فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۸٬۶۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
اخلاقیات مجموعه ای از ارزش ها و باید ها و نباید هاست که نقش مهمی در مدیریت اثربخش سازمان ها ایفا میکند. اخلاق در فرهنگ های غرب رویکردهای مختلفی دارد و غالباً اصول اخلاق سازمانی براساس دنیا گرایی و منافع مادی تعریف میشود. از طرفی در مکاتب اسلامی و به طور خاص مکتب علوی، اخلاق حقیقی، نشانه رشد وجودی و کمال انسان و متمایز از دیدگاه های مکاتب غربی است. این مقاله در صدد است ضمن ارائه تصویری از الگوی اخلاق سازمانی در غرب و مکتب علوی، به مقایسه تطبیقی آنها پرداخته و به تحلیل محتوای هریک و اختلافات موجود در بین آنها بپردازد.
امام صادق علیه السلام و اندیشههاى انحرافى
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۹ شماره ۴۰
حوزه های تخصصی:
الگوی مطلوب سرگرمی در یک رسانه دینی (با تأکید بر رسانه ملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رسانه جمعی به عنوان یک نهاد، سازمان و یک کنشگر فعّال فرهنگی اجتماعی، در اصل موجودیت و هویت یابی سازمانی و نیز در مقام نقش آفرینی و ایفای کارکردهای محول و محقق، لاجرم از دو نظام الگویی تأثیر می پذیرد: الگوی ساختی یا الگوی هنجاری معطوف به ساختار، و الگوی کارکردی یا الگوی هنجاری معطوف به حوزه عمل. رسانه ملی نیز به عنوان یک رسانه دینی، خلق برنامه های دارای جهت گیری دینی، از این قاعدة عام مستثنی نیست. این نوشتار در صدد است با الهام از منابع اصیل اسلامی، به عنوان تنها مرجع و الگوی هنجاری معتبر، برای هدایت نظری و عملی نهادهای اجتماعی کشور، قواعد رفتاری و منطق عملی رسانه ملی در ایفای کارکردهای حرفهای عموماً، و کارکرد سرگرمی به عنوان برجسته ترین کارکرد این رسانه، خصوصاً، در قالب طرح مجموعه ای از اصول راهبردی و خطوط راهبری عملی به مثابة بنیادهای هنجاری هدایت گر رسانه در تأمین این مهم بدست دهد.
«حلقه کندوکاو اخلاقی»، رویکردی نوین در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه برای کودکان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف اصلی این پژوهش مقایسه رویکرد فلسفه برای کودکان با سایر رویکردهای مهم در موضوع تربیت اخلاقی است. بدین منظور با طبقه بندی رویکردهای تربیت اخلاقی بر اساس ابعاد وجود آدمی (باور، عاطفه، اراده و رفتار) به رویکردهای باورمحور، عاطفه محور، اراده محور و رفتارمحور، مهم ترین نظریه ها ذیل هر یک از این رویکردها به طور مختصر تبیین شده است. در رویکرد باورمحور، نظریه تبیین ارزش ها و نظریه رشد قوه قضاوت اخلاقی پیاژه-کلبرگ، در رویکرد عاطفه محور، نظریه مراقبتیِ گیلیگان، در رویکرد اراده محور، نظریه سنتی-ارسطویی و در رویکرد رفتارمحور، نظریه رفتارگرایی اسکینر به اختصار تبیین شده اند و سپس مزایا و معایب هر یک به ویژه انتقادات وارد بر آن ها از منظر برنامه فلسفه برای کودکان مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه تلاش شده است ضمن یک مقایسه تطبیقی نشان داده شود چه اشتراک ها و افتراق هایی میان رویکرد برنامه فلسفه برای کودکان در تربیت اخلاقی که آن را به طور مختصر «حلقه کندوکاو اخلاقی» می نامیم، با هر یک از نظریه های رقیب وجود دارد. نتیجه نهایی این است که «حلقه کندوکاو اخلاقی» از تمام رویکردها و نظریه های دیگر در تربیت اخلاقی متمایز است و بنیان گذاران این برنامه به صورت آگاهانه تلاش کرده اند نظریه ای در تربیت اخلاقی ارائه دهند که ضمن پوششِ تمام ابعاد وجود آدمی، جامع مزایای نظریه های رقیب و مانع نواقص آن ها باشد.
