فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۶۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
شاعران نوپرداز، بسیاری از مفاهیم شعری خود را در قالب های بیانی و با یاری گرفتن از معیارهای بلاغی بازگو می کنند؛ به گونه ای که بدون کارکرد شگردها و هنرسازه های ادبی معانی شعری آنان خام و فاقد قدرت القاگری است. عناصر بلاغی در شعر نو با توجه به ماهیت شعر از مرحله صنایع و آرایه های کلاسیک عبور کرده و به فراخور ویژگی ها و شاخصه های نقد ادبی معاصر در قالب مجموعه معیارهایی که با زبان ادبی در تعامل است پیوند خورده و در قصیده های شعری شاعران بازتاب داشته است. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی عناصر زیبایی شناختی در قصیده «لا وقت للبکاء» أمل دنقل پرداخته خواهد شد. معیارها و شگردهای بلاغی در قصیده مذکور در سه سطح آوایی، معنایی و واژگانی نمود یافته و در فرم و مضمون قصیده دارای کارکردهای هنری و معنایی است. عناصر بلاغی در متن شعر دنقل تنها وظیفه آرایش کلام را بر عهده ندارد، بلکه هم پای نقش خود در عرصه زیبایی آفرینی، دارای دلالت های معنایی متناسب با محتوا و سازه های معنایی قصیده است و در ترسیم تجربه شعری شاعر و تعبیر شاعرانه از اندیشه ها و عواطف شخصی وی نقش اساسی دارد.
«النقد و الدراسه لمواقف أبی الفرج الإصفهانی تجاه بعض شعراء الشیعه»
حوزه های تخصصی:
إنّ شعراء الشیعه قد خدموا الشیعه مباشرهً بمدائحهم لأئمتهم وبصوره غیر مباشره بذمّ أعداء أهل البیت، فإنّهم کانوا یهجون خصام عقیدتهم الدینیه ویفحشون فی هجوهم، فدافعوا عن أهل البیت وحماهم المطهّره ولکنّهم قد رُموا بالفسق والخیانه والجبن و...من قبَل بعض النقاد و قلّما نجد شاعراً أو کاتباً شیعیّاً دافع عن أهل البیت (ع) إلّا ونجد أنواع التهم تخیم علیه. بما أنّ کتاب «الأغانی»، یعدّ مصدر هام فی الأدب العربی، ولا غروَ، أنّ هذا الکتاب یجمع بین دفّتیه الکثیر من الروایات الضعیفه أو المنحوله؛ فلا یخلو من بعض الهفوات والسقطات حین إستعراضه لشخصیّه بعض شعراء الشیعه. فیصوّرهم فی بعض الأحیان بما لا یوافقه الشیعه. فی هذا المقال نأتی بما أوردها أبوالفرج فی کتابه الأغانی من مساویء بعض شعراء أهل البیت الملتزمین. هو قد نقل روایات تدلّ علی أخلاقهم الدنیئه وهجاءهم الساخره من غیر النقد ولا تمحیص. فإنّه حین استعراض التهم الشنیعه لهؤلاء الشعراء یذکر ما یرتاب فیه من حکایات السخیفه یبدوا تلطیخ سُمعتهم والطعن فی أعراضهم.
رباعیات الخیام الأثیله
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
110 - 122
حوزه های تخصصی:
عدد غیر قلیل من البحاثه المتأخرین عن الخیام لم یعتنقوا بانتساب تلک الرباعیات التی قد اشتهرت باسم الخیام الی حکیم ریاضی و فلکی عالم ، کعمر بن ابراهیم الخیامی ، بما فیها من معانی خلیعه و الحادیه و استنکاریه. هذا و لم یصّرح أحد من معاصریه أو قریب من معاصریه فی انتسابها الیه. قام هولاء البحاثه بإقامه دلائل و قواعد اساسیه لتقییم الرباعیات الاثیله و معرفه شخصیه الخیام العلمیه و الدینیه . و یأملون أن هذا التقییم لیکون مشروع أولی للنقاد و الباحثین عن رباعیات الخیام الأصلیه . تصدّی هذا المقال لذکر رباعیات الخیام الحقیقیه فی بیان آراء هولاء البحاثه و النقاد.
