شمالی شبه قاره شامل شهرهایی چون دهلی، کشمیر، لکهنو و لاهور در پاکستان امروزی است که امروزه نیز شیعیانی را در خود جای داده است. به نظر می رسد این افراد به طرق مختلفی چون اشتغال به مناصب کلیدی و استفاده از اختیارات ناشی از آنها، تربیت شاگردان، و نگارش آثار متعدد در زمینه های فقهی، کلامی، ... توانستند رسالت خویش را به درستی انجام دهند. نتیجه این پژوهش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که ورود مذهب تشیع به هند، از طریق فرهیختگانی از علمای شیعی صورت پذیرفته است.
بازشناسی نظام رفتاری امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام در دوران حکومت خود با مسیحیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رفتار حاکمان صدر اسلام با اهل ذمه به عنوان یک اقلیت دینی در جامعه اسلامی از جنبه های مختلفی شایستة بررسی است. امیرالمؤمنین علیعلیه السلام هم در ایام حکومت خود نظام رفتاری ویژه ای داشت که زمینه ساز روابط مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف و گرایش مسیحیان به اسلام شد. نظام رفتاری امیرالمؤمنین علیعلیه السلام با مسیحیان عصر حکومت خود را در چهار حیطة اجتماعی، اعقتادی، سیاسی و اقتصادی می توان بررسی کرد. نوشتار حاضر می کوشد ضمن ارائه گزارشی از این چهار حیطه و مؤلفه های فرعی آن، نشان دهد که برخورداری از حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، عقیدتیِ مسلمانان و غیر مسلمانان جامعه جزو نخستین اولویت های امیرالمؤمنین علیعلیه السلام در دوران حکومت ایشان بوده است.
جنبش وُصفا (بررسی جنبش غُلاّت شیعی عراق در عهد خلافت هشام بن عبدالملک و امارت خالدبن عبدالله القسری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش غلات عراق در عهد خلافت هشام بن عبدالملک یکی از جنبش های سیاسی و فکری است که آثار فراوانی در تاریخ سیاسی و اندیشه های مذهبی غلات بر جای نهاده است. این حرکت به رهبری هفت تن از شیوخ غالی کوفه در سال (119ق) صورت گرفت. از این جنبش در برخی منابع به عنوان «وُصَفا» یاد شده. این جنبش یکی ازمستقل ترین حرکت های تاریخی غلات شیعی است که تقریباً هم زمان با جنبش های پایانی خلافت امویان و قبل از همة آن ها در کوفه آشکار گردید. اما از آن جا که در فضای پر التهاب جریان های آشکار و پنهانی که منجر به سقوط امویان شد صورت گرفت آن چنان مورد توجه قرار نگرفت، به ویژه آن که این حرکت، ماهیتی بدعت آمیز داشت و در بستری از افکار و آراء رازآمیز، سرّی و غالی صورت گرفت. اطلاعات تاریخی و فکری در باب آن روایت ها و اتهام های عقیدتی کفرآمیز به ندرت ثبت شده است. این پژوهش به دنبال آن است که ضمن بررسی چگونگی و چرایی وقوع این حرکت، پیشینة فکری، زمینه های سیاسی ماهیت و خاستگاه اجتماعی این حرکت غالیانه را بررسی نموده و تأثیر اهمّیت آن را در رشد و رواج اندیشه ها ی غلو آمیز نشان دهد.
میلادنگاری در سه قرن نخست با تکیه بر نقش اصحاب امامان(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مولدنگاری» شاخه ای از تاریخ نگاری اسلامی است که اصحاب امامان(ع) آن را در قرن دوم و به دنبال تحولات سیاسی فکری بنیان نهادند. اصحاب امامان(ع) در سیره نبوی و سیره اهل بیت(ع) کتب متعددی با ریزموضوعاتی متنوع نگاشته اند؛ اما به رغم تجربه ای که در نگارش سیره نبوی وجود داشت، سیره جامعی از همه امامان(ع) در عصر خود ایشان تدوین نکردند. در این میان برخی مولدنگاری ها بدون آنکه شرح حال کاملی از زندگانی آنان به دست دهد به لحاظ زمانی جامع و شامل همه امامان(ع) می شود. در این شاخه بررسی ولادت افراد مورد توجه قرار گرفت، اما به تدریج سامان و ارتقا یافت، رویکردها و کارکردهای متنوعی پیدا کرد و در عرض خود شاخه مستقلی به نام «وفات نگاری» را تولید نمود. این دو شاخه در ابتدا دوشادوش هم حرکت کردند، اما وفات نگاری شتاب گرفت، سیر تکاملی خود را پیمود تا آنکه ابن خلکان با نگارش کتاب وفیات الاعیان نقطه عطفی در آن ایجاد کرد. این نوشتار درصدد بررسی پیدایی، گسترش و سیر تاریخی مولدنگاری اصحاب امامان(ع) و تحلیل علل رویکرد و تحولات درونی آن است.
بررسی جایگاه راویان روایاتِ ذمِّ مختار بن ابی عبیده ثقفی در کتب رجالی شیعه
حوزه های تخصصی:
شخصیت و زندگی مختار ثقفی در ابهامات فراوانی فرو رفته و پرسش های زیادی در این ارتباط مطرح است. نگاهی گذرا بر متون تاریخی روایی و رجالی شیعه دسته ای از روایات را نشان می دهد که حاوی تصاویری مذمّت گونه از مختار ثقفی می باشند. بدون شک این روایات آن هنگام که در کنار روایاتی که مختار ثقفی را مدح نموده اند قرار گیرند، ذهن هر پژوهشگری را با سوالات و ابهاماتی روبه رو خواهند کرد. لذا در این پژوهش به بررسی جایگاه راویان روایات ذمّ مختار ثقفی در کتب رجالی شیعه پرداخته می شود تا بدین وسیله سوای از نقد محتوایی این دسته از روایات، میزان وثاقت و جایگاه این راویان در کتب رجالی شیعه مشخص گردد. یافته های این پژوهش توثیقِ اکثریِ راویانِ روایات ذمّ مختارثقفی در کتب رجالی شیعه را نشان می دهد. از 23 راوی ای که در سلسله سند این روایات وجود داشت، 16راوی توثیق شده و 7 راوی دیگر مجهول یا اختلافی هستند.
