فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۶۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زبان بدن، تکنیکی ارتباطی به شمار می رود که انسان ها از آن برای بیان احساسات و دلالت های مختلف بهره می گیرند. زبان بدن، ترجمان حالت ها و اندیشه های آدمی است. این مهارت ارتباطی در گستره علم لغت، روان شناسی رفتاری و تربیتی قرار دارد. زبان بدن در متون ادبی و قرآن کریم به کرّات مورد استفاده قرار گرفته است. فراگیری اصول و فنون زبان بدن، اقدام مؤثری برای رمزگشایی بسیاری از دلالت های نهفته در عبارات است و این امر برای پژوهشگران قرآنی بسیار مهم می نماید؛ زیرا با بازگشایی رمز آیات، می توان از روساخت به ژرف ساخت معنایی آن ها پی برد. در این مقاله علاوه بر تعریف زبان بدن و ارائه تاریخچه مختصری از این علم، به ذکر دلالت های زبان بدن در قرآن کریم با تأکید بر زبان دست و شرح نکات بلاغی آن ها پرداخته شده است. مهم ترین دلالت های زبان دست در قرآن را می توان: بخل، تأسف، ترس، سکوت، غم، تعجب و حیرت برشمرد. از جمله نکات بلاغی آیات زبان بدن می توان به آرایه هایی نظیر استخدام جز به جای کل، تشبیه و استعاره اشاره نمود. قرآن کریم، زبان بدن را مهارت ارتباطی هر دو گروه مؤمنان و کفار دانسته است. با این تفاوت که کفار از این سازوکار ارتباطی برای استهزاء، انکار و تحقیر و مؤمنان برای بیان اندوه، مسرت، شرم و شگفتی استفاده نموده اند.
بررسی مبانی سوررئالیسم در داستان «الشحّاذ» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوررئالیسم یکی از مکتب های ادبی است که از اروپا آغاز شد و به ادبیات دیگر ملل از جمله ادبیات عرب راه یافت و بر آن ها تاثیر گذاشت. مصر از کشورهای پیشرو در ادبیات داستانی عربی است که آشنایی نویسندگان مصری با اروپا و ادبیات اروپایی، راه را برای نفوذ جریان های نو ادبی، در آنجا هموارتر کرد. نجیب محفوظ؛ نویسنده ی بزرگ مصری و برنده ی جایزه ی نوبل 1988 از جمله نویسندگانی است که سوررئالیسم در برخی از داستان هایش بازتاب یافته است. نویسنده در داستان معروف الشحاذ (گدا) تصویر شاعری معاصر را ارائه می کند که در برخورد با دنیای جدید دچار نوعی تعارض شده است. این داستان، چگونگی تعارض ها و تلاش هنرمند برای رفع آن ها را نشان می دهد.کارهای انجام شده توسط شخصیت های داستان و نیز شگردهای نویسنده در پردازش آن خواننده را به سوی مکتب سوررئالیسم و اصول و روش های آن سوق می دهد. در این نوشتار به تطبیق مبانی این مکتب با داستان مذکور خواهیم پرداخت.
نگرشی نو به علم نحو وبیان کاستی های نحو قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان علم نحو بحثهای متفاوتی درباره پیدایش نحو و ریشه آن انجام داده اند و نتیجه بحث آنها این است که نحو عربی رفته رفته کم رنگ گشته بنابراین پیروان نحو سعی در جلوگیری از این پدیده نمودند . با نوشتن قواعد عربی ‘ مقداری از این تلاشها توسط مکتب کوفه و مکتب بصره و بغداد بعمل آمده است . البته هر کدام از این مکاتب قواعد و مقررات خاص خود را دارا هستند . آموزش نحو به شیوه مکتبها ی کوفه و بصره نه تنها مناسب نیست در این دوره و زمانه ‘ بلکه دانش آموختگان را از آموزش آن باز میدارد. اگر ما روشی جدید پدید آوریم ‘ بایستی این روش سبک توصیفی علم نحو باشد ‘ زیرا نحو در مطالعات جدید توصیفی است در گفتار و نوشتار ‘ توصیفی که شامل شکل لغات و حرکات ظاهری آن است ‘ پس در این صورت هجاها غیر قابل قبول می باشند ‘ و این شیوه توصیفی است . علم نحو قدیم با این شیوه و سبک فاصله دارند .........