سیاسه المسلمین الأمنیه تجاه قریش حصار شِعب أبی طالب أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم یهار و تابستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۲ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
209-228
حوزه های تخصصی:
البحث عباره عن محاوله للکشف عن الحس الأمنی للمسلمین الأوائل فی مکه وهم یعانون من المراقبه الجاده من قبل قریش. وقد اخترنا حقبه مهمه من تاریخهم ألا وهی حصار الشعب وکیفیه تعاملهم مع الحصار والاستعداد له. فضلا عن تعاملهم مع مقاطعه قریش لهم. وأظهر البحث أیضاً کیفیه تعامل أبی طالب مع قریش وکیف رسم إستراتیجیات کان من شأنها حمایه الرسول (ص) الکریم من البطش القرشی، ولأجل إعطاء صوره واضحه عن أهمیه البحث العلمیه ارتأینا تقسیمه على مقدمه وثلاثه مباحث وخاتمه. أجریت هذه الدراسه باستخدام المنهج الوصفی_ التحلیلی. شملت المقدمه التعریف بالبحث وماهیته فی حین جاء المبحث الأول لیعرض السیاسه التی أتبعها أبو طالب تجاه قریش حینما علم بأنه لا مناص من أنهم قد قصدوا النبی محمد (ص) لقتله وعلى أثر ذلک أتبع رضوان الله علیه سیاسه التمویه التی سیعالجها هذا المبحث وهی استعراض لإظهار أبی طالب بأنه فاقدا للنبی محمد (ص) ولا یعلم مکانه وأمر أتباعه بأن یحملوا حدیدا کی یضربوا به کل من یشکوا بأنه السبب فی ذلک. أراد من خلال هذا الاستعراض أن یبلغ قریش بأن من یقترب من النبی محمد (ص) مصیره القتل. وکان المبحث الثانی قد خصص لإظهار خطط المسلمین فی تحصنهم فی الشعب. أما المبحث الثالث فقد جاء لیبین دور أبی طالب فی الدفاع عن النبی محمد (ص)، إذ أظهرت الروایات کیف أنه کان ینقل النبی (ص) بین منام أولاده الأربعه خوفا من استهدافه واغتیاله، وقد أظهرت هذه الروایات طبیعه الحس الأمنی للمسلمین الأوائل.
وصف الأسس الرومانسیه الاشتراکیه فی روایه «رجال فی الشّمس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدرس الدراسه الحالیه الرومانسیه الاشتراکیه فی روایه «رجال فی الشّمس» للکاتب الفلسطینی الموهوب غسّان کنفانی فی مجال الروایات الأدبیه. غالبًا ما یطور المؤلف فی هذا الکتاب مفاهیم مثل التعاطف والمقاومه والتضحیه بالنفس والنضال وبهذه الطریقه فی شکل الرومانسیه الاشتراکیه ، یشرح حاله المجتمع وینتقد دور الحکومه الفاسده وعجز الشعب کما یناقش الاضطرابات الاجتماعیه وحقوق الطبقه الضعیفه والإمبریالیه وصراع التقالید والحداثه ویصور الجراح والجروح التی ألحقتها الصهیونیه العالمیه بنسیج الاقتصادی والثقافه المجتمعها بقلم جمیل. من السمات البارزه لهذا النوع أنه من الممکن تحقیق أسلوب المؤلف فی السرد و الراوی والخصائص العامه واستخدام اسالیب المؤلف الخاص. لذلک ، فی هذه المقاله ، حاول المؤلفون شرح مبادئ الواقعیه الاشتراکیه فی هذه القصه باستخدام میزات مثل الفعل و فکره القصه القویه والوقت والمکان والحجم ونوع التعبیر السردی وکذلک علاقه السبب والنتیجه بین الظواهر. ومفاهیم مثل التعبیر العاطفی عن السرد ، وعدم الرضا عن الوضع الحالی ، والاختفاء فی مساحات أخرى ، تعکس مناهضه الاستبداد فی هذه القصه أکثر من ذی قبل یُظهر البحث، أن المؤلفین من خلال دراسه أطر الرومانسیه الاشتراکیه وأیضًا تطبیق أفکار جدیده تتمحور حول الواقعیه الاشتراکیه ، قد توصلوا إلى استنتاج مفاده أن الأنواع الجدیده قد جعلت تعزیز المستوى الفکری للناس اولویتها ومن ثم ، فإن المحتوى المحدث لمثل هذه القصص یهدف إلى تصمیم إنجاز جدید من خلال تفکیک الأنواع السردیه القدیمه التی لا تلبی احتیاجات مجتمع الیوم، من أجل إثراء ثقافه مجتمعه على مستوى العالم. تم تحلیل هذه الدراسه بطریقهالمنهج التحلیلی تعتمد على معاییر مناسبه للرومانسیه الاشتراکیه فی الأعمال السردیه وأیضًا على أساس الاستنتاج الاستقرائی-من الجزء إلى الکل.
