مقالات
حوزه های تخصصی:
تشبیه یکی از صنایع بلاغی است که در شعر و نثر ادبی وجود دارد. همچنین تشبیه یکی از ابزار تصویرسازی ادبی به ویژه در رمان است. در نگاه اول ممکن است ترجمه تشبیه کار دشواری نباشد، اما از آنجا که انتخاب مشبه، مشبه به و وجه شبه، در هر فرهنگ و زبان متفاوت است، در ترجمه تشبیه نیز باید به این مسائل توجه کرد. پیرینی از جمله پژوهشگرانی است که در زمینه ترجمه تشبیه راهبردهایی را ارائه کرده است. پیرینی شش راهبرد برای ترجمه تشبیه پیشنهاد داده است: 1-ترجمه تحت اللفظی، جایگزینی مشبه به با مشبه به دیگر، تقلیل تشبیه به مفهوم، حفظ مشبه به بعلاوه ذکر وجه شبه، جایگزینی مشبه به با شرح و حذف تشبیه. در این مقاله با استفاده از این راهکارها و به شیوه تحلیلی-توصیفی به ارزیابی ترجمه تشبیهات به کار رفته در ترجمه عربی رمان ثریا در اغما توسط احمد موسی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مترجم از میان داهبردهای ارائه شده از راهبرد ترجمه تحت اللفظی بیشترین استفاده را کرده است. استفاده مترجم از سایر راهبرد ها بسیار کمتر بوده است. مترجم با تأکید بر امانتداری و جهت معرفی فرهنگ ایرانی به مخاطبان عرب، بیشتر تشبیهات را به صورت تحت اللفظی ترجمه کرده و تغییرات کمی در آنها ایجاد کرده است. همچنین نزدیکی دو فرهنگ ایران و عرب ها می تواند از عوامل استفاده زیاد از این روش باشد.
تحلیل گفتمان انتقادی داستان «یتیم» منفلوطی براساس نظریه «نورمن فرکلاف»
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، نظریه ای منسجم، جامع و پرکاربرد است که نشان می دهد یک متن در لایه های زیرین خود متأثر از مسائل جامعه شناختی، ایدئولوژیک، فلسفی، تاریخی و اجتماعی است. این دیدگاه با نگاهی علمی و کاربردی به متون در پی شناسایی علل تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جهان معاصر می باشد؛ هدف گفتمان، گاه حفظ وضع موجود و یا پی ریزی آن ، و گاه شکستن ساختار و حتی بازسازی جوامع است، لذا تمرکز تحلیلِ گفتمانِ انتقادی بر روابط اجتماعی، بسیار پیچیده و لایه بندی شده می باشد. بر همین مبنا، پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریه فرکلاف داستان کوتاه «یتیم» اثر منفلوطی را در سه سطح توصیف، تفسیر وتبیین بررسی کند تا به این پرسش پاسخ دهد که داستان مذکور چگونه و تا چه حد بر مبنای نظریه فرکلاف قابل تحلیل و تبیین است؛ بنابراین هدف مقاله واکاوی چگونگی کارکرد مؤلفه های نظریه فرکلاف در داستان یتیم می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد نویسنده در سطح توصیف با استفاده از شگردهای بیانی چون سجع، تضاد و ترادف و تصویرآفرینی های هنری در پی تثبیت بهتر اندیشه خویش در ذهن مخاطب است؛ در سطح تفسیر، کاربست بینامتنی و دیگر عناصر نشانه شناسی کلامی، درترسیم بافت موقعیت موجود مؤثر واقع شده است؛ در سطح تبیین، می توان گفت که از یک سو فقر اجتماعی موجود در جامعه و از دیگر سو فقر ایدئولوژیک ناشی از اندیشه های ناسالم برخی شخصیت های مؤثر داستان از مهمترین اسباب شکل گیری گفتمان موجود است و نویسنده در دوره خود با فاصله-گیری از سبک سنتی و طرح مسائلی از این دست و برجسته سازی آنها در پیِ جهت دهی اندیشه-های پویا به سوی کشف راه حل های چنین آسیب هایی برآمده است.