بررسی موسیقی در سروده های عربی سعدی (الصورة الموسیقیة فی أشعار سعدی العربیة )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعتمد الشعر فی جمالیته علی عناصر عدة؛ منها الصورة الموسیقیة، وهی فی الشعر ذات أبعاد وسیعة، أدرکها أصحاب القریض إدراکاً تاماً وأحسنوا توظیفها. إن سعدی الشیرازی یعتبر من کبار شعراء الفرس الذین أدرکوا هذا المهم، فتلقی الشعر بذوقه المرهف، وتعاطاه فی میدانه الواسع؛ فکلامه مشهور بکونه سهلاً ممتنعاً، ولغته الشعریه ممتزجة بالصورة الموسیقیة فی أبعادها المتعددة. وهناک دراسات قامت بالبحث فی أشعاره الفارسیة ولکنها لم تعالج أشعاره العربیة؛ فجاءت هذه الدراسة لاستعراض الأبعاد المختلفة للصورة الموسیقیة فی أشعار سعدی العربیة، بعد أن مهّدت لذلک بمقدّمات. وقد تمّ الاعتماد فی هذا البحث علی ""کلیات سعدی"" بتحقیق بهاءالدین خرمشاهی، کمصدر رئیس لأشعار سعدی العربیة.
مقاله به زبان عربی: سبک شناسی مقامات حریری (مطالعه موردی: مقامه سمرقندیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
گزارش و ارزیابی نسبت عاطفه با شناخت از دیدگاه مارتا نوسبام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عاطفه یکی از احوال وجود انسان است که نسبتی پیچیده با عمل و شناخت دارد. مارتا نوسبام عاطفه را از انحای شناخت میداند و معتقد است که عاطفه شناسایی اموری است که در زندگی فرد از اهمّیّت زیادی برخوردارند و در عین حال در کنترل او نیستند. در نگاه او بر خلاف بسیاری از حالات مشابه، عاطفه ناظر به موضوع است. همین مسئله مؤیّد این نکته است که عاطفه نوعی شناخت است. مقصود بودن موضوع شناخت در عواطف باعث میشود که این نحوه از شناخت تفاوت هایی با سایر انواع آن داشته باشد. به این ترتیب، نوسبام این نظریّه را که از یک سو، با تأکید بر موضوع داشتن عواطف، شناختی است و از سوی دیگر، با مقصود دانستن این موضوع، ارزشی است، نظریّه شناختیارزشی عواطف مینامد.
دانشمندان معاصر عرب: ناصیف الیازجی
منبع:
وحید خرداد ۱۳۴۵ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
نقدی بر مقالة «نقش علم نحو در دستیابی به قرائت صحیح قرآن» و پاسخ آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر نقدی است بر مقالة «نقش علم نحو در دستیابی به قرائت صحیح قرآن» که در شمارة هفتم مجلة قرآن شناخت (ص 85ـ104) به چاپ رسیده است.
ناقد بعد از مقدمه ای ملاحظات خود را به ترتیب عناوین مقاله بیان و در پایان نتیجة ملاحظاتش را ذکر کرده است. نویسنده بعد از بیان نکاتی کلی در پاسخ ناقد، ملاحظات ناقد را طی شماره هایی بیان کرده و به آنها پاسخ داده است.
مقاله به زبان عربی: بررسی اغراض التفات ضمیر در گزیده هایی از اشعار محمود درویش (تحلیل دلالة الالتفات فی صیغ الضمائر فی أشعار محمود الدرویش المختارة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
التفات از بارزترین تکنیک های فن بلاغت شعر به حساب می آید که شاعران از گذشته تاکنون بدان توجه داشته اند؛ زیرا به متن غنا می بخشد و دارای انعطافی زیبا در تغییر سخن از حالتی به حالت دیگر است. لذا مقاله حاضر به بررسی زیبایی های التفات انواع ضمیر در سه دیوان شاعر معاصر عرب ""محمود درویش"" پرداخته است. این دیوان ها عبارتند از: ""آواز همان آواز است""، ""یازده ستاره"" و ""حصار"".
هدف از تحلیل و بررسی این اسلوب در متن های شعری، فهمیدن متن و آگاهی از اجزاء تشکیل دهنده آن است تا بتوان با ورود به دنیای درون متن به راز آن پی برد؛ و ارتباط میان کلام را درک کرد و به وجوه محتمل به دور از معنی لغوی و ترجمه لغوی دست یازید .
روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است که به بیان مضامین بلاغی التفات انواع ضمیر در اشعار درویش می پردازد؛ و در پایان مقاله جهت مقایسه شاعران معاصر و قدماء در کاربرد این نوع ساختار شعری به بررسی آماری پرداخته تا خواننده به زیبایی های التفات از نوع ضمیر در دیوان های سه گانه شعری دست یابد. از بارزترین انگیزه های کاربرد التفات می توان به این موارد اشاره نمود: غلو در کلام، صراحت بیان، تاکید داشتن بر موضوع خاص، هشدار و آ گاهی دادن به خوانندگان.