کارکرد نحوی مصدر و مفعول پذیری مصدر در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصدر به عنوان یکی از اقسام شبه فعل، اسمی است که بر انجام کار یا رویداد حالت بدون اقتران به زمان دلالت می کند. مصدر مانند فعلش عمل می کند؛ اگر از فعل لازم باشد، تنها فاعل دارد و غالباً بدان اضافه می شود؛ اگر از فعل متعدی باشد، فاعلش را لفظاً مجرور و مفعولش را منصوب می کند. مفعول پذیری مصدر متعدی حالات و احکام متعددی داد که آگاهی از آن، خواننده را در دریافت و فهم معنای دقیق عبارت یاری می رساند. یکی از مباحث مهم و در عین حال پر چالش در این خصوص، مقوله مفعول پذیری مصدر در دو حالت بی واسطه و با واسطه است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین نقش های دستوری گوناگون و کارکرد معنوی مصدر است تا خواننده نیک دریابد که عمل کردن مصدر در مفعول تنها منحصر در حالت نصبی نیست، بلکه گستره عمل مصدر فراتر از حالت نصبی، شامل مفعول های مجرور به حرف جر نیز می شود. نحو سنتی به علت اعراب گرایی و جزئی نگری، این نوع از مفعول ها را بیگانه از مصدر دانسته و بابی دیگر برای آن گشوده است. حال آنکه نتیجه این پژوهش نشان می دهد مفعول پذیری مصدر به اقتضای معنی و حالت مصدر متفاوت است. گاه مستقیم و بی واسطه مفعول خود را منصوب و گاهی هم تحت شرایطی که مصدر را از مفعول جدا می کند، حرف جر به عنوان حلقه وصل، بین عامل (مصدر) و معمول (مجرور) نقش آفرینی می کند.
پیوستگی تصویر و معنی در اشعار سعاد الصباح
حوزه های تخصصی:
سعاد الصباح از شاعران مطرحِ کویتی در شعر معاصر عربی است که سروده هایش، از نوع رئالیسم اجتماعی محسوب می شود. وی با زبانی ساده و روان، رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی جامعه ی خود را با زبان شعر بازگو نموده است. آنچه که شعر این شاعر کویتی را متمایز ساخته است، بهره گیری از زبان تصویر و به ویژه جان پنداری شاعرانه در بیان معانی و مفاهیم شعری است. این پیوستگی میان زبان تصویر و معنا، موجب گردیده تا شاعر به گونه ای محسوس و عاطفی، مکنونات ذهنی و احساسات خود را به مخاطب خود انتقال دهد. این پژوهش تلاش می کند تا به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، هماهنگی میان تصویر و معنا در شعر سعاد الصباح را با تکیه بر اشعار اجتماعی او بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد: سعاد الصباح چگونه از تصاویر شاعرانه در ترسیم مسائل اجتماعیِ جامعه ی خویش بهره جسته است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که شاعر با کاربست تصاویر عاطفی و به ویژه استفاده از عناصر طبیعی، صدای اعتراض خود را بر ناعدالتی های اجتماعی و جامعه ی مردسالار اظهار داشته است.
بازآفرینی ضدقهرمان یهودا در شعر عبدالعزیز مقالح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
23 - 38
حوزه های تخصصی:
ضدقهرمان یا «آناتاگونیست» -که در زبان عربی برابرنهاده آن « اللابطل» است- در شمار شخصیت های طردشده تاریخ هست که به علت نوعی رفتار ناهنجار در مقابل قهرمان های اسطوره ای در ضدونقیض های دراماتیکی قرارگرفته است. شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه معاصر و القای دغدغه های شخصی و جمعی به مخاطب، در کنار هم ذات پنداری باشخصیت قهرمانان، به فراخوانی ضدقهرمان ها نیز پرداخته اند که القاگر عملی نشدن ایده ها و آرمان های مردمی، احساس نارضایتی و ناامیدی، بی کفایتی حاکمان عرب، خیانت ها و... است. در میان ضدقهرمان ها، شخصیت یهودای اسخریوطی که در تاریخ، سمبل خیانت و دورویی است، کهن الگو و بازتاب دهنده بی ثباتی و بی کفایتی حاکمان عرب در اداره جامعه به شمار می آید. عبدالعزیز مقالح (1937) شاعر معاصر یمن، ازجمله شاعرانی است که در بستر شعر خود برای انتقال تجربه های شخصی و غیرشخصی، از این چهره مطرود دینی بهره برده است و به کمک آن کوشیده ادیبانه مخاطب خود را نسبت به زمانه ناهمساز و ناهمگون آگاه سازد. ازاین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تحلیلی و به شیوه توصیفی تحلیلی به نقد و تحلیل دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» شاعر بپردازد و از علل فراخوانی و کاربست آن ضدقهرمان در متن شعری پرده بردارد؛ با این ایده که اگر شعر وی از این زاویه مورد کنکاش قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش در سایه روشن ابهام باقی خواهد ماند. چنین استنباط می شود که شخصیت یهودا، معادلی از دشمن سیاسی است که حکمرانی دنیای معاصر را به دست گرفته و مقالح کوشیده از رهگذر سرایش آن متن، مخاطب خود را متوجه سیطره خیانت و دورویی در دنیای معاصر بنماید.
