فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هویت ملی یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی است که در سال های اخیر هم در ادبیات سیاسی، اجتماعی و هم در سیاستگذاری های فرهنگی به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. سبک زندگی از جمله عوامل مهمی است که تأثیر تعیین کننده ای بر هویت ملی دارد. برخلاف جامعه سنتی در جامعه معاصر به واسطه ظهور جامعه مصرفی، سبک زندگی و تعین بخشی آن در حوزه های دیگر و از جمله هویت ملی اهمیت بیشتری یافته است. این مقاله به دنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت ملی در چهار شهر استان لرستان شامل خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است. استراتژی این تحقیق قیاسی و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 5/0 درصد و ملی تأثیر می گذارد. همچنین در زمینه تأثیر سبک زندگی بر روی دینداری نتایج نشان می دهد که سبک مدرن 7/0- درصد منفی بر روی دینداری تأثیر می گذارد و سبک سنتی 19/0 درصد بر روی دینداری تأثیر می گذارد. بنابراین سبک زندگی مدرن و سنتی به صورت غیر مستقیم و از طریق دینداری نیز بر هویت ملی اثر گذارند. علاوه بر آن در زمیته تأثیر دینداری بر روی هویت ملی نیز دینداری به شکل مستقیم 21/0 درصد بر هویت ملی تأثیر می گذارد. سبک سنتی 33/0 درصد بر هویت
دانش بومی مردم ترکمن درباره قارچ دنبلان صحرایی امان محمد کمکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش بومی حاصل قرن ها تجربه زندگی بشر در این کره خاکی است که از اجداد خود به ارث برده است و یا در دوره زندگی خود به صورت تجربی به دست آورده یا بر آن افزوده و مخصوص هر زیست بوم است. قارچ های دنبلان صحرایی گروهی از قارچ های خوراکی می باشند که به شکل غده ای در زیر سطح خاک در نواحی گوناگون ایران و دنیا رویش دارند. این قارچ ها از گذشته های خیلی دور به عنوان یکی از مطبوع ترین قارچ های خوراکی توجه انسان ها را به خود جلب کرده اند. در سال های اخیر در کشورهای گوناگون قارچ های دنبلان علاقه مندان زیادی در زمینه گوناگون دانش نوین و پرورش آن ها کسب کرده است. در ایران نیز چند سال اخیر مطالعاتی در زمینه شناسایی گونه های گوناگون به عمل آمده است، اما فعالیت خاصی در حوزه پرورش این دسته از قارچ ها وجود ندارد. دانش بومی بستری برای دانش نوین است، در واقع دانش بومی سرشار از ایده ها و مسائل ریز برای جستجو و کنکاش است، اما به دلیل نبود ابزار کافی، فقط در سطح مشاهده با چشم غیر مسلح پیشرفت می کند. در صورتی که در زمینه قارچ خوراکی دنبلان صحرایی دانش بومی به آن حد پیشرفت کرده است که گونه های گوناگون قارچ دنبلان و اختصاصیت میزبانی را دقیقاً تفکیک می کند. بر اساس دانش بومی، مردم توانایی تعیین دقیق موقعیت و زمان رویش قارچ دنبلان را کسب کرده اند. در صورتی که مطالعات نوین با طی وقت و هزینه های زیاد به موارد جزیی آن پی برده است. دانش بومی به خوبی ارتباط تکاملی میان قارچ دنبلان صحرایی و میزبان گیاهی را پی برده اند، که اکنون پس از یک قرن تحقیق روی گونه های گوناگون از قارچ ها و همزیستی های موجود با استفاده از روش های مولکولی به مسائل خاص میزبانی و تکاملی پی برده اند
نقش تماشای سریال های تلویزیونی ماهواره ای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه (مورد مطالعه سریال حریم سلطان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است که به چگونگی نقش تماشای سریال های تلویزیونی ماهواره ای در تغییر پوشش محلی زنان کُرد شهر پاوه با مطالعه موردی سریال حریم سلطان از دیدگاه این زنان بپردازد و مهم ترین علل و انگیزه ها و دلایلی که موجب این تغییر شده اند را، شناسایی کند. این پژوهش از نوع کیفی است که از روش تحلیل مضمونی مصاحبه به عنوان روش اجرای تحقیق و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان 50-15ساله کُرد در سال 94-93 ساکن شهر پاوه که در دوخت لباس محلی خود از مدل خرم سلطان استفاده کرده اند. در این پژوهش نمونه گیری به شیوه هدفمند از میان جامعه آماری صورت گرفت و ملاک تعین حجم نمونه نیز اشباع نظری سؤالات تحقیق بود. بر اساس نتایج این تحقیق تغییر صورت گرفته در پوشش صرفاً ایده گرفتن از لباس های سریال حریم سلطان و ترکیب آن با پوشش محلی بوده است و تنها عامل تغییر آن را نمی توان صرفاً تماشای برنامه های ماهواره ای دانست بلکه این عامل خود به عنوان عامل اصلی و مستقیم در کنار عوامل دیگر، اثر خود را تشدید می کند.