تحلیل رمان «کودک پاک کن» (طفل الممحاة) اثر ابراهیم نصرالله از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم
حوزه های تخصصی:
ابراهیم نصر الله، رمان نویس معاصر فلسطینی، در مجموعه رمان های «کمدی فلسطینی» غالباً به شکلی واقع-گرایانه توجه خویش را به موضوع فلسطین و سرنوشت مصیبت بار مردم این سرزمین معطوف نموده است، اما او در یکی از رمان های این مجموعه، به نام: «طفل الممحاة» (کودکِ پاک کن)، شیوه ای متفاوت در پیش گرفته و در آن، برخلاف دیگر آثارش، از الگوی واقع گرایانه در روایت و پیرنگ حوادث پیروی نکرده است، وی در این رمان. حوادث فرا واقعی را در بستری از واقعیت ها ارائه نموده و پیرنگ رمان را بر آن ها استوار ساخته است. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی این رمان را از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که نویسنده درتلاش به منظور ایجاد هماهنگی میان مضمون و فرم، ابتکاری نو در رمان معاصر عربی به خرج داده است. او با این اثر، میان باورهای عامیانه مردم با رئالیسم جادویی پیوندی هنری ایجاد نموده است.
خوانش ساختار بازنمودی قرآن براساس رویکرد نقش گرا (مطالعه مورد پژوهانه : سوره طاها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه الگوی نقش گرای هلیدی، رویدادها و افکار آدمی قابلیت باز نمایی در زبان را دارند که در سه سطح باز نمودی، بینا فردی و متنی بررسی می شوند. در این پژوهش سعی بر آن است تا بندهای آیات سوره ی طاها را از منظر اصول و مبانی نظریه ی سیستمی – نقشی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. برای این منظور، سوره مزبور، به روش توصیفی و تحلیلی مورد تأمل قرار گرفت. در بیش از هشتاد آیه سوره طاها، بخشهای مهمی از سر گذشت پر ماجرای حضرت موسی (ع) تشریح می گردد، تا برای پیامبر (ص) و مومنان که در آن ایام در مکه، سخت از سوی دشمنان در فشار بودند، دلداری و تسلیت خاطری باشد. هدف نگارنده در این پژوهش، آزمودن نظریه ی مذکور و بررسی قابلیت اعمال آن در حیطه ی داده های قرآنی و تحلیل لایه های مختلف معنایی آن است و نتایج بررسی حاکی از آن است که سوره ی طاها در سطح بازنمودی به جز فرایند مادی از دیگر انواع فرایندها مانند ذهنی و کلامی بهره جسته و در این میان بیشترین بسامد از نوع فعل های مادی است که متناسب با حال و هوای سوره، صورت گرفته است.
مقاله به زبان عربی: رهیافتی فرمالیستی به خطبه ولایت امام علی (ع) (دراسة شکلانیة لخطبة الولایة للإمام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریه فرمالیست هایی چون یاکوبسن و ویکتور شکلوفسکی به تحلیل و بررسی زیباشناختی خطبه ""ولایت"" امام علی(ع) پرداخته ایم. به باور فرمالیست ها این فرم Form و شکل است که مضمون و محتوا را می سازد. در این جستار با بررسی ویژگی های دستوری، آوایی، واژگانی و صور بیانی با توجه به قالب کل و اندامور خطبه، و نیز با توجه به مضمون و محتوا، سخنان امام را بررسی کردهایم و در نتیجه به ساختار مضمونی ژرف رسیده ایم که شاید جز با نقد فرمالیستی میسر نبود. ساختار این خطبه یکسره بر تباین و تقابل بنا گردیده است. تقابل و رویارویی میان: پرهیزگاران و نابکاران، حق و باطل، تقوی و شبهات، آرامش و آشوب. تقابلی که تاریخ اسلام از آغاز تا پایان خلافت امام، شاهد آن بود. امام با نگاه تیزبین و اندیشه ژرف نگر خویش این تقابل، رویارویی و آشوب زدگی را پیش بینی می کرد، از این رو امام در این خطبه با بیانی پرشکوه لحنی استوار، احساسی عمیق، عاطفه ای صادق، تخیلی آفریننده و تیزپر و با وزنی پرهیمنه، گیرا و مهابت انگیز به تبیین آن پرداخت.