«فشردگی» و «گستردگی» کلامی در ترجمه قرآن (موردپژوهی سوره انفال و توبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید کلام با دو مشخصه «فشردگی» و «گستردگی» همراه است. ایجاز و فشرده گویی از جمله سبک های انتقال پیام است که یکی از صنایع پرکاربرد در قرآن به شمار می رود. انتقال صرف این فن کلامی به زبان مقصد، پیام نهفته در متن اصلی را انتقال نخواهد داد و مخاطب را در دریافت پیام دچار مشکل می کند. مقاله پیش رو با توجه به این مهم در نظر دارد ضمن بررسی آیاتی از سوره انفال و توبه با ترجمه الهی قمشه ای و رضایی اصفهانی، به سنجش عملکرد مترجمان در ترجمه مواضع فشرده گویی بپردازد. برای این منظور 6 مورد از مواضع فشرده گویی انتخاب شد که عبارتند از: 1. مفاهیم و اصطلاحات 2. تشریح لفظ عام 3. بیان ارجاعات شخصی 4. تشریح اسم موصول 5. توجه به سیاق آیه 6. گسترش فشردگی اسم های اشاره بدون مشارالیه. در پایان پس از بررسی نمونه ها مشخص شد که مترجمان به منظور گسترده سازی، بیشتر راهبرد ارجاع به مابعد را به کار گرفته اند. همچنین باید گفت که بسامد کاربست راهبرد گسترده سازی در ترجمه قمشه ای به نسبت قابل ملاحظه ای بالاتر از مترجم دیگر بوده و رضایی با رعایت احتیاط، از این راهبرد بهره گرفته است اما قمشه ای با نگاه تفسیری به ترجمه، مرزی بین ترجمه و تفسیر قائل نبوده و با شرح و بسط زیاد در موارد غیر ضروری، سبب دوری از ترجمه و انحراف مخاطب از فحوای اصلی سخن شده است.
منهج الإمام موسی الکاظم(ع) فی تَأسیس العلوم الإسلامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
341-387
حوزه های تخصصی:
کانت فتره إمامه الإمام موسى الکاظم(ع) ذات أهمیه خاصه لتقارنها مع عصر ازدهار النقاشات العقائدیه والفکریه وظهور التیارات المختلفه فی العلوم الإسلامیه. والعلوم الإسلامیه تشملُ القرآنَ والحدیثَ والفقهَ وعلمَ الکلام، والّ تی ترتبطُ بالأصولِ أو المبادئ الفرعیه، أو الموضوعات الّتی تُثبِتُ مبانیَ الإسلام ومبادئَه الفرعیه. لیس تأسیسُ وبناءُ العلوم الإسلامیه سوی طریقٍ لبیان الإسلام الصحیح لمواجهه البدع والانحرافات التی تظهر فی بطنه. طبعاً تستطیعُ هذه الأبحاث أن تُظهرُ المکانه البارزه للإمام الکاظم(ع) فی تقدیم وإحیاء الإسلام النبوی، رغم کل الضغوط الّتی کانت تفرض الحکومه علی الإمام(ع). فیهدفُ هذا البحث إلی کشف اللثام والإجابه على ماهیه وأسباب منهج الإمام موسى الکاظم(ع) فی تأسیس العلوم الإسلامیه متکئاً علی المنهج التحلیلی_ التاریخی. نظراً إلى المصادر، فهمنا أنّ منهج الإمام الکاظم(ع) هی عرض العلوم الإسلامیه مِن خلال التعلیم وجهاً لوجه والمراسلات، وکذلک تدریب الطلاب المتخصصین فی مختلف فروع العلوم الإسلامیه. المنهج الذی بجانبِ الحفاظ على السلسله التعلیمیه فی العلوم الإسلامیه، أدی إلى انتقال هذه العلوم إلى الأجیال القادمه مِن الشیعه. وبهذا الطریق لعب دوراً هاماً فی ترسیخ العلوم الإسلامیه مِن خلال الحفاظ على الإسلام النبوی وتأسیسه.
دراسه الآلیات الفنیه لتقدیم النفس فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
389-416
حوزه های تخصصی:
الحق أنّ الإمام علی (ع) بقدر ما کان حریصاً علی نقل المفاهیم المعنیه کان معنیّاً أیضاً بأسلوبه فی هذه العملیه؛ فإنّه صاحب الظرافه اللغویه حیث یلقی المفاهیم المعنیه بأسلوبه الکلامی القویم ومع التدبّر والتریّث؛ هذا فإنه مضافاً إلی الأسلوب الصریح المتراوح بین الاستفاده من الضمیر واسم العلم واللقب، قدّم نفسه فی نهج البلاغه إلی الآخرین بآلیات وإستراتجیات فنیّه متعدّده أخری تتراوح بین التشبیه والاستعاره والکنایه والکُنیه، وعبر توظیف هذه الإستراتجیات أضاف إلی نصّه بعداً إیحائیاً ومنحه التمیّز والفراده. علی ضوء مکانه أشکال تقدیم النفس فی نهج البلاغه وبما أنّ هذه القضیه تحظی بأهمیه بالغه فی استیعاب النصّ، تتعاطی هذه الدراسه بمهنجها الوصفی التحلیلی الآلیات التی وظّفها الإمام فی تقدیم نفسه وتعالج النصوص التی عرّف نفسه بلسانه إلی الآخرین اعتقاداً بأنّ مقاربه مثل هذه الموضوعات فی هذا الکتاب ترتقی فهم المتلقّی وتعینه علی استیعاب النصّ وتساعده علی کشف الظرائف اللغویه الجدیده؛ فللحصول علی الغرض المقصود قمنا بدراسه جمیع الخطب والرسائل والحکم الموجوده فی نهج البلاغه من هذا المنظور. من المستنبط أنّ الإمام بجانب اهتمامه بالأسلوب المباشر فی تقدیم نفسه، رکّز ترکیزاً خاصّاً علی الأسلوب غیر المباشر وکان علی علم خاص بأن یستفید من أیّه آلیه فی أی السیاق حیث کان للسیاق دور محوری فی اختیار نوع الآلیه.