امپریالیسم رسانه ؛ چالش ها و بایدهای تربیتی
حوزه های تخصصی:
فقدان سواد رسانه ای از یک سو و تأثیر امپریالیسم رسانه ای از سویی دیگر زمینه را برای به چالش کشیده شدن ارزشها و بایدهای اخلاقی و تربیتی فراهم ساخته است. رسانه های فراملّی از جمله اینترنت به تبلیع ارزشهای حاکم بر جوامع غربی پرداخته و در نتیجه تلاش آنها، برخی از ارزشها به ضدارزش تبدیل شده و برخی از ضدارزش ها در جوامع نهادینه شده اند. علّت جایگزین شدن ضدارزشها به جای ارزش، برخوردار بودن رسانه های فراملّی از مبانی سکولاریستی و مادی گرایی است که انسان را فقط با دو بعد مادی و جنسی شناخته و بخش اعظمی از هویّت انسان و در حقیقت، نفس فرامادّی و تربیت پذیر انسان را نادیده انگاشته است. استفاده از شیوه های هنری از رسانه ها در جهت گسترش دادن ارزشهای اخلاقی، پرهیز از به کارگیری نمادهای فرهنگهای بیگانه، و همچنین تأکید بر جنبه های غیراخلاقی و ناسالم فرهنگهای غیراسلامی در رسانه ها از جمله اقداماتی است که می توان در مقابله با امپریالیسم رسانه بکار بست.
تبیین مؤلفه های تربیت اقتصادی بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق تجارت [معیشت یا اخلاق اقتصادی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
یکی از مسائل جدید در تعلیم و تربیت کشورهای پیشرفته وارد کردن برنامه های تربیت اقتصادی به سیستم آموزشی در کنار آموزش مهارت های اولیه و ضروری است، که این مسئله ناشی از اهمیت روزافزون این موضوع می باشد. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه های تربیت اقتصادی براساس آموزه های اسلامی صورت گرفت. روش انجام پژوهش، تحلیل متن به روش قیاسی−استقرایی بود. جامعه آماری پژوهش آیات قرآن کریم بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، آیات مرتبط با موضوع پژوهش، تا رسیدن به حد اشباع، مورد بررسی قرار گرفت. از پرسشنامه محقق ساخته به منظور دریافت تأیید نظر متخصصان جهت بررسی تناسب مقوله های استخراج شده با اهداف پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش در تبیین مؤلفه های تربیت اقتصادی براساس آموزه های اسلامی، شامل استخراج 48 مؤلفه ذیل سه مفهوم کلی تولید، توزیع و مصرف است. به تفکیک در ذیل مفهوم تولید، 3 مقوله عوامل تولید، کسب و کارهای مولد و عوامل بهره وری تولید با 19 زیرمقوله، در ذیل مفهوم توزیع، 3 مقوله هدف توزیع، ابزارهای مالی توزیع و آسیب شناسی توزیع ثروت با 16 زیرمقوله و در ذیل مفهوم مصرف، 2 مقوله نیازها و انگیزه های ایجاد مصرف و ویژگی های مصرف با 13 زیرمقوله، استخراج و طبقه بندی شده است.