جنبش چپ در بلوچستان ایران در اوایل انقلاب اسلامی محمدعثمان حسین بر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند ظهور تحرکات قومی در ایران را نمی توان صرفاً به نقش آفرینی جنبش چپ فروکاست، اما نقش آفرینی جنبش مزبور در مناطق قومی ایران، واقعیتی قابل توجه در بررسی تحولات قومی ایران می باشد. بلوچستان ازجمله این مناطق قومی است. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، بلوچستان برای اولین بار شاهد ظهور و فعالیت گروه های چپ گرا بود. بانیان اصلی این گروه ها تحصیل کردگان بلوچ بودند. با توجه به نوظهور بودن این گروه ها، بانیان و خواسته های آن ها، ساختارهای اجتماعی - سیاسی دیرپا در بلوچستان، این گروه ها در بلوچستان باکم اقبالی مواجه شده و برنامه هایشان به شکست انجامید. در این مقاله یک ادبیات قومی برای تبیین نظری گرایش گروه های قومی به سمت جنبش چپ در ایران مورد استفاده قرار گرفته و پس از آن، برای درک عوامل شکست جنبش چپ در بلوچستان، ساختارهای اجتماعی – سیاسی بلوچستان به عنوان بستر نامناسب فعالیت گروه های چپ گرا از زمان شکل گیری دولت مدرن پهلوی تا وقوع انقلاب اسلامی مورد بررسی قرارگرفته است. در نتیجه گیری از این تحقیق می توان گفت قدرت نخبگان و جریانات سنتی، قوت روابط مبتنی بر طایفه و قبیله، سطح نازل آموزش، ضعف شهرنشینی، کوچک بودن طبقه روشنفکر و نخبگان مدرن و استراتژی نامتناسب گروه های چپ، باعث ناکامی جنبش چپ در بلوچستان گردید.
نگاهی به روابط برون گروهی دیاسپورای ارمنی با تکیه بر مفهوم «حافظه جمعی» (مطالعه ای انسان شناختی در ارامنه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مطالعه ای در روابط برون گروهی ارامنه در جامعه ایران است. سؤال اصلی این است که نقش حافظه جمعی در منظومه هویتی ارامنه چیست و چه تأثیری در روابط برون گروهی آن ها گذاشته است؟ در این پژوهش برای تبیین مسئله از ادبیات موجود در زمینه مطالعات حافظه و تئوری ملی گرایی جدید در تلاقی با یکدیگر بهره برده شده است. استدلال اصلی این است که قدرت حافظه جمعی ارامنه که از زندگی دیاسپورایی آن ها ناشی می شود، هویت یابی آن ها را به صورت ملی گرایانه تحت تأثیر قرار داده که این امر در روابط ارامنه ایران با برون گروه تنش ایجاد کرده و آن ها را به سمت یک زندگی اجتماعی درون گرا و بسته رهنمون ساخته است. در این پژوهش برای گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های انسان شناختی و ژرفانگر استفاده شده است.