المفارقات الزمنیّه فی مسرحیّه "الصریر" لیوسف العانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
107 - 138
حوزه های تخصصی:
یعدّ الزمان من أهم العناصر فی کینونه العمل الأدبی وتوظیفه بشکل فنی یبرز قدرات الکاتب ویضفی طابعا جمالیا علی ناصیه النص، خلافا للکلاسیکیین الذین کان أکثرهم یستخدم الزمن الکورنولوجی لطی مساحات الزمن السردی. وقد استخدم الکتاب الجدد هذا العنصر الحیوی بإحداث مفارقات زمنیّه تتلاعب ببنیه زمن القصه، والفضل یعود للشکلانیین الروس الذین أبدعوا فی تشیید دعائم الزمن. تقوم هذه الدراسه علی منهج بنیوی -تحلیلی مستهدفه کیفیه توظیف التقنیات الزمنیّه وغایتها فی بنیه هذه المسرحیّه مستخدمه الترتیب والاستغراق بشتی عناصرهما لکسر جدار زمن الکورنولوجی مستعینه لهذه المهمه بالزمن السردی. وقد برع یوسف العانی فی التوظیف، فوظف الاسترجاع والاستباق، وأبطأ السرد وأسرعه. وقد حصل هذا البحث علی نتائج هی؛ نسف رتابه الزمن الخطی بزمن السرد، حیث طغت الاسترجاعات الخارجیه علی الاستباقات لسد بعض الثغرات أو للتنویع أو للتعریف بشخصیه وخلفیتها. أما الاستشراقات فأکثرها مزجیه، حیث أبدع الکاتب فی الاستغراقات الزمنیّه التی تدب فی إطار الوقفه الدینامیه فی الحرکه والسکون والمونولوج وسبر أعماق سایکولوجیه الشخوص ووظف التلخیص لعدم الولوج فی الإطناب أو للأحداث الثانویه، وخلافا للکتاب الکلاسیکیین کثر الحذف الضمنی مقارنهً بالحذف المعلن.
سیمیائیه الشخصیه فی روایه "فرانکشتاین فی بغداد" وفقا لنظریه فیلیب هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعد التحلیل السیمیائی أحد أکثر الطرق استخداما وفعالیه لتحلیل النصوص المختلفه والأعمال الأدبیه والفنیه. تفتح السیمیائیه نافذه على عالم جدید للجمهور من خلال فک رموز الإشارات والعلامات. أحد المنظرین المعاصرین فی مجال السیمیائیه هو الفرنسی فیلیب هامون؛ تستند نظریته على أربعه مبادئ: 1) أنواع الشخصیات وقد صنفها هامون إلى ثلاث فئات هی: الشخصیات الإشاریه، والشخصیات الاستذکاریه، والشخصیات المرجعیه، التی تضم الشخصیات التاریخیه، والأسطوریه والمجازیه والاجتماعیه، 2- مستویات توصیف الشخصیّه، 3- مدلول الشخصیّه، و4- دالّ الشخصیّه. تحاول الدراسه الحالیه القائمه على المنهج السیمیائی تحلیل وانعکاس هذه النظریه فی روایه فرانکشتاین فی بغداد لأحمد سعداوی. نظرا لتعدد الشخصیات فی هذه الروایه، یتم النظر فی الشخصیات الأربعه الرئیسیه لشسمه وهادی العتاگ وإیلیشوا وفرج الدلال. تشیر نتائج البحث إلى أن الشخصیات المختاره هی شخصیات إشاریه استخدمها الراوی للتعبیر عن أفکاره، وفی الواقع، من خلال تضمینها فی الروایه، فقد عرض أفکاره التحرریه والوطنیه. یتم التعبیر عن مدلول الشخصیات فی الغالب من خلال تقدیم الراوی لها. یستخدم سعداوی الجمل باهتمام خاص لتعریف القارئ بالمستوى الفکری والعقلی للشخصیه المستخدمه. على مستوى التوصیف، قدّم سعداوی بعنایه خاصه جمیع الخصائص الجسدیه والنفسیه والاجتماعیه للشخصیات. تم اختیار اسم الشخصیات أیضا بهوس معین.