اندیشه و سیره سیاسی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی اندیشه و سیره سیاسی هر فرد، علاوه بر آنکه نمایانگر باورها و نقش آفرینی آنها در تعیین رفتار سیاسی است، نشانگر درک درست وی از ساختار سیاسی جامعه نیز هست. اهمیت این موضوع، زمانی دوچندان است که یک شخص با توجه به جایگاه علمی، معنوی و اجتماعی، و جریان های فکری و سیاسی عصر خویش، به تحلیل ساختار سیاسی پرداخته و متناسب با آن با تکیه بر اصول اعتقادی خویش، به ارائه رفتار متناسب با وضعیت سیاسی بپردازد.
با توجه به وضعیت ویژه حاکمیت بنی عباس و تلاش آنان در کنترل رفتار سیاسی شیعیان و ائمّه اطهار علیهم السلام، این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی به بررسی اندیشه و رفتار سیاسی امام رضا علیه السلام در مقابل رفتارهای سیاسی بنی عباس پرداخته است. از یافته های مهم این پژوهش، می توان به تلاش امام برای برون رفت شیعه از فضای تقیه به صورت مقطعی، طرح مسئله امامت توسط امام و تبیین عدم مشروعیت سیاسی خلفای عباسی اشاره کرد.
خلیفه کشی در صدر اسلام؛امویان و موضعگیری در برابر قتل خلفای راشدین (40-23ه . ق)
حوزه های تخصصی:
قتل عمر، امام علی(ع) و عثمان پیامدهای مختلفی برای جامعه ی اسلامی به همراه داشت؛ خصوصاً خلیفه ی سوم که حکومت اسلامی پس از کشته شدنش، در همان آغازین دهه-های کار خود، با دسته بندی ها و درگیری های داخلی روبرو شد. قتل عثمان، خلیفه ای که گمان می رفت با کشته شدنش اتّفاقات کمی به بهانه ی خونخواهی وی بیفتد، با دسیسه گری های خاندان اموی فتنه ای برپا کرد و بهانه ای شد برای مقابله با حکومت امام علی(ع) که بدنبال بازگشت به سیره ی پیامبر(ص) بود. از آن سو پس از قتل امام علی(ع) نیز، اوضاع جهان اسلام مجدّداً با دسیسه گری های حزب اموی به رهبری معاویة بن ابوسفیان دستخوش دگرگونی های متفاوتی شد. امّا امویان قبل از این و در فعل و انفعالات پس از قتل عمر چهره ی دیگری داشتند. عثمان که قبل از رسیدن به خلافت، از ملامت گران عبیداللّه بن عمر بواسطه ی کشتن سه نفر از موالیِ مظنون به شرکت در قتل خلیفه بود، هنگامی که به قدرت رسید با تساهل از کنار این مسئله عبور کرد. در این نوشتار برآنیم؛ با تکیه بر منابع دست اوّل این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم؛ نحوه ی برخورد امویان با موضوع قتل خلفای راشدین و چرایی موضعگیری های متفاوت آنها در قبال این قتل ها چه بود؟ می توان گفت امویان در قبال این قتل ها، با توجّه به سود و زیان سیاسی خود تصمیم گیری کرده و تلاش کردند از ماجراهای پس از قتل خلفا برای قدرت-گیری خاندان خود استفاده نمایند.
وجوه افتراق و اشتراک قیام های خوارج در سیستان و عراق در دورة اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوارج به عنوان یکی از گروه های مؤثر در حوادث قرون اولیه هجری، برای خوارج به عنوان یکی از گروه های مؤثر در حوادث قرون اولیه هجری، برای نخستین بار در دوره خلافت حضرت علی(ع) و در جریان جنگ صفّین به عنوان یک فرقه مستقل پدیدار گشتند و به مخالفت با جریان حکمیّت برخاستند. با انتقال خلافت به امویان، خوارج از همان آغاز رو در روی آنان ایستادند و قیام های متعددی را علیه بنی امیه ایجاد کردند. به همین سبب تحت تعقیب حکام اموی قرار گرفتند و عده ای از این گروه ناگزیر به سرزمین های اطراف و از جمله ایران گریختند. سیستان از مهمترین مناطق نفوذ خوارج در ایران دوره اموی محسوب می شد. در این مقاله، ضمن بررسی عوامل زمینه ساز قیام های خوارج در دو منطقه سیستان وعراق؛ به بررسی تطبیقی عوامل اشتراک و افتراق قیام های خوارج در این دو منطقه پرداخته شده است. براین اساس پرسش اساسی این مقاله آن است که «قیام های خوارج در سیستان و عراق در دورة اموی» دارای چه نقاط اشتراک و افتراقی بودند؟
رهیافت این مقاله آنکه قیام های خوارج در سیستان وعراق با اینکه دارای شیوه مبارزاتی مشابهی بودند و به علل مشترکی شکست خوردند، اما دارای ایدئولوژی، اهداف، ساخت و درون مایه های متفاوتی بودند و در نهایت نتایج متفاوتی در جامعه عصر خلافت اموی پدید آوردند.