تحلیلی درباره تنوع قومی و هویت ایرانی از نظرگاه تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور کهن سال ایران، به رغم پاره ای تغییر و تحولات در طول تاریخ، همواره گروه های متفاوتی زندگی کرده اند که در چارچوب جغرافیایی آن، خود را ایرانی نامیده اند. بکار بردن لفظ آریایی برای این مردم از سوی داریوش هخامنشی، قبایل امپراتوری را از دیگر قبایل متمایز ساخت، اما، توفیق حکومت هخامنشی در ایجاد واحد سیاسی یگانه متمرکز در تمامی سطوح اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، نمی توانست پدید آورنده هویتی فراگیر باشد. در واقع، آنچه موجب همبستگی میان مردم اقصی نقاط امپراتوری می شد، بیش از هر چیز هدفِ دفع دشمنان مشترک بود و در هر شکست و اشغال درازمدت سرزمین توسط بیگانگان، تمایل به دفع آنها در تقویت همبستگی و رشد هویت مشترک تأثیرمی گذاشت. همچنین، از سوی دیگر، فتوحات سرزمینی امپراتوری، با فزونی افتخار ایرانی بودن به تقویت هویت ایرانی کمک کرد. در طول تاریخ، با از میان رفتنِ تدریجی تعارض های فرهنگی اقوام، مؤلفه های مشترک هویتی رشد یافتند و از چند قرن پیش زمینه های پدید آمدن هویت ملی را که بیش از هر چیز بر پایه دین قرار داشت فراهم ساختند. در کنار این مؤلفه هویتی باید به نقش برجسته اسطوره ها و تاریخ مشترک نیز اشاره کرد.
دانش بومی استفاده از گیاهان خودرو در شمال شرق خوزستان مطالعه موردی شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیاهان را می توان به عنوان یکی از عناصر اصلی در دایره اکوسیستم دانست. دایره ای که تنها با هدف مهیا ساختن شرایط زیست محیطی، بقاء را ممکن می سازد. گیاهان از آغازین دوران زندگی بشر نقشی با اهمیت در تأمین زندگی او داشته اند. برای او هم خوراک بودند، هم پوشاک، هم سوخت او بودند و هم مسکن و مأمن او، هم زینت و زیور او بودند و هم شفا دهنده دردهای او. گیاهان نه تنها در ایجاد آرامش و آسایش انسان نقشی به سزا دارند بلکه به عنوان منبع مهم تغذیه جانداران دیگر نیز به حساب می آیند. در این پژوهش سعی شده به شناسایی گیاهان (خودرو، درختی، درختچه ای و علفی) در شهرستان ایذه و نقش آن ها در زندگی افراد بومی پرداخته شود. درواقع نگارنده با اقامت در مناطق موردنظر در فواصل زمانی گوناگون، توانست با بررسی تعدادی از گیاهان بومی، به کارکردهای آن ها در میان مردم بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش های مورد استفاده در مطالعات مردم شناسی است. استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای در جمع آوری کلیات، مصاحبه با افراد محلی، مشاهده و مشارکت در اعمال آن ها. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند علاوه بر معرفی گونه های گوناگون ناشناخته گیاهان در استفاده مفید آن ها در صنایع موجود نیز مؤثر باشد. همچنین می تواند توجه محققان و پژوهشگران متخصص در این زمینه را به اتخاذ تدابیری جهت حفظ، استفاده و تکثیر این گونه ها جلب کند.