قراءه مقارنه لتجلیَّات أدب السجون فی الأدبین الروائیین العربی والفارسی: روایتا "یا صاحبی السجن" لأیمن العتوم و"53 شخصاً" لبزرگ علوی أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یُعد أدب السجون أحد فروع الأدب الغنائی الذی أوجدته الظروف السیاسیه والاجتماعیه فی شتَّی المجتمعات، کما هو تعبیر عن المشاعر الصَّادقه للذین اعتقلوا بسبب دعوتهم للحریه، فتعرضوا للتعذیب والاضطهاد. أدب السّجن، آهاتٌ وزفراتٌ أطلقها أناس مثقفون سُجنوا أو أسروا لمختلف الأسباب، منها؛ السیاسیه والاجتماعیَّه والدینیه، وقاموا بتسجیل لحظات صعبه وحزینه بقوه التعبیر. ینبغی أن یعالَج أدب السجن بسبب طبیعته الخاصه من مختلف الجوانب. أیمن العتوم المولود عام 1972م وبزرک علوی المولود عام 1907م من هؤلاء الکتَّاب المعاصرین فی الأدبین الفارسی والعربی الذین کانت لکتاباتهم بصمه واضحه، ویعتبران من الأصوات الصادقه فی هذا المضمار. قامت هذه الدِّراسه، فی إطار المنهج الوصفی–التحلیلی وعلی أساس المدرسه الأمریکیه للأدب المقارن، بمقارنه الروایتین من منظور أدب السجون. أهمیَّه البحث تعود إلی أن دراسه الروایتین من منظور أدب السجن تساعدنا فی الاطلاع علی الظروف السیاسیه والاجتماعیه بین البلدین الأردن (أیمن العتوم) وإیران(بزرک علوی). علی الرغم من الاشتراک الکثیر بین منهج هذین الکاتبین حول أدب السجون، هناک فرق یسیر بین الأثرین وهو أنّ بزرک علوی قد أعرب بصراحه عن نضاله بعد الإفراج عنه، ولکن فی روایه العتوم لم نعثر علی هذا. فنتائج هذه الدراسه تبدی غرض الکاتبین من کتابه هاتین الروایتین وهو تصویر المجال الفکری وکیفیه تعامل الحکومات مع المثقفین فی الأردن وإیران. حیث تفوح فی کلتا الروایتین رائحه التعذیب والألم والإهانه، والجدران والسجون وضیق المکان والعتمه الشدیده فی کلِّ الأنحاء ومکونات أخری من الإضراب عن الطعام، وصعوبه الارتباط بالأهل وحالات نفسیه مزریه للسجناء. تناولت روایه "یا صاحبی السجن" و "53 شخصاً"، طریقه تعامل السجَّانین وشرطه السجن مع السجناء السیاسیِّن.
تحلیل ساختار و محتوای رمان «الوقائع الغریبة فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل» اثر امیل حبیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امیل حبیبی، نویسنده فلسطینی در رمان «الوقائع الغریبه فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل» با سبکی واقع گرایانه و سمبلیک تلاش کرد درد و رنج هم میهنانش را به تصویر کشد و از اندوه بی پایان، آرزوهای برباد رفته و سختی های جانکاهی که از رهگذر اشغال گریبانگیر آنان شده، پرده بردارد. وی در این رمان، تاریخ مسئله فلسطین از سال 1948 الی 1974 را به تصویر می کشد. این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ساختار و محتوای رمان مذکور بپردازد. در این بررسی، برخی از عناصر داستانی مانند شخصیت پردازی، زاویه دید، درون مایه و سبک مورد تحلیل قرار گرفته و چگونگی بهره گیری از این عناصر بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این رمان، نقش زن مبارز فلسطینی و وابستگی آنها به وطن نیز در این رمان بسیار مشهود است، حبیبی از اسلوب جریان سیال ذهن استفاده کرده و در قالب طنزی صریح و شفاف، این رمان را به رشته تحریر درآورده است. از دیگر ویژگی های این رمان، شکستن مرز بین رمان و سایر گونه های ادبی و گنجاندن متون شعری گوناگون در متن رمان و اشاره به رویدادهای واقعی همراه با تاریخ آنها است. زبان امیل حبیبی با عطر میراث آمیخته است، از این رو از آن بوی سبک مقامات، کنایه و سخریه جاحظ و حکایت های هزار و یک شب به مشام می رسد.