پیوستگی تصویر و معنی در اشعار سعاد الصباح
حوزه های تخصصی:
سعاد الصباح از شاعران مطرحِ کویتی در شعر معاصر عربی است که سروده هایش، از نوع رئالیسم اجتماعی محسوب می شود. وی با زبانی ساده و روان، رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی جامعه ی خود را با زبان شعر بازگو نموده است. آنچه که شعر این شاعر کویتی را متمایز ساخته است، بهره گیری از زبان تصویر و به ویژه جان پنداری شاعرانه در بیان معانی و مفاهیم شعری است. این پیوستگی میان زبان تصویر و معنا، موجب گردیده تا شاعر به گونه ای محسوس و عاطفی، مکنونات ذهنی و احساسات خود را به مخاطب خود انتقال دهد. این پژوهش تلاش می کند تا به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، هماهنگی میان تصویر و معنا در شعر سعاد الصباح را با تکیه بر اشعار اجتماعی او بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد: سعاد الصباح چگونه از تصاویر شاعرانه در ترسیم مسائل اجتماعیِ جامعه ی خویش بهره جسته است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که شاعر با کاربست تصاویر عاطفی و به ویژه استفاده از عناصر طبیعی، صدای اعتراض خود را بر ناعدالتی های اجتماعی و جامعه ی مردسالار اظهار داشته است.
بازنمایی آسیب های روانی- اجتماعی زنان وابسته به داعش در رمان «حبیبی داعشی» با تکیه بر نقد جامعه شناسی ادبیات
حوزه های تخصصی:
آسیب های روانی اجتماعی یک سندرم روانی است که در شخص ایجاد شده و با علائمی مانند فشارهای روانی، افسردگی و درد و رنج های جسمی همراه می باشد. در واقع آسیب های روانی اجتماعی به بررسی و مطالعه رفتارهای نابهنجار و ناسازگار فرد و فرایندهای زیرین آن ها می پردازد. زنان به عنوان قشر آسیب پذیر جامعه معمولا بیش از مردان دچار آسیب های روانی اجتماعی می شوند؛ زیرا زنان علاوه بر روحیه شکننده و حساس، بیشتر فشارها و تهدیدهای اجتماعی متحمل آن ها می باشد. یکی از مفاهیم مهم قابل بررسی در بحث ادبیات زنان، بررسی آسیب های روانی اجتماعی زنان در میادین جنگی و گروهک های تروریستی می باشد. رمان «حبیبی داعشی» از هاجر عبدالصمد نویسنده واقع گراست که به عنوان یک اثر اجتماعی با رویکردی زنانه به واکاوی مسائلی مانند آسیب های روانی زنان، سنت های مردسالارانه، وضعیت زنان مطلقه و دختران مجرد در وراءی جوامع عربی سنتی و زخم ها و جراحت هایی که داعش بر پیکره این زنان وارد می کند، ترسیم می نماید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و مطالعه آسیب های روانی اجتماعی زنان وابسته به داعش در رمان «حبیبی داعشی» با تکیه بر چارچوب مبانی نقد جامعه شناسی ادبیات با استفاده از روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که نویسنده توانسته علل گرایش زنان به داعش، شناخت زوایای مختلف فرهنگ و آداب و رسوم کشور مصر نسبت به زنان، آسیب های روانی اجتماعی زنان وابسته به این گروهک و بازنمایی از آثار ظلم و ستم مردان داعشی علیه زنان عضو در این سازمان، مردسالاری، نابسامانی اجتماعی و فرهنگی جوامع شرقی
دراسه أرکان نظریه النظم عند عبدالقاهر الجرجانی