بررسی تأثیر هر یک از مؤلفه های سازگاری بر انسجام خانوادة اقوام شهر همدان با رویکرد جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات بسیاری نشان داده که کاهش میزان سازگاری زوجین تهدیدی برای سلامت و بقا خانواده هاست. هدف اساسی این تحقیق نیز بررسی تأثیر هریک از مؤلفه های سازگاری بر انسجام خانواده در اقوام مختلف شهر همدان می باشد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته و جمعیت نمونه در این تحقیق شامل 147 نفر از اقوام فارس، ترک و لر زبان ساکن شهر همدان بوده که با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده ی چندمرحله ای و نسبتی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه بازسازی شده سازگاری فیلیسینگر و اسپانیر مورد مطالعه قرار گرفتند. واحد تحلیل فرد و پرسش نامه حضوری (به صورت مصاحبه) اجرا شد. نتایج یافته ها نشان داد، تأثیر مؤلفه های تفکیک شدة سازگاری بر انسجام خانواده های اقوام یکسان نیست و تحلیل رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که تأثیر وحدت نظر در میان خانواده ترک زبان و رضایتمندی از زندگی مشترک در میان خانواده فارس زبان و اجماع در میان خانواده لر زبان بیشترین تأثیر و اهمیت را دارد که متأثر از فرهنگ خاص و سابقه تاریخی اقوام است
تأثیر سبک زندگی بر هویت قومی (مطالعه نمونه ای در استان لرستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. در جامعه سنتی هویت قومی از طریق سنت و با عضویت افراد در گروه یا اجتماعات قومی به افراد داده می شود و بدین ترتیب از بیرون و به دست نظام خویشاوندی تعیین می شود. در مقابل با پیدایش سبک زندگی مدرن، چارچوب های سنتی هویت بخش کم رنگ شده و سبک زندگی مدرن باعث شکل کیری چالش های هویتی شده است. این مقاله به دنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت قومی در استان لرستان است. مدل نظری این پژوهش برمبنای نظریه گیدنز، بوردیو و بودریار طراحی شده است. سبک زندگی به شکل دوگانة مدرن و سنتی در پنج بعد شامل الگوی فراغت، الگوی مصرف رسانه، الگوی بازنمایی بدن، الگوی خرید و الگوی تغذیه سنجیده شده است. همچنین هویت قومی در سه بعد ساکن در شهرهای خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده از روش مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مدل نظری، برازش نسبتاً بالایی دارد و داده های تجربی مدل نظری تحقیق را تأیید و پشتیبانی می کند. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 21/0- بر هویت قومی تأثیر منفی می گذارد و سبک سنتی بر عکس سبک مدرن، به صورت مستقیم 25/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت می گذارد. علاوه بر آن سبک مدرن به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری 8/0- بر هویت قومی تأثیر منفی می گذارد و سبک سنتی به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری20/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت می گذارد. فرهنگی، تاریخی و اجتماعی سنجیده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل جمعیت
مطالعة قوم نگارانة غذاهای محلی در شهرستان فومن: پژوهشی در مردمشناسی غذا و تغذیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، جایگاه غذا در زندگی انسان از نیازی فیزیولوژیک فراتر رفته و ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یافته است. مردم شناسی غذا و تغذیه حوزه ای از پژوهش در مردم شناسی است که به بررسی ابعاد مختلف غذا در زندگی انسان می پردازد. مطالعة حاضر در چارچوب مردم شناسی غذا و تغذیه به بررسی فرهنگ غذایی اهالی شهرستان فومن (فومنات) پرداخته است. به این منظور، با استفاده از روش قوم نگاری نظام مند، تفسیری و چندمکانی فرهنگ غذایی شهرستان فومن توصیف، و رفتارها و آداب ورسوم مربوط به تغذیه در فصل های گرم سال بررسی شده و نتایج به صورت درون مایه ها یا مؤلفه های نظام غذایی سنتی استخراج و ارائه شده است. برخی درون مایه های به دست آمده عبارت اند از: اصلی ترین مواد به کاررفته در غذاهای محلی فومن، نمود زبانی غذا، سفره، کنارغذا، منشأ مواد غذایی، ظروف، هویت، آمیختگی فرهنگی، سلامتی، غذای مراسم .
