تولید کلام با دو مشخصه «فشردگی» و «گستردگی» همراه است. ایجاز و فشرده گویی از جمله سبک های انتقال پیام است که یکی از صنایع پرکاربرد در قرآن به شمار می رود. انتقال صرف این فن کلامی به زبان مقصد، پیام نهفته در متن اصلی را انتقال نخواهد داد و مخاطب را در دریافت پیام دچار مشکل می کند. مقاله پیش رو با توجه به این مهم در نظر دارد ضمن بررسی آیاتی از سوره انفال و توبه با ترجمه الهی قمشه ای و رضایی اصفهانی، به سنجش عملکرد مترجمان در ترجمه مواضع فشرده گویی بپردازد. برای این منظور 6 مورد از مواضع فشرده گویی انتخاب شد که عبارتند از: 1. مفاهیم و اصطلاحات 2. تشریح لفظ عام 3. بیان ارجاعات شخصی 4. تشریح اسم موصول 5. توجه به سیاق آیه 6. گسترش فشردگی اسم های اشاره بدون مشارالیه. در پایان پس از بررسی نمونه ها مشخص شد که مترجمان به منظور گسترده سازی، بیشتر راهبرد ارجاع به مابعد را به کار گرفته اند. همچنین باید گفت که بسامد کاربست راهبرد گسترده سازی در ترجمه قمشه ای به نسبت قابل ملاحظه ای بالاتر از مترجم دیگر بوده و رضایی با رعایت احتیاط، از این راهبرد بهره گرفته است اما قمشه ای با نگاه تفسیری به ترجمه، مرزی بین ترجمه و تفسیر قائل نبوده و با شرح و بسط زیاد در موارد غیر ضروری، سبب دوری از ترجمه و انحراف مخاطب از فحوای اصلی سخن شده است.