روش نحوی ابوحیان
حوزه های تخصصی:
ابوحیان در نحو بیشتر به مکتب بصره تمایل دارد و روش سیبویه را الگوی خویش قرار می دهد اما به شکل تعبدی از علمای بصره پیروی نمی کند . او در اصول نحوی برخلاف کوفیان عمل می کند و از هیچ قبیله ای شاهد نمی آورد مگر اینکه لهجه آنها خالص بوده و با عجمه و لکنت نیامیخته باشد. ابوحیان همیشه موضع مخالف در برابر کوفیان ندارد بلکه در مواردی که آنان را بر حق می بیند با آن ها موافقت می نماید . نظر نحوی ابوحیان فقط در یک مورد با آرای علمای بغداد توافق دارد و آن عبارتست از جائز شمردن صیغه تعجب از افعال ناقصه منفی ‘ مانند : ((لیس))و ((مازال)). ابوحیان از ابن مضاء متأثر گردید و به الغاء عامل روی آورد ولی موضعی متعادل بین مذهب ابن مضاء و روش طرفداران نظریه عامل داشت .
اسلوب قسمت‘تبیین کاربرد آن در صرف و نحو عربی
حوزه های تخصصی:
اسلوب قسمت یکی از بهترین و روشنترین اسلوبها در اثبات و تبیین و تجزیه و تحلیل اشیاست . این اسلوب نه تنها در علوم ریاضی بلکه درهمه امور عالم و جمیع علوم و فنون جریان دارد . دستورزبان عربی(صرف و نحو) که از نظم منطقی بالایی برخوردار بوده‘ در اثبات و تبیین و تجزیه و تحلیل مسائل دستوری از این اسلوب بهره فراوان یافته است . گزارشی که در برابر است ‘ چگونگی جریان این اسلوب را در صرف و نحو عربی نشان میدهد و بیان می دارد که تقسیم اسم سه حرفی- مثلاً به اوزان دهگانه در علم صرف و اعراب به حرکتهای چهارگانه در علم نحو براساس کدام اسلوب علمی بوده است . وانگهی تا اسلوبها و منهجهای هر علمی شناخته نشود حقیقت مسائل آن علم کشف نگردد ‘ و از اینرو دانشمندان معاصر((منطق روش)) را نهاده اند تا پژوهندگان علوم راه و روش اثبات مسائل هر علمی را آنچنان که هست بکار برند و از نادرستی و کژی دور مانند.
اسطوره در شعر شعراى تموزى معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله میزان تأثیر اسطوره و بن مایه هاى آن را در اشعار سه شاعر معاصر عرب: بدرشاکر سیّاب، أدونیس، و عبدالوهاب بیاتى بررسی مى کند. اطلاق نام شاعران تموزى برآن ها، به واسطه کثرت استفاده از اساطیر، به ویژه اسطوره ى ""تموز"" است. این شاعران بر اثر تحولات موجود در جامعه عرب آن روزگار و استعمارگرى دول اروپایى و در نتیجه احساس غربت و پوچى و فرار از واقعیت به دنیاى تازه در دامان میراث کهن پناه مى برند. در این پژوهش کوشش شده تا اسطوره ی تموزدر اشعار این سه شاعر بررسى و موارد دلالت هاى مشترک آن ها استخراج شود و اندیشه هاى مشابه آن ها در به کارگیرى این پدیده تبیین گردد. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که تموز در اشعار این شعرا نماد بارورى و زندگى و مؤید اشتراکات قابل توجه درتجارب فردى و اجتماعى و سیاسى ایشان است. این شعرا دریافته بودند که زندگى عرب به علّت ستمگرى حکومت، پویایى خود را از دست داده و به سوى خشک سالى و قحطى پیش مى رفت. بنابراین از تموز ""اسطوره حاصل خیزى"" مى خواهند تا زندگى تازه اى را برای آنان بیافریند.
رویکرد شاعران به موضوعات کلامی در شعر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی دولت امویان، و روی کار آمدن عباسیان در اوایل قرن دوم هجری، جامعه اسلامی شاهد تحولاتی عمیق در تمامی زمینه ها گردید که عمده ترین این تحولات متوجه مبانی اعتقادی مردم شده بود. ظهور مکاتب مختلف مذهبی و تنوع گرایشهای کلامی و فلسفی از شاخصه های برجسته این دوران به شمار می رود. بسیاری از علوم و معارف انسانی از جمله ادبیات و شعر عربی تحت تاثیر این امواج پر خروش فلسفی و کلامی قرار گرفت که حاصل آن را در تنوع موضوعات ادبی می توان جستجو کرد. نگارنده این مقاله سعی بر این دارد تا جنبه های مختلف این تاثیر را بررسی کرده بازتاب آن را در شعر عربی بیان نماید.