تحلیل مضمون تفکرات قالبی نسبت به قومیت (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار بررسی تفکرات قالبی و نگرش گروه های مختلف قومی نسبت به یکدیگر است. منظور از گروه قومی، گروهی از انسان ها است که اعضای آن دارای ویژگی های نیایی و اصل و نسبی یکسان یا مشترک هستند. رویکرد این پژوهش مبتنی بر روش شناسی کیفی است و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل آنها نیز بر اساس تحلیل مضمون انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه اصفهان تشکیل می دهند که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به گونه ای انتخاب شدند که برای هریک از گروه های قومی شش گانه (ترک، لر، فارس، بلوچ، عرب و کرد) تعداد کم و بیش یکسانی در نمونه وارد شوند. محتوای مصاحبه ها طی سه مرحله کدگذاری و یک مدل تماتیک از آن استخراج گردید که بیانگر وجود دو گرایش متضاد به طور همزمان است: از یک سو، نوعی احساس مبتنی بر انحصار طلبی قومی دیده می شود، به این معنا که هر یک از اقوام بر ویژگی ها و هویت قومی منحصر به فرد خویش تأکید می کنند و از سوی دیگر، نوعی چندگانگی قومی در میدان مورد مطالعه دیده می شود که با تأکید بر همبستگی ملی، اختلافات بین قومی را تا حدی کنار زده خیر عمومی را در راستای حفظ یکپارچگی و امنیت کشور مورد توجه قرار می دهد.
بررسی معیار های رده شناختی گویش کردی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به منظور بررسی ملاک های رده شناختیِ واجی، صرفی، نحوی و معنایی گویش کردی ایلام، بر پایه داده های گردآوری شده از این گویش نوشته شده است. داده های مقاله حاضر، حاصل یک پژوهش میدانی است که در شهر ایلام و روستاهای اطراف انجام گرفته است؛ بدین منظور، بر اساس پرسش نامه ای که از قبل طراحی شده بود، با 20 گویشور که اکثراً مردان میانسال به بالا بودند، مصاحبه شد. تحلیل این داده ها نشان داد که وجود همخوان های [ř]، [ł]، [ŋ]، [w] و [ч] و نیز واکه های [ε]، [ü]، [ə]، و [ĕ] از مشخصه های مهم واج شناختی این گویش می باشد؛ همچنین، ساختمان هجا در این گویش با زبان فارسی نو متفاوت است و شش الگوی هجایی دارد که سه هجای آن دارای خوشه همخوانی آغازی است؛ طوری که عضو دوم خوشه، همواره یکی از نیم واکه های [w]، [y] یا [ч] است. از دیگر یافته های این پژوهش، توالی مضاف و مضاف الیه و موصوف و صفت و استفاده از پیش اضافه و پیرااضافه می باشد؛ همچنین، داده ها نشان داد که در این گویش، مطابقت عدد و معدود و تمایز جنس دستوری وجود ندارد. نمایه اعداد از یک تا ده بین گویش کردی ایلام و دیگر گویش های ایرانی تفاوت چندانی ندارد.
جی غال اسمک (جوغاسم، پیشوک، پیقُک، چیدم، چیدان، چکیدان ...)؛ پیاه مردم شناسی و جغرافیای گیاهی (قلمرو رویشی) این گیاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر یک روبر (الگو) و نقشه (واگیره) کار برای گیاهان ایران بوده که حاصل کار طولانی مدت نویسنده و با کمک بیش از پانزده تن از دانشجویان کوشا و علاقمند و هوشمند دانشکده علوم اجتماعی در ربع قرن گذشته، به سامان رسیده است.