حوزه های تخصصی:
صاغ عبدالقاهر الجرجانی فی کتابه "دلائل الاعجاز" نظریه علمیه لغویه أدبیه تُعرف بنظریه النظم التی تقف نداً قویًا لنظریات اللغویین الغربیین فی العصر الحدیث. نظریه النظم تترکز على سیاقات القرآن البلاغیه، وتستخرج منها أصولًا وقواعد للبلاغه وعَرَضَ الجرجانی فیها مسائلَ بلاغیهً أخرى، مثل: التقدیم والتأخیر، والفصل والوصل، والحقیقه والمجاز، ثم ختم الکتاب بنماذج تحلیلیه تبرز أهمیه النظم. هذه الدراسه فی جزء یسیر مما یمکن درسه فی تراث البلاغه الزاخر محاوله لإلقاء الضوء علی دراسه نظریه النظم عند عبدالقاهر الجرجانی وتبیین أرکان النظم. یقوم منهج البحث علی المنهج الوصفی التحلیلی الذی یتتبع نظریه النظم عند الجرجانی ویحاول تبیین أرکان النظم من وجهه نظر الجرجانی. تشیر نتائج البحث إلى أن نظریه النظم عند الجرجانی تترکز علی الفصاحه والبلاغه، واللفظ والمعنی، والنظم، والنحو، ومعانی النحو. یری الجرجانی أن القیمه الفنیه للنص الأدبی تکمن فی صیاغته ونظمه. من ناحیه أخری یؤکد الجرجانی أن إعجاز القرآن یرجع إلى حسن النظم. الکلمات المفتاحیه: عبدالقاهر الجرجانی، نظریه النظم، اللفظ والمعنی، ومعانی النحو.
علم الدلاله البنیوی لکلمه "الرساله" فی القرآن الکریم بناءً على البحث الموضوعی
حوزه های تخصصی:
یمثل علم الدلاله الدراسه العلمیه للمعنى. یعنى هذا العلم بدراسه الوحدات اللغویه بناءً على الدلاله المفاهیمیه، أی العلاقات التلاؤمیه أو الترکیبیه والعلاقات الاستبدالیه فی اللغه نفسها. وتخضع هذه الوحدات للدراسه أیضًا وفقًا لدلالتها المصداقیه. علم الدلاله البنیوی هو نوع من أنواع علم الدلاله، وهو یولی الاهتمام لکل من المعانی داخل اللغه والمعانی خارج اللغه کذلک؛ وبناءً على ذلک، تم استخدام هذا النوع من علم الدلاله فی دراسه مفهوم الرساله فی آیات القرآن الکریم. کما تمت الاستعانه بمنهج البحث الموضوعی فی القرآن الکریم من أجل الدراسه المنهجیه للمفاهیم، حیث تتم فی هذا المنهج دراسه المفاهیم القرآنیه بالنظر إلى العلاقات الدلالیه فی الآیات، کما یمکن کذلک فحص الارتباط بین المفاهیم والعالم خارج اللغه بأخذ السیاقات القرآنیه بعین الاعتبار. تکرر استعمال کلمه «الرساله» بشکل کبیر فی آیات القرآن الکریم. وحسب جذر هذه الکلمه وهو "رَسَلَ"، فإن کلمات "الرسالات" و "الرسول" و "الرُّسُل" و "المُرسَل" و "المرسلین" تتسم کذلک بالموضوعیه. بالنظر إلى مکانه استخدام کلمه "الرساله" و "الرسول" وبدراسه الکلمات ذات العلاقه الترکیبیه ، فإن الرساله هی حقیقه إلهیه تشتمل على جمیع الجوانب المتعلقه بالحیاه الاجتماعیه للإنسان والحیاه التکوینیه للکائنات. وقد لاحظنا فی هذا البحث أن العلاقه الترکیبیه أو التلاؤمیه لکلمه الرساله والرسول کانت مع کلمات "الله" و "الرب" وضمیر "الهاء" المتصل أکثر من غیرها، وفی معظم الحالات کان مرجعها کلمه "الله"ونلاحظ کذلک أن کلمتی « الرساله » و « الرسول » ترتبطان بعلاقه تلاؤمیه ترکیبیه مع کلمات مثل « الأمه »، «الناس » وضمائر« هم » و « کم ». کما أن عبارات مثل «فیکم»، «أنفسکم»، «أنفسهم»، «منکم» و «منهم» ترتبط بعلاقه تلاؤمیه.