روش تربیتی تذکر در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تذکر، روشی برگرفته از قرآن است که عبارت است از گفتار و یا رفتاری که از مربی سر می زند تا متربی را نسبت به آنچه از یاد برده و یا از آن غفلت کرده و یا از آن بی خبر است و اطلاع از آن برای او لازم است، آگاه سازد و احساسات او را در قبال آنها برانگیزد. نتیجة این روش، هوشیار شدن و متذکر شدن متربی و ایجاد نوعی بیداری برای طی مسیر هدایت در اوست. ارجاع به گذشته خود فرد و دیگران، توصیه و سفارش، موعظه، تمثیل، مواجهه با وجدان، انذار و تخویف، سختگیری و فشار غیرمستقیم، و برخورد قهری و شدید، همه از شیوه های به کارگیری این روش است. تذکردهنده، مخاطب، محتوی، و شیوة تذکر، ارکان این روش را تشکیل می دهند که هرکدام دارای ویژگی ها و شرایطی هستند. تأثیر مفید و کارآمدی روش تذکر در گرو رعایت این شرایط است.
پایگاه شیطان
منبع:
بشارت ۱۳۸۲ شماره ۳۹
بررسی و نقد رویکردهای اثباتی به فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و حکومت
با توجه به ضرورت سامان دهی تعلیم و تربیت اسلامی، برخی محققان بر آن شدند کار را از اساس آغاز کنند و نخست «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» را سامان دهند، اما به دلیل رویکردهای گوناگونی که به «فلسفه»، «رابطة دین و فلسفه»، «منابع معرفت دینی» و غیره، وجود دارد، رویکردهای مختلفی، دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» به وجود آمده است.
بررسی و نقد این رویکردها می تواند قوت و ضعف آنها را نشان دهد و به ارائة دیدگاهی جامع تر منجر شود. در این نوشتار، چهار رویکرد موجود دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» در جمهوری اسلامی ایران بررسی و نقد می شود و در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که اولاً، برای تدوین «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی»، باید مأخذ اصلی آن منابع اسلامی (قرآن، سنت و عقل) باشد، اما در عین حال از علوم عقلی اسلامی، هم از نظر روش و هم از نظر محتوا و نیز از دستاوردهای معتبر تجربی استفاده شود؛ ثانیاً باب تعامل فعال و حقیقت جویانه با دیگر مکاتب فکری باز باشد؛ ثالثاً با توجه به میان رشته ای بودن «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» برای تدوین آن باید گشودگی روش شناختی را در پیش گرفت، اما روش اصلی، روش استنتاجی است که به انحای گوناگون می توان از آن استفاده کرد.
زیارت و معرفت
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۵ شماره ۶۶
ذکر خدا الهام بخش قلوب
بررسی تطبیقی ابعاد انگیزش اخلاقی در اندیشة علامه طباطبایی و فینیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت عامل انگیزش اخلاقی، درونی یا برونی بودن و خودمحور یا غیرخودمحور بودنِ آن، ازجمله ابعاد بحث انگیزش اخلاقی در حوزه روان شناسی اخلاق هستند. جان فینیس، اندیشمند مسیحی معاصر، با تکیه بر ظرفیت ها و قوای طبیعی انسان و با رهیافتی درون گرایانه، ریشه انگیزه اخلاقی را در داشته های طبیعیِ فاعل اخلاقی جست وجو می کند و آن را غیرخودمحور جلوه می دهد. علامه طباطبایی نیز با رهیافتی غیرخودمحورانه بر ظرفیت های طبیعی انسان تأکید و تحقق انگیزه اخلاقی را در بستر ترکیبی از امیال طبیعی و عقلانیت انسان تبیین کرده است. بررسی اندیشه این دو در بُعد روان شناسی اخلاق نشان می دهد این دو دیدگاه در رهیافت درون گرایانه و برون گرایانه و تبیین فرایند ایجاد انگیزه اخلاقی با یکدیگر متفاوت هستند؛ علاوه براین، در تبیین عامل اصلیِ انگیزش نیز با یکدیگر متفاوت اند؛ زیرا در نگرش فینیس انگیزه تنها درصورتی اخلاقی خواهد بود که در راستای خیرهای پایه باشد؛ اما علامه عنصر اصلی را در تبدیل شدن انگیزه به انگیزه اخلاقی، رضایت الهی می داند. این مقاله تلاش می کند با روش تحلیلی، اندیشه این دو را درباره ابعاد انگیزش اخلاقی بازسنجی و مقایسه کند.