این نوشته توانسته است قلمرو رویشی این گیاه را در حدود یک چهارم سرزمین ایران پی گرفته و بقایا و بازمانده خرده فرهنگ گردآوری و مصرف آن را به ویژه در قحط سالی ها و گرانسالی ها و تنگ سالی ها را ثبت و ضبط کرده و نام فارسی این گیاه را از یک نام ""جوغاسم"" آن هم با املای ""جوقاسم"" که از نظر تاریخی و زبان شناسی بی معنا است را به حدود پنجاه نام از چندین استان ایران، استان های آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه، ایلام و بخش هایی از استان زنجان و اصفهان و همدان و لرستان و استان مرکزی برساند و نمونه هایی از ادبیات شفاهی و باورها و هنجارهای مربوط به این گیاه را مردم نگاری کند و از طریق این کار میدانی بسیار کوچک از نظر مضمون و بسیار عمیق از نظر توجه به ریزه کاری ها همچون گمانه زنی های باستان شناسی و با زمان بری بسیار به مقیاسی برای کار بر روی تک تک گیاهان مفید و هم گذشته ایران دست یابد.
این کار میدانی سبب شده است که ما به تحلیل جدیدی درباره خرافه نیز دست یابیم به این عنوان که پیش از این تصور غالب این بود که خرافه حاصل مغزهای ناتوان جامعه و شیوع و نفوذ آن باورها و رفتارها به جامعه فرهنگ است. این کار نشان می دهد که به احتمال زیاد، داقل بخشی از آنچه را که ما امروزه خرافه می دانیم حاصل ذهن های پیشرفتة حکما و جامعه برای اعمال نفوذ و کنترل کودکان و کم دانشان و حاهلان عصر خویش بوده است.
مطالعه پدیدارشناختی اقدام به خودکشی در شهر آبدانان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزاینده ای به خود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدار شناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافته های به دست آمده از تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی به مثابه تسهیل گری ، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. به همین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنه آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکت کنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختی ها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیست مند آن ها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دسته بندی است. برساخته های معنایی حکایت از آن دارد که اقدام کنندگان به خودکشی در حال تجربه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
مطالعه کیفی مذهب و قوم گرایی در میان کُردهای شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی به مطالعه ی رابطة قوم گرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستان های مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آن ها نسبت به پدیده ی قوم گرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قوم گرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات به دست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان می دهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطه ی مذهب و قومیت دارای تفاوت های اساسی می باشند.
غار آقا شاه بلبل: مردم نگاری چندصدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مردم نگاری یک مردم نگاری دیالوژیک، گفتگویی و مباحثه ای است میان میدان و دو پژوهشگر. مردم نگاری دیالوژیک یا انسان شناسی دیالوژیک حاصل انقلاب متنی در انسان شناسی است. انسان شناسی متنی یا تفسیری با تعریف فرهنگ به مثابة متن در دهه های 1970 و 1980 پدید آمد. انقلاب متنی گیرتز باعث شد تا رخدادها و اعمال همچون متن هایی تفسیر شوند. پیروان گیرتز همچون جورج مارکوس، جیمز کلیفورد، پل رابینو، وینسنت کراپانزانو، و مایکل فیشر نیز بر آن شدند که لحظة مردم نگارانه لحظة نوشتن فرهنگ است. ما در این مقاله متأثر از رویکرد مردم نگاری چندصدایی در مکتب انسان شناسی تفسیری، تلاش کرده ایم تا تجربة خود از میدان آقا شاه بلبل را سامان دهیم. تمرکز ما بر روایت هایی است که در خصوص آقا شاه بلبل در منطقة دلیجان در استان مرکزی گفته می شود. با دو دورة حضور میدانی در مناطق اطراف غار آقا شاه بلبل بر آن بودیم تا صداهای فرهنگ را بشنویم و صداهای خودمان را نیز به این صداها بیفزاییم تا قادر شویم آهنگ فرهنگ را به گوش مخاطبانمان برسانیم. صداهای فرهنگ شامل روایت های گوناگون بومیان و صداهای پژوهشگران عبارت بود از آنگونه که شاه بلبل روایت می شود، و آنگونه که حس می شود.