ترجمه و ادبیات تطبیقی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی ا ز جریا نهای تأثیرگذار ب ر گسترش و ارتقا ی دانش ادبیات تطبیقی د ر جهان عر ب، ترجمة آثار نظری هپردازان و اندیشمندان اروپایی عرصة ادبیات تطبیقی یا ترجم ة نمون ههای کاربردی تطبیقی به زبان عربی یا ب العکس بوده است؛ شناخت و معرّفی آثار و مترجمان، هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. یافت ههای پژوهش نیز گواه آن است که ترجمة آثار اندیشمندان اروپایی از زبا نهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی به زبان عربی ، نقش بسزایی درگسترش جریان رو به رشد ادبیات تطبیقی درجهان عرب، به ویژه در مصر، داشته است. این ترجم هها، در دو بعد نظری و پژوهش کاربردی، قابل تفکیک و دست هبندی است. از سوی دیگر؛ هما نطور که ترجمة آثار نویسندگان و اندیشمندان اروپایی در گسترش ادبیات تطبیقی عربی مؤثّر بوده است، ترجمة آثار پژوهشگران عربی به فارسی یا بالعکس (هر چند اندک) نیز در معرّف ی و گسترش این دانش در میان عر بها و ایرانیان ، سودمند و تأثیرگذار تلقّی میگردد. به هر حال، یافتة اساسی و بنیادی این پژوهش، بیانگر آن است که در آغاز امر، بیشتر ترجم هها از زبانهای فرانسوی و انگلیسی صورت گرفته است و همین امر سبب گردیده است که دانش ادبیات تطبیقی در جهان عرب پیوسته با محوریّت مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی حرکت نماید؛ هر چند در چند دهة اخیر، ترجمة آثار اندیشمندان مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی در تغییر ذائقة پژوهشگران عرب ب یتأثیر نبوده است .
حوزه های جغرافیایی و تأثیر آنها در تحوّل ساختار زبان عربی معیار (مطالعه موردی سرمقاله و نثر خبری در مطبوعات روز عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر وسایل ارتباط جمعی، کلمات جدیدی را خلق کند، واژگان بسیاری وارد زبان می شود. ازجمله واژگان عامیانه و بیگانه مهاجم. شکی نیست مطبوعات سهم قابل توجهی از تاثیر جغرافیا را بر دوش دارد و با ویژگی های منطقه ای متمایز و شناخته می شود. پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی دو دسته از مطبوعات کشورهای عربی که دارای رویکرد سنتی و متجدد هستند بپردازد. کشورهایی که به دلیل حاکمیت گسترده نهادهای دینی، رویکرد سنتی دارند و از رسانه های غربی تاثیر کمتری پذیرفته اند و هنوز از منابع دینی سنتی و فرهنگ دینی سیراب می شوند و رابطه بیشتری با متون کلاسیک عربی دارند. مانند عربستان، لیبی و اردن؛ و مطبوعات کشورهایی که به تجدید و نوگرایی گرایش بیشتری دارند. مانند الجزائر، تونس، سودان، فلسطین، عمان و لبنان. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی – تحلیلی، ساختارشکنی موجود در متون خبری را یافته و در اختیار پژوهشگران قرار دهد تا اصحاب رسانه را وادارد با غنی سازی ظرفیت های زبان عربی و بهره مندی از تمامی امکانات آن، زمینه های رشد و بالندگی مطبوعات عربی را فراهم آورند. نتایج به دست آمده نشان می دهد آن دسته از زبان مطبوعاتی که به زبان عربی معیار یا زبان فصیح قدیم با محوریت قرآن کریم گرایش دارند، خطای نحوی کمتری داشته و میل به کاربست واژگان عامیانه و سبک بیگانه در آن ها کم تر است.
تمظهرات الصوفیه وإشراقاتها الروحانیه فی شعر نبیله الخطیب مقاربه تحلیلیه فی دیوان هی القدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
199-123
حوزه های تخصصی:
الشعر الصوفی تجربه أدبیه ذات سمات فنیه تسمو بالروح فوق الآفاق الروحانیه وتقرب من الذات الإلهیه، فیسیر بعض الشعراء المعاصرین فی مسارات معرفیه للانعتاق من الواقع المهیمن والحصول على مبتغاهم الفنی والوجودی. وقد شهدت إبداعات بعض الشاعرات العربیات کنبیله الخطیب الشاعره الأردنیه المعاصره تجربه صوفیه یجد القارئ فیها دلالات صوفیه تعکس فلسفتها ورؤیتها للکون، وتتبدّى تباشیر تلک الدلالات فی أنفاس دیوانها المسمّى ب هی القدس الذی تتمظهر فیه أفکارها الدینیه ورؤاها الروحیه الخصبه. ومن هذا المنطلق یهدف هذا البحث بمنهجه الوصفی والتحلیلی إلى دراسه آلیات تشکیل النصّ الصوفی وتمظهراته فی شعر الخطیب حتّى یکشف الفکره الصوفیه وموضوعاتها ورموزها لدیها. توصّلت الدراسه من خلال تحلیل قصائد دیوان هی القدس إلى بعض نتائج أهمّها: أنّ نبیله الخطیب شاعره ذات نزعه صوفیه، وقد تجلّت تلک النزعه فی هذا الدیوان الذی یغمر بالإشراقات الروحانیه، وقد ترجمت الشاعره العشق الإلهی وحب رسوله من خلال تعابیر وصور رائعه تکشف عن وجدانها الصادق. کما کشفت الدراسه أنّ التجربه الصوفیه عند نبیله الخطیب لم تکن تجربه معجمیه بل کانت تجربه روحیه تنحو باتّجاه العلوی ومشبعه بالقیم الروحیه وممتزجه وجدانیاً بالوعی الصوفی المنفتح على الأسمى والأنقى، الأمر الذی ظهر بوضوح فی اغترابها الروحی وحنینها الدائم إلى الوصل واللقاء بالذات الإلهیه المطلقه.
السرد الموسیقی ومکوناته الأساسیه فی روایه "المصائر" لربعی المدهون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
109 - 125
حوزه های تخصصی:
اتسع تداخل الروایه الجدیده والفنون البَصَریه والسمعیه وتمت استعاره تقنیات سائر الفنون والإنجازات الثفافیه فی الروایه، حتی نجد فی الآونه الأخیره توظیف الموسیقی وتقنیاتها وآلاتها وأنواعها فی الروایه العربیه الجدیده بصوره مباشره وفنیه علی أصعده متعدده. یبدو توظیف الموسیقی فی الروایه مستحیلاً أو صعباً للغایه لأن العلاقه بینهما غامضٌ فی النص الروائی ونحن لانشعر وجودها بسهوله خلاف الشعر الذی یقوم علی النبره الإیقاعیه المکثفه. لکن تم استخدام الموسیقی فی الروایه الجدیده واتسعت دائرتها خلال طریقتین: المباشر وغیر المباشر. نلاحظ توظیف الموسیقى فی الروایه التقلیدیه بصوره غیر مباشره، لکن نجد الآن استخدامه فی الروایه الجدیده بالوضوح فی إطار نوع من أنواع الموسیقی کالسمفونی والأبرا والباخ وإلخ. نظراً إلی أهمیه هذه الأسالیب فی الروایه الجدیده ومساهمتها فی حیویه اللغه الروائیه وتوظیفها علی نطاق واسع، ینبغی أن نحلل هذه الأنساق التی یعتمد علیها الروائی للتعرّف الشامل عن المکتسبات الروائیه الجدیده. هذا البحث یتخذ روایه "المصائر" ل "ربعی المدهون" لدراسه مؤشرات السرد الموسیقی ومواصفاته معتمداً علی المنهج الوصفی- التحلیلی،کما یحلل الجمالیات والنوایا التی یترصدها الروائی عبر توظیف هذا النسق السردی الجدید. خلصت النتیجه أن المدهون قام بتوظیف مؤشرات السرد الموسیقی وتمهید أرضیاته فی روایته عبر استخدام مؤشرات هذا النمط السردی وتقنیاته. قد تضافرت فی هذا النص الحکائی أهم آلیات السرد الموسیقی حیث جعله الروائی مبنی للسرد فی الروایه. أما الإطار المختار الموسیقی فی الروایه الکونشرتو مع حرکاتها الأربعه. إضافه علی ذلک اهتم المدهون بالإیقاعیه فی نقل الثیمات والأفضیه یضیف بعض الأناشید والأغانی التی تلائم المضمون السردی فی الروایه؛ کذلک تم إبراز الزمن فی الروایه عبر التلاعبات الزمنیه الخاصه لیلائم حالات الشخصیات والأحداث.
کاربردشناسی تقابل فکری-زبانی در انگاره های شعری ودیع سعاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان معاصر توسط اندیشه ها و گفتمان های مختلف احاطه شده و رودررویی آرا، عقاید و مکاتب فکری در این دوران از موضوعات مهم در ادبیات و هنر معاصر است. شعر و ادبیات، تبلور چنین آراء متضاد و متناقضی است که با بررسی آن می توان به جهت های فکری متخاصم جهان معاصر دست یافت. ودیع سعاده از شاعران توانمند ادبیات معاصر لبنان، با گرایش پست مدرنیستی است. اشعار او آیینه جریانات اجتماعی و فکری رایج جهان امروزی است که برای انسان کنونی به ویژه جامعه و انسان عربی مهم است. این مقاله سعی می کند با روش توصییفی – تحلیلی، با بررسی انگاره های متضاد در تعابیر شعری، به سبک زبانی، تفکّر حاکم و جهان بینی شاعر در شعر دست یابد. نتیجه نشان می دهد که عصر پست مدرنیسم به سبب تضارب آراء و اختلاف میان عقاید مختلف، دوره رقابت میان رویکردهای فکری و اجتماعی است که این امر ضرورت تقابل در سطح واژگان و تعابیر را ایجاب می کند. ودیع سعاده در همین راستا تقابل های معنایی مختلف را در خصوص اصلی ترین مفاهیم جهان بینی معاصر از قبیل: آزادی، مرگ، پوچی، سردرگرمی، محیط زیست و غیره، در قالب انگاره های متضاد کلی و فراگیر به کار برده است.